English Addict ( Quick Fix 5 ) Thurs 7th October 2021- Live Chat from England with Mr Duncan

it is a cloudy day today it's dull murky however  if you look closely you might be able to see  

امروز یک روز ابری است، هوا کسل کننده است، اما اگر از نزدیک نگاه کنید، ممکن است بتوانید

the sheep at the back of the house they are all  behind me at the moment grazing in the field  

گوسفندهای پشت خانه را ببینید که همه آنها پشت سر من هستند در این لحظه که در مزرعه

right here in much wenlock

yes we are back together once again live  right here during our special month of october

چرا می کنند. یک بار دیگر در ماه ویژه ما در اکتبر اینجا زندگی کنید.

this is english addict quick fix coming to you  live from the birthplace of the english language

این یک راه حل سریع معتاد انگلیسی است که به سراغ شما می آید زنده از زادگاه انگلیسی زبان

which just happens to be oh  my goodness i don't believe it

که اتفاقاً اوه خدای من، باور نمی کنم که

it's england

انگلیس است

hi everybody this is mr duncan in england how are  you today are you okay i hope so are you happy  

سلام به همه این آقای دانکن است. در انگلیس حال  امروز شما خوب است، امیدوارم خوشحال

are you feeling happy is there a smile on  your face right now i really hope there is  

باشید   آیا احساس خوشحالی می کنید آیا در حال حاضر لبخندی روی صورت شما وجود دارد، من واقعاً امیدوارم که وجود داشته باشد

because we are all here together  again yes we are back oh my goodness  

زیرا همه ما اینجا هستیم  دوباره بله، خدای من برگشتیم

it only seems like yesterday but i was here  talking to you and that's because it was yesterday  

فقط به نظر می رسد مثل دیروز اما من اینجا بودم  و با شما صحبت می کردم و دلیلش این است که دیروز بود

i am doing a special month of live streams  and for those who haven't realized yet monday  

من یک ماه ویژه پخش زنده انجام می دهم و برای کسانی که هنوز متوجه نشده اند از دوشنبه

to friday i will put it on the screen very quickly  just so you know during october monday to friday  

تا جمعه آن را خیلی سریع روی صفحه می گذارم  فقط برای اینکه بدانید از اکتبر دوشنبه تا جمعه

from 2 p.m uk time is when you can  catch me right here so now you know  

از ساعت 2 بعد از ظهر به وقت انگلستان، زمانی است که می‌توانید من را همین‌جا بگیرید، بنابراین اکنون می‌دانید

every day monday to friday not saturday of course  i will be having saturday off is my holiday my  

هر روز دوشنبه تا جمعه نه شنبه البته من شنبه تعطیل خواهم بود، تعطیلات من است

little day of rest but i will be with you also  on sunday for for a whole two hours with mr steve  

روز کوچک استراحت من، اما من با آن خواهم بود. شما همچنین  یکشنبه به مدت دو ساعت کامل با آقای استیو

as well joining in my name is mr duncan i talk  about english i like english i like the language  

همچنین به نام من آقای دانکن می‌پیوندید.

very very much i wish i could marry it but  unfortunately the law does not allow it and i  

و من

talk about english i am an english addict as that  little revolving sign says in the corner of the  

درباره انگلیسی صحبت می‌کنم من یک معتاد انگلیسی هستم همانطور که آن علامت گردان کوچک در گوشه

screen and we are here together sharing our love  of english so i'm doing some special live streams  

صفحه می‌گوید و ما اینجا هستیم و با هم عشقمان به انگلیسی را به اشتراک می‌گذاریم، بنابراین من پخش‌های زنده ویژه‌ای انجام می‌دهم

not long ones they are short live streams  from monday to friday and as i just said we  

نه طولانی، آنها پخش زنده کوتاه هستند از دوشنبه تا جمعه و همانطور که قبلاً گفتم ما

have the usual live stream coming your way on on  sunday as well from 2 p.m uk time there is no way  

پخش زنده معمولی را داریم که در یکشنبه نیز از ساعت 2 بعد از ظهر به وقت انگلستان پخش می شود، هیچ راهی وجود ندارد

you are ever going to forget the time that i  start 2 pm the uk time is when i'm here with you

شما هرگز زمانی را فراموش کنید که من از ساعت 2 بعدازظهر شروع می کنم، زمان بریتانیا زمانی است که من من اینجا با شما هستم،

so now you know yes we are almost at the  end of the week not quite there is still  

پس اکنون شما kn اوه بله، تقریباً در پایان هفته هستیم، نه کاملاً هنوز یک روز دیگر باقی مانده است،

one more day to go i'm afraid but the end of  the week is just around the corner yes it's

می ترسم، اما پایان هفته نزدیک است، بله،

thursday

پنجشنبه

it's thursday everyone it feels very  strange saying that but today is thursday  

است، پنجشنبه است، همه احساس می کنم خیلی عجیب است که می گویند اما امروز پنج شنبه است

another day of october has arrived and everything  is quite good i have to be honest with you however  

یک روز دیگر از اکتبر فرا رسیده است و همه چیز  کاملاً خوب است، باید با شما صادق باشم، با این حال

mr steve came downstairs last night  he looked quite upset distraught even  

آقای استیو دیشب از پله‌ها پایین آمد، او کاملاً ناراحت به نظر می‌رسید.

distraught i do not use that word  lightly he was he came down he was white  

his face had lost all its rosy color unfortunately  and he looked horrified and he said duncan  

متأسفانه صورت تمام رنگ گلگونش را از دست داده بود و او وحشت زده به نظر می رسید و می گفت دانکن

one of our neighbours has just called to say that

یکی از همسایه های ما به تازگی زنگ زده است

the local bakery has closed down the  baker shop in much wenlock has closed  

که نانوایی محلی نانوایی را بسته

it's gone and they didn't tell anyone it's a  big thing actually it's a very big deal for us  

است. یک  چیز بزرگ در واقع برای ما

well maybe not so much for me but for mr  steve he was quite upset to be honest so  

خیلی مهم است   خب شاید برای من زیاد نباشد، اما برای آقای استیو، صادقانه بگویم، او کاملاً ناراحت بود،

i had to spend a few moments reassuring mr steve  that it okay don't worry we will still get bread  

بنابراین   مجبور شدم چند لحظه به آقای استیو اطمینان دهم  که اشکالی ندارد، نگران نباشید. هنوز نان

admittedly it won't be nice and fresh like that  lovely bread we used to get from the bakery  

بگیر   مسلماً مثل آن نان دوست‌داشتنی که قبلاً از نانوایی می‌گرفتیم، خوب و تازه نخواهد بود

i think i've got a photograph somewhere  of the bakery so so here it is  

فکر می‌کنم یک عکس از نانوایی

this is the bakery here in much wenlock that is  now no more it has closed down now i'm not i'm  

گرفته‌ام، بنابراین اینجاست   این نانوایی در اینجاست که در آن قفل است. حالا دیگر تعطیل نشده است، من نیستم،

not being flippant i'm not joking about this i  know it's a serious thing because some people  

من دمدمی مزاج نیستم، با این موضوع شوخی نمی‌کنم، می‌دانم که این یک چیز جدی است، زیرا برخی

have lost their jobs because of it but we were  quite surprised mr steve is absolutely devastated  

افراد شغل خود را به خاطر آن از دست داده‌اند، اما ما کاملاً شگفت‌زده شدیم که آقای استیو کاملاً

by the fact that our local bakery has closed down  although to be honest with you it is only the shop  

از این واقعیت که نانوایی محلی ما تعطیل شده است، ویران شده‌اند، هرچند که صادقانه بگویم، این فقط مغازه است،

so this shop does not actually make the bread  itself they actually have a bakery a few miles  

بنابراین این مغازه در واقع نان را درست نمی‌کند، بلکه در واقع نانوایی چند مایلی

away that actually provides the bread but  the problem is apparently they can't get  

دورتر دارند که در واقع نان را تامین می‌کند، اما مشکل اینجاست. ظاهراً آنها نمی توانند

people to work at the bakery and they  can't get people to deliver the bread  

مردم را به کار در نانوایی وادار کنند و نمی توانند مردم را مجبور به تحویل نان کنند

this is a problem that is now affecting many  people across the country the only thing  

این مشکلی است که اکنون بسیاری از مردم را در سراسر کشور

i can't believe is that it is affecting us  here in much wenlock a little tiny place  

تحت تأثیر قرار داده است. در اینجا در بسیاری از موارد یه جای کوچیک

like this and because they are  having difficulty getting drivers  

مثل این و چون با مشکل مواجه شدن با رانندگان

and people to work for them they've  had to close the shop in much wenlock

و مردم برای کار کردن، مجبورن مغازه رو ببندن که خیلی خراب شده

steve was devastated i had to i had to console  him he was he was crying he was so upset  

