CUT and SEW words / English Addict - 72 / LIVE / Fri 15th May 2020 / Learn with MR DUNCAN in England

here we go again welcome to a serene peaceful quiet tranquil well almost

اینجا دوباره رفتیم به یک چاه آرام آرام و آرام خوش آمدید

it's almost quiet besides the sound of people chopping down trees that is the

تقریباً تقریباً ساکت است علاوه بر صدای مردم در حال خرد کردن درختان که

only thing disturbing the peace here today hi everybody here we go yes it is

تنها چیزی است که آرامش امروز اینجا را مختل می کند سلام به همه اینجا ما می رویم بله

another english addict live stream from the birthplace yes we are coming live

پخش زنده دیگر معتاد انگلیسی از محل تولد است. بله، ما به صورت زنده

from a place where it all started it is where where the English language was

از جایی می‌آییم که همه چیز از آنجا شروع شد، جایی که زبان

born of course it is England

انگلیسی متولد شد، البته اینجا انگلستان

ddddd I really do wish I had my echo echo echo hi everybody this is mr.

است.

Duncan in England how are you today are you okay

دانکن در انگلیس امروز چطوری خوب

I hope so are you happy well I hope you are happy I hope you are feeling good

هستی امیدوارم خوب خوشحال باشی امیدوارم خوشحال باشی امیدوارم امروز احساس خوبی داشته

today and my camera has just gone off well that's good that's good I don't

باشی و دوربین من به تازگی خاموش شده است که خوب است خوب است من نمی

know why my camera has just gone off oh that's interesting yeah there's some

دانم چرا دوربینم فقط خاموش شد ، جالب است، بله،

very interesting things happening at the moment on my camera let's just see if I

در حال حاضر چیزهای بسیار جالبی در دوربین من اتفاق می افتد، بگذارید ببینیم آیا می توانم آن

can sort that out oh okay that's interesting I don't know what's going on

را مرتب کنم، اوه خوب جالب است من نمی دانم

here I think my I think my equipment has just

اینجا چه خبر است، فکر می کنم من فکر می کنم تجهیزات من فقط

literally gone wrong how strange well that is very embarrassing I must say

به معنای واقعی کلمه اشتباه رفت، چقدر عجیب است که بسیار شرم آور است، باید بگویم

let's just see if we can sort that out is it working now oh I think we are we

بیایید ببینیم آیا می توانیم آن را مرتب کنیم آیا اکنون کار می کند، اوه، فکر می کنم ما

are back on now oh dear I'm not quite sure what happened there

اکنون برگشتیم، آه عزیز، من کاملاً مطمئن نیستم که آنجا چه اتفاقی افتاده است

did you see that I went all strange my camera went off and then it came back

که دیدی که خیلی عجیب شدم دوربینم خاموش شد و بعد

off well at least I noticed that there was a problem I don't know what's

خوب خاموش شد حداقل متوجه شدم که مشکلی وجود دارد نمی دانم

happening recently all of my equipment seems to be going wrong I'm not sure if

اخیرا چه اتفاقی افتاده است به نظر می رسد همه تجهیزات من اشتباه می کنند ، مطمئن نیستم

it's me or maybe something happening out there

که من هستم یا شاید اتفاقی در آنجا رخ می دهد ،

maybe something spooky is happening out there somewhere so I hope I'm back am i

شاید چیزی شبح آور باشد در جایی بیرون می‌روم، بنابراین امیدوارم برگردم،

back on hello am i inside your little square box I really hope I am here we

سلام، آیا من در داخل جعبه مربع کوچک شما هستم، واقعاً امیدوارم که من اینجا

are then yes we are here together once again it's the end of the week we have

هستم، پس بله، دوباره اینجا هستیم، آخر هفته است

made it almost to the weekend yes it's Friday

که تقریباً به آن رسیده‌ایم تا آخر هفته بله جمعه

did you do to do I'm glad to see you here it is the end of the week it's

است انجام دادید من خوشحالم که شما را اینجا می بینم آخر هفته است

Friday yes it's Friday yes it's Friday I don't

جمعه است بله جمعه است بله جمعه است نمی

know why but today everyone has decided to chop their trees down I don't know

دانم چرا اما امروز همه تصمیم گرفته اند درختان خود را قطع کنند نمی‌دانم

why people in this area hate trees so much but it would appear that it almost

چرا مردم این منطقه آنقدر از درختان متنفرند، اما به نظر می‌رسد که تقریباً

every day someone somewhere around here is having their trees chopped down so

هر روز یک نفر در این اطراف درخت‌هایش را خرد می‌کند، به طوری

that is what is happening behind me if you can hear some sounds that are not me

که اگر صدایی غیرقابل شنیدن داشته باشید، پشت سر من اتفاق می‌افتد. من

talking well that might be because people have decided to fell some trees

خوب صحبت می کنم که ممکن است به این دلیل باشد که مردم تصمیم گرفته اند برخی از درختان را

fell did you know that the word fell can be used as a verb it's true you can fell

بریزند آیا می دانستید که کلمه سقوط می تواند به عنوان یک فعل استفاده شود، درست است که شما می توانید یک درخت را سقوط دهید

a tree so those guys behind me well they might be girls of course I'm

بنابراین آن بچه هایی که پشت سر من هستند خوب ممکن است دختر باشند البته من هستم

not saying that girls can't use chainsaws I'm sure ladies you are more

نگفتن که دخترا نمیتونن از اره برقی استفاده کنن مطمئنم خانوما

than capable of holding a chainsaw in your hand and cutting down a tree I I'm

توانایی بیشتری دارین یک اره برقی در دستت کهنه کنی و یک درخت را قطع

not saying you can't oh what a strange age to be living in but you can fell a

کنی نمی‌گویم نمی‌توانی، آه، زندگی در چه عصر عجیبی است، اما می‌توانی

tree so you chop the tree and then you fell the tree it is actually a verb as

درختی را بیفتی تا درخت را خرد کنی و سپس درخت را بیفتی. یک فعل

well as something that is talking about a thing that has already fallen it fell

و همچنین چیزی که در مورد چیزی صحبت می کند که قبلاً افتاده است، دیروز سقوط کرد

yesterday so we are using it in the past tense as well hello to the live chat oh

، بنابراین ما از آن در زمان گذشته استفاده می کنیم.

we have a lot of people on the live chat first of all before I go any further I

من بیشتر از این

do have a very special thank you to give out I do a very special thank you just a

می روم من یک تشکر بسیار ویژه دارم که از شما تشکر می کنم من یک تشکر بسیار ویژه انجام می دهم فقط یک

moment don't go away

لحظه

I have to say hello to suit two two special ladies can I say hello to

نرو باید سلام کنم تا مناسب دو خانم خاص باشد آیا می توانم به

Nicoletta threesome and also Veronica Sanchez Patino for your lovely kind

نیکولتا سه نفره سلام کنم و همچنین ورونیکا سانچز پاتینو برای

donations on PayPal I received yesterday thank you very much for your lovely

کمک های مهربانانه شما در پی پال من دیروز از شما بسیار سپاسگزارم برای کمک های دوست داشتنی شما

donations and there once again I will say it once again thank you thank you

و در آنجا یک بار دیگر می گویم از شما

very much Nicoletta free so on and also Veronica Sanchez Patino for your kind

بسیار سپاسگزارم نیکولتا رایگان و همچنین ورونیکا سانچز پاتینو برای کمک های مهربانانه شما

donations to my paypal and yet there of course underneath the bottom of the

به پی پال من و البته در زیر بو

screen you can see the address if you want to make a small donation or maybe

اگر می‌خواهید کمک مالی کوچکی بکنید یا شاید به

you've just won the lottery maybe you are now a multimillionaire

تازگی در قرعه‌کشی برنده شده‌اید، می‌توانید آدرس را در بالای صفحه ببینید، شاید اکنون یک مولتی‌میلیونر هستید

riding around in your big speedboat or maybe a very large yacht so there is the

که در قایق تندرو بزرگ خود سوار می‌شوید یا شاید یک قایق بادبانی بسیار بزرگ، بنابراین آدرس اینجاست.

address

do-do-do-do-do-do thank you Nicoletta and also Veronica

نیکولتا و همچنین ورونیکا

thank you very much indeed I do appreciate your very kind donations and

از شما بسیار سپاسگزارم، واقعاً از کمک های بسیار مهربان شما قدردانی می کنم

the reason why I ask for donations is because I do all of this for free so I

و دلیل درخواست کمک های مالی این است که همه این کارها را رایگان انجام می دهم، بنابراین

spend a lot of my time now preparing also going through your questions your

هزینه زیادی می کنم. از وقتم در حال حاضر در حال آماده شدن هستم همچنین سوالات شما

emails your comments sometimes I spend more time in front of my computer

ایمیل های شما نظرات شما را مرور می کنم گاهی اوقات بیشتر

reading than I do actually here talking to you so I do spend a lot of my time

از زمانی که اینجا با شما صحبت می کنم جلوی کامپیوترم می گذرانم، بنابراین زمان زیادی را صرف

doing this even though now it again I do disappear but I have to have a rest as

انجام این کار می کنم حتی اگر اکنون دوباره این کار را انجام دهم. ناپدید می شوم، اما گاهی اوقات باید

well sometimes I do have to have a little rest here in the UK a lot of

کمی استراحت کنم، اینجا در بریتانیا، بسیاری از

people now are getting ready to go back to work we are now talking business as

مردم در حال آماده شدن برای بازگشت به سر کار هستند، ما اکنون در حال صحبت کردن در مورد کسب و کار

usual it is a great phrase it is actually a phrase when we

معمول هستیم، این یک عبارت عالی است. در واقع یک عبارت است وقتی که ما

talk about business as usual we are saying that everything is going back to

در مورد کسب و کار به طور معمول صحبت می کنیم اگر همه چیز به حالت قبل برمی

how it was quite often relating to your business so maybe if you have a shop and

گردد که اغلب مربوط به کسب و کار شما است، بنابراین شاید اگر مغازه دارید و

your shop has been closed or maybe you have had some situation that is caused

مغازه شما بسته شده است یا ممکن است شرایطی داشته اید که باعث شده

your shop to be closed for a certain period of time like recently for example

است مغازه شما برای مدت زمان مشخصی بسته باشد. مثلاً اخیراً،

but then suddenly you open again you start your business again

اما ناگهان دوباره باز می‌کنید، دوباره کسب‌وکارتان را شروع می‌کنید، در را دوباره

you reopen your door you start working maybe you have a company that provides a

باز می‌کنید، شروع به کار می‌کنید، شاید شرکتی دارید که

service we can say that you have all gone back to work because it is business

خدماتی ارائه می‌دهد، می‌توانیم بگوییم که همه شما به سر کار برگشته‌اید، زیرا کار

as usual so for many people it is now business as usual which means that

مثل همیشه است. بسیاری از مردم اکنون به طور معمول تجارت می کنند، به این معنی که

things have gone back to normal many things are now normal as they were

همه چیز به حالت عادی بازگشته است، بسیاری از چیزها در حال حاضر مانند قبل عادی شده

before and that is why we have the phrase business as usual we will often

اند و به همین دلیل است که ما عبارت کسب و کار معمولی را داریم،

see this outside a shop if there is some roadworks or some construction taking

اگر کارهای جاده ای انجام شود اغلب این را در خارج از مغازه می بینیم. یا ساخت و سازهایی

place very close to some business premises when we say premises we mean

که خیلی نزدیک به برخی از محل های تجاری انجام می شود وقتی می گوییم محل،

the place where something happens maybe the premises of a lawyer or the

منظور مکانی است که اتفاقی می افتد، شاید محل یک وکیل یا

premises of a school it is the area in which something happens something occurs

محل یک مدرسه، منطقه ای است که در آن اتفاقی رخ می دهد. چیزی اغلب اتفاق می افتد

quite often we are talking about private property so maybe a factory or a school

که ما در مورد مالکیت خصوصی صحبت می کنیم، بنابراین ممکن است یک کارخانه یا یک مدرسه

or maybe in office the premises so something is happening nearby which

یا شاید در محل کار، بنابراین اتفاقی در نزدیکی آن رخ می دهد که

might cause a disruption or problems so that's what we say we say business as

ممکن است باعث اختلال یا مشکلاتی شود، بنابراین این همان چیزی است که ما می گوییم کسب و کار

usual we are reopening soon soon it will be

معمولی را به زودی باز می کنیم. به زودی

business as usual as many people start to return to work not only here but also

مانند همیشه کار خواهد شد زیرا بسیاری از مردم نه تنها در اینجا بلکه

in many parts of the world as well including Australia I noticed this

در بسیاری از نقاط جهان از جمله استرالیا شروع به بازگشت به کار می کنند. امروز صبح متوجه شدم

morning that many pubs have reopened in Australia and I'm sure there will be a

که بسیاری از میخانه ها در استرالیا بازگشایی شده اند و مطمئن هستم که یک

lot of very thirsty Australians waiting to have their first

بسیاری از استرالیایی‌های تشنه‌ای که منتظرند اولین

pint of beer what is it they drink what is it what do you drink in Australia is

لیوان آبجو خود را بخورند، چه می‌نوشند، چه می‌نوشند، چه چیزی در استرالیا می‌نوشی،

it Foster's I think it is isn't it I remember many years ago Foster's lager

مال فاستر است، فکر می‌کنم اینطور نیست.

was advertised on television and they used to use who was it

آنها قبلاً از

Crocodile Dundee Paul Hogan used to be the spokesperson he was the guy who

کروکودیل دانستی پل هوگان استفاده می کردند که قبلاً سخنگویی بود

would appear in all of the Fosters adverts many years ago I know I am aging

myself mr. Duncan we can't believe that you used to watch Paul Hogan many years

. دانکن ما نمی توانیم باور کنیم که شما سال ها پیش پل هوگان را تماشا می کردید،

ago yes famous for Crocodile Dundee but also he

بله معروف برای کروکودیل داندی است، اما او همچنین

is famous for appearing in Foster's Barga adverts in the 1980s a very long

به خاطر حضور در تبلیغات فاستر بارگا در دهه 1980

time ago I know I know oh hello live chat changing the subject

خیلی وقت پیش مشهور است. موضوع

very quickly hello live chat Mohsen hello Mohsen

خیلی سریع سلام چت زنده محسن سلام محسن

guess what you are first on today's live chat

حدس بزن اولین بار در چت زنده امروز چی هستی

congratulations to you thank you very much for joining me today thank you also

به شما تبریک می گویم از اینکه امروز به من ملحق شدید بسیار متشکرم از

our HS we also have grace sujin Vitas is here

HS ما نیز سپاسگزارم.

Martha Poland hello Martha nice to see you back as well lots of people already

همچنین بسیاری از افراد در حال حاضر

on the livestream I know what is happening at the moment I know that many

در جریان مستقیم هستند، من می دانم در حال حاضر چه اتفاقی می افتد، می دانم که بسیاری از

people are now going back to normal going back to work so there won't be as

مردم اکنون به حالت عادی برمی گردند و به سر کار خود بازمی گردند، بنابراین

many people here as usual however because things are slowly going back to

به اندازه همیشه افراد زیادی در اینجا حضور نخواهند داشت زیرا همه چیز به کندی پیش می رود بازگشت به

normal including here in England things are

حالت عادی، از جمله اینجا در انگلستان، همه چیز به

slowly going back to how they were we might say that pretty soon it will be

آرامی به حالت قبل برمی‌گردد، شاید بگوییم که به زودی

business as usual I like that expression it means things are starting to turn

around business as usual things are going back to how they were

کار مثل همیشه خواهد شد. همه چیز به حالت قبل برمی‌گردد

or maybe things are continuing how they were before mm-hmm I don't know what

یا شاید همه چیز به حالت قبل ادامه می‌دهد. .

happened to my camera at the start of today's livestream something very

strange happened I'm keeping a close eye on my computer screen just to make sure

صفحه نمایش فقط برای اینکه مطمئن

nothing else goes wrong today we will see what happens flower s Bois is here

شویم امروز هیچ مشکل دیگری پیش نمی آید، خواهیم دید که چه اتفاقی می افتد گل بویز امروز اینجاست.

today nice to see you as well we are talking about lots of things

خوشحالم که شما را می بینم و همچنین در مورد چیزهای زیادی صحبت می

it is Friday and we have some strange English words some unusual English words

کنیم که جمعه است و ما چند کلمه انگلیسی عجیب و غریب چند کلمه انگلیسی غیرمعمول

to show you today I will show them to you and I will also explain their

برای نشان دادن داریم. امروز آنها را به شما نشان خواهم داد و همچنین معانی آنها را توضیح خواهم داد،

meanings so even though they are strange words it it doesn't mean that they're

بنابراین حتی اگر آنها کلمات عجیبی هستند ، به این معنی نیست که آنها

never used because they are used very often so you might find sometimes in

هرگز استفاده نمی شوند، زیرا اغلب استفاده می شوند، بنابراین ممکن است گاهی اوقات در

English when people are talking they will use

انگلیسی زمانی که مردم صحبت کردن آنها از

unusual or strange sounding words words that don't seem real so I'm going to

کلمات غیرعادی یا عجیب و غریب استفاده می کنند که واقعی به نظر نمی رسند، بنابراین من می خواهم

take a look at some more of those very strange words later on you might also

نگاهی به برخی از این کلمات بسیار عجیب بیندازم بعداً شما همچنین ممکن است

notice behind me can you see I have one of my bird feeders hanging next to the

متوجه شوید پشت سر من می توانید ببینید که من یکی از پرنده هایم را دارم. فیدرهای آویزان در کنار

bush behind me I'm hoping maybe we might get some birds coming to the bird feeder

اتوبوس h پشت سر من امیدوارم شاید بتوانیم تعدادی پرنده به سمت تغذیه کننده پرندگان

behind me I'm hoping so I am really hoping that some birds will come during

پشت سرم بیایند. امیدوارم پس واقعاً امیدوارم که تعدادی پرنده در

today's live stream so I've put that behind me too just just in case it you

جریان پخش زنده امروز بیایند، بنابراین من آن را نیز پشت سر گذاشتم. در صورتی که

might call it an experiment you might call it some sort of experiment maybe

ممکن است آن را آزمایش بنامید، ممکن است آن را نوعی آزمایش بنامید،

maybe not so Lewis is here oh hello Luis Mendez I wish I had my

شاید نه، لوئیس اینجاست، سلام لوئیس مندز.

echo I really do Mostafa how are you doing today I'm okay

not too bad thank you very much mr. steve is also feeling a little better I

شما خیلی آقای استیو نیز کمی بهتر شده است

have a feeling that Steve is now on the road to recovery however I don't think I

من احساس می کنم که استیو اکنون در مسیر بهبودی است، اما فکر

don't think what he had was I don't think it was I don't think he had that

نمی کنم فکر نمی کنم آنچه که او داشت بود، فکر نمی کنم این بود، فکر نمی کنم او آن را داشت.

