Express BUY - SELL - RENT / English Addict - 71 / WED 13th May 2020 / Live Lesson with Mr Duncan

ooh there you are I was wondering where you were to be

اوه اونجا تو هستی من فکر میکردم کجا بودی

honest there you are right in front of me as I speak to you now here we go then

صادقانه بگویم اونجا درست روبروی من هستی همینطور که باهات صحبت میکنم الان اینجا

hello it's YouTube it's live it is of course English addict on Wednesday and I

میریم بعد سلام یوتیوب هست پخش میشه البته چهارشنبه معتاد انگلیسیه و

hope you are feeling very good today here we go once again it is time to

امیدوارم احساس کنی خیلی خوب است امروز اینجا ما یک بار دیگر می رویم وقت آن است که

practice your English listening and I hope you are ready to go

لیسنینگ انگلیسی خود را تمرین کنید و امیدوارم که آماده باشید

yes we are all here together again hi everybody this is mr. Duncan in England

بله دوباره همه با هم هستیم سلام به همه این آقای. دانکن در انگلیس

how are you today are you okay I hope so are you happy

امروز چطوری خوب هستی امیدوارم خوشحال

well are you happy I really hope you are feeling happy today we are back once

باشی خوب خوشحالی من واقعا امیدوارم امروز احساس خوشبختی کنی ما یک بار

again and yes we are back to our usual three times a week for those who are

دیگر برگشتیم و بله ما به حالت معمول خودمان سه بار در هفته برای کسانی که

still a little bit confused I have one or two people asking mr. Duncan where

هنوز هستند بازگشته ایم کمی گیج شدم یکی دو نفر از آقا میپرسند. دانکن

were you today we didn't see you on YouTube and the reason for that is

امروز کجا بودی ما تو را در یوتیوب ندیدیم و دلیل آن این است

because I am not doing my daily live streams anymore

که من دیگر پخش زنده روزانه خود را انجام نمی دهم،

so from now on we are doing it's a little bit different by that I mean we

بنابراین از این به بعد این کار را انجام می دهیم کمی متفاوت است به این معنی که منظورم این است که

are only doing it three times a week Sunday Wednesday and Friday there you

ما فقط آن را انجام می دهیم سه بار در هفته یکشنبه چهارشنبه و جمعه در آنجا می

can see right now on your screen the days of the week and also the time as

توانید همین الان روی صفحه نمایش خود روزهای هفته و همچنین زمان را مشاهده کنید،

well so the days are Sunday Wednesday Friday from 2 p.m. UK time so now you

بنابراین روزها یکشنبه چهارشنبه جمعه از ساعت 2 بعد از ظهر است. وقت انگلستان، پس حالا می

know for those who don't know who I am you might be thinking here who are you

دانید برای کسانی که نمی دانند من کی هستم، شما ممکن است به این فکر کنید که شما کی هستید،

we don't recognise your face well I don't know why you don't recognise my

ما چهره شما را خوب نمی شناسیم، نمی دانم چرا چهره من را نمی شناسید.

face I've been on YouTube for a very long time so here we are again once more

یوتیوب برای مدت بسیار طولانی است، بنابراین یک بار دیگر اینجا هستیم،

I teach English on YouTube my name well there it is you can see it now on the

من انگلیسی را در YouTube آموزش می‌دهم، اسمم را به خوبی یاد می‌دهم، اکنون می‌توانید آن را روی

screen and what I actually do is I teach English I talk about the English

صفحه ببینید و کاری که من در واقع انجام می‌دهم این است که انگلیسی

language I am a little bit different some people have said that they have

آموزش می‌دهم. درباره زبان انگلیسی صحبت می‌کنم که من یک هستم. کمی متفاوت بعضی ها گفته اند

said I am a little bit different my teachers my mother father in fact the

که من کمی متفاوت هستم معلمان من مادرم پدرم در واقع

rest of my family in fact everyone I know to be honest in my whole life

بقیه اعضای خانواده ام در واقع همه کسانی را که می شناسم صادقانه بگویم در تمام زندگی ام

so that's what I do I teach English but a little bit different

بنابراین این کاری است که من انجام می دهم من انگلیسی تدریس می کنم اما کمی

different from everyone else hello to the live chat oh yes we have

متفاوت از بقیه سلام به چت زنده آه بله ما

lots of people here already hello Mohsen hello to you also Annie

افراد زیادی اینجا داریم سلام محسن سلام به شما همچنین آنی

detests refe franceska and also dear Hakeem hello to you in Germany we have

از مرجع فرانچسکا متنفر است و همچنین حکیم عزیز سلام به شما در آلمان ما

weather like great Great Britain apparently well here today you might be

هوای مانند بریتانیای کبیر را داریم ظاهراً خوب است امروز اینجا ممکن است

able to see behind me we have some sunshine however it is a little bit cold

بتوانید پشت سر من ببینید که ما تعدادی داریم نور آفتاب اما کمی سرد است

and that is the reason why I am wearing my jumper today one thing you might

و به همین دلیل است که من امروز جامپرم را می پوشم یک چیزی که ممکن است

notice and this is something I love about what I'm wearing today you might

متوجه شوید و این چیزی است که من در مورد آنچه امروز می پوشم دوست دارم، ممکن است

notice that my watch look my watch matches my jumper it actually goes with

متوجه شوید که ظاهر ساعت من با جامپر من مطابقت دارد. در واقع با آن همراه است

it it actually matches isn't that interesting so this matches this they

، در واقع مطابقت دارد چندان جالب نیست، بنابراین این مطابق

are the same color they are very similar so I thought that was quite interesting

با همین رنگ است، آنها بسیار شبیه هستند، بنابراین فکر کردم که بسیار جالب

I didn't realize until a few seconds ago as I came out of the house I suddenly

بود تا چند ثانیه پیش که از خانه بیرون آمدم متوجه نشدم ناگهان

thought wait a minute my watch is the same color as my jumper

فکر کردم کمی صبر کن ساعت من همان رنگ جامپر من

it almost looks like I planned it however sadly I didn't I didn't plan any

است، تقریباً به نظر می رسد که من آن را برنامه ریزی کرده بودم، اما متأسفانه هیچ کدام

of it to be honest hello Annie I have missed your lessons

از آن را برنامه ریزی نکردم صادقانه بگویم سلام آنی من درس های شما را از دست داده ام

mr. Duncan on those days when you weren't here well I'm back to doing

آقای. دانکن در آن روزهایی که به خوبی اینجا نبودی، من به انجام

three lessons a week three live streams though so I'm still here live I haven't

سه درس در هفته، سه پخش زنده بازگشته‌ام، بنابراین من هنوز زنده اینجا هستم،

stopped doing my live streams I'm still here live however we are doing things a

من از انجام پخش‌های زنده خود دست نکشیدم. کارها را

little bit different because I will only be here for three days a week but I'm

کمی متفاوت انجام می دهم زیرا فقط سه روز در هفته

here I'm still here I'm not going anywhere

اینجا خواهم بود اما اینجا هستم

despite some of the rumors yes we have lots of things to talk about today but

با وجود برخی شایعات جایی نمی روم، بله، امروز چیزهای زیادی برای صحبت کردن داریم، اما

first of all yes we have made it through to the middle of the week we are

اول از همه بله، ما تا وسط هفته

very far away from Monday but also we are very far away from Friday

گذرانده‌ایم، از دوشنبه بسیار دور هستیم ، اما از جمعه نیز بسیار دور

you might say we are equidistant from both weekends yes it's Wednesday

هستیم، ممکن است بگویید از هر دو آخر هفته به یک اندازه فاصله داریم، بله، چهارشنبه است،

Oh unfortunately I haven't got my echo sadly today we don't have the echo

متأسفانه من نگرفتم پژواک متأسفانه امروز پژواک

unfortunately we don't have the echo because I'm outside I couldn't resist

نداریم متأسفانه پژواک نداریم چون من بیرون هستم نتوانستم در برابر

coming outside it isn't a brilliant day I'll be honest with you it is quite cold

بیرون آمدن مقاومت کنم روز درخشانی نیست با شما صادقانه بگویم خیلی سرد است

but I am braving the elements I am braving the elements oh by the way

اما من من شجاعت عناصر را دارم. اوه، اتفاقاً

did you know here in England not the UK but in England now it is important that

آیا می دانید اینجا در انگلیس نه انگلیس، بلکه اکنون در انگلیس مهم این است که

I get this right so I'm not talking about the UK I'm talking about just

من این را درست بفهمم، بنابراین من در مورد انگلستان صحبت نمی کنم، من فقط در مورد انگلستان صحبت می کنم،

England today many people went back to work as you may have read in the

امروز بسیاری از مردم به سر کار برگشتند، همانطور که ممکن است در

newspapers or you may have seen some people mentioning a certain situation

روزنامه ها خوانده باشید یا ممکن است دیده باشید که برخی از افراد به وضعیت خاصی اشاره

that has been going on for the past two nearly three months for some people you

می کنند. طی دو تقریباً سه ماه گذشته برای برخی از افراد

may have heard we are coming out of lockdown and today is the day when a lot

ممکن است شنیده باشید که ما از قرنطینه خارج می شویم و امروز روزی است که بسیاری

of people are now going back to work can you believe it so we've been in this

از مردم اکنون به سر کار برمی گردند. این

situation now for eight weeks almost eight weeks two months we've been like

وضعیت در حال حاضر به مدت هشت هفته تقریباً هشت هفته دو ماه است که ما

this in this situation however and it is a very big however there seems to be a

در این وضعیت به این صورت بوده ایم و این وضعیت بسیار بزرگ است، اما به نظر می رسد کمی سردرگمی وجود دارد زیرا به نظر می رسد

little bit of confusion because the announcement that was made at the start

اعلامیه ای که در

of this week seems to have confused a lot of people because we are being told

ابتدای این هفته منتشر شد. بسیاری از مردم را گیج کرده اند زیرا به ما

to do one thing but also we are being told to do the opposite thing at the

می گویند یک کار را انجام دهیم، اما همچنین به ما می گویند که کار مخالف را

same time so it all seems a little bit strange to be honest it all seems a

همزمان انجام دهیم، بنابراین همه چیز کمی عجیب به نظر می رسد صادقانه بگویم همه

little bit strange at the moment excuse me I just have to do something

چیز کمی عجیب به نظر می رسد لحظه ای ببخشید من فقط باید کاری انجام دهم

do you ever see something out of the corner of your eye and it's really

آیا تا به حال چیزی را از گوشه چشم خود می بینید و واقعاً

annoying and it's still annoying me now I might

آزاردهنده است و هنوز هم من را آزار می دهد، ممکن است

have to sort that out later where was I we've all gone back to work here in the

مجبور باشم بعداً آن را مرتب کنم که کجا بودم.

UK well almost everyone however some people have become a little bit confused

برخی از مردم

by the messages that we've been receiving from the government here in

با پیام هایی که ما از دولت اینجا در

England it is important that I specify England because of course the UK is made

انگلیس دریافت می کنیم کمی گیج شده اند، مهم است که انگلیس را مشخص کنم زیرا البته

up of England Wales Scotland and Northern Ireland so this only concerns

انگلیس از انگلستان ولز اسکاتلند و ایرلند شمالی تشکیل شده است بنابراین این فقط به انگلیس مربوط می شود.