بود. ناراحت

and he was making all of the bread soggy his  tears were falling onto the bread and making it  

بود   و داشت تمام نان را خیس می کرد اشک هایش روی نان می ریخت و آن را

very wet and salty unfortunately so a little bit  of sad news but but of course we still have shops  

بسیار خیس و شور می کرد متأسفانه یک خبر غم انگیز است، اما البته ما هنوز مغازه

that sell bread here in much wenlock but  even i have to admit the bread is not as nice  

هایی داریم   که نان را اینجا می فروشند، اما حتی من باید اعتراف کنم که نان به خوبی

not as nice as the bread that we used to buy from  catherine's bakery right here in much wenlock  

نیست   نه به خوبی نانی که قبلاً از نانوایی کاترین می‌خریدیم، اینجا در زمان بسیار کوتاهی

it's closed it's gone out of business they've  decided to close that particular shop which is sad  

تعطیل است، از کار

but unfortunately it is also not  unusual during these very strange times  

افتاده است. همچنین در این زمان‌های بسیار عجیب غیرعادی

so i don't know where we are going to get our  fresh bread from but all i know is steve is  

نیست، بنابراین نمی‌دانم نان تازه‌مان را از کجا می‌گیریم، اما فقط می‌دانم که استیو از این

not happy about it ah so there you go oh we are  already getting messages about that particular  

موضوع خوشحال نیست، آه، پس شما برو، اوه، ما در حال حاضر پیام‌هایی در مورد آن رتبه دریافت می‌کنیم.

subject thank you very much for for getting  involved on the live chat i suppose i should  

موضوع بسیار متشکرم از اینکه در چت زنده شرکت کردید، فکر می‌کنم

first of all say hello to who should i say hello  to today um who was first oh very interesting

قبل از هر چیز باید به چه کسی سلام کنم به امروز اوم که اولین بار بود اوه خیلی جالب بود،

we have a different first chat  today on the live chat mohsen  

ما امروز اولین چت متفاوتی را در چت زنده داریم.

hello mohsen guess what you are first on  today's live chat congratulations to you

سلام محسن حدس بزن اولین نفر در چت زنده امروز به شما تبریک می گویم

does that deserve a fancy pants does it shall we  have a fancy pants for that okay just a quick one

که سزاوار یک شلوار فانتزی است این کار را انجام می دهد آیا ما یک شلوار فانتزی داریم که خیلی خوب است فقط یک شلوار فانتزی

that's enough we can't have too much fun not too  much excitement we've only just begun today's  

داریم کافی است ما نمی توانیم زیاد سرگرم شویم نه هیجان زیاد ما تازه امروز   پخش زنده را شروع کردم به

live stream anyway congratulations mohsen you are  first today also we have vitesse oh no vitas you  

هر حال تبریک می‌گویم محسن شما  امروز اولین هستید، همچنین ما ویتس داریم oh no vitas شما

were not first today unfortunately and i wasn't  sorry about that maybe maybe tomorrow your finger  

متأسفانه امروز نفر اول نبودید و متأسف نبودم که شاید فردا انگشتتان

will be faster tomorrow by the way tomorrow  is friday i'm going to the dentist tomorrow

فردا سریع‌تر باشد فردا جمعه من فردا می روم دندانپزشک

it has been a long time since i've been to  the dentist but i will be going there tomorrow

خیلی وقت است که به دندانپزشک نرفته ام اما فردا به آنجا خواهم رفت،

which means i might be late doing my live stream  tomorrow but i will try to be here for 2 p.m  

یعنی ممکن است فردا در پخش زنده خود دیر کنم، اما سعی می کنم فردا ساعت 2 بعدازظهر اینجا باشم،

tomorrow but if i'm a little bit late  i'm sure you will understand that maybe  

اما اگر کمی دیر بیام، مطمئنم متوجه خواهید شد که

i am still still recovering from my treatment at  the dentist so i'm going to the dentist tomorrow  

شاید هنوز در حال بهبودی پس از درمانم در دندانپزشک هستم، بنابراین فردا به دندانپزشکی خواهم رفت، اما امیدوارم که این کار را انجام دهم.

but hopefully i will be with you at the  usual time of 2 p.m uk time tomorrow  

با شما در ساعت معمول 2 بعدازظهر فردا به وقت انگلستان

oh hello also monica also marwa flower espoire  hello flower nice to see you back as well  

اوه سلام مونیکا نیز گل ماروا. سلام گل خوشحالم که دوباره شما را می بینم

we also have oh luis mendes is here i  think i might be losing my voice by the way  

ما هم داریم اوه لوئیس مندز اینجاست، فکر می کنم ممکن است صدایم را از دست بدهم

this always happens whenever whenever i try  to do my daily live streams i always start  

این همیشه هر وقت سعی می‌کنم پخش‌های زنده روزانه‌ام را انجام دهم، همیشه

to lose my voice i think i'm wearing  it out already zuzika palmyra vitas

صدایم را از دست می‌دهم، فکر می‌کنم در حال حاضر آن را از دست داده‌ام.

also mb i don't know who mb is but welcome to  my live stream you are welcome to join in today  

امروز به آن بپیوندید

we are talking about a couple of subjects we  are talking about concentration concentration  

ما در مورد چند موضوع صحبت می‌کنیم در مورد تمرکز تمرکز صحبت می‌کنیم

thinking and being able to think about one  thing during a particular period of time  

فکر کردن و توانایی فکر کردن در مورد یک چیز در یک بازه زمانی خاص

your concentration i suppose another word we could  use is attention as well so how well you keep your  

تمرکز شما فکر می‌کنم کلمه دیگری که می‌توانیم استفاده کنیم توجه است و همچنین چقدر خوب فکر می‌کنید تمرکز خود را به

concentration how well you concentrate  on something that you are doing however  

خوبی روی

and i'm sure that i'm sure i'm not the only person  that has this problem maybe it happens to you  

sometimes sometimes this doesn't work properly  sometimes my stupid brain doesn't want to work  

کاری که انجام می‌دهید متمرکز کنید. مغز احمق نمی‌خواهد کار

it's like come on come on you stupid thing come  on work it's a bit like a piece of machinery  

کند   مثل این است که بیا بیا چیز احمقانه بیا سر کار، کمی شبیه یک دستگاه است

when it doesn't work properly you just want to  bang it with your fists the same thing applies  

وقتی درست کار نمی‌کند، فقط می‌خواهی آن را با مشت بکوبی، همان چیزی که برای من صدق می‌کند.

to my brain i really want to get in there and  give it a good poke and prod but i can't so yes  

من واقعاً می‌خواهم وارد آن شوم و به آن فشار بیاورم، اما نمی‌توانم، بله،

sometimes our attention is very hard to keep it is  very hard to concentrate on one particular thing  

گاهی اوقات حفظ توجه ما بسیار سخت است، تمرکز روی یک چیز خاص بسیار سخت است

and there are many reasons why that might be  the case many reasons why that might happen  

و دلایل زیادی وجود دارد که ممکن است این باشد. دلایل زیادی وجود دارد که ممکن است این اتفاق بیفتد

we'll be looking at that in a little while  meanwhile mr steve this morning was was getting  

ما تا مدتی دیگر به آن نگاه خواهیم کرد  در همین حال آقای استیو امروز

into a bit of a panic because he noticed that the  grass in the garden was growing and he said mr  

صبح کمی وحشت زده می شد زیرا متوجه شد که علف های باغ در حال رشد هستند و او گفت آقای

duncan i have to go outside and i have to cut the  lawn i have to cut the grass as quickly as i can

دانکن من باید برم بیرون و من باید چمن را قطع کنم، باید تا جایی که می‌توانم علف‌ها را قطع کنم،

oh that mr steve he's such a silly sausage

اوه که آقای استیو او خیلی سوسیس

quick fix

it is a live stream coming to you live  right now 16 minutes past 2 o'clock  

on thursday and i hope you are having a good  day today hello also to christina tiksha hello  

احمقانه‌ای است. امروز روز خوبی را سپری می‌کنی سلام به کریستینا

teksha nice to see you back as well i believe  you are one of my new viewers and i'm always  

تیکشا سلام   تکا خوشحالم که دوباره شما را می‌بینم، معتقدم شما یکی از بینندگان جدید من هستید و من همیشه

i'm always willing to welcome my new viewers  whether you've been watching for one week or  

من همیشه حاضرم از بینندگان جدیدم استقبال کنم. با تماشای یک هفته یا

one month or one year or maybe 10 years you are  more than welcome to join in on the live chat  

یک ماه یا یک سال یا شاید 10 سال، بیشتر از آن خوشتان می آید که به چت زنده

hello also alessandra oh i like your music  mr duncan it sounds like country music  

