English Vocabulary Builder: exhausted, wiped, fried, burnt out...

Hello. My name is Emma. And in today's video, I wanted to talk about words that

سلام. اسم من اما است. و در ویدیوی امروز، می‌خواستم در مورد کلماتی صحبت کنم که به

mean the same thing as "tired". We have a lot of vocabulary in English to talk

معنای "خسته" هستند. ما واژگان زیادی در انگلیسی برای صحبت

about "being tired", and these are very important words to know because at work,

در مورد "خسته بودن" داریم و اینها کلمات بسیار مهمی هستند که باید بدانیم زیرا در محل کار،

people often talk about how tired they are; at the end of the day, we might

مردم اغلب در مورد میزان خستگی صحبت می کنند. در پایان روز، ممکن است

tell our family: "Oh, I'm so sleepy"; or when we first wake up. So, there are

به خانواده خود بگوییم: "اوه، من خیلی خواب آلود هستم". یا زمانی که برای اولین بار از خواب بیدار می شویم. بنابراین، به

many opportunities because of how we live, to talk about how tired we are

دلیل نحوه زندگی‌مان فرصت‌های زیادی وجود دارد تا در مورد اینکه چقدر احساس خستگی می‌کنیم صحبت کنیم

feeling. So, before I get started, I just wanted to say: Thank you to my

. بنابراین، قبل از شروع، فقط می خواستم بگویم: از

patrons at www.TeacherEmma.com. I've used your names in the examples to show

مشتریانم در www.TeacherEmma.com تشکر می کنم. من از نام شما در مثال ها استفاده کرده

you my appreciation for your support. Now, let's get started.

ام تا قدردانی خود را از حمایت شما نشان دهم. حالا بیایید شروع کنیم.

The first word I wanted to teach you is: "exhausted". In order to really know a

اولین کلمه ای که می خواستم به شما یاد بدهم این است: "خسته". برای اینکه بتوانید یک

word, you need to know how to pronounce it, the meaning of it, how to spell it,

کلمه را واقعاً بشناسید، باید بدانید که چگونه آن را تلفظ کنید، معنی آن، نحوه املای آن

and how to use it in a sentence. So, let's look at these four things with the

و نحوه استفاده از آن در یک جمله را بدانید. پس بیایید به این چهار مورد با

word: "exhausted". "Exhausted" means very tired. Okay? Usually at three pm, I

کلمه: «فرسوده» نگاه کنیم. «خسته» به معنای بسیار خسته است. باشه؟ معمولا ساعت سه بعد از ظهر

feel exhausted. This means I feel very tired because I've been working hard all

احساس خستگی می کنم. این به این معنی است که من خیلی خسته هستم زیرا تمام روز را سخت کار کرده

day. So, let's look at an example of "exhausted": "Nina is exhausted." So,

ام. بنابراین، بیایید به یک مثال از "فرسوده" نگاه کنیم: "نینا خسته است." بنابراین

this is how we use this word. It's an adjective, which means it comes after

، نحوه استفاده ما از این کلمه است. این یک صفت است، یعنی بعد

the word... a "be" verb. So, in this case we're using: "is". We can say: "I

از کلمه ... یک فعل "بودن" آمده است. بنابراین، در این مورد ما از: "is" استفاده می کنیم. می توان گفت: "

am exhausted", "You are exhausted", "She is exhausted", "He is exhausted", "They

من خسته شده ام"، "تو خسته شده ای"، " او خسته است"، "او خسته است"، "

are exhausted." You get the point. How do we pronounce this word? How many

آنها خسته شده اند." نکته را متوجه شدید. چگونه این کلمه را تلفظ کنیم؟ چند

syllables is it, or how many parts is it? Well, if you look, I have three

هجا یا چند جزء است؟ خوب، اگر نگاه کنید، من

signs here. These mean syllables. So, listen to me say this: "Exhausted,

اینجا سه ​​نشانه دارم. اینها به معنای هجاها هستند. بنابراین، به من گوش دهید که این را می گویم: "خسته،