I'm pretty pretty certain it wasn't that I'm pretty certain it wasn't that well

من کاملاً مطمئن هستم که اینطور نبود من کاملاً مطمئن هستم که آنقدرها هم خوب نبوده است

first of all I'm not ill so nothing has happened to me I feel fine I feel fine

اول از همه من بیمار نیستم بنابراین هیچ اتفاقی برای من نیفتاده است. احساس خوبی دارم.

and dandy today hello Elizabeth Bayer hello to you watching in Argentina nice

شما در حال تماشای آرژانتین هستید خوشحالم

to see you here hello Belarusian nice to see you back on

که شما را اینجا می بینم سلام بلاروسی خوشحالم که دوباره شما را

the live stream we have missed you I know that you have other things going on

در پخش زنده می بینم دلم برای شما تنگ شده است می دانم که شما در حال حاضر چیزهای دیگری دارید

at the moment but it's great to see you here and I hope your father is doing

اما دیدن شما در اینجا بسیار عالی است و امیدوارم پدر شما این کار را انجام دهد.

well also talking of fathers I was asked a very

خوب همچنین در مورد پدرها صحبت کردم یک روز دیگر یک سوال بسیار جالب از من پرسیده شد،

interesting question the other day I don't know why there was a bird

نمی دانم چرا یک پرنده

behind me he is looking he is looking after the bush he might come wait there

پشت من بود، او دارد دنبال بوته می شود، ممکن است بیاید آنجا صبر کنید

let's see let's see if the Blackbird will come behind me come on don't be shy

ببینیم ببینیم مرغ سیاه می آید یا نه پشت سر من بیا خجالت نکش

come on mr. blackbird he's sitting there at the moment watching I can see him

بیا آقا. مرغ سیاه او در حال حاضر آنجا نشسته است و دارد تماشا می کند من می توانم او را

just behind me he's actually watching me whilst I'm doing my livestream but

درست پشت سرم ببینم او در واقع دارد من را تماشا می کند در حالی که من پخش زنده خود را انجام می دهم اما

unfortunately he is a little bit shy just like me yeah hello also - oh yes

متأسفانه او کمی خجالتی است درست مثل من بله سلام همچنین - اوه بله

wait there it's just rewind me it's my father still

صبر کنید فقط من را به عقب برگردانید. پدرم هنوز

alive the answer to that question is yes my father is still alive a very strange

زنده است جواب این سوال این است که بله پدرم هنوز زنده است یک سوال بسیار عجیب

question but I will answer it anyway yes I have my father still with me he is

اما من به هر حال به آن پاسخ خواهم داد بله پدرم هنوز با من است او

still alive and also my mother as well who is being taken care of she is in

هنوز زنده است و همچنین مادرم که تحت مراقبت است. او در

care at the moment she's not too well so might both my mother and father are

حال حاضر تحت مراقبت است او خیلی خوب نیست بنابراین ممکن است مادر و پدرم هر دو

still alive hello Han Han ha hello to you nice to see you here as well

هنوز زنده باشند سلام هان هان سلام به شما خوشحالم که شما را اینجا می بینم

ah that's a shame the Blackbird is a little shy I think it is just behind me

آه حیف است که مرغ سیاه کمی خجالتی است من فکر می کنم این فقط است پشت سر من

in this bush it's it's just sitting in there

در این بوته، فقط در آنجا نشسته است ،

I think it's waiting for me to go away he will have to wait for quite a while

فکر می کنم منتظر است تا من بروم، او باید مدت زیادی صبر کند،

also coming up today by the way we are going to look at words and other ways of

همچنین امروز در راه است، از طریق روشی که می خواهیم به کلمات و روش های دیگر برای

describing Cut & Sew s e W so so so you repair something you will sew something

توصیف Cut & نگاه کنیم. s e W را بدوزید تا چیزی را که خواهید دید تعمیر کنید w چیزی

and then we have the word cut we have the word cut so that's what we're

و سپس ما کلمه cut را داریم کلمه cut را داریم پس این چیزی است که

looking at as well today also here's something I want to show you all this

امروز نیز به آن نگاه می کنیم همچنین این چیزی است که می خواهم همه چیز را به شما نشان دهم

morning I decided to give myself a little treat we had some shopping

امروز صبح تصمیم گرفتم کمی به خودم هدیه بدهم.

delivered we had a little bit of shopping delivered and guess what one of

کمی خرید تحویل دادم و حدس بزنید کدام یک

the things we had something I ate this morning and I really did enjoy it would

از چیزهایی بود که امروز صبح خوردم و واقعاً از آن لذت بردم

you like to see what I had for breakfast this morning I'm sure some people will

دوست دارید ببینید امروز صبح صبحانه چه خوردم مطمئن هستم که برخی از مردم

complain you will say mr. Duncan you should not be eating that disgusting

شکایت خواهند کرد. آقای. دانکن، نباید آن غذای منزجر کننده را بخوری،

food however this morning I couldn't resist so here is what I had for my

اما امروز صبح نتوانستم مقاومت کنم، پس این چیزی است که امروز صبح برای

breakfast this morning whoa what is that I hear you ask

صبحانه خوردم، چه چیزی می شنوم که از شما می پرسید

that is a crumpet crumpet we call that particular thing a crumpet I will show

که یک خرطومی است که ما به آن چیز خاص می گوییم یک کروپت.

you the word in a moment on the screen

کلمه را در یک لحظه بر روی صفحه نمایش به شما نشان می

so there is my breakfast that is what I had this morning a very popular type of

دهم تا صبحانه من وجود داشته باشد که همان چیزی است که امروز صبح خوردم، یک نوع غذای بسیار محبوب

food here in the UK it is called a crumpet some people also refer to it as

در اینجا در بریتانیا که به آن کروپت می گویند برخی از مردم آن را به عنوان

an English crumpet so that particular item is called a crumpet if you want to

یک کروپت انگلیسی نیز می نامند. اگر می‌خواهید کلمه کروپت را

see the word well guess what here it is now in my hand so there is

ببینید خوب حدس بزنید که الان در دست من چیست، به آن چیزی گفته می‌شود، بنابراین

the word crumpet it is a type of food quite often eaten in the morning so in

کلمه کروپت وجود دارد، این یک نوع غذایی است که اغلب در صبح خورده می‌شود،

the morning you will have this sometimes for breakfast crumpet I love this word I

بنابراین صبح‌ها گاهی اوقات این غذا را می‌خورید. من این کلمه را دوست

don't know why it always makes me smile and one of the reasons why it makes me

دارم نمی دانم چرا همیشه باعث لبخند من می شود و یکی از دلایلی که باعث می شود من

smile is sometimes you can use this word in a very some might say offensive way

لبخند بزنم این است که گاهی اوقات اگر در جاده قدم می زنید می توانید از این کلمه به روشی بسیار توهین آمیز استفاده

crumpet if you are walking down the road and you see a beautiful girl and it

کنید. و شما یک دختر زیبا را می بینید و این

happens to be 1978 you may have said oh look there is a nice piece of crumpet

اتفاق می افتد در سال 1978 ممکن است گفته باشید اوه، نگاه کنید، یک تکه کرامپت زیبا وجود دارد

and that means a nice lady or an attractive woman so the word crumpet can

و این به معنای یک خانم خوب یا یک زن جذاب است، بنابراین کلمه crumpet می

I just say I don't think people use that expression anymore however many years

توانم بگویم که فکر نمی کنم مردم دیگر از آن عبارت استفاده کنند، هرچند سال ها

ago in the late late 1970s crumpet it is a type of food but also we used to use

پیش در اواخر. کرومپت اواخر دهه 1970 یک نوع غذا است اما ما از

it to describe a beautiful lady a lady who was very desirable or gorgeous or

آن برای توصیف یک خانم زیبا استفاده می کردیم، خانمی که بسیار خواستنی یا شیک یا

attractive crumpet I like it well I like crumpet as in the breakfast food I look

جذاب بود.

to have my crumpet in the morning I can't wait for my morning crumpet

در صبح من نمی توانم صبر کنم تا صبحگاهم

hello to Quran Karim nice to see you here as well

سلام به قرآن کریم خوشحالم که شما را اینجا می بینم

Dilek hello Dilek hello to you as well hi mr. Duncan and everyone Elizabeth I

دیلک سلام دیلک سلام به شما نیز سلام آقای. دانکن و همه الیزابت

really am an English addict because of you thank you very much as very kind of

من واقعاً به خاطر شما یک معتاد انگلیسی هستم از شما بسیار سپاسگزارم و خیلی لطف

you to say so I had a few problems with my camera earlier I don't know what

دارید، بنابراین من قبلاً با دوربینم چند مشکل داشتم نمی دانم چه

happened it's never happened before I don't know what happened

اتفاقی افتاده است قبلاً هرگز اتفاق افتاده است نمی دانم چه اتفاقی افتاد

anyway it's all right now hello Anna pika Irene also grace hello grace we

به هر حال همه چیز درست است سلام آنا پیکا ایرنه همچنین گریس سلام گریس

also have mica watching in Japan nice to see you here as well

ما نیز در ژاپن میکا را تماشا می کنیم خوشحالم که شما را در اینجا می بینم

hello also - Noemi Irene push pendra hello push pendra nice to see you here

سلام همچنین - Noemi Irene push pendra سلام فشار pendra خوشحالم که شما را اینجا می بینم

as well well so many people are here pal Mira

همچنین بسیاری از مردم اینجا هستم رفیق Mira

franceska Wow I could spend the next hour just saying hello to everyone on

franceska وای من می توانم ساعت بعدی را صرف سلام کردن به همه

the live chat how are things going in Europe how are things going in Europe

در چت زنده کنم. اوضاع در اروپا چگونه پیش می رود اوضاع در اروپا چگونه پیش می رود.

there are so many things going on at the moment that concerns Europe and also

this country as well there are many things going on so what we are not just

همچنین چیزهای زیادی در جریان است، بنابراین آنچه که ما فقط

talking about the current situation we are also talking about things that are

در مورد وضعیت فعلی صحبت نمی کنیم ، در مورد چیزهایی نیز صحبت می کنیم که

going to happen later this year I'm sure you know what I'm talking about yes

قرار است اواخر امسال اتفاق بیفتد، مطمئن هستم که می دانید درباره چه چیزی صحبت می کنم، بله،

people have started talking about brexit again oh my goodness mr. Duncan you are

مردم شروع به صحبت کرده اند. درباره دوباره برکسیت کن خدای من. دانکن تو

so handsome today Thank You Mustapha that's very kind of

امروز خیلی خوش تیپ هستی متشکرم مصطفی خیلی لطف

you to say I don't know why I look so handsome today maybe it's because I had

کردی که می گویی من نمی دانم چرا امروز خیلی خوش تیپ به نظر می رسم شاید به این دلیل است که

a nice sleep I had a lovely sleep last night so maybe that's the reason why

خواب خوبی داشتم من دیشب خواب خوبی داشتم پس شاید به همین دلیل است که

hello also - if Mohammed Irene Lali Lali nice to see you as well

سلام همچنین - اگر محمد ایرنه لالی لالی از دیدنت خوشحال

come on Blackbird don't be so shy I won't know I won't hurt you I won't harm

شدم بیا بلک برد، خیلی خجالتی نباش ، نمی دانم به تو صدمه نمی زنم، به تو آسیب نمی رسانم،

you I just want to see you have some food for your babies hello also to

فقط می خواهم ببینم که برای بچه هایت غذا داشته باشی. سلام به

Fatima hello to you hello to everyone we are now up to date on the live chat

فاطمه سلام بر شما سلام به همه ما در حال حاضر در چت زنده به روز هستیم

Valeria hello Valeria

والریا سلام

is your crumpet salty or sweet you might say that it is savory so it is slightly

والریا شیرینی یا نمکی شماست ممکن است بگویید شور است پس کمی

salty and of course after you put butter on the crumpet once butter has been

شور است و البته بعد از اینکه کره را روی آن گذاشتید وقتی کره به آن اضافه شد، کره را خرد کنید،

added so there you can see there is butter on top and yes I know you are

بنابراین می توانید ببینید که روی آن کره وجود دارد و بله، می دانم که می

going to say mr. Duncan that is too much butter you have too much butter on your

خواهید بگویید آقای. دانکن که خیلی کره است تو کره ات خیلی زیاد است

crumpet how Dave what no no yes do we have Greta yes Greta Greta has something

چگونه دیو چه نه نه بله داریم گرتا بله گرتا گرتا چیزی

to say Thank You Greta that's very kind of you

برای گفتن دارد متشکرم گرتا که خیلی لطف

how dare you how dare you criticize my my bitter oh there was the black bird

داری چطور جرات کردی از تلخ من انتقاد کنی پرنده سیاه آنجا بود پرنده

the black bird is here the black bird is right behind me

سیاه اینجاست پرنده سیاه درست پشت سر من

mr. black bird there he is can you see the black bird oh he's gone

است. پرنده سیاه اونجا هست می تونی پرنده سیاه رو ببینی اوه

he's gone again he's a little bit shy and unfortunately a very shy black bird

رفته او دوباره رفته او کمی خجالتی است و متاسفانه یک پرنده سیاه خجالتی بسیار خجالتی است

hello also to sujin we call if we have a nice sleep we call it honey sleep honey

سلام به سوجین هم زنگ می زنیم اگر خواب خوبی داشته باشیم به آن می گوییم عسل بخواب عسل

sleep I like that so we might say sweet we had a sweet sleep or maybe we had

بخواب من دوست دارم بنابراین می توانیم بگوییم شیرین خواب شیرینی داشتیم یا شاید خواب های شیرین دیدیم،

sweet dreams so both of those things relate to things that are pleasant or

بنابراین هر دوی این چیزها به چیزهایی مربوط می شود که خوشایند یا

nice hello - Emmanuelle I thought it was cheese on top not

خوب هستند سلام - امانوئل من فکر کردم روی آن پنیر بود نه

butter unfortunately well I suppose both of

کره متاسفانه خوب فکر می کنم هر دوی

those things are unhealthy however you are right you can put cheese on top of

این چیزها ناسالم هستند با این حال حق با شماست که می توانید پنیر را روی

crumpets and can I just say cheese especially melted cheese so if you put

کلوچه ها قرار دهید و فقط می توانم بگویم پنیر مخصوصاً پنیر آب شده، بنابراین اگر

some cheese on top of this crumpet and then melt the cheese ah

مقداری پنیر روی آن قرار دهید و سپس پنیر را ذوب کنید آه

it is apps lutely delicious it is gorgeous

، برنامه بسیار خوشمزه ای است،

crumpet so I had a crumpet this morning for my breakfast hmm mr. Duncan can you

خرده ریزه فوق العاده ای است. من امروز صبح برای صبحانه ام یک دمنوش خوردم آقا. دانکن،

please explain or give some examples about attitude

لطفاً توضیح دهید یا مثال‌هایی در مورد نگرش بیاورید،

thank you when we talk about attitude we are often talking about your manner or

متشکرم وقتی در مورد نگرش صحبت می‌کنیم ، ما اغلب در مورد رفتار شما صحبت می‌کنیم

the way you view things around you it can be anything really so attitude is a

یا نحوه نگاه شما به چیزهای اطرافتان می‌تواند واقعاً هر چیزی باشد، بنابراین نگرش یک

very general term for the way you interact or the way you view the world

اصطلاح بسیار کلی برای نحوه تعامل شما است. یا نحوه نگرش شما به دنیای

around you your attitude maybe your personal opinions or feelings can affect

اطراف، نگرش شما شاید نظرات یا احساسات شخصی شما می تواند بر نگرش شما تأثیر بگذارد،

your attitude you see so attitude is something that you feel inside however

بنابراین نگرش چیزی است که در درون خود احساس می کنید،

it is often revealed in the way you behave so the way you behave towards

اما اغلب در نحوه رفتار شما آشکار می شود، بنابراین رفتار شما با

other people I think

دیگران

there is about to be a very loud noise behind me nice so your attitude is

فکر می کنم صدای بسیار بلندی پشت سر من وجود دارد، بنابراین

related to your related to your manner or the way you feel towards other things

نگرش شما به رفتار شما یا احساسی که نسبت به چیزها

or people so you might have a good attitude you might be a kind person you

یا افراد دیگر دارید مربوط می شود، بنابراین ممکن است نگرش خوبی داشته باشید، ممکن است فرد مهربانی

might have a good attitude towards other people your attitude can be your manner

باشید. نگرش خوب نسبت به دیگران نگرش شما می تواند

the way you view of the people the way you treat other people so you can have a

طرز نگاه شما به مردم باشد، همان گونه که با دیگران رفتار می کنید، بنابراین می توانید نگرش خوبی داشته باشید،

good attitude that means you have a positive view of life you are friendly

این بدان معناست که شما دیدگاه مثبتی نسبت به زندگی دارید. دوستانه

you respect other people maybe you enjoy your job so you have a good positive

به دیگران احترام می گذارید شاید از شغل خود لذت می برید بنابراین نگرش مثبت خوبی

attitude to your job however you can have the opposite of course it is

نسبت به شغل خود دارید، اما می توانید برعکس آن را داشته باشید البته

possible to have the opposite which is a bad attitude so your bad attitude might

ممکن است برعکس آن که نگرش بدی است داشته باشید بنابراین نگرش بد شما

be perhaps being lazy in your job or maybe in life maybe the way you view

ممکن است تنبلی در کار باشد. شغل شما یا شاید در زندگی، شاید نگاهی

other people around you maybe you treat other people badly you have a bad

که به اطرافیان خود دارید، ممکن است با دیگران رفتار بدی داشته باشید، نگرش بدی دارید،

attitude your character might be unfair or maybe you treat people badly you have

شخصیت شما ممکن است ناعادلانه باشد یا شاید شما با مردم بد

a bad attitude towards other people so your attitude can be good or bad

رفتار می کنید. خوب یا بد

your attitude is the way you view everything around you I like to think I

نگرش شما طرز نگاه شما به همه چیز در اطرافتان است من دوست دارم فکر کنم من

like to think that I have a good attitude

دوست دارم فکر کنم که من عموماً نگرش خوبی دارم

generally even though sometimes it is difficult it is difficult to stay happy

حتی اگر گاهی اوقات سخت است خوشحال ماندن

it is difficult sometimes to stay positive however generally I like to

دشوار است گاهی اوقات مثبت ماندن دشوار است اما به طور کلی من دوست دارم

think that I have a good attitude generally good

فکر کنم که من نگرش خوبی دارم به طور کلی خوب

and a pika why does the crumpet have all of those holes the crumpet is a

و یک پیکا چرا کرومپت همه آن سوراخ ها را دارد، کیک

very clever item of food because all of those holes on the top they allow the

غذای بسیار هوشمندانه ای است، زیرا همه آن سوراخ ها در بالای آن هستند.