بپیوندید   سلام همچنین الساندرا اوه من موسیقی شما را دوست دارم آقای دانکن به نظر می رسد موسیقی کانتری   موسیقی

country and western music i have to be honest with  you i'm not a big fan of country and western music  

کانتری و موسیقی غربی، باید صادق باشم با شما من طرفدار زیادی از موسیقی کانتری و وسترن

but i do like some of it especially when it has a  nice rhythm like the piece of music i just played  

نیستم   اما بعضی از آنها را دوست دارم مخصوصاً وقتی که دارای ریتم خوبی است مانند قطعه موسیقی که اخیراً نواختم

i am so addicted to your live chat well i suppose  you are in the right place because i have a  

من خیلی به چت زنده شما معتاد هستم، فکر می کنم  شما در آن هستید. مکان مناسبی است زیرا من این

feeling also you might be addicted to the english  language learning english studying english and  

احساس را دارم که ممکن است معتاد هم باشید d به انگلیسی یادگیری زبان انگلیسی مطالعه انگلیسی و

finding out all about it very nice today we have  our anagram can you see it above my microphone

فهمیدن همه چیز در مورد آن بسیار خوب است امروز ما آناگرام ما را داریم می‌توانید آن را بالای میکروفون من ببینید

our anagram today is something else that  could relate to learning english i will  

آناگرام امروز ما چیز دیگری است که می‌تواند به یادگیری انگلیسی مرتبط

give you the answer a little bit later on  hello carmelo hello carmelo carmelo roscito  

باشد،                     بعداً hello carmelo hello carmelo carmelo roscito

i don't recognize your name  is it your first time here  

من نام شما را نمی‌شناسم  آیا اولین بار است که

just in case maybe maybe it is your  first time joining me please let me know

اینجا می‌روید   شاید شاید اولین بار باشد که به من ملحق می‌شوید لطفاً به من اطلاع دهید که

vitas has noticed where the the other  heron has moved to yes there used to be  

ویتا متوجه شده است که حواصیل دیگر به کجا رفته است. قبلاً

a plastic heron in the back garden but now that  particular heron is living in the front garden  

یک حواصیل پلاستیکی در باغ پشتی بود، اما اکنون آن حواصیل خاص در باغچه جلویی زندگی می‌کند

because mr steve bought a lovely new heron for  me made of metal very nice hello my yori oh  

زیرا آقای استیو یک حواصیل جدید و دوست‌داشتنی برای من خرید که از فلز ساخته شده بود بسیار زیبا سلام یوری

my origin my yori myori myori is here which is  nice yasser is here as well very nice to see  

من اوه  منشأ من yori myori myori اینجاست. یاسر خوب اینجاست همچنین خیلی خوشحالم

you here today on the live stream i wish  mr steve was here at the moment because  

که امروز شما را اینجا در پخش زنده می بینم، ای کاش آقای استیو در حال حاضر اینجا بود زیرا

i'm going to talk very briefly about something and  i think it might be something that you can relate  

من به طور خلاصه در مورد چیزی صحبت خواهم کرد و  فکر می کنم ممکن است کمی باشد. چیزی که شما هم می‌توانید با آن ارتباط برقرار کنید،

to as well but i have a feeling that steve should  be here today i think he should because i'm  

اما من احساس می‌کنم استیو باید امروز اینجا باشد، فکر می‌کنم باید

talking about something that makes many people who  drive cars quite angry and that particular subject  

در مورد چیزی صحبت می‌کنم که بسیاری از افرادی را که ماشین می‌رانند بسیار عصبانی می‌کند و آن موضوع

is parking you never really think about  it when you have a car when you buy a car  

خاص پارک کردن است که شما واقعاً به آن فکر نمی‌کنید. وقتی ماشین دارید وقتی ماشین می‌خرید

it is quite exciting well not for me personally  because i don't drive i don't have a car  

خیلی هیجان‌انگیز است نه شخصاً برای من چون رانندگی نمی‌کنم، ماشین ندارم

but i've seen other people get very excited when  they pass their driving test and suddenly they  

اما دیده‌ام که افراد دیگر وقتی امتحان رانندگی خود را قبول می‌کنند بسیار هیجان‌زده می‌شوند و ناگهان آنها

can drive anywhere they want however there is one  problem that they suddenly face and that is where  

می‌توانند هرجا که می‌خواهند رانندگی کنند، با این حال یک مشکلی وجود دارد که ناگهان با آن مواجه می‌شوند و آن جایی

to put the car where to park the car and if you  ever come to england if you ever come to the uk  

است که   ماشین را در جایی قرار می‌دهند که ماشین را پارک کنند و اگر زمانی به انگلستان بیایید اگر به انگلستان بیایید

in fact you will find quite often parking your car  is not easy it is not an easy thing to do trust me  

در واقع اغلب با آن مواجه خواهید شد. پارک کردن ماشینتان آسان نیست کار آسانی نیست به من اعتماد کنید

first of all if you want to park your car  outside your house or at your house you  

اول از همه اگر می‌خواهید ماشین خود را بیرون از خانه یا در خانه خود پارک کنید،

might find that there is very little space there  is no space outside your house to put your car  

ممکن است متوجه شوید که فضای بسیار کمی وجود دارد و فضای بیرون از خانه شما وجود ندارد. ماشین خود را قرار

and one of the things that's happened here in the  uk over the past 15 or 20 years many people have  

دهید یکی از اتفاقاتی که در 15 یا 20 سال گذشته اینجا در بریتانیا افتاده است، بسیاری از مردم

changed the appearance of their  house they've actually taken away  

ظاهر خانه‌شان را تغییر داده‌اند،

their front garden they've taken it away  and turned it into a car park so in the past  

باغ جلویی‌شان را برده‌اند و آن را به پارکینگ تبدیل کرده‌اند. در گذشته

people used to be very proud of their gardens  especially the garden at the front of the house  

مردم به باغچه‌های خود بسیار افتخار می‌کردند، مخصوصاً باغ جلوی خانه

but over the past few years many people have  decided because they don't just have one car  

اما در چند سال گذشته بسیاری از مردم تصمیم گرفته‌اند زیرا فقط یک ماشین ندارند

perhaps some families have maybe two or even  three cars and they have nowhere to put them so  

شاید برخی از خانواده‌ها شاید دو یا حتی سه اتومبیل داشته باشند. و آنها جایی برای گذاشتن آنها ندارند، بنابراین

many people over the past 15 20 years have decided  they've they've actually taken their garden away  

بسیاری از مردم در طول 15،20 سال گذشته تصمیم گرفته اند که در واقع باغ خود را گرفته اند

and instead they've put concrete or tarmac or  gravel something that they can park their car on  

و در عوض آنها بتن یا آسفالت یا سنگریزه ای گذاشته اند که بتوانند ماشین خود را به جای پارک کردن روی آن پارک کنند

instead of having lovely flowers and a beautiful  lawn so instead they've had to take their garden  

. داشتن گل‌های دوست‌داشتنی و یک چمن‌زار زیبا، بنابراین در عوض مجبور شده‌اند باغشان را

away so they can park their cars so what  about you is it easy for you to park your  

ببرند تا بتوانند ماشین‌هایشان را پارک کنند، بنابراین پارک کردن ماشین‌تان برای شما آسان است

car because i don't think it's something that  people think about when they first get a car  

زیرا فکر نمی‌کنم این چیزی است که مردم درباره آن فکر می‌کنند. آن‌ها ابتدا ماشین می‌گیرند

because you always think oh i can just drive  anywhere i want but suddenly you have to keep  

چون همیشه فکر می‌کنی اوه من می‌توانم هرجا که می‌خواهم رانندگی کنم، اما ناگهان باید

that car somewhere christina christina says it is  not easy to park where i am i have had to rent a  

آن ماشین را جایی نگه‌داری کریستینا کریستینا می‌گوید پارک کردن در جایی که من هستم آسان نیست، مجبور شدم یک جای

parking space because i am in a private street yes  you might find that there are many houses nearby  

پارک اجاره کنم چون هستم. در یک خیابان خصوصی بله  ممکن است متوجه شوید که خانه‌های زیادی در این نزدیکی وجود دارد

or perhaps sometimes you are not allowed to leave  your car on the road so maybe there is space  

یا شاید گاهی اوقات اجازه ندارید اتومبیل خود را در جاده رها کنید، بنابراین ممکن است فضای

outside your house on the road but sometimes you  can't even leave your car there it is not allowed

بیرون از خانه شما در جاده وجود داشته باشد اما گاهی اوقات حتی نمی‌توانید اتومبیل خود را در آنجا رها کنید. مجاز نیست

vitas says it is always good  to have your own piece of land  

ویتا می‌گوید همیشه خوب است که قطعه زمین خود را داشته باشید.

