It's FABuary 15th / 28 days of Learning English / LIVE chat from England - Thought

talking

صحبت کردن

to myself and feeling small sometimes i'd like to quit nothing ever seems to fit hanging

با خودم و احساس کوچک بودن گاهی اوقات دلم می‌خواهد ترک کنم هیچ‌وقت به نظر نمی‌رسد که هیچ‌چیز برای

around making no sound rainy days and mondays never get me down.

دور و برم بودن مناسب نیست، روزهای بارانی و دوشنبه‌ها هیچ‌وقت من را ناراحت نمی‌کنند.

Here we go yes we are back together again oh hello mr pigeon you are looking very comfortable

اینجا رفتیم بله دوباره با هم برگشتیم آه سلام آقای کبوتر شما

there in the garden at the moment very comfortable indeed we are back together yes it is another

در باغ خیلی راحت به نظر می رسید در حال حاضر خیلی راحت هستید واقعاً ما با هم برگشتیم بله 15 مورد دیگر است

15 we have made it to day 15 wow it is day 15 of 28 days of FABuary hello there how are

ما به روز 15 رسیدیم وای روز 15 است 28 روز از ماه فوریه سلام

you today?

امروز چطوری؟

nice to

خوشحالم که

see you all here again

دوباره همه شما را اینجا می بینم

very nice indeed we are back yes i can't believe it incredible amazing it's super duper hi

خیلی خوب است، ما برگشتیم بله، نمی توانم باور کنم فوق العاده شگفت

everybody this is mr duncan in england how are you today are you okay i hope so are you

feeling happy yes it is the start of a new week and i hope you have a smile on your face

انگیز است. شروع یک هفته جدید و امیدوارم لبخندی بر لب داشته باشید

and a spring in your step we are still allowed to have fun you might not believe it but it

و بهاری در گام شما باشد ما هنوز هم اجازه داریم خوش بگذرانیم ممکن است باور نکنید اما

is still possible here on the internet to have a smile a laugh maybe a joke from time

هنوز هم می توان اینجا در اینترنت لبخند بزنید و بخندید. هر از گاهی یک شوخی،

to time so don't worry we are all here together again my name is mr duncan i talk about the

پس نگران نباشید ما دوباره اینجا هستیم. نام من آقای دانکن است، من در مورد

english language i talk about all sorts of things sometimes i talk rubbish

زبان انگلیسی صحبت می کنم، در مورد انواع چیزها صحبت می کنم، گاهی اوقات حرف های بیهوده می زنم

and sometimes the things i say actually make sense it doesn't happen very often though

و گاهی اوقات چیزهایی که می گویم واقعا منطقی است. هرچند اغلب

but it does happen sometimes so that's it i've been teaching english here talking about

این اتفاق می افتد، اما گاهی اوقات اتفاق می افتد، بنابراین من سال هاست که در اینجا انگلیسی تدریس می کنم و در مورد زبان انگلیسی صحبت می

the english language for many many years how long have you been teaching mr duncan oh thank

you for asking nearly 15 years i've been here on youtube i always like to think that i am

کنم. اینجا در یوتیوب همیشه دوست دارم فکر کنم که هستم

the best kept secret on youtube because so few people know about me and i would like

بهترین راز در یوتیوب نگه داشته شده است زیرا تعداد کمی از مردم در مورد من می دانند و من

to say a very special thank you to youtube and your algorithms for making that so very

می خواهم از یوتیوب و الگوریتم های شما تشکر ویژه ای داشته باشم که شما را بسیار

kind of you it's a rather strange day today we have sunshine we we had some rain earlier

مهربان کرده است. باران قبل از

it's a very strange day outside so a few moments ago it was raining but then the sun came out

آن روز بسیار عجیبی است بیرون، بنابراین چند لحظه پیش باران می بارید اما بعد خورشید بیرون آمد

one thing i am pleased with today it is very mild for those wondering is it warm or is

یک چیزی که من از آن راضی هستم امروز بسیار ملایم است برای کسانی که نمی دانند هوا گرم است

it cold today it is mild it's rather nice outside it almost feels like spring now i

یا سرد است امروز معتدل است نسبتا خوب است بیرون از آن تقریباً شبیه بهار است اکنون

know i shouldn't say that because every time i make a compliment about the weather it always

می دانم که نباید این را بگویم زیرا هر بار که از آب و هوا تعریف می کنم همیشه

turns horrible so whenever i say oh isn't it a beautiful day you can guarantee that

وحشتناک می شود ، بنابراین هر زمان که می گویم اوه آیا روز زیبایی نیست می توانید تضمین کنید که

one hour later it will start raining so i will try not to say too much but all i will

یک ساعت بعد این روز خواهد بود. بارون شروع به باریدن کن پس سعی میکنم زیاد حرف نزنم اما فقط

say is it's a rather nice day outside right now here in england we will be playing spot

میگم اینه که یه روز خیلی خوب بیرون همین الان اینجا در انگلیس

the white van so get ready i hope your eyes are refreshed and clear i hope your 20 20

با وانت سفید بازی میکنیم پس آماده باش امیدوارم چشمات شاداب و روشن باشه 20 20

vision is working 100 i really do because we will be spotting the white van yes as i

ویژن کار می کند 100 من واقعا هستم چون ما ون سفید را می بینیم بله همانطور که

mentioned we have made it all the way to the start of another week we have a special month

اشاره کردم ما آن را تا آغاز یک هفته دیگر به پایان رسانده ایم ما یک ماه ویژه داریم

of live live streams live lessons live chat live everything yes it's

از پخش زنده زنده درس های زنده چت زنده همه چیز بله

monday

دوشنبه است

i was just enjoying the fresh air that is coming through the window at the moment you

من فقط از هوای تازه لذت می بردم که در حال حاضر از پنجره می آید شما

might also hear the birds a lot of the birds today are sounding very happy because the

همچنین ممکن است صدای پرندگان را بشنوید که بسیاری از پرندگان امروز بسیار خوشحال به نظر می رسند

sun is out well it is now i can't believe it the sun has just come out very nice what

زیرا خورشید به خوبی بیرون آمده است.

a lovely way what a lovely way to start the week another good way to start the week is

راه دوست داشتنی چه راه دوست داشتنی برای شروع هفته یکی دیگر از راه های خوب برای شروع هفته این است

to play spot the white van let's have a look outside the window can you see any white vans

که با ون سفید بازی نقطه ای را انجام دهیم، بیایید نگاهی به بیرون از پنجره بیندازیم، آیا می توانی هر ون سفیدی را ببینی،

perhaps there is one coming to take me away to the local sanatorium i don't know so there

شاید یکی باشد که مرا به آسایشگاه محلی ببرد. من نمی دانم، بنابراین

it is the view outside all we have to do is see if we can see can you see the white van

این منظره از بیرون است، تنها کاری که باید انجام دهیم این است که ببینیم آیا می توانیم ببینیم آیا می توانی ببینیم ون سفید

driving by now at the moment the road is very quiet because i think lots of people are still

در حال رانندگی است در این لحظه که جاده بسیار ساکت است، زیرا فکر می کنم بسیاری از مردم

having their lunch and of course here in england we are still in lockdown so many people are

هنوز در حال رانندگی هستند. ناهار و البته اینجا در انگلیس ما هنوز در قرنطینه هستیم بسیاری از مردم

choosing to stay at home there are some birds flying by but sadly we don't have any white

ترجیح می دهند در خانه بمانند، تعدادی پرنده در حال پرواز هستند، اما متاسفانه ما هیچ ون سفید نداریم،

vans come on where is the white van i'm waiting very patiently here i am a very patient person

بیا وانت سفید کجاست، من با صبر و حوصله در اینجا منتظر هستم، من فردی بسیار صبور هستم،

but sometimes my patients will wear very thin that means sometimes i do lose my patience

اما گاهی اوقات بیماران من می پوشند. خیلی نازک است، یعنی گاهی صبرم را از دست می‌دهم،

no that wasn't a white van and that wasn't a white van those are cars going by oh oh

نه که یک ون سفید نبود و آن یک ون سفید نبود، آن ماشین‌هایی هستند که می‌روند اوه

did did you see the white van was that a white van did anyone see the white van then see

، آیا تو ون سفید را دیدی، این بود که یک ون سفید، کسی سفید را دید ون سپس ببینید

i i didn't see it properly but i think that was a white van did anyone see it can we please

من آن را به درستی ندیدم اما فکر می کنم یک ون سفید بود آیا کسی آن را دید می تواند

confirm the appearance of the white van because i think i just saw one did you see it as well

ظاهر ون سفید را تأیید کنیم زیرا فکر می کنم من فقط یکی را دیدم آیا شما هم آن را دیدید

i'm not sure oh yes apparently it was a white van confirmed thank you very much we saw the

مطمئن نیستم اوه بله ظاهراً یک ون سفید بود تأیید شد بسیار متشکرم ما

white van oh great i'm very pleased about that yes we have definitely seen a white van

وانت سفید را دیدیم اوه عالی من بسیار خوشحالم که بله قطعاً یک ون سفید دیده ایم

and also a red lorry did you see that there was a red lorry as well good

و همچنین یک کامیون قرمز آیا دیدید که یک کامیون قرمز وجود دارد خوب

it is official it is 100 per cent official we have spotted the white van and now we can

خوب است رسمی است 100 درصد رسمی است ما ون سفید را دیدیم و اکنون می توانیم

continue today by the way we are talking about a very deep subject a very deep subject quite

ادامه دهیم به هر حال ما در مورد یک موضوع بسیار عمیق صحبت می کنیم یک موضوع بسیار عمیق کاملاً

deep indeed we are talking about thinking we are talking about thought the things that