flavor of whatever you put on top to soak in so as you can see the butter is

مزه هر چیزی را که روی آن قرار می دهید تا خیس بخورد تا ببینید کره در حال

melting and it is going in to the crumpet so the flavor of whatever you

ذوب شدن است و به درون کیک می رود، بنابراین طعم هر چیزی

put on top goes right in to the crumpet and they are absolutely delicious when

که روی آن قرار می دهید دقیقاً به درون کروپت می رود و زمانی که آنها کاملاً خوشمزه هستند

they are heated up so there you can see the butter is actually melting and it's

آنها گرم می شوند بنابراین می توانید ببینید که کره در واقع در حال ذوب شدن است و

going into the holes and all it does is it increases the flavor it increases the

به داخل سوراخ ها می رود و تنها کاری که انجام می دهد این است که طعم را افزایش می دهد و طعم کروپت را افزایش می دهد

flavor of the crumpet so you can put anything on a crumpet you can put Jam so

بنابراین می توانید هر چیزی را روی کروپت قرار دهید.

maybe first you will put some butter on top and then you will put some jam some

ابتدا مقداری کره روی آن بریزید و سپس مقداری مربا مقداری

nice preserve or maybe you can put some cheese on top I do like to do that

نگهدارنده خوب بریزید یا شاید بتوانید کمی پنیر روی آن قرار دهید.

sometimes I like to put cheese on top of my crumpet and then I will heat the

crumpet and the grill and the cheese will slowly start to melt ah very nice

کرومپت و گریل و پنیر به آرامی شروع به آب شدن می کنند،

very nice indeed but to be honest with you you can put anything really you

خیلی خوب است، واقعاً خوب است، اما صادقانه بگویم، شما می توانید هر چیزی را که می

could put anything on top of crumpet I would imagine it's it's up to you to be

توانید روی کروپت قرار دهید، من تصور می کنم این به شما بستگی دارد که

honest I really think so arts B says that's why I don't understand a girl who

صادق باشید. فکر می کنم هنر B می گوید به همین دلیل است که من نمی فهمم

is crumpet in the 1970s yes it is quite an offensive word nowadays I think if

دختری که در دهه 1970 خراشیده شده است، بله، امروزه این یک کلمه کاملا توهین آمیز است، فکر می

you if you referred to a beautiful woman or a girl as crumpet you might get a

کنم اگر از یک زن زیبا یا دختری به عنوان کرامپت یاد می کنید، ممکن است

slap in the face I think so so don't be too

سیلی به صورت شما بخورد، بنابراین خیلی

surprised if the lady gives you a slap or maybe she kicks you right in the

تعجب نکنید. اگر آن خانم به شما سیلی می زند یا شاید او به شما لگد می زند

pence hello - barong nice to see you here today lots of things going on Oh

سلام - بارونگ خوشحالم که امروز شما را اینجا می بینم اوه

mr. Duncan I love the bird feeder I only wish the birds would come to feed I only

آقای. دانکن من عاشق غذای پرنده هستم فقط آرزو می کنم که پرنده ها برای غذا

wish the birds would come are you an early riser mr. Duncan yes I was up very

بیایند. دانکن بله من

early this morning it takes me a long time to prepare all of this there is a

امروز صبح خیلی زود بیدار بودم آماده کردن همه اینها زمان

lot of technology involved in bringing this high-quality picture and also the

زیادی از من می برد. فناوری زیادی برای آوردن این تصویر با کیفیت بالا و همچنین

high quality sound to your your screen it takes a lot of preparation so

صدای با کیفیت بالا روی صفحه نمایش شما مستلزم آماده سازی زیادی است. بنابراین

normally I get up very early in the morning to start preparing this all of

معمولاً صبح خیلی زود از خواب بیدار می شوم تا شروع کنم به آماده کردن همه

the technical stuff all of the equipment and then of course afterwards I have to

چیزهای فنی همه تجهیزات و سپس البته بعد از آن باید

decide what I'm going to say sometimes I have no idea sometimes I will write

تصمیم بگیرم چه بگویم گاهی اوقات نمی دانم گاهی اوقات یادداشت می نویسم

notes sometimes I will give you things to look at and that's what we're doing

من چیزهایی را به شما می‌دهم تا ببینید و این همان کاری

today today we are doing that we are going to look at words connected to cut

است که امروز انجام می‌دهیم که می‌خواهیم به کلمات مرتبط با برش

and sew and also we will be looking at some very strange English words as well

و دوختن نگاه کنیم و همچنین کلمات بسیار عجیب انگلیسی و همچنین

some more strange English words your blackbird must have a nest nearby you

چند کلمه عجیب‌تر را بررسی خواهیم کرد. کلمات انگلیسی شما باید لانه ای در نزدیکی داشته باشد

are right li'l we have two black bird nests very

شما درست می گویید لیل ما دو لانه پرنده سیاه بسیار

close to the garden so at the moment we have two black bird nests so there are

نزدیک به باغ داریم بنابراین در حال حاضر دو لانه پرنده سیاه داریم بنابراین

two pairs of black birds coming to our garden to feed not only that but there

دو جفت پرنده سیاه برای تغذیه به باغ ما می آیند. نه تنها این بلکه وجود دارد

are also some baby black birds that are now coming into the garden so we have

همچنین تعدادی بچه پرنده سیاه هستند که اکنون به باغ می آیند بنابراین ما

some young black birds that have recently left the nest for the first

چند پرنده سیاه جوان داریم که اخیراً برای اولین بار لانه را ترک کرده اند

time hello Vanessa hello also it's the

سلام ونسا سلام همچنین

biscuits with the butter it's different there if we put cheese I think there are

بیسکویت ها با کره هم فرق می کند اگر پنیر بگذاریم آنجا فرق می کند.

many versions of the crumpet around the world if you go to other parts of the

نسخه های زیادی از کروپت در سراسر جهان وجود دارد، اگر به نقاط دیگر

world you might see the crumpet but it might look different it might be a

جهان بروید، ممکن است کروپت را ببینید، اما ممکن است متفاوت به نظر برسد، ممکن است

different shape it also might have different things inside as well hello

شکل متفاوتی داشته باشد، همچنین ممکن است چیزهای متفاوتی در داخل داشته باشد، همچنین

attitude is the way you behave to other people yes it is as I said just now you

نگرش سلام، نحوه رفتار شما است. به دیگران بله همینطور است که گفتم همین الان شما

can have a good attitude a positive attitude or negative so you might have

می توانید یک نگرش خوب داشته باشید یک نگرش مثبت یا منفی بنابراین ممکن است

someone complaining about your bad attitude especially it work so maybe

کسی از نگرش بد شما شکایت کند مخصوصاً کار می کند تا شاید

someone will complain about your attitude in work hello to Quran Karim I

کسی از نگرش شما در کار شکایت کند سلام به قرآن کریم اول

am fasting at the moment I am fasting right now and I'm really hungry please

در حال حاضر روزه هستم من الان روزه هستم و واقعا گرسنه هستم

stop talking about food well I thought I would mention crumpets because I had one

لطفا در مورد غذا حرف نزنید خوب فکر کردم دلمه را ذکر کنم

for breakfast this morning and I wanted to share it with you I hope

چون امروز صبح صبحانه خوردم و می خواستم به اشتراک بگذارم این با

you don't mind hello also I knew in watching in Vietnam

شماست امیدوارم ناراحت نباشید سلام همچنین من می دانستم در تماشای ویتنام

can I say a big hello to everyone in Vietnam nice to see you here all of my

می توانم یک سلام بزرگ به همه در ویتنام بگویم خوشحالم که شما را اینجا می بینم همه

lovely vietnam students hello to you as well also Pedro Pedro Belmont is here

دانش آموزان دوست داشتنی ویتنام سلام به شما همچنین پدرو پدرو بلمونت نیز اینجاست.

today I don't have my echo unfortunately also we have drown a vous lead hello

امروز من پژواکم را ندارم متأسفانه همچنین ما یک لید غرق کردیم سلام

where are you watching at the moment your name is very intriguing by the way

در حال حاضر کجا را تماشا می کنی اسمت خیلی جالب است

oh by the way let's have a look now I want to have a look at some words I'm

اتفاقاً اوه اتفاقاً بیایید نگاهی بیندازیم حالا می خواهم به چند کلمه نگاهی بیندازم من

going to put them on the screen in front of you right now

آنها را در حال حاضر روی صفحه روبروی شما قرار

would you like to we're going to look at words connected to cut

می دهم آیا دوست دارید به کلمات مرتبط با برش نگاه کنیم

and so when we talk about the word so we quite often talk about repairing

و بنابراین وقتی در مورد کلمه صحبت می کنیم اغلب در مورد تعمیر

something or making something quite often an item of clothing so maybe you

چیزی یا ساختن چیزی صحبت می کنیم. اغلب اوقات یک لباس، بنابراین ممکن است شما لباسی

will make an item of clothing you sew all of the parts that are needed to make

بسازید که تمام قسمت‌هایی را که برای ساختن

a piece of clothing you sew them together so quite often well most items

یک تکه لباس مورد نیاز است می‌دوزید و آنها را به هم می‌دوزید، بنابراین

of clothing have some work done to make them to create them and quite often they

اغلب لباس‌ها برای درست کردنشان کار انجام داده‌اند. آنها را ایجاد کنید و اغلب آنها

will be sewn together so we say so so sewn sewn that is the past tense of

به هم دوخته می شوند، بنابراین ما می گوییم آنقدر دوخته شده که زمان گذشته است،

so you are making an item of clothing you are putting it together by attaching

بنابراین شما در حال ساختن یک لباس هستید، آن را با چسباندن

pieces of cloth to each other you sew them together let's have a look shall we

تکه های پارچه به هم می چینید، آنها را به هم

oh the other thing we might do later we might have a little dance later very

می دوزی. یک رقص کوچک بعداً بسیار

popular I can't believe how popular our little dance has become but it has it's

محبوب است من نمی توانم باور کنم که رقص کوچک ما چقدر محبوب شده است، اما

become very popular indeed I am pleasantly surprised by how

بسیار محبوب شده است، واقعاً از اینکه

popular my little dance has become

رقص کوچک من چقدر محبوب شده است

flyaway says the British are a little bit morbid morbid yes I suppose so when

شگفت زده شدم می گوید بریتانیایی ها کمی بیمارگونه هستند بله فکر می‌کنم وقتی

we talk about words like cut I suppose we think of things that are

در مورد کلماتی مانند cut صحبت می‌کنیم، فکر می‌کنم به چیزهایی فکر می‌کنیم که

maybe violent or unpleasant however the word cut can be used in many other ways

ممکن است خشونت‌آمیز یا ناخوشایند باشند، اما کلمه برش را می‌توان به روش‌های بسیار دیگری

as well so let's have a look at the words shall we here it is now I'm just

نیز به کار برد، بنابراین بیایید نگاهی به کلمات بیندازیم.

making sure I spelt it right yes cut cut so there it is you cut something

فقط مطمئن می شوم که املای آن را درست نوشته ام بله برش برش، بنابراین شما چیزی را

you cut you maybe shorten something so maybe

می برید که می برید، شاید چیزی را کوتاه می کنید، شاید

something long you make shorter you cut perhaps mr. Steve will cut the grass

چیزی بلند را کوتاهتر می کنید، شاید آقای. استیو علف‌ها را مثل دیشب قطع خواهد کرد، این

like last night that's what Steve did last night he was in the garden and he

همان کاری است که استیو دیشب در باغ بود و

cut the grass he cut the grass by the way on Sunday we are going to take a

علف‌هایی را که علف‌ها را بریده بود

look at mr. Steve's new grass is it still growing or have the birds eaten at

، برید. علف جدید استیو این است که هنوز در حال رشد است یا اینکه پرندگان

all cut a very simple word and yet it is one that can be used in many ways as we

اصلاً خورده اند یک کلمه بسیار ساده را بریده اند و در عین حال می توان از آن به طرق مختلف استفاده

will see later on as we go through our list of words another word we can use if

کرد همانطور که بعداً با مرور لیست کلمات خود کلمه دیگری را که می توانیم استفاده کنیم خواهیم دید. اگر

we are talking about cut as an action is slice slice so to cut you slice

ما در مورد برش به عنوان یک عمل صحبت می کنیم، slice slice است، بنابراین برای بریدن شما

something of course the word slice can be used as a verb and also it can

چیزی را برش می زنیم، البته کلمه slice را می توان به عنوان یک فعل استفاده کرد و همچنین می

describe something as well a slice of bread so you are actually naming the

تواند چیزی را به عنوان یک تکه نان توصیف کند، بنابراین شما در واقع نام

item you are saying what it is you are giving it that prefix a slice of bread

موردی را که هستید می گذارید. با گفتن اینکه چه چیزی است به آن می دهید که پیشوند یک تکه نان است، منظور

you are referring to a piece of bread that has been cut it is a slice you

شما یک تکه نان است که بریده شده است، این یک تکه

might also have a slice of cake slice of cake cannot be bad slice so this

است، ممکن است یک تکه کیک نیز داشته باشید.

particular word can be used as a verb you slice something you cut something

به عنوان یک فعل استفاده شود شما چیزی را برش می زنید چیزی را برش می دهید

and it can be used also as a noun slice it is a slice of cake a slice a piece

و می تواند

portion

very nice here's another one and I think this is a word I think this next word is

به عنوان اسم هم استفاده شود.

a word I was asked about a couple of weeks ago slipped

کلمه ای که چند هفته پیش از من در مورد آن پرسیده شد، لغزید،

so cut we can also use the word slit if you cut something you slit

بنابراین ما می توانیم از w استفاده کنیم یا اگر چیزی را بریدید

something you slit again a very simple word but it can be used in a very I

چیزی را بریدید دوباره بریدید یک کلمه بسیار ساده اما می توان از آن به

suppose a very aggressive way we are talking about a person who is doing harm

روشی بسیار تهاجمی استفاده کرد.

to themselves or to another person slit a very interesting word one that is

کلمه یک که

often used negatively here's another one incise incise or incise incise or in

اغلب به صورت منفی استفاده می شود در اینجا یک برش برش یا برش یا در

size that also means cut you are cutting into

اندازه است که همچنین به معنای برش دادن شما در حال برش دادن به

something you in size something and that is the reason why some of your teeth the

چیزی است که به اندازه چیزی است و به همین دلیل است که برخی از دندان

teeth that you use to cut into food are called incisors so your teeth normally

های شما دندان هایی را که برای برش غذا استفاده می کنید. دندان‌های ثنایا نامیده می‌شوند، بنابراین دندان‌های شما

the ones at the front they are very flat and sharp and they are very useful for

معمولاً آن‌هایی که در جلو هستند، بسیار صاف و تیز هستند و برای

biting and cutting into food you incise you in size you cut quite often with

گاز گرفتن و بریدن در مواد غذایی بسیار مفید هستند، به اندازه‌ای که اغلب

your teeth and that's why your front teeth of the teeth at the front that are

با دندان‌هایتان برش می‌زنید و به همین دلیل است که دندان‌های جلوی دندان‌هایتان. در قسمت جلویی که

flat are very sharp at the edges and they are very useful for cutting into

صاف هستند در لبه های آن بسیار تیز هستند و برای برش غذا بسیار مفید هستند

food

here's another one oh I like this one

اینجا یکی دیگر اوه من این را دوست دارم

here's another one carve sorry about that how I was just

اینجا یکی دیگر را حک کنید متاسفم که چگونه

attacked by a wasp did you see that wasp just attacked me

یک زنبور به من حمله کرد دیدید که w asp فقط یک بار دیگر به من حمله کرد

carve once again we are using synonyms of cut to carve something quite often we

حک کنید ما از مترادف برش برای حک کردن چیزی استفاده می کنیم اغلب

use the word carve if we are cutting something that is large so if you take

اگر چیزی بزرگ را برش می دهیم از کلمه حک استفاده می کنیم بنابراین اگر

something very large and you cut it slowly we say that you carve that thing

چیزی خیلی بزرگ را بردارید و آن را به آرامی برش دهید می گوییم که آن چیز را حک می کنید

you carve a piece of meat so some people might cut the meat slowly into smaller

شما یک تکه گوشت را حکاکی می کنید تا برخی افراد ممکن است گوشت را به آرامی به

pieces you carve the meat quite often you have to use a special tool called

قطعات کوچکتر برش دهند. شما اغلب گوشت را حک می کنید باید از یک ابزار مخصوص به نام چاقوی حکاکی استفاده کنید،

the carving knife a very sharp knife that you have to use for cutting

یک چاقوی بسیار تیز که باید برای برش دادن

normally into things like meat carve you can also carve wood as well some people

معمولی به چیزهایی مانند گوشت استفاده کنید. حکاکی کنید شما همچنین می توانید چوب را حکاکی کنید همچنین برخی از مردم

like to carve wood as a form of art so a type of art someone will cut into a

دوست دارند چوب را به عنوان نوعی هنر حکاکی کنند، بنابراین یک نوع هنری که کسی آن را به یک تکه چوب برش می دهد

piece of wood and they will make a certain shape maybe something that looks

و آنها شکل خاصی را می سازند، شاید چیزی

like maybe a person maybe a person's face or maybe something that is abstract

شبیه به یک شخص یا شاید یک شخص باشد. صورت یا شاید چیزی که انتزاعی است

and has no form hmm very interesting carve car here's another word now that

و هیچ شکلی ندارد hmm بسیار جالب ماشین حکاکی اینجا یک کلمه دیگر در حال حاضر است که

looks a little bit like something else score score now this word can be used in

کمی شبیه چیز دیگری است امتیاز امتیاز اکنون این کلمه می تواند در

more than one way and I'm sure if you are a football fan if you are a fan of

بیش از یک راه استفاده شود و مطمئنم اگر شما یک فوتبال اگر طرفدار

football you will know that this means to win a goal you get the

فوتبال هستید، می‌دانید که برای بردن یک گل،

all into the net you score a goal however score can also be mean cut you

همه چیز را وارد دروازه می‌کنید، یک گل می‌زنید، اما گل زدن نیز می‌تواند به معنای قطع باشد،

are using something to make a shape you score you make a deep mark or maybe you

شما از چیزی برای ساختن شکلی استفاده می‌کنید که گل می‌زنید و یک گل عمیق می‌سازید. علامت گذاری کنید یا شاید شما

cut into something you score something so this word can be used in more than

چیزی را که به چیزی گل می زنید بریده اید، بنابراین این کلمه می تواند به بیش از

one way it can mean that your favorite football team scores a goal yes they

یک روش استفاده شود، می تواند به این معنی باشد که تیم فوتبال مورد علاقه شما یک گل می زند بله آنها

scored a goal or you can cut into something you score something you cut

یک گل به ثمر رسانده اند یا شما می توانید چیزی را که شما گلی را به ثمر رسانده اید برش دهید.

