Improve Your English Vocabulary - Stop Saying Very - 50 Alternative Words

The word ‘very’ is used to  emphasise or exaggerate an  

کلمه "بسیار" برای تأکید یا اغراق یک

adjective but it’s often overused  and can become very boring. Listen:

صفت استفاده می شود، اما اغلب بیش از حد از آن استفاده می شود و می تواند بسیار خسته کننده شود. گوش کنید:

Person 1: What’s your new boyfriend like? 

شخص 1: دوست پسر جدید شما چگونه است؟

Person 2: He’s very nice and very handsome  and very kind and very sweet and very clever  

شخص 2: او بسیار خوب و بسیار خوش تیپ و بسیار مهربان و بسیار شیرین و بسیار باهوش

and very tall and very interesting  and very creative and very perfect.

و بسیار قد بلند و بسیار جالب و بسیار خلاق و بسیار عالی است.

Instead of using very all the time you  could show off your vocabulary with more  

به‌جای استفاده مداوم، می‌توانید دایره لغات خود را با

precise adjectives. Right now, I’m going to  give you 50 incredibly useful adjectives,  

صفت‌های دقیق‌تر نشان دهید. در حال حاضر، 50 صفت فوق‌العاده مفید را به شما می‌دهم،

so grab your notebook and pen, LIKE  and subscribe, and let’s get started.

پس نوت‌بوک و خودکار خود را بردارید، لایک کنید و مشترک شوید، و بیایید شروع کنیم.

1. Instead of saying ‘very accurate’, try ‘exact’.  
‘Exact’ means ‘precise’ or ‘not approximated’.  

1. به جای گفتن «بسیار دقیق»، «دقیق» را امتحان کنید. "دقیق" به معنای "دقیق" یا "تقریبی" نیست.


“Scientists must be exact in their work.”
 2. Instead of saying ‘very afraid’,  

"دانشمندان باید در کار خود دقیق باشند." 2. به جای گفتن «خیلی ترسیده»،

try ‘terrified’. 
To be ‘terrified’  means to feel extreme fear. 
“My  

«ترسناک» را امتحان کنید. "ترس" بودن به معنای احساس ترس شدید است. "

mother is terrified of mice, and so am I.”
 3. Instead of saying ‘very angry’, try ‘furious’.  

مادرم از موش ها می ترسد و من هم همینطور." 3. به جای گفتن «خیلی عصبانی»، «عصبانی» را امتحان کنید.


“My manager was furious when I  arrived late for work this morning.”
 

وقتی امروز صبح دیر به سر کار آمدم، مدیرم عصبانی شد.»

4. Instead of saying ‘very annoying’, try  ‘exasperating’.
 To ‘exasperate’ someone  

4. به جای گفتن «بسیار آزاردهنده»، «تحریک کننده» را امتحان کنید. "ناراحت" کسی

means to irritate them intensely. 
“The constant  noise from the neighbours is exasperating.”
 

به معنای عصبانی کردن شدید اوست. « صدای مداوم همسایه‌ها آزاردهنده است.»

5. Instead of ‘very bad’, try ‘terrible’. 
“I have  a terrible headache. I may have to lie down.”
 

5. به جای «خیلی بد»، «وحشتناک» را امتحان کنید. "من سردرد بسیار شدیدی دارم. شاید مجبور باشم دراز بکشم.»

6. Instead of ‘very beautiful’, try  ‘gorgeous’.
“My girlfriend is gorgeous.”
 

6. به جای «بسیار زیبا»، «زیبا» را امتحان کنید . "دوست دخترم زیباست."

7. Instead of ‘very big’, try  ‘massive’. 
“The cruise ship  

7. به جای «بسیار بزرگ»، «انبوه» را امتحان کنید. «کشتی کروز

is massive. You could get lost on there, easily.”
 8. Instead of ‘very boring’, try ‘dull’.  

عظیم است. می توانید به راحتی در آنجا گم شوید.» 8. به جای «خیلی کسل کننده»، «خسته کننده» را امتحان کنید.


