Master 15 Advanced English (C1) Words with 'il-', 'ir-', and 'in-' Prefixes!

Do you ever feel like your English is good?

آیا تا به حال احساس می کنید که انگلیسی شما خوب است؟

but not great, like you're stuck in a loop using the same

اما عالی نیست، مثل اینکه در یک حلقه گیر کرده اید و

old words over and over again.

بارها و بارها از همان کلمات قدیمی استفاده می کنید.

Imagine being able to express yourself more clearly,

تصور کنید که بتوانید خود را واضح تر،

confidently, and impressively, without even breaking a sweat.

مطمئن تر و تاثیرگذارتر بیان کنید، بدون اینکه حتی عرق کنید.

Well, I've got a simple trick to help you to boost your vocabulary Instantly,

خوب، من یک ترفند ساده دارم که به شما کمک می کند فورا دایره لغات خود را تقویت کنید،

three little prefixes that will unlock a whole new level of advanced words.

سه پیشوند کوچک که سطح کاملا جدیدی از کلمات پیشرفته را باز می کند.

I L, I R, and I N.

I L، I R، و I N.

These prefixes might look tricky, but guess what?

این پیشوندها ممکن است مشکل به نظر برسند ، اما حدس بزنید چیست؟

They all mean one thing.

همه آنها یک معنی دارند.

Not.

نه.

And once you know them, You'll feel like a language wizard, throwing out

و هنگامی که آنها را بشناسید، مانند یک جادوگر زبان احساس خواهید کرد که

powerful C1 level words like a pro.

کلمات قدرتمند سطح C1 را مانند یک حرفه ای بیرون می اندازد.

So by the end of this video, you'll have 15 new words in your toolkit,

بنابراین تا پایان این ویدیو، 15 کلمه جدید در جعبه ابزار خود خواهید داشت،

plus a free download to make them all stick into your memory like magic.

به علاوه یک دانلود رایگان تا همه آنها مانند جادو در حافظه شما بمانند.

Are you ready to level up your English?

آیا برای ارتقای سطح زبان انگلیسی خود آماده اید؟

Let's dive in.

بیایید شیرجه بزنیم.

First up, we've got I L.

اول، ما I L را داریم.

These words are all about things that aren't what they should be.

Let's start with illegible.

بیایید با ناخوانا شروع کنیم.

It basically means I can't read this.

اساساً به این معنی است که من نمی توانم این را بخوانم.

So you know when someone writes something and you cannot read it because it looks

بنابراین می دانید وقتی کسی چیزی می نویسد و شما نمی توانید آن را بخوانید زیرا به نظر می رسد

like a three year old scribbled on a page?

یک کودک سه ساله روی صفحه خط زده است؟

Yep, that's illegible.

بله، ناخوانا است.

Ugh, I tried to read his note, but his handwriting was so illegible, I

اوه، سعی کردم یادداشتش را بخوانم، اما دست خطش آنقدر ناخوانا بود که

thought it was written in hieroglyphics.

فکر کردم با خط هیروگلیف نوشته شده است.

Illogical.

غیر منطقی

This makes no sense.

این هیچ معنایی ندارد.

Have you ever heard an argument from someone that sounds so

آیا تا به حال بحثی از کسی شنیده اید که خیلی عجیب به نظر برسد

bizarre, you think, wait, what?

، فکر می کنید، صبر کنید، چه؟ به

That's because it's illogical.

این دلیل که غیر منطقی است. از

It doesn't follow the rules of reason.

قواعد عقل پیروی نمی کند. اینکه

Saying you don't need a coat because it's only minus five degrees

می گویید نیازی به کت ندارید چون بیرون منهای پنج درجه است

outside is completely illogical.

کاملا غیر منطقی است.

Unless you're a penguin.

مگر اینکه پنگوئن باشی

Illegitimate.

نامشروع.

Basically, not official.

اصولاً رسمی نیست.

Illegitimate.

نامشروع.

This one sounds serious, and it is.

این یکی جدی به نظر می رسد و همینطور است.

Something illegitimate is unauthorised and not recognised by the law.

چیز نامشروع غیرمجاز است و توسط قانون به رسمیت شناخته نمی شود.

The illegitimate king tried to take over the throne, but everybody knew

پادشاه نامشروع سعی کرد تاج و تخت را تصاحب کند، اما همه می دانستند که

he had no right to wear the crown.

او حق ندارد تاج را بر سر بگذارد.

So, let's recap our I L words.

بنابراین، بیایید کلمات I L خود را خلاصه کنیم.

We had illegible, can't read that.