yes i think so i i would say in this modern  age so i'm not just talking about here in  

the uk i'm talking about generally in many  many other places quite likely where you live  

مکان‌هایی که احتمالاً در آن زندگی می‌کنید

maybe there is a shortage of places to  park your vehicle because everyone now  

شاید کمبود مکان برای پارک کردن وسیله نقلیه شما وجود داشته باشد، زیرا همه اکنون

wants to have a car and that is the big problem  that we are facing here in the uk so you might  

می‌خواهند ماشین داشته باشند و این مشکل بزرگ است که ما اینجا در بریتانیا با آن روبرو هستیم، بنابراین

have a family with a husband wife maybe one or  two children who also want to have their own car  

ممکن است                        یک یا دو فصل بچه‌هایی که می‌خواهند ماشین شخصی خود را داشته باشند

and many people now are starting to drive when  they are 16 or 17 they are all very eager to drive  

و بسیاری از مردم در حال حاضر وقتی 16 یا 17 ساله هستند شروع به رانندگی می‌کنند، همه آنها بسیار مشتاق رانندگی هستند،

so quite often you might have one family  with four cars can you can you imagine that  

بنابراین اغلب ممکن است یک خانواده با چهار ماشین داشته باشید، می‌توانید تصور

you're trying to park four cars outside your  house some people have a garage or garage  

کنید که  سعی می کنید چهار ماشین را بیرون از خانه خود پارک کنید، برخی افراد یک گاراژ یا گاراژ دارند

we are lucky here because mr steve has  a garage so he can park his car inside  

ما اینجا خوش شانس هستیم زیرا آقای استیو یک گاراژ دارد تا بتواند ماشینش را

the garage but but maybe you don't maybe you  have a small driveway maybe you have nowhere  

داخل   گاراژ پارک کند، اما شاید شما ندارید، شاید شما یک راهروی کوچک دارید. جایی

to park your car so quite often and i suppose  a good example would be somewhere like new york  

برای پارک کردن ماشین خود به این اندازه زیاد نیست و من فکر می کنم  یک مثال خوب جایی مانند نیویورک

in the united states where very few people  can afford a parking space so if you live  

در ایالات متحده باشد که در آن افراد بسیار کمی می توانند فضای پارک کنند، بنابراین اگر

in a big city like new york parking is  something that is that is very valuable  

در شهر بزرگی مانند نیویورک زندگی می کنید، پارکینگ چیزی است که بسیار با ارزش است

and quite often you will have to pay a lot of  money just to rent a small parking space it  

و اغلب اوقات مجبور می‌شوید پول زیادی فقط برای اجاره یک پارکینگ کوچک بپردازید،

could be hundreds of dollars a month just so you  can leave your car somewhere near to your house

ممکن است صدها دلار در ماه باشد فقط برای اینکه بتوانید اتومبیل خود را در جایی نزدیک به خانه خود

in my town it is even difficult  to park the motorcycle christina  

در شهر من رها کنید، حتی دشوار است  پارک کردن موتور سیکلت کریستینا

well i would imagine if you live in a place  where motorcycles are common and i remember this  

خوب تصور می‌کنم اگر در مکانی زندگی می‌کنید که موتورسیکلت‌ها در آن رایج است و من این

from my time in china and i'm sure maybe where you  live perhaps there is a similar situation bicycles  

را از زمانم در چین به یاد دارم و مطمئن هستم که شاید جایی که شما زندگی می‌کنید وضعیت مشابهی وجود داشته باشد، دوچرخه‌ها

also have to be parked somewhere so maybe a  place where there are many bicycles or many  

نیز باید در جایی پارک شوند. جایی که تعداد زیادی دوچرخه یا موتورسیکلت‌های زیادی وجود دارد،

motorcycles they all have to be parked somewhere  and i suppose the other thing you have to remember  

همه آنها باید در جایی پارک شوند، و فکر می‌کنم نکته دیگری که باید به خاطر داشته باشید

is safety as well because you don't  want to have your car stolen you don't  

، ایمنی است، زیرا شما نمی‌خواهید ماشین شما را دزدیده شود،

want your motorbike to be stolen you  don't want your bicycle to be stolen  

نمی‌خواهید موتورسیکلت شما دزدیده شود. دزدیده شده، دوست ندارید دوچرخه‌تان دزدیده شود،

so it isn't just about having the space i suppose  also it is about having the security as well

بنابراین فکر می‌کنم فقط به خاطر داشتن فضایی نیست، بلکه به داشتن امنیت نیز مربوط می‌شود

shah ah very interesting comment i have noticed  that even rich countries the people in rich  

شاه آه نظر بسیار جالبی است، من متوجه شده‌ام که حتی کشورهای ثروتمند، مردم کشورهای ثروتمند هم از آن استفاده

countries don't have their own cars it can happen  you might find people for example living in london  

نمی‌کنند. خودروهای خود را نداشته باشند ممکن است اتفاق بیفتد  ممکن است افرادی را پیدا کنید که به عنوان مثال در لندن

so people who live and work in london you  might find that they don't even own a car  

زندگی می کنند   بنابراین افرادی که در لندن زندگی و کار می کنند ممکن است متوجه شوید که آنها حتی اتومبیلی

because they don't need it and one of the good  things about living in a big city like london  

ندارند   زیرا به آن نیاز ندارند و یکی از افراد حاضر در این شهر است. چیزهایی که در مورد زندگی در شهرهای بزرگی مانند لندن وجود دارد

is public transport is everywhere so really unless  you're going to drive a very long way from london  

این است که وسایل حمل و نقل عمومی همه جا وجود دارد، مگر اینکه بخواهید فاصله بسیار زیادی از لندن

you don't really need to drive a car and also the  other thing to remember is in cities like london  

برانید، واقعاً نیازی به رانندگی با ماشین ندارید و همچنین نکته دیگری که باید به خاطر بسپارید در شهرها است. مانند لندن

driving around is also very expensive  because now if you drive in a certain area  

رانندگی در اطراف نیز بسیار گران است زیرا اکنون اگر در منطقه خاصی

of london you will actually be charged for doing  it so even if you drive into a certain area  

از لندن رانندگی کنید، در واقع هزینه انجام آن  از شما دریافت می شود، بنابراین حتی اگر به منطقه خاصی

of london you will be charged you have  to pay money just to drive on the road  

از لندن رانندگی کنید، باید فقط برای رانندگی پول پرداخت کنید. در جاده

in that area and every time you go there and  every time you drive around you have to pay  

در آن منطقه و هر بار که به آنجا می روید و هر بار که در اطراف رانندگی می کنید باید   هزینه

a charge so fewer and fewer people are now  driving cars so yes you are right you are right

ای بپردازید، بنابراین افراد کمتر و کمتری اکنون اتومبیل می رانند، بنابراین بله حق با شماست، حق با

pat you says it is not difficult for me to park

شماست و می گویید برای من سخت نیست برای پارک

yes the solution quite often is to buy a house  that has a garage or of course a driveway so  

بله، راه حل اغلب این است که خانه ای بخرید که دارای گاراژ یا البته راهرو باشد، بنابراین

you don't have to have a garage you don't  have to have a place to park your car inside  

مجبور نیستید گاراژ داشته باشید، مجبور نباشید جایی برای پارک ماشین خود در داخل

but you can have an area near your house or  outside your house where you can park your car

آن داشته باشید. منطقه نزدیک خانه یا خارج از خانه شما جایی که می‌توانید ماشینتان را پارک کنید

hello oiem oim who says i have found the anagram  what shall i do well i suppose you could say  

سلام اویم اویم که می‌گوید من آنگرام را پیدا کرده‌ام چه کاری باید انجام دهم، فکر می‌کنم می‌توانید بگویید

mr duncan here is the answer and then  show me the answer that's not a problem  

آقای دانکن این پاسخ است و سپس جواب را به من نشان دهید که مشکلی

no problem hello carmelo oh hello carmelo rossito  who says i work in london well i'm sure you know  

نیست   مشکلی نیست سلام کارملو اوه سلام کارملو روزیتو کسی که می‌گوید من در لندن کار می‌کنم، مطمئن هستم که دقیقاً می‌دانید درباره

exactly what i'm talking about then you you will  know that living in london might seem glamorous  

چه چیزی صحبت می‌کنم، آنگاه خواهید دانست که زندگی در لندن ممکن

and it might seem very cool especially  when you see people living in london  

است جذاب به نظر برسد   و ممکن است بسیار جالب به نظر برسد، مخصوصاً وقتی افرادی را می‌بینید که در لندن زندگی می‌کنند

and you see it maybe in a tv show or or in a movie  but in reality it's not so easy it's not so good  