into it you make a mark on something

شما روی چیزی علامت می گذارید در

here are some phrases now that we can use as well phrases you can cut your

اینجا عباراتی وجود دارد که ما می توانیم از عباراتی استفاده

losses this is a great expression that means you quit before you lose anymore

کنیم که می توانید ضررهای خود

so maybe you are gambling and you have lost a lot of money you decide that you

را کاهش دهید. تصمیم بگیرید که

have to quit you have to stop at that point you have to cut your losses you

باید دست از کار بکشید، در آن مرحله باید متوقف شوید، باید ضررهای خود را کاهش دهید،

are trying to prevent losing any more money you cut your losses so in this

در حال تلاش برای جلوگیری از از دست دادن هر چه بیشتر پول هستید، ضررهای خود را کاهش می دهید، بنابراین از این

sense cut means finish end try to prevent any more damage you cut your

نظر، کاهش به معنای پایان دادن به تلاش برای جلوگیری از هر گونه آسیب بیشتر است، ضررهای خود را کاهش دهید.

losses maybe if you have a business and maybe you're missing money maybe your

شاید اگر شما یک کسب و کار و مادر اگر پول از دست می دهید، شاید

business is going badly you might cut your losses cut your losses if your

کسب و کارتان بد پیش می رود، ممکن است ضررهایتان را کاهش دهید، اگر

business is going bad you might decide to sell your business to someone else or

کسب و کارتان بد پیش می رود، ممکن است تصمیم بگیرید که کسب و کارتان را به دیگری بفروشید یا

maybe you go out of business you decide that you can't afford to lose any more

شاید از کار خارج شوید و تصمیم بگیرید که نمی توانید استطاعت از دست دادن

money so you cut your losses so you might hear this used a lot in business

پول بیشتری را داشته باشید، بنابراین ضررهای خود را کاهش دهید، بنابراین ممکن است بشنوید که در انگلیسی تجاری بسیار

English to be honest that will be used a lot in business English

استفاده می شود، صادقانه بگویم که در تجارت بسیار مورد استفاده قرار خواهد گرفت.

Kien Tran says a great score from Cristiano Ronaldo did I tell you that I

almost met him last year when I went to Portugal with mr. Steve because mr.

او را سال گذشته ملاقات کردم، زمانی که به همراه آقا به پرتغال رفتم. استیو چون آقای

Steve's company gave Steve a free holiday and I went to Portugal last year

شرکت استیو به استیو یک تعطیلات رایگان داد و من سال گذشته به پرتغال رفتم،

in fact it is almost a year since we went there and there was a wedding party

در واقع تقریباً یک سال است که ما به آنجا رفته بودیم و جشن عروسی

taking place in the same place I was staying and you know who was there do

در همان جایی که من اقامت داشتم برگزار می شد و می دانید چه کسی آنجا

you know who was actually there at the same place I was staying yes

بود. در واقع آنجا بود در همان جایی که من می ماندم بله

Ronaldo he was there Cristiano Ronaldo was actually staying at the same place

رونالدو او آنجا بود کریستیانو رونالدو در واقع در همان مکان

as me Wow isn't that amazing they were having a very noisy party because one of

با من می ماند وای شگفت انگیز نیست که آنها یک مهمانی بسیار پر سر و صدا داشتند زیرا یکی

the players one of the Portuguese football players was having a wedding

از بازیکنان یکی از بازیکنان فوتبال پرتغال بود. یک مراسم عروسی

reception and they did keep his awake until very early in the morning with

داشت و آنها او را تا صبح خیلی زود بیدار نگه

their noisy music you could also take a pay cut there we go you can take a pay

داشتند با موسیقی پر سر و صدا خود شما همچنین می توانید حقوق را کاهش دهید ما می رویم شما می توانید دستمزد را

cut so again the word cut in this sense is not used physically you are not

کاهش دهید بنابراین دوباره کلمه cut به این معنا به صورت فیزیکی استفاده نمی شود.

cutting something physically you are using it as a phrase a term you take a

چیزی را به صورت فیزیکی قطع نمی کنید، شما از آن به عنوان یک عبارت استفاده می کنید، اصطلاحی که

pay cut this means that you take less money home from your job maybe they

حقوق را کاهش می دهید، به این معنی است که شما پول کمتری را از محل کار خود به خانه می برید، شاید آنها

reduce your salary they make your salary less you earn less money you have to

حقوق شما را کاهش دهند، آنها باعث کاهش حقوق شما می شوند، شما پول کمتری کسب می کنید،

take a pay cut I would imagine a lot of people at the moment are having to do

باید حقوق بگیرید. برش من تصور می کنید در حال حاضر بسیاری از مردم مجبور به انجام این کار هستند،

that due to this situation that is taking place you might have to take a

به دلیل این وضعیتی که در حال وقوع است، ممکن است مجبور شوید

pay cut take a pay cut you have to have a reduction in the amount of money that

حقوق خود را

you earn from your job you take a pay cut

کاهش دهید. شغلی

so that is being used figuratively it is a figure it's figurative use think of

که به صورت مجازی از آن استفاده می شود، یک رقم است، استفاده مجازی است تصور کنید به

figurative it's not easy to say by the way figurative we have two ways of

شکل مجازی، گفتن آن به صورت مجازی کار آسانی نیست، ما دو روش برای

expressing words figurative and also literal if you use a word literally you

بیان کلمات مجازی داریم و همچنین تحت اللفظی اگر از یک کلمه به معنای واقعی کلمه استفاده کنید، شما

are using its exact definition and meaning normally in a practical sense so

هستید. با استفاده از تعریف و معنای دقیق آن به طور معمول در معنای عملی، بنابراین

you are actually doing it for real if you would do something if you do it in

شما در واقع آن را به طور واقعی انجام می دهید اگر کاری را انجام دهید اگر آن را به

another way figuratively I got it right that time figuratively it means you are

روشی دیگر به صورت مجازی انجام دهید، درست متوجه شدم که زمان به طور مجازی به این معنی است که شما

not using it in the literal sense you are using the word but the action is not

آن را به معنای واقعی کلمه استفاده نمی کنید. شما از کلمه استفاده می کنید اما عمل

the same yep here's another 100 he's a nice

یکسان نیست بله در اینجا 100 مورد دیگر او یک

expression something that is better than other things something that is superior

بیان خوب است چیزی که بهتر از چیزهای دیگر است چیزی که برتر است

something that is much better than other things you might say that the restaurant

چیزی که بسیار بهتر از چیزهای دیگر است ممکن است بگویید که restau غرغری

that you went to last night is very nice the food is very good you might say that

که دیشب رفتی خیلی خوبه غذا خیلی خوبه شاید

it is a cut above the rest a cut above the rest it means it is much better than

بگی یه برش بالاتر از بقیه یه برش بالاتر از بقیه یعنی خیلی بهتر از

the other things that are available something is a cut above the rest a

چیزای دیگه ای هست که یه چیزی یه برش بالاتر از بقیه استراحت

person might describe themselves as being a cut above the rest a cut above

شخصی ممکن است خود را به عنوان یک برش بالاتر از بقیه توصیف کند، یک برش بالاتر

the rest slightly superior something that is better than the other things

از بقیه کمی برتر است، چیزی که بهتر از چیزهایی است

that are being offered a cut above the rest slightly better here's another one

که بالاتر از بقیه ارائه می‌شوند، کمی بهتر است در اینجا یکی دیگر وجود دارد،

yes if you take a pay cut it means the company reduces your salary

اگر حقوق را کاهش دهید، بله یعنی شرکت حقوق شما را کاهش می دهد

thank you Mustapha for joining in yes many people at the moment

ممنون مصطفی برای پیوستن شما بله بسیاری از مردم در حال حاضر

thank you Quran Karim many people at the moment have had to take a page

متشکرم قرآن کریم بسیاری از مردم در حال حاضر مجبور شده اند در

during the past two months yes a very serious situation you might use the USA

طول دو ماه گذشته صفحه ای را انتخاب کنند بله یک موقعیت بسیار جدی ممکن است از ایالات متحده

as an example where millions and millions this is incredible I don't know

به عنوان یک سایت استفاده کنید. به عنوان مثال که در آن میلیون‌ها و میلیون‌ها این باورنکردنی است. من

about you but it blows my mind millions and millions of people are now signing

در مورد شما نمی‌دانم، اما ذهن من را به هم می‌زند و میلیون‌ها نفر اکنون

for unemployment in the United States not not just a few but millions each

در ایالات متحده نه تنها چند نفر، بلکه میلیون‌ها نفر

week I think last week it was around 3 around 3 million people last week had to

در هفته برای بیکاری امضا می‌کنند. حدود 3 نفر حدود 3 میلیون نفر در هفته گذشته مجبور شدند

sign for welfare in the United States and I think the total number now is

برای رفاه در ایالات متحده امضا کنند و من فکر می کنم تعداد کل در حال حاضر

maybe 15 or 20 million it's incredible not since the Great Depression as this

شاید 15 یا 20 میلیون باشد.

happened here is another one general cutbacks a company might make

ممکن است

lots of changes maybe they reduce the amount of money that they spend on the

تغییرات زیادی ایجاد کنند، شاید مقدار پولی را که برای کسب‌وکار خرج می‌کنند

business maybe they are making lots of reductions maybe they are going to

کاهش دهند، شاید کاهش‌های زیادی ایجاد کنند، شاید

employ fewer people they make general cutbacks so in this sense we are using

افراد کمتری را استخدام کنند.

the word general as overall overall so many things are being changed and quite

چیزهای زیادی در حال تغییر هستند و

often it means a reduction things are getting less there are general cutbacks

اغلب به این معنی است که چیزها کاهش می‌یابند، باز هم کاهش‌های کلی وجود دارد

again another phrase that I'm sure might be all too familiar all too familiar and

که من مطمئن هستم ممکن است خیلی آشنا باشد، و

I Rita I'm not sure if Ana Rita likes Renaldo or not Renaldo surely thinks he

من ریتا مطمئن نیستم که آنا ریتا رنالدو را دوست دارد یا خیر. یا نه مطمئناً رنالدو فکر می کند که او باید از همه چیزهایی

is he must be a cut above the rest

he probably does he is a very good football player to be honest he is

که احتمالاً انجام می

actually owe her snare hello her snare thank you very much for

the compliment can you see yeah I am so I am so

دهد بالاتر باشد. نمی‌توانی ببینی بله من هستم، بنابراین من خیلی

flattered you can see my dimples have appeared I'm really flattered thank you

متملق هستم که می‌توانید گودی‌های من ظاهر شده‌اند. من واقعاً متملق هستم

very much mr. Duncan you are a cut above the rest thank you that's very kind of

. دانکن تو یک برش بالاتر از بقیه هستی متشکرم که خیلی لطف

you look like dimples have appeared I've gone all giggly hello arts be but if

داری به نظر می رسد گودی ها ظاهر شده اند. من همه چیز را با خندوانه سلام کردم، اما اگر

people travel here will soon recover our small economy but English tourism is our

مردم به اینجا سفر کنند به زودی اقتصاد کوچک ما بهبود می یابد، اما گردشگری انگلیسی

key together with some Germans and so on yes well tourism I was talking to Steve

کلید ما همراه با تعدادی آلمانی است. و به همین ترتیب بله، خوب گردشگری، دیشب داشتم با

last night about this we were chatting about this and I can't imagine how

استیو در این مورد صحبت می کردم، ما در این مورد صحبت می کردیم و نمی توانم تصور کنم که چگونه

anyone is going to travel anywhere for a long time imagine that if you are if you

کسی قرار است برای مدت طولانی به جایی سفر کند، تصور کنید که اگر

are running an airline or maybe you you are running cruises on those big giant

دارید یک شرکت هواپیمایی دارید یا شاید شما در حال اجرای کشتی های

cruise ships have you seen them some of those cruise ships can hold 2,000 people

تفریحی با کشتی های کروز غول پیکر هستید، آیا آنها را دیده اید که برخی از آن کشتی های تفریحی می توانند 2000 نفر را

and at the moment none of them are sailing none of them are going anywhere

در خود جای دهند و در حال حاضر هیچ یک از آنها در حال تردد نیستند، هیچ کدام از آنها به جایی نمی روند،

so I think one of the hardest hit areas will be tourism travel and the travel

بنابراین من فکر می کنم یکی از مناطقی که بیشترین آسیب را دیده است، خواهد بود. سفر گردشگری و صنعت سفر،

industry so I'm talking about flying and sailing I think so there will be lots of

بنابراین من در مورد پرواز و قایقرانی صحبت می‌کنم، فکر می‌کنم مشکلات زیادی در

difficulties to come I don't think for everyone it will be business as usual I

راه است، فکر نمی‌کنم برای همه مثل همیشه تجارت

don't think so it won't be the same for everyone

باشد. همینطور برای همه

hello to Alice Alessandra how is mr. Steve doing you will be pleased to hear

سلام به آلیس الساندرا چطور آقای استیو در حال انجام شما خوشحال خواهید شد از شنیدن

that Steve is feeling much better I have a feeling that it is not I don't think

اینکه استیو احساس بسیار بهتری دارد من احساس می کنم که اینطور نیست فکر نمی

it is for two reasons one Steve doesn't seem very ill he feels unwell but he's

کنم به دو دلیل باشد یکی از آنها خیلی بیمار به نظر نمی رسد او احساس ناخوشی می کند اما

not really ill and the second it the second reason is I'm alright

واقعاً بیمار نیست و دوم اینکه دلیل دوم این است که من خوب

I haven't felt unwell I haven't had any fever

هستم من احساس ناخوشایندی نداشتم تب

I haven't had anything so so I'm okay I'm I'm fighting fit

نداشتم چیزی نداشتم بنابراین خوب هستم من دارم میجنگم تناسب اندام

I'm is I'm is cheerful is it rainbow

هستم شاد است رنگین کمان

hello sunshine hello all so Eric on your Wednesday

سلام آفتاب سلام به همه پس اریک در پخش

livestream I asked you a question but unfortunately my phone went crazy and it

زنده چهارشنبه شما از شما سوال پرسیدم اما متأسفانه تلفن من دیوانه شد و

posted one thing after the other and you thought I am spamming and you didn't

یکی پس از دیگری پست می کرد و شما فکر می کنید من اسپم می کنم و

answer it may I ask it again Eric Eric Jackson you can ask the

جواب ندادید ممکن است بپرسم باز هم اریک اریک جکسون می‌توانید سؤال را بپرسید،

question of course you can ask but sometimes if if the questions come up

البته می‌توانید بپرسید، اما گاهی اوقات اگر سؤالات

too often

خیلی زیاد پیش می‌آیند،

I'm just looking through the messages here well is it my imagination or are

من فقط پیام‌های اینجا را نگاه می‌کنم، این تصور من است یا

there many messages today I I can't actually keep up with the messages it's

امروز پیام‌های زیادی وجود دارد، من واقعاً نمی‌توانم پیغام ها را دنبال کنید

incredible so many messages mr. Steve will become

باورنکردنی است. استیو تبدیل به چیزی خواهد شد

what I don't understand that one I don't understand that arts be mr. Steve will

که من نمی‌فهمم. استیو

become black so you won't recognize him I don't know how that is possible hello

سیاه می شود بنابراین شما او را نمی شناسید من نمی دانم چگونه ممکن است سلام

I really don't know how to answer that I'll be honest

من واقعاً نمی دانم چگونه پاسخ دهم که صادقانه بگویم

hello Sergio Sergio seems to be becoming irritated I don't know why

سلام سرخیو سرجیو به نظر می رسد عصبانی می شود نمی دانم چرا

dear me in Philebus can people please stop fighting on the live chat can we

عزیز من در Philebus آیا مردم می توانند لطفاً دعوا را در چت زنده متوقف کنید آیا

all just get along there is enough pain and suffering in

همه ما فقط با هم کنار می آییم در حال حاضر درد و رنج کافی

the world at the moment without us creating any more please

در دنیا وجود دارد بدون اینکه ما چیز دیگری ایجاد کنیم لطفاً

well I can't we all just get along oh hello the Sun has come out well there is

خوب من نمی توانم همه با هم کنار بیاییم اوه سلام. خورشید به خوبی بیرون آمده است

suddenly a ray of sunlight it's almost as if clouds have parted and the Sun is

ناگهان یک پرتو از نور خورشید ظاهر می شود که انگار ابرها از هم جدا شده اند و خورشید

now shining on me you know what they say they say that the Sun always shines on

اکنون به من می تابد.