exhausted". So, there are three parts to the pronunciation of this word: "I'm

خسته". بنابراین، تلفظ این کلمه سه قسمت دارد: "من

exhausted." You'll also notice that there's a part I'm saying louder and

خسته هستم". همچنین متوجه خواهید شد که بخشی است که بلندتر و

longer. That's this middle part, here: "exhausted". So, we say this part with

طولانی تر می گویم. این قسمت میانی است، اینجا: "فرسوده". پس این قسمت را با استرس می گوییم

the stress; we say it with loudness, and we say it a bit longer than the other

. ما آن را با صدای بلند می گوییم و آن را کمی طولانی تر از دو قسمت دیگر می گوییم

two parts. So, that's the first word I want you to use: "exhausted". Again, it

. بنابراین، این اولین کلمه ای است که می خواهم از شما استفاده کنید: "فرسوده". باز هم

means very tired. The next word is more of a fun word to talk about how tired we

به معنای خیلی خسته است. کلمه بعدی بیشتر یک کلمه سرگرم کننده برای صحبت در مورد اینکه چقدر خسته هستیم است

are. The word is: "pooped", "pooped". "I'm pooped." We often use this when

. کلمه این است: «دفوع»، «دفک کرد». "من مدفوع شده ام." ما اغلب زمانی از این استفاده

we've gone shopping all day, or we've been out with our friends, maybe to a

می‌کنیم که تمام روز را به خرید رفته‌ایم، یا با دوستانمان بیرون رفته‌ایم، شاید به یک

restaurant — when we get back home, and we sit down in our comfortable chair, we

رستوران - وقتی به خانه برمی‌گردیم، و روی صندلی راحت خود می‌نشینیم،

often say: "I'm pooped." So, again, this just means tired. "Delphia is pooped."

اغلب می‌گوییم: "من" مدفوع کردم." بنابراین، دوباره، این فقط به معنای خسته است. "دلفیا مدفوع است."

Again, this is an adjective, just like: "exhausted" and "tired", so we use it in

باز هم این یک صفت است، درست مانند: «خسته» و «خسته»، پس به همین صورت از آن استفاده می

the same way. In this case, we have it after the verb "is". "Delphia is

کنیم. در این صورت بعد از فعل «است» داریم. "

pooped." Okay, so we've talked about how to use it in a sentence; now, how do we

دلفیا مدفوع است." خوب، بنابراین ما در مورد نحوه استفاده از آن در یک جمله صحبت کرده ایم. حالا چگونه

pronounce this word? How many parts does it have? Well, notice I just have this

این کلمه را تلفظ کنیم؟ چند قسمت داره ؟ خوب، توجه کنید که من فقط این

one little symbol? This means that it is one part: "pooped". So, it's not:

یک نماد کوچک را دارم؟ این به این معنی است که آن یک جزء است: "دفک". بنابراین، این نیست:

"poop-ed". It's: "pooped". How do we pronounce the "ed" in this... this word?

"poop-ed". این است: "مدفوع". چگونه "ed" را در این ... این کلمه تلفظ کنیم؟

We pronounce it like a "t" sound. So, I'm going to just cross this off. So, it

ما آن را مانند صدای "ت" تلفظ می کنیم. بنابراین، من فقط می خواهم این را خط بزنم. بنابراین، به

sounds like: "poopt". Okay? "I'm so pooped." And pay attention to the

نظر می رسد: "دفک". باشه؟ "من خیلی مدفوع هستم." و به

spelling of these words; because remember: In order to really know a

املای این کلمات دقت کنید; زیرا به یاد داشته باشید: برای اینکه واقعاً یک

word, we also need to know how to spell it. Okay.

کلمه را بدانیم، باید نحوه املای آن را نیز بدانیم. باشه.