و آن را می‌بینید. شاید در یک برنامه تلویزیونی یا در یک فیلم، اما در واقعیت آنقدرها هم خوب نیست،

especially these days because i think  i think in big cities they are trying  

مخصوصاً این روزها، چون فکر می‌کنم در شهرهای بزرگ سعی

to discourage people from having cars  and driving cars but if you have one  

می‌کنند مردم را از داشتن ماشین و رانندگی منصرف کنند، اما اگر شما یکی دارید،

then you might find that you will  have difficulty parking your car

پس

another thing if you go into town or if you go  to a another place you might find that there is  

اگر به شهر بروید یا اگر به مکان دیگری بروید ممکن است متوجه شوید که

also a shortage of parking spaces and this is  something that mr steve absolutely hates i do wish  

کمبود جای پارک وجود دارد و این چیزی است که آقای استیو کاملا از آن متنفر است. ای کاش

steve was here now to talk about this but if  you if you ask mr steve about paying for parking  

استیو اکنون اینجا بود تا در این مورد صحبت کند، اما اگر از آقای استیو در مورد پرداخت هزینه پارکینگ

in a town or city he normally gets very angry  about it because he does not like paying  

در یک شهر یا شهر بپرسید، معمولاً از این بابت عصبانی می‌شود، زیرا دوست ندارد

to park his car fortunately here in much  wenlock we do have quite a lot of street parking  

برای پارک ماشینش پولی بپردازد، خوشبختانه اینجا در زمان بسیار کوتاهی پارک می‌کند. ما پارکینگ خیابانی بسیار زیادی داریم

but there are also plenty of car parks where  you can leave your car and then you pay  

اما پارکینگ‌های زیادی نیز وجود دارد که می‌توانید ماشین خود را بگذارید و سپس

a certain amount of money so maybe three  three pounds maybe and you could stay  

مقدار مشخصی پول پرداخت می‌کنید، بنابراین شاید سه سه پوند و شاید بتوانید

probably for for maybe four or five hours so  here in much wenlock it's not too expensive  

احتمالاً برای چهار یا پنج ساعت بمانید. بنابراین اینجا خیلی گران

so maybe two pounds or three pounds and that's  all it costs and then you can leave your car  

نیست   بنابراین شاید دو پوند یا سه پوند و این تمام هزینه است و سپس می‌توانید ماشین خود را

in the car park for as long as you want  so you can go shopping and looking around

در پارکینگ تا زمانی که می‌خواهید رها کنید تا بتوانید به خرید بروید و به اطراف

christina v i only have a motorcycle and when  i need to move for a long distance i rent a car  

کریستینا و من فقط نگاه کنید. یک موتور سیکلت و وقتی من باید برای مسافت طولانی حرکت کنم، ماشینی

yes well more and more people are now renting  cars or just taking taxes because now we have  

کرایه می‌کنم   بله، افراد بیشتری در حال حاضر اتومبیل کرایه می‌کنند یا فقط مالیات می‌گیرند، زیرا اکنون

we have services like uber so local  taxi services that you can just call  

ما   خدماتی مانند uber داریم، بنابراین خدمات تاکسی محلی که می‌توانید فقط با آنها تماس بگیرید

and they will take you wherever you  want wherever you want to go lewis  

و آنها شما را به هر کجا که بخواهید می برند. لوئیس

says i don't usually go to paris by car it  is much better and more comfortable to take  

می گوید: من معمولاً با ماشین به پاریس نمی روم ، خیلی بهتر و راحت تر است

the tube yes well i discovered that with mr steve  when we we went to paris in 2019 it is very nice  

که با لوله بروید، بله، وقتی به پاریس رفتیم متوجه شدم که با آقای استیو در سال 2019 خیلی خوب

to get around paris and also you can travel quite  a long distance on the the tube the underground  

است که در پاریس بگردید و همچنین می توانید مسافت زیادی را با مترو

and also the local train services as well so i  was very impressed by the public transport in  

و همچنین خدمات قطار محلی سفر کنید، بنابراین من بسیار تحت تأثیر حمل و نقل عمومی در

paris i have to say it was amazing actually even  though lots of people kept telling me not to do it  

پاریس قرار گرفتم، باید بگویم که چنین بود. واقعاً شگفت‌انگیز است، حتی اگر بسیاری از مردم به من

they said don't go on the trains don't go on  the public transport because you will get robbed

می‌گفتند این کار را نکن. آنها می‌گفتند در قطار نرو، با حمل‌ونقل عمومی نرو زیرا از تو دزدی می‌شود، من اتفاقاً از

i didn't get robbed by the way nor did mr steve  and i didn't see anyone being robbed to be honest  

من دزدیده نشدم و آقای استیو هم چنین نکرد. راستش من کسی را ندیدم که دزدی شود

so you'll be pleased to hear that i  was not robbed at all thank you sandra  

بنابراین از شنیدن اینکه من اصلاً دزدی نشده‌ام خوشحال می‌شوید متشکرم ساندرا

mr duncan parking is almost impossible where  i am the cars are always in parking lots  

آقای دانکن پارک کردن تقریباً غیرممکن است در جایی که من هستم ماشین‌ها همیشه در پارکینگ هستند

yes so you can face a lot of difficulty if you  are trying to park your car near your house  

بله بنابراین می‌توانید با آن روبرو شوید. اگر بخواهید خود را پارک کنید، بسیار مشکل است ماشین نزدیک خانه شما

or maybe if you go to another place you  might also find that you have to pay for it  

یا شاید اگر به مکان دیگری بروید ممکن است متوجه شوید که باید هزینه آن را بپردازید

my only regret is that mr steve isn't here

تنها تاسف من این است که آقای استیو اینجا نیست،

he isn't here today we might ask him on  sunday shall we shall we mention it to  

او امروز اینجا نیست، ممکن است یکشنبه از او بپرسیم آیا باید این کار را انجام دهیم. ما آن

steve on sunday please remind me can you  remind me on sunday because i will forget  

را یکشنبه به استیو یادآوری می‌کنیم، لطفاً به من یادآوری کنید آیا می‌توانید یکشنبه را به من یادآوری کنید زیرا فراموش می‌کنم

sometimes i find it very difficult to concentrate  on one thing or i find it hard to remember things  

گاهی اوقات تمرکز روی یک چیز برای من بسیار دشوار است یا به خاطر آوردن چیزها برایم سخت است،

so if you can mention that on sunday when steve  is here ask him what he thinks about parking  

بنابراین اگر می‌توانید آن را در یکشنبه که استیو  در اینجا از او بپرسید که در مورد پارک کردن

and paying to park his car and then watch  his face he will turn quite red i think

و پرداخت هزینه برای پارک ماشینش چه فکری می کند و سپس نگاه کنید که صورتش کاملا قرمز می شود، فکر می کنم

oim oim also says when i'm in paris i just take  the metro yes very impressive i i thought it was  

اویم اویم همچنین می گوید وقتی در پاریس هستم فقط با مترو سوار شدم بله بسیار تأثیرگذار است، فکر می کردم این کار بسیار

brilliant in fact very impressed i was we are  talking about concentration i just mentioned it

عالی بود. حقیقت بسیار تحت تأثیر قرار گرفتم که درباره تمرکز صحبت می کنیم، فقط به آن اشاره کردم که

concentration your brain is an amazing thing  it is amazing i think the brain is incredible  

تمرکز مغز شما چیز شگفت انگیزی است.

and there is still so much we don't know about  this big blob of jelly that sits inside our skull  

we don't know anything really about it we  still don't really understand how it works  

جمجمه ما واقعاً چیزی در مورد آن نمی دانیم ما هنوز واقعاً نمی دانیم که چگونه کار می کند

we like to have a look we like to poke we like  to scan but still there are many things we don't  

دوست داریم نگاهی بیندازیم که دوست داریم اسکن کنیم، اما هنوز چیزهای زیادی وجود دارد که نمی

know and sometimes your brain doesn't work  very well and there might be reasons why that  

دانیم و گاهی اوقات مغز شما خیلی کار نمی کند. خوب و ممکن است دلایلی وجود داشته باشد که

happens concentration is something you quite  often need if you are performing a certain task  

اگر در حال انجام یک کار خاص هستید، اغلب  به آن نیاز

maybe in your job maybe you work in a job where  your concentration needs to be there all the time  

دارید   شاید در شغل خود در شغلی کار می کنید که  تمرکز شما باید همیشه در آنجا باشد

maybe your job requires you  to have concentration however  

شاید شغل شما نیاز دارد  با این حال

quite often we will find ourselves losing  concentration maybe there are many reasons  

خیلی وقت‌ها متوجه می‌شویم که تمرکز خود را از دست می‌دهیم شاید دلایل زیادی وجود داشته

perhaps we can find quite a few reasons why a  person might find themselves losing concentration  

باشد   شاید بتوانیم دلایل زیادی پیدا کنیم که چرا یک فرد ممکن است متوجه شود تمرکزش را از دست می‌دهد   شما تمرکز خود را از دست

you lose concentration maybe you forget  what you are doing maybe you can't remember  