عمیق در واقع ما در مورد تفکر صحبت می کنیم ما در مورد فکر صحبت می کنیم چیزهایی

go on in your head on a daily basis so we all think we all have thought we all have

که روزانه در ذهن شما می گذرد بنابراین همه ما فکر می کنیم همه فکر کرده ایم همه

the ability to think some people some people might have more ability to think than others

این توانایی را دارند که فکر کنند برخی افراد ممکن است توانایی فکر کردن بیشتری نسبت به دیگران داشته باشند،

but that's another subject for another time hello hershid hello also can i say hello to

اما این موضوع دیگری است برای زمان دیگری سلام هرشید سلام همچنین آیا می توانم به آقای اوپس سلام کنم

mr oops mr oops on the live chat i think it's the first time that you've ever been first

آقای اوپس در چت زنده فکر می کنم این اولین باری است که شما من تا به حال اولین بار

on the live stream so can i say well done congratulations to mr oops you are first on

در پخش زنده بوده ام، بنابراین می توانم به آقای تبریک بگویم اوه شما اولین نفر در

today's live chat

چت زنده امروز هستید

very nice i think that almost deserves a fancy pants what do you think

بسیار خوب است، فکر می کنم تقریباً سزاوار یک شلوار شیک است.

okay that's enough you can have too much fun especially on monday you see because we have

روز دوشنبه میبینی چون

a long week ahead of us i am here every day i'm here tomorrow as well by the way tomorrow

هفته طولانی در پیش داریم من هر روز اینجا هستم فردا هم همینطور

is a very special day do you know why do you know why tomorrow is a special day i will

فردا روز خیلی خاصیه میدونی چرا میدونی چرا فردا روز خاصیه

tell you tomorrow is mr steve's birthday first of all yes mr steve

میگم شما فردا تولد آقای استیو است روز اول از همه بله آقای استیو

lovely mr steve

دوست داشتنی آقای استیو

there he is mr steve mr steve tomorrow will be another year older it is mr steve's birthday

آنجاست آقای استیو آقای استیو فردا یک سال دیگر بزرگتر می شود فردا تولد آقای استیو است

tomorrow and i thought tomorrow it would be fun to have mr steve on the live stream and

و من فکر می کردم فردا داشتن آقای استیو در پخش زنده و

also tomorrow as well it is another celebration taking place because tomorrow my mouth is

همچنین فردا برایم جالب خواهد بود. این جشن دیگری است که برگزار می شود زیرا فردا دهن من

already watering because tomorrow it is pancake day here in the uk oh look at that look at

از قبل آب می شود زیرا فردا روز پنکیک است اینجا در انگلستان، اوه به

that lovely syrup going all over those pancakes so tomorrow we will be here live with mr steve

آن شربت دوست داشتنی نگاه کنید که همه آن پنکیک ها را می ریزد، بنابراین فردا ما اینجا خواهیم بود با آقای استیو

celebrating his birthday and also we will be making some pancakes as well in the kitchen

که تولدش را جشن می گیرد. و همچنین در آشپزخانه تعدادی پنکیک درست

so we will be doing that tomorrow i hope you can join us because tomorrow we have a lot

خواهیم کرد، بنابراین فردا این کار را انجام خواهیم داد، امیدوارم شما هم به ما بپیوندید، زیرا فردا،

quite a lot going on in the studio tomorrow steve's birthday and also

فردا تولد استیو، در استودیو چیزهای زیادی داریم و همچنین

pancake day we are going to try and make some pancakes in the kitchen tomorrow i'm not sure

روز پنکیک که می رویم. برای امتحان کردن و درست کردن پنکیک فردا در آشپزخانه مطمئن نیستم که

how successful we will be but one of the beautiful things about doing a live stream is that you

چقدر موفق خواهیم شد، اما یکی از چیزهای زیبا در مورد پخش زنده این است که شما

don't know what is going to happen so we are going to try and make some pancakes tomorrow

نمی دانید قرار است چه اتفاقی بیفتد، بنابراین ما سعی می کنیم و متر فردا در آشپزخانه کمی پنکیک بخور،

in the kitchen i'm not sure how it will go or whether we will be successful or not i

مطمئن نیستم چطور پیش می‌رود یا اینکه موفق خواهیم شد یا

have no idea at all so what about you do you like pancakes and if you do what do you put

نه، اصلاً نمی‌دانم، پس شما چه پنکیک دوست دارید و اگر انجام می‌دهید

on your pancakes what do you like to put on top of your pancakes some people like to put

روی پنکیک خود چه می‌زنید؟ آیا دوست دارید بالای پنکیک خود قرار دهید برخی از افراد دوست دارند

honey or maybe syrup something sweet of course some people like to be very creative with

عسل یا شربت چیزی شیرین بریزند البته برخی از افراد

their pancakes they like to put things inside the pancakes maybe raisins or sultanas or

دوست دارند با پنکیک خود بسیار خلاق باشند.

maybe some people like to put cream on top of their pancakes and maybe sprinkle some

روی پنکیک خود خامه بمالند و شاید مقداری

blueberries on top as well so i always think making a pancake is very similar to making

زغال اخته نیز روی آن بپاشند، بنابراین من همیشه فکر می کنم درست کردن پنکیک بسیار شبیه به درست

an omelette there is a certain amount of skill involved in doing it i think so yes we will

کردن املت است، در انجام آن مهارت خاصی وجود دارد، فکر می کنم بله، ما

be live in the kitchen tomorrow we will be in the studio as well for a short while and

زنده خواهیم بود. فردا در آشپزخانه برای مدت کوتاهی نیز در استودیو

then we will be in the kitchen tomorrow and mr steve will be with us he has taken a day

خواهیم بود و سپس فردا در آشپزخانه خواهیم بود و آقای استیو با ما خواهد بود او یک

off work for us so i hope you will be very grateful tomorrow don't forget to say thank

روز مرخصی برای ما گرفته است، بنابراین امیدوارم فردا بسیار سپاسگزار باشید. یادتون نره تشکر

you mr steve for giving up a day of your work although to be honest with you i think if

کنید آقای استیو برای اینکه یک روز از کار خود را رها کرد، اگرچه برای اینکه با شما صادق باشم، فکر می کنم اگر

mr steve had a choice i think he would prefer to be here with you than upstairs in his office

آقای استیو انتخابی داشت، فکر می کنم ترجیح می داد اینجا با شما باشد تا اینکه در طبقه بالا در دفترش باشد

i think so so today

، فکر می کنم پس امروز

hello will you are a smart cookie you can sit at the front of the class today you are

سلام، شما یک کوکی هوشمند هستید. شما امروز می توانید جلوی کلاس بنشینید، شما

very smart

بسیار باهوش هستید

yes that's true i am a homo-sapien just like you well done you got my attention so you

بله درست است من یک هومو ساپین هستم، درست مثل شما خوب عمل کردید، توجه من را به خود جلب کردید، بنابراین شما

get the prize here we go then now i've discovered something lovely that i like to eat i like

جایزه را دریافت کنید . دوست دارم غذا بخورم

to put all sorts of things in my mouth you may have noticed something i've discovered

دوست دارم انواع چیزها را در دهانم بگذارم شما ممکن است متوجه چیزی شده باشید که من هفته گذشته کشف کردم در

last week actually when i was in my local supermarket i discovered something that has

واقع وقتی در سوپرمارکت محلی خود بودم چیزی را کشف کردم که

been imported from friends so there is a little clue you see there is a slight clue there

از دوستان وارد شده است، بنابراین یک سرنخ کوچک وجود دارد که می بینید یک سرنخ کوچک وجود دارد

because from france it might be cheese is it cheese mr duncan no it isn't it isn't cheese

زیرا از فرانسه ممکن است پنیر باشد آیا پنیر است آقای دانکن نه پنیر

however it is bread everybody bread a certain type of bread i have discovered a beautiful

نیست اما نان همه است نوع خاصی از نان من یک

type of bread called brioche brioche it's a beautiful buttery bread and i think it's

نوع نان زیبا به نام بریوش بریوش کشف کرده ام این یک نان کره ای زیبا است و فکر می کنم

quite unhealthy as well so it does contain quite a lot of fat but this is a type of French

q باشد همچنین ناسالم است، بنابراین حاوی مقدار زیادی چربی است، اما این یک نوع نان فرانسوی است

bread and it's called brioche or brioche and you can have all sorts of things on this you

و به آن بریوش یا بریوش می گویند و شما می توانید انواع چیزها را روی آن داشته باشید،

can have cream cheese which i did this morning i had some cream cheese and mayonnaise on

می توانید پنیر خامه ای داشته باشید که امروز صبح انجام دادم و مقداری خوردم. پنیر خامه ای و سس مایونز روی

my lovely brioche this morning very nice indeed uh you can put butter on there you can have

بریوش دوست داشتنی من امروز صبح خیلی خوب است، اوه، شما می توانید کره را روی آن قرار دهید، می توانید

some cheese you can have some hard cheese i suppose you can also put maybe fruit in

کمی پنیر بخورید، می توانید کمی پنیر سفت بخورید ، فکر می کنم می توانید ممکن است میوه نیز در

there so i think you can put all sorts of things on this particular type of bread it

آنجا قرار دهید، بنابراین فکر می کنم می توانید انواع مختلفی از آن ها را بریزید. چیزهایی که روی این نوع خاص از

is called brioche or brioche i normally say brioche so i hope i'm pronouncing that right

نان نامیده می شود، بریوش یا بریوش نامیده می شود.

but it is a very lovely type of bread and it contains a lot of butter which of course

is something i love so needless to say this is now my favourite snack in fact just before

نیازی به گفتن نیست که اکنون این میان وعده مورد علاقه من است، در واقع درست قبل از

starting today's live stream i actually had a brioche and that was the one that you just