‘Dull’ means lacking interest or excitement.
“I  am sorry to say that the presentation was dull.”
 

کسل کننده به معنای عدم علاقه یا هیجان است. " متأسفم که می گویم ارائه کسل کننده بود."

9. Instead of saying ‘very calm’, try ‘serene’. 
‘Serene’  means calm, peaceful and untroubled.


9. به جای گفتن «بسیار آرام»، «آرام» را امتحان کنید. "Serene" به معنای آرام، صلح آمیز و بدون مشکل است.

“The sound of the sea makes me feel serene.”
 

"صدای دریا به من احساس آرامش می کند."

10. Instead of saying ‘very clean’, try ‘spotless’. 
If  something is ‘spotless’, then it is immaculately  

10. به جای گفتن «بسیار تمیز»، «بسیار تمیز» را امتحان کنید. اگر چیزی «بدون لک» است، پس

clean, without a spot.
 “The kitchen was  spotless…before I started cooking.”
 

بی‌نقص و بدون لک است. قبل از اینکه آشپزی را شروع کنم، آشپزخانه بی عیب بود.»

11. Instead of saying ‘very clear’, try ‘obvious’.  
‘Obvious’ means easily perceived or  

11. به جای گفتن «بسیار واضح»، «بدیهی» را امتحان کنید. «بدیهی» به معنای به راحتی قابل درک یا

understood.
 “The answer to his transport issue  is obvious, he needs to buy a car.”

درک است. "پاسخ به مسئله حمل و نقل او واضح است، او باید یک ماشین بخرد."

One thing that is obvious is that studying  intensively for 3 months will transform  

یکی از چیزهایی که واضح است این است که مطالعه فشرده به مدت 3 ماه

your language skills, and getting 100%  

مهارت های زبانی شما را متحول می کند و

of your course fees back IS obviously  a wonderful incentive to work hard. 

بازگرداندن 100٪ هزینه دوره شما بدیهی است که انگیزه فوق العاده ای برای کار سخت است.

Now today’s sponsor Lingoda are offering this  opportunity, sign up for their Super Sprint  

اکنون اسپانسر امروز Linguda این فرصت را ارائه می‌کند، برای Super Sprint خود ثبت‌نام کنید

which starts on the 2nd August, attend 30 classes  a month for 3 months and get 100% cash-back!  

که از دوم اوت شروع می‌شود، در 30 کلاس در ماه به مدت 3 ماه شرکت کنید و 100٪ پول نقد دریافت کنید!

Amazing.

شگفت انگيز.

This early bird offer is only available for a short  time so you must sign up before the 24th June,  

این پیشنهاد اولیه فقط برای مدت کوتاهی در دسترس است، بنابراین باید قبل از ۲۴ ژوئن ثبت‌نام کنید،

after which the cash-back offer  will come down from 100% to 50%.

پس از آن پیشنهاد بازپرداخت از ۱۰۰٪ به ۵۰٪ کاهش می‌یابد.

Languages you can learn are English, German,  French, Spanish, and Business English  

زبان‌هایی که می‌توانید یاد بگیرید عبارتند از: انگلیسی، آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، و انگلیسی تجاری


And the interactive classes are run  through zoom and last for an hour.  

و کلاس‌های تعاملی با بزرگنمایی اجرا می‌شوند و یک ساعت طول می‌کشند.

There are an average of 2-3 students,  maximum of 5, in your class, so the teacher  

در کلاس شما به طور متوسط ​​2 تا 3 دانش آموز، حداکثر 5 نفر، وجود دارد، بنابراین

has an opportunity to interact with everyone  and give you lots of feedback. You can check  

معلم   فرصتی برای تعامل با همه دارد و بازخوردهای زیادی به شما می دهد. می‌توانید بررسی

out what Lingoda’s students are saying on their  Instagram story highlights (@lingoda_official)

کنید دانش‌آموزان لینگودا در استوری‌های خود در اینستاگرام چه می‌گویند (@lingoda_official)

Now if a class every day for three months is  too intense for you then you have an option,  

حالا اگر یک کلاس هر روز به مدت سه ماه برای شما خیلی شدید است، یک گزینه دارید،

join the Sprint instead. You attend 15 classes  a month (for 3 months) and get 50% cash-back.