England at the moment so there have been some strange comments made by the

در حال حاضر برخی اظهارنظرهای عجیب از سوی

government here in the UK you might actually describe these things as

دولت اینجا در بریتانیا انجام شده است، شما ممکن است این چیزها را به عنوان

conflicting a very interesting word the word conflicting so when we talk about

متناقض توصیف

conflicting things we are using the word conflict or conflict so conflict two

کنید. دو

things that are opposites so you might have a conflicting message so maybe you

چیز متضاد هستند، بنابراین ممکن است پیام متناقضی داشته باشید، بنابراین ممکن

are trying to tell people something however your message becomes very

است سعی کنید چیزی را به مردم بگویید، اما پیام شما بسیار

confusing because the things you are telling people to do are opposites they

گیج کننده می شود زیرا چیزهایی که می گویید افرادی که باید انجام دهند متضاد هستند،

have conflict they are conflicting they are conflicting with instructions

آنها دارای تضاد هستند، متناقض هستند، با دستورالعمل ها در تضاد هستند

or may be conflicting requests so we are being told this week some very strange

یا ممکن است درخواست های متناقض باشند، بنابراین این هفته به

things we are being told to do one thing but also we are being told to

ما چیزهای بسیار عجیبی گفته می شود که یک کار را انجام دهیم، اما همچنین به ما گفته می

do the opposite and for many people it has caused quite a lot of confusion for

شود که خلاف آن را انجام دهیم. و برای بسیاری از مردم باعث سردرگمی بسیار زیادی شده است، به

example a conflicting message is one that often creates confusion and chaos

عنوان مثال یک پیام متناقض پیامی است که اغلب باعث سردرگمی و هرج و مرج می شود

and that is exactly what is happening here in the UK at the moment we have a

و این دقیقا همان چیزی است که در بریتانیا در حال وقوع است در حال حاضر ما یک

conflicting message in fact we have many conflicting messages at the moment here

پیام متناقض داریم، در واقع ما متناقض زیادی داریم. پیام‌هایی که در حال حاضر اینجا

in the UK so the government here have told us they've told us to do things

در بریتانیا وجود دارد، بنابراین دولت اینجا به ما گفته است که به ما گفته است کارهایی را انجام دهیم

that conflict with each other they conflict they go against each other so a

که در تضاد با یکدیگر هستند.

conflicting message is one that often creates confusion and chaos so the

advice that we've been given here in England the reason why I have to say

دلیل اینکه من باید بگویم

England is because other parts of the UK Scotland and Wales they are actually

انگلیس به ما داده شده است این است که سایر بخش های بریتانیا اسکاتلند و ولز در واقع

giving their own advice about when to go back to work so this at the moment only

توصیه های خود را در مورد زمان بازگشت به کار می کنند. بنابراین این در حال حاضر فقط

concerns us in England at the moment so it only concerns us here in England so

به ما در انگلیس مربوط می شود، بنابراین فقط به ما در انگلیس مربوط می شود، بنابراین به

we've been told there is one of the things that we've been told by the

ما گفته شده است که یکی از چیزهایی است که دولت به ما گفته

government please go to work but stay at home go to work but stay at home so if

است لطفاً به سر کار بروید اما در خانه بمانید. به سر کار بروید اما در خانه بمانید، بنابراین

you have to stay at home to work please stay home however please also go back to

اگر مجبور هستید در خانه بمانید تا کار کنید ، لطفاً در خانه بمانید، اما لطفاً به سر کار نیز برگردید،

work so if you can work at home stay at home however you must go back to work

بنابراین اگر می توانید در خانه کار کنید، در خانه بمانید، اما باید به سر کار برگردید،

you can now leave the house and go back to work already

اکنون می توانید خانه را ترک کنید. و از قبل به سر کار خود برگردید،

you can see that there is a little bit of confusion there so so people don't

می توانید ببینید که در آنجا کمی سردرگمی وجود دارد، بنابراین مردم نمی

know if they have to stay at home or go back to work but actually when they say

دانند که آیا باید در خانه بمانند یا به سر کار برگردند، اما در واقع وقتی می گویند

go back to work do they mean leave the house and go back

به سر کار برگرد ، منظورشان ترک است. خانه و بازگشت

to work so a lot of people today have actually gone back to work

به سر کار، بنابراین بسیاری از مردم امروز به طور فیزیکی به سر کار بازگشته

physically they've actually left the house and they've traveled to their

اند، آنها در واقع خانه را ترک کرده اند و به محل کار خود سفر کرده اند

place of work so today railway stations bus stations

، بنابراین امروز ایستگاه های راه آهن ایستگاه های اتوبوس

many people were commuting from one place to another today they were going

بسیاری از مردم از یک مکان در حال رفت و آمد بودند. امروز به دیگری می رفتند

to work however they were actually leaving the

سر کار اما در واقع h را ترک می کردند

house to go to work but also the message we received at the start of this week

ouse برای رفتن به سر کار اما همچنین پیامی که در ابتدای این هفته دریافت کردیم این

was stay at home stay at home if you can but all but go to work by leaving the

بود که اگر می توانید در خانه بمانید در خانه بمانید اما همه به جز با ترک خانه به سر کار بروید،

house so how can you stay at home if you need to work from home or if you can

بنابراین اگر نیاز به کار دارید چگونه می توانید در خانه بمانید در خانه یا اگر می‌توانید

work from home but you can also go to work which means that you physically

از خانه کار کنید، اما می‌توانید به سر کار هم بروید، به این معنی که شما از نظر فیزیکی

leave your house and go to work so as you can see there is a little bit of

خانه خود را ترک می‌کنید و به سر کار می‌روید، بنابراین همانطور که می‌بینید در آنجا کمی

conflict there those instructions seem to conflict with each other here's

درگیری وجود دارد، به نظر می‌رسد این دستورالعمل‌ها با یکدیگر در تضاد هستند.

another one so we are being told to leave our houses

یکی از این رو به ما می گویند خانه هایمان را ترک کنیم به

we are being told to travel to work however this gets even more confusing

ما می گویند برای سرکار سفر کنیم، اما این گیج کننده تر

trust me it gets very confusing in a few moments travel to work but don't use

می شود، باور کنید در چند لحظه سفر به محل کار بسیار گیج کننده می شود اما از

public transport avoid it so travel to work you can travel to work if you want

وسایل نقلیه عمومی استفاده نکنید از آن اجتناب کنید، بنابراین به محل کار سفر کنید. اگر می‌خواهید می‌توانید به محل کار خود سفر کنید،

but please avoid or don't use public transport so how are you supposed to get

اما لطفاً از حمل‌ونقل عمومی خودداری کنید یا از وسایل نقلیه عمومی استفاده نکنید، پس چگونه باید به سر

to work not everyone has a car not everyone drives if you work in London

کار بروید ، اگر در لندن کار می‌کنید، همه ماشین ندارند، همه رانندگی نمی‌کنند، اگر در لندن کار می‌کنید

many people commute by bus or they use the underground trains or they use the

بسیاری از مردم با اتوبوس رفت و آمد می‌کنند یا از مترو استفاده می‌کنند. قطارها یا از

trains that run above the ground

قطارهایی که بالاتر از gr حرکت می کنند استفاده می کنند

so as you can see another very conflicting message here announced this

بنابراین همانطور که می توانید پیام بسیار متناقضی دیگری را مشاهده کنید که در این هفته اعلام شده است،

week you can travel to work leave the house travel to work but don't use

می توانید برای سفر به محل کار بروید از خانه خارج شوید و به محل کار بروید اما از

public transport to make things even more confusing

وسایل حمل و نقل عمومی استفاده نکنید تا اوضاع را بیشتر گیج کنید.

they are running public transport so today there are many trains many buses

اتوبوس ها

and they are running normally but we are being told that we can't use them so

و آنها به طور عادی کار می کنند، اما به ما گفته می شود که ما نمی توانیم از آنها استفاده کنیم، بنابراین

travel to work but please avoid public transport even though you need public

به محل کار خود سفر کنید، اما لطفاً از حمل و نقل عمومی اجتناب کنید، حتی اگر

transport to get to work and public transport is available apparently what

برای رسیدن به محل کار نیاز به حمل و نقل عمومی دارید و ظاهراً وسایل نقلیه عمومی در دسترس است.

they are trying to do at the moment they are trying to make sure that people keep

لحظه ای که آنها سعی می کنند اطمینان حاصل کنند که مردم

their safe distance whilst on the trains and on the buses I don't know how you

در قطارها و اتوبوس ها فاصله ایمن خود را حفظ می کنند ، من نمی دانم چگونه می

can do that have you ever been on a train have you ever traveled by train I

توانید این کار را انجام دهید، آیا تا به حال در قطار بوده اید آیا تا به حال با قطار سفر کرده اید،

must be honest with you travelling by train is an unpleasant

باید صادقانه بگویم. تو سفر با قطار

thing it's an unpleasant situation here in the UK

چیز ناخوشایندی است، اینجا در بریتانیا وضعیت ناخوشایندی است به

trust me Andy hello Andy Andy says I always travel to work by foot well you

من اعتماد کن اندی سلام اندی اندی می‌گوید من همیشه با پای پیاده به محل کار سفر می‌کنم

are okay you see there are many people who walk to work if you are lucky you

خوب شما خوب هستید، می‌بینید افراد زیادی هستند که پیاده به محل کار می‌روند. شما

can just walk to work maybe you live in a city or a town so yes it is possible

فقط می توانید پیاده به محل کار بروید، شاید در یک شهر یا یک شهرک زندگی می کنید، بنابراین بله این امکان وجود دارد،

but at the moment we are we are really confused with the advice and

اما در حال حاضر ما واقعاً با توصیه ها و

instructions that we are being given by the government here in the UK we are all

دستورالعمل هایی که توسط دولت اینجا در بریتانیا به ما می شود گیج شده ایم.

a little bit confused because the messages we are being given conflict

همه کمی گیج شده‌اند زیرا پیام‌هایی که به ما داده می‌شود با هم تضاد

they don't go together they are opposites hello Louis oh hello Luis

دارند.