شروع پخش زنده امروز، من در واقع یک بریوش داشتم و این همان چیزی بود که شما

saw on the live stream that was the one the very thing that i just ate before starting

در پخش زنده دیدید، همان چیزی بود که من قبل از شروع

today's live stream one thing i did notice yesterday i noticed yesterday my stomach was

زنده امروز خوردم. یک چیز را پخش کن دیروز متوجه شدم که دیروز متوجه شدم که

making some strange noises some rumbling noises because yesterday i didn't have anything to

معده ام صداهای عجیب و غریبی می دهد، زیرا دیروز

eat before starting the live stream unfortunately hello oh victoria says oh i love brioche maybe

قبل از شروع پخش زنده چیزی برای خوردن نداشتم متأسفانه سلام اوه ویکتوریا می گوید اوه من عاشق بریوش هستم شاید

with chocolate ah yes you could have some chocolate spread so yes or maybe something

با شکلات آه بله می توانید مقداری بخورید. شکلات پخش شده پس بله یا شاید چیزی

like nutella i know a lot of people like nutella i don't like it i don't like the taste of

شبیه نوتلا من می دانم که بسیاری از مردم نوتلا را دوست دارند من آن را دوست ندارم طعم

it but yes you are right you might you might put cheese or cream or maybe meat you could

آن را دوست ندارم اما بله حق با شماست، ممکن است پنیر یا خامه یا شاید گوشت قرار دهید.

put some ham or maybe some some chicken inside yes very nice i like the sound of that very

مقداری ژامبون یا شاید کمی مرغ داخلش بریزید بله خیلی خوب است، من صدای آن بسیار

lovely i remember when i was staying in paris a couple of years ago they gave us some lovely

دوست داشتنی را دوست دارم، یادم می آید وقتی چند سال پیش در پاریس اقامت داشتم، برای صبحانه به ما یک بریوش دوست داشتنی دادند

brioche for breakfast and it was very nice but it was quite unusual because it had some

و خیلی خوب بود، اما کاملاً خوب بود. غیرمعمول چون

some pieces of chocolate inside very similar to croissants that's another thing that i

داخلش چند تکه شکلات داشت که خیلی شبیه به کروسانت بود، این یکی دیگر از چیزهایی است

quite like croissants they are also a type of french bread you normally have croissant

که من کروسانت را دوست دارم، آنها همچنین نوعی نان فرانسوی هستند که معمولاً در وقت صبحانه کروسانت می خورید.

at breakfast time you normally do

so what do you normally put on your pancakes oh beatrice says i love to put rum burnt apple

آیا معمولاً پنکیک هایت را می پوشی اوه بئاتریس می گوید من دوست دارم پنکیک سیب سوخته رام بگذارم

pancakes oh i see burnt i'm not sure if i like the sound of burnt pancakes but if that

اوه می بینم سوخته است مطمئن نیستم که صدای پنکیک های سوخته را

is what you like then yes why not that's what i say can i say hello to the rest of the live

دوست دارم یا نه، اما اگر این همان چیزی است که شما دوست دارید، بله چرا این چیزی است که من می گویم نه آیا می توانم به بقیه

chat today thank you for joining us we have luis mendes watching in france is here also

چت زنده امروز سلام کنم از اینکه به ما ملحق شدید متشکرم ما داریم لوئیس مندز در فرانسه تماشا می کند اینجا نیز

vitas i'm sorry vitas it would appear that your finger was not very fast today you were

vitas است متاسفم vitas به نظر می رسد انگشت شما خیلی سریع نبود امروز

you were a little slow because mr oops i love your name by the way mr oops was a little

شما کمی بودید آهسته چون آقای اوپس من اسم شما را دوست دارم به هر حال آقای اوپس کمی

faster you see yes hello sandra sometimes i have pancake with honey i think a lot of

سریعتر بود شما می بینید بله سلام ساندرا گاهی اوقات من پن کیک با عسل می خورم فکر می کنم بسیاری از

people do prefer that they they like something sweet and sticky on their pancakes including

مردم ترجیح می دهند چیزی شیرین و چسبناک روی پنکیک خود دوست داشته باشند از جمله

me so sometimes i will have syrup or maybe honey

من. گاهی اوقات من شربت یا شاید عسل می خورم

so you can have either of those things on your pancakes and yes it does taste delicious

تا بتوانید یکی از این چیزها را روی پنکیک خود داشته باشید و بله طعم آن خوشمزه است

and that's what we are doing tomorrow as i mentioned a few moments ago tomorrow we have

و این همان کاری است که فردا انجام می دهیم همانطور که چند لحظه پیش ذکر کردم فردا

a live stream again and we will be making some pancakes and mr steve will be celebrating

دوباره پخش زنده داریم و خواهیم بود درست کردن پنکیک و آقای استیو دبلیو

his birthday tomorrow i i must say this month is proving to be very busy in fact because

من فردا تولدش را جشن خواهم گرفت، باید بگویم که این ماه در واقع بسیار شلوغ است زیرا

not only mr steve's birthday we also had pancake day we have that tomorrow and also last week

نه تنها روز تولد آقای استیو، ما روز پنکیک نیز داشتیم، فردا و همچنین

we had the chinese new year the lunar new year as well so this month is proving to be

هفته گذشته سال جدید چینی را نیز سال جدید قمری داشتیم. بنابراین این ماه ثابت می‌شود

a very busy month indeed i think so we were watching the pigeons earlier did you see the

که ماه بسیار شلوغی است، من فکر می‌کنم، بنابراین ما قبلاً کبوترها را تماشا می‌کردیم، آیا شما کبوترهای دوست‌داشتنی را دیدید،

lovely pigeons oh they were so lovely would you like to see some baby pigeons now it's

اوه آن‌ها خیلی دوست‌داشتنی بودند، آیا می‌خواهید چند بچه کبوتر را ببینید، حالا

not very often that you see baby pigeons so i thought it would be fun to take a look at

خیلی زیاد نیست که بچه کبوترها را می‌بینید. بنابراین فکر کردم جالب خواهد بود که نگاهی به

some baby pigeons which we are going to do right now so first of all you can see there

چند بچه کبوتر بیندازیم که در حال حاضر می خواهیم انجام دهیم، بنابراین اول از همه می توانید ببینید که

are some adults so they they are not babies however if we look over there look there is

چند بزرگسال وجود دارند، بنابراین آنها بچه نیستند، اما اگر به آنجا نگاه کنیم، نگاهی به آن بیندازیم.

a baby pigeon you don't often see baby pigeons and the reason is because for most of the

بچه کبوتر شما اغلب بچه کبوترها را نمی بینید و دلیل آن این است که بیشتر

time they stay in the nest so that is the reason why you never normally see baby pigeons

اوقات آنها در لانه می مانند به همین دلیل است که شما معمولاً بچه کبوتر

or young pigeons so this particular pigeon has just left the nest it is what we call

یا کبوتر جوان را نمی بینید بنابراین این کبوتر خاص به تازگی لانه را ترک کرده است. چیزی است که ما

a fledgling something that is starting out on its journey through life and there now

به آن فلدگلین می گوییم چیزی که سفر خود را در زندگی آغاز می کند و اکنون در آنجا

you can see the parents and also the young pigeon as well so what the pigeons will normally

می توانید والدین و همچنین کبوتر جوان را ببینید، بنابراین کارهایی که کبوترها

do for a few days they will stay near to the baby and then after a while they will they

معمولاً برای چند روز انجام می دهند، در کنار بچه می مانند و بعد از مدتی آنها آیا

will desert or they will abandon the baby they will leave it to take care of itself

ترک می کنند یا بچه را رها می کنند، او را می گذارند تا از خودش مراقبت کند،

so that's what pigeons normally do they will stay very close for a few days and then they

بنابراین این همان کاری است که کبوترها معمولاً انجام می دهند، چند روز خیلی نزدیک می مانند و سپس

will leave the young pigeon alone to get used to fending for itself to fend for yourself

کبوتر جوان را تنها می گذارند تا به مراقبت از خودش عادت کند.

is to take care of yourself your own journey of survival through life can be described

محافظت از خود مراقبت از خود است سفر بقای خود در طول زندگی را می توان

as fending for yourself you have to defend yourself as you go through life and that is

به عنوان دفاع از خود توصیف کرد که باید در طول زندگی از خود دفاع کنید و

the reason why the pigeons will normally leave their baby alone after two or three days because

به همین دلیل است که کبوترها معمولاً بعد از دو سال کودک خود را تنها می گذارند. یا سه روز

the pigeon the baby pigeon has to learn how to take care of itself just like us just like

چون کبوتر بچه کبوتر باید یاد بگیرد که چگونه از خودش مراقبت کند درست مثل ما درست مثل

us what is the difference between crepe and pancake

ما چه تفاوتی بین کرپ و پنکیک وجود دارد

i wonder what is the difference between crepe and pancake now i always thought crepes were

. فکر می‌کردم کرپ‌ها

small i always thought crepes were much smaller so i think they are like small pancakes am

کوچک‌تر هستند، من همیشه فکر می‌کردم کرپ‌ها بسیار کوچک‌تر هستند، بنابراین فکر می‌کنم آنها مانند پنکیک‌های کوچک هستند،

i right i'm sure louis will know because louis lives in france you see so crepes and pancakes

درست است، مطمئنم لوئیس می‌داند چون لوئیس در فرانسه زندگی می‌کند، شما می‌بینید که کرپ‌ها و پنکیک‌ها

what is the difference between those two things so i always thought that crepes were were

چه تفاوتی بین این دو چیز دارند، بنابراین من همیشه فکر می‌کردم کرپ‌ها

much thinner and pancakes are quite thick i might be wrong i might be wrong i am not