So, what is our third word today that means tired? And I'm sorry, I know

بنابراین، کلمه سوم امروز ما چیست که به معنای خسته است؟ و متاسفم، می دانم که

sometimes when we talk about these "tired" words, it makes us feel tired.

گاهی اوقات وقتی در مورد این کلمات "خسته" صحبت می کنیم، احساس خستگی می کنیم.

So, I hope while you're watching this, you're still alert and awake. Let's talk

بنابراین، امیدوارم در حالی که این را تماشا می کنید، همچنان هوشیار و بیدار باشید. بیایید در

about the next one: "fried". "Desante is fried." Again, this word means tired. We

مورد بعدی صحبت کنیم: "سرخ شده". "دسانته سرخ شده است." باز هم این کلمه به معنای خسته است.

use it a lot when we've had a very busy day. "I'm fried. I'm so fried today."

زمانی که یک روز بسیار شلوغ داشته ایم، از آن استفاده زیادی می کنیم . "من سرخ شده ام. امروز خیلی سرخ شده ام."

This means: "I'm tired." And, again, it's usually used when our day has been

این یعنی: «خسته ام». و، دوباره ، معمولاً زمانی استفاده می‌شود که روز ما

very busy, so towards the end of the day. And, again, just like: "pooped" and

بسیار شلوغ بوده است، بنابراین در پایان روز. و باز هم درست مثل: "دفع" و

"exhausted" — "fried" is used in the same way — it's an adjective. "Desante

"خسته" - "سرخ شده" به همین ترتیب استفاده می شود - این یک صفت است. "

is fried." Now, how do you pronounce this word? How many parts is it? Well,

دسانته سرخ شده است." حالا این کلمه را چگونه تلفظ می کنید؟ چند قسمته؟ خوب،

again, you'll notice my little symbol, here — this means that it is one part.

دوباره، نماد کوچک من را در اینجا متوجه خواهید شد - این به این معنی است که یک قسمت است.

"Fried". Okay? "Fried". So, I want you to try to say this word: "fried". And,

"سرخ شده در روغن". باشه؟ "سرخ شده در روغن". بنابراین، من می خواهم سعی کنید این کلمه را بگویید: "سرخ شده". و

again, it means tired. Now, let's look at another word: "sleepy" — this is

باز هم به معنای خسته بودن است. حال، بیایید به یک کلمه دیگر نگاه کنیم: "خواب آلود" -

probably a word you might already know because it has the word "sleep" in it.

احتمالاً این کلمه ای است که ممکن است قبلاً آن را بدانید زیرا کلمه "خواب" را در خود دارد.

When we add a "y", we make this into an adjective or a describing word. So,

وقتی یک "y" اضافه می کنیم، آن را به یک صفت یا کلمه توصیف کننده تبدیل می کنیم. بنابراین،

especially for students, we use this word: "sleepy". I know many students,

به خصوص برای دانش آموزان از این کلمه استفاده می کنیم : "خواب آلود". من بسیاری از دانش آموزان را می شناسم،

when they're in class, they feel sleepy. This means that they want to go to bed;

وقتی سر کلاس هستند، احساس خواب آلودگی می کنند. این بدان معناست که آنها می خواهند به رختخواب بروند.

they want to sleep. So, maybe when you first wake up in the morning, and you

آنها می خواهند بخوابند بنابراین، شاید وقتی صبح برای اولین بار از خواب بیدار می‌شوید، و

hit that alarm clock, maybe you're still feeling very sleepy. Or maybe it's late

آن ساعت زنگ‌دار را می‌زنید، شاید هنوز خیلی احساس خواب آلودگی می‌کنید. یا شاید

at night — two am — and you're trying to watch a movie, but you're starting to

اواخر شب است - دو بامداد - و شما سعی می کنید فیلمی را تماشا کنید، اما شروع به

fall asleep — you can use the word: "sleepy". "Asad is sleepy." Notice

خوابیدن می کنید - می توانید از کلمه "خواب آلود" استفاده کنید. اسد خواب آلود است. توجه کنید

where... how we... first, how many parts this is when we pronounce it: "sleepy".

