Learn English in 90 minutes - ALL the Advanced Vocabulary You Need! (+ Free PDF & Quiz)

hello lovely students and welcome back to english  with lucy i have got a huge vocabulary lesson for  

سلام دانش‌آموزان دوست‌داشتنی و خوش آمدید به انگلیسی با لوسی من امروز یک درس واژگان بزرگ برای

you today as always there is a free pdf that goes  with today's lesson if you'd like to download that  

شما دارم مثل همیشه یک pdf رایگان که با درس امروز مطابقت دارد اگر می‌خواهید آن را دانلود

just click on the link in the description box  enter your name and your email address you sign  

کنید   کافیست روی پیوند موجود در کادر توضیحات کلیک کنید  وارد کنید نام و آدرس ایمیل خود را

up to my mailing list and the pdf comes directly  to your inbox after that you will automatically  

در لیست پستی من ثبت نام می کنید و پی دی اف مستقیماً به صندوق ورودی شما می آید پس از آن شما به طور

receive all of my free lesson pdfs along with all  of my news course updates and offers i would also  

خودکار   همه پی دی اف های رایگان درس من را به همراه همه  به روز رسانی ها و پیشنهادات دوره خبری من دریافت می کنید. همچنین

like to thank the sponsor of today's video  nordvpn in order to expand your vocabulary i  

می خواهم  از حامی ویدیوی امروز nordvpn به منظور گسترش دایره لغات خود، من

always recommend watching tv series and movies in  english a really frustrating situation is when you  

همیشه تماشای سریال‌ها و فیلم‌های تلویزیونی به انگلیسی را توصیه می‌کنم، موقعیتی واقعاً ناامیدکننده این است که

finally find that perfect tv series or movie and  it's not available in your country well i highly  

بالاخره آن سریال یا فیلم تلویزیونی عالی را پیدا کنید و در کشور شما به خوبی در دسترس نباشد، به شدت

recommend nordvpn they are the sponsor of today's  video a vpn hides your location allowing you to  

nordvpn را توصیه می‌کنم. حامی ویدیوی امروز یک vpn موقعیت مکانی شما را پنهان می‌کند و به شما امکان می‌دهد

improve security but also importantly allowing you  to overcome geographical restrictions unlocking  

امنیت را بهبود بخشید، اما مهمتر از همه به شما اجازه می‌دهد بر محدودیت‌های جغرافیایی غلبه کنید.

access to these entertainment providers it just  takes a click open the map click on a location  

دسترسی   به این ارائه دهندگان سرگرمی کافی است  با یک کلیک نقشه را باز کنید روی یک مکان کلیک

and you'll be connected in seconds it is really  that easy there won't be any annoying delays  

کنید   و در عرض چند ثانیه متصل خواهید شد، واقعاً  به همین راحتی است که هیچ تأخیر آزاردهنده‌ای وجود نخواهد داشت

either speed tests have confirmed that nordvpn  is the fastest vpn out there they have given me a  

یا آزمایش‌های سرعت تأیید کرده‌اند که nordvpn  سریع‌ترین vpn است. در آنجا یک پیشنهاد ویژه به من داده اند

special offer to pass on to you go to nordvpn.com  lucy to get a two-year plan with one additional  

تا آن را به شما منتقل کنم به nordvpn.com بروید lucy تا یک برنامه دو ساله با یک

month with a huge discount and if you don't like  it nordvpn offer a 30-day money-back guarantee  

ماه دیگر با تخفیف بسیار زیاد دریافت کنید و اگر آن را دوست ندارید، nordvpn یک پول 30 روزه ارائه می دهد. -ضمانت برگشت

so it's risk-free to try it out right let's  get started with the vocabulary lesson

بنابراین امتحان کردن آن بی خطر است، بیایید امروز با درس واژگان شروع کنیم،

today i've got a slightly longer video lesson  for you we're going to be talking about  

من یک درس ویدیویی کمی طولانی‌تر برای شما دارم، در حال حاضر در مورد

vocabulary and more specifically how to describe  people's appearances now this is a really really  

واژگان و به طور خاص‌تر درباره نحوه توصیف ظاهر افراد صحبت خواهیم کرد. این

important topic it's normally one of the first  things that you learn when you start to learn  

موضوع واقعاً   مهمی است، معمولاً یکی از اولین چیزهایی است که وقتی شروع به یادگیری  انگلیسی می کنید یاد می گیرید،

english but i want to go a bit more in depth  normally people are able to describe basic  

اما من می خواهم کمی عمیق تر صحبت کنم معمولاً مردم می توانند

appearances i want to teach you slightly more  advanced vocabulary so that you can really give  

ظاهر اولیه   را که می خواهم اندکی به شما یاد بدهم را توصیف کنند. y واژگان پیشرفته‌تر به‌طوری که واقعاً بتوانید

an accurate description of people's appearances  if you find understanding me slightly difficult  

توصیف دقیقی از ظاهر افراد ارائه دهید، اگر درک من کمی دشوار است،

you can switch on subtitles and so you'll be able  to see the words at the bottom of the screen so  

می‌توانید زیرنویس‌ها را روشن کنید و بنابراین می‌توانید کلمات را در پایین صفحه ببینید تا

firstly we're going to talk about people's bodies  and i think i'm going to start by talking about  

ابتدا ما قرار است در مورد بدن افراد صحبت کنم  و فکر می‌کنم با صحبت در

height how tall somebody is so you might already  know these basic terms short and tall short and  

مورد قد و قد یک نفر شروع کنم، بنابراین ممکن است قبلاً این اصطلاحات اساسی را بدانید کوتاه و بلند کوتاه و

tall but what about if somebody is a normal  height well there are a couple of ways that  

بلند، اما اگر فردی دارای قد معمولی باشد، چه می‌شود. به چند روش     که

you can express this you can say they are of  average height they are of medium height if  

می‌توانید این را بیان کنید، می‌توانید بگویید آنها دارای قد متوسط ​​هستند، آنها قد متوسطی دارند اگر

you want to be more precise and say their actual  height in centimeters or feet and inches you can  

می‌خواهید دقیق‌تر باشید و قد واقعی آنها را به سانتی‌متر یا فوت و اینچ

say around so i would say i am around five foot  six i'm actually at five foot five and a half but  

بگویید، می‌توانید   به اطراف بگویید تا من بگویم من در اطراف هستم پنج پا شش من در واقع پنج قدم پنج و نیم

sometimes i say i'm five foot six um other words  that you can include are very or quite so he is  

هستم اما   گاهی می‌گویم پنج پا هستم شش ام، کلمات دیگری که می‌توانید بگنجانید بسیار یا کاملاً هستند، بنابراین او

very tall or she is quite short next we have body  type and weight now you have to be a little bit  

خیلی قد بلند است یا کاملاً کوتاه است بعد از آن ما تیپ بدنی داریم و وزن در حال حاضر شما باید

careful when describing somebody's body type  or their weight because you can hurt their  

هنگام توصیف تیپ بدنی یا وزن یک نفر کمی مراقب باشید زیرا می توانید

feelings so firstly i'm going to give you some  positive adjectives to describe somebody's weight  

به احساسات او آسیب برسانید، بنابراین ابتدا چند صفت مثبت برای توصیف وزن

and then afterwards i'll give you the  more negative ones so that you can  

یک نفر به شما می دهم و سپس آن را به شما می دهم. موارد منفی تر، تا بتوانید

understand when or when not to use them but i  will warn you weight in the uk especially and  

بفهمید چه زمانی یا چه زمانی از آنها استفاده نکنید، اما به شما هشدار می دهم که وزن در بریتانیا به خصوص و

many other places in the world is a very sensitive  subject so if you think you might insult somebody  

بسیاری از جاهای دیگر در جهان موضوع بسیار حساسی است، بنابراین اگر فکر می کنید ممکن است به کسی توهین

it's often best not to say anything at all um but  that's not my role here i'm teaching you words  

کنید، اغلب بهتر است این کار را نکنید. اصلاً هر چیزی بگو، اما این نقش من نیست، من به شما کلمات

so let's get started so we have thin and fat these  are generally considered to be negative words  

را یاد می دهم   پس بیایید شروع کنیم تا لاغر و چاق باشیم ، اینها معمولاً کلمات منفی در نظر گرفته می شوند

so let's talk about some positive alternatives  for thin you can describe somebody as slender  

بنابراین بیایید در مورد چند گزینه مثبت صحبت کنیم برای لاغر شدن شما می توانید فردی را لاغر توصیف کنید.

or slim they are really nice words if somebody  called me slender or slim i'd be flattered another  

یا لاغر آنها واقعاً کلمات خوبی هستند اگر کسی مرا لاغر یا لاغر خطاب می‌کرد، مورد تملق قرار می‌گرفتم

word is lean and this means that they're  just skin and muscle it's a positive word  

کلمه دیگری لاغر است و این بدان معنی است که آنها فقط پوست و ماهیچه هستند و این یک کلمه مثبت است   زیرا

because it means they're in shape they're  muscly there's no fat on them they're lean  

و این بدان معناست که آنها خوش اندام هستند، عضلانی هستند، هیچ چربی روی آنها وجود ندارد، آنها لاغر هستند

you can also call somebody petite and this is  when somebody has a small build it's normally  

همچنین می توانید کسی را ریزه اندام خطاب کنید و این زمانی است که فردی جثه کوچکی دارد،

used to describe females who have small shoulders  they're quite short they're just like a woman only  

معمولاً برای توصیف زنانی که شانه های کوچکی دارند استفاده می شود. خلاصه آنها درست مثل یک زن هستند فقط

smaller they're petite if somebody is very thin  you can call them slight they're very slight and  

کوچکتر هستند، اگر کسی خیلی لاغر باشد ریزه اندام هستند می توانید آنها را کوچک بنامید آنها بسیار

another one is lanky this means that somebody is  tall and very thin it means they've got long limbs  

لاغر هستند و   یکی دیگر لاغر است، این بدان معنی است که یک نفر قد بلند است و خیلی لاغر است، به این معنی است که آنها دراز هستند. اندام‌ها

lanky if somebody has got a bit of meat on them  you don't want to call them fat but some nice  

لاغر اندام‌ها اگر کمی گوشت روی آن‌ها باشد  نمی‌خواهید آن‌ها را چاق بنامید، اما برخی از

words you can use are curvy this means that woman  has curves curvaceous as well womanly voluptuous  

کلمات زیبا که می‌توانید استفاده کنید خمیده هستند، این بدان معناست که زن دارای انحنای خمیده و همچنین هوس‌باز زنانه

this means normally that they've got quite a big  bum and big boobs they're normally flattering  

است. یک تنه بزرگ و سینه‌های درشت معمولاً

when used in a non-creepy way for a man stocky  well-built musty okay now to touch on the negative  

وقتی برای یک مرد تنومند خوش اندام و کپک‌زده استفاده می‌شوند، چاپلوسی

words some quite soft ones for somebody who is  larger are plump chubby round this doesn't mean  

می‌کنند. یعنی

fat or big it just means that they've got a little  bit extra on them you can also say overweight  

چاق یا بزرگ فقط m با توجه به اینکه آنها کمی اضافه وزن دارند، همچنین می‌توانید اضافه وزن را بگویید

large big heavy and if somebody is very thin you  can call them underweight skinny bony if you can  

بزرگ بزرگ سنگین و اگر کسی خیلی لاغر است، می‌توانید او را استخوانی لاغر لاغر خطاب کنید، اگر می‌توانید

see their bones one word that's often used to  describe very thin people that shouldn't really  

استخوان‌های آنها را ببینید یک کلمه که اغلب برای توصیف افراد بسیار لاغر استفاده می‌شود. واقعاً

be used is anorexic it's a medical term it's  not actually an adjective to describe somebody's  

نباید استفاده شود بی اشتهایی است، یک اصطلاح پزشکی است ، در واقع یک صفت برای توصیف ظاهر شخصی نیست،

physical appearance so try to avoid that one  okay let's move on to hair now there are two  

بنابراین سعی کنید از آن یکی اجتناب کنید. خب، حالا بیایید به سراغ مو برویم، دو

ways in which you can talk about somebody's hair  color you can say to have adjective hair or to be  

راه وجود دارد که می‌توانید درباره رنگ موی شخصی صحبت کنید. به

adjective dash head for example i have blonde hair  i am blonde haired the second one's a bit of a  

عنوان مثال من موی بلوند دارم یا موی بلوند هستم یا به عنوان مثال من موی بلوند هستم.

mouthful actually to be blonde haired i am blonde  head you can also just say i am blonde but that's  

better to use for colors that are very specific  to hair colors like blonde and ginger and brunette  

برای رنگ‌هایی که بسیار خاص به رنگ‌های مو هستند مانند بلوند و زنجبیلی و سبزه استفاده کنید،

so i am blonde i am ginger i am brunette that's  fine but if you say i am white or i am black  

بنابراین من بلوند هستم، من سبزه هستم، خوب است، اما اگر بگویید من سفید هستم یا سیاه

it could be confused with skin color so it's  best to say i am black haired i have white hair  

هستم، ممکن است با sk اشتباه گرفته شود. رنگی، بنابراین بهتر است بگوییم من موی مشکی هستم، موهای سفید دارم

so we've got a huge spectrum of colors that  you can be i'm going to talk about the most  

بنابراین ما طیف عظیمی از رنگ‌ها داریم که شما می‌توانید باشید، در مورد رایج‌ترین آنها صحبت خواهم کرد،

common ones but they are quite specific and  you might not have heard of them all before  

اما آنها کاملاً خاص هستند و  ممکن است نداشته باشید قبلاً همه آنها را شنیده‌ایم

so let's start with the lightest and move to  the darkest so we have white then we have gray  

پس بیایید با روشن‌ترین شروع کنیم و به  تاریک‌ترین حرکت کنیم تا سفید داشته باشیم سپس خاکستری

then we have platinum blonde and this is white  blonde hair it's normally not a natural color  

سپس بلوند پلاتینیومی داریم و این موهای بلوند سفید  است و معمولاً رنگ طبیعی

but some people are lucky enough to have  naturally white blonde or platinum hair it's  

نیست   اما برخی افراد به اندازه کافی خوش شانس هستند که به طور طبیعی آن را دارند. موی بلوند سفید یا پلاتینی

a really interesting color then we have blonde  if it's a bit darker it could be called golden  

رنگ واقعاً جالبی است، پس ما بلوند داریم، اگر کمی تیره‌تر باشد، می‌توان آن را طلایی نامید

and then if it's a bit darker than blonde there  are two ways you can describe it if it's blonde  

و اگر کمی تیره‌تر از بلوند است ، دو روش وجود دارد که می‌توانید آن را اگر بلوند است توصیف کنید

almost brown you can say dirty blonde if it's  blonde almost ginger you can say strawberry blonde  

تقریباً قهوه‌ای می‌توانید بگویید کثیف است. بلوند اگر بلوند تقریباً زنجبیلی است، می‌توانید بگویید بلوند توت‌فرنگی

then we have ginger which is more orange and red  which is like a darker red color obviously after  

پس ما زنجبیل داریم که بیشتر نارنجی و قرمز است که مانند رنگ قرمز تیره‌تر است، مشخصاً بعد از

that you have mousey brown which is a light brown  color then brown then brunette as well which is  

که قهوه‌ای موسی دارید که یک رنگ قهوه‌ای روشن است و سپس قهوه‌ای است. همچنین سبزه که

another way of saying brown hair it's normally a  bit darker then dark brown and then black now if  

روش دیگری برای گفتن موهای قهوه‌ای است که معمولاً کمی تیره‌تر است سپس قهوه‌ای تیره و سپس سیاه است

you don't want to specify a color of hair or skin  or eyes and you just want to say light or dark you  

اگر نمی‌خواهید رنگ مو یا پوست یا چشم‌ها را مشخص کنید و فقط می‌خواهید بگویید روشن یا تیره

can say fair for light or dark for the darker  colors so i am fair i have fair eyes fair hair  

می‌توانید  برای رنگ‌های تیره‌تر بگویید روشن یا برای رنگ‌های تیره، بنابراین من روشن هستم، من چشم‌های روشن دارم موهای

and fair skin this means i'm just light somebody  else might have dark hair dark eyes dark skin  

روشن   و پوست روشن، این بدان معناست که من فقط روشن هستم، ممکن است شخص دیگری موهای تیره داشته باشد، چشم‌های تیره، پوست تیره

so we normally use fair or dark so what  about hair length well if you have no hair  

بنابراین ما معمولاً از روشن یا تیره استفاده می‌کنیم، پس چه می‌شود ؟ بلندی مو خوبه اگه مو نداری

then you are bald i am bald in a video that i did  on ali's channel papa teach me english i was bald  

پس تو کچل هستی من طاس هستم در ویدیویی که انجام دادم در کانال علی بابا به من انگلیسی یاد بده من طاس بودم

if you would like to see me with no hair and well  no feminine makeup different makeup then you can  