بسیار نازک‌تر هستند و پنکیک‌ها کاملاً غلیظ هستند ، شاید اشتباه می‌کنم، شاید اشتباه می‌کنم، من

a pancake expert as you will find out tomorrow when i try to make one oh apparently they

متخصص پنکیک نیستم، فردا وقتی می‌خواهم درست کنم متوجه خواهید شد، ظاهراً

are thinner oh i'm right really i'm right okay so apparently crepes are much thinner

نازک‌تر هستند، اوه من واقعاً درست می‌گویم. من درست می گویم، بنابراین ظاهرا کرپ ها بسیار نازک تر

and pancakes are much thicker okay that's good i think that deserves a fancy pants because

و پنکیک ها بسیار ضخیم تر هستند، خوب است، من فکر می کنم که سزاوار یک شلوار فانتزی است زیرا

not only do we have the answer i was also right

نه تنها ما پاسخ می دهیم، بلکه درست هم

that's enough no more too much excitement we can't have too much excitement hello also

گفتم، همین کافی است، دیگر هیجان زیادی نداریم که نمی توانیم داشته باشیم. خیلی هیجان هم

to cree v hello cree v today i received a letter for this reason the addressee has gone

به cree v hello cree v امروز نامه ای دریافت کردم به همین دلیل مخاطب رفته

away what does it mean does this sentence have only one meaning well when we say addressee

است یعنی چه این جمله فقط یک معنی دارد خوب وقتی می گوییم مخاطب

it means the person that you sent the letter to the addressee is the receiver of that letter

یعنی شخصی که شما نامه را فرستاده اید خطاب به مخاطب، گیرنده آن نامه است،

so what they are actually saying is the addressee has gone away that means they are not there

بنابراین آنچه که آنها در واقع می گویند این است که مخاطب از بین رفته است، یعنی آنها آنجا

they are absent so the addressee is the person you are sending the letter to it is a little

نیستند، غایب هستند، بنابراین مخاطب، شخصی است که شما نامه را برای آن ارسال می کنید،

bit like employee so when we say employee we are saying the person who works for the

کمی شبیه کارمند است. بنابراین وقتی می گوییم کارمند، می گوییم شخصی که برای

company so they are on the receiving end the addressee is the person you are sending it

شرکت کار می کند، بنابراین آنها در سمت گیرنده هستند، مخاطب شخصی است که شما نامه را برای مخاطب ارسال می کنید

to the addressee and the person who sends the letter is the addresser the addresser

و شخصی که نامه را ارسال می کند ، آدرس دهنده است، مخاطب

sends the letter the addressee receives the letter and that note means that the person

نامه را ارسال می کند. مخاطب نامه را دریافت می‌کند و آن یادداشت به این معنی است که

has gone away they have maybe they've left for good maybe they've gone forever so to

شخص رفته است، شاید برای همیشه رفته است، شاید برای همیشه رفته است، بنابراین برای

go away can be used in more than one way you can go away for a short time or you can go

رفتن می‌تواند به بیش از یک روش استفاده شود، شما می‌توانید برای مدت کوتاهی بروید یا شما می توانید

away forever so maybe the the note on your on your letter means that the person is no

برای همیشه بروید، بنابراین شاید یادداشت روی نامه شما به این معنی باشد که آن شخص

longer at that address maybe they've gone completely so to go away can be for a short

دیگر در آن آدرس نیست، شاید کاملاً رفته است، بنابراین برای مدت کوتاهی

time or a long time you can go away temporarily or permanently forever and ever

یا طولانی مدت می توانید به طور موقت بروید. یا برای همیشه برای همیشه الف nd ever

hello also anarita i like to see anarita here as well also gigi kane is here also we have

hello also anarita من دوست دارم آناریتا را اینجا ببینم همچنین gigi kane اینجا است

beatrice also we have oh i see so what you normally do you normally mr duncan it is very

همچنین ما beatrice را داریم همچنین اوه می بینم پس کاری که معمولاً انجام می دهید آقای دانکن بسیار

well known it is a very well known dessert here it is a common pancake with apple filler

خوب شناخته شده است این یک دسر بسیار شناخته شده است در اینجا این یک پنکیک معمولی با فیلر سیب است

and then they put rum on the top and then they light the room so you will set fire to

و سپس روی آن رام می‌گذارند و سپس اتاق را روشن می‌کنند

the pancake we call that flambé by the way oh mr duncan you seem to know a lot about

تا پنکیکی را که ما آن را فلامبه می‌نامیم آتش بزنید، آقای دانکن به نظر می‌رسد که شما در مورد پختن فلامبه اطلاعات زیادی دارید.

cooking flambé if you flambé something it means you burn it you set fire to it well

شما چیزی را شعله ور می کنید، یعنی آن را می سوزانید، خوب آتش

you don't you don't actually burn it but you do heat it up suddenly by allowing it to catch

می زنید، در واقع نمی سوزانید، اما به طور ناگهانی آن را گرم می کنید و اجازه می دهید آتش بگیرد،

fire so normally you will put some alcohol on top and then you will literally light the

بنابراین به طور معمول مقداری الکل روی آن بریزید و سپس به معنای واقعی کلمه

alcohol and it will burn it will catch fire and then you put the fire out and you have

الکل را روشن می کند و می سوزد آتش می گیرد و سپس آتش را خاموش می کنید و

all of this combined flavour and it's supposed to be very nice indeed thank you beatriz

همه این طعم ترکیبی را دارید و قرار است خیلی خوب باشد واقعاً از شما

apparently if you flambé something it improves the flavour it increases the flavour of the

متشکرم beatriz ظاهراً اگر چیزی را شعله بزنید طعم را بهبود می بخشد. طعم

food i like that pretty good what are the pancakes ingredients says christina it is

غذا را دوست دارم که زیباست خوب مواد تشکیل دهنده پنکیک چیه کریستینا میگه درست کردنش

very easy to make actually you have a little bit of corn flour a little bit of flour an

خیلی راحته در واقع شما کمی آرد ذرت کمی آرد یک

egg some milk and what else a little bit of salt as well so they are quite easy to mix

تخم مرغ کمی شیر و چه چیز دیگری کمی نمک هم دارید بنابراین خیلی راحت مخلوط می شوند.

however when you put them in the frying pan then

وقتی آنها را در ماهیتابه می گذارید،

things can go wrong but yes they are quite easy to make actually plain flour so so you

ممکن است همه چیز به درستی پیش برود، اما بله، درست کردن آنها بسیار آسان است، بنابراین

use flour that is plain so you don't want to make bread you don't want the pancake to

از آرد ساده استفاده کنید تا نان نان درست کنید و نمی خواهید پنکیک

swell up so you use the plane flower i think that is very important we are not talking

پف کند. بنابراین شما از گل هواپیما استفاده کنید من فکر می کنم خیلی مهم است که ما

about food today but i think it is a good idea to talk about food because i love talking

امروز در مورد غذا صحبت نمی کنیم اما فکر می کنم این ایده خوبی است که در مورد غذا صحبت کنیم زیرا من عاشق صحبت

about food you may have noticed i like food very much i still have some chocolate you

در مورد غذا هستم شما ممکن است متوجه شده باشید که من غذا را خیلی دوست دارم هنوز هم دارم مقداری شکلات که

see from yesterday so yesterday was valentine's day and i did buy some chocolate and we did

از دیروز می بینید پس دیروز روز ولنتاین بود و من مقداری شکلات خریدم و

eat some chocolate last night however i still have two two bars of chocolate left so last

دیشب مقداری شکلات خوردیم، اما هنوز دو تخته شکلات باقی مانده است، بنابراین

night we ate one bar of chocolate but we still have two left just to prove that we are not

دیشب یک تخته شکلات خوردیم اما هنوز دو تخته شکلات داریم. فقط برای اینکه ثابت کنیم ما آنقدرها هم اهل

as greedy as you think so today we're talking about a very interesting subject this is a

حرص نیستیم همانطور که شما فکر می کنید پس امروز در مورد یک موضوع بسیار جالب صحبت می کنیم این

subject that i like to think of which is very appropriate because today we are looking at

موضوعی است که من دوست دارم به آن فکر کنم که بسیار مناسب است زیرا امروز ما به

thought

فکر فکر

thinking

your thoughts the process of thinking and also there are many words and phrases connected

کردن افکار شما فرآیند تفکر هستیم و همچنین کلمات زیادی وجود دارد و عبارات مرتبط

to it as well we can we can mention all sorts of words in fact so quite often when we talk

با آن را نیز می‌توانیم می‌توانیم انواع کلمات را ذکر کنیم، در واقع خیلی وقت‌ها وقتی در

about thought we are often expressing the things or we are keeping something in our

مورد فکر صحبت می‌کنیم، اغلب چیزهایی را بیان می‌کنیم یا چیزی را در ذهن خود نگه

head that only we know about so something that you think about is a thought we can have

می‌داریم که فقط ما می‌دانیم، بنابراین چیزی که شما به آن فکر می‌کنید. فکری است که می‌توانیم

a moment of thought something you you think about something you consider so how to express

یک لحظه فکر کنیم، چیزی که شما درباره چیزی فکر می‌کنید، بنابراین چگونه می‌توان

thought well there are many ways to express thought we can say to think to think to process

فکر را به خوبی بیان کرد، راه‌های زیادی برای بیان فکر وجود دارد که می‌توانیم بگوییم فکر کنید تا فکر کنید تا

information to imagine to allow your mind to wander free or maybe if you have a certain

اطلاعات را پردازش کنید تا تصور کنید تا ذهن شما آزادانه سرگردان شود. یا شاید اگر

thing that you want to think about something you have to consider carefully something you