به Sprint بپیوندید. شما در 15 کلاس در ماه (به مدت 3 ماه) شرکت می‌کنید و 50% بازپرداخت نقدی دریافت می‌کنید.

Sign-up with my link and use this voucher code  to get a €20 (US$25 ) discount  

با پیوند من ثبت نام کنید و از این کد کوپن برای دریافت 20 یورو (25 دلار آمریکا) تخفیف

on the deposit. If you are aiming high,  sign up for Super Sprint with 100% cash-back  

برای سپرده استفاده کنید. اگر هدفتان بالاست،  قبل از ۲۴ ژوئن، با ۱۰۰٪ بازپرداخت نقدی، در Super Sprint ثبت‌نام کنید.

before June 24. Don’t forget to check  out their FAQ section before joining!

فراموش نکنید قبل از پیوستن، بخش سؤالات متداول آن‌ها را بررسی کنید!

Now back to the lesson.
 12. Instead of ‘very cold’, try ‘freezing’.  

حالا برگردیم به درس. 12. به جای «خیلی سرد»، «یخ زدن» را امتحان کنید.


If something is ‘freezing’, it literally means  it has reached freezing temperature of below zero,  

اگر چیزی «انجماد» است، به معنای واقعی کلمه به دمای انجماد زیر صفر رسیده است،

but we colloquially use it as an adjective to  mean extremely cold, even if you’re not quite  

اما ما در محاوره از آن به عنوان صفت به معنای بسیار سرد استفاده می‌کنیم، حتی اگر به

literally freezing. 
“Don’t forget your  coat, it’s freezing outside!”
 

معنای واقعی کلمه یخ نزنید. «کت خود را فراموش نکنید ، بیرون یخ می‌زند!»

13. Instead of saying ‘very creative’,  try ‘innovative’. 
‘Innovative’  

13. به جای گفتن «بسیار خلاقانه»، «نوآورانه» را امتحان کنید. «نوآورانه»

means new, advanced and original.
 “Walt Disney  is famous for his innovative work in animation.”
 

به معنای جدید، پیشرفته و اصلی است. «والت دیزنی به خاطر کار خلاقانه‌اش در انیمیشن مشهور است.»

14. Instead of saying ‘very cute’, try ‘adorable’.  
‘Adorable’ means inspiring great  

14. به جای گفتن «بسیار ناز»، «شایست‌انگیز» را امتحان کنید. «شایست‌انگیز» به معنای برانگیختن

affection. 
“Amber’s new puppy is adorable.”

محبت بزرگ است. "توله سگ جدید آمبر شایان ستایش است."

15. Instead of saying ‘very dangerous’, try ‘perilous’.

15. به جای گفتن "بسیار خطرناک"، "خطرناک" را امتحان کنید.

“The journey to the  top of the mountain was perilous.”

"سفر به قله کوه خطرناک بود."

16. Instead of saying ‘very dear’, try ‘cherished’.  
To ‘cherish’ something means to protect and  

16. به جای گفتن «بسیار عزیز»، «ارزشمند» را امتحان کنید. "ارزش داشتن" چیزی به معنای محافظت و

care for it lovingly.
 “Grandma is cherished  by all of her children and grandchildren.”
 

مراقبت از آن عاشقانه است. همه فرزندان و نوه‌هایش مادربزرگ را گرامی می‌دارند.»

17. Instead of saying ‘very detailed’,  try ‘thorough’. 
‘Thorough’  

17. به جای گفتن «بسیار مفصل»، «کاملاً» را امتحان کنید. «کامل»

means completed carefully and meticulously. 
“Right, I  have written a thorough set of instructions.”
 

به معنای تکمیل دقیق و دقیق است. "درسته، من مجموعه کاملی از دستورالعمل ها را نوشته ام."