که کجا... چگونه ما... اول اینکه وقتی آن را تلفظ می کنیم این چند قسمت است: «خواب آلود».

So, it is two parts. "I am sleepy.", "He is sleepy." Now, what part is said

بنابراین، آن دو بخش است. "من خواب آلود هستم."، "او خواب آلود است." حالا کدام قسمت

louder and longer? Where is the stress in this word? The stress is actually on

بلندتر و بلندتر گفته می شود؟ استرس در این کلمه کجاست؟ استرس در واقع روی

the first part. So, listen to me say it: "sleepy. I'm very sleepy". So, I say the

قسمت اول است. بنابراین، به من گوش دهید که می گویم: "خواب آلود. من خیلی خواب آلود هستم". بنابراین، من

first part very loud. This word also is one of those words with an "e" sound.

بخش اول را خیلی بلند می گویم. این کلمه نیز یکی از آن کلماتی است که صدای "e" دارد.

So, when I say this, my mouth goes really tight: "sleepy". Okay. So, I know

بنابراین، وقتی این را می گویم، دهانم واقعاً تنگ می شود: "خواب آلود". باشه. بنابراین، من می دانم

a lot of students have trouble with those "e" sounds. This is one of those

که بسیاری از دانش آموزان با آن صداهای "e" مشکل دارند. این یکی از آن

words that have a very long "e" sound, so we say: "sleepy". Okay, what about

کلماتی است که صدای "ای" بسیار طولانی دارد، بنابراین می گوییم: "خواب آلود". خوب، در مورد

this one: "wiped"? Or: "wiped out". This has two different forms. We can just

این یکی چطور: "پاک شده"؟ یا: «محو شد». این دو شکل متفاوت دارد. ما فقط

say: "wiped", or we can say: "wiped out" together. What do you think this means?

می توانیم بگوییم: "پاک شده"، یا می توانیم بگوییم: "پاک شده" با هم. فکر می کنی این چه معنایی دارد؟

If you think it means tired — ding, ding, ding, ding, ding — you are

اگر فکر می کنید به معنای خسته است - دنگ، دنگ، دنگ، دنگ، دینگ - درست می گویید

correct. "Wiped out" or "wiped" means very tired. "Rick is wiped. Rick is

. «پاک شده» یا «پاک شده» به معنای بسیار خسته است. "ریک پاک شد. ریک

wiped out." We can use either of those; they mean the same thing. How many parts

پاک شد." ما می توانیم از هر یک از آنها استفاده کنیم. معنی آنها یکسان است

does this have when we pronounce it? How many syllables? "Wiped". "Wiped". Okay.

وقتی این را تلفظ می کنیم چند قسمت دارد؟ چند هجا؟ "پاک شده". "پاک شده". باشه.

If you look here, I've put one; and when I say it: "wiped", it has one part to

اگر به اینجا نگاه کنید، یکی را قرار داده ام. و وقتی می گویم: «محو» یک قسمت

it. I know there's an "ed" ending. The way we pronounce this "ed" ending is

دارد. من می دانم که یک پایان "ed" وجود دارد. نحوه تلفظ این پایان "ed" در

actually like a "t" sound: "wipt". Okay? So, I'm going to... just for

واقع مانند صدای "t" است: "wipt". باشه؟ بنابراین، من قصد دارم به... فقط برای

pronunciation, it's pronounced like a "t" at the end. And, again, it's one

تلفظ، در پایان مانند یک "ت" تلفظ می شود. و باز هم یک

syllable. "I'm wiped.", "Rick is wiped out." We often use this when we've been

هجا است. "من پاک شدم."، "ریک پاک شد." ما اغلب در مواقعی که خیلی مشغول بوده ایم از آن استفاده می کنیم