می‌دهید، شاید فراموش می‌کنید  چه می‌کنید، شاید نمی‌توانید

someone's name maybe you forget the thing that  you are supposed to be doing at that moment

نام کسی را به خاطر بیاورید   شما کاری را که در آن لحظه قرار است انجام دهید را فراموش

you should be concentrating on something  so to be concentrating on something means  

می کنید، باید روی چیزی تمرکز کنید، بنابراین تمرکز روی چیزی به این معنی است

you are doing something and it needs your  complete attention for example doing this  

که شما در حال انجام کارهایی هستید چیزی است و به توجه کامل شما نیاز دارد برای مثال انجام این کار

so this doing this is not as easy as it  looks because i'm not just talking to you  

بنابراین انجام این کار آنقدرها هم که به نظر می رسد آسان نیست زیرا من فقط با شما صحبت

but i'm also looking at many screens in front  of me i have a big screen a small screen  

نمی کنم   بلکه به بسیاری از صفحه های جلوی خود نیز نگاه می کنم، یک صفحه نمایش بزرگ دارم. صفحه‌نمایش کوچک

i have lots of controls and i also have  some controls here for the sound so not  

من کنترل‌های زیادی دارم و همچنین تعدادی کنترل اینجا برای صدا دارم، بنابراین نه

only am i talking to you i'm also having to  control all of this equipment in front of me  

تنها من با شما صحبت می‌کنم، بلکه باید  همه این تجهیزات را که جلوی چشمم هستند کنترل کنم

so i am concentrating on doing this but also  i'm trying to concentrate on more than one thing  

بنابراین روی انجام این کار تمرکز می‌کنم، بلکه  من سعی می‌کنم روی بیش از یک چیز تمرکز کنم

we call that multitasking  i like that one multitask  

ما آن را چند وظیفه‌ای می‌نامیم من آن یک کار چندوظیفه‌ای

if you have full concentration well we can  say that you are staying focused to be focused  

را دوست دارم   اگر تمرکز کامل را داشته باشید، می‌توانیم بگوییم که تمرکز خود را حفظ می‌کنید تا

on something means you are giving it all of your  concentration you are focused you are staying  

روی چیزی متمرکز شوید   یعنی تمام تمرکز خود را به آن می‌دهید، شما متمرکز هستید شما

focused so to have good concentration means  that you are focused on that particular thing

متمرکز می‌مانید، بنابراین تمرکز خوب به این معنی است که شما روی آن چیز خاص متمرکز

keeping your mind on something oh

هستید و ذهن خود را روی چیزی متمرکز می‌کنید، آه،

this is something i have a lot of  difficulty with in certain situations  

این چیزی است که من در شرایط خاص با آن مشکل دارم

and for certain reasons you might not  be able to keep your mind on something  

و به دلایل خاصی ممکن است بتوانید ذهن خود را روی چیزی نگه

so if you are good at concentrating it means  you are good at keeping your mind on something  

دارید   بنابراین اگر در تمرکز مهارت دارید به این معنی است شما در حفظ ذهن خود روی چیزی خوب هستید

you are looking at something concentrating  on what you are doing at that moment  

شما به چیزی نگاه می کنید که روی کاری که در آن لحظه انجام می دهید تمرکز کنید   با

talking of moments we can say that a person who  is good at concentrating is also good at staying  

صحبت از لحظات می توانیم بگوییم که فردی که در تمرکز خوب است همچنین در ماندن

in the moment when we say that a person  should stay in the moment it means you  

در لحظه ای خوب است که می گوییم یک شخص باید در آن لحظه بماند، این بدان معناست که

you must be aware of what is happening around  you at that time and by that i mean the present  

شما باید از آنچه در اطراف شما در آن زمان اتفاق می افتد آگاه باشید و منظور من از آن زمان حال است

and it's amazing how many people are not good  at staying in the moment they they are not  

و شگفت انگیز است که چگونه بسیاری از مردم در ماندن در لحظه ای که نیستند خوب

they find it very hard to stay in the moment  maybe if you are walking around maybe you are  

نیستند   ماندن در لحظه برایشان بسیار سخت است شاید اگر در حال قدم زدن هستید شاید

in the countryside walking around surrounded by  nature however you are thinking about other things  

در حومه شهر هستید و در اطراف طبیعت قدم می زنید، با این حال به چیزهای دیگری

you are thinking about your job or maybe  a problem in your family life or maybe  

فکر می کنید   فکر کردن به شغل خود یا شاید مشکلی در زندگی خانوادگی یا شاید

something you have to do later or tomorrow  so you are not staying in the moment  

کاری که باید بعدا یا فردا انجام دهید تا در آن لحظه باقی نمانید

and this is something i think a lot of  people these days have problems with  

و این چیزی است که به نظر من بسیاری از افراد این روزها

to stay fixed and also on the ball i like that  one this phrase on the ball means that you  

با ثابت ماندن مشکل دارم و همچنین روی توپ من دوست دارم که یکی از این عبارت روی توپ به این معنی است که

are in control and you are focused you are  concentrating on that thing you are staying  

شما کنترل دارید و تمرکز دارید روی آن چیزی تمرکز می‌کنید که

fixed and on the ball it means your  concentration is a hundred percent  

ثابت می‌مانید و روی توپ به معنای تمرکز شماست. صددرصد است

and then of course we have lose concentration  and i think i think this is quite a common thing  

و البته ما تمرکز خود را از دست می‌دهیم و فکر می‌کنم این یک چیز کاملاً معمولی است

i don't think it's just me i hope not  anyway but losing concentration can also  

فکر نمی‌کنم این فقط من باشم، امیدوارم نه به هر حال، اما از دست دادن تمرکز نیز می‌تواند

happen as well losing concentration maybe you  are doing something and you have to concentrate  

اتفاق بیفتد   همچنین از دست دادن تمرکز ممکن است شما کاری انجام دهید و شما باید خیلی سخت تمرکز کنید،

very hard but then your mind starts to wonder  your mind starts to move around your thoughts  

اما بعد ذهن شما شروع به تعجب می کند  ذهن شما شروع به حرکت در اطراف افکار شما می کند

go elsewhere to another thing another subject so  you can quite often lose concentration very easily  

به جای دیگری به موضوع دیگری می رود، بنابراین اغلب می توانید به راحتی تمرکز خود را از دست بدهید

we can say that you drift away if you drift away  imagine sitting in a boat on a lake and slowly  

می توانیم بگوییم که اگر دور شوید دور می شوید تصور کنید نشستن در یک قایق روی دریاچه و به

the boat carrying you drifts away and it's a bit  like that when you lose concentration it's the  

آرامی   قایق که شما را حمل می کند دور می شود و وقتی تمرکزتان را از دست می دهید کمی شبیه به

same thing when you lose concentration the same  thing happens you drift away your mind drifts away

همین است وقتی تمرکزتان را از دست می دهید  همان اتفاقی می‌افتد که شما ذهنتان را دور

you go into a daydream i do it  and i'm sure sometimes you do it  

می‌کنید، شما به رویاپردازی می‌روید، من این کار را انجام می‌دهم و مطمئن هستم که گاهی اوقات شما آن را انجام می‌دهید،

but you do have to be careful when you do it you  have to be careful when you go into a daydream  

اما وقتی آن را انجام می‌دهید ، باید مراقب باشید وقتی به رویاپردازی می‌روید.

maybe you are having a little fantasy in your mind  you are thinking of something that makes you feel  

شاید در ذهن خود کمی خیال پردازی دارید  به چیزی فکر می کنید که باعث می شود احساس

nice and happy you go into a daydream  you lose concentration you can also  

خوبی داشته باشید و خوشحال شوید که به یک رویاپردازی می روید  تمرکز خود را از دست می دهید همچنین   می توانید

drift off so earlier i said drift away  but also we can say that you drift off  

دور شوید خیلی زودتر گفتم دور شوید اما همچنین می توانیم بگوییم که شما دور می شوید

you your mind goes somewhere else it goes  elsewhere your thoughts wander around

شما ذهنتان به جای دیگری می رود، به جای دیگری می رود افکارتان سرگردان می شوند

and you lose concentration it can  happen and it happens to the best  

و تمرکزتان را از دست می دهید، ممکن است اتفاق بیفتد و برای بهترین ما اتفاق بیفتد،

of us but sometimes the consequences of  losing concentration can be quite serious  

اما گاهی اوقات پیامدهای از دست دادن تمرکز می تواند بسیار جدی باشد،

you forget where you are have you ever done that  have you ever actually forgotten where you are  

فراموش می کنید که کجا هستید. شما واقعاً فراموش کرده‌اید که کجا هستید

and that can be used in many ways perhaps you are  reading a piece of paper some some text or maybe  