18. Instead of saying ‘very dull’, try ‘tedious’.  
If something is ‘tedious’, then it is long,  

18. به جای گفتن «خیلی کسل کننده»، «خسته کننده» را امتحان کنید. اگر چیزی «خست‌کننده» است، تا حدی طولانی،

slow and boring to an extent where  it feels tiresome or monotonous.  

آهسته و کسل‌کننده است که به نظر خسته‌کننده یا یکنواخت است.

“Being stuck in this traffic is tedious.”

گیر افتادن در این ترافیک خسته کننده است.»

19. Instead of saying ‘very easy’, try ‘effortless’.

19. به جای گفتن «بسیار آسان»، «بی زحمت» را امتحان کنید.

If something is described as  ‘effortless’, it is achieved with ease or without much effort.

اگر چیزی به عنوان «بی زحمت» توصیف شود، با سهولت یا بدون تلاش زیاد به دست می آید.

“I love baking cakes, I’ve been  doing it for years and now it is effortless.”

«من عاشق پختن کیک هستم، سال‌ها این کار را انجام می‌دهم و اکنون بدون زحمت است.»

20. Instead of saying ‘very excited’, try ‘thrilled’.

20. به جای گفتن "بسیار هیجان زده"، "هیجان زده" را امتحان کنید.

To be ‘thrilled’ means to feel sudden excitement.

"هیجان زده" بودن به معنای احساس هیجان ناگهانی است.


“I’m thrilled that my friend is  coming to visit from America.”
 

"من از اینکه دوستم از آمریکا برای دیدار می آید هیجان زده هستم ."

21. Instead of saying ‘very exciting’, try  ‘exhilarating’.

21. به جای گفتن «بسیار هیجان‌انگیز»، «نشاط‌آور» را امتحان کنید.

If something is ‘exhilarating’, it makes you feel very happy, animated or excited.

اگر چیزی «مهیج» باشد، باعث می‌شود احساس خوشحالی، متحرک یا هیجان‌انگیز کنید.

“The rollercoaster was exhilarating! Let's go again.”

ترن هوایی هیجان انگیز بود! دوباره بریم.»

22. Instead of saying ‘very expensive’, try ‘costly’.

22. به جای گفتن «خیلی گران»، «پرهزینه» را امتحان کنید.

“I am afraid that the renovation will be costly.”

«می‌ترسم که بازسازی هزینه‌بر باشد.»

23. Instead of saying ‘very fast’, try  ‘swift’.

23. به جای گفتن «خیلی سریع»، «سریع» را امتحان کنید .

‘Swift’ means happening quickly.

"سوئیفت" به معنای سریع اتفاق می افتد.

“Did you notice that when Michael  arrived, Jane was swift to leave.”

"توجه کردی که وقتی مایکل وارد شد، جین سریع رفت."

24. Instead of ‘very fancy’, try ‘lavish’.

24. به جای «بسیار فانتزی»، «تجملات» را امتحان کنید.

‘Lavish’ means rich, elaborate or luxurious.

«تجمل» به معنای ثروتمند، مفصل یا مجلل است.

“The party will be lavish so I need a new dress.”

"مهمانی مجلل خواهد بود، بنابراین من به یک لباس جدید نیاز دارم."

25. Instead of ‘very frightened’, try ‘alarmed’.

25. به جای "خیلی ترسیده"، "هشدار" را امتحان کنید.

To be ‘alarmed’ means to feel  frightened or in danger.

«هاردار» بودن یعنی احساس ترس یا در خطر بودن.

“I was alarmed to find that the front door was open.”

"از اینکه متوجه شدم درب ورودی باز است، نگران شدم."

26. Instead of ‘very scary’, try

26. به جای «خیلی ترسناک»،

‘terrifying’.

«وحشتناک» را امتحان کنید.

If something is  ‘terrifying’, it causes extreme fear.

اگر چیزی "وحشتناک" باشد، باعث ترس شدید می شود.

“Horror movies are terrifying.”