very busy; just like: "fried", "pooped". Okay? So, we don't usually use this in

. درست مانند: "سرخ شده"، "دفک شده". باشه؟ بنابراین، ما معمولا از این

the morning, at the beginning of the day; we often use it a bit later in the

در صبح، در ابتدای روز استفاده نمی کنیم. ما اغلب از آن کمی دیرتر در

day, after we've been busy and doing a lot of things. And, again, it just means

روز استفاده می کنیم، بعد از اینکه مشغول هستیم و کارهای زیادی انجام می دهیم. و باز هم به معنای

tired.

خسته بودن است.

Okay. So, now we have a word that means tired, but it's a bit different than the

باشه. بنابراین، اکنون کلمه ای داریم که به معنای خسته است، اما با

other words we've been using. The word is: "burnt out", "burnt out". This word

کلمات دیگری که استفاده می کردیم کمی متفاوت است. کلمه این است: «سوخته»، «سوخته». این کلمه

has become very common in the news, in conversations with friends; people are

در اخبار، در گفتگو با دوستان بسیار رایج شده است . مردم

using this one a lot. "Burnt out" means when we are physically and mentally

از این یکی زیاد استفاده می کنند. «سوخته» یعنی زمانی که از نظر جسمی و روحی

tired. So, we often use it when we're talking about work or school; when we

خسته هستیم. بنابراین، ما اغلب وقتی در مورد کار یا مدرسه صحبت می کنیم از آن استفاده می کنیم . وقتی

are working so hard, or we are studying so hard, and we don't have time to rest.

خیلی سخت کار می کنیم یا اینقدر درس می خوانیم و زمانی برای استراحت نداریم.

We often use this to talk about when we're tired for a very long period of

ما اغلب از این برای صحبت در مورد زمانی استفاده می کنیم که برای مدت طولانی خسته

time, and we're now becoming mentally exhausted and physically exhausted. So,

هستیم، و اکنون از نظر ذهنی و جسمی خسته شده ایم. بنابراین،

we are "burnt out". So, here's my example: "Shelley is burnt out." So, in

ما "سوخته" هستیم. بنابراین، این مثال من است : "شلی سوخته است." بنابراین،

terms of the grammar, it's actually used very similarly to everything else on the

از نظر دستور زبان، در واقع بسیار شبیه به هر چیز دیگری در

board. "I'm burnt out.", "You're burnt out.", "He's burnt out.", "She's burnt

هیئت مدیره استفاده می شود. "من سوخته ام."، "تو سوخته ای"، "او سوخته است."، "او سوخته

out." In terms of pronunciation, "burnt" is one syllable and "out" is one

است." از نظر تلفظ، «سوخته » یک هجا و «خارج» یک

syllable. One of these syllables I say louder and longer; I put the stress on

هجا است. یکی از این هجاها را بلندتر و بلندتر می گویم. استرس رو

it. I want you to listen to what part I say louder and longer. "I'm burnt out.

رویش گذاشتم می‌خواهم به قسمتی که می‌گویم بلندتر و طولانی‌تر گوش کنید. "من سوختم.

I'm burnt out." So, the second part is the part that we say louder and longer.

من سوختم." پس قسمت دوم قسمتی است که بلندتر و بلندتر می گوییم.

So, now, we're going to look at a couple other words that have to do with being

بنابراین، در حال حاضر، ما قصد داریم به چند کلمه دیگر که مربوط به

tired. So, please stay awake; I know talking about this makes us tired, but

خستگی هستند نگاه کنیم. پس لطفا بیدار بمانید؛ می‌دانم که صحبت کردن در این مورد ما را خسته می‌کند،

we still have a little bit to go.

اما هنوز کمی تا پایان کار داریم.

Okay. So, I just taught you the word: "burnt out" with a "t" sound at the end.

باشه. بنابراین، من فقط این کلمه را به شما آموزش دادم: "سوخته" با صدای "t" در پایان.