اگر دوست داری منو بدون مو و بدون آرایش زنانه با آرایش متفاوت ببینی پس تو می‌توانید

click up there see if you recognize me i look  slightly different um then you have short hair  

روی آن بالا کلیک کنید ببینید آیا من را می‌شناسید کمی متفاوت به نظر می‌رسم، پس شما موهای کوتاه دارید

long hair but then in between you can have a  bob i have a bob haircut in my first videos  

موهای بلند اما در این بین می‌توانید یک باب داشته باشید، من در اولین ویدیوهایم یک مدل موی باب

i had very short hair and a bob haircut i  didn't ask for that haircut it was a surprise  

داشتم   من موهای خیلی کوتاه داشتم و یک مدل موی باب داشتم  آن مدل مو را نپرس، این یک سورپرایز بود

shoulder length hair medium length hair long  hair if you want to say how long your hair is you  

اگر می‌خواهید بگویید موهایتان چقدر بلند است،

can say my hair goes down to my so my hair goes  down to my armpit my hair goes down to my waist  

می‌توانید بگویید موهای من تا زیر بغلم پایین می‌آید موهایم تا زیر بغلم پایین می‌آیند.

as far as hair texture you can have  straight hair wavy hair curly hair  

موهای صاف موهای موج دار موهای مجعد

afro hair which is really really dense curls  the quality of your hair can also be described  

موهای افرو که واقعاً فرهای متراکم هستند کیفیت موهای شما را نیز می توان توصیف کرد

if your hair is very soft it can be silky or shiny  if it's not soft if it's quite damaged you can say  

اگر موهای شما خیلی نرم است می تواند ابریشمی یا براق باشد  اگر نرم نباشد اگر کاملاً آسیب دیده باشد می توانید بگویید

you have dry hair or you can say it's straw like  so let's move on to the subject of skin this again  

موهای خشکی دارید یا می توانید بگویید که مانند کاه است، پس بیایید دوباره به موضوع پوست

is a more difficult one so we have the spectrum  of white and black but different people like to  

بپردازیم، این موضوع دشوارتر است، بنابراین ما طیف سفید و سیاه را داریم، اما افراد مختلف دوست دارند به

be called different things so i would call myself  white i have a lot of friends with darker skin  

آنها چیزهای مختلف بگویند، بنابراین من خودم را سفید می نامم. بسیاری از دوستان با پوست تیره‌تر

who are often called black but they would actually  prefer to be called brown um i would say when in  

که اغلب سیاه‌پوست نامیده می‌شوند، اما در واقع ترجیح می‌دهند به آنها قهوه‌ای خطاب کنند، می‌گویم در مواردی که

doubt use fair or dark to describe somebody's skin  tone now in the middle we have tanned and this  

تردید دارید از روشن یا تیره برای توصیف رنگ پوست یک نفر

means that you've been blessed by the sun you've  caught a suntan you've gone brown in the sun  

استفاده کنید. خوش رنگ بوده است ssed by the sun شما برنزه شده اید و در آفتاب قهوه ای شده اید

and in british english we say tanned and in  american english they say tan if you're not tanned  

و در انگلیسی بریتانیایی می گوییم برنزه شده و به انگلیسی آمریکایی می گویند قهوه ای مایل به زرد اگر برنزه نشده اید

then you are pale and that is what i am all of the  time i am always pale even when i go on holiday  

پس شما رنگ پریده اید و من همه آن هستم. زمانی که من همیشه رنگ پریده هستم حتی وقتی به تعطیلات می روم

now let's move on to eye color again you  can use fair or dark fair eyes light eyes  

حالا بیایید دوباره به رنگ چشم بپردازیم، می توانید از چشمان روشن یا تیره از چشمان روشن استفاده کنید

dark eyes so you can say to have adjective eyes or  to be adjective dash eyed so i have gray eyes i am  

چشمان تیره، بنابراین می توانید بگویید که چشم های صفت یا صفت خط تیره چشم دارم پس من خاکستری دارم چشم‌ها من چشم‌های خاکستری هستم من چشم‌های

gray eyed i am dark eyed most of the  colors are pretty simple blue brown green  

تیره هستم بیشتر رنگ‌ها بسیار ساده آبی قهوه‌ای سبز هستند قهوه‌ای

black gray brown i've said brown haven't i  but one color that's used quite frequently is  

سیاه خاکستری من گفتم قهوه‌ای نیستم اما یکی از رنگ‌هایی که اغلب استفاده می‌شود رنگ

hazel if you have a sort of brownie green eye  it can be called hazel so they have hazel eyes  

فندقی است اگر نوعی چشم سبز قهوه‌ای دارید. می توان آن را فندقی نامید، بنابراین آنها چشم های فندقی دارند

now lips you can have thin lips but if  you want to talk about somebody with  

حالا لب ها می توانند لب های نازکی داشته باشند، اما اگر می خواهید در مورد کسی با

big lips you can say they have full lips  so if somebody has big kissy pouty lips you  

لب های بزرگ صحبت کنید، می توانید بگویید که او لب های پر دارد بنابراین اگر کسی لب های پر بوسیده دارد   می

can say they have very full lips if somebody has  really sticky out lips that and speaks like this  

توانید بگویید که لب های بسیار پر دارد. اگر کسی واقعاً لب هایش چسبیده باشد و اینگونه صحبت کند

you can call them pouty lips but yes full or  thin really next you can talk about noses so  

می‌توانید آن‌ها را لب‌های پف کرده خطاب کنید، اما بله، پر یا واقعاً نازک، بعداً می‌توانید در مورد بینی‌ها صحبت کنید

big or small obviously are the basics if somebody  has a bend in their nose it can be called a  

crooked nose a crooked nose if they haven't got  a bend in their nose it can be a straight nose  

. خم شدن در بینی آنها می تواند یک بینی صاف

if somebody has a small nose you can call it a  button nose if they've got a hook a hooked nose  

باشد   اگر شخصی بینی کوچکی دارد، می توانید آن را بینی دکمه ای بنامید اگر قلاب دارد، بینی قلاب شده

if somebody's nose is like this it's a  turned up nose or an upturned nose face shape  

اگر بینی کسی اینگونه است، بینی به سمت بالا است یا صورت بینی به سمت بالا است. شکل

i looked online and apparently there are nine  different face shapes but we're going to talk  

من آنلاین نگاه کردم و ظاهراً 9  صورت مختلف وجود دارد، اما امروز در مورد چهار شکل صحبت خواهیم کرد که

about four today you have oval round heart shaped  which ends in a point and square somebody has a  

شما به شکل قلب بیضی شکلی دارید که به یک نقطه و مربع

square jaw what about general appearance i  did do a video with anna from english like a  

ختم می‌شود. anna از انگلیسی مانند یک

native about compliments and we discussed some  of the ways in which you can complement people  

بومی در مورد تعارف است و ما در مورد برخی از روش‌هایی که می‌توانید افراد را تکمیل کنید بحث کردیم

so that's the positive adjectives i will cover  them in this lesson but if you'd like to see that  

بنابراین این صفت‌های مثبت است که من آنها را در این درس پوشش خواهم داد، اما اگر می‌خواهید آن را ببینید

you can click up there but it's quite  good to separate them into male and female  

می‌توانید در آنجا کلیک کنید، اما کاملاً درست است. خوب d برای تفکیک آنها به مرد و زن

because one adjective that might be really really  flattering and positive for a male might actually  

زیرا یک صفت که ممکن است واقعاً برای یک مرد واقعاً چاپلوس و مثبت باشد ممکن است در

be quite insulting for a female adjectives that  can be used for both the positive ones attractive  

واقع   برای یک زن کاملاً توهین آمیز باشد که می تواند برای هر دو مورد مثبت استفاده شود.

beautiful stunning which means somebody is  just amazingly beautiful but then just for men  

اما پس از آن فقط برای

there's handsome and just for women there is  pretty now if you described a woman as handsome  

مردان   خوش تیپ است و فقط برای زنان اکنون  زیباست اگر یک زن را خوش تیپ توصیف

you might be insinuating that she has manly  features um in the same way that if you described  

کنید   ممکن است القا کنید که او دارای ویژگی‌های مردانه است به همان شکلی که اگر

a woman in the same way that if you described a  man as pretty you might be saying he has quite  

یک زن را به همان شکلی که اگر توصیف کردید مردی به اندازه‌ای که ممکن است بگویید او دارای

feminine features which is not always something  that somebody wants negative ones you can have  

ویژگی‌های کاملاً زنانه است، که همیشه چیزی نیست که کسی آن‌ها را منفی می‌خواهد، شما می‌توانید

ugly or plain other ways of describing people  you can describe them as masculine or feminine  

زشت یا به روش‌های دیگر برای توصیف افراد داشته باشید، می‌توانید آنها را مردانه یا

boyish manly girly womanly right your homework is  to describe yourself in as much detail as possible  

زنانه توصیف کنید. تا حد امکان

put it in the comments and i can't wait to see  your descriptions also if you can add any more  

خود را با جزئیات بیشتر توصیف کنید   آن را در نظرات قرار دهید و من بی صبرانه منتظر دیدن توضیحات شما هستم. اگر می‌توانید واژگان بیشتری اضافه کنید،

vocabulary then definitely include that in your  description as well today i'm going to talk to you  

سپس حتماً آن را در توضیحات خود بگنجانید، امروز نیز می‌خواهم با شما

about how to describe the weather in english we're  going to start off quite basic and move up to more  

درباره نحوه توصیف آب و هوا به انگلیسی صحبت

advanced vocabulary i'm going to guide you through  seasonal weather hot weather cold weather wet  

کنم. می‌خواهم شما را از طریق هوای فصلی، هوای گرم، هوای سرد، مرطوب

weather windy weather and i'm going to give you  verbs nouns adjectives and idiomatic expressions  

هوای بادی را راهنمایی کنم و به شما اسم‌های افعال، صفت‌ها و اصطلاحات اصطلاحی می‌دهم.

idioms we're also going to do a little bit of  basic grammar at the beginning but very very  

خیلی

easy don't worry you may know that british people  are famous for always talking about the weather  

آسان است نگران نباشید ممکن است بدانید که مردم بریتانیا به این معروف هستند که همیشه در مورد آب و هوا صحبت می کنند

and this is because we are lucky enough to have  four strong seasons winter which is really cold  

و این به این دلیل است که ما به اندازه کافی خوش شانس هستیم که چهار فصل زمستانی قوی داریم که واقعاً سرد است

spring which is sunny and wet at the same time  summer which is normally hot and sunny and autumn  

بهار که آفتابی و در عین حال مرطوب است تابستان که معمولاً گرم و آفتابی است و پاییز

which is colder and with lots of wind and when all  the trees lose their leaves i'm going to talk to  

که سردتر و با باد زیاد است و وقتی همه  درختان برگ های خود را از دست می دهند، امروز قصد دارم با

you today about different weather vocabulary that  you can find in each of the four seasons but first  

شما درباره واژگان مختلف آب و هوا صحبت کنم که می توانید در هر کدام پیدا کنید. از چهار فصل، اما ابتدا

let's discuss how to talk about the weather  from a grammar point of view this grammar is  

اجازه دهید درباره نحوه صحبت کردن درباره آب و هوا از نقطه نظر دستور زبان بحث کنیم، این دستور زبان

fairly basic so if you're looking for advanced  vocabulary click to the time shown on screen

نسبتاً ابتدایی است، بنابراین اگر به دنبال واژگان پیشرفته  هستید، اگر می‌خواهید برای مثال از یک صفت استفاده کنید، روی زمان نشان داده شده روی صفحه کلیک کنید.

if you want to use an adjective for example warm  you could say the weather is warm the weather is  

گرم می‌توانی بگوییم هوا گرم است هوا است

adjective you could also say it is warm it  is adjective but it only really makes sense  

صفت می‌توانی هم بگوییم گرم است صفت است اما واقعاً معنا دارد

if the adjective is related to the weather if you  say it is good i might wonder what what's good but  

اگر صفت مربوط به هوا باشد اگر بگویید خوب است، ممکن است تعجب کنم چه چیزی خوب است اما

if you say it is warm i know that you're talking  about the weather you can also say it's a warm  

اگر شما می گویید گرم است من می دانم که در مورد آب و هوا صحبت می کنید، همچنین می توانید بگویید که

day it's a adjective day but what if you want  to use a verb for example rain the verb to rain  

روز گرم است، یک روز صفت است، اما اگر بخواهید از یک فعل برای مثال rain از فعل باران استفاده

you would say it is raining it is verb plus ing  that's if you want to talk about the weather  

کنید، می گویید که باران می بارد. فعل بعلاوه ing است  یعنی اگر می‌خواهید در مورد آب و هوا صحبت

right now if you want to talk about yesterday  or the past you would say yesterday it rained  

کنید   اگر می‌خواهید در مورد دیروز یا گذشته صحبت کنید، می‌گویید دیروز باران آمد

yesterday it verb plus ed apart from the  irregular verbs which have their own conjugation  

دیروز آن فعل به اضافه ed جدا از افعال نامنظم که صرف خود را دارند

if you want to talk about tomorrow or the  future you can say it will rain tomorrow it will  

اگر می‌خواهم درباره فردا یا آینده صحبت کنی، می‌توانی بگوییم فردا باران خواهد آمد، فردا می‌بارد

verb tomorrow or it's going to rain tomorrow it's  going to verb tomorrow if you want to talk about  

یا فردا باران خواهد آمد فردا به فعل می‌رود اگر می‌خواهی

a noun you would say there is there was or there  will be that's present past future plus the noun  

درباره اسمی صحبت کنی که می‌گوییم وجود دارد یا وجود دارد زمان حال گذشته به اضافه اسم

there is a storm there was a storm there will  be a storm right so now that's out of the way  

وجود دارد طوفان، طوفان بود، طوفان وجود خواهد داشت، بنابراین اکنون که از راه است

first let's talk about winter the month that  i am in now in england i'm going to start off  

ابتدا بیایید در مورد زمستان صحبت کنیم، ماهی که من اکنون در آن هستم در انگلستان، می خواهم

with adjectives and i warn you there are a lot of  adjectives associated with winter you can say cold  

با صفت ها شروع کنم   و به شما هشدار می‌دهم که تعداد زیادی صفت مرتبط با زمستان وجود دارد که می‌توانید بگویید سرد

cold bitter bitter that's very very cold it's  just a step further than cold you could even  

سرد تلخ تلخ است که

put them together and say it's bitterly cold  it's bitterly cold you can say it's chilly which  

بسیار بسیار سرد است.

is slightly cold or chilling that's a little bit  more crisp crisp normally means it's cold and dry  

که    کمی سرد است یا سرد است که کمی ترد تر است. ترد معمولاً به این معنی است که سرد و خشک است

or maybe it's icy icy you can say it's freezing or  it's frosty you can also say it is severe or it is  

یا شاید یخ است، می توان گفت یخ زده است یا یخبندان است، همچنین می توان گفت که شدید است یا

wintry that means it's a very wintry day it feels  like winter and it is winter if it's winter and  

زمستان است، یعنی من یک روز بسیار زمستانی است، مانند زمستان است و زمستان است، اگر زمستان است و

the weather conditions are very bad the skies are  gray you can say it's gloomy or it's bleak or if  

شرایط آب و هوایی بسیار بد است، آسمان خاکستری است، می توانید بگویید تاریک است یا تاریک است، یا

there's a lot of very aggressive weather you can  say it's harsh we often talk about a harsh winter  

اگر هوای بسیار تهاجمی زیاد باشد، می توانید بگویید که ما خشن است. اغلب در مورد زمستان سخت صحبت می کنیم

now let's talk about some verbs you can say to  snow which is obviously white fluffy stuff falling  

حالا بیایید در مورد برخی از افعالی صحبت کنیم که می توانید به برف بگویید.

from the sky to sleet sleet is partly frozen  rain so it's like very wet snow or very very cold  

almost frozen rain it's normally very unpleasant  if it's sleeting i go inside you can also say  

ناخوشایند اگر هوا بارانی است می‌روم داخل شما همچنین می‌توانید بگویید

to hail if it's hailing it means that little hail  stones little tiny balls of ice or normally tiny  

به تگرگ اگر تگرگ می‌بارد، به این معنی است که تگرگ کوچک گلوله‌های کوچک یخ یا معمولاً کوچک

but there are big ones a falling from the sky  it's completely frozen rain you can also say  

اما بزرگ‌هایی هستند که از آسمان می‌افتند  باران کاملاً یخ زده است، همچنین می‌توانید

to freeze or to freeze over and to freeze over  means covered with a layer of ice so i might say  

بگویید   یخ یا to freeze over and to freeze over به معنای پوشیده شدن با لایه یخ است، بنابراین می توانم بگویم

my pond has frozen over my pond is covered with  ice now some nouns you might use to describe  

my pond has frozen over my pond with  ice پوشیده شده است، اکنون برخی از اسم هایی که می توانید برای توصیف زمستان استفاده کنید،

winter so we've got sleet hail snow frost as i've  mentioned before you also have blizzard which is a  