the righteous little maybe not here is another cut that is quite funny

خیلی خنده دار است

because behind me they are cutting the trees

زیرا پشت سر من دارند درختان را قطع می کنند

how strange so I suppose it is very suitable to be talking about words

چقدر عجیب است، بنابراین فکر می کنم صحبت کردن در مورد کلمات

connected to cut because behind me people are cutting down the trees and

مرتبط با برش بسیار مناسب است زیرا پشت سر من مردم درختان را قطع می کنند و

making lots of noise as well you can also cut to the chase

سر و صدای زیادی ایجاد می کنند، همچنین شما می توانید برش بزنید. chase

cut to the chase I like this if you cut to the chase it means you get to the

cut to the chase من این را دوست دارم اگر شما ج به تعقیب و گریز یعنی به

point don't keep talking just tell me what you want

نقطه ای رسیدی به صحبت کردن ادامه نده فقط به من بگو چه می خواهی

just please can you cut to the chase cut to the chase please hurry up get on with

فقط لطفاً می توانی تعقیب و گریز را قطع کنی لطفاً عجله

it stop wasting my time can you please cut

کن ادامه بده و وقت من را تلف نکن.

to the chase it is a great expression so when we say cut it means we want to move

تعقیب و گریز یک تعبیر عالی است بنابراین وقتی می گوییم برش به این معنی است که می خواهیم

forward very quickly you cut something so you can move forward very quickly you

خیلی سریع جلو برویم شما چیزی را قطع کنید تا بتوانید خیلی سریع جلو

cut to the chase you move ahead quickly you get to the point

sometimes people say mr. Duncan you talk too much

بروید. دانکن تو زیاد حرف بزنی

can you please cut to the chase okay alright alright here's another one you

می‌توانی لطفاً تعقیبش را قطع کن خیلی خب، خوب این یکی دیگر

might cut off someone whoa that sounds painful you might cut off someone if you

است که می‌توانی کسی را قطع کنی که دردناک به نظر می‌رسد، ممکن است کسی را قطع کنی، اگر کسی را

cut someone off it means you remove them from your life

قطع کنی، به این معنی است که او را از زندگی خود حذف

you cut off someone it means you have no more contact with them or maybe you

می‌کنی، کسی را قطع می‌کنی. یعنی دیگر با آنها ارتباطی ندارید یا شاید

don't view them as part of your family

آنها را به عنوان عضوی از خانواده خود

you cut off someone you disconnect from them you don't want to know them anymore

نمی بینید، ارتباط شخصی را با او قطع می کنید و دیگر نمی خواهید او را بشناسید.

you cut off someone maybe you are going to leave some money in your will but

در اراده خود اما

then you change your mind so you cut off the money you cut off that person you

سپس نظر خود را تغییر می دهید بنابراین پول را قطع می کنید که آن شخص

remove them from your will must effort yes yes must ever cut to the chase means

را از اراده خود حذف می کنید باید تلاش کند بله همیشه باید تعقیب و گریز را انجام دهید یعنی

hurry up hurry up get to the point what is the point mr. Duncan please hurry up

عجله کنید عجله کنید به نقطه ای برسید که آقای . دانکن لطفاً عجله

you can cut out something now this once again can be used in many ways to cut

کنید می‌توانید اکنون چیزی را حذف کنید این یک بار دیگر می‌تواند به روش‌های مختلفی برای

out something is to remove or stop doing something you can cut out something for

حذف چیزی استفاده شود، حذف یا متوقف کردن کاری است، می‌توانید چیزی را حذف کنید، به

example you might decide to have a diet you might decide to eat less food so you

عنوان مثال ممکن است تصمیم بگیرید رژیم غذایی داشته باشید و ممکن است تصمیم بگیرید که کمتر بخورید. غذا تا

will cut out all of the unhealthy food from your diet the things you eat you

همه غذاهای ناسالم را از رژیم غذایی خود حذف کنید.

will cut out all of the unhealthy food for example hmm for example you might

cut out crumpets with butter you see so you might decide

to go on a diet but as part of your diet you will cut out all of that unhealthy

اما به عنوان بخشی از رژیم غذایی خود، تمام این چربی های ناسالم را از

fat and that includes crumpets and butter mr. Duncan you really should

بین خواهید برد که شامل کرامپت و کره می شود. دانکن

you really should cut out all of that unhealthy food cut out you cut out

شما واقعاً باید واقعاً باید تمام آن غذای ناسالم را حذف کنید،

something you stopped doing it so there is cut we have done cut we still have

کاری را که انجامش را متوقف کرده اید، قطع کنید، بنابراین قطع شد، ما انجام دادیم برش، ما هنوز

lots of other things to do by the way it is now coming up to 13 minutes past

کارهای زیادی برای انجام دادن داریم. ساعت 13 و

three o'clock on a Friday afternoon and yes this is English addict live from the

3 بعدازظهر جمعه و بله این معتاد انگلیسی زنده از

birthplace of English which is England of course we are going to take a break

زادگاه انگلیسی است که انگلستان است البته ما قرار است

for a few moments we are going to look at one of my full English lessons there

چند لحظه استراحت کنیم و به یکی از انگلیسی کامل من نگاه کنیم. درس‌های

are many there are many many lessons on my youtube channel

زیادی وجود دارد، درس‌های بسیار زیادی در کانال یوتیوب من وجود دارد،

over 500 video lessons on my youtube channel and this is an excerpt from one

بیش از 500 درس ویدیویی در کانال یوتیوب من و این گزیده‌ای از یکی

of those lessons this is taken from full English number 28 and then we will be

از آن درس‌ها است که از شماره 28 انگلیسی کامل گرفته شده است و پس از آن

back live once more

یک بار دیگر به صورت زنده باز خواهیم گشت.

you know the world of English is a fun and exciting place to be especially

دنیای انگلیسی مکانی سرگرم‌کننده و هیجان‌انگیز است، مخصوصاً

today because I'm back with another full English lesson coming to you from the

امروز، زیرا من با یک درس انگلیسی کامل دیگر از

birthplace of Eric Clapton Kate Winslet David Beckham Richard Branson and of

زادگاه اریک کلاپتون کیت وینسلت دیوید بکهام ریچارد برانسون و

course the English language which is the thing we all have in common a passionate

البته زبان انگلیسی که هفتمین دوره است، بازگشته‌ام. همه ما در

love of this lovely thing called English so without any more dawdling or annoying

عشق پرشور به این چیز دوست داشتنی به نام انگلیسی مشترک هستیم، بنابراین بدون هیچ گونه مزاحمت یا

holdups let's get on with today's full english lesson right now

مزاحمت دیگری بیایید همین الان به درس کامل انگلیسی امروز بپردازیم.

can you see what I have in my hand it's a hook this might look like a simple

یک

object but it has many uses both inside and outside the house it is useful for

شی ساده اما کاربردهای زیادی هم در داخل و هم در خارج از خانه دارد، برای

hanging things either from a wall or ceiling the word hook can be used in

آویزان کردن اشیاء چه از دیوار یا سقف مفید است. کلمه قلاب را می توان به

many ways - as a noun it names a piece of metal or plastic that is curved at

طرق مختلف به کار برد - به عنوان یک اسم، یک قطعه فلز یا پلاستیک را نام می برد که در آن منحنی شده است.

one end it is an object used for hanging things from hooks come in many different

یک سر آن شیئی است که برای آویزان کردن اشیاء از قلاب ها به

shapes and sizes you can also use a hook to catch a fish you put a hook on the

اشکال و اندازه های مختلف استفاده می شود، همچنین می توانید از قلاب برای گرفتن ماهی استفاده کنید که قلاب را در

end of a fishing line an object for hanging clothes on is also called a hook

انتهای نخ ماهیگیری قرار دهید.

once more these come in many different shapes and sizes a hook can also

یک بار دیگر قلاب اینها در اشکال و اندازه های مختلف هستند یک قلاب همچنین می

describe an eye-catching cling something that is used to get attention from

تواند یک چسبیدن چشم نواز را توصیف کند چیزی که برای جلب توجه

people is a hook for example a sales hook a short swinging punch is also a

افراد استفاده می شود، یک قلاب است، به عنوان مثال قلاب فروش یک پانچ چرخان کوتاه نیز یک

hook as a verb the word hook can mean the action of attaching two or more

قلاب به عنوان یک فعل است. کلمه hook می تواند به معنای عمل باشد با اتصال دو یا چند

hooks together you can hook one thing to another you can hook onto something he

قلاب به یکدیگر، می توانید یک چیز را به چیز دیگری قلاب کنید، می توانید به چیزی قلاب کنید که

managed to hook his leg onto the branch to prevent himself from falling a person

او توانسته پای خود را به شاخه قلاب کند تا از سقوط خود جلوگیری کند شخصی

who has become over reliant on something is hooked to hook someone on a thing so

که بیش از حد به چیزی متکی شده است و فردی را به قلاب می بندد.

is to get them addicted the person who is addicted is hooked my brother became

معتاد کردن آن‌ها این است که فرد معتاد گرفتار شده است

hooked on drugs during his teen years to lure someone towards something such as

برادرم در سال‌های نوجوانی خود به مواد مخدر گره خورد تا کسی را به سمت چیزی بکشد،

an image a person or a song his hook the thing in question is attractive it hooks

مثلاً تصویری از یک شخص یا آهنگی که او را به تصویر بکشد، چیز مورد نظر جذاب است.

you you can hook up with someone to meet a person with a view to starting a

می توانم با کسی ارتباط برقرار کنم تا با یک فرد ملاقات کنم با هدف شروع یک

relationship is hook up to connect electrical equipment together with wires

رابطه، اتصال تجهیزات الکتریکی به هم با سیم

is he came over last night to hook up my

است، آیا او دیشب آمده بود تا

hi-fi speakers to catch something with a hook is to hook something I hope we will

بلندگوهای hi-fi من را وصل کند تا چیزی را با قلاب بگیرد، یعنی قلاب کردن چیزی امیدوارم

hook ourselves a nice big fish to bend something into a hook shape is he hooked

خودمان یک ماهی بزرگ خوب را قلاب کنیم تا چیزی را به شکل قلاب خم کنیم.

his thumbs under his belt the phrase off the hook means to be no

او انگشت شست خود را زیر کمربند خود قلاب

longer a suspect or to become blameless and out of trouble his wife's statement

کرده است.

got him off the hook there is also by hook or by crook which

بیانیه او را از قلاب خارج کرد، همچنین با قلاب یا کلاهبردار وجود دارد که

means to succeed no matter what happens or whatever it takes I will make this

به این معنی است که برای موفقیت مهم نیست که چه اتفاقی بیفتد یا هر چه که لازم باشد، من این

business grow by hook or by crook to tell a person to go away you can say

تجارت را با قلاب یا کلاهبردار رشد خواهم داد تا به کسی بگویم برو برو، می‌توانی بگوییم

sling your hook it's now time to take a look at another buzz word a buzz word is

قلاب خود را قلاب کن. اکنون وقت آن رسیده است که نگاهی به یک کلمه وزوز دیگر بیندازیم.

a word or phrase that is used often during a certain period or is generally

popular today's buzz word is embargo the word embargo can be used as a noun and

as a verb as a noun embargo means to block something from being imported from

تحریم اسمی به معنای جلوگیری از واردات چیزی از

another country an import ban can be described as an embargo the weapons

کشور دیگر است. ممنوعیت واردات را می توان به عنوان یک تحریم توصیف کرد. تحریم اسلحه

embargo begins at midnight a dispute between two nations might result in an

در نیمه شب شروع می شود اختلاف بین دو کشور ممکن است منجر به

embargo an official ban on all activity is an embargo there is an embargo on

تحریم شود. ممنوعیت رسمی همه فعالیت ها یک تحریم است ممنوعیت

taking photographs in the courtroom historically an embargo names the state

گرفتن عکس در دادگاه از لحاظ تاریخی یک تحریم

of ships being unable to enter or leave a country's port we sometimes include an

وضعیت کشتی‌هایی را که قادر به ورود یا خروج از بندر یک کشور نیستند نام می‌برد، گاهی اوقات

embargo with the word sanction one country might sanction an embargo on

تحریمی را با کلمه تحریم یک کشور ممکن است تحریم دیگری را تحریم کند، قرار می‌دهیم.

another as punishment an embargo aimed at a country often involves much needed

به عنوان مجازات، تحریم یک کشور اغلب شامل کالاهای بسیار مورد نیاز

commodities the most common being oil and

است که رایج ترین آنها نفت و

gasps the word sanction can also mean a threat to block or cut off trade as a

گاز است، کلمه تحریم همچنین می تواند به معنای تهدید به مسدود کردن یا قطع تجارت باشد، به عنوان یک

verb the word embargo is the action of placing the block a nation will ban bar

فعل، کلمه تحریم، اقدامی است که یک کشور به آن بلوک می دهد. ممنوعیت نوار

limits prohibit restrict stop it's a fact of

محدودیت ممنوعیت محدود کردن توقف این یک واقعیت

life that we all have to work it is how we earn our bread and butter it is a

زندگی است که همه ما باید کار کنیم این است که چگونه نان و کره خود را به دست می آوریم این

means to an end we must do it to survive there are many ways of expressing

وسیله ای است برای رسیدن به هدف ما باید آن را انجام دهیم تا زنده بمانیم راه های زیادی برای بیان

regular work it is a job it's an occupation it is your profession it is

کار منظم وجود دارد. شغل یک شغل است حرفه

your livelihood it's what you do for a living the word profession also helps to

شماست امرار معاش شما کاری است که برای امرار معاش انجام می دهید کلمه حرفه همچنین به

name the type of job you do what is your profession I'm a sales

نام بردن از نوع شغلی که انجام می دهید کمک می کند حرفه شما چیست من یک دستیار فروش هستم

assistant we can also ask what do you do for a living

همچنین می توانیم بپرسیم شما چه کار می کنید برای امرار معاش

I work as a sales assistant in a shop we can ask who a person works for this

من به عنوان دستیار فروش در یک مغازه کار می کنم، می توانیم بپرسیم که شخصی برای چه کسی کار می کند این

often relates to a big company or public sector service I work at Google I work

اغلب به یک شرکت بزرگ یا خدمات بخش دولتی مربوط می شود. من در Google کار می کنم. من

for the fire department you can work full-time or part-time the

برای آتش نشانی کار می کنم. زمان

average hours worked each week here in the UK is around 40 hours however some

متوسط ​​ساعت کار در هر هفته در اینجا در هفتم e انگلستان حدود 40 ساعت است، اما برخی از

people work very long hours hospital employees might work very long shifts

افراد ساعات طولانی کار می کنند. کارمندان بیمارستان ممکن است در شیفت های بسیار طولانی

some workers might have to be on the job around the clock the amount of work a

کار کنند.

person is willing to do varies a hardworking person might be willing to

work long hours while some people might avoid work at any cost they are work-shy

ساعت های طولانی کار می کنند در حالی که برخی از افراد ممکن است به هر قیمتی از کار اجتناب کنند،

a work-shy person might be described as a layabout slacker bone idle lazy why

don't you go out and get a job you're just a bone idle lazy lay about

آنها خجالتی هستند. تنبلی در مورد

negative slang terms for regular work includes daily grind nine-to-five rat

اصطلاحات عامیانه منفی برای کار معمولی شامل مسابقه روزانه 9 تا 5 موش

race daily slog an interesting job can be rewarding while a dull or an

صحرایی مسابقه روزانه یک شغل جالب می تواند پاداش دهنده باشد، در حالی که یک کار کسل کننده یا

interesting job might be described as tedious laborious and rewarding to work

جالب ممکن است به عنوان کار خسته کننده و پر

hard you must slog your guts out keep your nose to the grindstone sweat give

زحمت توصیف شود. از عرق سنگ خرد

your all having a job is a necessity it is what brings in your livelihood the

کن همه چیز را به دست بیاورید داشتن شغل یک ضرورت است، آن چیزی است که برای امرار معاش شما به ارمغان می آورد

income your source of revenues your earnings it is a fact of life that we

منبع درآمد شما درآمد شما این یک واقعیت زندگی است که

all have to work it is how we earn our bread and butter it is a means to an end

همه ما باید کار کنیم این است که چگونه به دست می آوریم. نان و کره این وسیله ای برای رسیدن به هدف است

we must do it to survive

که ما باید آن را انجام دهیم تا زنده بمانیم

and there it was an excerpt from one of my many many English lessons on YouTube

و در آنجا گزیده ای از یکی از بسیاری از درس های انگلیسی من در یوتیوب

that was taken from full English 29 not 28 but 29 welcome here we go English

بود که از زبان انگلیسی کامل 29 نه 28 اما 29 گرفته شده بود.

addict is live again

doo-doo-doo-doo come on look the band I've paid you for the whole hour

دوو-دو-دو-دو بیا ببین گروهی که تمام یک ساعت

not really I pressed the wrong button again I'm outside and one of the strange

به تو پول داده ام نه واقعاً دوباره دکمه اشتباه را فشار دادم من بیرون هستم و یکی از چیزهای عجیب

things today that the Sun keeps coming out and it's very shocking when it

امروز که خورشید مدام بیرون می آید و بسیار تکان دهنده است وقتی

suddenly happens because my eyes for a moment I can't see anything

ناگهان این اتفاق می افتد زیرا چشمانم برای یک لحظه نمی توانم چیزی

I'm literally blinded by the light literally that was a song wasn't it that

ببینم، به معنای واقعی کلمه از نور کور شده ام به معنای واقعی کلمه که یک آهنگ بود، آن

was a song many years ago blinded by the light who had a hit with that I can't

آهنگی نبود که سال ها پیش توسط نور کور شده بود که با آن ضربه خورده بود.