"فیلم های ترسناک وحشتناک هستند."

27. Another alternative to ‘very scary’,

27. جایگزین دیگری برای "بسیار ترسناک"،

you could try ‘chilling’.

می توانید "سرد کننده" را امتحان کنید.

If something is ‘chilling’, it  is horrifying or frightening to the extent where you makes you feel a chill or a shiver down your  spine.

اگر چیزی "سرد کننده" است، تا حدی وحشتناک یا ترسناک است که باعث می شود احساس لرز یا لرز در ستون فقرات خود داشته باشید .

“Tina told a chilling ghost story.”

تینا داستان روحی هولناکی را تعریف کرد.

28. Instead of ‘very funny’, try ‘hilarious’.

28. به جای «بسیار خنده دار»، «خنده دار» را امتحان کنید.

“I have a hilarious story to tell you.”

"من یک داستان خنده دار برای شما تعریف می کنم."

29. Instead of ‘very happy’, try ‘ecstatic’.

29. به جای «خیلی خوشحال»، «خوشحال» را امتحان کنید.

To be ‘ecstatic’ means to feel an overwhelming sense of happiness or joy.

«خوشحال» بودن به معنای احساس شادی یا شادی شدید است.

“Joel was ecstatic when he scored 95% on his test.”

زمانی که جوئل در آزمون خود 95 درصد را کسب کرد، بسیار هیجان زده بود.

30. Instead of ‘very huge’,  try ‘colossal’. 


30. به جای «بسیار عظیم»، «بسیار عظیم» را امتحان کنید.

Now because ‘huge’ is already a non-gradable adjective,  it’s actually grammatically incorrect to use  

اکنون از آنجایی که «بسیار» قبلاً یک صفت غیر قابل درجه بندی است، استفاده از

‘very’ as a modifier here.

«بسیار» به عنوان یک اصلاح کننده در اینجا از نظر گرامری در واقع نادرست است.

You could emphasise  it by saying something is ‘absolutely huge’, or you could opt for another word altogether like  ‘colossal’.

می‌توانید با گفتن اینکه چیزی «بسیار بزرگ» است، روی آن تأکید کنید، یا می‌توانید کلاً کلمه دیگری مانند «بسیار عظیم» را انتخاب کنید.

“Whales are colossal creatures.”

"نهنگ ها موجودات عظیمی هستند."

31. Instead of ‘very important’, try ‘crucial’.

31. به جای «بسیار مهم»، «بسیار مهم» را امتحان کنید.

If something is ‘crucial’, then it is of great or critical importance.

اگر چیزی «مهم» است، پس از اهمیت زیادی یا حیاتی برخوردار است.

“It is crucial that  you wear a life jacket while on the boat.”

"این بسیار مهم است که هنگام سوار شدن به قایق، جلیقه نجات بپوشید."

32. Instead of ‘very interesting’, try  ‘captivating’.

32. به جای «بسیار جالب»، «فریبنده» را امتحان کنید.

If something is ‘captivating’, it attracts and holds your attention for a long time.

اگر چیزی «فریبنده» باشد، توجه شما را برای مدت طولانی به خود جلب کرده و به خود نگاه می‌دارد.

“The ballet performance was captivating.”

"اجرای باله گیرا بود."

33. Instead of ‘very long’, try ‘extensive’.

33. به جای «بسیار طولانی»، «گسترده» را امتحان کنید.

‘Extensive’ means covering or affecting a large area, or in this case a long time.

"گسترده" به معنای پوشاندن یا تحت تأثیر قرار دادن یک منطقه بزرگ یا در این مورد برای مدت طولانی است.

“Becoming fluent in English is an extensive process."

«تسلط به زبان انگلیسی فرآیند گسترده‌ای است.»

34. Instead of ‘very mean’, try ‘cruel’.

34. به جای «بسیار بد»، «بی‌رحم» را امتحان کنید

To be ‘cruel’ means to intentionally cause pain or suffering, without feeling concern.