و می‌توان از آن به طرق مختلف استفاده کرد، شاید در حال خواندن یک تکه کاغذ، مقداری متن یا

you are reading something to a group of people  perhaps you forget where you are on the paper  

شاید  در حال خواندن چیزی برای گروهی از مردم هستید، شاید فراموش کرده باشید که کجا شما روی کاغذ

because you lose concentration so if you  are reading something to a group of people  

هستید   زیرا تمرکزتان را از دست می‌دهید، بنابراین اگر  دارید برای گروهی از افراد

maybe you have to read what is written on a  piece of paper sometimes your concentration  

مطلبی می‌خوانید   شاید مجبور شوید آنچه را که روی یک تکه کاغذ نوشته شده است بخوانید، گاهی اوقات تمرکز

can drift and you might lose your place you might  forget where you are sometimes you might be in a  

ممکن است از بین برود و ممکن است مکان خود را از دست بدهید، ممکن است فراموش کنید کجا هستید. گاهی اوقات ممکن است در یک

certain place and you might forget where you  are you might completely lose concentration

مکان خاص باشید و ممکن است فراموش کنید که در کجا هستید، ممکن است کاملاً تمرکزتان را از دست بدهید

you became or you have become dis

یا

distracted like then something

حواس‌تان پرت شده باشد، مثل اینکه

distracts you you can easily become just  

چیزی حواس‌تان را پرت می‌کند و به راحتی می‌توانید

distracted by something so you are trying to do  one thing but then something else distracts you  

با چیزی پرت شوید، بنابراین سعی می‌کنید یک کار را انجام دهید اما سپس چیز دیگری حواس شما را پرت می کند

maybe you are trying to read and  another person nearby is talking  

شاید شما سعی می کنید بخوانید و فرد دیگری در این نزدیکی صحبت می کند

and that can distract you so to distract  means to put a person off what they are doing  

و این می تواند حواس شما را پرت کند  بنابراین حواس پرت کردن به معنای کنار گذاشتن یک فرد از کاری است که انجام

you are breaking a person's  concentration you distract that person  

می دهد   شما تمرکز یک فرد را به هم می زنید و حواس آن شخص را پرت می

you might also lose focus as well if you lose  focus it means you lose concentration you find  

کنید   همچنین ممکن است تمرکز را از دست بدهید همچنین اگر تمرکزتان را از دست بدهید، به این معنی است که تمرکزتان را از دست می‌دهید، تمرکز کردن برایتان

it hard to concentrate i sometimes find it very  difficult to concentrate at certain times of the  

سخت است، گاهی اوقات تمرکز کردن برایتان بسیار دشوار است. در زمان‌های خاصی از

day sometimes early in the morning when  i get up i find it hard to concentrate  

روز، گاهی صبح زود که بیدار می‌شوم، تمرکز کردن برایم سخت است،

sometimes in the evening or if i've got to work  very late in front of my computer i can find  

گاهی عصر یا اگر باید خیلی دیر جلوی رایانه‌ام کار کنم، می‌توانم

it very hard to concentrate so it can happen  and i think it happens to everyone sometimes

تمرکز کنم خیلی سخت است. ممکن است اتفاق بیفتد و فکر می‌کنم برای همه اتفاق می‌افتد گاهی اوقات

flower espoire says sometimes in the classroom

گل می‌گوید گاهی اوقات در کلاس

i used to go into a daydream  

درس می‌رفتم به یک رویاپردازی می‌رفتم

oh is that because you got bored with the class  i hope you don't go into a daydream with me

آه این است که چون از کلاس خسته شده‌اید، امیدوارم با من به رویاپردازی

i don't think i will give you a  chance you never have a chance  

نروید. فکر کن به تو فرصتی می دهم که هرگز فرصت نخواهی داشت

to go into a daydream with me because i  always always have something new to talk about

با من رویاپردازی کنی زیرا همیشه چیز جدیدی برای صحبت کردن در مورد

mika hello mika watching in japan just now we had  a big earthquake just a few moments ago hello mika  

میکا دارم سلام میکا در حال تماشای ژاپن همین الان زلزله بزرگی داشتیم همین چند لحظه پیش سلام

i hope you're okay the ground was moving for  it was shaking and of course in that part of  

میکا. امیدوارم که حالت خوب باشد زمین در حال حرکت بود زیرا می لرزید و البته در آن قسمت

the world where you live that can from time to  time be earthquakes i hope it wasn't too serious  

از جهان که در آن زندگی می کنید هر از گاهی ممکن است زلزله رخ دهد، امیدوارم خیلی جدی نبوده باشد.

but i do know that quite often in that area in  that part of the world quite often the earth  

منطقه در آن قسمت از جهان اغلب t زمین

is shifting and moving and sometimes it can  really make the ground shake and vibrate  

در حال جابجایی و حرکت است و گاهی اوقات واقعاً می تواند زمین را به لرزه درآورد

so please stay safe i hope you're  okay i hope it wasn't too serious

پس لطفاً ایمن بمانید امیدوارم حالت خوب نباشد امیدوارم خیلی جدی نبوده باشد

your class is very vivid mr duncan  and i know i can't lose concentration  

کلاس شما بسیار زنده است آقای دانکن و می دانم که نمی توانم ببازم تمرکز

i'm very i'm very pleased to hear  that thank you for telling me

من بسیار خوشحالم که می‌شنوم ممنون که به من گفتید

maybe there are some reasons why you lose  concentration i suppose the most obvious one is  

شاید دلایلی وجود داشته باشد که تمرکزتان را از دست می‌دهید ، گمان می‌کنم واضح‌ترین

lack of sleep if you are tired it is much harder  to keep your concentration and this takes me back  

دلیل  کمبود خواب باشد، اگر خسته هستید، حفظ تمرکز بسیار دشوارتر است. این

to my school days when i used to sit my exams  and i'm sure you've done this as well not just me  

من را به دوران مدرسه‌ام برمی‌گرداند، زمانی که امتحاناتم را پشت سر می‌گذاشتم و مطمئن هستم که شما هم این کار را انجام داده‌اید، نه فقط

i've stayed up the night before trying to  revise and remember things and sometimes  

من.

i will stay up until very late and then  the next day i have to take the exam  

تا دیر وقت و سپس روز بعد باید در امتحان شرکت

i have to then concentrate on the questions and  i have to have the answers in my brain ready  

کنم   سپس باید روی سؤالات تمرکز کنم و  باید پاسخ‌ها را در مغزم آماده داشته باشم

but unfortunately if you lose sleep it can be very  hard to concentrate maybe you have too many things  

اما متأسفانه اگر خوابتان را از دست بدهید، تمرکز کردن می‌تواند بسیار سخت باشد، شاید شما هم این کار را داشته باشید. چیزهای زیادی

on your mind this is something that mr steve  often does quite often steve will try to think  

در ذهن شما وجود دارد این چیزی است کاری که آقای استیو اغلب انجام می‌دهد، استیو سعی می‌کند به

about lots of different things and and he finds  it very difficult to concentrate on one thing  

چیزهای مختلف فکر کند، و تمرکز روی یک چیز برای او بسیار مشکل است،

because there are other things going around  in your brain things you are thinking about

زیرا چیزهای دیگری در مغز شما در جریان است، چیزهایی که به آنها فکر می‌کنید،

oh

apparently mohsen is sending some flowers  to someone i wonder who it is interesting

ظاهراً محسن در حال ارسال چیزهایی است. گل به کسی تعجب می کنم چه کسی جالب است

perhaps you are feeling bored or you have  weariness or lethargy oh i like that word by  

شاید شما احساس بی حوصلگی می کنید یا خستگی یا بی حالی دارید، اوه من این کلمه را دوست دارم   به

the way lethargy lethargy means to lose interest  in something you become bored disinterested  

این صورت که رخوت رخوت به معنای از دست دادن علاقه به چیزی است که حوصله شما

you have weariness you are no longer  interested in the thing you are doing  

سر می رود. کاری که شما انجام می‌دهید

and we can describe that as lethargy i like  that word pretty good and another reason why  

و می‌توانیم آن را به‌عنوان بی‌حالی توصیف کنیم که من آن کلمه را خیلی خوب دوست دارم و دلیل دیگری که

people find it hard to concentrate is stress  or anxiety which is happening a lot more and  

مردم برای تمرکز مشکل پیدا می‌کنند استرس یا اضطراب است که بسیار بیشتر اتفاق می‌افتد و

more people are now taking time from their  jobs because they feel anxious or they have  

افراد بیشتری اکنون از شغل خود وقت می‌گیرند زیرا احساس می‌کنند مضطرب هستند یا اضطراب دارند،

anxiety so there might be many reasons  why a person finds it very difficult to  

بنابراین ممکن است دلایل زیادی وجود داشته باشد که چرا تمرکز برای یک فرد بسیار مشکل است

concentrate i'm sure you can think of some as well  maybe illness as well maybe you're feeling unwell  