remember who it was now blinded by the light oh my goodness that was a very

یادم نمیاد الان نور کی رو کور کرده بود وای خدای من

very old song indeed hello leo hello also Quran Karim hello to Belarus as we

آهنگ خیلی خیلی قدیمی بود واقعا سلام لئو سلام همچنین قرآن کریم سلام به بلاروس

use Hux we use hooks in dentistry you are right I know many a time I've been

همونطور که ما از هاکس استفاده میکنیم در دندانپزشکی از قلاب استفاده میکنیم حق با شماست من میدونم خیلی وقتا من

lying in the dentist's chair and they've used the hook to get rid of all of that

روی صندلی دندانپزشکی دراز کشیده ام و آنها از قلاب برای خلاص شدن از شر تمام آن

hard tartar tartar so on your teeth quite often that you will get a buildup

تارتار سخت استفاده کرده اند. معمولاً روی دندان‌هایتان انباشته می‌شود، به

of it looks like calcium in fact it might be but it builds up slowly on your

نظر می‌رسد که کلسیم در واقع ممکن است باشد، اما به مرور زمان به آرامی روی

teeth over time so when you have to go to the dentist they will try to remove

دندان‌هایتان جمع می‌شود، بنابراین وقتی مجبور به مراجعه به دندانپزشک هستید، سعی می‌کنند

the tartar from your teeth it builds up over time and they use one of these

تارتار را از روی دندان‌هایتان پاک کنند. دندان‌های شما به مرور زمان جمع می‌شود و از یکی از این

horrible big hooks they put the hook in your mouth and they get rid of all of

قلاب‌های بزرگ وحشتناک استفاده می‌کنند و قلاب را در دهان شما می‌گذارند و از شر تمام

that horrible tartar between your teeth so to be honest with you I don't like I

آن تارتار وحشتناک بین دندان‌های شما خلاص می‌شوند، بنابراین صادقانه بگویم من دوست

don't like that to be honest when I go to the dentist not that I have to worry

ندارم. صادقانه بگویم وقتی من به دندانپزشکی می روم این را دوست ندارم نه اینکه در حال حاضر باید نگران باشم

at the moment because you can't go to the dentist at the moment the dentists

زیرا شما نمی توانید در لحظه ای که دندانپزشک

are all closed which I suppose in a strange way is good news for me

ها تعطیل هستند به دندانپزشک بروید که فکر می کنم به طرز عجیبی برای من خبر خوبی است.

hello - oh hello fly away also hello also - JC Jordi hello JC Jordi

سلام - اوه سلام فلای دور هم سلام - جی سی جوردی سلام جی سی جوردی

there was also snowblind from a group called Black Sabbath oh yes

هم بود برف کور از گروهی به نام بلک سابث اوه بله

Black Sabbath great group heavy metal who remembers heavy metal Black Sabbath

گروه بزرگ بلک سابث هوی متال که هوی متال را یادش می آید Black Sabbath

ac/dc Motorhead r.i.p Lemmy hello Koran hello Quran Karim hello he's tar tar

ac/dc Motorhead r.i.p لمی سلام قرآن سلام قرآن کریم سلام او تار قیر

black no it isn't it is white it is like calcium and it forms around your teeth

سیاه است نه این نیست سفید است مانند کلسیم و اطراف دندان‌های

between your teeth in your gums so and that's one of the reasons why sometimes

شما بین دندان‌هایتان در لثه‌هایتان تشکیل می‌شود و این یکی از دلایلی است

you can have problems with your gums so the tartar will build up on your teeth

که گاهی اوقات ممکن است با لثه‌هایتان مشکل داشته باشید، تارتار روی دندان‌هایتان جمع شود

and then it will push your gums back and that's when you can have lots of

و سپس لثه‌هایتان را به عقب براند . شما می توانید مشکلات زیادی

problems with your teeth

با دندان های خود داشته باشید

hello huzzah hooks are very useful they are used as hangers yes one of the most

سلام قلاب های حززه بسیار مفید هستند آنها به عنوان چوب لباسی استفاده می شوند بله یکی از

useful things to have around is a hook hooks are brilliant a brilliant

مفیدترین چیزهایی که در اطراف وجود دارد یک قلاب است

invention a very simple thing however also very useful we're going to have a

.

look at some words we looked at cut earlier today you're also going to look

نگاهی به برخی از کلماتی که قبلاً آنها را بررسی کردیم امروز می‌بینیم، شما همچنین می‌خواهید به

at repairing things quite often we think of this word to mean repair you put

تعمیر چیزها نگاه کنید.

something together quite often clothing so when you make clothing when you make

clothes you will often do this action

شما اغلب این کار را انجام خواهید داد.

it's a long way down there oh dear one of the problems with being very tall is

خیلی طولانی است اوه عزیزم یکی از مشکلات خیلی قد بلند این است

when you bend over it seems it seems like a very long way down there when you

که وقتی خم می شوی به نظر می رسد که وقتی خم می شوی راه بسیار طولانی است،

bend so when you pick something up it seems like a very long way to travel

بنابراین وقتی چیزی را برمی داری به نظر می رسد مانند یک راه بسیار طولانی برای سفر به

here we go then and the word we are going to use is a Ning so so s e W so

اینجا می رویم و کلمه ای که قرار است استفاده کنیم یک Ning است بنابراین s e W بنابراین

this are quite often is used as a verb you sew something you put something

این are کاملاً اغلب به عنوان یک فعل استفاده می شود چیزی را

together you stitch something together quite often when you make clothing or

می دوزی چیزی را کنار هم می گذاریم اغلب اوقات چیزی را به هم می دوزی تو لباس درست می کنی یا

perhaps and this is something my mother used to do I remember when I was a child

شاید و این کاری است که مادرم انجام می داد. یادم می آید وقتی بچه

I would always wear out my socks and sometimes my trousers I would get holes

بودم همیشه جوراب هایم را می پوشیدم و گاهی اوقات شلوارم را در شلوارم سوراخ می

in my trousers and my mother would sew up the holes she would sew my trousers

کردم و مادرم سوراخ هایی را که می دوخت. شلوارهای من

and also she would sew my socks a lot of people used to do that nowadays we just

و همچنین او جوراب های من را می دوخت که خیلی ها این کار را می کردند که امروزه فقط

throw them away because we have become so wasteful but so you will sew your

آنها را دور می اندازیم زیرا خیلی اسراف شده ایم اما

clothes if you want to repair them you might have to put a button can you see

اگر می خواهید لباس های خود را تعمیر کنید ممکن است مجبور شوید یک دکمه ببندید. می بینید

there there is a little button sometimes your button will come off and then you

که یک دکمه کوچک وجود دارد که گاهی اوقات دکمه شما جدا می شود و سپس

have to fix it back on you will have to sew the button back on so a very simple

باید دوباره آن را ثابت کنید، باید دکمه را دوباره بر روی آن بدوزید، یک کلمه بسیار ساده

word and yet it is one bit it's very expressive as well an action

و در عین حال یک بیت بسیار گویا و همچنین یک عمل است.

to repair something to put something together quite often clothing you will

چیزی را تعمیر کردن برای چیدن چیزی اغلب لباس هایی را که می

stitch you will sew material together to make clothing clothes as I just said

دوزی، مواد را به هم می دوزی تا لباس لباس درست کنی، همانطور که من فقط

another word we can use and it's the word I just used a few moments ago we

یک کلمه دیگر را گفتم که می توانیم از آن استفاده کنیم و این کلمه ای است که چند لحظه پیش

can also use the word stitch stitch again you are using this as both a verb

استفاده کردم، همچنین می توانیم از کلمه دوخت دوباره استفاده کنیم. یک فعل

and noun so stitch is the action of doing it so you stitch something

و اسم so stitch عمل انجام آن است به طوری که شما چیزی را به

together you stitch you join two things together you connect them together

هم بخیه می‌زنید شما دو چیز را به هم وصل می‌کنید، آنها را

normally with something else you stitch them together

به طور معمول با چیز دیگری به هم وصل می‌کنید،

also the word stitch can mean the thing that you've done so the actual thing is

همچنین کلمه stitch می‌تواند به معنای کاری باشد که شما انجام داده‌اید. نکته واقعی این است

stitch you can see there on my shirt there are stitches on my shirt lots of

که می‌توانید روی پیراهن من بخیه بزنید ، بخیه‌های زیادی روی پیراهن من وجود دارد،

stitches going along stitch stitch so this particular word can be used as both

بنابراین این کلمه خاص می‌تواند هم به

a verb and noun as well stitch

عنوان فعل و هم به عنوان اسم استفاده شود و همچنین

another way of using this word by the way have you ever been running have you

روش دیگری برای استفاده از این کلمه بخیه بزنید. آیا تا به حال در حال دویدن بوده اید آیا

ever run and you've been running for a while and then suddenly you get a pain

تا به حال دویده اید و مدتی می دوید و ناگهان

in your stomach it feels as if the muscles are contracting sometimes it's

در شکم خود احساس درد می کنید، احساس می کنید که ماهیچه ها منقبض می شوند گاهی اوقات

very painful you can get a pain and quite often it's because you've strained

بسیار دردناک است که می توانید درد داشته باشید و اغلب اوقات به این دلیل است

the muscles your stomach muscles or your abdominal muscles you've strained them

که عضلات شکم یا عضلات شکم خود را تحت فشار قرار داده اید، آنها را تحت فشار قرار داده

and sometimes you will get a stitch and that's what we call it so if you've been

اید و گاهی اوقات بخیه می زنید و ما به آن می گوییم، بنابراین اگر

running for a long time sometimes you might get all a pain in your stomach and

برای مدت طولانی می دوید، گاهی اوقات ممکن است همه چیز را به دست آورید. یک درد در معده شما و

it is actually the muscles you are working the muscles too much and they

در واقع این ماهیچه‌ها هستند که بیش از حد روی عضلات کار می‌کنید و

suddenly become very painful you get a stitch oh I've got to stop running oh

ناگهان بسیار دردناک می‌شوند، شما بخیه می‌زنید اوه من باید دویدن را متوقف

I've got a stitch whoa it can be quite painful as well getting a stitch when

کنم اوه من یک بخیه دارم که می‌تواند بسیار دردناک باشد. خوب

you are running flyaway says wow it's difficult this English it can be but of

وقتی در حال دویدن هستید بخیه می‌زنید می‌گوید وای سخت است این انگلیسی می‌تواند باشد، اما

course you have lots of things to keep you occupied busy and of course lots of

مطمئناً چیزهای زیادی دارید که شما را مشغول می‌کند و البته

new words as well oh he's an interesting one darn darn if you sew something we

کلمات جدید نیز زیاد است، او جالب است اگر خیاطی کنید. چیزی که

can say that you darn as well darn so this word is quite old-fashioned you

می‌توانیم بگوییم که شما هم لعنت می‌کنید، بنابراین این کلمه کاملاً قدیمی است،

don't often hear people use this word however it is still used in the

شما اغلب نمی‌شنوید که مردم از این کلمه استفاده کنند، اما هنوز هم در

profession if you are a professional person maybe you make wedding dresses

حرفه استفاده می‌شود، اگر فردی حرفه‌ای هستید، شاید لباس عروس درست

maybe you put wedding dresses together I think I'm going to sneeze excuse me

کنید. لباس عروس با هم فکر کنم من عطسه می کنم ببخشید

you

because it's been dry today there was a lot of pollen in the air so my hay fever

چون امروز خشک بود گرده های زیادی در هوا وجود داشت، بنابراین تب یونجه من

today started being very annoying very annoying indeed darn it is another word

امروز بسیار آزاردهنده شد، واقعاً لعنتی این کلمه دیگری

for stitch or so quite often used in the profession so maybe a professional

برای بخیه زدن است یا اغلب در این حرفه استفاده می شود. پس شاید یک فرد حرفه ای

person who makes clothes perhaps perhaps they make wedding dresses they will go

که لباس درست می کند، شاید لباس عروس درست می کند،

to their shop or their studio and they will make a dress for the bride isn't

به مغازه یا استودیو آنها برود و برای عروس لباس درست کند، آنقدرها

that nice very nice maybe one day I will get married and I will wear white so up

هم زیبا نباشد، شاید یک روز ازدواج کنم و بپوشم. سفید پس تا بالا

you sew up something again we are talking about an action you sew up you

تو دوباره چیزی بدوزی ما در مورد یک عمل صحبت می کنیم که شما می دوزی شما

join two things together by sewing them together

دو چیز را با دوختن به هم وصل می کنید

that was my neighbor's cock so up you sew up something you repair something

که خروس همسایه من بود پس چیزی بدوزید چیزی را

with stitches it's all sewn up this is a great expression so we are using the

با بخیه تعمیر کنید همه چیز دوخته شده است این عالی است بیان بنابراین ما از کلمه استفاده می کنیم

word so in an expression it is all sewn up it means it has been completed it is

بنابراین در یک عبارت it is all sewn up به این معنی

finished is it's all sewn up it's finished it has been completed all

است که تمام شده است تمام شده است تمام شده است تمام شده است تمام شده است

of the business has been done

تمام کار انجام شده است

you

شما

sorry about that hmm beautiful beautiful water delicious

متاسفم برای آن hmm زیبا b آب زیبا آب خوشمزه

water hmm very nice where was I it's all sewn up

هوم خیلی خوبه من کجا بودم همه دوخته

it's finished it's completed I have finished doing my business I don't have

شد تموم شد کارم تموم شد دیگه لازم نیست کارم رو انجام

to do any more because it's all sewn up it is finished it's been completed we

بدم چون همه دوختن تموم شد تموم شد ما

can also if you finish a deal quite often in business English you will

هم می تونیم اگه تموم کردی یک معامله اغلب در انگلیسی تجاری، شما

say you sew up a deal you sew up a deal it use so up you finish the deal you

می گویید که یک معامله می بندید، یک معامله می بندید، آن استفاده می کند، بنابراین معامله را تمام می

bring all of the things together and then you complete the deal you sew up a

کنید، همه چیزها را با هم جمع می کنید و سپس معامله را تکمیل می

deal again we use this in business English you sew up a deal you complete

کنید، دوباره یک معامله می بندید، ما از این استفاده می کنیم در انگلیسی تجاری، شما یک معامله می دوزی،

the deal it is a very active day around here

معامله را تکمیل می کنید، این یک روز بسیار فعال است در

a lot of people are really getting back to work it would appear that it is now

اینجا، بسیاری از مردم واقعاً به سر کار باز می گردند، به نظر می رسد که اکنون

business as usual for many people here's another one to stitch someone up or to

برای بسیاری از مردم عادی است. یا برای

stitch up someone maybe you create a situation where a person is guilty or

بخیه زدن به کسی ممکن است موقعیتی ایجاد کنید که در آن یک شخص گناهکار است یا

appears to be guilty of doing something but they weren't they weren't actually

به نظر می رسد در انجام کاری مقصر است اما در واقع مسئول نبوده است

responsible you stitch someone up it means you frame a person you make it

شما به کسی بخیه می زنید به این معنی است که فردی را قاب می کنید و آن را طوری نشان

appear as if they've done something wrong when they haven't you stitch up

می دهید که انگار آنها کار اشتباهی انجام داده اند وقتی کسی را نبسته‌اید بخیه

someone or maybe you set someone up to be caught doing something

می‌زنید یا ممکن است کسی را بخیه بزنید که در حال انجام کار

wrong so if a person is doing something wrong and you have arranged for the

اشتباهی است، بنابراین اگر شخصی کار اشتباهی انجام می‌دهد و شما ترتیبی داده‌اید که

police to catch them we can say that you stitch up someone to stitch up someone a

پلیس او را دستگیر کند، می‌توانیم بگوییم که کسی را بخیه می‌زنید تا بخیه بزند. کسی که

wonderful expression I can't believe it he's he stitched me up he stitched me up

بیان فوق العاده ای دارد باورم نمی شود که او به من بخیه زده است او به من بخیه زده است.

it's a stitch up it's all been arranged it's a stitch up is what they say so the

person who has been caught maybe maybe someone told the police that that person

شخص قرار

was going to do something bad you can say it's a stitch up it's a stitch up

بود کار بدی انجام دهد، می توانید بگویید این یک بخیه است، یک بخیه

it's a stitch up you might hear that said quite often in TV shows or movies

است، یک بخیه است که ممکن است بشنوید که اغلب در برنامه های تلویزیونی یا فیلم ها

you stitch something together this is an action you stitch something together you

می گویند شما چیزی را به هم می دوزی این یک عمل است که شما چیزی را به هم می دوزی

put two things together and then you attach them to each other by adding

و دو چیز را قرار می دهید با هم و سپس با اضافه کردن بخیه ها آنها را به یکدیگر وصل می

stitches you stitch two things together you stitch them together so you stitch

کنید، دو چیز را به هم می چسبانید، آنها را به هم می چسبانید، بنابراین

things you stitch one thing to another stitch very different to stick so some

چیزهایی را می دوزی که یک چیز را به دیگری می دوزی

people get confused between the word stick and stitch stick means means you

. چوب تیک و بخیه یعنی

put the surfaces together so stick is when you take two surfaces and you put

سطوح را کنار هم قرار می‌دهید، بنابراین می‌چسبید زمانی که دو سطح را می‌گیرید و

them together stick stitch is when you join two things

آنها را کنار هم می‌گذارید بخیه چوب زمانی است که دو چیز را به

together and you stitch them to each other

هم وصل می‌کنید و آنها را به هم

stitch stick stitch stick

می‌دوزید.

finally oh he's he's an interesting phrase

عبارتی

to do with sewing can you believe that sewing has become very popular here in

که با خیاطی انجام می شود، باورتان می شود که خیاطی در اینجا در بریتانیا بسیار رایج شده است

the UK we even have our own television show

، ما حتی برنامه تلویزیونی خودمان را داریم

there is a television program where lots of people try to sew they so lots of

، یک برنامه تلویزیونی وجود دارد که در آن افراد زیادی سعی می کنند آنقدر

lovely clothes they put clothing together and they call it the Great

لباس های دوست داشتنی بدوزند که لباس ها را کنار هم می گذارند و صدا می زنند. این

British sewing bee and there it is sewing bee is it did a strange phrase

زنبور خیاطی بریتانیایی است و زنبور خیاطی آنجاست که عبارت عجیبی را انجام داد که

sewing bee so in this sense the word B means group a group of people who get

زنبور خیاطی کرد، بنابراین کلمه B به این معنا به معنای گروهی از افراد است که دور

together to practice or do something that they enjoy maybe a hobby or a

هم جمع می شوند تا تمرین کنند یا کاری انجام دهند که شاید یک سرگرمی یا یک سرگرمی از آن لذت می برند.

pressed time we call it a sewing bee

زمانی که ما آن را خیاطی زنبور عسل می نامیم،

sewing can you believe that sewing has become a very popular pastime here in

آیا باورتان می شود که خیاطی به یک سرگرمی بسیار محبوب در اینجا

the UK I know a lot of people may find it boring but sewing some people like to

در بریتانیا تبدیل شده است، می دانم که بسیاری از مردم ممکن است آن را کسل کننده بدانند، اما خیاطی برخی از افراد دوست

repair their clothing when it becomes old in worn they repair the clothing to

دارند که لباس های خود را در زمان مناسب ترمیم کنند. omes قدیمی در فرسوده آنها تعمیر لباس

make it as good as new I think so I like that I like it a lot

را به خوبی آن را به عنوان جدید.