چیز خاصی دارید که می خواهید در مورد چیزی فکر کنید، باید چیزی را با دقت در نظر بگیرید که

have to think about thought it is the thing we do it can also be the thing that is produced

باید به آن فکر کنید، فکر کنید این همان کاری است که ما انجام می دهیم، همچنین می تواند چیزی باشد که در شما ایجاد می شود

in our head by thinking the thought is the thought that you think you have

. با فکر کردن فکر کنید فکری است که فکر می کنید

thank you very much for your lovely company today so nice to see you on monday and yes

دارید بسیار سپاسگزارم برای همراهی دوست داشتنی شما امروز خوشحالم که شما را در دوشنبه می بینم و

i will be with you tomorrow as well tomorrow is tuesday i will be with you as well tomorrow

بله فردا نیز با شما خواهم بود فردا سه شنبه نیز با شما خواهم بود. فردا

you can also consider something so when we say think you have a thought you consider

هم می‌توانید چیزی را در نظر بگیرید، بنابراین وقتی می‌گوییم فکر می‌کنی فکری داری، به

something you think about something you consider doing something so maybe something that you

چیزی فکر می‌کنی که در مورد چیزی فکر می‌کنی که فکر می‌کنی کاری را انجام دهی، بنابراین شاید کاری که

plan to do in the future is something you consider doing you think about that thing

در آینده قصد انجامش را داری، کاری باشد که در نظر می‌گیری انجامش بدهی، به آن چیزی فکر می‌کنی که

hmm i am considering buying some new show some new shoes i want to buy some new shoes

من هستم. با توجه به خرید یک نمایش جدید چند کفش جدید من می خواهم چند کفش جدید بخرم در

i am considering it i am thinking about buying some new shoes you see how to express thought

حال بررسی آن هستم من در مورد خرید چند کفش جدید فکر می کنم می بینید که چگونه فکر خود را بیان

you can consider you can also mull mr duncan very interesting word there you are showing

کنید می توانید در نظر بگیرید همچنین می توانید آقای دانکن کلمه بسیار جالبی را در نظر بگیرید.

mull if you mull something it means you think about it you mull you are thinking maybe you

اگر چیزی را در نظر بگیرید به این معنی است که در مورد آن فکر می کنید، فکر می کنید شاید

are thinking deeply about something maybe a certain subject a certain topic maybe a

عمیقاً در مورد چیزی فکر می کنید شاید موضوع خاصی یک موضوع

certain situation that you find yourself in you are thinking it over in your head to mull

خاص یا موقعیت خاصی که خود را در آن می بینید شما در ذهن خود

is to think to consider you are having a thought about something you are mulling something

به آن فکر می کنید که فکر کنید این است که فکر کنید در مورد چیزی فکر می کنید که دارید فکر می کنید

over

در

here's another one we have the word judge judge now this is an interesting word judge

اینجا یکی دیگر است ما کلمه قاضی قاضی را داریم اکنون این یک کلمه جالب قاضی است

so when you judge something it means you are making a decision so to think normally leads

بنابراین وقتی چیزی را قضاوت می کنید به این معنی است شما در حال تصمیم گیری هستید، بنابراین فکر کردن به طور معمول منجر

to some sort of conclusion to judge is the same thing to judge something is to think

به نوعی نتیجه گیری برای قضاوت می شود.

about it and quite often you will come to a decision so something you have to judge

is something you have to maybe choose you have to decide on one thing maybe if you are

انتخاب کنید شما باید در مورد یک چیز تصمیم بگیرید، شاید اگر

sitting in a courtroom on a jury you might have to consider someone's fate you have to

در یک دادگاه در یک هیئت منصفه نشسته اید، ممکن است مجبور شوید سرنوشت کسی را در نظر بگیرید، باید

decide whether the person is responsible for the crime or maybe they are innocent you must

تصمیم بگیرید که آیا آن شخص مسئول جرم است یا شاید آنها بی گناه هستند، باید در مورد

judge that person you make a judgment about something or somebody i like this one this

شخصی که ساخته اید قضاوت کنید. قضاوت در مورد چیزی یا کسی من این را دوست دارم این

is an interesting word the thing you think about the thing you consider is your muse

کلمه جالبی است.

you can muse something hmm yes i wonder

muse you express a thought you think about something something in your mind is going

در مورد چیزی چیزی در ذهن شما

over and over maybe a certain decision that you have to make you muse something sometimes

بارها و بارها در حال انجام است، شاید تصمیم خاصی که باید شما را وادار کنید به چیزی فکر کنید، گاهی اوقات

an artist will have their own muse normally the focus of their creativity might be described

یک هنرمند موز خود را دارد، معمولاً تمرکز خلاقیت آنها ممکن است به

as their muse as well a person who is thought about maybe an attractive young lady that

عنوان موزه او و همچنین فردی که فکر می شود توصیف شود. در مورد شاید یک خانم جوان جذاب که

an artist becomes obsessed with and they will often paint them in different positions and

یک هنرمند به او وسواس پیدا می کند و آنها اغلب آنها را در موقعیت ها و مکان های مختلف نقاشی می کنند

places that person becomes the artist's muse it's lovely oh hello palmyra says muse is

که آن شخص می شود الهه هنرمند دوست داشتنی است اوه سلام پالمیرا می گوید

also a famous band a british band i have a feeling that perhaps maybe their music will

muse یک گروه موسیقی معروف است یک گروه بریتانیایی من این احساس را دارم که شاید شاید موسیقی

not be to my taste i'm not sure i've never heard their music i don't know any of their

آنها به سلیقه من نباشد، مطمئن نیستم که هرگز موسیقی آنها را نشنیده ام، هیچ یک از آهنگ های آنها را نمی شناسم،

songs i'm ever so sorry about that oh hello i thought this was a brand of toothpaste mr

خیلی متاسفم که اوه سلام فکر کردم این یک مارک خمیر دندان است آقای

duncan no it isn't a brand of toothpaste

دانکن نه این یک مارک خمیردندان

koji cogitate oh i like that one cogitate if you cogitate you think something over you

کوجی کوگیت نیست، اوه من آن یک خمیردندان را دوست دارم اگر فکر می‌کنید به چیزی فکر می‌کنید که

are thinking carefully about something you cogitate maybe you are trying to come to a

با دقت در مورد چیزی که فکر می‌کنید فکر می‌کنید شاید سعی

decision about something we say that you cogitate you are cogitating hmm what shall i do tomorrow

می‌کنید در مورد چیزی که ما فکر می‌کنیم تصمیم بگیرید. ay که فکر میکنی فکر میکنی هوم من فردا چیکار کنم

what shall i buy mr steve for his birthday you cogitate you consider you muse you think

برای تولد آقای استیو چی بخرم تو فکر میکنی تو فکر میکنی فکر میکنی

over something in your head cogitate i like that one marcia yes tomorrow is mr steve's

به چیزی تو سرت فکر میکنی فکر کن من دوست دارم یکی مارسیا بله فردا تولد آقای استیو است

birthday and we will be live right here on youtube from 2pm and mr steve will be joining

و ما این کار را خواهیم کرد از ساعت 2 بعدازظهر همینجا در یوتیوب زنده باشید و آقای استیو به

us and also we will be in the kitchen tomorrow because it is also pancake day tomorrow we

ما ملحق خواهد شد و همچنین فردا در آشپزخانه خواهیم بود زیرا فردا هم روز پنکیک است ما

are talking about thought words phrases and how to express thought you conjugate

در مورد عبارات کلمات فکری صحبت می کنیم و نحوه بیان فکری که شما با هم ترکیب می

here's an interesting word now for those who know a little bit about animals you will know

کنید اینجا یک کلمه جالب است. برای کسانی که کمی در مورد حیوانات می‌دانند، می‌دانند

that animals will ruminate it means they will chew something they will chew the grass but

که حیوانات نشخوار می‌کنند، به این معنی است که چیزی می‌جوند، علف را

ruminate can be used to express thinking as well you ruminate you think about something

می‌جوند، اما نشخوار می‌تواند برای بیان تفکر استفاده شود، همانطور که شما نشخوار می‌کنید به

you think about something over and over again hmm ruminate that means your brain is busy

چیزی فکر می‌کنید که بارها و بارها به چیزی فکر می‌کنید. دوباره هوم نشخوار کن یعنی مغزت مشغول

thinking about a certain thing maybe a certain topic or a certain subject

فکر کردن به یک چیز خاص است، شاید یک موضوع خاص یا یک موضوع خاص

might be described as ruminate you ruminate i like that word because it can be used in

ممکن است به عنوان نشخوار فکری توصیف شود، من این کلمه را دوست دارم bec به دلیل اینکه می توان آن را به

more than one way which is very interesting you reflect oh yes so we often think of reflection

بیش از یک روش استفاده کرد که بسیار جالب است شما منعکس می کنید، بله، بنابراین ما اغلب

as the thing we see when we look in the mirror so when you look in the mirror you will see

به انعکاس چیزی فکر می کنیم که وقتی در آینه نگاه می کنیم می بینیم، بنابراین وقتی در آینه نگاه می

your reflection you will see yourself looking back in reverse so in this particular sense

کنید بازتاب خود را خواهید دید. خودتان به عقب نگاه می کنید، بنابراین در این معنای خاص

the word reflect there it is

کلمه منعکس کننده در آنجا منعکس می شود این

reflect is to think you go over something again it is a little bit like looking in the

است که فکر کنید دوباره چیزی را مرور می کنید، کمی شبیه نگاه کردن به

mirror of your mind maybe you are reflecting on your past you are reflecting on your achievements

آینه ذهنتان است، شاید شما در حال انعکاس گذشته خود هستید که در حال انعکاس در مورد خود هستید. دستاوردها

maybe you are thinking about your life in general have i done enough in my life has