Mendez is here today hello Luis nice to see you by the way I

have a I have a woodpecker just behind me and sometimes I can hear it

و گاهی اوقات صدای

tapping on a tree I can't Anna pica says very conflicting messages I agree with

ضربه زدن به درخت را می شنوم نمی توانم آنا پیکا پیام های بسیار متناقضی می گوید من با

you mr. Duncan they might get in confusion they might create confusion so

شما موافقم آقای. دانکن ممکن است دچار سردرگمی شوند، ممکن است سردرگمی ایجاد کنند، بنابراین

sometimes you can say things you can give advice if it might be conflicting

گاهی اوقات می توانید چیزهایی بگویید که می توانید توصیه کنید اگر ممکن است متناقض باشد،

two things don't go together they conflict they do not fit together and

دو چیز با هم تضاد ندارند، آنها با هم تضاد دارند و

that can be anything to be honest that could be actually anything whatsoever

این می تواند صادقانه باشد. در واقع هر چیزی که

Pedro Belmont is here today I hope you are feeling better Pedro due to your

پدرو بلمونت امروز اینجاست، امیدوارم پدرو به دلیل اخبار اخیر شما احساس بهتری

recent news can I just say mr. Steve has been very worried over the past few days

داشته باشید، فقط می توانم بگویم آقای. استیو در چند روز گذشته بسیار نگران بوده است،

because he has been feeling ill as well I don't want to take your your suffering

زیرا او نیز احساس بیماری

away Pedro but I'm just saying mr. Steve also has

کرده است. استیو

been suffering we don't know what it is but maybe or maybe not it might be that

نیز رنج می‌برده است، ما نمی‌دانیم چیست، اما شاید یا شاید هم ممکن است چیزی باشد که

thing we don't know we don't know hello marina marina I am saying hello to

ما نمی‌دانیم، ما نمی‌دانیم سلام مارینا مارینا، من به

marina I hope you are okay we have a lot of conflicting messages do you want to

مارینا سلام می‌کنم، امیدوارم شما خوب باشید، پیام‌های متناقض زیادی می‌خواهید

see another one there are quite a few of them here's another one conflicting

یکی دیگر را ببینید، تعداد کمی از آنها وجود دارد، اینجا یکی دیگر از

messages go anywhere but don't go out what yeah look what what are you trying

پیام‌های متناقض به همه جا می‌رود، اما بیرون نروید چه بله، ببینید می‌خواهید چه

to do to us are you trying to make our brains explode go anywhere but don't go

کاری با ما انجام دهید، آیا می‌خواهید مغز ما را بسازید؟ منفجر کن هر جایی برو اما

out okay don't go out but you can go anywhere

بیرون نرو خوب بیرون نرو اما می‌توانی به هر جایی بروی،

so if you want to visit some some scenic countryside view if you want to travel

بنابراین اگر می‌خواهی از منظره‌های زیبای حومه شهر دیدن کنی، اگر می‌خواهی

to a nicer area you can you can go anywhere but please don't go out and if

به منطقه‌ای زیباتر سفر کنی، می‌توانی به هر جایی بروی، اما لطفاً نرو. بیرون بروید و

you do go out or if you stay at home you must also be alert as well be alert at

اگر بیرون می‌روید یا اگر در خانه می‌مانید باید هوشیار باشید و همچنین

home in your house an environment that you are very familiar with you must be

در خانه در خانه‌تان هوشیار باشید، محیطی که خیلی با آن آشنا هستید باید

alert at home go anywhere but don't go out so you can go anywhere

در خانه هوشیار باشید هر جا بروید اما نروید. بیرون تا بتوانید به هر جایی

you can travel to a nice beauty spot and have a picnic but you can't go out okay

بروید که بتوانید به یک مکان زیبای زیبا سفر کنید و یک پیک نیک داشته باشید اما نمی توانید بیرون بروید.

could somebody please explain these things to me I like to think sometimes I

بدن لطفا این چیزها را برای من توضیح دهید. من دوست دارم فکر کنم گاهی اوقات

am an intelligent person I'm not brainy I'm not I in Stine but sometimes I hear

من یک فرد باهوش هستم.

things and they really do confuse me and I think this is a very good situation a

very good situation Meeker is here also has now partridge hello - English

وضعیت خیلی خوب میکر اینجاست هم اکنون کبک دارد سلام - انگلیسی

English hello English English I like your name by the way English English

انگلیسی سلام انگلیسی انگلیسی من اسم شما را به هر حال انگلیسی انگلیسی

English times - I like it I like it a lot I really really do it is not

انگلیسی بارها دوست دارم - من آن را دوست دارم خیلی دوست دارم واقعاً انجام می دهم

confusing you can go to work by bike cars and private buses as it is in my

گیج کننده نیست شما می توانید سر کار بروید با ماشین‌های دوچرخه و اتوبوس‌های شخصی همانطور که در کشور من وجود

country says Lille however we are being told that we can't use public transport

دارد، می‌گوید لیل، اما به ما گفته می‌شود که نمی‌توانیم از حمل‌ونقل عمومی استفاده کنیم،

however the public transport is actually being run so we're being told to avoid

اما حمل‌ونقل عمومی در واقع اجرا می‌شود، بنابراین به ما گفته می‌شود که

for things that are being provided for us you see can you see now why it's a

از چیزهایی که برای آنها در نظر گرفته شده است خودداری کنیم. ما می بینید می توانید ببینید که چرا

little bit confusing alessandro hi mister don't kill mr. steve you are in

کمی گیج کننده است الساندرو سلام آقای آقای را نکشید. استیو تو در

my heart thank you very much that's very kind of

قلب من هستی خیلی ممنونم که خیلی لطف

you to say we tests everything we here is an

کردی که گفتی ما همه چیز را تست می کنیم ما اینجا یک

opinion not a fact everything we see is a perspective not the truth I like that

نظر است نه یک واقعیت هر چیزی که می بینیم یک چشم انداز است نه حقیقت من دوست دارم

yes that's very very profound however sometimes when you when you ask for

که بله بسیار بسیار عمیق است اما گاهی اوقات وقتی شما درخواست

advice and especially if it is a trusted group or organization you expect the

مشاوره می کنید و به خصوص اگر یک گروه یا سازمان قابل اعتماد باشد، انتظار دارید که

advice to make sense there are people sitting around a big table in London and

مشاوره منطقی باشد، افرادی در لندن دور یک میز بزرگ نشسته

they are coming up with these suggestions some of the most brilliant

اند و آنها این پیشنهادات را ارائه می دهند که برخی از درخشان ترین

minds of the 21st century are sitting around and they are coming up with these

ذهن های قرن بیست و یکم هستند. نشسته اند و دارند به این

pieces of advice here's another one this is my favorite I think this is my

توصیه ها می پردازند، این یکی دیگر است، این مورد علاقه من است، فکر می کنم این

favorite of all the advice this has to be the best one do you want to see it I

مورد علاقه من از همه توصیه ها است، این باید بهترین باشد، آیا می خواهید آن را ببینید من

love this one this is my favorite one

این مورد را دوست دارم این مورد علاقه من است یکی

you can visit your parents but only see one of them you can visit your parents

شما می توانید پدر و مادر خود را ملاقات کنید اما فقط یکی از آنها را ببینید، می توانید والدین خود را ببینید

but you can only see one of them so unfortunately you have to make a choice

اما شما فقط می توانید یکی از آنها را ببینید، بنابراین متأسفانه باید انتخاب کنید،

so if both of your parents are still with you

بنابراین اگر هر دو والدین شما هنوز با شما

they are still alive and you want to go and see them unfortunately you have to

هستند، آنها هنوز زنده هستند و می خواهید به برو و آنها را ببین متأسفانه باید

make a very awkward decision which is to choose which one you actually want to

یک تصمیم بسیار ناخوشایند بگیری و آن این است که انتخاب کنی واقعاً می‌خواهی با کدام یک

speak to or see hello mum mum and dad hello guess what I'm coming to see you

صحبت کنی یا سلام مامان و بابا را ببینی سلام حدس بزن من برای دیدنت چه می‌آیم،

but can you just tell Dad that I'm not going to see him at all because the

اما می‌توانی فقط به بابا بگویم که من من اصلا قرار نیست او را ببینم زیرا

government told me I can only see one of you I can only talk to one of you so so

دولت به من گفته است که من فقط می توانم یکی از شما را ببینم من فقط می توانم با یکی از شما صحبت کنم پس

dad dad I'm sorry I won't be seeing you you have to stay upstairs but Mum yes I

بابا متاسفم که شما را نمی بینم شما باید در طبقه بالا بمانید. مامان بله

will be seeing you definitely but dad I'm sorry

حتما میبینمت ولی بابا متاسفم

no you will have to stay in the wardrobe but I can speak to Mum so there it is

نه تو باید تو کمد لباس بمونی ولی من میتونم با مامان صحبت کنم تا به پدر و مادرت سر بزنی

visit your parents but you can only see one of them so unfortunately you will

ولی تو فقط یکی از اونها رو ببینی پس متاسفانه مجبوری

have to make a decision as to which parent you are going to see if they are

تصمیم بگیرید که کدام والدین را ببینید که آیا آنها

still living together which these days is quite rare when you think about it it

هنوز با هم زندگی می کنند یا خیر که این روزها بسیار نادر است وقتی فکر می

is visit your parents but only see one of them so you have to make a choice

کنید ملاقات با والدین خود است اما فقط یکی از آنها را ببینید، بنابراین باید انتخاب کنید

so what whilst you're driving to your parents to see them you have in your

تا چه زمانی شما در حال رانندگی به سمت والدین

mind you are trying to work out which one do I like more and do I want to see

خود هستید تا آنها را ببینید دوباره و آیا من می خواهم

my mother more than my father or the other way round yes yes that won't cause

مادرم را بیشتر از پدرم ببینم یا برعکس بله بله که

any problems in the family I'm sure very strange

مشکلی در خانواده ایجاد نمی کند مطمئن هستم سلام بسیار عجیب

hello to Malia hello also if Mohammed this is confusion it is confusion there

به مالیا سلام همچنین اگر محمد این گیجی است آنجا سردرگمی است

is a lot of confusion at the moment can I just say once again these rules or

در حال حاضر سردرگمی زیادی وجود دارد می توانم فقط یک بار دیگر بگویم این قوانین یا

this advice only applies to England which makes things even more difficult

این توصیه فقط در مورد انگلیس صدق می کند که کار را حتی سخت تر می کند

so if you live in England you can't travel to Wales or Scotland very strange

بنابراین اگر در انگلیس زندگی می کنید نمی توانید به ولز یا اسکاتلند سفر کنید بسیار عجیب

hello Sayid does V cause any mental problems I'm not sure I'm just beginning

سلام Sayid does V مشکل روانی ایجاد کنم مطمئن نیستم تازه دارم

to wonder hello also to Francesca Francesca says

تعجب می کنم سلام به فرانچسکا هم فرانچسکا می

it is like when a mother says run but do not sweat run but don't sweat the two

گوید مثل زمانی است که مادر می گوید فرار کن اما عرق نکن فرار کن اما عرق نکن این دو

things conflict with each other it's like trying to push the the same pole

چیز با هم تضاد دارند مثل تلاش کردن است. برای فشار دادن همان

of a magnet so if you have two magnets and you try to push the same poles

قطب یک آهنربا، بنابراین اگر دو آهنربا دارید و سعی می کنید همان قطب ها را به هم فشار دهید،

together they will repel each other they will push each other apart

آنها یکدیگر را دفع می کنند ، یکدیگر را از هم جدا

they conflict with each other they are opposites Forks

می کنند، در تضاد با یکدیگر هستند

hello Forks eagle mr. Duncan how can you make the echo sound on the live stream

. دانکن چگونه می توانی صدای اکو را در پخش زنده

well fortunately in my studio I have a nice little device which I can use to

خوب ایجاد کنی خوشبختانه در استودیوی من یک دستگاه کوچک زیبا دارم که می توانم از آن برای

make all sorts of different sounds and one of my favorite ones is the hello

ایجاد انواع صداهای مختلف استفاده کنم و یکی از موارد مورد علاقه من سلامی

like that Guadalupe says I am concerned about my

است که گوادالوپ می گوید من نگران هستم. در مورد

students and also about my work I'm a teacher and I work in two schools but

دانش آموزانم و همچنین در مورد کارم من معلم هستم و در دو مدرسه کار می کنم، اما

now there will be more shifts so you're working times or your schedule during

اکنون شیفت های بیشتری وجود دارد، بنابراین زمان کار شما یا برنامه شما در

the day will will get larger you might have more classes to teach because

طول روز بزرگتر می شود، ممکن است کلاس های بیشتری برای تدریس داشته باشید زیرا

unfortunately the classes will have to be very small so you can't have 30 or 35

متأسفانه کلاس ها باید بسیار کوچک باشند، بنابراین شما نمی توانید 30 یا 35

students in one classroom you can probably have about ten so you can

دانش آموز در یک کلاس داشته باشید، احتمالاً می توانید حدود 10 دانش آموز داشته باشید، بنابراین می توانید