. «ظالمانه» به معنای ایجاد عمدی درد یا رنج، بدون احساس نگرانی است.

“School bullies can be cruel.”

«قلدرهای مدرسه می‌توانند ظالم باشند».

35. Instead of ‘very necessary’, try ‘essential’.

35. به جای «بسیار ضروری»، «ضروری» را امتحان کنید.

If something is described as ‘essential’, then it is extremely important and you can’t be without it.

اگر چیزی به عنوان «ضروری» توصیف می‌شود، بسیار مهم است و نمی‌توانید بدون آن باشید.

“Food is essential to survival.”

«غذا برای بقا ضروری است».

36. Instead of ‘very nervous’, try ‘apprehensive’.

36. به‌جای «بسیار عصبی»، «ترسناک» را امتحان کنید.

To be ‘apprehensive’ means to feel anxious or worried that something bad will happen.

«ترسناک» بودن یعنی احساس اضطراب یا نگرانی از اینکه اتفاق بدی بیفتد.

“Kyle is apprehensive about moving schools.”

«کایل از جابه‌جایی مدارس نگران است».

37. Instead of ‘very noisy’, try ‘deafening’.

37. به جای «خیلی پر سر و صدا»، «کر کردن» را امتحان کنید،

If a noise is ‘deafening’, it is so loud that it is impossible to hear anything else.

اگر صدایی «کر» است، آنقدر بلند است که شنیدن چیز دیگری غیرممکن است.

“The child’s crying was deafening.”

«گریه کودک کر کننده بود».

38. Instead of ‘very old’, try ‘ancient’.

38. به جای «خیلی قدیمی»، «قدیمی» را امتحان کنید.

‘Ancient’ means belonging to the very distant past.

«باستانی» به معنای متعلق به گذشته های بسیار دور است.

“The museum is full of ancient artefacts.”

«موزه مملو از آثار باستانی است».

39. Instead of ‘very painful’, try ‘excruciating’.

39. به جای «بسیار دردناک»، «طاقت‌آور» را امتحان کنید. اگر


If something is ‘excruciating’,  then it is intensely painful.


چیزی «طاقت‌آور» است ، به شدت دردناک است. «

“Having a broken leg can be excruciating.”

داشتن یک پای شکسته می‌تواند آزاردهنده باشد.»

40. Instead of ‘very perfect’, try ‘flawless’.

40. به جای «بسیار عالی»، «بی عیب» را امتحان کنید.


Again, ‘perfect’ is actually a non-gradable  adjective, although you might still hear it used  

باز هم، «کامل» در واقع یک صفت غیر قابل درجه بندی است ، اگرچه ممکن است هر از چند گاهی از آن

with the word ‘very’ from time to time even  though it is grammatically incorrect.

با کلمه «بسیار» استفاده شود، حتی اگر از نظر گرامری نادرست باشد. .

Using a different, more unusual word like ‘flawless’ helps  you to stand out.
 If something is ‘flawless’,  

استفاده از یک کلمه متفاوت و غیرمعمول‌تر مانند «بی عیب» به شما کمک می‌کند که متمایز شوید. اگر چیزی «بی‌نقص» است، به این

it means it is without flaws or imperfections.
“She gave  a flawless answer and got a perfect score."
 

معنی است که بدون نقص یا نقص است. «او پاسخ بی‌عیب و نقصی داد و نمره کامل گرفت».

41. Instead of ‘very quick’, try ‘rapid’.

41. به جای «خیلی سریع»، «سریع» را امتحان کنید.

“I got a rapid response to my email.”

"من یک پاسخ سریع به ایمیل خود دریافت کردم."

42. Instead of ‘very short’, try ‘brief’.

42. به جای «خیلی کوتاه»، «مختصر» را امتحان کنید.

If something is ‘brief’, it is of a short duration.

اگر چیزی «مختصر» باشد، مدت کوتاهی است.

“We had a brief catch up.”

"ما یک ملاقات کوتاه داشتیم."

43. Instead of ‘very smelly’, try

43. به جای «بسیار بدبو»،

‘pungent’.