ما ناخوانا داشتیم، نمی توانم آن را بخوانم.

Illogical, makes no sense.

غیر منطقی، بی معنی است.

Illegitimate.

نامشروع.

Not official.

رسمی نیست

So let's now move over to I R.

پس بیایید اکنون به I R برویم.

Now these words will give you the power to describe things that just don't fit,

اکنون این کلمات به شما این قدرت را می دهند که چیزهایی را توصیف کنید که مناسب نیستند،

or worse, they make no sense at all.

یا بدتر از آن، اصلاً معنی ندارند.

Irrelevant.

بی ربط

Who cares?

چه کسی اهمیت می دهد؟

Have you ever been in a conversation where someone brings up something

آیا تا به حال در مکالمه ای بوده اید که شخصی چیزی را مطرح کند

that has nothing to do with the topic you're discussing?

که ربطی به موضوع مورد بحث شما نداشته باشد؟

That's when you can pull out Irrelevant.

آن وقت است که می توانید Irrelevant را بیرون بکشید.

We were talking about movies and then he started talking about pizza.

داشتیم راجع به فیلم صحبت می کردیم و بعد شروع کرد به صحبت در مورد پیتزا.

How irrelevant was that?

چقدر بی ربط بود مقاومت

Irresistible.

ناپذیر

You can't say no.

شما نمی توانید نه بگویید.

We all know this one.

همه ما این یکی را می دانیم.

Something irresistible is so attractive or desirable that you just have to have it.

چیزی غیرقابل مقاومت آنقدر جذاب یا خواستنی است که فقط باید آن را داشته باشید.

The smell of freshly baked cookies was irresistible.

بوی شیرینی های تازه پخته شده غیر قابل مقاومت بود.

I ate five before dinner.

من پنج تا قبل از شام خوردم.

Hey Anna, can you give me an example sentence using the word irresistible?

هی آنا، می‌توانی با استفاده از کلمه irresistible یک جمله مثال بزنی؟

Of course, here's a sentence.

البته این یک جمله است.

The puppy's big eyes made it absolutely irresistible.

چشمان درشت توله سگ آن را کاملا غیرقابل مقاومت کرده بود. به نظر

What kind of things do you think are irresistible?

شما چه نوع چیزهایی غیرقابل مقاومت هستند؟

That's great.

این عالی است.

Can I use irresistible to talk about food?

آیا می توانم از irresistible برای صحبت در مورد غذا استفاده کنم؟

Absolutely.

کاملا.

You can say something like, The chocolate cake was irresistible.

می توانید چیزی شبیه این بگویید، کیک شکلاتی مقاومت ناپذیر بود.

Do you have a favourite food that you find irresistible?

آیا غذای مورد علاقه ای دارید که به نظر شما غیر قابل مقاومت است؟

Now before I continue, let me tell you about an app that many users find Back

اکنون قبل از اینکه ادامه دهم، اجازه دهید در مورد برنامه‌ای که بسیاری از کاربران آن را

in the spring, I told you about my collaboration with teacher AI, giving

در بهار پیدا کردند به شما بگویم، من در مورد همکاری خود با معلم هوش مصنوعی به شما گفتم که به

you the opportunity to get unlimited speaking practice with my clone.

شما این فرصت را می‌دهد که تمرین صحبت کردن نامحدودی را با کلون من انجام دهید.

Since that announcement, the team have completely rebuilt the platform from

از آن زمان تا کنون، تیم به طور کامل پلتفرم را از ابتدا بازسازی کرده

scratch and now have launched a brand new much improved iOS and Android app.

و اکنون یک اپلیکیشن جدید و بسیار بهبود یافته برای iOS و اندروید راه اندازی کرده است.

This app is perfect for you if you need more speaking practice.

اگر به تمرین صحبت کردن بیشتری نیاز دارید، این برنامه برای شما مناسب است .

Anna, tell me in your own words how you can help me to learn English.

آنا از زبان خودت بگو چگونه می توانی در یادگیری زبان انگلیسی به من کمک کنی.

I can help you learn English by having fun conversations, correcting

من می توانم با گفتگوهای سرگرم کننده، تصحیح

your mistakes, and giving you games and exercises to practice.

اشتباهات و دادن بازی ها و تمرین هایی به شما کمک کنم تا انگلیسی را یاد بگیرید.

We can talk about topics you enjoy and I'll provide examples and explanations

ما می توانیم در مورد موضوعاتی که شما از آن لذت می برید صحبت کنیم و من مثال ها و توضیحاتی را

to help you understand better.