imagine what what problems that is going to cause so they will be opening the

تصور کنید که چه مشکلاتی ایجاد می کند تا آنها

schools as well here in the UK in well when I say the UK I mean England so

مدارس را در اینجا باز کنند. در بریتانیا به خوبی وقتی می‌گویم بریتانیا، منظورم انگلیس است که خیلی

confusing isn't it I live in a very confusing country I really do so even

گیج‌کننده است، آیا من در کشوری بسیار گیج‌کننده زندگی می‌کنم، واقعاً این کار را انجام می‌دهم،

the schools they think and this this is this is also crazy by the way they are

حتی مدارسی که آنها فکر می‌کنند و این نیز از نظر آنها دیوانه‌کننده

thinking of opening the schools in July which is of course when most schools

است. باز کردن مدارس در ماه جولای که البته است وقتی اکثر مدارس

will break up for the summer holiday I don't know I really don't know I don't

برای تعطیلات تابستانی از هم می پاشند، نمی دانم، واقعاً نمی دانم، نمی

know what to think of it Mallya says mr. Duncan we've missed your lovely lessons

دانم درباره آن چه فکری کنم، مالیا می گوید آقای. دانکن ما درس های دوست

and your lovely voice thank you very much it's very kind of you so things

داشتنی شما و صدای زیبای شما را از دست داده ایم بسیار متشکرم از شما بسیار مهربان است، بنابراین مواردی

that conflict you can have conflict in many situations maybe two people who

که باعث تضاد شما می شود ممکن است در بسیاری از موقعیت ها دچار تضاد شوید، شاید دو نفر که

disagree on a certain subject last year there was a lot of conflict in the UK

در مورد موضوع خاصی اختلاف نظر دارند سال گذشته درگیری های زیادی وجود داشته باشد. بریتانیا

when we had a lot of talk about brexit the exit from the European Union which

زمانی که ما صحبت های زیادی در مورد برگزیت داشتیم خروج از اتحادیه اروپا

is still happening even though no one is talking about it anymore because well

که هنوز اتفاق می افتد با وجود اینکه هیچ کس دیگر در مورد آن صحبت نمی کند زیرا خوب

let's face it we have other things on our minds at the moment hello to seller

اجازه دهید با آن روبرو شویم ما در حال حاضر چیزهای دیگری در ذهن داریم سلام به

seller Abbas we are working physically and we spend two weeks working isolated

فروشنده عباس ما از نظر فیزیکی کار می کنیم و دو هفته را جدا

from other people at work and then we return back to our home it is a really

از افراد دیگر در محل کار سپری می کنیم و سپس به خانه خود برمی گردیم، این یک

boring routine so I would imagine yeah I might be wrong here so maybe you are

روال بسیار خسته کننده است، بنابراین تصور می کنم بله ممکن است در اینجا اشتباه کرده باشم، بنابراین شاید شما می

going to work but you are being kept apart so this is one of the problems if

خواهید کار کنید، اما شما هستید. جدا نگه داشته شدن، بنابراین این یکی از مشکلاتی است که

you go back to work and quite often you might work in an environment where there

اگر به سر کار برگردید و اغلب ممکن است در محیطی کار کنید که

are many people around you such as a factory or an office so yeah it's really

افراد زیادی در اطراف شما هستند، مانند یک کارخانه یا یک اداره، بنابراین بله،

really a very strange situation I thought the previous two months was

واقعاً وضعیت بسیار عجیبی است. فکر می‌کردم دو ماه قبل عجیب بود،

strange however I think things I really do think that things are going to get

اما فکر می‌کنم چیزهایی که واقعاً فکر می‌کنم

much weirder much stranger in the future I think so it is a crazy situation yes I

در آینده بسیار عجیب‌تر و بسیار عجیب‌تر می‌شوند، فکر می‌کنم وضعیت دیوانه‌کننده‌ای است، بله،

agree with you no one and I mean no one in England can really understand what we

با شما موافقم، هیچ‌کس و منظورم هیچ‌کس نیست. در انگلیس واقعاً می‌توانم بفهمیم

are supposed to do so I'm working today back to work however I was working

که قرار است چه کار کنیم، بنابراین من امروز دارم سر کار برمی‌گردم، اما به

anyway because I work from home so I'm lucky I suppose because I can still do

هر حال کار می‌کردم چون از خانه کار می‌کردم، بنابراین فکر می‌کنم خوش شانس هستم چون هنوز هم می‌توانم

my job at home because normally that is where I do my job at home I'm sorry if

کارم را در خانه انجام دهم، زیرا معمولاً اینطور است. جایی که من کارم را در خانه انجام می دهم متاسفم اگر

this is confusing for you imagine what it's like here

برای شما گیج کننده است تصور کنید اینجا چگونه است

people people just don't know what to do they really don't can you tell us how to

مردم مردم نمی دانند چه کار کنند واقعاً نمی دانند می توانید به ما بگویید چگونه

pronounce the months of the year well that's interesting yes I suppose that's

ماه های سال را به خوبی تلفظ کنیم جالب است بله فکر می

quite a good that's quite a good question well first of all of course we

کنم خیلی خوب است که سؤال خوبی است خوب اول از همه البته

have the first month January then we have February then we have March April

ما اولین ماه ژانویه را داریم سپس فوریه را داریم و سپس مارس آوریل

May June July August September October November December the only one that

می ژوئن جولای آگوست سپتامبر اکتبر نوامبر دسامبر تنها موردی است که

people often have difficulty with is February February it's a very hard one

مردم اغلب دارند مشکل با فوریه است گفتن فوریه خیلی سخت است،

to say because you have the letter R in a very strange place fab room every Feb

زیرا شما حرف R را در یک مکان بسیار عجیب و غریب در اتاق فب هر فوریه

you re most people don't bother they just print they just say February

دارید، اکثر مردم اذیت نمی‌شوند و فقط چاپ می‌کنند، فقط می‌گویند فوریه

February but the correct pronunciation is February February so that is the

فوریه، اما تلفظ صحیح فوریه فوریه است، بنابراین این

second month of the year doo doo doo doo doo doo Eric says please give some

ماه دوم سال doo doo doo doo doo doo اریک می‌گوید لطفاً

instructions for your lessons where to start what to do just listen

برای درس‌های خود دستورالعمل‌هایی را ارائه دهید که از کجا شروع کنیم، فقط

well you can listen you can read you can look at the captions subtitles and of

خوب گوش کنید، می‌توانید گوش کنید، می‌توانید بخوانید، می‌توانید زیرنویس‌ها را نگاه کنید و

course there are captions also here as well so you can actually have captions

البته زیرنویس‌هایی هم در اینجا وجود دارد همچنین برای اینکه بتوانید در

right now on your screen as you watch this live stream you might not know it

حال حاضر هنگام تماشای این پخش زنده، زیرنویس‌ها را روی صفحه خود داشته باشید، ممکن است آن را ندانید،

so all you have to do is press that button on your keyboard all you have to

بنابراین تنها کاری که باید انجام دهید این است که آن دکمه را روی صفحه کلید خود

do is press that button and yes you will have live captions and also for those

فشار دهید، تنها کاری که باید انجام دهید این است که آن دکمه را فشار دهید و بله زیرنویس زنده داشته باشید و همچنین برای کسانی

who are watching on their mobile devices you can press up there can you see so

که در دستگاه های تلفن همراه خود تماشا می کنند، می توانید آن را فشار دهید تا ببینید، بنابراین

all you have to do is go to your mobile device and go to the settings in that

تنها کاری که باید انجام دهید این است که به دستگاه تلفن همراه خود بروید و به تنظیمات آن

corner and then after that you activate the captions so it's quite easy really

گوشه بروید و سپس زیرنویس ها را فعال کنید. س o این واقعاً

to be honest with you it is pretty easy you can have live captions a lot of

آسان است که با شما روراست باشم، بسیار آسان است که می‌توانید زیرنویس‌های زنده داشته باشید، بسیاری از

people don't realize it that you can actually have live captions you can it's

مردم نمی‌دانند که شما واقعاً می‌توانید زیرنویس‌های زنده

amazing you must be freezing mr. Duncan yes I am

داشته باشید. دانکن بله

I am a little bit cold today I am a little cold yes my hands especially so

من هستم امروز کمی سردم من کمی سردم بله دستانم مخصوصاً

today it's only around 8 degrees 8 Celsius today and it's also windy a nose

امروز فقط حدود 8 درجه 8 سانتیگراد است و همچنین

on a nose on our new law this is a very interesting question very intriguing who

در قانون جدید ما دماغ روی بینی می‌وزد این یک سوال بسیار جالب است. جالب

is the real English man well I don't think anyone who is really a real

است که مرد انگلیسی واقعی کیست خوب من فکر نمی کنم هر کسی که واقعاً یک

English man to be honest it is a subject that often

مرد انگلیسی واقعی است صادقانه بگویم این موضوعی است که اغلب

causes a lot of controversy when we talk about what is an English man what is an

باعث بحث و جدل های زیادی می شود وقتی در مورد اینکه یک مرد انگلیسی چیست و یک

English person well to be honest these days

فرد انگلیسی خوب صحبت می کنیم. راستش را بخواهید این روزها

a real Englishman is anyone who lives here it can be anyone I suppose even me

یک انگلیسی واقعی هر کسی است که اینجا زندگی می کند، می تواند هر کسی باشد، فکر می کنم حتی

I'm not really a hundred percent English you see so in the past my family was was

من واقعاً صد در صد انگلیسی نیستم، بنابراین در گذشته خانواده من

from another country you might not realize that oh hello mr. B did you see

اهل کشور دیگری بودند، شاید متوجه نشوید که اوه سلام. آقای. ب

mr. bumble bee then so I don't think any one is a real Englishman we are all here

آقا را دیدی پس من فکر نمی‌کنم کسی یک انگلیسی واقعی

in this country if you live here and if you work here if your life is here as

باشد، اگر شما اینجا زندگی می‌کنید، همه در این کشور هستیم و اگر اینجا کار می‌کنید اگر زندگی‌تان اینجاست، تا

far as I'm concerned you are an Englishman so I don't think there is a

آنجا که من نگرانم هستم، شما یک انگلیسی هستید، بنابراین من این کار را انجام نمی‌دهم. فکر نمی‌کنم یک مرد انگلیسی واقعی وجود داشته باشد،

real English man because over the years this country has been invaded by many

زیرا در طول سال‌ها این کشور توسط

people the Romans invaded we had all sorts of things going on battles Wars

افراد زیادی مورد تهاجم رومی‌ها قرار گرفته است.

between the Scots in the English and then we fought other countries such as

France and needless to say Germany so so it's all been going on for hundreds and

نیازی به گفتن آلمان نیست، پس همه چیز صدها و

hundreds and hundreds of years so no one is really English we are really talking

صدها و صدها سال است که ادامه دارد، بنابراین هیچ کس واقعا انگلیسی نیست، ما واقعاً در

about a person's nationality so even I'm not really English a hundred percent

مورد ملیت یک فرد صحبت می کنیم، بنابراین حتی من واقعاً انگلیسی نیستم صد در

it's true I'm not joking hello from Azerbaijan za hellos all I hope I

صد درست است که من نیستم شوخی سلام از آذربایجان za hellos همه امیدوارم

pronounced your name right hello Christina you are very lucky mr. Duncan

نام شما را درست تلفظ کرده باشم سلام کریستینا شما خیلی خوش شانس هستید آقای. دانکن

because you work at home this is something that many people do this is

چون شما در خانه کار می کنید، این کاری است که بسیاری از مردم انجام می دهند، این

something many people do nowadays they do work from home so for many people I

کاری است که امروزه بسیاری از مردم انجام می دهند، آنها کار خود را از خانه انجام می دهند، بنابراین فکر می کنم برای بسیاری از مردم

suppose life has gone on as normal because normally if you work at home

زندگی به روال عادی پیش رفته است، زیرا به طور معمول اگر اغلب در خانه کار

quite often you will be using this technology there is a good chance you

کنید، از آن استفاده خواهید کرد. این فناوری احتمال زیادی وجود

will be using this hello Sr what is jumper mr. Duncan this is my

دارد که از این hello Sr what is jumper mr استفاده کنید. دانکن

jumper it is an item of clothing normally made from wool wool it is an

این جامپر من است، لباسی است که معمولاً از پشم درست می‌شود،

item of clothing normally it has long sleeves and it covers all of your upper

لباسی است که معمولاً آستین‌های بلندی دارد و تمام بالاتنه شما را

body and it keeps you warm when the weather is like this when it's cold

می‌پوشاند و وقتی هوا این چنین است وقتی هوا سرد است شما را گرم نگه

hello to Greta loot wow it's windy hello also to Koran curry masala mr.