بنابراین ما با بارش باران مواجه هستیم. همان‌طور که قبلاً اشاره کردم، کولاک هم دارید که یک

windy snowstorm and for some idioms you can have a  cold snap which is a short period of cold weather  

طوفان برفی بادی است و برای برخی اصطلاحات می‌توانید سرما را تجربه کنید که دوره کوتاهی از هوای سرد است

or you can be frozen to death or frozen to the  bone which means you are completely frozen through  

یا می‌توانید تا حد مرگ منجمد شوید یا تا حد استخوان منجمد شوید. شما کاملاً یخ زده اید

right let's talk about spring spring is known  for being sunny and rainy it's warm and it's wet  

درست است بیایید در مورد بهار صحبت کنیم بهار معروف است  به دلیل آفتابی بودن و بارانی بودن آن گرم و مرطوب است

and it's when all of the plants start to grow  adjectives you can use are cool it means it's  

و زمانی است که همه گیاهان شروع به رشد می کنند صفت هایی که می توانید استفاده کنید خنک هستند به این معنی است

not cold it's not unpleasant nor is it warm mild  is the same thing mild fresh as well it's a very  

نه سرد است نه ناخوشایند است و نه گرم ملایم همان چیزی است که ملایم تازه است و همچنین

fresh day you can say it's bright the sun is  out you can say breezy which means a light wind  

می‌توان گفت که روشن است، خورشید بیرون است، می‌توان گفت نسیم است، به این معنی که یک باد ملایم

it's normally very pleasant and welcomed when  you're talking about clouds you can say cloudy  

معمولاً بسیار دلپذیر است و وقتی درباره ابرها صحبت می‌کنی، می‌توان گفت ابری است.

or slightly more advanced is overcast where there  is some sunlight but there are also some clouds  

یا کمی پیشرفته‌تر ابری است، جایی که نور خورشید وجود دارد، اما مقداری ابر نیز وجود دارد،

meaning that you don't have a completely sunny  day it's overcast you hear the meteorologists on  

به این معنی که شما یک روز کاملاً

weather stations talking about an overcast  day quite a lot one that's not so positive  

آفتابی ندارید. یک روز ابری  خیلی زیاد، یک روز که چندان مثبت نیست   گل

is muggy this is if the air is very very humid it  can be cold or hot you can have a muggy summer's  

آلود است، اگر هوا خیلی مرطوب باشد ممکن است سرد یا گرم باشد، می‌توانید یک روز تابستانی سرد

day as well but it means there's high humidity  in the air another word you can say is simply wet  

نیز داشته باشید، اما به این معنی است که رطوبت زیاد در هوا وجود دارد. say is just wet

it's a wet day it's been raining a lot time for  some verbs well talking about rain you can say to  

it's a wet day it's raining a lot of rain for برخی از افعال خوب صحبت کردن در مورد باران می‌توان گفت به

drizzle it's drizzling this means it's a constant  but gentle flow of rain to shower pretty much the  

drizzle it's drizzling این بدان معنی است که یک جریان ثابت  اما ملایم باران برای رگبار است. هواشناسان

same that means it's more sporadic or occasional  meteorologists normally say you can expect showers  

گاه به گاه معمولاً می گویند که می توانید در طول روز انتظار بارش باران را داشته باشید

throughout the day which means occasional patches  of rain you can say to poor which is where it  

که به این معنی است که گاه به گاه باران می بارد که می توانید به فقرا بگویید که در آن

rains really really heavily moving on to the nouns  you've got rain which is uncountable you've got a  

باران است.

shower which is a light patch of rain you can  also have a downpour which is a really heavy  

یک تکه بارانی خفیف است، شما همچنین می‌توانید یک بارندگی داشته باشید که یک تکه باران واقعاً سنگین است

patch of rain or even a flood where the ground  becomes inundated and can't absorb any more water  

یا حتی یک سیل که در آن زمین غرق می‌شود و دیگر نمی‌تواند آب را جذب کند.

idioms you can say to chuck it down which means  a heavy downpour you can say it's raining cats  

به این معنی که یک باران شدید می‌توان گفت باران گربه‌ها

and dogs although in reality we don't actually use  that idiom that much but it seems to be the first  

و سگ‌ها می‌بارد، اگرچه در واقعیت ما آنقدر از این اصطلاح استفاده نمی‌کنیم، اما به نظر می‌رسد این اولین

idiom that anyone ever learns you can also say to  buck it down if it's bucketing down with rain it's  

اصطلاحی است که هر کسی یاد می‌گیرد، می‌توانید بگویید که اگر در حال باریدن است، آن را پایین بیاورید. با باران،

raining really hard and you can also be soaked  through this is where it's rained on you and you  

باران بسیار شدید می‌آید و می‌توانی خیس شوی ، اینجا جایی است که بر تو باران می‌بارد و

are really really wet oh my god i'm soaked through  right let's talk about summer and adjectives that  

تو واقعاً خیس می‌شوی، خدای من خیس شده‌ام، بیایید در مورد تابستان و صفاتی صحبت کنیم که

can be used to describe summer weather firstly  of course we have hot other words that can  

می‌توان ابتدا برای توصیف هوای تابستان از آنها استفاده کرد. البته ما واژه‌های گرم دیگری داریم که

be used to describe hot weather are scorching  sweltering boiling sunny you could also say dry  

می‌توان از آنها برای توصیف هوای گرم استفاده کرد، سوزاننده، گرم‌کننده، آفتابی می‌جوشد، همچنین می‌توان گفت خشک

if there's not been any rain and there's no  humidity you can say it's a clear day if there  

اگر باران نباریده باشد و رطوبت نباشد، می‌توان گفت که روز صاف است

are no clouds in the sky or you could say it's  very humid if the air is very wet you can also  

اگر  ابری در آسمان نباشد. یا می‌توانید بگویید خیلی مرطوب است اگر هوا خیلی مرطوب باشد، همچنین می‌توانید

say it's blistering a blistering sun verbs you  can say to shine the sun is shining you can also  

بگویید که تاول می‌زند افعال خورشید تاول می‌زند شما می‌توانید بگویید که می‌تابد خورشید می‌درخشد، همچنین می‌توانید

say the sun is burning if it's especially hot and  you can also say to scorch just like the adjective  

بگویید که آفتاب می‌سوزد اگر به ویژه گرم است و همچنین می‌توانید مانند صفت به Scorch بگویید.

nouns the only extras really to add are sunshine  which we like to say a lot and to talk about the  

تنها اسم‌هایی که واقعاً می‌توان اضافه کرد sunshine است که ما دوست داریم زیاد بگوییم و درباره

heat now there are a couple of idioms relating to  our reactions to the sun you can say to catch some  

گرما صحبت کنیم، چند اصطلاح مربوط به واکنش‌های ما به خورشید وجود دارد که می‌توانید بگویید. برای گرفتن مقداری

rays which means to absorb some of the sunshine  and maybe get a tan you can also say to go brown  

اشعه، یعنی جذب مقداری از نور خورشید و شاید برنزه شدن، همچنین می‌توان گفت قهوه‌ای می‌شوی

which again refers to tanning you can also soak  up the sun which means the same thing again and  

که باز هم به برنزه شدن اشاره دارد، می‌توانی خورشید را خیس کنی که به همان معنی است و

when talking about sweating you can sweat like a  pig oh my god i'm sweating like a pig which means  

وقتی در مورد عرق کردن صحبت می‌کنی، می‌توانی عرق کنی مثل خوک، خدای من، مثل خوک عرق می‌کنم، یعنی خیلی عرق می‌کنم،

i'm sweating a lot finally let's talk about autumn  or as they say in america fall in british english  

بالاخره بیایید در مورد پاییز صحبت کنیم یا همانطور که در آمریکا می‌گویند پاییز به انگلیسی انگلیسی،

we say autumn but we do understand what fall  means because we see it on the tv and in movies  

ما می‌گوییم پاییز، اما می‌فهمیم که پاییز یعنی چه، چون آن را می‌بینیم. در تلویزیون و فیلم‌ها

in america they say fall some adjectives relating  to autumn my favorite and the most descriptive  

در آمریکا می‌گویند پاییز برخی صفت‌های مربوط به پاییز مورد علاقه من است و توصیف‌کننده‌ترین آن‌ها

is autumnal autumnal it's a very autumnal day it  tends to be windier in autumn so you can say windy  

پاییز پاییزی است، یک روز بسیار پاییزی است که در پاییز بادتر می‌آید، بنابراین می‌توان گفت که باد

another lovely one is blustery it's a blustery  day and it can also be misty or foggy which is  

می‌آید   یکی دیگر از دوست‌داشتنی‌ها طوفانی است. یک روز غبارآلود است و همچنین می‌تواند مه‌آلود یا مه‌آلود باشد،

when there is cold moisture in the air normally  in the mornings some verbs specifically relating  

یعنی وقتی که رطوبت سردی در هوا وجود دارد، معمولاً صبح‌ها برخی از افعالی که مخصوصاً مربوط

to wind it can be howling with wind to howl or  to blow as well the wind is blowing nouns a gale  

به وزش باد هستند، می‌توانند زوزه کشیدن با باد به زوزه کردن یا وزش باد به زوزه زدن یا وزش باد و همچنین وزش باد. تندباد

a strong wind a hurricane a very very strong  wind a tornado that's when wind goes around in  

یک باد شدید یک طوفان، یک باد بسیار بسیار قوی یک گردباد که زمانی است که باد در گرداب می چرخد

a vortex and you've also got mist and fog which i  mentioned before which is cold moisture in the air  

و همچنین مه و مه دارید که قبلاً ذکر کردم که رطوبت سرد در هوا است

right that's it for today's lesson your homework  is to write in the comments about the weather  

درست است برای درس امروز تکلیف شما همین است. برای نوشتن در نظرات درباره آب و هوا

from where you are today and please mention where  you are because i love seeing where you come from  

از جایی که امروز هستید و لطفاً مکان  خود را ذکر کنید زیرا من دوست دارم ببینم از کجا آمده‌اید

welcome back to english with lucy today i'm going  to talk to you about how to describe personality  

امروز با لوسی به انگلیسی بازگردید، می‌خواهم درباره نحوه توصیف شخصیت

and character in english and i'm going to help  you with your pronunciation by the end of this  

و شخصیت با شما صحبت کنم. انگلیسی و من تا پایان این درس به شما در تلفظ کمک خواهم کرد، شما

lesson you will know 72 adjectives that can  be used to describe personality and character  

72 صفت را می‌شناسید که می‌توان برای توصیف شخصیت و شخصیت از آنها استفاده کرد.

i've divided them into positive or approving  adjectives and also negative or disapproving  

من آنها را به مثبت یا تاییدکننده تقسیم کردم. صفت ها و همچنین صفت های منفی یا منفی

adjectives for each adjective i've included the  ipa transcription so you can really focus on the  

برای هر صفت من رونویسی ipa را گنجانده ام، بنابراین می توانید واقعاً روی

pronunciation and also the definition let's  start with personality category number one  

تلفظ و همچنین تعریف تمرکز کنید، بیایید با دسته شخصیتی شماره یک شروع

the adjectives within this first group describe  how willing you are to communicate with others  

کنیم   صفت های این گروه اول توضیح می دهند که چقدر مایل به برقراری ارتباط با آنها هستید. دیگران

so we have extroverted extroverted someone  who is extroverted is lively and confident  

بنابراین ما برون گرا داریم شخصی که برون گرا است سرزنده و با اعتماد به نفس است

and enjoys being around other people the opposite  or the antonym for this adjective is introverted  

و از بودن در کنار افراد دیگر لذت می برد برعکس یا متضاد این صفت درونگرا

introverted so this describes somebody who is  more interested in their own thoughts and feelings  

درونگرا است، بنابراین این فردی را توصیف می کند که به افکار و احساسات خود بیشتر علاقه

than they are in spending time with other  people we also have talkative talkative  

دارد تا به خرج کردن. وقت با افراد

this describes somebody who likes to talk  a lot then on the other hand we have quiet  

دیگری که پرحرفی هم

quiet which means tending not to  talk a lot next confident confident  

this means feeling sure about your ability to do  something and be successful and the antonym for  

داریم. موفق و متضاد

this is shy shy someone who is shy is nervous  about meeting people or speaking to people  

این شخص خجالتی خجالتی است که من خجالتی از ملاقات با مردم یا صحبت کردن با مردم عصبی است

right our second category talks about how  you make others feel firstly we have warm  

درست است دسته دوم ما در مورد این صحبت می‌کند که شما چه احساسی به دیگران می‌دهید اولاً ما گرم می‌شویم   گرم می‌کنیم

warm someone who's warm shows enthusiasm and  affection and is friendly on the other hand we  

کسی که گرم است نشان می‌دهد اشتیاق و  محبت است و از طرف دیگر

have cold cold be careful with that oh vowel sound  i do actually have a video on that which i will  

ما سرما سرد هستیم مراقب آن باشیم اوه صدای مصوت من در واقع ویدیویی در آن دارم   در

link down below someone who is cold is without  emotion and unfriendly next we have kind kind  

زیر پیوند می‌دهم کسی که سرد است بدون احساس و غیر

this means caring about others gentle and friendly  on the opposite side we have unkind unkind this  

means unpleasant unfriendly maybe even slightly  cruel and then we have sweet sweet someone who  

دوستانه است. شاید حتی کمی بی‌رحمانه باشد و بعد یک نفر شیرین شیرین داریم

is sweet shows a kind character the opposite is  nasty nasty a nasty person is an unkind person  

که   شیرین است شخصیت مهربانی را نشان می‌دهد، برعکس این است تند و زننده است، یک فرد بداخلاق یک فرد نامهربان است

the third category is how you treat the feelings  of others first we have considerate considerate  

دسته سوم این است که چگونه با احساسات دیگران رفتار می‌کنید، ابتدا ما با ملاحظه

if you're considerate you are always thinking of  the feelings of others if you're not considerate  

اگر هستید با ملاحظه، شما همیشه به احساسات دیگران فکر می‌کنید، اگر

then you might be inconsiderate inconsiderate  this means not giving enough thought about other  

بی‌ملاحظه نباشید، ممکن است بی‌ملاحظه باشید. فکر نکردن به اندازه کافی درباره

people's feelings or needs we also have thoughtful  thoughtful if you are thoughtful then you show  

احساسات یا نیازهای دیگران، ما نیز متفکرانه هستیم، اگر متفکر باشید، نشان می‌دهید

that you care and consider other people's feelings  and needs the opposite is thoughtless thoughtless  

که به احساسات دیگران اهمیت می‌دهید و نیازها را در نظر

this means that you don't care about the possible  negative effects of your actions or words then  

می‌گیرید. از اعمال یا کلمات شما، پس

we have tactful tactful this means that you're  careful not to say or do anything that might upset  

ما با درایت زیرکانه داریم، این بدان معنی است که شما مراقب هستید چیزی را که ممکن است باعث ناراحتی

or anger other people and the antonym for that  is tactless tactless that's quite a hard one to  

یا عصبانیت دیگران شود، نگویید یا انجام ندهید و متضاد آن بی درایتی بی‌درایت است که

say with the cut combination tact tactless this  means that you say or do things that might upset  

گفتن آن با درایت ترکیبی بسیار سخت  است. بدون تدبیر، این به این معنی است که شما چیزهایی می‌گویید یا انجام می‌دهید که ممکن است باعث ناراحتی

or anger other people our next category discusses  how much people might be able to trust you  

یا عصبانیت دیگران شود، دسته بعدی ما در مورد اینکه چقدر افراد ممکن است به شما

first up we have trustworthy trustworthy we use  a voiced v sound i often hear it mispronounced as  

trustworthy but it should be worthy your voice  should be constant it shouldn't cut out at any  

اعتماد کنند، بحث می‌کند. باید ارزش داشته باشد صدای شما باید ثابت

point if someone's trustworthy then it means you  can rely on them to be good and honest on the  

باشد، اگر کسی قابل اعتماد است در هیچ نقطه ای نباید قطع شود، این بدان معناست که می توانید به آن تکیه کنید آنها خوب و صادق باشند،

other hand we have untrustworthy untrustworthy  this is somebody who cannot be trusted  

از طرف دیگر ما غیرقابل اعتماد داریم، این کسی است که نمی توان به

we also have reliable reliable if someone is  reliable then you can trust them to do something  

او اعتماد کرد.

well on the other hand we have unreliable  unreliable meaning that you cannot trust them  

نمی‌توانیم به آن‌ها اعتماد کنیم

to do something well you can't depend on them then  we have loyal loyal this means remaining faithful  

برای انجام کاری خوب نمی‌توانی به آن‌ها تکیه کنی، پس ما وفادار هستیم، این یعنی وفادار باقی می‌مانیم

and supportive then we have disloyal disloyal this  means not loyal or faithful next we're going to  

و حمایت می‌کنیم، سپس بی‌وفاداری می‌کنیم، این به این معنی است که وفادار یا وفادار نیستیم، بعداً در

discuss adjectives that describe how honest  you are with others we have sincere sincere  