شاید شما به طور کلی به زندگی خود فکر می کنید آیا من به اندازه کافی در زندگی خود انجام داده ام آیا

my life been valuable have i done all the things that i planned to do with my life you

زندگی من ارزشمند بوده است آیا تمام کارهایی را که قصد انجام آنها را در زندگی خود داشته ام انجام داده ام.

reflect on things reflect perhaps you stand watching the sunset maybe that moment will

شما

will make you reflect on certain things perhaps you will feel a certain emotion maybe there

را وادار می کند تا در مورد چیزهای خاصی فکر کنید، شاید احساس خاصی داشته باشید،

is someone in your life who you miss and you are thinking about them so certain moments

شاید کسی در زندگی شما وجود داشته باشد که دلتان برای او تنگ شده است و به او فکر می کنید، بنابراین

of time can lead you to have a moment of reflection you are thinking about things carefully you

لحظات خاصی می تواند شما را به یک لحظه تفکر سوق دهد. در مورد شما با دقت به چیزهایی فکر می کنید و

are trying to make sense of something that has happened in your life hmm

سعی می کنید چیزی را که در زندگی شما اتفاق افتاده است را معنی کنید، هوم،

here's another one i like this word here's another interesting word we do have some unusual

این یک کلمه دیگر است، من این کلمه را دوست دارم اینجا یک کلمه جالب دیگر است، ما

words sometimes on the live stream ponder ponder now i like this word very much ponder

گاهی اوقات در پخش زنده کلمات غیرعادی داریم، فکر کنید حالا این را دوست دارم کلمه

hmm

you ponder you think so to ponder is to think about something maybe you are trying to come

خیلی فکر می کنی هههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههه

to a decision maybe some choice that you've been given you have to make a choice between

two things but you can only choose one thing you ponder you think you consider you are

چیزی که فکر می کنید فکر می کنید در

trying to work out an answer maybe to ponder is to think very carefully about something

حال تلاش برای یافتن یک پاسخ هستید شاید اندیشیدن این است که با دقت در مورد

you ponder maybe you sit under a tree and maybe it's a beautiful spring day

چیزی فکر کنید شاید زیر درختی نشسته اید و شاید این یک روز زیبای بهاری است

like today today looks very spring-like it really does feel like spring today maybe you

مثل امروز که امروز بسیار بهاری به نظر می رسد واقعاً امروز احساس بهار می کنم شاید

sit under the tree and you ponder you ponder all of the things that are on your mind you

زیر درخت بنشینی و فکر کنی به همه چیزهایی که در ذهنت هست

think about them very carefully a phrase we can use to describe this is chew over you

فکر می کنی و با دقت در مورد آنها فکر می کنی.

chew over something if you chew over something it means you consider it you think about it

اگر چیزی را بجوید به این معنی است که آن را در نظر می‌گیرید و به آن

you ponder something you chew over something hmm a bit like an animal chewing the grass

فکر می‌کنید، به چیزی فکر می‌کنید که چیزی را می‌جوید، کمی مانند حیوانی که علف‌ها

you are chewing something over perhaps a conversation with another person is well maybe there are

را می‌جوید، چیزی را می‌جوید، شاید مکالمه با شخص دیگری خوب باشد، شاید

two people thinking about the same thing perhaps you are discussing a certain topic you chew

دو مورد باشد. افرادی که در مورد یک چیز فکر می کنند شاید شما در حال بحث کردن در مورد موضوع خاصی هستید

over something so two people or more can actually chew over something in fact a group of people

که چیزی را می جوید تا دو نفر یا بیشتر بتوانند چیزی را بجوند، در واقع یک گروه از افراد

can think together you can all have your own thoughts and you can share them with each

می توانند با هم فکر کنند شما می توانید افکار خود را داشته باشید و می توانید آنها را با هر یک به اشتراک بگذارید.

other that is something we will look at a little bit later on to chew over something

چیز دیگری است که ما کمی بعد به

is to think about it you think deeply about something hmm

yes perhaps someone has said something and now you have to go away and think about it

آن نگاه خواهیم کرد تا چیزی را بجویم این است که

you have to go away and chew over the subject you have to chew over it you have to decide

به آن فکر کنیم. و سوژه ای را که باید بجوید باید تصمیم بگیرید

what to do what will be your next move what will you do next

که چه کاری انجام دهید حرکت بعدی شما چه خواهد بود.

zuziker hello sid a very interesting question now as you know every sunday i love to sit

من دوست دارم

down and watch lieutenant columbo every sunday on television because they always show lots

هر یکشنبه بنشینم و ستوان کلمبو را در تلویزیون تماشا کنم زیرا آنها همیشه قسمت های زیادی از کلمبو را نشان می دهند،

of episodes of columbo my favourite tv detective was columbo married yes he had a wife in columbo

کارآگاه تلویزیونی مورد علاقه من کلمبو ازدواج کرده بود بله او یک همسر در کلمبو داشت

he did yes columbo had mrs columbo so yes he did have a wife and did you know they even

او داشت بله کلمبو خانم کلمبو داشت پس بله او یک همسر و آیا می‌دانستید که آن را حتی

made it made a tv show for a very short time there was a tv show called mrs colombo and

برای مدت کوتاهی یک برنامه تلویزیونی ساختند ، یک برنامه تلویزیونی به نام خانم کلمبو

it had columbo's wife in the show it did it didn't last very long though because it wasn't

وجود داشت و همسر کلمبو در این برنامه حضور داشت.

very good but yes to chew over something can we also say digest over something yes you

خوب است اما بله برای جویدن چیزی می توانیم بگوییم در مورد چیزی هضم کنید بله

can digest something if you are thinking about it maybe you've had some shocking news maybe

اگر به آن فکر می کنید می توانید چیزی را هضم کنید شاید اخبار تکان دهنده ای داشته اید شاید

you've heard some bad news from someone and now you have to digest the information so

از کسی خبر بدی شنیده اید و اکنون باید آن را هضم کنید اطلاعات پس

this is not your stomach this is your brain so even your brain must sometimes digest things

این معده شما نیست، این مغز شماست، بنابراین حتی مغز شما گاهی اوقات باید چیزها را هضم کند،

although in your brain of course you digest information you take information in maybe

اگرچه در مغز شما البته شما اطلاعاتی را هضم می کنید که اطلاعات را در آن می

you've heard something that is quite shocking and you can't believe it you have to digest

گیرید شاید چیزی شنیده باشید که کاملاً تکان دهنده است و نمی توانید آن را باور کنید. باید

the information slowly you have to slowly take the information in you have to consider

اطلاعات را به آرامی هضم کنید، باید به آرامی اطلاعات را دریافت کنید، باید به

slowly what has happened chew over great and of course i like that phrase because it has

آرامی در نظر بگیرید که چه اتفاقی افتاده است بجوید و البته من این عبارت را دوست دارم زیرا

something to do with food you see very nice deliberate deliberate if you deliberate something

ربطی به غذا دارد.

it means you are making a decision so to deliberate is to come up with a decision maybe you have

شما در حال گرفتن یک تصمیم هستید، بنابراین عمدی بودن یعنی تصمیم‌گیری، شاید

a choice to make or a decision to make about a single person or maybe something that is

در مورد یک فرد یا چیزی که در حال

happening you deliberate quite often if you have a choice of things and maybe you have

رخ دادن است، اغلب تصمیم می‌گیرید، اگر انتخابی دارید و شاید شما باید

to choose one thing you will deliberate yes we can also say way up way up if you weigh

یک چیزی را انتخاب کنید که تصمیم خواهید گرفت بله، ما همچنین می توانیم بگوییم که اگر چیزی را سنجیدید

up something it means you are deliberating you are coming to a conclusion you are thinking

تا حدی بالا بروید، به این معنی است که شما در حال بررسی هستید که به نتیجه می رسید شما با

carefully about that thing you are right

دقت در مورد آن چیزی فکر می کنید شما درست می

hello jason jason axcel

گویید سلام جیسون جیسون

the expression isn't there also the expression chewing the fat you are right yes you can

اکسل بیان آیا عبارت جویدن چربی نیز وجود ندارد، شما درست می گویید بله

chew over something you can also chew the fat chew the fat if you chew the fat it means

می توانید چیزی را بجوید، همچنین می توانید چربی را بجوید اگر چربی را بجوید به این معنی است

that you are discussing a situation a topic something that can be discussed thought about

که شما در حال بحث در مورد موضوع هستید موضوعی که می‌توان در مورد آن بحث کرد

considered pondered you chew the fat perhaps you meet a friend who you haven't met for

فکر می‌کنم چربی‌ها را بجوید شاید دوستی را ملاقات کنید که سالهاست او را

ages i haven't seen you for a long time and then you will start chewing the fat you will

ندیده‌اید، من مدت زیادی است که شما را ندیده‌ام و سپس شروع به جویدن چربی می‌کنید که

start talking to each other maybe you have lots of things to catch up on maybe things

شروع می‌کنید. صحبت کردن با یکدیگر شاید چیزهای زیادی

that you want to tell each other about you will chew the fat very good

دارید که باید به آنها رسیدگی کنید شاید چیزهایی که می خواهید به یکدیگر بگویید در مورد شما چربی را بجوید خیلی خوب

hello to oh ana rita says the court will deliberate is that right yes yes if you are making a

سلام به اوه آنا ریتا می گوید دادگاه تصمیم خواهد گرفت که درست است بله بله اگر درست می کنید

decision about a person's fate if you are making a decision of some sort you will deliberate

تصمیمی در مورد سرنوشت یک شخص اگر تصمیمی می گیرید به نوعی عمداً

you are trying to decide whether a person is guilty or not guilty you must deliberate