sorry about that it seems to be getting quiet now it

seems to be a little quieter than it was earlier the only thing I'm going to say

من می خواهم بگویم

is that we haven't had any birds come to my bird feeder so I put my bird feeder

این است که ما هیچ پرنده ای به غذای پرنده من نیامده ایم، بنابراین من تغذیه پرنده ام را

right there behind me and we haven't had any birds come unfortunately

درست پشت سرم گذاشتم و هیچ پرنده ای نیامده بودیم متاسفانه

Joe says sowing bees are very popular in Europe yes it's interesting how they

جو می گوید کاشت زنبور در اروپا بسیار محبوب است. جالب است که چگونه

call it the be sewing bee so people will get together and they will share their

آن را زنبور خیاطی می نامند تا مردم دور هم جمع شوند و

enjoyment of a certain hobby quite often it is something that you do with your

اغلب اوقات لذت خود را از یک سرگرمی خاص به اشتراک بگذارند.

hands something creative sewing bee a sewing

be very interesting what is the difference between a suit sowe're and

خیاط کت و شلوار

tailor a tailor is a person who makes clothing normally individually so quite

خیاط شخصی است که به طور معمول به صورت جداگانه لباس درست می کند، بنابراین

often you will go to to the tailor and the tailor will make an item of clothing

اغلب شما به سراغ خیاط می روید و خیاط لباسی را

for you normally for men so a tailor will design and make clothes for men

برای شما به طور معمول برای مردان درست می کند، بنابراین یک خیاط لباسی را برای شما طراحی و می سازد. مردان

tailor a person who is a sower or a seamstress is a woman or maybe a person

خیاط شخصی که یک بذرپاش یا خیاط یک زن یا شاید کسی است

who makes clothing for women so you might say a dressmaker a dressmaker is a

که برای زنان لباس می‌سازد، بنابراین ممکن است بگویید خیاط، خیاط،

person who makes dresses for women

شخصی است که معمولاً برای زنان لباس می‌سازد

usually and a tailor is a person who makes clothing for men I hope that

و خیاط فردی است که برای مردان لباس می‌سازد، امیدوارم

answers your question Valeria Valeria hello to you

به سؤال شما پاسخ دهد. والریا والریا سلام به تو

franceska says my daughter has broken her finger I know how painful that can

فرانچسکا می گوید دخترم انگشتش را شکسته می دانم که چقدر دردناک است

be it doesn't sound very nice how did it

به نظر نمی رسد خیلی خوب باشد

happen how did the accident happen how did your daughter break her finger

چگونه اتفاق افتاد چگونه تصادف شد چگونه دخترت انگشتش را شکست.

doesn't sound very nice to me sounds very painful I have never broken

من خیلی دردناک به نظر می رسد من هرگز

anything in my body I haven't broken anything in my whole life I haven't

چیزی در بدنم نشکسته ام من در تمام عمرم چیزی نشکسته ام هنوز

broken any bones not yet not yet anyway

هیچ استخوانی را نشکسته ام هنوز نه به هر حال

person ah mr. Duncan I have a silly question

شخص آه آقای. دانکن من یک سوال احمقانه دارم

a silly question do you keep the papers you print in a portfolio or do you just

یک سوال احمقانه آیا شما کاغذهایی را که چاپ می کنید در یک نمونه کار نگه می دارید یا

throw them away I hope you keep them because you'd put a lot of effort in to

آنها را دور می اندازید امیدوارم آنها را نگه دارید زیرا برای انجام آنها تلاش زیادی

doing them yes I do I preserve everything that I create so all of the

کرده اید بله من همه چیز را حفظ می کنم که من ایجاد می کنم تا همه

things that I create are preserved so you have the paper the printed paper and

چیزهایی که ایجاد می کنم حفظ شوند تا کاغذ چاپ شده را داشته باشید و

also I keep everything also in my computer as well so if I lose my paper

همچنین همه چیز را در رایانه خود نگه می دارم تا اگر کاغذم را گم

maybe it becomes damaged I can always print off something else I can print it

کنم ممکن است آسیب ببیند من همیشه می توانم چیز دیگری را چاپ کنم. می توانم دوباره آن را چاپ کنم،

again but yes you are yeah that's a very good

اما بله، بله، این سؤال بسیار خوبی است،

question actually it's a very good question yes I do keep everything I

در واقع سؤال بسیار خوبی است، بله، من هر چیزی را که

create most of it is sorted and then I put it away and maybe one day I will use

ایجاد می کنم مرتب شده نگه می دارم و سپس آن را کنار می گذارم و شاید یک روز دوباره از

it again who knows sometimes it is nice to look back and see the things that

آن استفاده کنم، کسی می داند گاهی اوقات خوب است که به گذشته نگاه کنم و چیزهایی را ببینم که

I've talked about in my previous lessons so to answer your question yes I do I do

در درس های قبلی خود در مورد آنها صحبت کرده ام، بنابراین برای پاسخ به سوال شما بله انجام می دهم،

ana pica says fortunately I have never broken any bones I think that is a good

آنا پیکا می گوید خوشبختانه من هرگز هیچ استخوانی نشکنم، فکر می کنم این چیز خوبی

thing yes if you can get through your life without breaking any bones

است بله اگر شما می توانید بدون شکستن استخوان ها از زندگی خود

unfortunately mr. Steve is not so lucky unfortunately mr. Steve is not so

عبور کنید به طور طبیعی آقای متاسفانه آقای استیو چندان خوش شانس نیست . آقای استیو چندان

fortunate mr. Steve broke his ankle in a car crash

خوش شانس نیست. استیو سالها پیش در یک تصادف رانندگی مچ پای خود را شکست

many years ago Valentina hi mr. Duncan can you help me is it

والنتینا سلام آقای. دانکن می‌توانی به من کمک کنی آیا

correct to say I would have preferred you to be rich but I'm happy with it

درست است که بگویم ترجیح می‌دهم ثروتمند باشی، اما من از آن راضی

I would have preferred you to be rich but I'm happy with the way you are yes

هستم، ترجیح می‌دهم تو ثروتمند باشی، اما من از این‌گونه که هستی راضی هستم، بله،

you might say happy with it but that's normally in response or added on to

ممکن است بگوییم با آن خوشحالم. اما این معمولاً در پاسخ است یا به جمله دیگری اضافه می شود

another sentence so that sentence that you given me is out of context but

، بنابراین جمله ای که به من دادید خارج از متن است، اما

normally in a conversation you might be discussing that situation so you are

معمولاً در یک مکالمه ممکن است در مورد آن موقعیت بحث کنید، بنابراین می

saying that you are happy with it and when you say it you mean the

گویید که از آن راضی هستید و وقتی آن را می گویید منظورتان است.

situation the situation that you are both in however what I also might say is

وضعیتی که هر دوی شما در آن هستید، با این حال آنچه می‌توانم بگویم این است

I would have preferred you to be rich but I'm happy with the way things are

که ترجیح می‌دهم شما ثروتمند باشید، اما من از وضعیتی که هست راضی هستم، از

I'm happy with the way things are it means it doesn't matter I'm happy with

این‌طوری که همه چیز راضی هستم، این یعنی مهم نیست من

the things as they are it doesn't matter I would have preferred you to have been

از چیزها همانطور که هستند خوشحالم مهم نیست ترجیح می دادم شما

rich but I'm happy with you just the way you are sometimes money can be useful

ثروتمند بودید اما من با شما راضی هستم همانطور که هستید گاهی اوقات پول می تواند مفید باشد

but it isn't everything it isn't everything

اما همه چیز نیست. همه چیز

hy Kevin hello hy Kevin Kim I just got home right now after work watching your

هی کوین سلام هی کوین کیم من همین الان بعد از کار به خانه برگشتم و برنامه شما را تماشا کردم

broadcast we beautiful flowers that remind me of mine

گلهای زیبایی که مرا به یاد گلهای من می اندازد

that have been given to me he is growing a lot of flowers in his garden that is

که به من داده شده است او در باغ خود گلهای زیادی می کارد که

very nice I love flowers there are some people who live in much Wenlock and they

بسیار زیباست من عاشق گلها هستم برخی از مردم هستند که در ونلاک بسیار زندگی می کنند و

they have beautiful gardens sometimes I go by or I go past playing

آنها باغهای زیبایی دارند گاهی اوقات من می روم یا من از کنار باغ بازی می

garden and I always like to have a little look

گذرم و همیشه دوست دارم نگاهی

in their garden sometimes I'm very nosy so I like to look at their flowers and

به باغشان داشته باشم گاهی اوقات خیلی بداخلاق می شوم پس دوست دارم به گل ها و

their bushes and and all of their lovely colourful flowers that they have planted

بوته هایشان و همه گل های رنگارنگ دوست داشتنی آنها که

in their garden it does take a lot of work it takes a lot of time and effort

در باغشان کاشته اند نگاه کنم. کار زیادی می‌طلبد، حفظ باغ به زمان و تلاش زیادی

to keep the garden hello Oh Andy Andy star says my wife is the best seamstress

نیاز دارد سلام اوه اندی اندی ستاره می‌گوید همسر من بهترین خیاط

seamstress a lady who will repair clothing or make clothing quite often

خیاط است، خانمی که لباس‌ها را تعمیر می‌کند یا لباس‌ها را می‌سازد که اغلب

fashion in fashion we often describe someone as a seamstress they produce

مد روز هستند، ما اغلب کسی را به این شکل توصیف می‌کنیم. خیاطی که تولید

they create clothes normally for women ladies women's clothes for ladies ladies

می کنند به طور معمول برای خانم ها لباس درست می کنند لباس های زنانه خانم ها برای خانم ها

hello to Anna I wasn't a reckless girl when I was little but at the opposite I

سلام به آنا من وقتی کوچک بودم یک دختر بی پروا نبودم اما برعکس

was very I was the opposite I was very cautious so yes you can have those two

خیلی بودم برعکس بودم خیلی محتاط بودم پس می توانید این دو

words as opposites reckless you do something without care cautious you do

کلمه را به عنوان متضاد داشته باشید بی پروا کاری را انجام می دهید بی احتیاط کاری را با دقت انجام می دهید

something very carefully they are actually opposites artsby is going see

آنها در واقع متضاد هستند.

you artsby see you later we have some strange words coming up in a

are you ready to see some strange words I hope so so that's what we're doing in

بنابراین این همان کاری است که ما در چند لحظه دیگر انجام می دهیم

a few moments time however right now if I can find my mouse I don't know why

، اما در حال حاضر اگر بتوانم موس خود را پیدا کنم، نمی دانم چرا

sometimes my mouse vanishes my little mouse on my screen we will take a little

گاهی اوقات موس من ماوس کوچکم را روی صفحه نمایش ناپدید می کند، کمی

break and then we are back with some unusual words some strange words that

استراحت خواهیم کرد و سپس با چند کلمه غیرمعمول برخی کلمات عجیب و غریب که

are common but seem very weird

رایج هستند اما بسیار عجیب به نظر می رسند

hmm

wonderful the wonderful sight it's a shame you can't smell the aroma from the

، منظره فوق العاده، حیف است که نمی توانید عطر و بوی

that all of the garlic that is growing around here at the moment it is

سیری که در این اطراف رشد می کند را حس کنید،

incredible it really is amazing I think this year we are we've had the best show

واقعاً شگفت انگیز است. فکر می کنم امسال ما بهترین

of of garlic around here it is everywhere and there are thousands and

نمایش سیر را در اینجا داشتیم، همه جا وجود دارد و هزاران و

thousands of small white flowers all around the area in which I live it looks

هزاران گل سفید کوچک در اطراف منطقه ای که من زندگی می

rather nice I hope you enjoyed that a little bit of editing there that I did a

کنم وجود دارد، بسیار زیبا به نظر می رسد، امیدوارم کمی از آن لذت برده باشید. ب ویرایشی که

couple of weeks ago during one of my walks and I thought I would show it

چند هفته پیش در یکی از پیاده‌روی‌هایم انجام دادم و فکر کردم دوباره آن را نشان دهم،

again because it is also something I enjoy watching as well as you I hope

زیرا از تماشای آن لذت می‌برم و شما هم از تماشای آن لذت می‌برم.

here we go then as we come to the wards the end we will be finishing we have

در پایان ما در حال تمام شدن هستیم

some unusual words and then I suppose at the end of today's livestream we will

چند کلمه غیرمعمول داریم و سپس فکر می کنم در پایان پخش زنده امروز

have a little dance would you like a dance are you going to join in with my

یک رقص کوچک خواهیم داشت آیا می خواهید رقصی داشته باشید آیا می خواهید به رقص من بپیوندید

dance that is the big question don't forget also if you like what you see if

که این سوال بزرگ است فراموش نکنید همچنین اگر از آنچه می بینید خوشتان می آید اگر

you are enjoying today's live stream well you can like and subscribe please give

از پخش زنده امروز به خوبی لذت می برید، می توانید لایک کنید و مشترک شوید، لطفاً

me a big thumb like and also subscribe as well you are more than welcome to do

یک لایک بزرگ به من بدهید و همچنین مشترک شوید، خیلی خوش آمدید که این کار را انجام دهید

so very nice indeed thanks a lot for your

، واقعاً از شرکت شما بسیار متشکریم.

company we are going to wrap up with some unusual English words are you ready

با چند کلمه غیرمعمول انگلیسی به پایان می‌رسیم آیا آماده‌اید

mr. Duncan you are going to delight us with a little dance I will be dancing at

آقای. دانکن تو با کمی رقص ما را خوشحال می کنی من

the end of today's live stream and then afterwards I will be going into a very

در پایان پخش زنده امروز می رقصم و بعد از آن به یک اتاق بسیار تاریک می روم

dark room to have a lie down on the bed here we go

تا روی تخت دراز بکشم.

Oh some unusual words for a Friday afternoon here's a nice one to talk if

یک بعدازظهر جمعه اینجا برای صحبت کردن خوب است،

you tootle it means you move around you move about slowly carefully to wonder

اگر توتل می کنی به این معنی است که در اطراف حرکت می کنی، به آرامی حرکت می کنی تا

from place to place you tootle I love this word you might go for a tootle

از جایی به جایی دیگر تعجب

around town you might go for a tootle in your car too tall it means to move

کنی. ماشین خیلی بلند یعنی حرکت کردن

around to go around maybe you go from one place to another you move around

برای دور زدن شاید از جایی به جای دیگر می روید و

slowly without care you do something for pleasure

به آرامی و بدون مراقبت حرکت می کنید برای لذت کاری انجام می دهید

maybe you move around or walk around or drive around and you have a little bit

شاید در اطراف حرکت کنید یا راه بروید یا رانندگی کنید و

of fun at the same time you tootle tootle I love this word it's one of my

کمی سرگرم شوید همان موقع تو توتل توتل من عاشق این کلمه هستم این کلمه یکی از

favourite words tootle I'm just going off for a tootle around the field tootle

کلمات مورد علاقه من است.

you have a little tootle tootle I like to go for a tootle you

might like to tootle in your car move around move about you tootle tootle

حرکت در اطراف حرکت در مورد شما tootle tootle

it's very similar to toot I suppose if you make the sound of your car beep that

خیلی شبیه توت است، فکر می‌کنم اگر صدای بوق ماشین خود را در بیاورید که خیلی زیاد

is toot you toot your horn here's another one

است، بوق خود را به صدا درآورده‌اید، یک صدای دیگر

Oh mr. Duncan this is a very strange word I don't know what this word is mr.

اوه آقای. دانکن این کلمه بسیار عجیبی است من نمی دانم این کلمه چیست آقای.