مورد صفت‌هایی بحث خواهیم کرد که نشان می‌دهند چقدر صادق هستید. با دیگران صمیمانه هستیم

this means that you show what you really think  or feel on the other hand we have insincere  

این بدان معنی است که شما آنچه را که واقعاً فکر می‌کنید یا احساس می‌کنید نشان می‌دهید ، از سوی دیگر ما غیر صادقانه   غیر صادقانه هستیم

insincere if someone is insincere they say  or do things that they don't really mean  

اگر کسی غیرصادق باشد، او می‌گوید یا کارهایی را انجام می‌دهد که واقعاً منظورشان نیست

next we have frank frank which can actually  sometimes be negative or disapproving as well as  

بعد ما رک و راست می‌گوییم که در واقع می‌تواند گاهی اوقات منفی یا رد کننده و همچنین

approving so it all depends on the tone of voice  or the context if someone is frank it means they  

تایید کردن باشد، بنابراین همه چیز به لحن صدا یا زمینه ای بستگی دارد که فردی صریح باشد، به این معنی است که آنها

are honest or direct and are sometimes at risk of  hurting other people's feelings because of this  

صادق هستند. مستقیم هستند و گاهی اوقات در معرض خطر صدمه زدن به احساسات دیگران هستند به این دلیل   از

on the other side we have secretive secretive if  you're secretive you like to hide your thoughts  

طرف دیگر ما رازداری داریم اگر شما رازدار هستید دوست دارید افکار   احساسات و اعمال خود را پنهان کنید

feelings and actions and keep them private then  we have direct direct and sometimes much like  

و آنها را خصوصی نگه دارید سپس مستقیم مستقیم داریم و گاهی اوقات بسیار شبیه به

frank this can also be negative or disapproving  depending on tone of voice and context if you're  

صادقانه بگویم، بسته به لحن صدا و زمینه، اگر

direct it means you say exactly what you  mean and no one can pretend they haven't  

مستقیم صحبت می‌کنید،

understood because it's very very clear then  we have not an exact antonym but sneaky sneaky  

این می‌تواند منفی یا ناپسند باشد. اما یواشکی یواشکی

this means behaving in a  secretive or dishonest way  

این بدان معنی است که به روشی مخفیانه یا ناصادقانه رفتار

the next category is how open you are to  the views and cultures of others we'll start  

کنید   دسته بعدی این است که شما چقدر نسبت به دیدگاه‌ها و فرهنگ‌های دیگران باز

with tolerant tolerant if you're tolerant it  means you're able to accept what other people  

هستید، اگر مدارا کنید با مدارا شروع می‌کنیم.

say or do even if you don't agree with them on  the other hand we have intolerant intolerant this  

بگویید یا انجام دهید، حتی اگر با آنها موافق نیستید ، از سوی دیگر، ما نابردبار داریم، این

means that you are not willing to accept behaviors  or ideas that do not correspond with your beliefs  

به این معنی است که شما حاضر به پذیرش رفتارها یا ایده هایی نیستید که با شما مطابقت ندارد.

we have open-minded open-minded if you're  open-minded it means you are willing to listen to  

ما افکار باز داریم اگر شما ذهن باز هستید این بدان معناست که شما مایل به گوش دادن به

accept and think about other ideas on  the other hand we have narrow-minded  

ایده های دیگر هستید و در مورد آنها فکر کنید ، از سوی دیگر ما باریک اندیش هستیم.

narrow-minded this means you are unwilling to  listen to new ideas or the opinions of others  

ایده‌های جدید یا نظرات دیگران

and we have unbiased unbiased this means  that you're fair and not influenced by your  

و ما بی‌طرفانه بی‌طرفانه بوده‌ایم، این بدان معناست که شما منصف هستید و تحت تأثیر

own opinions or someone else's opinions  on the other hand we have biased biased  

نظرات خودتان یا دیگران قرار نمی‌گیرید ، از سوی دیگر، ما مغرضانه هستیم .

this means you make unfair judgments and have  a tendency to favor a certain group of people

گروه خاصی از مردم

now we're going to talk about the  adjectives associated with how  

اکنون در مورد صفت‌های مرتبط با

motivated you are we have strong-willed  

انگیزه شما صحبت خواهیم

strong-willed if you're strong-willed it means  you are determined to do what you want to do  

regardless of what other people say on the other  hand we have weak-willed weak-willed this means  

کرد. آنچه دیگران می گویند، از طرف دیگر ، ما دارای اراده ضعیف هستیم، این بدان معناست

you lack the ability to resist the influence of  others and you can't control your own impulses  

که شما توانایی مقاومت در برابر نفوذ دیگران را ندارید و نمی توانید تکانه های خود را کنترل کنید.

we also have determined determined this means that  you make firm decisions to do things and you don't  

ما همچنین تشخیص داده ایم که این بدان معناست که شما برای انجام کارها تصمیم قاطع بگیرید و

let anyone dissuade you on the other hand we  have a resolute a resolute this means that you  

اجازه ندهید کسی شما را منصرف کند، از سوی دیگر، ما قاطعانه تصمیم داریم، این بدان معناست که شما

are simply not able to decide what to do then we  have driven driven this means you are determined  

به سادگی نمی توانید تصمیم بگیرید که چه کاری انجام دهید، پس ما هدایت کرده ایم، یعنی شما مصمم

to succeed and are working very hard to do so  on the other hand we have apathetic apathetic  

به موفقیت هستید. و برای انجام این کار بسیار سخت کار می‌کنیم، از سوی دیگر، ما بی‌تفاوتی بی‌تفاوت داریم

which means you show no interest or enthusiasm the  next category discusses your attitude towards work  

که به این معنی است که شما هیچ علاقه یا اشتیاق نشان نمی‌دهید دسته بعدی نگرش شما نسبت به کار را مورد بحث قرار می‌دهد

we have industrious industrious this means  hard working or busy on the other hand we have  

ما سخت‌کوش هستیم، این به این معنی است که سخت کار می‌کنیم یا مشغول هستیم، از طرف دیگر ما

idle idle if you are idle you are not  working hard we also have ambitious ambitious  

بیکار هستیم اگر شما بیکار هستید، سخت کار نمی کنید، ما نیز جاه طلبی جاه طلبی داریم،

if you're ambitious you're determined  to be rich powerful and or successful  

اگر جاه طلب هستید، مصمم هستید که ثروتمند قدرتمند و

we also have unambitious unambitious this means  that you are uninterested in becoming rich  

powerful or successful we also have hard-working  hard-working which means you are willing to work  

یا موفق باشید. سخت‌کوش  سخت‌کوش، یعنی شما حاضرید خیلی سخت کار کنید

very hard or we have lazy lazy which means  that you are unwilling to work or be active  

یا ما تنبلی داریم، یعنی نمی‌خواهید کار کنید یا فعال باشید

now let's discuss adjectives associated with how  good you are at learning and understanding we have  

حالا بیایید بگذریم به صفت‌های مرتبط با اینکه چقدر در یادگیری و درک خوب هستید، ما دارای

bright bright which means intelligent or quick  to learn we also have foolish foolish which means  

روشنایی روشن هستیم که به معنای باهوش یا سریع یادگیری است، ما نیز احمقانه احمقانه داریم، به این معنی که

not showing good judgment or sense there's clever  clever this is very common in british english it  

قضاوت یا حس خوب نشان نمی‌دهیم، هوشمندانه است

means you're quick at learning and understanding  things on the other hand we have stupid stupid  

. سریع در یادگیری و درک چیزها هستیم، از طرف دیگر ما احمقانه احمقانه داریم،

which means showing a lack of thought or good  judgment then we have intelligent intelligent  

یعنی نشان دادن فقدان فکر یا قضاوت خوب، سپس ما هوشمند باهوش داریم

which means you are good at learning and  understanding and on the other hand we have  

که به این معنی است که شما در یادگیری و فهم کردن خوب هستید و از طرف دیگر ما

unintelligent unintelligent which means you  are bad at learning and understanding things  

غیرهوشمند غیرهوشمند داریم. شما در یادگیری و درک چیزها بد هستید

now let's discuss adjectives that describe  how you treat money we have generous  

حالا بیایید صفاتی را مورد بحث قرار دهیم که توضیح می‌دهند نحوه رفتار شما با پول ما سخاوتمندانه   سخاوتمندانه هستیم،

generous which means that you are willing to  give freely on the other hand we have miserly  

به این معنی که شما مایلید  آزادانه ببخشید، از طرف دیگر

miserly if you're miserly then  you hate to spend money we have  

اگر شما خسیس هستید، ما خسیس    خسیس هستیم، پس از خرج کردن متنفر هستید. ما

giving giving which again means you are willing  to give freely and on the other hand we have mean  

بخشیدن داریم که باز هم به این معنی است که شما حاضرید آزادانه ببخشید و از طرف دیگر ما h ave mean

mean which means you are unwilling to give  or to share we also have frugal frugal  

mean که به این معنی است که شما تمایلی به دادن یا به اشتراک گذاشتن ندارید، ما نیز صرفه جویانه داریم

and if you're frugal it means you only use as  much food or money as necessary on the other  

و اگر شما مقتصد هستید به این معنی است که فقط به مقدار لازم از غذا یا پول استفاده می کنید، از سوی دیگر

hand we have extravagant extravagant which means  that you spend a lot more than you can afford  

ما ولخرجی زیاد داریم که به این معنی است که شما یک مقدار صرف می کنید. خیلی بیشتر از آنچه می توانید بپردازید

now let's discuss adjectives which describe your  attitude around other people we have humble humble  

حالا بیایید در مورد صفاتی بحث کنیم که نگرش شما را نسبت به افراد دیگر توصیف

if you're humble you show that you don't  think you are as important as other people  

on the opposite side we have arrogant arrogant  which means that you behave in a proud  

می کند. به این معنی است که شما به

or unpleasant way and think you are better than  others we also have modest modest if you're modest  

شیوه‌ای مغرور یا ناخوشایند رفتار می‌کنید و فکر می‌کنید بهتر از دیگران هستید، ما نیز اگر متواضع باشید، متواضع هستیم،

then you don't talk much about your own abilities  and achievements on the other hand we have vain  

پس در مورد توانایی‌ها و دستاوردهای خود زیاد صحبت نمی‌کنید ، از سوی دیگر ما رگ‌های بیهوده‌ای داریم

vein which means you are overly proud of  your own appearance abilities or achievements  

که به این معنی است. شما بیش از حد به توانایی‌ها یا دستاوردهای ظاهری خود افتخار می‌کنید   تسلیم‌کننده

the next one submissive submissive is both  approving or positive and disapproving negative  

بعدی هم تأییدکننده یا مثبت است و هم مخالفت منفی

probably leaning more onto the negative side but  it means you are too willing to accept authority  

احتمالاً بیشتر به جنبه منفی متمایل است. این بدان معناست که شما خیلی مایل به پذیرش اقتدار

you're willing to obey them without question  on the other side again it's normally negative  

هستید   حاضرید بدون هیچ سؤالی از آنها اطاعت کنید از طرف دیگر دوباره معمولاً منفی است

but it can be positive sometimes bossy bossy this  means that you're always telling people what to do  

اما گاهی اوقات می تواند مثبت باشد این یعنی اینکه شما همیشه به مردم می گویید چه کار کنند

finally let's talk about adjectives that can  describe how relaxed you are as a person we have  

در نهایت بیایید صحبت کنیم در مورد صفت هایی که می توانند توصیف کنند که شما چقدر آرام هستید به عنوان فردی که ما

chilled chilled and this is slightly more slang it  is derived from the phrasal verb to chill out you  

سرد شده ایم   سرد است و این کمی عامیانه تر است، از فعل عبارتی to chill out گرفته شده است

are chilled out you are chilled and this means you  are very relaxed on the other hand we have tense  

are chilled out شما سرد هستید و این به این معنی است که از طرف دیگر خیلی آرام هستید ما

tense this means you are nervous or worried and  unable to relax we also have laid back laid back  

تنش داریم   این بدان معناست که شما عصبی یا نگران هستید و نمی‌توانید آرام باشید، ما نیز

this means you're calm and relaxed and never seem  to worry about anything on the other hand we have  

آرام هستید   این بدان معناست که شما آرام و ریلکس هستید و به نظر می‌رسد که هرگز نگران چیزی نیستید، از سوی دیگر، ما در حال

up tight up tight which means you are anxious  or upset about something we also have optimistic  

حاضر سخت هستیم که به این معنی است که شما در مورد چیزی مضطرب یا ناراحت هستیم که ما نیز خوش‌بین هستیم،

optimistic which means you are positive and expect  good things to happen we also have pessimistic

یعنی شما مثبت اندیش هستید و انتظار دارید اتفاقات خوب بیفتد، ما نیز بدبین هستیم،

which means you expect bad things to happen  right your homework for today is to include  

یعنی انتظار دارید اتفاقات بد بیفتد. درست است که تکلیف امروز شما این است که

five of these adjectives in a comment down below  and use them to describe yourself so i want maybe  

پنج مورد از این صفت‌ها را در یک نظر در زیر بگنجانید و از آن‌ها برای توصیف خودتان استفاده کنید، بنابراین می‌خواهم

three to four sentences about yourself using some  of the adjectives that we've learned today and if  

سه تا چهار جمله درباره خودتان با استفاده از برخی از صفت‌هایی که امروز یاد گرفته‌ایم و اگر

you can include any others that would be really  really good today oh today i'm so excited about  

می‌توانید بنویسید. هر درس دیگری که امروز واقعاً خیلی خوب خواهد بود، اوه امروز، من خیلی در مورد

this lesson i've been excited since i wrote  this lesson a couple of days ago today i am  

این درس هیجان‌زده هستم، از زمانی که این درس را چند روز پیش نوشتم هیجان‌زده بودم، امروز

going to teach you 16 spiffing old-fashioned  british idioms that are going to make you sound  

می‌خواهم 16 اصطلاح قدیمی انگلیسی را به شما یاد بدهم. می‌خواهم صدایت را به صدا در

oh so fancy i think they make you sound really  intelligent educated and well-read when you say  

بیاوری، فکر می‌کنم وقتی آنها را به زبان می‌آوری، واقعاً باهوش تحصیل‌کرده و خواندنی به نظر

them so learning them and saying them is no bad  thing you'll also be able to understand them more  

می‌رسی، بنابراین یادگیری آنها و گفتن آنها چیز بدی نیست،

when you hear them in old-fashioned movies or  tv series that are set in the past number one  

وقتی آنها را بشنوی، می‌توانی آنها را بیشتر درک کنی. فیلم‌های قدیمی یا سریال‌های تلویزیونی که در گذشته

is a little birdie told me or should be a little  bird told me but my grandad always says a little  

اتفاق می‌افتند، یک مرغک کوچک است که به من گفته یا باید باشد، اما پدربزرگم همیشه می‌گوید یک مرغک کوچک

birdie told me so that's what i say too and i  think you should also a little birdie told me  

به من گفته است، بنابراین من هم همین را می‌گویم و فکر می‌کنم شما باید آ همچنین یک مرغک کوچک به من گفت

means a secret informant has told me someone  has told me something but i don't want to say  

یعنی یک خبرچین مخفی به من گفته است که شخصی چیزی به من گفته است اما من نمی خواهم بگویم

who that person is i'm protecting their identity  this phrase is thought to originate from the bible  

آن شخص کیست من از هویت او محافظت می کنم  تصور می شود این عبارت از کتاب مقدس نشات گرفته است

an example a little birdie told me that you  went for afternoon tea with a mystery suitor  

نمونه یک مرغک کوچک به من گفتی که با یک خواستگار اسرارآمیز برای صرف چای بعدازظهر رفتی

number two oh this is a gorgeous one i  love this one a fly in the ointment a  

شماره دو اوه این خیلی زیباست، من این یکی را دوست دارم یک مگس در مرهم یک

fly in the ointment it's so expressive  a fly in the ointment is a single thing  

مگس در مرهم خیلی گویا است یک مگس در مرهم یک چیز واحد است

or a person that is spoiling something that  could have been very positive or enjoyable  

یا یک شخص که چیزی را خراب می‌کند که می‌توانست بسیار مثبت یا لذت‌بخش باشد،

for example i'm looking forward to tomorrow  the only fly in the ointment being that i'll  

مثلاً من مشتاقانه منتظر فردا هستم ، تنها مگس این است که

have to sit next to my dreadful brother-in-law  disclaimer both of my brother-in-laws to be are  

باید کنار برادرشوهرم وحشتناکم بنشینم. سلب مسئولیت هر دو برادر شوهرم -قوانینی که باید باشند

lovely and i would happily sit next to them  tomorrow if there were an event number three  

دوست داشتنی هستند و من با خوشحالی فردا در کنار آنها می نشینم اگر رویداد شماره سه برگزار شود.

oh i know i'm saying everyone is great but  they are all really great because i pick them  