«تند» را امتحان کنید.

If something is ‘pungent’, then it  has a sharply strong taste or smell.

اگر چیزی «تند» است، پس طعم یا بوی شدیدی دارد.

“Wow! That cheese is pungent.”

"وای! آن پنیر تند است.»

44. Instead of ‘very special’, try

44. به جای «بسیار خاص»، «بسیار خاص» را امتحان کنید

‘exceptional’. 
“Melissa has an exceptional  talent for playing the violin.”
 

. ملیسا استعداد استثنایی در نواختن ویولن دارد.

45. Instead of ‘very strong’, try ‘forceful’.

45. به جای «بسیار قوی»، «قوی» را امتحان کنید.

If someone or something is ‘forceful’, then they are strong, assertive, vigorous and powerful.

اگر کسی یا چیزی «زور» است، آنگاه قوی، قاطع، نیرومند و قدرتمند هستند.

“He has  a reputation for being forceful in his politics.”

او به زور بودن در سیاست شهرت دارد.»

46. Instead of ‘very stupid’, try ‘idiotic’.

46. ​​به جای «بسیار احمقانه»، «احمقانه» را امتحان کنید.

The  dictionary definition of ‘idiotic’ is literally

تعریف فرهنگ لغت «احمق» به معنای واقعی کلمه

‘very stupid’. 
“Going out on a hike in the snow  with no coat, no map and no phone is idiotic.”
 

«بسیار احمقانه» است. "بیرون رفتن برای پیاده روی در برف بدون کت، بدون نقشه و بدون تلفن احمقانه است."

47. Instead of ‘very tasty’, try ‘delicious’.  

47. به جای «خیلی خوشمزه»، «خوشمزه» را امتحان کنید.


If something is ‘delicious’, then  it is extremely pleasant to eat.  

اگر چیزی "خوشمزه" باشد، خوردن آن بسیار لذت بخش است.

“The strawberry shortcake was delicious!”

"کیک توت فرنگی خوشمزه بود!"

48. Instead of ‘very tired’, try ‘exhausted’.

48. به جای «خیلی خسته»، «خسته» را امتحان کنید.


If something is ‘exhausted’, it is completely  used up. Like if a battery runs out,  

اگر چیزی «تمام» شده باشد، کاملاً تمام شده است. مثلاً اگر باتری تمام شود،

it is ‘exhausted’. We also use this word  to speak about people who are incredibly  

«تمام شده است». ما همچنین از این کلمه برای صحبت در مورد افرادی استفاده می‌کنیم که به‌طور باورنکردنی

tired.

خسته هستند.

“They were exhausted after a long day.”

آنها پس از یک روز طولانی خسته شده بودند.

49. Instead of ‘very upset’, try ‘distraught’.  
To be ‘distraught’ means to feel very worried,  

49. به جای «بسیار ناراحت»، «پریشان» را امتحان کنید. «پریشان» به معنای احساس نگرانی،

distressed or upset.

پریشانی یا ناراحتی است.

“The child was distraught  when she accidentally let go of the balloon.”

"کودک وقتی به طور تصادفی بالون را رها کرد، پریشان شد."

50. Lastly, instead of ‘very willing’, try  ‘eager’.

50. در نهایت، به جای «بسیار مایل»، «اشتیاق» را امتحان کنید.

If you are ‘eager’ to do something, then you strongly want to do it.

اگر "میل به انجام کاری" هستید، پس شدیداً می خواهید آن را انجام دهید.

“Mr Fox is always eager to read.”

"آقای فاکس همیشه مشتاق خواندن است."

So that’s the end of our list!

بنابراین این پایان لیست ما است!

Did you learn any new words?

لغت جدیدی یاد گرفتی؟

Please share any other examples you can  think of in the comments below. And I'll see you in the next class. Bye!

لطفاً هر نمونه دیگری را که می‌توانید در نظرات زیر به اشتراک بگذارید. و من تو را در کلاس بعدی می بینم. خدا حافظ!