تصمیم می گیرید سعی می کنید تصمیم بگیرید که آیا یک شخص گناهکار است یا گناهکار شما باید تصمیم بگیرید

very good

خیلی خوب

it's very lively on the live stream i've just noticed there are all sorts of

است در پخش زنده بسیار پر جنب و جوش است من اخیراً متوجه شدم که وجود دارد همه جور

wonderful fantastic thank you very much by the way jason are you my nephew can i just

فوق العاده فوق العاده ازت ممنونم به هر حال جیسون هستی برادرزاده من میتونم فقط

ask you are you my nephew i have a nephew called jason it's true i do are you my nephew

ازت بپرسم که هستی برادرزاده من من یک برادرزاده دارم به نام جیسون درست است که آیا تو برادرزاده من هستی

i haven't i haven't seen you or spoken to you for a long time so can i say hello if

من تو را ندیده ام یا برای مدت طولانی با شما صحبت کردم، بنابراین می توانم بگویم سلام اگر

you are my nephew jason hello jason my goodness i'm so surprised to see you here well maybe

برادرزاده من هستی جیسون سلام جیسون خدای من خیلی متعجبم که تو را اینجا می بینم شاید

it is just a coincidence yes columbo did have a wife mrs columbo played by it was kate mulgrew

این فقط یک تصادف است بله کلمبو همسری داشت خانم کلمبو با بازی کیت

who later went on to play catherine janeway in star trek voyager this is this information

مولگرو که بعداً در نقش کاترین جین وی بازی کرد. در Star Trek Voyager این

is all completely useless but but but i know it it's inside my brain so now you can see

اطلاعات کاملاً بی فایده است، اما می دانم که در داخل مغز من است، بنابراین اکنون می

the sort of thoughts that i have normally so mrs columbo was a tv show that was made

توانید افکاری را که من معمولاً دارم مشاهده کنید، بنابراین خانم کلمبو یک برنامه تلویزیونی بود که

i think it was in the late 1970s and it was it was not successful they cancelled it but

فکر می کنم در آن ساخته شده است. در اواخر دهه 1970 و موفق نشدند آن را لغو کردند، اما

mrs columbo was played by the woman who later played captain janeway in star trek voyager

خانم کلمبو توسط زنی که بعداً نقش کاپیتان جین وی را بازی کرد، نقش کاپیتان جین‌وی را در سفرهای پیشتازان فضا بازی کرد،

i know it's it's very strange it seems unlikely but it's true

می‌دانم که بسیار عجیب است، بعید به نظر می‌رسد، اما درست است

yes oh my goodness look at that

بله، خدای من به این موضوع نگاه

i've just realized we're having a family reunion on here at the moment this is my my nephew

کنید. تازه متوجه شدم که در حال حاضر در اینجا یک گردهمایی خانوادگی داریم این برادرزاده من

is here hello jason oh my goodness i can't believe it hello to you nice to see you here

اینجاست سلام جیسون اوه خدای من نمی توانم باور کنم سلام به شما خوشحالم که شما را اینجا می بینم.

i'm having a rather touching moment at the moment because it's a family reunion taking

در حال حاضر، زیرا این یک گردهمایی خانوادگی است

place so this is my nephew my sister's younger son hello jason nice to see you my brother

مکان پس این برادرزاده من است پسر کوچکتر خواهرم سلام جیسون خوشحالم از دیدنت برادرم

told me that you do this really

به من گفت که تو این کار را می کنی

i'm sorry that i'm sorry that you have to see this you see i'm so because i normally

واقعا متاسفم که متاسفم که باید این را ببینی می بینی من اینطور هستم زیرا معمولاً نگه می دارم

keep this a secret from everyone no one in my real life knows that i do this because

این یک راز از همه کسی است که هیچ کس در زندگی واقعی من نمی داند که من این کار را انجام می دهم زیرا

they always give me a strange look when they find out that i'm on i'm on youtube they always

آنها همیشه وقتی متوجه می شوند که من در یوتیوب هستم ، همیشه به من نگاه عجیبی می کنند ، همیشه

say what what do you do on youtube and i say i talk about english and lots of different

می گویند شما در یوتیوب چه کار می کنید و من می گویند من در مورد انگلیسی و بسیاری از موضوعات مختلف صحبت می کنم،

subjects but they they just look at me with a blank expression

اما آنها فقط با یک حالت خالی به من نگاه

like that isn't that lovely i do sometimes get family members on my live stream but not

می کنند، این دوست داشتنی نیست، من گاهی اوقات اعضای خانواده را در جریان زنده خود قرار می دهم اما

always we are talking about having thoughts today you can have good thoughts and bad thoughts

همیشه در مورد داشتن افکار امروز صحبت نمی کنیم. افکار خوب و افکار بد داشته باشید

and it is normal to have both of those things contemplate to contemplate something is to

و طبیعی است که هر دوی آن چیزها فکر کنید تا در مورد چیزی فکر کنید،

think something over to think about something you contemplate you think about you consider

فکر کردن به چیزی است که در مورد چیزی فکر می کنید فکر می کنید در مورد شما

contemplate i contemplate my future so you are sitting maybe at night when everything

فکر می کنید من به آینده خود فکر می کنم بنابراین شما نشسته اید شاید در شب وقتی همه چیز

is quiet maybe you are alone and you will contemplate all sorts of things maybe you

ساکت است شاید y تو تنها هستی و به همه چیز فکر خواهی کرد شاید

will contemplate your future where am i going with my life what will happen next what does

به آینده خود فکر کنی که من با زندگیم به کجا می روم چه اتفاقی می افتد آینده من چه خواهد

my future hold contemplate you can contemplate the meaning of life

شد فکر کن می توانی به معنای زندگی

what's it all about contemplate everything so your contemplation can be something simple

فکر کنی همه چیز را در مورد همه چیز تامل کن می تواند چیزی ساده

or something very large and vast like the universe are we alone is it just us are we

یا چیزی بسیار بزرگ و وسیع باشد مانند جهان، آیا ما تنها هستیم، فقط

the only sentient beings in the galaxy or the universe you see all of those things talking

ما تنها موجودات ذی شعور در کهکشان یا کیهان هستیم که همه چیزهایی را می بینید

of which by the way china at the moment is about to land on mars think about that for

که به هر حال چین در حال حاضر درباره آنها صحبت می کند. برای فرود روی مریخ

a moment contemplate that thought and imagination so quite often when we talk about thought

برای لحظه ای به آن فکر و تخیل فکر کنید ، خیلی وقت ها وقتی در مورد فکر صحبت می

we talk about thinking we imagine so your imagination is basically your brain running

کنیم در مورد فکر صحبت می کنیم که تصور می کنیم، بنابراین تخیل شما اساساً مغز شماست که در حال

free imagination is what happens when your brain goes for a run

اجرا است.

your imagination to think about all sorts of things things that are real things that

تخیل برای فکر کردن به همه چیزهایی که چیزهای واقعی هستند،

are unreal things that have never existed and some things that might never ever exist

چیزهای غیر واقعی هستند که هرگز وجود نداشته اند و چیزهایی که ممکن است هرگز

you see so yeah thought imagination so i would say that i have a very active imagination

وجود نداشته باشند. بله، تخیل فکر می کنم، بنابراین می توانم بگویم که من تخیل بسیار فعالی

my brain sometimes has has its own life so i like thinking about things but sometimes

دارم، گاهی اوقات مغز من زندگی خاص خود را دارد، بنابراین من دوست دارم به چیزهایی فکر کنم، اما گاهی

as well i i like to have little thoughts pop in my head and sometimes i will get ideas

اوقات دوست دارم افکار کوچک در سرم جاری شود و گاهی اوقات ایده هایی نیز دریافت خواهم کرد.

as well for my live streams so sometimes the ideas and the thoughts that i express here

برای پخش زنده من، بنابراین گاهی اوقات ایده ها و افکاری که در اینجا

on my live chat are normally things that have popped in my head my imagination so i think

در گفتگوی زنده خود بیان می کنم، معمولاً چیزهایی هستند که در ذهن من ایجاد می شود، بنابراین

i think my imagination is quite good i think i have a very vivid imagination which is very

فکر می کنم تخیل من بسیار خوب است، فکر می کنم تخیل بسیار روشنی دارم که

useful when you are involved in creativity i think so so if you are thinking about something

زمانی که درگیر خلاقیت هستید بسیار مفید است، من فکر می کنم بنابراین اگر

you consider something to think something over you might have to think something over

به چیزی فکر می کنید که فکر می کنید به چیزی فکر می کنید، ممکن است مجبور شوید به چیزی فکر کنید،

maybe a big decision that you have to make perhaps someone has offered you a job maybe

شاید یک تصمیم بزرگ که باید بگیرید، شاید کسی به شما پیشنهاد شغلی داده باشد، شاید

someone has offered you the most amazing job in the world so now you have to think it over

کسی شگفت‌انگیزترین شغل دنیا را به شما پیشنهاد کرده است، بنابراین اکنون باید

you have to think about it shall i take the job yes it sounds like a good job it sounds

در مورد آن فکر کنید، باید در مورد آن فکر کنید، آیا کار را قبول می‌کنم بله، به نظر کار خوبی است،

very interesting but maybe maybe the job will be too hard maybe the work will be too difficult

بسیار جالب به نظر می‌رسد، اما شاید کار او خیلی سخت خواهد بود، شاید کار خیلی سخت باشد،

you have to think something over to wonder wonder to wonder about anything to consider

شما باید به چیزی فکر کنید تا تعجب کنید و در مورد هر چیزی

think wonder so again it is a little bit like using your imagination you are using your

متعجب شوید، بنابراین دوباره کمی شبیه به استفاده از تخیل است که از تخیل خود برای فکر کردن استفاده می کنید.