برای کمک به درک بهتر شما ارائه خواهم کرد.

What specific areas do you want to focus on in your English learning?

در یادگیری زبان انگلیسی خود می خواهید روی چه زمینه های خاصی تمرکز کنید؟

If you want to increase your speaking confidence, if you don't have time

اگر می خواهید اعتماد به نفس صحبت کردن خود را افزایش دهید ، اگر

for regular lessons, or if you can't afford one to one lessons, there

برای درس های معمولی وقت ندارید، یا اگر نمی توانید هزینه یک تا یک درس را بپردازید،

are 25 languages available for you to practice with myClone or that of

25 زبان برای تمرین با myClone یا

many other popular language teachers.

بسیاری از زبان های محبوب دیگر در دسترس شماست. معلمان

Your teacher can speak your target language and your native

معلم شما می تواند همزمان به زبان مقصد و زبان مادری شما صحبت کند

language at the same time.

.

Your progress will be tracked in the app and you can easily translate

پیشرفت شما در برنامه ردیابی می شود و می توانید به راحتی

any word with the click of a button and save them for later review.

هر کلمه ای را با کلیک یک دکمه ترجمه کرده و برای بررسی بعدی ذخیره کنید.

You can also customise it to suit your pace and preferences.

همچنین می توانید آن را مطابق با سرعت و ترجیحات خود سفارشی کنید.

Click on the link in the description to learn more.

برای کسب اطلاعات بیشتر روی لینک موجود در توضیحات کلیک کنید.

Now back to the lesson.

حالا برگردیم به درس.

Irresponsible.

بی مسئولیت

not taking care.

مراقبت نکردن

If someone doesn't act like a grown up when they need to, then

اگر کسی در مواقعی که نیاز دارد مانند یک بزرگسال رفتار نکند، پس

they're being irresponsible.

بی مسئولیت است.

Think of it as the opposite of being responsible.

به آن به عنوان مخالف مسئولیت پذیری فکر کنید.

Leaving the front door open when you have three kittens is completely irresponsible.

باز گذاشتن درب ورودی وقتی سه بچه گربه دارید کاملا غیرمسئولانه است.

Irrepairable.

غیر قابل تعمیر قابل

Can't be fixed.

رفع نیست

Some things once broken can't be fixed.

بعضی چیزها یک بار خراب نمی شوند.

Like my last phone.

مثل آخرین گوشیم

It was irreparable after I dropped it in the pool.

بعد از اینکه آن را در استخر انداختم غیر قابل جبران بود.

The damage to the antique vase was irreparable.

آسیب به گلدان عتیقه جبران ناپذیر بود.

Oops.

اوه

Irrational.

غیر منطقی

It makes no sense.

معنی ندارد.

Some decisions are just completely irrational.

برخی از تصمیمات کاملا غیر منطقی هستند.

Like, wearing flip flops in a snowstorm.

مانند پوشیدن دمپایی در طوفان برفی.

Her fear of squirrels was completely irrational.

ترس او از سنجاب ها کاملا غیر منطقی بود.

But we all have our quirks.

اما همه ما خصوصیات خود را داریم.

So, that was our words starting with IR.

بنابراین، این حرف ما بود که با IR شروع می شد.

Let's do a quick recap.

بیایید یک جمع بندی سریع انجام دهیم.

We had irrelevant, meaning who cares, it's not related.

بی ربط داشتیم یعنی کی اهمیت میده ربطی نداره.

We had irresistible.

ما غیر قابل مقاومت بود.

You just can't say no to something that is irresistible.

شما فقط نمی توانید به چیزی که مقاومت ناپذیر است نه بگویید.

Irresponsible.

بی مسئولیت

That means you're not taking care as you should be.

این بدان معناست که شما آنطور که باید مراقبت نمی کنید.

Irreparable.

It can't be fixed.

غیر قابل جبران

نمیشه درستش کرد

Irrational.

غیر منطقی

It makes no sense.

معنی ندارد.

So now we're into the I N words.

بنابراین اکنون وارد کلمات I N شده ایم.

They help us to describe things that are just not how they should be.

آنها به ما کمک می کنند تا چیزهایی را توصیف کنیم که آنطور که باید باشند نیستند.

Let's break them down.

بیایید آنها را تجزیه کنیم.

Inadequate.

ناکافی است.

It's not enough.

کافی نیست.

If something doesn't meet the need, then it's inadequate.

اگر چیزی پاسخگوی نیاز نباشد، ناکافی است.

Like trying to fill a swimming pool with a teaspoon.

مانند تلاش برای پر کردن استخر با یک قاشق چایخوری.