اوه می دانم که می گویم همه عالی هستند اما همه آنها واقعاً عالی هستند زیرا من آنها را انتخاب می کنم

number three is as keen as mustard as keen as  mustard if you are as keen as mustard it means you  

شماره سه به اندازه خردل مشتاق است مشتاق مانند خردل اگر شما به اندازه خردل مشتاق هستید، به این معنی است که

are very eager or very enthusiastic and interested  in something for example she is as keen as mustard  

شما بسیار مشتاق یا بسیار مشتاق هستید و به چیزی علاقه مند هستید، برای مثال، او به اندازه خردل مشتاق است

to get her hands on that tea set her mother  promised her number four is to eat humble pie  

که آن ست چای را در دست بگیرد  که مادرش قول داده شماره چهار او این است که پای

to eat humble pie this means to admit that you are  wrong and apologize especially in situations where  

فروتن بخورد   تا غذای فروتنانه بخورد. پای این به این معنی است که بپذیرید اشتباه کرده‌اید و عذرخواهی کنید به خصوص در موقعیت‌هایی که

this is very embarrassing or humiliating for you  for example i had to eat humble pie and publicly  

برای شما بسیار شرم‌آور یا تحقیرکننده است، مثلاً مجبور شدم پای ساده‌ای بخورم و علناً

apologize for spreading vicious rumors about her  gap year i made that up i don't spread rumors very  

به دلیل انتشار شایعات شرورانه درباره سال فاصله او عذرخواهی کنم. شایعه پراکنی بسیار

often number five is pardon my french pardon my  french this means oh please forgive my swearing  

اغلب شماره پنج عبارت است از ببخشید فرانسوی من عفو ​​فرانسوی من این به این معنی است که اوه لطفاً فحش من را ببخش

basically the person who said a swear word is  attempting to pass it off as french for example  

اساساً شخصی که یک کلمه فحش را گفته است سعی دارد آن را به عنوان فرانسوی منتقل کند

oh pardon my french i don't know what came  over me number six another personal favorite  

آه ببخشید فرانسوی من، نمی دانم چه اتفاقی افتاد  من شماره شش یکی دیگر

of mine it is hanky panky hanky-panky this is  unethical behaviour deceit or illicit relations  

از موارد مورد علاقه شخصی

make of that what you will for example i am  certain that a bit of hanky-panky went on  

من است. از هانکی پانکی

at the wedding reception number seven this is a  phrase i've used quite frequently actually it is  

در جشن عروسی شماره هفت ادامه یافت این عبارتی است که من اغلب استفاده کرده‌ام، در واقع این عبارت

to see a man about a dog this is a phrase that is  used to apologize for one's imminent departure or  

برای دیدن مردی در مورد سگ است، این عبارتی است که برای عذرخواهی برای رفتن یا غیبت قریب‌الوقوع خود استفاده می‌شود،

absence especially if you're trying to conceal  where you are going or what you're going to do  

به خصوص اگر شما سعی می‌کنم جایی را که می‌روی یا قرار است چه کاری انجام

for example i'm so sorry that i'm going to  miss the rest of this delightful christening  

دهی پنهان کنم، مثلاً خیلی متاسفم که بقیه این جشن تعمید لذت‌بخش را از دست

i have to go and see a man about a dog this would  be me expressing to my friend that i cannot spend  

خواهم داد. باید بروم و مردی را در مورد سگی ببینم. به دوستم بگویم که نمی توانم

another minute at this dreadful event and i must  go and go for a drink or go out somewhere number  

یک دقیقه دیگر را در این رویداد وحشتناک بگذرانم و باید بروم و بروم نوشیدنی بخورم یا جایی بیرون بروم شماره

eight is neither here nor there neither here  nor there this means that's not relevant to the  

هشت نه اینجا و نه آنجا نه اینجا و نه آنجا این بدان معنی است که به

point or it doesn't matter for example yes it was  our first date but that's neither here nor there  

موضوع یا آن ربطی ندارد. مهم نیست برای مثال بله اولین قرار ما بود، اما نه اینجا و نه آنجاست.

number nine this is a phrase used by my grandma  a lot not because she sleeps loads just it's  

شماره نه این عبارتی است که مادربزرگ من زیاد استفاده می‌کند، نه به این دلیل که بارها می‌خوابد، فقط این

something she's always said to go for 14 winks is  to go for a short sleep or a nap without actually  

چیزی است که همیشه گفته می‌شود 14 چشمک برود. یک خواب کوتاه یا چرت زدن با بدون اینکه در واقع

saying it because we're british and we don't like  to say things directly for example i'm just going  

آن را بگوییم چون انگلیسی هستیم و دوست نداریم مستقیماً چیزها را بگوییم، مثلاً من فقط   می روم

to retire to the sitting room and go for 40 wings  it's not a sleep it's 40 weeks number 10 is to  

به اتاق نشیمن بازنشسته می شوم و 40 بال می روم این خواب نیست، 40 هفته است شماره 10 این

turn a blind eye to turn a blind eye this means to  pretend not to have noticed something for example  

است  چشم نابینا برای بستن چشم این یعنی تظاهر به اینکه متوجه چیزی نشده ام

i saw her take the last scone but i decided to  turn a blind eye also yes i pronounced it as  

scone if you think it's scone you can go nuts in  the comments section i'm not willing to have an  

. بخش نظرات حاضر نیستم

argument on this it's scone in my family number  11 is pot calling the kettle black pot calling  

در این مورد بحثی داشته باشم، این موضوع در خانواده من ناسزا است. شماره 11 دیگ تماس با کتری است.

the kettle black this means hypocrite this has  been used since the 1600s and back in those days  

pots and kettles were both made out of iron and  they were both covered in soot and they were  

هر دو از آهن ساخته شده بودند و هر دو پوشیده از دوده بودند و

always black so if a pot that is black is also  calling a kettle black it's quite hypocritical  

همیشه سیاه بودند، بنابراین اگر قابلمه‌ای که سیاه است کتری را سیاه می‌خواند، کاملا ریاکارانه است

for example you think i'm stuck up pot calling  kettle black you're stuck up too number 12  

. شماره 12 بیش از حد گیر کرده است

i can't do something to save my life i can't do it  to save my life this is a hyperbolic way of saying  

من نمی توانم کاری برای نجات جانم انجام دهم نمی توانم آن را برای نجات

that you are incredibly inept at something you are  unable to do it well it's often used to express  

جانم انجام دهم.

reluctancy and unwillingness to do something  and it's used in a self-deprecating way very  

کاری انجام دهید و از آن به شیوه‌ای خود تحقیرکننده استفاده می‌شود،

typically british for example if somebody asked me  to make a victoria sponge which happens to me most  

معمولاً بریتانیایی‌ها، برای مثال اگر کسی از من بخواهد یک اسفنج ویکتوریا بسازم که اغلب برای من اتفاق می‌افتد،

frequently but i didn't want to make it i might  say i can't make victoria sponges to save my life  

اما من نمی‌خواستم آن را درست کنم، ممکن است بگویم نمی‌توانم اسفنج ویکتوریا درست کنم. برای نجات جانم

maybe your mum could make one done i don't have  to make a victoria sponge they think i can't make  

شاید مادرت بتواند کاری را انجام دهد، من مجبور نیستم، اسفنج ویکتوریا درست کنم، آنها فکر می کنند من نمی

them to save my life number 13 is to get someone's  goat to get someone's goat this means to irritate  

توانم آنها را برای نجات جانم بسازم.

someone and the origins of this phrase are quite  interesting they're to do with horse racing  

ریشه‌های این عبارت کاملاً جالب است. آنها مربوط به مسابقات اسب دوانی

in the 19th century supposedly nervous racehorses  would be calmed down by placing a goat in their  

در قرن نوزدهم است که ظاهراً اسب‌های مسابقه عصبی با قرار دادن یک بز در اصطبل خود آرام می‌شوند،

stable with them but rivals would take or steal or  get the goat thus making the horse nervous again  

اما رقبا آن بز را می‌بردند یا می‌دزدیدند یا می‌گرفتند و در نتیجه اسب را می‌ساختند. ner دوباره

and then hopefully the rival's horse would win the  race for example you know who really gets my goat  

و سپس امیدوارم اسب رقیب در مسابقه پیروز شود، به عنوان مثال می‌دانی چه کسی واقعاً بز من

actually i'm trying to think of who i can say gets  my goat on here really i'm perpetually scared of  

offending people there are so many people  who get my goat but none of them are worth  

را می‌گیرد. بسیاری از افرادی که بز من را می گیرند اما هیچ کدام ارزشی ندارند

drama number 14 is to kick the bucket to kick the  bucket this means to die in britain we don't like  

درام شماره 14 این است که به سطل لگد بزنیم تا به سطل لگد بزنیم.

saying that someone has died we like to say they  have passed away or they have popped their clogs  

پاره های خود را پاره

or they have kicked the bucket for example  unfortunately my great uncle arthur kicked  

کرده اند   یا مثلاً به سطل لگد زده اند متأسفانه عموی بزرگ من آرتور

the bucket last year number 15 is the apple of my  eye the apple of my eye this is one you may have  

سال گذشته لگد زد   سطل سال گذشته شماره 15 سیب چشم من است، این یکی از مواردی است که ممکن است

heard before it's very commonly used in america  the apple of one's eye is something that one  

قبل از استفاده از آن در آمریکا شنیده باشید. سیب چشمی چیزی است که فرد

cherishes above all others the phrase was used in  a midsummer's night dream and it refers to a time  

بیش از همه آن را گرامی می دارد. این عبارت در خواب نیمه تابستان استفاده شد و به زمانی اشاره دارد

when people thought that the pupil of the  eye was a solid object the actual apple  

که مردم فکر می کردند مردمک چشم یک جسم جامد است، سیب

of your eye for example my william is the apple  of my eye oh that's so romantic i wonder if he'll  

واقعی چشم شما. یا به عنوان مثال ویلیام من سیب چشم من است، اوه خیلی رمانتیک است، نمی‌دانم آیا او این را

see this he claims to watch all of my videos  i don't ask him to he claims to but um  

می‌بیند، او ادعا می‌کند که همه ویدیوهای من را تماشا می‌کند.

let's see if he notices apple in my eye or you  might not be after this number 16 i've saved the  

چشم یا شما ممکن است بعد از این شماره 16 نباشید من

best till last and yes i have mentioned this in  a video before but it was a very long time ago  

بهترین ها را تا آخر ذخیره کرده ام و بله قبلاً در یک ویدیو به این موضوع اشاره کرده ام اما خیلی وقت پیش بود

three years ago i'm so old uh it is bob's your  uncle bob's your uncle and this means as simple  

سه سال پیش من خیلی پیر هستم، اوه باب عموی شماست باب عموی شماست و این یعنی به همین سادگی   به این معنی

as that i'll use it all the time as simple as  that well bob's your uncle there you have it  

که من همیشه از آن استفاده خواهم کرد به همان سادگی که باب عموی شما آنجاست شما آن را دارید

easy as that for example boil the kettle place  a tea bag in the cup fill it up with water  

آسان است به عنوان مثال در کتری را بجوشانید یک چای کیسه ای در فنجان آن را پر از آب کنید.

let it rest for 2.5 minutes maybe three but no  longer take it out dash of skimmed milk bob's your  

بگذارید به مدت 2.5 دقیقه استراحت کند، شاید سه دقیقه، اما دیگر آن را بیرون نیاورید، یک

uncle cup of tea right that's it for my spiffingly  fancy video today i hope you enjoyed it i hope you  

فنجان چای عموی شما، درست است برای ویدیوی تند تند امروز من، امیدوارم که از آن لذت برده باشید، امیدوارم

learned something if you would like to learn about  more old-fashioned phrases i was thinking about  

چیزی یاد گرفته باشید اگر دوست دارید در مورد آن بدانید عبارات قدیمی بیشتری که به این فکر می کردم   در مورد

doing one on old-fashioned insults but um you  know maybe that's not something you'd like to see  

توهین های قدیمی یکی را انجام دهم اما اوم شما می دانید شاید این چیزی نیست که شما دوست دارید ببینید

you can always recommend what you'd like to see in  the description box no not in the description box  

همیشه می توانید آنچه را که می خواهید در باکس توضیحات ببینید نه نه در کادر توضیحات

you don't touch that i touch that in the comment  section down below today i am going to teach you  

شما آن را لمس نکنید که من آن را در بخش نظرات در زیر لمس کنید، توصیه کنید امروز قصد دارم

50 advanced verbs that are going to make you sound  more intelligent when you speak and they're going  

50 فعل پیشرفته را به شما یاد بدهم که باعث می شود هنگام صحبت کردن، هوشمندتر به نظر برسید و

to dramatically increase your vocabulary please  note that lots of these verbs have multiple  

به طرز چشمگیری دایره واژگان شما را افزایش می دهند، لطفاً توجه داشته باشید که بسیاری از این افعال چندین

meanings i'm focusing on one meaning per verb  and i'm using them in a more advanced context  

معنی دارند. من روی یک معنی تمرکز می کنم. فعل و من از آنها در زمینه پیشرفته‌تر استفاده می‌کنم

number one is to alter to alter this means to  make somebody or something different for example  

شماره یک تغییر دادن است برای تغییر دادن این به معنای کردن شخصی یا چیزی متفاوت است برای مثال

you shouldn't feel the need to alter  your appearance number two is to amend  

شما نباید احساس کنید نیازی به تغییر ظاهر شما شماره دو است اصلاح

to amend this means to change a law document  or statement slightly in order to correct a  

برای اصلاح این معنی به یک سند یا بیانیه قانونی را کمی تغییر دهید تا یک اشتباه اشتباه را تصحیح کنید

mistake or to improve it for example would  you mind amending those documents i sent you  

یا آن را بهبود ببخشید، به عنوان مثال، آیا می خواهید آن اسنادی را که برای شما ارسال کردم اصلاح کنید

number three is to amplify to amplify this  means to add details to a story or a statement  

. یک جمله

for example she refused to amplify further  she refused to tell us any more details  

برای مثال او از تقویت بیشتر خودداری کرد  او از گفتن جزئیات بیشتر به ما امتناع کرد

number four is to balloon to balloon this means  to suddenly swell out or to get bigger for example  

شماره چهار این است که بادکنک به بادکنک تبدیل شود، این یعنی  ناگهان متورم شدن یا بزرگتر شدن برای مثال

employment rates ballooned to 90 percent number  five is to blab to blab this means to tell someone  

نرخ اشتغال به 90 درصد افزایش یافت. به این معنی است که به کسی

information that should be kept secret for  example someone must have blabbed to the police  

اطلاعاتی را که باید مخفی نگه داشته شود، به‌عنوان مثال فردی باید به پلیس گفته باشد

number six is to brief to brief this means  to give someone information about something  

شماره شش مختصر کردن است.

so that they are prepared to deal with it for  example the officer briefed her on what to expect  

چیزی که باید انتظار داشت

number seven is to capture to capture this means  to film record or paint somebody or something this  

شماره هفت این است که عکس گرفتن برای گرفتن این یعنی  فیلم ضبط کردن یا نقاشی کردن از کسی یا چیزی که

is usually used in the passive form for example  the robbery was captured on film by the security  

این  معمولاً به شکل غیرفعال استفاده می‌شود، به عنوان مثال  سرقت توسط دوربین‌های امنیتی روی فیلم ضبط شد

cameras number eight is to clasp to clasp this  means to hold something tightly in your hand  

دوربین‌های شماره هشت این است که قلاب کردن برای بستن این به معنای به چیزی را محکم در دست خود بگیرید

for example she clasped her hands together as she  waited number nine is to clutch to clutch this  

مثلاً وقتی منتظر بود، دستانش را به هم قلاب کرد، شماره نه این است که کلاچ کردن برای چنگ زدن این

means to hold somebody or something tightly for  example i clutched onto his shoulder for support  

به معنای نگه داشتن است کسی یا چیزی محکم به عنوان مثال من برای حمایت روی شانه‌اش چنگ زدم

number nine is to collide to collide this  means to disagree strongly for example my  

شماره نه این است که به شدت

partner and i often collide over political  differences number 11 is to command to command  

با هم برخورد کنم.

this means to tell somebody what to do for  example she commanded the release of the prisoners  

به عنوان مثال او دستور آزادی زندانیان را صادر کرد

number 12 is takawa takawa this means to bend low  and or move backwards because you're frightened  

شماره 12 تاکاوا تاکاوا است به این معنی که به پایین خم شوید و یا به عقب حرکت کنید زیرا ترسیده اید

for example the dog whimpered  and cowered at his feet  

مثلاً سگ زمزمه کرد و خم شد جلوی پاهایش

number 13 is to crave to crave this means  to have a very strong desire for something  

شماره 13 این است که هوس کردن به این معنی است داشتن یک میل بسیار شدید برای چیزی

for example i've always craved  excitement number 14 is to dash to dash  

مثلاً من همیشه هوس کرده‌ام هیجان شماره 14

this means to go somewhere very quickly for  example a mustache it was lovely to see you  