، مطمئنم که می توانید به آن فکر کنید. من همینطور شاید بیماری و همچنین شاید شما احساس ناخوشی

so if you have some sort of illness maybe  you have a headache or maybe toothache  

دارید   بنابراین اگر نوعی بیماری دارید ممکن است سردرد یا دندان درد داشته باشید

or maybe you are apprehensive about  going to the dentist tomorrow like me

یا شاید از اینکه فردا به دندانپزشک بروید مثل من نگران هستید

ah yes i'm going to the dentist tomorrow  i'm not looking forward to it to be honest  

آه بله من به دندانپزشک می روم. دندانپزشک فردا  منتظر آن نیستم صادقانه بگویم

hello carmelo i have to manage 68 flats  and sometimes i lose concentration because  

سلام کارملو من باید ۶۸ آپارتمان را مدیریت کنم  و گاهی تمرکزم را از دست می‌دهم

i have to attend calls and emails visitors and  residents so you have to manage a lot of things  

زیرا   باید در تماس‌ها و ایمیل‌های بازدیدکنندگان و ساکنین شرکت کنم، بنابراین شما باید خیلی چیزها را مدیریت کنید

and i would imagine with your job with your  job lots of new things will come along every  

و من تصور می‌کنم با شغل شما و شغلتان، چیزهای جدید زیادی هر

day so maybe when you wake up in the morning you  have no idea what is going to happen in your job  

روز به وجود می‌آیند، بنابراین شاید وقتی صبح از خواب بیدار می‌شوید، نمی‌دانید که قرار است در شغلتان چه اتفاقی بیفتد.

some people might say that is exciting  some people might say it's too stressful  

so maybe you enjoy it maybe you enjoy it  because of that situation because there  

بنابراین شاید شما از آن لذت می برید شاید از آن لذت می برید به دلیل آن موقعیت

is always new things to do but you are right  sometimes it can also be hard to concentrate on

زیرا   همیشه کارهای جدیدی برای انجام دادن وجود دارد، اما حق با شماست گاهی اوقات تمرکز روی

it is almost time to go matt lindell says mr  duncan you should not burn the midnight oil i  

آن نیز دشوار است. مت لیندل می گوید: آقای دانکن شما نباید روغن نیمه شب را بسوزانید، من

think that's a very good suggestion if you burn  the midnight oil it means you are staying up too  

فکر می کنم این پیشنهاد بسیار خوبی است اگر روغن نیمه شب را بسوزانید، به این معنی است که شما تا دیر وقت بیدار می

late maybe you are working through the night maybe  you are studying when you should be asleep you are  

مانید، شاید در تمام طول شب کار می کنید، شاید زمانی که باید بخوابید، در حال مطالعه هستید و

burning the midnight oil thank you very much for  your company i am going in a moment i will be back  

روغن نیمه شب را می سوزانید. خیلی متشکرم از شرکت شما من یک لحظه می روم

with you tomorrow i might be a little bit late  i'm not sure at the moment i might be slightly  

فردا با شما برمی گردم ممکن است کمی دیرتر باشم فعلا مطمئن نیستم ممکن است

slightly late tomorrow because i'm going  to the dentist so i will see what happens

فردا کمی دیرتر باشم چون می روم به دندانپزشک بنابراین من می بینم که چه اتفاقی می افتد

ikram says i often lose concentration because of  fear and anxiety anxiety especially when i take  

اکرام می گوید من اغلب تمرکز خود را به دلیل ترس و اضطراب از دست می دهم، به خصوص زمانی که در

an exam i agree with you i think one of the most  stressful things a person can do is is be tested  

امتحان شرکت می کنم با شما موافقم، فکر می کنم یکی از استرس زاترین کارهایی که یک فرد می تواند انجام دهد این است که

on their knowledge and i will be  honest with you can i just confess  

دانش خود را آزمایش کنند و من این کار را انجام خواهم داد. با شما روراست باشم، می‌توانم

something before i go i am very bad at tests  i don't know why i don't know what happens  

قبل از رفتن به چیزی اعتراف کنم، من در آزمون‌ها خیلی بد هستم، نمی‌دانم چرا نمی‌دانم چه اتفاقی می‌افتد،

but whenever i take an exam or sit some sort  of test my brain completely goes blank and i  

اما هر وقت در امتحانی شرکت می‌کنم یا در آزمونی می‌نشینم، مغزم کاملاً خالی می‌شود و من

suppose i suppose you might also say that i panic  as well slightly so i don't like sitting exams i  

فرض کنید من فکر می کنم همچنین ممکن است بگویید که من کمی وحشت دارم، بنابراین من امتحانات نشسته را

don't like taking tests because quite often my  brain will just switch off it will stop working  

دوست ندارم، دوست ندارم آزمایش بدهم، زیرا اغلب مغز من خاموش می شود و از کار می افتد

and in the past that used to get me  into some very difficult situations

و در گذشته این موضوع باعث می شد من وارد برخی موارد شوم. موقعیت‌های خیلی سخت

anyway enough of me today's

به هر حال به اندازه کافی امروز

we have the anagram don't we yes i'm  trying to find my anagram there it is  

ما آناگرام را داریم، نه بله، من سعی می‌کنم آناگرام خود را در آنجا پیدا کنم

today's anagram i will put it on the screen  right across the screen the anagram there is  

آناگرام امروزی آن را روی صفحه قرار می‌دهم درست در سراسر صفحه نمایش آناگرام وجود دارد

practice makes perfect well done to those  who got it right practice makes perfect  

تمرین باعث می‌شود به خوبی انجام شود به کسانی که آن را به درستی انجام دادند، تمرین باعث عالی می‌شود

we often say that practice makes perfect the  more you practice something the more you do  

اغلب می‌گوییم که تمرین هر چه بیشتر تمرین کنید، هر چه بیشتر انجام دهید

something the better you will become at doing  it it's time to go thank you very much for this  

کاری بهتر در انجام آن خواهید شد وقت آن است که بروید از شما بسیار سپاسگزارم برای این

lovely live stream you are welcome beatriz no  problem i'm back with you tomorrow and yes you  

پخش زنده دوست داشتنی شما خوش آمدید beatriz مشکلی نیست من فردا با شما برگشتم و بله،

can watch this live stream again later on with  captions there will be captions available later  

می‌توانید بعداً دوباره این پخش زنده را با زیرنویس تماشا کنید، بعداً زیرنویس‌هایی در دسترس خواهد بود

so you might have to wait for maybe an hour or a  couple of hours and then there will be captions  

بنابراین ممکن است مجبور شوید یک ساعت یا چند ساعت صبر کنید و سپس زیرنویس‌هایی

on here you can watch this again see you tomorrow  of course tomorrow is friday i'm sure you will be  

در اینجا وجود دارد که می‌توانید این را دوباره تماشا کنید فردا شما را می‌بینم البته فردا جمعه است، مطمئنم

very excited about that as the weekend approaches  catch you later thanks for joining me see you  

که با نزدیک شدن به تعطیلات آخر هفته  بسیار

tomorrow 2 p.m uk time there will be a piece of  cake on monday so every monday when i join you  

هیجان‌زده خواهید شد . دوشنبه یک تکه کیک باشید، بنابراین هر دوشنبه وقتی به شما ملحق می‌شوم

i will show you a piece of cake but not tomorrow  because it's friday and also i don't have any cake  

یک تکه کیک به شما نشان می‌دهم اما نه فردا چون جمعه است و همچنین کیک ندارم

i suppose i could buy some maybe i can  buy a little piece of cake tomorrow  

فکر می‌کنم بتوانم مقداری بخرم شاید بتوانم یک تکه کیک بخرم کیک فردا

after visiting the dentist hmm that's a good idea  thank you for your suggestion i might do that  

بعد از مراجعه به دندانپزشک ایده خوبی است متشکرم از پیشنهاد شما، ممکن است این کار را انجام دهم

catch you tomorrow this is mr duncan in the  birthplace of english saying thanks for joining  

فردا شما را بگیرم، این آقای دانکن در زادگاه انگلیسی است که می گوید متشکرم که به

me i hope you have a super duper day wherever you  are in the world keep that smile upon your face  

من پیوستید   امیدوارم هر جا که هستید روز فوق العاده ای داشته باشید . دنیا این لبخند را بر لبان شما نگه

as you walk around amongst the human race  stay happy stay well and please stay safe

می دارد   همانطور که در میان نسل بشر راه می روید شاد بمانید خوب بمانید و لطفاً ایمن بمانید

and of course you know what's coming next...

و البته می دانید که چه چیزی در راه است...

ta ta for now

تا الان