می‌دارد. به گرتا لوت عجب بادی است سلام به قرآن کاری ماسالا آقای.

Duncan I really owe a lot of things to you I just watched about 31 videos then

دانکن من واقعاً خیلی چیزها را مدیون شما هستم من فقط حدود 31 ویدیو را تماشا

I went to evaluate my level they put me directly in advanced English level in

کردم سپس رفتم تا سطح خود را ارزیابی کنم آنها من را مستقیماً در سطح پیشرفته انگلیسی در

the English Institute thanks a bundle Wow

انستیتوی انگلیسی قرار دادند با تشکر یک بسته نرم افزاری وای

Salah Abaza well done congratulations I know that you are congratulating me and

صلاح ابازا عالی تبریک می گویم می دانم که تبریک می گویید من و

saying thank you to me but also I should say congratulations to you because you

از من تشکر می کنم، اما باید به شما تبریک بگویم، زیرا

did the work you see so learning English is like anything you get out what you

شما کارهایی را که می بینید انجام دادید، بنابراین یادگیری زبان انگلیسی مانند هر چیزی است که از آن خارج می شوید

put in the more effort the more time you spend doing it the more you will get

و تلاش بیشتری می کنید، زمان بیشتری برای انجام آن صرف می کنید، بیشتر به دست خواهید آورد.

from it hello to love learning mr. Duncan what is the print by the way if

از آن سلام به عشق به یادگیری آقای. دانکن چاپش چیست، اگر

you can hear some strange sounds it is the refuse collectors they are

می‌توانی صداهای عجیب و غریبی را بشنوی ، زباله‌های جمع‌آوری‌کننده زباله است که

collecting all of the recyclable things such as plastic and glass so that is the

همه چیزهای قابل بازیافت مانند پلاستیک و شیشه را جمع‌آوری می‌کنند، به طوری

the noise you can hear behind me how to pronounce pagan pagan well there it is

که صدایی است که می‌توانی پشت سرم بشنوی که چگونه بت‌پرستان را به خوبی تلفظ کنم.

that is how you pronounce it pagan hello also - oh let's say hello to

اینجاست که شما آن را به این صورت تلفظ می‌کنید که hello را هم بت پرست می‌کنید - اوه، بیایید

miss Evelyn hello miss Evelyn nice to see you I don't recognize your name is

your first time here on the live stream hello mr. Duncan it is 8:40 in the

سلام کنیم. دانکن ساعت 8:40

morning so now I suppose it must be 847 in the morning in Lima hello to you nice

صبح است، بنابراین اکنون فکر می کنم باید ساعت 847 صبح در لیما باشد سلام به شما

to see you again now rush is here hello new rush watching in Ukraine

خوشحالم که دوباره شما را می بینم اکنون عجله اینجاست سلام عجله جدید تماشای اوکراین

nice to see you as well hello to tomorrow it is cold today but you are

خوشحالم که شما را نیز می بینم سلام به فردا. امروز سرد است اما تو

dressed in very light clothing so underneath I have I have a t-shirt

لباس خیلی سبک پوشیده ای، بنابراین زیر من یک تی شرت دارم

can you see so I have a t-shirt under here and then my jumper is on top so

می توانید ببینید، بنابراین من یک تی شرت زیر آن دارم و سپس جامپر من بالاست، بنابراین

this item of clothing can be called a jumper or we can also call it a sweater

این لباس را می توان جامپر نامید. یا می‌توانیم آن را ژاکت

sweater

hello mr. Dane kun what is sarcasm Thank You sunshine sarcasm is something that

ژاکتی بنامیم سلام آقای. کنایه چیست متشکرم طعنه آفتابی چیزی است که

you say but you say it ironically in the in the way that you don't actually mean

شما می گویید اما به شکلی کنایه آمیز آن را می گویید به گونه ای که در واقع

it you see so you say something but you are not really meaning it you are trying

منظور شما از دیدن آن نیست، بنابراین چیزی می گویید اما واقعاً به معنای آن نیست که

to make a point you are telling the other person something perhaps that

می خواهید بسازید. نکته ای که شما دارید به طرف مقابل چیزی می گویید که شاید

they've done wrong maybe if you are waiting for your friend to meet you and

اشتباه کرده است، شاید اگر منتظر هستید تا دوستتان با شما ملاقات کند و

they are late they are very late in fact so when they arrive you will say oh it's

او دیر کرده باشد، در واقع خیلی دیر شده است، بنابراین وقتی آنها می رسند می گویید اوه چه

nice to see that you are on time but what you are actually doing you are

خوب است که این را می بینید. شما به موقع هستید اما کاری که در واقع انجام می دهید

being sarcastic because that person is not on time they are late so you are

به طعنه می پردازید زیرا آن شخص به موقع نیست او دیر کرده است بنابراین

being ironic you are saying something sarcastically oh it's nice to see you

شما کنایه آمیز می کنید و به طعنه می گویید اوه خوشحالم که شما را

here on time thank you but the person is late that is sarcasm it really is

به موقع اینجا می بینم متشکرم اما آن شخص دیر کرد این طعنه است، واقعاً این است

we have a little break coming up soon we're going to have a look at one of my

که ما به زودی یک استراحت کوچک داریم، می‌خواهیم به یکی از

full English lessons I'm also going to show you something right now would you

درس‌های انگلیسی کاملم نگاهی بیندازیم، همچنین می‌خواهم همین الان چیزی به شما نشان دهم آیا

like to see something nice last night I went to the garden and I couldn't resist

دوست دارید دیشب چیز خوبی ببینید. رفت تو باغ و من نتونستم مقاومت کنم

filming my lovely rhododendrons they are really starting to come out now

ilming رودودندرون های دوست داشتنی من آنها واقعاً شروع به بیرون آمدن کرده اند اکنون

look at this Wow my lovely rhododendrons all of the beautiful flowers are now

به این نگاه کنید وای رودودندرون های دوست داشتنی من همه گل های زیبا در حال

coming out you can see they are all beginning to open I think I think the

بیرون آمدن هستند شما می توانید ببینید که همه آنها شروع به باز شدن می کنند.

flowers I think they look purple however some people might say that they are

مردم ممکن است بگویند که آنها در

actually pink but I think they look purple so there you can see my lovely

واقع صورتی هستند، اما من فکر می کنم آنها بنفش به نظر می رسند، بنابراین می توانید دیشب می توانید رودودندرون های دوست داشتنی من را ببینید،

rhododendrons last night as the Sun was beginning to set what I did I went into

همانطور که خورشید شروع به غروب می کرد، من

the garden and I did a little bit of filming in the garden and you can see

به باغ رفتم و کمی در باغ فیلمبرداری کردم. و می‌توانید ببینید

there are many flowers now starting to open first of all you have the bird and

که گل‌های زیادی در حال باز شدن هستند، اول از همه شما پرنده را دارید و

then the bird will open to reveal the flower would you like to see another

سپس پرنده باز می‌شود تا

shot here is another one oh this is nice this is very high quality now there is

گل را نشان دهد.

another lovely shot of my rhododendron and I filmed these last night in the

یک عکس دوست داشتنی دیگر از رودودندرون من وجود دارد و من اینها را دیشب در باغ فیلمبرداری کردم،

garden just as the Sun was beginning to go down and at this time of year there

درست زمانی که خورشید در حال غروب بود و در این زمان از سال

are many plants many flowers now coming out as we leave springtime and as we

گیاهان زیادی وجود دارد که گلهای زیادی در حال بیرون آمدن هستند که ما از بهار خارج می شویم و در حالی که وارد می شویم.

enter summer lots and lots of flowers are now coming out on the trees

تابستان تعداد زیادی گل و تعداد زیادی گل اکنون روی درختان بیرون می‌آیند،

including my lovely rhododendron bush I love my my rhododendron it always

از جمله بوته رودودندرون دوست‌داشتنی من.

cheers me up I don't know why it is one of my

favorite flowers in the garden it always manages to cheer me up do you have any

من بالا آیا در

flowers coming out where you live I know there are many flowers starting to

جایی که شما زندگی می کنید گلهایی دارید که بیرون می آیند من می دانم که گلهای زیادی شروع به

emerge and come out oh by the way we do have a subject for those wondering what

ظهور و بیرون آمدن کرده اند، اتفاقاً ما موضوعی داریم برای کسانی که نمی دانند

we are talking about today we will be talking about words connected to words

امروز در مورد چه چیزی صحبت می کنیم، ما در مورد کلمات مرتبط با آنها صحبت خواهیم کرد. کلمات

and phrases connected to these words can you see them by cell rent so today later

و عبارات مرتبط با این کلمات را می توانید آنها را بر اساس اجاره سلولی ببینید، بنابراین امروز

on we will be looking at the words by cell rent the difference is between

بعداً ما به بررسی کلمات بر اساس اجاره سلولی خواهیم پرداخت

these words and the many ways they can be used and also all of the synonyms

that go with these words words and phrases connected with by cell rent that

. با این کلمات و عبارات مرتبط با اجاره

is coming up later on hello to the live chat once again we are going to have a

سلولی که بعداً می آید سلام به چت زنده یک بار دیگر یک

little break hello and a pika I think you are losing your weight mr. Duncan I

استراحت کوچک خواهیم داشت سلام و یک پیکا فکر می کنم شما وزن خود را کم می کنید آقای. دانکن من

don't see you eating your jaffa cakes during your live streams I have lost

نمی بینم که تو در طول پخش زنده ات کیک های

weight I have to be honest with you I'm quite pleased

you might notice I cut my hair today as well I actually cut my hair because it

جافای خود را

was getting very long I don't like my hair when it's long because you can see

می خوری. خیلی بلند من موهایم را وقتی بلند است دوست ندارم زیرا می‌توانی

all of the gray hairs coming out of my head so

همه موهای خاکستری را که از سرم بیرون می‌آیند به خوبی ببینی.

well the live chat is very busy so yes I I have lost some weight you are actually