این است که خیلی سریع به جایی برویم، مثلاً یک سبیل که دیدن شما دوست‌داشتنی بود

it's a good one to use if you're trying to escape  an unwanted conversation number 15 is to detect  

اگر می‌خواهید از آن استفاده کنید خوب است. فرار یک مکالمه ناخواسته شماره 15 برای تشخیص است

to detect this is to discover or notice something  especially if that something isn't easy to see or  

برای تشخیص این برای کشف یا توجه به چیزی است به خصوص اگر دیدن یا شنیدن آن چیزی آسان نباشد به

hear for example the tests are designed to detect  the disease this is impossible i need to include  

عنوان مثال آزمایش‌ها برای تشخیص بیماری طراحی شده‌اند. این غیرممکن است، باید

this in a tongue twister video for example  the tests are designed to detect bacteria

این را در یک ویدیوی چرخاندن زبان اضافه کنم، به‌عنوان مثال، آزمایش‌ها برای شناسایی باکتری‌های شماره 16 طراحی شده‌اند.

number 16 is to deviate to deviate this is to do  something in a different way from what is usual  

or expected or to be different from something for  example let's not deviate from the original idea  

از چیزی انتظار می رود یا متفاوت است مثلاً بیایید از ایده اصلی منحرف نشویم

number 17 is to discern to discern this is to  see or hear something usually with difficulty  

شماره 17 تشخیص تشخیص این است دیدن یا شنیدن چیزی معمولاً به سختی

for example i quickly discerned that something was  wrong number 18 is to dismantle to dismantle this  

برای مثال من به سرعت متوجه شدم که چیزی اشتباه  است.

is to take something apart usually a machine  or a structure so that it's in separate pieces  

جدا کردن چیزی است که معمولاً یک ماشین یا یک ساختار را جدا می‌کند تا به قطعات جداگانه تبدیل شود.

for example i had to dismantle the printer in  order to repair it number 19 this is a lovely  

مثلاً من مجبور شدم چاپگر را جدا کنم تا آن را تعمیر کنم شماره 19 این یک کار دوست‌داشتنی است.

one it's to eavesdrop to eavesdrop this means to  listen secretly to what other people are saying  

مردم می گویند

for example we caught her eavesdropping outside  the window number 20 is to escort to escort  

مثلاً ما او را در حال استراق سمع بیرون از پنجره شماره 20 گرفتیم، برای اسکورت به اسکورت

this is to go with somebody either to protect them  or to show them the way for example let me escort  

این برای رفتن با کسی یا برای محافظت از یا نشان دادن راه به آنها برای مثال اجازه بدید من

you to your room number 21 is to expose to expose  this is to tell the true facts about a person  

شما را تا اتاق شماره 21 خود همراهی کنم برای افشای این است که حقایق واقعی را در مورد یک شخص

or a situation and show it or them to be illegal  or immoral for example she was exposed as a liar  

یا موقعیتی بیان کنید و نشان دهید که او غیرقانونی یا غیراخلاقی است. به عنوان یک دروغگو نشان داده شده

and a fraud number 22 is to glare to glare this is  to look at somebody or something in an angry way  

و تقلب شماره 22 عبارت است از خیره شدن تا خیره شدن این است نگاه کردن به کسی یا چیزی با حالت عصبانی

for example she didn't shout she just glared  at me number 23 is to gravitate to gravitate  

this is to move towards something or someone  that you are attracted to for example  

چیزی یا کسی  که جذب آن می‌شوید برای مثال

many young people gravitate towards london in  search of work number 24 is to gush to gush  

بسیاری از جوانان در جستجوی کار شماره 24 به سمت لندن می‌کشند، این است که برای فوران کردن آن قدردانی کنید.

this is to express so much praise for someone or  something that it doesn't seem sincere for example  

rachel is always gushing about how much she values  peru's friendship number 25 is tobble to hobble  

در مورد اینکه چقدر برای دوستی پرو 25 ارزش قائل است،

this means to walk with difficulty especially  because your legs or your feet hurt  

این به این معنی است که به سختی راه می روید، مخصوصاً به این دلیل که پاها یا پاهای شما درد می کند

for example she was hobbling  around on crutches yesterday  

برای مثال او دیروز با عصا در حال تپش زدن بود

number 26 is to hover to hover this means  to wait somewhere especially near someone  

شماره 26 تا h بیش از شناور کردن این یعنی  منتظر ماندن در جایی مخصوصاً در نزدیکی کسی

in an uncertain or shy manner for example  he hovered over her waiting for an answer  

با حالتی نامشخص یا خجالتی  او روی او شناور بود و منتظر پاسخ بود

number 27 is to ignite to ignite this means to  start to burn or to make something start to burn  

شماره 27 مشتعل شدن برای مشتعل شدن است.

for example tempers ignited when the redundancy  packages were announced number 28 is to intertwine  

هنگامی که بسته‌های افزونگی اعلام شد، شماره 28 این است که در هم تنیده شوند،

to intertwine this means to become very closely  connected with somebody or something for example  

به این معنی است که بسیار نزدیک با کسی یا چیزی مرتبط شوند، مثلاً

their political careers became very closely  intertwined number 29 is to lurk to lurk  

شغل سیاسی آن‌ها بسیار نزدیک شد. شماره 29 این است که

this means to wait somewhere secretly especially  because you're going to do something illegal or  

در کمین کمین کنند. می‌خواهد کار غیرقانونی یا بدی انجام دهد،

bad for example she saw someone lurking in  the doorway and decided to leave immediately  

مثلاً کسی را دید که در کمین کرده است و تصمیم گرفت فوراً آنجا را ترک کند.

number 30 is to mimic to mimic this means to  look or behave like someone or something else  

شماره 30 تقلید کردن برای تقلید کردن است، به این معناست که شبیه فرد یا چیز دیگری به نظر برسید یا رفتار کنید.

for example his behavior mimicked that  of his mother number 31 is to oppress  

برای مثال رفتار او شبیه رفتار مادرش است. شماره 31 عبارت است از ظلم کردن

to oppress this means to make someone only  able to think about worrying or sad things  

برای ظلم کردن، این به این معنی است که کسی را فقط  می تواند به چیزهای نگران کننده یا غم انگیز فکر کند

for example he was beginning to feel oppressed  by his surroundings number 32 is to peer to peer  

به عنوان مثال، او شروع به احساس ظلم می کرد  از اطرافش شماره 32 یعنی همتا به همتا کردن

this is to look closely at something  especially if you can't see it properly  

این برای این است که به چیزی از نزدیک نگاه کنید مخصوصاً اگر نمی توانید آن را به درستی ببینید

for example he peered closely at the  photograph number 33 is to pinpoint  

مثلاً او از نزدیک به عکس شماره 33 نگاه کرده است

to pinpoint this means to be able to give the  exact reason for something or to be able to  

برای مشخص کردن دقیق   به این معناست که بتوانیم دلیل دقیق چیزی را ارائه دهیم یا بتوانیم

describe something exactly for example the report  pinpointed the areas most in need of development  

چیزی را دقیقاً توصیف کنیم، به عنوان مثال، گزارشی که مناطقی را که بیشتر به توسعه نیاز دارند، مشخص کرده است.

number 34 is to prune to prune this means  to make something smaller by removing parts  

شماره 34، هرس کردن برای هرس کردن است، این به معنای کوچک‌تر کردن چیزی با حذف قطعات است.

for example please could you go through the  report and prune out any unnecessary details  

آیا می‌توانید گزارش را مرور کنید و جزئیات غیرضروری را حذف کنید.

number 35 is to recoil to recoil this means to  move your body quickly away from something or  

شماره 35 این است که به عقب

someone because you find it or them frightening  or unpleasant for example she recoiled in horror  

برگردید.

after he tried to kiss her number  36 is to reverberate to reverberate  

شماره او را ببوس 36 این است که طنین انداز به طنین انداز

this means to have a strong effect on  people for a long time or over a large area  

این به این معنی است که تأثیر قوی روی افراد برای مدت طولانی یا در یک منطقه بزرگ

for example repercussions of the case continue to  reverberate through the financial world number 37  

به عنوان مثال نماینده رکودهای پرونده همچنان در دنیای مالی طنین انداز می‌شود. شماره 37

is to saunter to saunter this means to walk in  a slow relaxed way for example she's sauntered  

این است که سحر به جا بیفتد.

down the corridor looking as if she had all  the time in the world 38 is to seize to seize  

گرفتن

this means to take someone or something suddenly  using force for example he seized hold of my hand  

این یعنی گرفتن ناگهانی کسی یا چیزی با استفاده از زور مثلاً او دستم را گرفت

and led me to the exit number 39 is to shatter to  shatter this means to destroy something completely  

و مرا به خروجی شماره 39 برد، شکستن برای شکستن این یعنی از بین بردن چیزی به طور کامل

especially someone's hopes dreams or expectations  for example he shattered her confidence when he  

مخصوصاً رویاها یا انتظارات یک نفر  مثلاً اعتماد به نفس او را از بین برد. وقتی او

told her how he really felt about her singing  voice number 40 is to shrivel to shrivel i love  

به او گفت که واقعاً در مورد آواز خواندن او چه احساسی دارد. صدای شماره 40 این

saying that one to shrivel this means to make  something become dry and wrinkled as a result of  

است که چروکیدن تا چروکیده شود.

heat cold or being old for example the long bath  had shriveled my fingers and toes number 41 is to  

چروکیدگی انگشتان دست و پاهای من شماره 41 این است که

slump to slump this means to fall in value price  or number suddenly by a large amount for example  

افت به افت داشته باشد، این به معنای کاهش ناگهانی قیمت ارزش یا عدد به مقدار زیاد است، به عنوان مثال

profits have slumped by over 12 percent this  quarter number 42 is to struggle to struggle  

سودها افت کرده اند. با بیش از 12 درصد افزایش در این سه ماهه شماره 42

this means to try very hard to do something when  it's very difficult or there are a lot of problems  

یعنی تلاش برای انجام کاری در زمانی که خیلی سخت است یا مشکلات زیادی وجود دارد.

for example i'm really struggling to pay all of my  bills on time number 43 is to stumble to stumble  

43 تلو تلو خوردن است تا تلو تلو بخورد

this means to walk or move in an unsteady way for  example we stumbled around in the dark trying to  

این به معنای راه رفتن یا حرکت کردن به صورت ناپایدار است، مثلاً ما در تاریکی تلو تلو خوردیم و سعی

find the light switch number 44 is to trim to trim  this is to make something better smaller or neater  

کردیم  کلید چراغ شماره 44 را پیدا کنیم، این است که برای کوتاه کردن آن را کوتاه کنیم این به این معنی است که با برش دادن قطعات، چیزی بهتر کوچکتر یا تمیزتر

by cutting parts away from it for example  staff numbers have just been trimmed to 15.  

کنیم   از آن به عنوان مثال ، شماره کارکنان به تازگی به 15 کاهش یافته است.

number 45 is to upstage to upstage this is to say  or do something that makes people notice you more  

شماره 45

than the person they should be interested in  for example how dare you upstage me at my own  

از بالا به بالای صحنه است.

wedding number 46 is to withdraw to withdraw  this is to stop giving or offering something to  

شماره عروسی 46 خود انصراف دادن برای انصراف است. این برای متوقف کردن دادن یا ارائه چیزی به

someone for example unless you sign the contract  within seven days the offer will be withdrawn  

شخصی است، به عنوان مثال، مگر اینکه قرارداد را امضا کنید در عرض هفت روز پیشنهاد پس گرفته می شود

number 47 is to wrestle to wrestle this means to  struggle to deal with something that is difficult  

شماره 47 کشتی گرفتن برای کشتی است این به معنای تقلا برای مقابله با چیزی است که دشوار است.

for example we wrestled for hours with the  problem of which task to start first number 48  

مثلاً ما ساعت‌ها با این مشکل دست به گریبان بودیم که کدام کار را برای شروع شماره 48 شروع کنیم

is to yank to yank this means to pull  something or someone hard and suddenly  

، این است که چیزی یا کسی را محکم بکشیم و

for example i yanked the door open and ran outside

ناگهان مثلاً در را فشار دادم. باز کردن و دویدن بیرون

someone's dog's barking number 49 is to  yearn to yearn this means to want something  

سگ کسی که پارس می کند شماره 49 این است که آرزوی داشتن چیزی را داشته باشید.

very much especially when it's  very difficult to get or achieve  

for example i've always yearned to escape from  office life and number 50 is to zap to zap  

this means to do something very quickly  it's often used to replace the word to read  

این به این معنی است که کاری را خیلی سریع انجام دهید  اغلب برای جایگزینی کلمه برای خواندن استفاده می‌شود

for example i'll zap through this report  and i'll get back to you in the morning  

برای مثال من این گزارش را مرور می‌کنم  و صبح با شما تماس خواهم گرفت

right that was my lesson on 50 advanced verbs  that you can now use and impress people with  

درست این درس من در مورد 50 فعل پیشرفته  بود که اکنون می‌توانید استفاده کنید و مردم را تحت تأثیر قرار دهید

today i have a vocabulary lesson we are  going to talk about clothes vocabulary  

امروز من یک درس واژگان دارم که  در مورد واژگان لباس صحبت خواهیم کرد

but not just the basic clothes vocabulary we're  going to go into detail when you start learning  

اما نه فقط واژگان اصلی لباس، وقتی شروع به یادگیری  انگلیسی کردید، به جزئیات خواهیم پرداخت.

english one of the first things that you learn is  socks t-shirt shoes hat but there is so much more  

از اولین چیزهایی که یاد می گیرید کلاه کفش تی شرت جوراب است،

than that there's so much more advanced vocabulary  what's the difference between a t-shirt bra  

اما خیلی بیشتر از آن واژگان بسیار پیشرفته تری وجود دارد.

and a push-up bra or boxers and briefs what  would you call this neckline style on a t-shirt  

این مدل یقه را روی یک تی شرت

i'm going to tell you all of this i think we  should start with underwear because hopefully  

بنامید   من همه اینها را به شما می‌گویم، فکر می‌کنم باید با لباس زیر شروع کنیم زیرا امیدوارم

that's what you put on first now i am going to  be talking about menswear and women's wear but i  

این همان چیزی است که شما در ابتدا پوشیدید، اکنون در مورد لباس مردانه و زنانه صحبت خواهم کرد، اما

completely understand that you can wear whatever  you want regardless of gender we're just going  

کاملاً درک می‌کنم. اینکه می‌توانید بدون در نظر گرفتن جنسیت هر چیزی را که می‌خواهید بپوشید، ما فقط

from a vocabulary standpoint here let's start with  men's underwear in british english we call men's  

از نقطه‌نظر واژگانی در اینجا استفاده می‌کنیم، بیایید با لباس زیر مردانه در انگلیسی انگلیسی شروع کنیم، ما به آن

underwear pants now in american english pants is  what we call trousers so if someone from the u.s  

شلوار زیر مردانه می‌گوییم، اکنون در شلوار انگلیسی آمریکایی همان چیزی است که ما به آن شلوار می‌گوییم، بنابراین اگر کسی از ایالات متحده

says take off your pants it means take off your  trousers but if a british girl says take off your  

می‌گوید شلوارت را در بیاور، یعنی شلوارت را در بیاور، اما اگر یک دختر انگلیسی بگوید شلوارت را در بیاور،

pants she might be flirting with you now pants is  a very general term but we can be more specific  

ممکن است با شما معاشقه کند، حالا شلوار یک اصطلاح بسیار کلی است، اما می‌توانیم دقیق‌تر

we have boxer shorts or boxers and these tend to  have an elastic waist and baggy legs baggy means  

بگوییم، ما باکسر شور داریم. ts یا بوکسرها و اینها تمایل دارند کمر کش دار داشته باشند و پاهای گشاد گشاد به معنای

loose or not tight briefs which are also known  as y fronts are shorter and tighter they're often  

گشاد یا نه شلوار کوتاه است که به عنوان جلوی y کوتاه تر و تنگ تر است و

referred to as snug which means tight and close  fitting we also have boxer briefs which have that  

اغلب به آن چسبان می گویند که به معنای تنگ و بسته است. شورت هایی که

same elasticated waist and they have long legs  which are tight-fitting now let's talk about the  

همان کمر کش دار دارند و پاهای بلندی دارند که چسبان هستند، حالا بیایید در مورد

women's wear equivalent in american english they  call women's underwear panties now we don't tend  

لباس زنانه در انگلیسی آمریکایی صحبت کنیم که به آن شلوارک زیر زنانه

to say this in british english panties almost  sounds like something you'd say to a child it  

می گویند، حالا ما تمایلی نداریم که این را در شلوار انگلیسی انگلیسی بگوییم تقریباً شبیه چیزی به نظر می رسد. به یک کودک می گویید

sounds quite childish which obviously when you're  talking about underwear doesn't sit well with me  

کاملاً بچه گانه به نظر می رسد که بدیهی است وقتی در مورد لباس زیر صحبت می کنید برای من مناسب نیست.