This is a very British or Canadian pronunciation. If we wanted to use an

این یک تلفظ بسیار بریتانیایی یا کانادایی است . اگر بخواهیم از یک

American pronunciation, we'd actually say: "burned out" with a "d" sound at

تلفظ آمریکایی استفاده کنیم، در واقع می گوییم: "burned out" با صدای "d"

the end — "burned out". It has the same meaning as "burnt out"; the difference

در پایان - "burned out". همان معنای «سوخته» است;

is in the pronunciation and the spelling. Notice this ends in "ed" and

تفاوت در تلفظ و املا است. توجه کنید که این به "ed" ختم می شود

it sounds like a "d" sound: "burned out". So: "Shelley is burned out."

و مانند صدای "d" به نظر می رسد: "burned out". پس: «شلی سوخته است».

Again, same meaning as "burnt out"; you'll hear different ones depending on

باز هم همان معنای «سوخته»؛ بسته به

which English countries you're visiting. The next word: "tuckered out" — we often

کشورهای انگلیسی که از آنها بازدید می کنید، موارد مختلفی را خواهید شنید. کلمه بعدی: "بافتاده" -

use this when we're talking about children, or babies, or pets. When

ما اغلب وقتی در مورد کودکان، نوزادان یا حیوانات خانگی صحبت می کنیم از آن استفاده می کنیم . وقتی

somebody is "tuckered out", it means that they're very tired and almost ready

کسی "بیرون" می شود، به این معنی است که بسیار خسته است و تقریباً

to sleep. So, for example: "Haziel, Piero, and Eduardo" — sorry, Eduardo —

آماده خواب است. بنابراین، به عنوان مثال: "هزیل، پیرو، و ادواردو" - متاسفم، ادواردو -

"are tuckered out". So, they're tired, and they're almost ready for... for

"حذف شدند". بنابراین، آنها خسته هستند و تقریباً برای

going to bed. They're all tuckered out. Maybe these guys went to the zoo, and

رفتن به رختخواب آماده هستند. همه آنها جمع شده اند. شاید این بچه ها به باغ وحش رفته اند و

now they've come home; and they're starting to fall asleep in the car. So,

حالا به خانه آمده اند. و آنها در ماشین شروع به خوابیدن می کنند. بنابراین،

they're "tuckered out". Notice... so, this is used in the same way as

آنها "خارج شده اند". توجه کنید... بنابراین، این به همان شکلی استفاده می‌شود که در مورد

everything else we've been talking about, in terms of the grammar I've used

آن صحبت کرده‌ایم ، از نظر دستور زبانی که من در اینجا از

"are" here instead of "is" because we're talking about three people in this

«are» به جای «است» استفاده کرده‌ام، زیرا ما در مورد سه نفر صحبت می‌کنیم. این

example — Haziel, Piero, and Eduardo. So, for that reason, we're using "are";

مثال - هازیل، پیرو و ادواردو. بنابراین، به همین دلیل، ما از " are" استفاده می کنیم.

but if we were just talking about Eduardo, we could say: "Eduardo is

اما اگر فقط در مورد ادواردو صحبت می کردیم، می توانیم بگوییم: "

tuckered out", so it follows the same grammatical rules. So, remember: I said

ادواردو از بین رفته است"، بنابراین از همان قواعد دستوری پیروی می کند . بنابراین، به یاد داشته باشید: من

it's important when you're learning a word to learn the pronunciation. How do

گفتم مهم است که وقتی یک کلمه را یاد می گیرید، تلفظ آن را یاد بگیرید. چگونه این را

we pronounce this? Well, let's first think about how many parts to the word

تلفظ کنیم؟ خوب، بیایید ابتدا به این فکر کنیم که چند قسمت از کلمه

there is: "tuckered out". So, we have: "tuckered out". There's three parts:

وجود دارد: "tuckered out". بنابراین، ما داریم: "tuckered out". سه بخش وجود دارد:

"tuckered out". Now, what part do I say the loudest? Listen carefully. "Eduardo

"تکلیف شده". حالا چه قسمتی را بلندتر بگویم؟ با دقت گوش کن "

is tuckered out. Tuckered out". So, notice the stress: "I'm tuckered out."