چت زنده بسیار شلوغ است بنابراین بله من وزن کم کرده‌ام شما واقعاً

arrived so you I know you're joking because of my jaffa cakes but I haven't

وارد شده‌اید بنابراین شما را می‌شناسم من به خاطر کیک یافای خود شوخی می کنم اما مدت زیادی است که

eaten any jaffa cakes for a very long time in fact these days I am eating less

هیچ کیک یافا نخورده ام در واقع این روزها کمتر

and less so I think at the moment I'm looking quite quite well quite healthy

و کمتر می خورم بنابراین فکر می کنم در حال حاضر کاملاً سالم

to be honest with you hello to Mick s rent higher yes you rent

به نظر می رسم. با شما سلام به میک اجاره بالاتر بله شما

something you hire something we will be looking at those words a little bit

چیزی را اجاره می کنید چیزی را استخدام می کنید ما به این کلمات نگاه خواهیم کرد کمی

later on we will be oh thank you Maliha says you are looking nice thank

بعد ما خواهیم بود اوه متشکرم ملیحه می گوید ظاهر خوبی

you very much I am trying my best to stay healthy during this crazy period of

دارید خیلی ممنون من تمام تلاشم را می کنم که بمانم سالم در طول این دوره دیوانه وار از

time so that's what I've been trying to do I have still been exercising and of

زمان، بنابراین این چیزی است که من سعی کرده ام انجام دهم، هنوز هم دارم ورزش

course doing this keeps you very fit and healthy it really does

کردی و البته انجام این کار شما را بسیار تناسب اندام و سالم نگه می دارد، واقعا

dear Hakim says get well - mr. Steve thank you very much that's very kind of

حکیم عزیز می گوید خوب شوید - آقای. استیو خیلی ممنون که خیلی لطف

you poor Steve is not feeling very well at

کردی استیو بیچاره در حال حاضر حالش خیلی خوب

the moment we are not sure exactly what it is because you can't go to the doctor

نیست ما دقیقاً نمی دانیم چه چیزی است زیرا نمی توانید به دکتر بروید

this is the strange thing another strange thing at the moment if you feel

این چیز عجیب دیگری است که در حال حاضر یک چیز عجیب دیگر است. احساس

unwell you actually can't go to the doctor you can't go to see a doctor at

ناخوشی می کنید، در واقع نمی توانید به دکتر بروید، در حال حاضر نمی توانید برای دیدن دکتر بروید

the moment it is a little bit crazy

he'll a partridge mr. Duncan do you know our Prime Minister Modi has announced a

. دانکن آیا می دانید نخست وزیر ما مودی

relief package for the poor and also middle-class families as well he has

بسته امدادی را برای افراد فقیر و همچنین خانواده های طبقه متوسط ​​اعلام کرده است و

also announced lockdown but with new conditions and rules as well I know in

همچنین قرنطینه را اعلام کرده است اما با شرایط و قوانین جدید و همچنین می دانم که در

India there have been very strict lockdown rules I still think the winner

هند قوانین بسیار سختگیرانه ای برای قرنطینه وجود دارد. فکر می کنم

the winner of the most severe lockdown rules must be Philippines I

برنده برنده شدیدترین قوانین قرنطینه باید فیلیپین باشد. من

think so apparently the Philippi in the

فکر می کنم ظاهراً فیلیپی در

Philippines they have been threatening to shoot people who don't follow the

فیلیپین آنها را تهدید به تیراندازی کرده اند که

rules of social distancing III sir a very interesting news report last night

قوانین فاصله گذاری اجتماعی را رعایت نمی کنند.

and about the Philippines apparently the president has said if anyone is found to

در مورد فیلیپین ظاهراً رئیس جمهور گفته است که اگر کسی پیدا

be going out when they shouldn't be they will be shot now that is what you call

شود که در حالی که نباید بیرون می رود، اکنون مورد شلیک قرار می گیرد که شما آن را

severe punishment but I would imagine it does work I I think it must work when

مجازات شدید می نامید، اما من تصور می کنم که کار می کند. فکر می کنم وقتی فکر می کنید باید کار

you think about it hello also Ricardo

کند سلام همچنین

are you enjoying the sounds by the way can I just say those are not my bottles

ریکاردو آیا از صداها لذت می بری، به هر حال می توانم بگویم آن ها بطری های من نیستند،

you can hear they're not my bottles okay definitely not sour says Mr Duncan how

شما می توانید بشنوید که بطری های من نیستند، مطمئناً ترش نیست، می گوید آقای دانکن چگونه

can I improve my speaking my vocabulary is not bad but it is difficult for me to

می توانم اسپرم را بهبود بخشم استفاده از دایره لغات من بد نیست، اما برای من سخت است که

use words well building your word power is all about learning new words speaking

از کلمات به خوبی استفاده کنم، ساختن قدرت کلمات شما فقط در مورد یادگیری کلمات جدید

is merely using those words so maybe the problem is not with your speaking

است.

perhaps it is with your vocabulary maybe you need to expand your word power a

برای اینکه قدرت کلام خود را

little bit more perhaps what is that sound we have the refuse collectors

کمی بیشتر گسترش دهیم، شاید آن صدای چیست، ما زباله جمع کن

they're coming around at the moment collecting all of the recyclable things

هایی داریم که در حال حاضر در حال جمع آوری همه چیزهای قابل بازیافت

such as plastic and also bottles I think there are lots of bottles at the

مانند پلاستیک و همچنین بطری ها هستند، فکر می کنم در

moment lots of empty bottles if you if you understand my meaning there I think

حال حاضر بطری های زیادی وجود دارد. از بطری‌های خالی، اگر معنی مرا درک می‌کنید، فکر می‌کنم

so

hello Susie cat hello zoos Iike the bottles are all mine

سلام گربه سوزی سلام باغ‌وحش‌ها، مثل اینکه بطری‌ها همه مال

really well I can say definitely they are not my buffaloes just in case anyone

من هستند، می‌توانم بگویم قطعاً آنها بوفالوهای من نیستند، فقط اگر کسی

says mr. Duncan have you been spending your lockdown getting drunk on wine and

بگوید آقای. دانکن آیا در حال گذراندن دوران قرنطینه خود با مستی با شراب و

beer the answer to that is definitely not I can put my hand on my heart and my

آبجو بوده اید، پاسخ این سوال قطعا این نیست که من می توانم دستم را روی قلبم و

other hand on my pancreas or maybe liver and say I have not been drinking alcohol

دست دیگرم را روی پانکراس یا شاید کبدم بگذارم و بگویم

during lockdown I haven't I've been very good in fact shall we have a look at one

در طول قرنطینه که به عنوان پناهگاه زندگی می کنم، الکل ننوشیده ام. من خیلی خوب بوده‌ام، در واقع باید به یکی

of my full English lessons I will have a little break so I can take my shoes off

از درس‌های انگلیسی کاملم نگاهی بیندازیم، کمی استراحت خواهم داشت تا بتوانم کفش‌هایم

and give my toes a little wiggle and then I will be back with more English so

را در بیاورم و انگشتان پاهایم را کمی تکان بدهم و سپس با موارد بیشتری برمی‌گردم. انگلیسی پس

let's have a look at one of my full english lessons this is an excerpt taken

بیایید نگاهی به یکی از درس‌های انگلیسی کامل من بیندازیم این گزیده‌ای

from one of my full English lessons it actually actually it is full English

از یکی از درس‌های انگلیسی کامل من است و در واقع شماره 10 انگلیسی کامل است

number 10 and then we will be back live as live can be

و سپس ما به

do you have an affinity with something is there something or someone you have

صورت زنده برمی‌گردیم. با چیزی چیزی وجود دارد یا کسی که شما

an affinity with the word affinity means a natural liking for or an understanding

با آن قرابت دارید کلمه قرابت به معنای علاقه طبیعی یا

of something a natural connection means that you do not have to force yourself

to do it the connection or understanding comes naturally for example to have an

درک چیزی است. یک

affinity with numbers means that you are naturally good at arithmetic a

الف همبستگی با اعداد به این معنی است که شما به طور طبیعی در محاسبات خوب هستید، یک

relationship can form from the affinity between two people they get along

رابطه می تواند از وابستگی بین دو نفر ایجاد شود که آنها به

together naturally without the need to force themselves long-term friendships

طور طبیعی بدون نیاز به مجبور کردن خود با یکدیگر کنار می آیند.

and relationships are often built on a mutual affinity to have an affinity

could also mean a connection between things with similar characteristics when

همچنین به معنای ارتباط بین چیزهایی با ویژگی های مشابه است، زمانی که

two things relate they have an affinity the affinity shared between animals

دو چیز به هم مربوط می شوند، آن ها دارای قرابت مشترک بین حیوانات،

plants places and languages it's time to take a look at another current buzzword

گیاهان مکان ها و زبان ها هستند، وقت آن است که نگاهی

a buzz word is a phrase or sentence that is used frequently or often today's buzz

به کلمه رایج دیگر بیندازیم. کلمه وزوز امروزی

word is engage or engagement the word engage is used a lot these days to

تعامل یا مشارکت است. این روزها از کلمه تعامل بسیار استفاده می شود تا

express the interest or attention given by those watching or viewing something

علاقه یا توجهی را که کسانی که در حال تماشا یا تماشای چیزی

to engage with someone is to connect with them so as to get their attention

برای تعامل با کسی هستند، نشان دهد، این است که با آنها

interest or involvement if you engage with a person then they are more likely

ارتباط برقرار کنیم تا در صورت تعامل، توجه آنها را جلب کنیم. با یک شخص، پس احتمال بیشتری دارد

to stay with you a television program must engage with a person or else they

که با شما بمانند، یک برنامه تلویزیونی باید با یک شخص تعامل داشته باشد، در غیر این صورت آنها با شما ارتباط برقرار می کنند

will stop watching movie makers politicians newspaper editors all try to

از تماشای فیلم سازان، سیاستمداران، ویراستاران روزنامه‌ها همگی تلاش می‌کنند

keep people interested and involved by trying to engage with those they wish to

با تلاش برای تعامل با افرادی که می‌خواهند با آن‌ها

connect with engagement is the action of connecting

ارتباط برقرار کنند، مردم را علاقه مند نگه دارند و درگیر

with something TV producers are finding it harder to engage with their audience

politicians need to engage more with the young

کنند. بیشتر با جوانان

I don't know about you but I love receiving good news hearing something

درباره شما نمی‌دانم، اما من عاشق دریافت خبرهای خوب هستم. شنیدن یک خبر

positive can really perk you up it makes you feel uplifted and warm

مثبت واقعاً می‌تواند شما

there are many ways of expressing surprise and joy at someone's good news

را خوشحال کند.

that's awesome really that's incredible that's amazing

fantastic Wow I'm pleased to hear that if the good news involves the person

فوق العاده است وای من خوشحالم که می شنوم اگر خبر خوب شامل آن شخص

telling it to you you can say I'm pleased for you congratulations well

می شود که آن را به شما می گوید، می توانید بگویید من برای شما خوشحالم.

done good for you you might express complete shock and

disbelief at the good news no way you're kidding oh my goodness

تو شوخی میکنی خدای من

for real I'm speechless there are many ways of expressing joy at someone's good

واقعاً من زبانم بند آمده راه های زیادی برای ابراز خوشحالی از خبر خوب کسی وجود دارد

news when was the last time you receive some good news how did you react to it

که آخرین باری که یک خبر خوب دریافت کردی کی بود با شوک یا ناباوری چه واکنشی نسبت به آن نشان دادی

with surprise shock or disbelief

can you see what I'm doing here I'm making myself a sandwich a sandwich is a

می‌توانی ببینی من اینجا چه کار می‌کنم من برای خودم ساندویچ درست می‌کنم یک ساندویچ یک

very convenient snack you can make one easily you can wrestle up a sandwich

میان‌وعده بسیار راحت است که می‌توانید آن را به راحتی درست کنید، می‌توانید

very fast to wrestle up means to produce or create a meal with little preparation