in british english we say pants or knickers so  that pants word is a really general unisex term  

knickers is generally referring to women's wear  now we also have lots and lots of different types  

لباس‌های زنانه اکنون ما انواع زیادی از کت و شلوارهای مختلف نیز

of knickers we have briefs now these are  often rudely referred to as granny pants  

داریم   شورت‌های کوتاه داریم که اغلب به‌صورت بی‌رحمانه به آنها شلوار مادربزرگ گفته می‌شود،

because they're bigger and they're not deemed to  be attractive but i can think of many occasions  

زیرا بزرگ‌تر هستند و بزرگ‌تر هستند. ظاهراً جذاب نیست، اما می‌توانم به موارد زیادی فکر کنم

where having attractive underwear is not your  number one priority so briefs can be very very  

که داشتن لباس زیر جذاب اولویت شماره یک شما نیست، بنابراین شلوارهای کوتاه می‌توانند بسیار

comfortable and convenient these cover you well  they are triangular and they come up high and  

راحت و راحت باشند.

they finish low if you want underwear that holds  you in and slims you and smooths your silhouette  

لباس زیری که شما را در خود نگه می‌دارد و لاغر می‌کند و حالت ظاهری شما را صاف می‌کند،

then you have the option of control pants  or spanx which is actually a brand name but  

سپس گزینه‌ی شلوار کنترلی یا اسپانکس را دارید که در واقع یک نام تجاری است اما

because they were sort of the pioneers like the  hoover spanx they were the first in the market  

چون آنها به نوعی پیشگام بودند مانند هوور اسپانکس، آنها اولین نفر در

so their brand name has actually become  something that we use for any brand  

بازار بودند   بنابراین برندشان نام در واقع به چیزی تبدیل شده است که ما برای هر برندی استفاده

we also have boy shorts these are basically the  women's wear version of boxer shorts we also  

می‌کنیم   ما همچنین شورت پسرانه داریم، اینها اساساً مدل لباس زنانه از شلوارک باکسر هستند، ما همچنین

have knickers with just a thin strip at the back  these have many names you can call them a g-string  

تیکه‌هایی داریم که فقط یک نوار نازک در پشت دارند  اینها نام‌های زیادی دارند که می‌توانید آن‌ها را رشته جی بنامید.

i grew up playing the violin and i always  found it so funny when my g-string broke  

من با نواختن ویولن بزرگ شدم و همیشه وقتی سیم جیم پاره می‌شد خیلی خنده‌دار می‌آمد.

tell everyone oh no i've broken my g-string you  can also call them thongs or brazilians thongs  

به همه بگویید اوه نه، سیم جی را شکستم، شما همچنین می‌توانید آن‌ها را تانگ یا برزیلی بخوانید. هنگ‌ها

seems to be a really thin strip at the back and  brazilians are slightly thicker at the back now  

به‌نظر می‌رسد یک نوار واقعاً نازک در پشت باشد و برزیلی‌ها در پشت کمی ضخیم‌تر هستند

some important vocabulary vpl lots of women choose  to wear thongs and brazilians and g-strings to  

برخی از واژگان مهم vpl بسیاری از زنان برای اجتناب از vpl انتخاب می‌کنند که از شلوارهای شلواری و برزیلی‌ها و رشته‌های g بپوشند.

avoid the vpl which means visible panty line this  is where the edge of your underwear can dig into  

لبه لباس زیر شما می تواند

your skin and be visible through clothes i know i  much prefer a seamless look seamless means smooth  

پوست شما را فرو کند و از طریق لباس قابل مشاهده باشد، می دانم که ظاهر بدون درز را بیشتر ترجیح می دهم یعنی صاف

without any joins a seam in clothing is where  two pieces of fabric have been sewn together  

بدون هیچ گونه اتصالی یک درز در لباس جایی است که دو تکه پارچه به هم دوخته

that's the scene there let's also talk about bras  these are very very important or not so important  

شده است   این صحنه ای است که در آنجا نیز صحبت می کنیم. سوتین‌ها این‌ها خیلی مهم هستند یا خیلی مهم نیستند.

nowadays it seems to be quite in fashion to not  wear a bra bra is short for frazier but hardly  

امروزه به نظر می‌رسد کاملاً مد شده است که سوتین نپوشیدن کوتاه‌تر از فریزتر است، اما به ندرت

anyone says that anymore we just say bra there are  lots of different styles we have a triangle bra  

کسی نمی‌گوید که دیگر فقط می‌گوییم سوتین، مدل‌های مختلفی وجود دارد که ما یک سوتین مثلثی داریم.

which is of course in a triangle sort of more  of a bikini shape we have a t-shirt bra which  

البته به شکل مثلثی بیشتر به شکل بیکینی است، ما یک سوتین تی شرت داریم

is a bra that's intended to be invisible  under your t-shirt a sports bra this has  

که  سوتینی است که در نظر گرفته شده است زیر تی شرت شما نامرئی باشد، یک سوتین ورزشی که دارای ترکیبات

lots of control so there's minimal movement when  doing exercise and running we have a strapless bra  

زیادی است. ntrol کنید تا هنگام انجام ورزش و دویدن حداقل

with no straps straps other pieces of material  that go over your shoulder we have a push-up bra  

حرکت وجود داشته باشد، ما یک سوتین بدون بند داریم.

sometimes referred to as a wonder bra but again  wonder bra is a brand but because they were one  

چون آنها یکی

of the early ones on the market lots of people  got used to saying wonder bra for every brand  

از اولین‌ها در بازار بودند، بسیاری از مردم عادت کردند برای هر مارکی بگویند سوتین

the correct brandless term is a push-up bra and  this is where you have extra sponge or filling  

شگفت‌انگیز. اصطلاح صحیح بدون مارک سوتین فشاری است و اینجا جایی است که شما اسفنج یا پرکننده اضافی دارید

to push up your cleavage and create a bustier  look one last one we have is a bandeau this is  

تا بتوانید دکله خود را بالا ببرید و بسازید. یک نیم تنه  آخرین موردی که ما داریم یک باندو است

a strapless piece of material normally without  too much structure there are two adjectives that  

یک قطعه مواد بدون تسمه است که معمولاً بدون ساختار زیاد است، دو صفت وجود دارد که

you need to know when it comes to bras padded and  underwired if a bra is padded it means it has an  

باید بدانید وقتی صحبت از سینه بند می شود و اگر سوتین بالدار باشد، به این معنی است که دارای یک

extra layer of material this helps you have extra  shape if a bra is underwired it means it has some  

لایه اضافی از مواد این به شما کمک می‌کند شکل اضافی داشته باشید اگر سوتین زیر سیم‌کشی شده باشد، به این معنی است

wiring below the cup again to give extra shape  lots of women avoid under wiring for comfort  

که دوباره سیم‌کشی در زیر فنجان دارد تا شکل اضافی بدهد. بسیاری از خانم‌ها به دلایل راحتی از زیر سیم‌کشی اجتناب

reasons let's move on to another underwear section  socks and tights the things you wear on your feet  

می‌کنند. به بخش لباس زیر دیگری جوراب و جوراب شلواری چیزهایی که

and your legs let's start with socks we have  trainer socks and these are socks that finish  

روی پاها و پاهایتان می پوشید   بیایید با جوراب شروع کنیم.

just below your ankles so technically they should  be invisible when you wear trainers we also have  

pop socks and these just cover the outer part  of your feet so that they are invisible in most  

جوراب‌ها و این‌ها فقط قسمت بیرونی پاهای شما را می‌پوشانند به طوری که در بیشتر کفش‌ها نامرئی می‌شوند،

shoes we also have ankle socks that come up  to the ankles mid calf over the calf knee high  

همچنین جوراب‌هایی داریم که تا مچ پا بالا می‌آیند وسط ساق پا روی زانو بالای زانو بالا

over the knee and thigh high we also have  what are called tights in british english or  

می‌آیند. به انگلیسی انگلیسی یا

pantyhose in american english these are like  long socks that come all the way up to your waist  

جوراب شلواری در انگلیسی آمریکایی، اینها مانند جوراب های بلندی هستند که تا کمر شما

so they are joined together at the top like a pair  of leggings the thickness of these are determined  

می آیند   بنابراین در بالا مانند یک شلوار ساق به هم متصل می شوند.

by the denier which describes the thickness of  the yarn or material used to make them 20 denier  

نخ یا ماده ای که برای ساخت آنها استفاده

pair of tights would be very thin and transparent  and 100 denier pair of tights would be very thick  

می شود جوراب شلواری 20 دنیر بسیار نازک و شفاف خواهد بود و جوراب شلواری 100 دنیری بسیار ضخیم است

and warm stockings are a sort of cross between a  pair of tights and socks that finish at your thigh  

و جوراب های جوراب گرم نوعی جوراب شلواری هستند. بین یک جفت جوراب شلواری و جوراب که به ران شما ختم می‌شود

but they're normally in that tight nylon sort of  material lastly we have thermal underwear which  

اما معمولاً در آن مواد نایلونی تنگ قرار دارند و در نهایت ما لباس زیر

we wear under our clothes to keep us warm we have  long johns which are thermal trousers or leggings  

حرارتی داریم که زیر لباس‌هایمان می‌پوشیم تا گرممان شود.

an undershirt which is usually a long-sleeved  shirt vests are sleeveless thermal tops with  

یک زیرپیراهن که معمولاً یک پیراهن آستین بلند است، جلیقه‌های حرارتی بدون آستین با

thin straps in general we would just refer to  any piece of clothing used to keep us warm as our  

بند‌های نازک هستند، به طور کلی فقط به هر لباسی که برای گرم نگه داشتن ما استفاده می‌شود اشاره می‌کنیم

thermals oh i've got my thermals on oh i wish i'd  put my thermals on right we're done with underwear  

. d  وسایل حرارتی خود را به سمت راست قرار دهید، ما با لباس زیر تمام کردیم

let's move on to what goes on the top half of  your body in british english anything that goes  

بیایید به آنچه در نیمه بالایی بدن شما می‌رود به انگلیسی انگلیسی برویم، هر چیزی که

on the top half of your body is generally  called a top in american english generally  

روی نیمه بالایی بدن شما می‌رود، معمولاً به انگلیسی آمریکایی تاپ می‌گویند.

it's a shirt but a shirt in british english would  imply that it has a collar buttons and maybe cuffs  

اما یک پیراهن به انگلیسی انگلیسی  به این معنی است که دکمه های یقه و شاید سرآستین دارد

one word that you will hear a lot when talking  about tops is sleeves or sleeved the sleeves are  

یک کلمه که هنگام صحبت در مورد تاپ زیاد می شنوید  آستین است یا آستین

the part of the garment that cover your arms  if something is short sleeve and it has short  

آستین قسمتی از لباس است که بازوهای شما را می پوشاند. اگر چیزی آستین کوتاه است و

pieces of material on your arm long sleeves the  opposite we also mention collars which is the  

تکه‌های کوتاهی روی بازوی شما دارد، آستین‌های بلند، برعکس، یقه‌هایی را نیز ذکر

material that can cover your neck and the neckline  which is essentially a hole for your head i think  

می‌کنیم که می‌تواند گردن شما را بپوشاند و یقه که اساساً سوراخی برای سر شما است، فکر می‌کنم

neckline vocabulary is very important because  different necklines suit different people we have  

واژگان یقه بسیار مهم است. چون یقه‌های مختلف مناسب افراد مختلف است، ما

the v-neck we have this this is a boat neck this  has got a thin kind of crescent shape a polo or  

یقه‌ی V داریم، این گردن قایقی است، این گردن هلالی نازک است، چوگان یا

turtle neck we have a cowl neck which has some  extra material and we also have a crew neck  

گردن لاک‌پشت، ما یک گردن کلاه داریم که مواد اضافی دارد و همچنین خدمه داریم. یقه

which would be considered the most normal style of  t-shirt neck a sweetheart neck forms the top shape  

که معمولی‌ترین مدل یقه تی‌شرت

of a love heart this is considered to be very  feminine square neck scoop neck and a halter neck  

در نظر گرفته می‌شود، یقه‌ی نازنین شکل بالایی یک قلب عاشقانه

where the sleeves come up and go around your neck  i love halter necks in the summer a top can be  

را تشکیل می‌دهد. من عاشق یقه هالتر در تابستان هستم، یک تاپ می تواند

sleeveless or strapless it can be strappy or  have straps i know my mum would say oh i love  

بدون آستین یا بدون بند باشد، می تواند بند باشد یا بند داشته باشد، می دانم که مادرم می گوید آه، من عاشق

your strappy dress meaning your dress with straps  really thin straps can be called spaghetti straps  

لباس بند دار تو هستم، یعنی لباس بند دار تو واقعاً تسمه های نازک را می توان بند اسپاگتی نامید

because they look like a strand of spaghetti  we could have short sleeves half length sleeves  

زیرا شبیه رشته ای از اسپاگتی به نظر می رسد  ما می توانیم آستین های کوتاه داشته باشیم آستین های نیم قد   آستین های

three quarter length sleeves or long sleeves now  in british english a top with straps is usually  

سه ربع یا آستین های بلند در حال حاضر در انگلیسی بریتانیایی بالاپوش با بند

called a vest in american english it's usually  called a tank although because here in britain we  

معمولاً در انگلیسی آمریکایی جلیقه نامیده می شود. تانک اگرچه به دلیل اینکه اینجا در بریتانیا ما

consume a lot of american media we do now use the  word tank as well but when i was younger growing  

رسانه‌های آمریکایی زیادی مصرف می‌کنیم، اکنون از کلمه تانک نیز استفاده می‌کنیم، اما وقتی جوان‌تر

up i would always say vest top but now i'm older  tank top seems to be just as common this could be  

بودم   همیشه می‌گفتم تاپ جلیقه، اما اکنون بزرگتر شده‌ام، به نظر می‌رسد که تاپ تاپ به همان اندازه رایج است. ممکن است

because brands are more international now so they  choose to use the american terminology something  

چون مارک‌ها اکنون بین‌المللی‌تر شده‌اند، بنابراین از اصطلاحات آمریکایی استفاده می‌کنند

that's very popular at the moment crop tops these  are short tops that finish under your torso and  

که در حال حاضر بسیار محبوب است.

they show your midriff or your stomach as i  said before shirts in british english refer to  

رجوع کنید به

tops with buttons down the front and a collar and  usually cuffs we also have blouses these are like  

تاپ‌هایی با دکمه‌هایی در جلو و یقه و معمولاً سرآستین‌هایی که ما نیز بلوز داریم، اینها مانند

feminine shirts they're normally more loose  fitting they don't necessarily have the collar  

پیراهن‌های زنانه هستند و معمولاً گشادتر هستند. آنها لزوماً یقه ندارند

and they're considered to be more smart and formal  cuffs are the end parts of shirts and to seal them  

و به نظر می‌رسند که هوشمندتر و رسمی‌تر هستند. سرآستین‌ها قسمت انتهایی پیراهن‌ها هستند و برای مهر و موم کردن

we i don't know why i pinched myself just there to  close them we use cufflinks cufflinks that's the  

آن‌ها، نمی‌دانم چرا خودم را روی آن فشار دادم تا ببندم، ما از دکمه سرآستین استفاده می‌کنیم

accessory that many men receive on their birthdays  let's talk about the tops that keep you warm  

اکسسوری که بسیاری از مردان در روز تولد خود دریافت می‌کنند بیایید در مورد تاپ‌هایی صحبت کنیم که شما را گرم نگه

in british english we have jumpers  and in american english they call them  

می‌دارند   در انگلیسی انگلیسی ما جامپر داریم و در انگلیسی آمریکایی آنها را

sweaters if you said to a british person can  i borrow a sweater i think we would understand  

ژاکت می‌نامند اگر به یک انگلیسی بگویید می‌توانم یک ژاکت قرض بگیرم فکر می‌کنم

you but we might think maybe you're looking for  sportswear we do have sweatshirts which are like  

شما را درک می‌کنیم. اما ممکن است فکر کنیم شاید شما به دنبال لباس‌های ورزشی هستید، ما سوئیشرت‌هایی داریم که مانند

hoodies but with no hood and generally no  pocket on the front they're normally cotton  

هودی هستند، اما بدون کاپوت و معمولاً بدون جیب در جلو، معمولاً نخی هستند

with tight sleeves hoodies have a hood and a  pocket at the front we also have jumpers or  

با آستین‌های تنگ. جامپر یا

knitwear there's lots of different styles cable  knit or chunky knit my fiance will loves a cable  

لباس بافتنی داشته باشید، سبک‌های مختلف زیادی وجود دارد.

knit jumper we also have fair isle print which  have that christmassy design around the neck  

striped or stripey and also cardigans which  are divided down the middle and are closed  

d یا راه راه و همچنین ژاکت‌های پشمی که از وسط تقسیم شده‌اند و با دکمه‌ها بسته می‌شوند،

with buttons now let's talk about some casual  jackets as well we have a biker or leather  