ادواردو رانده شده است. بنابراین، به استرس توجه کنید: "من خسته شدم."

The stress is actually in the first part: "tuckered", and the "ed" here is

استرس در واقع در قسمت اول است : "tuckered" و "ed" در اینجا

pronounced like a "d" sound. So, I'm just going to cross that off and just

مانند صدای "d" تلفظ می شود. بنابراین، من فقط می‌خواهم آن را خط بزنم و

put it a "d": "tuckered out".

فقط آن را یک "d" بگذارم: "tuckered out".

Okay, let's look at another word that actually means something different than

خوب، بیایید به کلمه دیگری نگاه کنیم که در واقع به معنای چیزی متفاوت از

everything we've been talking about. So far, we've been talking about words that

هر چیزی است که ما در مورد آن صحبت کردیم. تا به حال در مورد کلماتی صحبت کرده ایم

mean the same thing as "tired". Now, I wanted to talk about a word we use when

که همان معنای "خسته" هستند. حالا می‌خواستم در مورد کلمه‌ای صحبت کنم که در زمان خستگی از آن استفاده

we are tired, and that's this word: "yawn", "yawn". I'm going to show you a

می‌کنیم و آن این کلمه است: "خمیازه"، "خمیازه". من یک "خمیازه" به شما نشان خواهم داد

"yawn". Actually, just talking about it makes me yawn. So, what I did just now

. در واقع، فقط صحبت کردن در مورد آن باعث می شود خمیازه بکشم. بنابراین، کاری که من همین الان انجام دادم

was a yawn. They say that when one person yawns, it's contagious — meaning

یک خمیازه بود. آنها می گویند که وقتی یک نفر خمیازه می کشد، مسری است -

a lot of other people start yawning. So, I'm going to do it one more time, and I

یعنی بسیاری از افراد دیگر شروع به خمیازه کشیدن می کنند. بنابراین، من یک بار دیگر این کار را انجام می دهم و می

want to know: Do you yawn when I yawn? Okay, so that's a little bit of an

خواهم بدانم: آیا وقتی من خمیازه می کشم، خمیازه می کشی؟ خوب، پس این کمی

experiment. You can write: "Yes" or "No" in the comments below. But notice how we

آزمایش است. می توانید در نظرات زیر بنویسید: "بله" یا "خیر" . اما توجه کنید که چگونه

say this word: "yawn". And I used an article in front of it; I said: "a

این کلمه را می گوییم: "خمیازه". و من از مقاله ای در مقابل آن استفاده کردم. گفتم:

yawn". I can also use it as a verb: "yawned", "I yawned", "Simone is

خمیازه. من همچنین می توانم آن را به عنوان یک فعل استفاده کنم: "خمیازه"، "من خمیازه کشیدم"، "سیمون در حال

yawning." So, we can use "yawn" as a noun or a verb. It's either an action or

خمیازه کشیدن است." بنابراین، می توانیم از "خمیازه" به عنوان اسم یا فعل استفاده کنیم. یا فعل است

a noun. "That was a very long yawn", for example. That's an example of a noun;

یا اسم. برای مثال، "این یک خمیازه طولانی بود" . این نمونه ای از اسم است.