خیلی سریع با ساندویچ کشتی بگیرید. یعنی تولید یا درست کردن یک وعده غذایی با آمادگی

or time you can wrestle up a meal for someone right now I'm wrestling up a

یا زمان کمی که می‌توانید برای کسی غذا درست کنید.

snack for myself I will cut a couple of slices of bread from this loaf spread

some butter on each slice then I will add some filling something to go inside

من مقداری پرکننده اضافه می کنم تا

the sandwich you can put almost anything inside a sandwich cheese lettuce tomato

داخل ساندویچ برود، شما می توانید تقریباً هر چیزی را داخل یک ساندویچ پنیر کاهو،

peanut butter even slices of banana today I'm going to put some Jam in this

کره بادام زمینی گوجه فرنگی حتی تکه های موز قرار دهید.

sandwich some people just eat one slice of bread

with something spread on top you can toast the sandwich and enjoy it

می توانید ساندویچ را برشته کنید و از گرم کردن آن لذت ببرید.

heat it up the sandwich is often considered as being a very British snack

which is not surprising when you consider that it was invented by an

Englishman John Montagu the 4th Earl of Sandwich yes sandwich is not only a

ch نه تنها یک

snack it is also a place

میان وعده است، بلکه مکانی است

you

که شما

it did it did it did it I've had some messages mr. Duncan are

انجام دادید، آن را انجام دادید، من چند پیام داشتم آقای. دانکن

you going to do your wonderful dance today ah I see you feel a little

میخوای امروز رقص فوق العاده ات رو انجام بدی آه میبینم کمی

energetic do you I think so you feel as if you want to exercise your body a

پرانرژی هستی فکر میکنم اینطوری احساس میکنی که میخوای بدنت رو

little bit maybe you need to stretch your limbs or maybe you need to give

کمی ورزش کنی شاید لازم باشه دست و پاهایت رو کشش بدی یا شاید

your heart a little bit of a workout hmm I like the sound of that

لازم باشه قلب کمی تمرین، هوم من صدای آن را دوست دارم

and yes quite a few of you noticed in that full English lesson you just

و بله، تعداد کمی از شما در آن درس کامل انگلیسی متوجه شدید که همین الان

watched I was wearing this actual jumper at the start of the lesson you are right

تماشا کردید، من در شروع درس این جامپر واقعی را پوشیده بودم، شما درست می گویید

and today this jumper this item of clothing is coming in very useful it is

و امروز این جامپر لباس بسیار مفیدی است

keeping my body nice and warm hello - oh wow so many people here today thank you

که بدن من را زیبا و گرم نگه می‌دارد سلام - اوه وای بسیاری از مردم امروز اینجا هستند از شما بسیار متشکرم که

very much for joining me yes you can catch me live on YouTube Sunday

به من پیوستید بله می‌توانید من را به صورت زنده در یوتیوب یکشنبه

Wednesday Friday 2 p.m. UK time that is when I am on YouTube of course over the

چهارشنبه جمعه ساعت 2 بعدازظهر ببینید. در زمان انگلستان زمانی است که من در یوتیوب هستم، البته در

past few weeks I have been doing daily live streams but that stopped I have

چند هفته گذشته پخش زنده روزانه انجام می دادم، اما این کار

stopped that now they have other things that I have to do and here in England

متوقف شد که اکنون آنها کارهای دیگری دارند که من باید انجام دهم و اینجا در انگلیس

things are slowly getting back to normal however we have had some very confusing

همه چیز کم کم دارد به حالت اول برمی گردد. طبیعی است، با این حال، ما توصیه های بسیار گیج کننده

advice from the government here in the UK most sense says I like tuna sandwich

ای از دولت اینجا در بریتانیا داشتیم که می گوید من ساندویچ ماهی تن را دوست دارم،

oh yes referring to the full english lesson that we just watched i love a

اوه بله، با اشاره به درس کامل انگلیسی که ما همین الان تماشا کردیم، من یک

sandwich in fact i'm going to let you in on a secret just before i started

ساندویچ را دوست دارم در واقع من به شما اجازه می دهم وارد شوید. یک راز درست قبل از شروع

today's livestream mr. steve made a lovely sandwich i didn't eat it because

پخش زنده امروز آقای. استیو یک ساندویچ دوست داشتنی درست کرد، من آن را نخوردم

i didn't have time so at the moment in the kitchen

زیرا وقت نداشتم، بنابراین در حال حاضر در آشپزخانه

prepared for me is a lovely salmon sandwich so that is what I'm going to

برای من یک ساندویچ ماهی سالمون دوست داشتنی آماده شده است، بنابراین به محض اینکه پخش زنده امروز را تمام کنم، این همان چیزی است که می خواهم بخورم

have as soon as I finish today's livestream I will be having my lovely

من ساندویچ ماهی سالمون دوست داشتنی ام را خواهم

salmon sandwich which has been prepared just for me by mr. Steve isn't that nice

خورد که فقط برای من توسط آقای تهیه شده است. استیو آنقدرها خوب نیست

Lois hello Lois mr. Steve should have gone to the doctor he has been maybe he

لوئیس سلام آقای لوئیس. استیو باید به دکتر مراجعه می کرد، شاید او

was poisoned by the cleaning product that he used to clean the oven it is

توسط ماده تمیز کننده ای که برای تمیز کردن اجاق گاز استفاده می

very dangerous I did wonder you see this is something that Steve does sometimes I

کرد مسموم شده بود.

think Steve I know you you are going to say that I'm talking behind his back I'm

اینکه بگویم پشت سرش حرف می زنم،

not but sometimes Steve can be a little bit

نیستم، اما گاهی اوقات استیو می تواند کمی

reckless I think so yes sometimes he does things without thinking too much

بی پروا باشد، فکر می کنم بله، گاهی اوقات او کارهایی را بدون فکر کردن زیاد

about it because he's very excited he gets he gets swept away by the moment so

در مورد آن انجام می دهد، زیرا او بسیار هیجان زده است که لحظه به لحظه او را فرا می گیرد. به

that's the reason why sometimes Steve does things without thinking too much so

همین دلیل است که گاهی اوقات استیو کارهایی را بدون فکر کردن زیاد انجام می دهد، بنابراین

yes he did he used a very dangerous poisonous thing a very harmful thing the

بله او این کار را انجام داده است.

other day on the oven in the kitchen you are right however I think maybe at the

moment I think Steve has a little bit of a bug something that is making him feel

کمی حشره دارد چیزی که به او احساس می کند

under the weather bee tree is mr. Duncan is it correct to say sing to me or sing

زیر درخت زنبور آب و هوایی آقای است. دانکن درست است که بگوییم برای من بخوان یا

for me to be honest with you both are correct so you might say sing to me you

برای من بخوان که صادقانه بگویم هر دوی شما صحیح هستند، بنابراین ممکن است بگویید برای من بخوان

are asking that person to address you directly with a song sing for me is a

که از آن شخص می خواهید مستقیماً با شما تماس بگیرد و آهنگی برای من بخواند

very similar request you are asking someone to sing for you so they are very

درخواست بسیار مشابهی است که شما هستید از کسی بخواهید که برای شما بخواند، بنابراین آنها از

similar in meaning to be honest but I think the first one sing to me is

more direct it is a it is a very direct request I think so Mauricio mr. Duncan I

نظر معنی بسیار شبیه هستند.

really missed you during this weekend I saw many recorded live streams that you

دانکن من واقعاً در این آخر هفته دلم برایت تنگ شده بود، پخش‌های زنده ضبط شده زیادی را دیدم که

did before so I think there is no conflict that you were talking when the

قبلاً انجام دادی، بنابراین فکر می‌کنم

information comes up from politicians some of the messages have been very

وقتی اطلاعاتی از طرف سیاستمداران به دست می‌آید هیچ تعارضی وجود ندارد که شما صحبت می‌کردید، برخی از پیام‌ها بسیار

confusing they have in this country how can I tell the problem how can I face

گیج‌کننده بوده است که آنها در این کشور دارند. آیا می توانم مشکل را بگویم چگونه می توانم

the problem of being speechless in discussion clubs sometimes they talk

با مشکل بی زبانی در باشگاه های گفتگو روبرو شوم گاهی اوقات آنها در مورد موضوعاتی صحبت می کنند

about topics that are very strange to me how can I tell the problem my advice

که برای من بسیار عجیب است چگونه می توانم مشکل را بگویم توصیه من

there would be to ask questions if there is something that people are talking

این است که اگر چیزی وجود دارد که مردم صحبت می کنند سؤال بپرسم.

about and you don't understand it just ask ask if they can explain what what

در مورد و شما آن را درک نمی کنید فقط بپرسید که آیا آنها می توانند توضیح دهند که

they're talking about or maybe if they are using a word that you don't

در مورد چه چیزی صحبت می کنند یا شاید اگر آنها از کلمه ای استفاده می کنند که شما متوجه آن نمی

understand you could just ask could you please tell

شوید، فقط می توانید بپرسید می توانید لطفاً به

me what you what you mean by that would you mind explaining what that means

من بگویید منظورتان چیست؟ با این کار شما بدتان نمی آید که معنی آن را توضیح دهید،

could you tell me what that means I don't quite understand what you are

می توانید به من بگویید معنی آن چیست

talking about person a says mr. Duncan is hangry oh I like that one yes you are

. دانکن گرسنه است اوه من آن یکی را دوست دارم بله شما

joining two words together hang hangry you see so it is hungry your stomach is

دو کلمه را به هم وصل می کنید hang hangry می بینید پس گرسنه است شکم شما

hungry but also you feel angry because you are hungry so we yes we combine

گرسنه است اما همچنین شما احساس عصبانیت می کنید زیرا گرسنه هستید بنابراین ما بله ما

those two words together to make hangry angry I like that one hello to Cristina

این دو کلمه را با هم ترکیب می کنیم تا hangry عصبانی شود. مثل آن یک سلام به کریستینا

sometimes the change of season can cause exhaustion I think yes I think that is a

گاهی تغییر فصل می تواند باعث خستگی شود، من فکر می کنم بله، فکر می کنم این

very reasonable point to make we often find that our mood changes as the

یک نکته منطقی است که باعث می شود ما اغلب متوجه شویم که خلق و خوی ما

seasons change however I always feel especially excited during spring and

با تغییر فصول تغییر می کند، اما من همیشه در بهار و اوایل تابستان احساس هیجان خاصی می

early summer I do like this time of year I really do like it very much

کنم. مثل این موقع از سال من واقعاً خیلی دوستش دارم

Sergio says don't let Steve play with matches don't worry I hi haha I hide

سرجیو می گوید اجازه نده استیو با مسابقات بازی کند نگران نباش من سلام هههه من

everything everything's hidden away from Steve he can't get near them the matches