Duncan please tell us can you please tell us what this word is okay I will

دانکن لطفاً به ما بگویید آیا می‌توانید لطفاً به ما بگویید این کلمه چیست،

you asked me so nicely I will tell you this word is pronounced spiel spiel a

من خیلی خوب از من پرسیدید به شما خواهم گفت که این کلمه تلفظ می‌شود spiel spiel

person who does something in a certain way may be something that is rehearsed

شخصی که کاری را به روشی خاص انجام می‌دهد ممکن است چیزی باشد که تکرار

or done as a type of performance may be things that are said as a routine or

یا انجام شده است. نوع عملکرد ممکن است چیزهایی باشد که به عنوان یک روال گفته می شود یا

maybe as a small performance something that a person does quite often in their

شاید به عنوان یک عملکرد کوچک، کاری که فرد اغلب در

job may be a person will be I don't know selling may be a person is a Salesman or

کار خود انجام می دهد ممکن است یک فرد باشد نمی دانم فروش ممکن است یک فرد فروشنده

a saleswoman and they have a certain way of doing something they will say things

یا فروشنده باشد. و آنها روش خاصی برای انجام کاری دارند و چیزهایی

in a certain way to perform their job we call it spiel spiel it sounds German

را به روش خاصی می گویند تا کار خود را انجام دهند ما آن را spiel spiel می گوییم آلمانی به نظر می رسد

and that's because it is it is a german word but we also use it in english

و دلیل آن این است که این یک کلمه آلمانی است اما ما از آن در spheal انگلیسی که شما می گویید نیز استفاده می کنیم.

spheal you are saying things doing things in a

کارهایی که کارها را به

certain way quite often we will use it maybe negatively if a person is trying

روشی خاص انجام می دهند اغلب ما از آن استفاده منفی خواهیم کرد، اگر شخصی

to sell something to us we might say oh please I don't need I don't need your

بخواهد چیزی به ما بفروشد ممکن است بگوییم آه لطفاً من نیازی ندارم من به اشپیل شما نیاز

spiel I don't need your spiel I keep doing that today excuse me I don't know

ندارم من به اشپیل شما نیاز ندارم. امروز به این کار ادامه بده، ببخشید، نمی

why I keep banging my hand on something here and it's very annoying excuse me a

دانم چرا به کوبیدن ادامه می دهم دست من در اینجا چیزی است و بسیار آزاردهنده است، ببخشید یک

moment

لحظه

very annoying so there it is if I can get it the right way up spiel a person

بسیار آزاردهنده است، بنابراین اگر بتوانم آن را به درستی انجام دهم، کسی

who talks in a certain way does just things in a certain way

که به روشی خاص صحبت می کند فقط کارهایی را به روشی خاص

normally in their job if they are memorising a certain way of selling

در شغل خود انجام می دهد، اگر آنها را انجام دهد. به خاطر سپردن روش خاصی برای فروش

something you go through a performance it is a little bit like performing your

چیزی که در یک اجرا انجام می دهید، کمی شبیه به اجرای اشپیل شما است

spiel the things that you have to say spiel a Salesman will say things to get

، چیزهایی که باید بگویید یک فروشنده چیزهایی می گوید تا

you to buy the product he will use spiel he will use certain words certain

شما را به خرید محصولی که از آن استفاده می کند، ببرد. کلمات

phrases certain ways of trying to persuade you to buy the product he will

معین عبارات راه های مشخصی برای ترغیب شما به خرید محصول

use spiel it's a great word you could also pronounce it spiel as well some

استفاده می کند spiel این یک کلمه عالی است که شما همچنین می توانید آن را spiel تلفظ کنید همچنین

people will pronounce it spiel some people will pronounce it a in the form

برخی افراد آن را spiel تلفظ می کنند برخی افراد آن را a به

that it's supposed to be pronounced spiel which is German you are using

شکلی که قرار است تلفظ کنند تلفظ spiel که آلمانی است شما از

words in a certain way Lille yes you are right it is a German word oh here's

کلمات به روش خاصی استفاده می کنید لیل بله شما درست می گویید این یک کلمه آلمانی است اوه اینجا یک کلمه

another one this is a word that is used a lot in English so this is a word that

دیگر این کلمه ای است که در انگلیسی زیاد استفاده می شود پس این کلمه ای

is a real word I'm not making these words up even though some people think I

است که یک کلمه واقعی است. من این ها را نمی سازم با وجود اینکه برخی از مردم فکر می‌کنند من

am you pronounce this garnishee garnishee this is quite often used in

هستم، این گارنیش را تلفظ می‌کنم، این اغلب در

legal terms in law quite often if you owe money to a company or group of

اصطلاحات قانونی در قانون استفاده می‌شود، اگر به یک شرکت یا گروهی از

people someone else is allowed to come and take that money that you earn so for

افراد بدهکار هستید، شخص دیگری اجازه دارد بیاید و آن پولی را که به دست می‌آورید بردارد. به

example maybe your salary someone will take some of your salary away to pay the

عنوان مثال، شاید یکی از حقوق شما مقداری از حقوق شما را برای پرداخت

bills or maybe you have a debt maybe you owe money to someone and

صورت حساب ها از شما بگیرد یا شاید شما بدهی دارید، شاید به کسی بدهکار هستید و

unfortunately you haven't paid any money for a long time then another person

متأسفانه مدت زیادی است که پولی پرداخت نکرده اید،

might come along and they will take some of your salary to pay the bill

ممکن است شخص دیگری بیاید و آنها مقداری از حقوق شما را برای پرداخت قبض می گیرند

we call it garnishee garnishee so this is used in in law to mean a

که ما آن را garnishee garnishee می نامیم، بنابراین در قانون به معنای

third party who is allowed to come along and take money so as to pay off debt

شخص ثالثی است که اجازه دارد بیاید و پول بگیرد تا بدهی را پرداخت کند،

maybe you have borrowed some money from the bank or maybe you have a mortgage

شاید شما مقداری پول از آن قرض کرده باشید. بانک یا شاید شما وام مسکن

you've borrowed some money from the bank to buy a house however you have not been

دارید، مقداری پول از بانک قرض کرده اید تا خانه بخرید، اما

paying the money back so the company that you owe the money to

پول را پس نداده اید، بنابراین شرکتی که به آن پول بدهکار

will take you to court and they will garnishee your salary they will be able

هستید، شما را به دادگاه می کشاند و آنها حقوق شما را تضعیف می کنند. آنها قادر خواهند بود

force someone to take the money from your salary so quite often if you use

اگر به دفعات از این کلمه استفاده می کنید، کسی را مجبور کنید که پول را از حقوق شما بگیرد.

this word quite often it is when you have got to the point where you Oh

someone a lot of money if you owe money to someone if you have to give someone

money that you've borrowed in law they can make you give the money back they

که طبق قانون وام گرفته‌اید، می‌توانند شما را مجبور کنند پول را پس بدهید

will take it from you they will garnishee your salary they will

، آن را از شما می‌گیرند، حقوق شما را

take the money from you it does happen a lot including here in the UK as well so

می‌گیرند، آنها پول را از شما می‌گیرند، این اتفاق بسیار رخ می‌دهد، از جمله در اینجا در بریتانیا نیز، بنابراین

you can have your salary or some of your salary taken away by force if you don't

شما می‌توانید پول خود را دریافت کنید. حقوق یا مقداری از حقوق شما به زور گرفته می شود اگر

pay the bills especially if you owe money to someone else maybe a credit

قبوض را پرداخت نمی کنید، به خصوص اگر به شخص دیگری بدهکار هستید، شاید یک کارت اعتباری ممکن است با

card maybe you owe money on a credit card here's another one swathe ah

یک کارت اعتباری بدهکار باشید ، این یکی دیگر است.

swathe you are enjoying something slave embrace fold your arms swathe you are

بازوهایت را بغل کن

carried away by the moment swathe swathe isn't that lovely sway I like that word

، لحظه ای که تاب خوردن آن تاب دوست داشتنی نیست، من آن کلمه را

I think I might swathe after this lesson has finished sways oh I might drift away

دوست دارم، فکر می کنم ممکن است بعد از اتمام این درس، تاب بخورم، اوه، ممکن است

into my own little world good to think of it I exist in my own little world

به دنیای کوچک خودم دور شوم، خوب است به آن فکر کنم .

anyway I don't need to go there I'm already there here we have another one

به هر حال من در دنیای کوچک خودم وجود دارم نیازی نیست به آنجا بروم من قبلاً آنجا هستم اینجا ما یک

another legal word so this is another word that is used in law you may have

کلمه قانونی دیگر داریم بنابراین این کلمه دیگری است که در قانون استفاده می شود شما ممکن است

heard this word being used in I don't know maybe some sort of TV show about

شنیده باشید که این کلمه در برنامه های تلویزیونی استفاده می شود نمی دانم شاید نوعی برنامه تلویزیونی در

the police and the law here it is oh yes mr. Duncan that is the very

مورد پلیس و قانون اینجا اوه بله آقای. دانکن که کلمه بسیار

interesting word this is pronounced subpoena subpoena what I hear you ask is

جالبی است تلفظ می شود احضاریه احضاریه چیزی که می شنوم

a subpoena when we say subpoena we mean an order from maybe the police or maybe

احضاریه است وقتی می گوییم احضاریه منظور ما دستوری است که شاید پلیس یا

from another lawyer to appear in court so you can be forced to appear in court

شاید وکیل دیگری در دادگاه حضور پیدا کند تا مجبور شوید در دادگاه حاضر شوید.

maybe as a witness or maybe as the defense for a person who is in trouble

شاید به عنوان شاهد یا شاید به عنوان دفاع شخصی که

with the police they will issue they will give you a subpoena subpoena Wow

با پلیس مشکل دارد، برای شما احضاریه ای صادر کنند وای

I like this word it's a very unusual-looking word it doesn't look

من این کلمه را دوست دارم، این کلمه بسیار غیرعادی است،

real however it is subpoena you can give someone a subpoena you can also use it

با این حال واقعی به نظر نمی رسد. احضاریه شما می توانید به کسی احضاریه بدهید، همچنین می توانید آن را

as a verb you can also Pina someone which means that you are

به عنوان یک فعل استفاده کنید، همچنین می توانید کسی را پینا کنید که به این معنی است که

forcing them you are telling them that they must come to court they have to

شما آنها را مجبور می کنید و به آنها می گویید که باید به دادگاه بیایند، آنها باید

appear maybe as a witness or maybe they have to give some evidence and they have

به عنوان شاهد یا شاید مجبور شوند. مدارکی ارائه می دهند و آنها باید

to do it they can't say no it's incredible

این کار را انجام دهند، نمی توانند نه بگویند، این باور نکردنی است،

but it does happen subpoena to force a person to appear in court or quite often

اما احضاریه برای مجبور کردن شخص به حضور در دادگاه یا اغلب

to give evidence as well you can subpoena evidence that means you

برای ارائه مدرک اتفاق می افتد، همچنین شما می توانید مدرکی را احضار کنید که به این معنی است که

force someone to give the evidence they have no choice it is the law interesting

کسی را مجبور به ارائه مدارک می کنید. شواهد چاره ای ندارید این قانون جالب است

that one hello to Mali are very useful words mr. Duncan thank you

که یک سلام به مالی کلمات بسیار مفیدی هستند آقای. دانکن متشکرم

Sergio is here very interesting conversations taking place today on the

سرجیو اینجاست گفتگوهای بسیار جالبی که امروز در

live chat thank you very much yes subpoena the person who can force you to

چت زنده انجام می شود بسیار متشکرم بله احضاریه فردی که می تواند شما را مجبور به

be in court you have no choice so if they subpoena you you have to go to

حضور در دادگاه کند شما چاره ای ندارید بنابراین اگر شما را احضار کرد باید به

court so maybe you've done nothing wrong but maybe you have some evidence that

دادگاه بروید پس شاید شما هیچ اشتباهی مرتکب نشده‌ام، اما شاید شما شواهدی

they need and you are the only person that can give that evidence they will

دارید که آنها نیاز دارند و شما تنها کسی هستید که می‌توانید آن مدرک را ارائه دهید، آنها

tell you that you must go to court I think maybe one day one day we will do a

به شما خواهند گفت که باید به دادگاه بروید، فکر می‌کنم شاید روزی یک روز

lesson all about words and phrases connected to law would that be good

در مورد کلمات درس بخوانیم. و عبارات مرتبط با قانون خوب است

would you like that yes I think so

آیا می خواهید که بله من فکر می

yes here's our final word so this is our final weird unusual word for today or

کنم بله بله، این آخرین کلمه ماست، بنابراین این آخرین کلمه عجیب و غریب ما برای امروز یا

mr. Duncan what does that mean Shara bang a Shara bang

آقای. دانکن به چه معناست شارا بنگ یک شارا بنگ

quite often a group of people who will go away somewhere they will go away on a

اغلب گروهی از مردم که در جایی دور می‌شوند و با دوش کنار می‌روند،

shower bank however in its original form this meant an old type of cart that

اما در شکل اولیه‌اش به معنای نوع قدیمی گاری بود که

would carry many people at the same time a shower bank and that's how you

می‌توانست تعداد زیادی از افراد را همزمان حمل کند. بانک دوش و

pronounce it so it isn't sharra bank we actually pronounce this

اینطوری تلفظش میکنی پس بانک شرا نیست ما در واقع این

word shower bank a large group of people go away on an outing they go to a place

کلمه بانک دوش رو تلفظ میکنیم گروه زیادی از مردم در گردشی که به مکانی میروند

and they visit a certain area or a location and they go together they go

و از یک منطقه یا یک مکان خاص بازدید میکنند و میروند با هم

they take a shower bang however in its original form it meant an old form of

می‌روند دوش می‌گیرند، اما در شکل اولیه‌اش به معنای یک نوع حمل‌ونقل قدیمی بود

transport that many people could use at the same time it's not an interesting

که بسیاری از مردم می‌توانستند همزمان از آن استفاده کنند، کلمه جالبی

word shower bang it is real and we still use it however quite often we use it in

نیست. به

a different form from its original use that is it we've almost come to the end

شکلی متفاوت از کاربرد اصلی آن، یعنی تقریباً به

of today's live stream my goodness Wow look at that it is ten minutes past four

پایان پخش زنده امروز رسیده ایم وای خدای من وای ببین ساعت چهار و ده دقیقه گذشته است،

o'clock so you have had a little bit extra you've had a little bit more of me

بنابراین شما مقداری اضافی داشته اید. کمی بیشتر از من

today they're normal so I hope you've enjoyed that thank you

امروز آنها عادی هستند بنابراین من h اوه از اینکه امروز خیلی ممنونم از همراهی شما لذت بردید

very much for your company today and of course I hope you will come and click on

و البته امیدوارم بیایید و روی من کلیک کنید

me this Sunday I will be back with you on Sunday there you can see now on the

این یکشنبه من دوباره با شما در یکشنبه خواهم بود آنجا می توانید اکنون روی

screen Sunday Wednesday and Friday is when you can see me on YouTube live

صفحه ببینید یکشنبه چهارشنبه و جمعه زمانی است که می‌توانید هر هفته من را در یوتیوب به صورت زنده ببینید، من

every week I am with you three times a week so I will be back on Sunday and of

هفته‌ای سه بار با شما هستم، بنابراین یکشنبه و

course on Sunday mr. Steve will be here yeah

البته یکشنبه برمی‌گردم. استیو اینجا خواهد بود بله،

I'm hoping that he will be strong enough and fit enough to join us on Sunday and

من امیدوارم که او به اندازه کافی قوی و متناسب باشد تا یکشنبه به ما بپیوندد و

apparently the weather here in the UK is becoming quite nice over the next few

ظاهراً هوای اینجا در بریتانیا در چند

days it is going to get very warm so we might be in the garden on Sunday once

روز آینده بسیار خوب می شود و بسیار گرم می شود بنابراین ممکن است ما روز یکشنبه یک بار دیگر در باغ

more I will be back with you a little bit later on on Sunday 2:00 p.m. UK time

باش، من کمی بعد در روز یکشنبه ساعت 14:00 با شما برمی گردم. به وقت انگلستان

I hope you have a great weekend enjoy the rest of today have a great

امیدوارم آخر هفته خوبی داشته باشید از بقیه امروز یک

Friday have a super Saturday and we will have some fun on Sunday when I return

جمعه عالی داشته باشید، یک شنبه فوق العاده داشته باشید و ما در روز یکشنبه زمانی که من برگشتم کمی سرگرم خواهیم شد،

but right now you know what's coming we are going to have a little dance I want

اما همین الان می دانید چه چیزی در راه است ما می خواهیم یک رقص کوچک داشته باشیم.

you to join in as well we are all going to stretch those limbs we are going to

شما هم بپیوندید، ما همگی دست و پاهایی را که

reach for the sky we are going to stretch our arms as far as we can

می خواهیم به آسمان دراز کنیم، دست هایمان را تا جایی که می توانیم دراز می کنیم،

because it is time once again to have some jazz in Paris this is a piece of

زیرا یک بار دیگر وقت آن رسیده است که در پاریس کمی جاز داشته باشیم، این یک قطعه است. از

music that you can all move along to are you ready are you ready Lille are you

موسیقی هایی که همه می توانید به سمت آن حرکت کنید آیا آماده هستید آیا آماده هستید لیل آیا

ready Mohsen are you ready Diana it is time to

آماده هستید محسن آیا آماده هستید دایانا زمان

move that body

حرکت دادن آن بدن است

that's it it is time to go time to say goodbye I

که وقت رفتن است زمان خداحافظی است

hope you enjoyed today's live stream for over two hours today two hours I was

امیدوارم از پخش زنده امروز لذت برده باشید بیش از دو ساعت امروز دو ساعت

with you thank you very much for your company

با شما بودم بسیار متشکرم از همراهی شما

see you later subpoena it is a very strange word and I've never heard it

که بعداً احضاریه شما را می بینم این کلمه بسیار عجیبی است و من قبلاً آن را نشنیده

before well maybe tomorrow perhaps you've never been told that you must go

بودم شاید فردا شاید هرگز به شما گفته نشده باشد که باید

to court so that's a good thing that's a very good thing

به آنجا بروید دادگاه پس این چیز خوبی است که چیز بسیار خوبی است

thank you for your company see you on Sunday once again I will tell you I will

یک بار دیگر یکشنبه می بینمت، بهت می گویم

be with you from 2:00 p.m. UK time on Sunday and that's it that is all I have

از ساعت 2 بعدازظهر با شما خواهم بود. یکشنبه به وقت بریتانیا و این تمام وقت من است و

time for it is time to say goodbye to you all I will be back on Sunday 2 p.m.

وقت آن است که با همه شما خداحافظی کنم، یکشنبه ساعت 2 بعد از ظهر برمی گردم.

UK time thanks for your company thank you Mary

زمان انگلستان با تشکر از همراهی شما ممنون مریم

thank you on thank you shaker thank you also Martha thank you

بابت تشکر از شما متشکرم همچنین مارتا سپاسگزارم

Quran Karim on again thank you so much for your company today

قرآن کریم مجدداً از همراهی شما بسیار سپاسگزارم امروز

I've really enjoyed myself and look the Sun has finally come out it's come out

واقعاً از خودم لذت بردم و به نظر می رسد که خورشید بالاخره بیرون آمد بیرون آمد

to say hello just as I say goodbye Thank You grace Thank You Mohsen thank you

همینطور که من خداحافظی می کنم، ممنونم، محسن،

also - hi Lee Kwang see you later Thank You Unni Corina as well and can I

متشکرم - سلام لی کوانگ، بعداً می بینمت، همچنین از شما اونی کورینا هم تشکر می کنم و می

say once again

توانم یک بار دیگر

a very big thank you to Nicoletta and Veronica thank you very much for your

از نیکولتا و ورونیکا تشکر کنم.

lovely donations on paypal I do appreciate it thank you very much for

کمک های مالی دوست داشتنی شما در پی پال من از آن تشکر می کنم از شما برای

your lovely support there thanks a lot and that's it I'm

حمایت دوست داشتنی شما در

definitely going this is mr. Duncan in the birthplace of

آنجا بسیار سپاسگزارم. دانکن در زادگاه

English of course that is England that is where I am on a lovely sunny day

انگلیسی البته انگلستان است، جایی که من در یک روز آفتابی دوست داشتنی هستم و می

saying thanks for watching see you on Sunday from 2:00 p.m. UK time and of

گویم از تماشای شما در یکشنبه از ساعت 2 بعد از ظهر تشکر می کنم. به وقت انگلستان و

course until the next time we meet here on YouTube stay safe stay happy stay

البته تا دفعه بعد که اینجا در یوتیوب ملاقات خواهیم کرد ، ایمن بمانید، شاد بمانید،

well and keep smiling and of course you know what's coming next yes you do...

خوب بمانید و به لبخند زدن ادامه دهید و البته می دانید که در آینده چه اتفاقی می افتد، بله، انجام می دهید...

ta ta for now 8-)

تا الان 8-)