or: "Simone yawned" is an example of a verb. And notice it's just one part or

یا: «سیمون خمیازه کشید» مصداق فعل است. و توجه کنید که فقط یک جزء یا

one syllable. "Yawn". Okay? So, this is... so, now, just talking about

یک هجا است. "خمیازه". باشه؟ بنابراین، این است... بنابراین، اکنون، فقط در مورد

"yawning", I'm now starting to yawn a lot. And I am becoming a little tuckered

"خمیازه کشیدن" صحبت می کنم، من اکنون شروع به خمیازه کشیدن زیاد کرده ام. و من دارم کمی سرگردان

out. So, this is the last word. So, let's learn it and just stay focused for

می شوم. پس این حرف آخر است. بنابراین، بیایید آن را یاد بگیریم و فقط برای

this. The word is: "tired of", "tired of". So, we've been talking about words

این کار متمرکز بمانیم. کلمه این است: «خسته از»، «خسته از». بنابراین، ما در مورد کلماتی صحبت کرده ایم

that mean "tired". Even though this word has the word "tired" in it — it actually

که به معنای "خسته" هستند. حتی اگر این کلمه کلمه "خسته" را در خود دارد - در

has a slightly different meaning than words, like: "exhausted", "sleepy". When

واقع معنایی کمی متفاوت از کلمات دارد، مانند: "خسته"، "خواب آلود".

we use "tired of" and we have this "of" word, it means were annoyed by, or we're

وقتی از "خسته از" استفاده می کنیم و این کلمه "از" را داریم ، به این معنی است که از آن آزرده شدیم، یا

sick of, we're fed up with — these are all synonyms, but it pretty much means

از آن خسته شدیم، از آن خسته شدیم - اینها همه مترادف هستند، اما تقریباً به معنای

annoyed by something. "Ian is tired of fake news." This means Ian does not like

آزرده شدن از چیزی است. "یان از اخبار جعلی خسته شده است ." این بدان معناست که ایان

fake news, and he is tired of it. He is annoyed by it, and he doesn't want to

اخبار جعلی را دوست ندارد و از آن خسته شده است. او از این موضوع اذیت می شود و دیگر نمی خواهد

see it anymore. So, that's how we use: "tired of". It's more like "annoyed"

آن را ببیند. بنابراین، این روشی است که ما استفاده می کنیم: "خسته از". برای مثال بیشتر شبیه «آزار» است

than "sleepy", for example. And, again, a word that means the exact same thing

تا «خواب آلود». و باز هم کلمه ای که دقیقاً به

as "tired of" is: "sick of" something, and we use it in the same way.

معنای «خسته از» است این است: «بیمار از چیزی» و ما آن را به همان صورت به کار می بریم.

So, thank you for watching. I hope this was interesting and didn't make you too

بنابراین، از تماشای شما متشکرم. امیدوارم جالب بوده باشد و در حین تماشای آن شما را زیاد

tired while you were watching it. For more videos like this, you can subscribe

خسته نکرده باشد. برای ویدیوهای بیشتر از این دست می توانید در

to my channel. Don't forget to ring the bell to know when new videos come out.

کانال من عضو شوید. فراموش نکنید که زنگ را برای اطلاع از زمان انتشار ویدیوهای جدید به صدا درآورید.

You can also do a quiz to practice all the words you learned here and to make

همچنین می توانید یک مسابقه برای تمرین تمام کلماتی که در اینجا یاد گرفته اید انجام دهید و

sure you really understand their meaning, as well as their pronunciation.

مطمئن شوید که واقعاً معنی آنها و همچنین تلفظ آنها را درک کرده اید.

So, the website to do the quiz is: www.engvid.com. You can also check out

بنابراین، وب سایت برای انجام مسابقه این است: www.engvid.com. همچنین می توانید از

my website at www.TeacherEmma.com. There, you can find free material, as

وب سایت من در www.TeacherEmma.com دیدن کنید. در آنجا می‌توانید مطالب رایگان پیدا کنید،

well as you can subscribe and get other additional resources. So, thank you for

همچنین می‌توانید مشترک شوید و منابع اضافی دیگر را دریافت کنید . بنابراین، از تماشای شما متشکرم

watching; and until next time, take care.

؛ و تا دفعه بعد مراقب باشید