Oh, this tiny chair is inadequate for my giant dog.

اوه، این صندلی کوچک برای سگ غول پیکر من ناکافی است.

Inaccessible.

غیر قابل دسترس

It can't be reached.

نمی توان به آن رسید.

If something is hard to get to or impossible to access, it's inaccessible.

اگر دسترسی به چیزی سخت باشد یا دسترسی به آن غیرممکن باشد، غیرقابل دسترس است.

Like that one coin that slips out of your pocket and down the back of the sofa.

مثل آن سکه ای که از جیب شما بیرون می زند و از پشت مبل پایین می آید.

It's inaccessible.

غیر قابل دسترس است.

The Wi Fi signal is completely inaccessible in the mountains.

سیگنال وای فای در کوهستان کاملا غیر قابل دسترس است.

I guess I'll just enjoy nature.

فکر کنم فقط از طبیعت لذت ببرم

Inaccurate, not correct.

نادرست، صحیح نیست.

We all make mistakes, right?

همه ما اشتباه می کنیم، درست است؟

If something is wrong, or not quite right, we call it inaccurate.

اگر چیزی اشتباه باشد یا کاملاً درست نباشد، آن را نادرست می‌دانیم.

His guess about my age was inaccurate.

حدس او در مورد سن من نادرست بود.

By ten years!

تا ده سال!

Incapable.

ناتوان

Can't do it.

نمی تواند آن را انجام دهد.

Sometimes we all feel incapable, like trying to learn a new skill, but don't

گاهی اوقات همه ما احساس ناتوانی می کنیم، مانند تلاش برای یادگیری یک مهارت جدید، اما

worry, it's all part of the process.

نگران نباشید، همه اینها بخشی از فرآیند است.

I am incapable of saying no to free pizza.

من نمی توانم به پیتزای رایگان نه بگویم.

Incomparable.

The best.

غیر قابل مقایسه

بهترین.

When something is so amazing that nothing else compares, it's incomparable.

وقتی چیزی آنقدر شگفت انگیز است که هیچ چیز دیگری قابل مقایسه نیست، غیرقابل مقایسه است.

Her kindness is incomparable.

مهربانی او قابل مقایسه نیست.

There's really no one like her.

واقعا هیچکس مثل او نیست

Incompatible.

ناسازگار.

Doesn't work together.

با هم کار نمیکنه

When things just don't work well together, they're incompatible.

وقتی همه چیز با هم خوب کار نمی کند، ناسازگار هستند.

Like oil and water.

مثل روغن و آب.

My new phone and my old charger were incompatible.

گوشی جدید و شارژر قدیمی من ناسازگار بودند.

Oh, technology!

آه، تکنولوژی!

Inconceivable.

غیر قابل تصور

Impossible to imagine.

تصورش غیر ممکنه

This is a fun one.

این یک سرگرمی است.

Inconceivable is used when something is so wild you can't even imagine it happening.

غیرقابل تصور زمانی استفاده می شود که چیزی آنقدر وحشی است که حتی نمی توانید تصور کنید که اتفاق می افتد.

It's inconceivable to think that we once lived without the internet.

تصور اینکه زمانی بدون اینترنت زندگی می کردیم غیرقابل تصور است.

How did we survive?

چگونه زنده ماندیم؟

Alright, let's recap those I N words.

خوب، بیایید آن کلمات I N را خلاصه کنیم.

Inadequate.

ناکافی است.

Not enough.

کافی نیست.

Inaccessible.

غیر قابل دسترس

It can't be reached.

نمی توان به آن رسید.

Inaccurate.

نادرست

Not correct.

درست نیست.

Incapable.

ناتوان

Can't do it.

نمی تواند آن را انجام دهد.

Incomparable.

غیر قابل مقایسه

The best incompatible doesn't work together, inconceivable,

بهترین ناسازگار با هم کار نمی کند، غیرقابل تصور،

impossible to imagine.

غیر ممکن است تصور شود.

And there you have it.

و شما آن را دارید.

15 powerful advanced words with ILIR and IN that will

15 کلمه پیشرفته قدرتمند با ILIR و IN که

boost your English vocabulary.

دایره لغات انگلیسی شما را تقویت می کند.

Don't forget your lesson notes and check out the teacher AI app.

یادداشت های درسی خود را فراموش نکنید و برنامه هوش مصنوعی معلم را بررسی کنید.

I hope you found this lesson helpful, and I'll see you in the next video.

امیدوارم این درس برای شما مفید بوده باشد و شما را در ویدیوی بعدی می بینم.