imagination to think about maybe one thing or many things you wonder you consider maybe

یک چیز یا چیزهای زیادی که شما تعجب می کنید در نظر می

you try to work out maybe something that will happen in the future in your life you wonder

گیرید شاید سعی می کنید انجام دهید شاید چیزی که در آینده در زندگی شما اتفاق می افتد شما متعجب هستید که

what will happen next i wonder what will happen next i wonder what will happen to me and you

بعداً چه اتفاقی خواهد افتاد من متعجبم که بعداً چه اتفاقی خواهد افتاد من در شگفتم که در آینده برای من و شما چه اتفاقی می افتد

in the future you wonder about it we are almost at the end

شما در مورد آن تعجب می کنید که اکنون تقریباً به پایان رسیده

now this is interesting when we think of thought we often think also of opinions as well so

ایم این جالب است وقتی به فکر فکر می کنیم اغلب به نظرات نیز فکر می کنیم بنابراین

your thoughts can often be expressed as opinions something you have in your mind that you consider

افکار شما اغلب می توانند به عنوان نظراتی بیان شوند که در ذهن خود دارید و فکر

you believe something you follow something you agree with so your opinions and your thoughts

می کنید به چیزی که دنبال می کنید اعتقاد دارید. چیزی که شما با آن موافق هستید، بنابراین نظرات و افکار

are quite often the same thing what do you think about this what do you think about that

شما اغلب یکسان است. در این مورد چه فکری می کنید، در مورد آن چه فکر می

your opinions so of course we always have our own opinions about things we always have

کنید، بنابراین ما همیشه نظرات خود را داریم. در مورد چیزهایی که ما همیشه

our own thoughts and opinions about everything when you think about it some of the things

افکار و نظرات خودمان را در مورد همه چیز داریم وقتی به آن فکر می‌کنیم برخی از چیزها

might be very trivial and simple some things that we have opinions on might be very difficult

ممکن است بسیار پیش پا افتاده و ساده باشند برخی از چیزهایی که ما در مورد آنها نظر داریم ممکن است بسیار دشوار

technical and controversial even and finally yes i suppose we can also use the word thought

فنی و بحث برانگیز باشند و در نهایت بله، فکر می‌کنم ما نیز می‌توانیم از کلمه فکر

to mean beliefs your beliefs the things you believe the things you have a belief in you

به معنای باورها استفاده کنید باورهای شما چیزهایی که به آنها اعتقاد دارید چیزهایی که به آنها اعتقاد دارید

believe in something you have a belief some people say that faith is a form of belief

به چیزی اعتقاد دارید که اعتقاد دارید برخی افراد می گویند ایمان نوعی باور است

so your belief can be the thing you follow the thing you believe in the thing that you

بنابراین باور شما می تواند چیزی باشد که از چیزی پیروی می کنید به چیزهایی که

feel comfortable with your convictions are maybe the things that you think are right

با اعتقادات خود احساس راحتی می کنید باور داشته باشید، شاید چیزهایی باشد که فکر می کنید درست

and wrong so everyone has their own opinion about what is right and what is wrong you

و غلط هستند، بنابراین هرکسی نظر خود را در مورد اینکه چه چیزی درست است و چه چیزی اشتباه است، دارد که شما می

see so your beliefs and your convictions are the things that you believe in and also the

بینید، بنابراین باورها و اعتقادات شما چیزهایی هستند که شما به آن اعتقاد دارید. در و همچنین

things that you believe are right and wrong your opinions it is almost time to say goodbye

چیزهایی که فکر می کنید درست و غلط هستند نظرات شما تقریباً زمان خداحافظی فرا رسیده است

but i hope you've enjoyed today's live stream what do you think about my lessons

اما امیدوارم از پخش زنده امروز لذت برده باشید نظر شما در مورد دروس من

what do you think do you have any thoughts are you actually enjoying my special 28 days

چیست؟ آیا فکر می‌کنید آیا واقعاً از 28 روز ویژه من

of february so this is during the month of february you think february is february 28

در فوریه لذت می‌برید، بنابراین این در طول ماه فوریه است، شما فکر می‌کنید فوریه 28 فوریه است.

days of that is what i'm doing victoria also says i have a vivid imagination too well you

خوب

are in the right place because i have a feeling that everyone here likes to think about things

شما در جای درستی هستید زیرا من این احساس را دارم که همه اینجا دوست دارند به چیزهایی فکر کنند

thinking at the moment at least at the moment thinking is not illegal you're still allowed

که در حال حاضر فکر می کنند حداقل در حال حاضر فکر کردن غیرقانونی

to think we haven't got into the 1984 era yet when we talk about 1984 of course i'm

نیست. وقتی در مورد سال 1984 صحبت می کنیم، البته

referring to the book by george orwell where even thought is controlled so we haven't quite

به کتاب جورج اورول اشاره می کنم که حتی فکر هم کنترل می شود، بنابراین ما

got to that stage yet some people think we have and some people think we are very near

هنوز به آن مرحله نرسیده ایم، هنوز برخی فکر می کنند ما داریم و برخی فکر می کنند خیلی

to it thank you very much for your company a lot of people here hello to hailey quang

به آن نزدیک شده ایم، متشکرم. خیلی برای شرکت شما بسیاری از مردم اینجا سلام به هیلی کوانگ

hello harley quang watching in vietnam did you have a lovely tet how was your tent

سلام هارلی کوانگ در حال تماشای ویتنام آیا تت دوست داشتنی داشتید چادر شما چطور بود

of course ted is the festival of the lunar new year thank you very much yes it did go

البته تد جشنواره سال جدید قمری است بسیار متشکرم بله خیلی خوب پیش

very fast a lot of people say mr duncan it always goes very quickly even if it's just

رفت روزه خیلی ها می گویند آقای دان آیا همیشه خیلی سریع می گذرد، حتی اگر فقط

one hour it seems to go by very fast don't forget i'm back tomorrow and mr steve will

یک ساعت باشد، به نظر می رسد خیلی سریع می گذرد، فراموش نکنید که من فردا برمی گردم و آقای استیو

be here as well because it's his birthday and it's a big one it's a big birthday that

نیز اینجا خواهد بود، زیرا تولد او است و تولد بزرگی است، یک تولد بزرگ است که

is what mr steve is celebrating his big birthday coming up tomorrow so i hope you will join

همان چیزی است که آقای استیو فردا تولد بزرگ خود را جشن می گیرد، بنابراین

us and also i hope you will join us in the kitchen tomorrow because we will be making

امیدوارم شما به ما بپیوندید و همچنین امیدوارم فردا در آشپزخانه به ما بپیوندید زیرا ما

pancakes because it is pancake day and also mr steve's birthday tomorrow as well thank

پنکیک درست می کنیم زیرا روز پنکیک است و همچنین فردا تولد آقای استیو نیز هست. از

you very much for your company today i hope you've enjoyed this i will be with you tomorrow

همراهی شما امروز بسیار متشکرم، امیدوارم از این کار لذت برده باشید، فردا با شما خواهم بود

and of course for the rest of this week as well i will be right here

و البته تا پایان این هفته نیز همینجا خواهم بود

rock water hello rock water what about the word hypothetical hypothetical a situation

سنگ آب سلام سنگ آب

or an event that is imagined so something that isn't real or something that has not

یا رویدادی که تصور می شود به طوری که چیزی واقعی نیست یا چیزی که

happened but has been imagined so a situation a moment of time something that might happen

اتفاق نیفتاده است اما تصور شده است، بنابراین یک موقعیت در یک لحظه از زمان چیزی که ممکن است اتفاق بیفتد

you are considering what would happen if a certain thing occurred but you are only considering

شما در نظر دارید که اگر یک چیز خاص اتفاق بیفتد چه اتفاقی می افتد اما شما فقط در نظر دارید

it in your mind it is something that has not happened it is just theory theory it is theoretical

این چیزی است که اتفاق نیفتاده است، فقط تئوری است،

it is something that has not actually happened thank you very much for your company today

تئوری است، چیزی است که در واقع اتفاق نیفتاده است، بسیار سپاسگزارم از شرکت شما امروز

thank you christina thank you also gigi thank you alessandra thank you also to my nephew

متشکرم کریستینا از شما متشکرم همچنین جیجی با تشکر از شما الساندرا همچنین از شما متشکرم برادرزاده من

jason nice to see you wow what a surprise very nice thank you very much for all of your

جیسون خوشحالم که میبینمت وای چه سورپرایز خیلی خوبی بود خیلی ممنون از همه

company today it's been lovely i will give you a chance to say goodbye to each other

شرکتت امروز خیلی خوب بود بهت فرصت میدم با هم خداحافظی

because i know you like to do that see you tomorrow from 2 p.m uk time mr steve will

کنی چون میدونم دوست داری این کار رو انجام بدی فردا میبینمت ساعت 2 بعدازظهر به وقت انگلستان آقای استیو

be here i will be here and hopefully there will also be some pancakes as well and i hope

اینجا خواهد بود من اینجا خواهم بود و امیدوارم تعدادی پنکیک نیز وجود داشته باشد و امیدوارم

you will be here to join us as well take care until tomorrow see you soon this is mr duncan

شما نیز اینجا باشید تا به ما بپیوندید و مراقب باشید تا فردا به زودی شما را

saying thanks for watching enjoy the rest of your day stay safe stay happy keep that

ببینم. از بقیه روز خود لذت ببرید، ایمن بمانید، شاد بمانید،

smile upon your face wherever you go amongst the human race and of course you know what's

هر جا که در میان نسل بشر می روید، این لبخند را بر لبان خود نگه دارید و البته می دانید که

coming next yes you do

آینده چه خواهد شد، بله، فعلاً این کار را انجام می دهید.

ta ta for now