حالا اجازه دهید در مورد برخی از کاپشن‌های غیررسمی صحبت کنیم، همچنین ما یک ژاکت دوچرخه‌سواری یا چرمی داریم

jacket made out of leather denim jackets  bomber or military jackets and baseball or  

که از کت‌های جین چرمی، کت‌های نظامی و بیسبال یا

varsity jackets and these are an american style  jacket but they became very popular in the uk  

کت‌های دانشگاهی و این‌ها ساخته شده است. یک ژاکت به سبک آمریکایی هستند اما در بریتانیا بسیار محبوب شدند

and they are what college students tend to wear we  also have formal jackets a blazer is a more casual  

و این همان چیزی است که دانشجویان تمایل دارند بپوشند همچنین ژاکت‌های رسمی داریم یک کت بلیزر یک

less tailored formal jacket we have a tailored  jacket which is very close fitting a dinner jacket  

ژاکت رسمی غیر رسمی‌تر   ژاکت رسمی کمتر دوخت است، ما یک ژاکت داریم که بسیار به یک کت شام نزدیک است.

which has satin on the lapels they are the parts  that are folded back on a formal jacket we can  

که روی یقه‌ها ساتن دارند، قسمت‌هایی هستند که روی یک کاپشن رسمی تا می‌شوند،

have jackets and coats that are single-breasted  with one row of buttons or double-breasted  

می‌توانیم کاپشن‌ها و مانتوهایی داشته باشیم که تک‌تنه با یک ردیف دکمه یا دوتایی

with two rows of buttons we also have a morning  coat jacket which has long tails at the back  

با دو ردیف دکمه، ما یک کت صبحگاهی هم داریم. که دم‌های بلندی در پشت دارد

let's talk briefly about the different styles of  coats we have a trench coat often found in beige  

اجازه دهید به طور خلاصه در مورد سبک‌های مختلف  مانتوها صحبت کنیم، ما یک کت ترنچ داریم که اغلب به رنگ بژ یافت می‌شود

usually tied at the waist very burberry duffel  coats which are closed using those special  

معمولاً در کمر بسته می‌شود. ال کت‌هایی که با استفاده از بست‌های چوبی مخصوص بسته می‌شوند،

wooden fasteners parker jackets and rain jackets  a ski jacket a very puffy one for cold weather  

کت‌های پارکر و کت‌های بارانی، کاپشن اسکی بسیار پف‌دار برای هوای سرد،

we also have a shooting coat which is used for  british country sports and an overcoat as well  

ما همچنین یک کت تیراندازی داریم که برای ورزش‌های کانتری بریتانیایی استفاده می‌شود و همچنین از

on colder evenings women in particular may choose  to wear a poncho which is like a blanket that goes  

مانتو در شب‌های سردتر مخصوصاً خانم‌ها استفاده می‌کنند. انتخاب کنید پانچو بپوشید که مانند پتویی است

all the way around it has no sleeves a shawl  a big scarf that you can wrap around or a wrap  

که دور تا دور آن را می‌چرخانید، بدون آستین، شال یک روسری بزرگ که می‌توانید دور آن بپیچید یا یک روسری بپوشید،

as well those are alternatives to coats let's move  on to the bottom half of your body now we have  

همچنین اینها جایگزین‌های کت هستند، بیایید به نیمه پایین تنه‌تان برویم. اکنون ما

jeans and we have so many different types of jeans  we can have high-rise mid-rise or low-rise they  

شلوار جین داریم و انواع مختلفی از شلوارهای جین داریم  که می‌توانیم بلند قد یا بلند داشته باشیم. آنها

can also be called high-waisted jeans low-waisted  jeans we can have skinny jeans straight leg jeans  

را می‌توان شلوار جین با کمر بلند با کمر کم نامید.

bootleg jeans which go out under the knee  flared jeans as well and mom jeans which are  

همینطور شلوار جین گشاد زیر زانو بیرون بروید و شلوار جین مادری که

very popular now you can also have jeggings  which are a cross between jeans and leggings  

اکنون بسیار پرطرفدار است، می‌توانید جین‌هایی هم داشته باشید که تلاقی بین شلوار جین و ساق است.

they normally have fake pockets and i'm really  glad that they're not that popular anymore because  

دیگر محبوب نیست زیرا

i didn't like them we have leggings which can  be high-waisted or regular we have joggers in  

من آنها را دوست نداشتم، ما شلوارهای شلواری داریم که می‌تواند کمر بلند یا معمولی باشد، ما دویدن به

british english or sweatpants in american english  they are meant to be for athletic wear but now  

انگلیسی انگلیسی یا شلوار ورزشی به انگلیسی آمریکایی داریم  که برای لباس‌های ورزشی استفاده می‌شوند، اما اکنون

athletic wear is everyday wear and sometimes  formal wear athleisure i think they call it harem  

لباس‌های ورزشی، پوشیدن روزمره هستند و گاهی اوقات لباس رسمی ورزشی فکر می‌کنم به آن

pants which are very loose fitting they've got  a very low crotch which is the piece of material  

شلوار حرمسرا می‌گویند که بسیار گشاد است، آنها دارای یک فاق بسیار کم هستند که قسمتی از مواد

between your legs wide leg trousers they're  becoming more and more fashionable we also have  

بین پاهای شماست.

corduroy trousers which are made of a specific  material corduroy cargo pants or cargo trousers  

ساخته شده از یک شلوار باری یا شلوار باری با مواد خاص

these are sort of military inspired they're  baggier chinos these are cotton trousers often  

اینها به نوعی با الهام از ارتش ساخته شده‌اند، آنها چینی‌های گشادتر هستند، این شلوارهای نخی هستند که اغلب

found in beige shorts which of course are shorter  trousers or if you want really tiny shorts you  

در شورت‌های بژ یافت می‌شوند که البته شلوار کوتاه‌تری هستند یا اگر می‌خواهید شورت‌های خیلی ریز می‌خواهید

can have short shorts in british english or hot  pants in american english we also have skirts  

می‌توانید شورت کوتاه داشته باشید. انگلیسی بریتانیایی یا شلوار داغ به انگلیسی آمریکایی ما دامن

there are lots of different styles starting with  length we have mini midi maxi mini's really short  

هم داریم   استایل‌های مختلف زیادی وجود دارد که با طول شروع می‌شود ما مینی میدی ماکسی مینی واقعی داریم خیلی کوتاه

midi's at your knee maxi is down to the ground  skirts can be pleated meaning they have ironed  

میدی‌های ماکسی روی زانو تا زمین است دامن‌ها می‌توانند چین‌دار باشند، به این معنی که آنها

folds of material they can be skater skirts  which mean they go out like an ice skater  

تا‌هایی از مواد اتو کرده باشند، می‌توانند دامن‌های اسکیت‌باز باشند که به این معنی است که مانند یک اسکیت‌باز روی یخ بیرون می‌روند

we also have tulip skirts which mean they come in  like a tulip trumpet skirts go out at the bottom  

ما همچنین دامن‌های لاله‌ای داریم که به این معنی است که مانند یک لاله داخل می‌شوند. دامن‌های شیپور از پایین بیرون می‌آیند

like a trumpet this is all very logical we have  tiered skirts also called rara skirts they've got  

مانند شیپور، همه اینها بسیار منطقی است، ما دامن‌های طبقه‌بندی را داریم که به آن دامن‌های رارا نیز می‌گویند.

lots of different layers of material coming  off and my favorite a pencil skirt which is  

لایه‌های مختلفی از مواد بیرون می‌آیند  و دامن مدادی مورد علاقه من است که

just a figure-hugging skirt that normally goes  mid-thigh to the knee we have lots of different  

فقط یک دامن در آغوش کشیده است. معمولاً از وسط ران تا زانو می‌رود، ما

types of dresses as well that go over your full  body but one thing i want to mention before  

انواع مختلفی از لباس‌ها را نیز داریم که روی تمام بدن شما می‌پوشند، اما یکی از مواردی که می‌خواهم قبل از آن به آن اشاره

is a jumpsuit so this is a full body outfit  that has trousers as opposed to a skirt  

کنم، یک کت و شلوار است، بنابراین این یک لباس کامل است که دارای شلوار به جای دامن است.

these are usually full length if you want your  top attached your shorts this is normally called  

اینها معمولاً تمام قد هستند، اگر بخواهید تاپتان شلوارکتان را بچسبانید، این معمولاً

a playsuit in british english or it's called a  romper in american english cute short very summery  

در انگلیسی بریتانیایی لباس بازی نامیده می‌شود یا در انگلیسی آمریکایی لباس‌های گلدار تابستانی زیبا و ناز

floral dresses are called tea dresses in british  english or sundresses in american english but  

، چای نامیده می‌شود. لباس‌هایی به انگلیسی انگلیسی یا سارافون‌ها به انگلیسی آمریکایی اما   لباس‌های

there's a lot of crossover we have fit and flare  dresses which are tight at the top and then go out  

متقاطع زیادی وجود دارد که ما لباس‌های متناسب و گشاد داریم که در بالا تنگ هستند و سپس بیرون می‌روند

for the skirt wrap dresses which are wrapped  around you and tied with a bow maxi dresses they  

برای لباس‌های دامن که دور شما پیچیده می‌شوند و با یک پاپیون می‌بندند

go all the way down to the floor ball gowns  these are very formal dresses usually worn  

. تا لباس‌های مجلسی روی زمین، اینها لباس‌های بسیار رسمی هستند که معمولاً

for evening events peplum dresses they were  a big fashion weren't they they are normally  

برای مراسم شب پوشیده

tight but have a bit at the waist that flares out  bodycon dresses and pencil dresses are usually  

می‌شوند. معمولاً

very figure-hugging and tight let's move on to  shoes we normally talk about our flats or our  

خیلی خوش فرم و تنگ، بیایید به کفش‌هایی برویم که معمولاً در مورد کفش‌های تخت یا پاشنه‌مان صحبت می‌کنیم،

heels so obviously flat shoes have no heels  and heels elevate your heel off the ground  

بنابراین بدیهی است که کفش‌های تخت پاشنه ندارند و پاشنه‌ها پاشنه شما را از زمین بلند

ballet flats are of course inspired by ballet  dancers kitten heels have a tiny little thin  

می‌کنند   کفش‌های باله البته از رقصندگان باله الهام گرفته شده‌اند.

heel tall version of that is called  stiletto heels that's with a really  

مدل پاشنه بلند کمی نازک که به آن پاشنه‌های رکابی می‌گویند که دارای پاشنه‌ای واقعاً

thin pointy heel that is really difficult to  walk on platform heels have a thick platform  

نازک است که راه رفتن روی پلت‌فرم واقعاً دشوار است.

under the toes wedges have no individual heel it's  just all one block at the bottom and we also have  

گوه‌های زیر انگشتان پاشنه ندارند، فقط یک بلوک در پایین هستند و همچنین

court shoes and pumps which are sort of lower  heels when we talk about flatter shoes we have  

کفش‌های مخصوص مجلسی و پمپ‌هایی داریم که به نوعی پاشنه‌های پایین‌تری دارند، وقتی در مورد کفش‌های صاف‌تر صحبت می‌کنیم،

trainers in the uk or sneakers in american  english again there's lots of crossover now  

در بریتانیا کفش‌های ورزشی داریم یا دوباره کفش‌های کتانی به انگلیسی آمریکایی داریم. چکمه‌های متقاطع در حال حاضر

boots these cover your entire foot sandals these  are strappy shoes that you wear in summer and  

این چکمه‌ها کل صندل‌های پای شما را می‌پوشانند، این کفش‌های بنددار هستند که در تابستان

flip-flops these are also known as thongs  these are very minimal rubber shoes that  

می‌پوشید و   دمپایی اینها به عنوان بند انگشت نیز شناخته می‌شوند.

you can wear in the summer and normally at the  beach we have loafers we also have boat shoes  

ما همچنین کفش‌های قایق داریم

chelsea boots and brogues finally let's touch on  accessories of course we'd be nothing without our  

چکمه‌های chelsea و brogues بالاخره بیایید  اکسسوری‌ها را لمس کنیم، البته بدون عینک آفتابی ما هیچ چیز دیگری

sunglasses we can also call them sunnies for short  or shades we also wear watches scarves gloves  

نیستیم، همچنین می‌توانیم آن‌ها را به اختصار آفتابی بنامیم یا سایه‌های رنگی، ما همچنین ساعت می‌پوشیم روسری دستکش

a handbag handbags or just bags in general i have  heard people refer to mail handbags as man bags  

یک کیف دستی یا به طور کلی کیف دارم. شنیده‌ایم که مردم از کیف‌های پستی به عنوان کیف مردانه یاد

i'm not sure if that's really a thing why would  they not just call it a bag we can also carry  

می‌کنند   من مطمئن نیستم که آیا این واقعاً چیزی است که چرا آنها آن را کیفی نمی‌دانند که ما می‌توانیم یک چتر و یک کیف مهم را نیز حمل کنیم.

an umbrella and one important thing to note is  neckwear especially in menswear we can have a tie  

نکته قابل توجه این است که یقه مخصوصاً در لباس‌های مردانه، می‌توانیم کراوات

or a cravat that's a different that's like sort  of a silk scarf that you wear in place of a tie if  

یا کراوات متفاوت داشته باشیم که شبیه به یک روسری ابریشمی است که به جای کراوات می‌پوشید، اگر

you want a bow it's a bow tie we also have loads  and loads and loads of different types of hats  

پاپیون می‌خواهید، این یک کراوات است، ما هم بار و بار داریم و انواع مختلفی از

a hat with a peek is called a cap you can have  a visor which just goes around here there's  

کلاه‌ها   کلاهی با یک سرچشمه به آن کلاه می‌گویند که می‌توانید داشته باشید یک گیره که فقط در اینجا

nothing at the top a beret is french inspired  of course a panama hat very nice for holidays  

می‌چرخد   چیزی بالای سر کلاه الهام گرفته از فرانسه نیست البته یک کلاه پاناما بسیار زیبا برای تعطیلات

we also have fedoras i know there are very mixed  views on fedoras in the internet community top  

ما همچنین فدورا داریم که می‌شناسم نظرات بسیار متفاوتی در مورد فدوراها در جامعه اینترنتی وجود دارد

hats which are very tall my fiance wears a top  hat once a year at the races and i can never  

کلاه‌های برتر که بسیار قد بلند هستند نامزد من سالی یک بار در مسابقات از کلاه بالایی استفاده می‌کند و من هرگز نمی‌توانم

take him seriously when he's wearing it it looks  too ridiculous because he's already six foot six  

او را جدی بگیرم وقتی او آن را به سر می‌گذارد، خیلی مضحک به نظر می‌رسد زیرا او قبلاً شش فوت شش دارد.

which is nearly two meters it's 198. um and so  to have a top hat on as well it's just too much  

که نزدیک به دو متر است 198. اوم و بنابراین برای داشتن کلاه بالا هم زیاد است

when we go to weddings sometimes especially women  will wear a little decoration it's not quite a hat  

وقتی به عروسی می رویم گاهی اوقات مخصوصاً خانم ها کمی تزئین می کنند که کاملاً کلاه

but it's an accessory on their head we call this  a fascinator because it just fascinates everyone  

نیست   اما ما به آن می گوییم اکسسوری روی سر آنهاست. این یک جذاب است زیرا فقط همه را مجذوب می‌کند

we also have a beanie hat or a woolly hat which  is knitted and if it has a pom-pom on it we call  

ما همچنین یک کلاه حبوبات یا کلاه پشمی داریم که بافتنی است و اگر روی آن پوم پوم باشد، به آن می‌گوییم

it a bobble hat so cute right that is it for  today's lesson i hope you learned something  

کلاه بوبل خیلی بامزه است که برای درس امروز است، امیدوارم یاد گرفته باشید. چیزی

i have thrown a lot of vocabulary at you if  you'd like to improve your listening skills  

اگر می‌خواهید مهارت‌های شنیداری

and your vocabulary skills even further then you  can try looking at my vlogging channel where i  

و مهارت‌های واژگان خود را حتی بیشتر بهبود ببخشید، من واژگان زیادی برای شما پرتاب کرده‌ام، می‌توانید به کانال وبلاگ نویسی من نگاه کنید، جایی که

vlog my life here in the english countryside  every vlog is fully subtitled so you can use  

من  زندگی خود را اینجا در حومه انگلیسی وبلاگ می‌نویسم  هر وبلاگ کاملاً زیرنویس است. بنابراین می‌توانید از

it as a language learning tool that is lucy  bella on youtube don't forget to connect with  

آن به‌عنوان یک ابزار یادگیری زبان استفاده کنید که lucy bella در یوتیوب است، فراموش نکنید که

me on my social media i've got my instagram lucy  and my website englishwithlucy.co.uk where i have  

با من در رسانه‌های اجتماعی ارتباط برقرار

a handmade pronunciation tool where you can  click on any phoneme and hear me pronounce it  

کنید. جایی که می‌توانید روی هر واجی کلیک کنید و تلفظ آن را بشنوید.

e no air it's a lot of fun and i had a lot of fun  making it i will see you soon for another lesson

you