همه چیز را پنهان می کنم که همه چیز را از استیو پنهان می کنم او نمی تواند به آنها نزدیک شود مسابقات

anything that that is flammable I keep them all safely hidden away so Steve

چیزی که قابل اشتعال است من همه آنها را با خیال راحت مخفی نگه می

will not get up to any more mischief hello - if you keep entering the same

دارم تا استیو بیشتر از این دست به شرارت نزند سلام - اگر

message again and again I will probably ignore you to be honest help you to be

دوباره و دوباره همان پیام را وارد کنید احتمالاً شما را نادیده می گیرم صادقانه بگویم به شما کمک کنم

seen it's more likely to help you to be ignored so please don't keep sending the

دیده شوید به احتمال زیاد به شما کمک می کند. شما باید نادیده گرفته شوید، پس لطفاً به ارسال پیام مشابه ادامه ندهید،

same message because you are not giving other people a chance you have to be

زیرا شما به دیگران فرصتی نمی دهید که باید

fair in this world Valeria is mr. Steve better he is a little bit better but he

در این دنیا منصف باشید والریا آقای است. استیو بهتر است کمی بهتر است اما

has been feeling quite unwell over the past few days so I'm not really sure you

در چند روز گذشته احساس ناخوشی کرده است، بنابراین من واقعا مطمئن نیستم که می

see I'm not really sure how to exercise new words while speaking well first of

بینید من واقعاً مطمئن نیستم که چگونه کلمات جدید را در حین صحبت کردن خوب به کار ببرم، اول از

all you can practice the words by yourself you can repeat them sometimes

همه می توانید تمرین کنید. کلمات را خودتان می توانید تکرار کنید گاهی اوقات

learning a new word involves reading listening and repeating as well so they

یادگیری یک کلمه جدید شامل خواندن گوش دادن و تکرار نیز می شود، بنابراین

are all very important

همه آنها سوالات سیاسی بسیار مهمی

political questions I have to be very careful when we are talking about

هستند. وقتی در مورد سیاست صحبت می کنیم باید بسیار مراقب

politics so I don't mind talking about my country where I live when I say my

باشم، بنابراین من از صحبت کردن در مورد کشورم که در آن صحبت می کنیم اهمیتی نمی دهم. وقتی می‌گویم کشورم زندگی

country I don't mean the country belongs to me

می‌کنم منظورم این نیست که کشور متعلق به

I just mean here where I live so I don't mind talking about the politicians and

من است، منظورم اینجاست که من در آن زندگی می‌کنم، بنابراین بدم نمی‌آید که در مورد سیاستمداران

the government in this country because this is where I live but I don't

و دولت در این کشور صحبت کنم، زیرا اینجا جایی است که من زندگی می‌کنم، اما اینطور نیست.

normally like talking too much about other countries and their politics to be

به طور معمول دوست ندارم در مورد کشورهای دیگر و سیاست آنها صحبت کنید،

honest you can get into a lot of trouble hello to ten year hello Tonya nice to

صادقانه بگویم، ممکن است دچار مشکلات زیادی شوید سلام تا ده سالگی سلام تونیا خوشحالم که

see you here thank you very much for joining me today we are talking about

شما را اینجا می بینم خیلی ممنون که به من ملحق شدید امروز در مورد چندین موضوع صحبت می کنیم.

quite a few subjects today we are going to talk about words connected with well

امروز ما به صحبت در مورد کلمات مرتبط با خوب

I will show you shall I if I can find them the team I wish you could see the

به شما نشان خواهم داد اگر بتوانم آنها را پیدا کنم تیمی را که کاش می توانستید

chaos that is happening around me I wish you could see all of the chaos that is

هرج و مرجی را که در اطراف من اتفاق می افتد ببینید.

going on here we go we are looking at words and phrases connected with buy

در کلمات و عبارات مرتبط با خرید،

sell rent so I thought we would go through these because there are many

فروش اجاره، بنابراین من فکر کردم که ما از آنها عبور خواهیم کرد، زیرا کلمات زیادی وجود دارد

words you might not even realize how many there are so when we talk about the

که ممکن است حتی متوجه نباشید که تعداد آنها چقدر است، بنابراین وقتی در مورد کلمه خرید صحبت می کنیم

word buy that normally means something that you are taking in exchange for

که معمولاً به معنای چیزی است که شما در ازای آن می گیرید.

money so you take an item or maybe you receive a service and then you give

پول را می گیرید یا شاید خدماتی دریافت می کنید و سپس

money in exchange by then we have sell well sell is the opposite way around so

در ازای آن پول می دهید تا آن موقع ما خوب بفروشیم برعکس است، بنابراین

you have an item the other person will give you money and then you will give

شما کالایی دارید که طرف مقابل به شما پول می دهد و سپس شما به

them the item or the service and then of course rent when we talk about rent we

آنها پول می دهید. کالا یا خدمات و سپس البته اجاره، وقتی در مورد اجاره صحبت می کنیم

are borrowing something for a short period of time however we are paying

، چیزی را برای مدت کوتاهی قرض می گیریم، با این حال

full that privilege you pay for something

تمام امتیازی که شما برای چیزی می پردازید

that you will keep for a certain period of time okay let's dive right in to this

که برای مدت معینی نگه می دارید را می پردازیم، خوب، بیایید درست شیرجه بزنیم. به این

subject are you ready we have a lot of words here by the way so I hope you are

موضوع آیا شما آماده هستید، اتفاقاً ما در اینجا کلمات زیادی داریم، بنابراین امیدوارم که شما

ready to digest some words because there are very many the first word well I

آماده باشید تا برخی از کلمات را هضم کنید، زیرا کلمه اول بسیار زیاد است،

suppose it's the word that I just mentioned bye-bye one of the interesting

فکر می کنم این کلمه ای است که من فقط به آن اشاره کردم خداحافظ یکی از جالب ترین کلمات است.

things about this word is that it looks like it shouldn't be pronounced by

چیزهایی در مورد این کلمه این است که به نظر می رسد نباید با آن تلفظ شود

because there is a letter U in the middle bye-bye

زیرا یک حرف U در وسط بای خداحافظ

you buy something you go to the shop you go to the shop and you buy something

another word you can use purchase purchase you purchase something you buy

وجود دارد. خرید خرید شما چیزی را خریداری می کنید چیزی می خرید شما برای

something you go to the shop to purchase something so you are taking something

خرید چیزی به مغازه می روید بنابراین چیزی را

from a place however you will also exchange that thing for money you

از جایی می برید اما آن چیز را با پولی که

purchase something you go to the shop to purchase some food maybe you go to the

خرید می کنید تعویض می کنید و برای خرید مقداری غذا به مغازه می روید.

shop to purchase some new clothes maybe a new hat maybe a new jumper purchase

خرید برای خرید چند لباس جدید شاید یک کلاه جدید شاید خرید جامپر جدید

purchase we could also use this word in other

می توانیم از این کلمه به روش های دیگر نیز استفاده کنیم

ways as well besides buying something purchase can also mean movement the

همچنین علاوه بر خرید چیزی خرید می تواند به معنای حرکت

amount of movement or grip or force on something purchase very interesting word

مقدار حرکت یا گرفتن یا زور بر روی چیزی باشد خرید بسیار من یک کلمه جالب

another one as an aeroplane comes over my house I can see the pilot waving to

دیگر وقتی یک هواپیما از بالای خانه من می آید، می توانم خلبان را ببینم که از کابین خلبانش برای من دست تکان می

me from his cockpit mr. Duncan steady on steady on mr. Duncan obtain

دهد. دانکن ثابت بر روی آقای. دانکن

when you buy something of course when you buy something you obtain something

وقتی چیزی می‌خرید، البته وقتی چیزی می‌خرید، چیزی به دست می‌آورید، چیزی به دست می‌آورید، چیزی

you get something obtained you buy something you take an item you get

را می‌خرید ، کالایی را می‌گیرید،

something and then you give some money in return obtained so you might say that

چیزی می‌گیرید و سپس مقداری پول در ازای آن به دست می‌آورید، بنابراین ممکن است بگویید

you obtain something with cash you obtain an item you get something from a

با پول نقدی که به دست آورده‌اید، چیزی به دست می‌آورید. کالایی را که

person or a shop by exchanging the item for money you obtain something obtained

با مبادله کالا با پول از یک فرد یا یک مغازه دریافت می‌کنید چیزی به دست می‌آورید

I like that one I like that word I must say we are using some very very nice

من آن کلمه را دوست دارم من آن کلمه را دوست دارم باید بگویم که امروز از چند کلمه بسیار زیبا استفاده می‌کنیم

words today oh he's a good one I like this one I like this one can you see

اوه او خوب است من این را دوست دارم من این یکی را دوست دارم می توانید

this word do you know how to pronounce this word for cure it's a very strange

این کلمه را ببینید آیا می دانید چگونه این کلمه را برای درمان تلفظ کنید این کلمه بسیار عجیبی

word isn't it Precure if you procure something you are

است آیا این نیست Precure اگر چیزی را تهیه می کنید در حال به

obtaining something you take something quite often you will take it voluntarily

دست آوردن چیزی هستید که اغلب چیزی مصرف می کنید ، گاهی اوقات ممکن است آن را داوطلبانه مصرف

sometimes you might take it involuntary you might secure something by force

کنید آن را غیر ارادی بگیرید، ممکن است چیزی را به زور تضمین

you will take something from another person you procure something you obtain

کنید، چیزی را از شخص دیگری می گیرید، چیزی تهیه می کنید که آن را به دست می آورید،

it you take it of course you can also buy

آن را می گیرید، البته می توانید

something as well you use money you give money to someone and then you receive

چیزی را نیز بخرید، همچنین از پولی که می دهید استفاده می کنید به کسی و سپس

something in return for cure I like that word that is an

در ازای درمان چیزی دریافت می کنی من آن کلمه را دوست دارم که

interesting word for cure and the good thing about watching my live streams is

کلمه جالبی برای درمان است و خوبی تماشای استریم های زنده من این است

you can have captions don't forget that you can have captions all you have to do

که می توانی زیرنویس داشته باشی فراموش نکن که فقط می توانی زیرنویس داشته باشی انجام این کار این

is press that on your keyboard don't enter it on the live chat you just

است که روی صفحه کلید خود آن را در چت زنده وارد نکنید، فقط

press take your finger and press the keyboard

انگشت خود را فشار دهید و صفحه کلید را فشار دهید،

that's all you have to do you don't have to enter the number or the word or the

این تنها کاری است که باید انجام دهید، لازم نیست عدد یا کلمه یا

letter just press C and then your captions will appear on your keyboard

حرف را وارد کنید فقط C را فشار دهید. و سپس زیرنویس‌های شما روی صفحه‌کلید

and also on your computer screen e very nice here's another one oh now sometimes

و همچنین روی صفحه کامپیوتر شما ظاهر می‌شود و بسیار خوب است، اینجا یکی دیگر است، حالا

when you buy something sometimes you buy something that is very expensive or very

گاهی وقتی چیزی می‌خرید، گاهی چیزی را می‌خرید که بسیار گران یا بسیار گران است،

extravagant you will pay a lot of money for something you will spend a lot of

برای چیزی که می‌خواهید پول زیادی می‌پردازید. خرج کردن

money here is an expression we often use in English splash out you will suddenly

پول زیادی در اینجا عبارتی است که ما اغلب در انگلیسی استفاده می کنیم splash out شما ناگهان

spend some money on something that is extravagant expensive something that

مقداری پول را برای چیزی که بسیار گران قیمت است خرج می کنید

you've always wanted maybe there is an item of jewelry maybe a gold necklace or

چیزی که همیشه می خواستید شاید یک جواهر وجود داشته باشد شاید یک گردنبند طلا یا

maybe some nice pearl earrings I think I would look lovely

متر شاید چند گوشواره مرواریدی زیبا به نظر من دوست داشتنی به

I think I would look lovely with pearl earrings splash out you spend a lot of

نظر می رسیدم فکر می کنم دوست داشتنی به نظر می رسیدم با گوشواره های مرواریدی که به بیرون می ریزند شما پول زیادی

money on one thing suddenly you splash out maybe you go to

را برای یک چیز خرج می کنید که ناگهان بیرون می ریزید شاید به

a very expensive restaurant to have a really nice meal you splash out splash

یک رستوران بسیار گران قیمت بروید تا یک غذای واقعاً خوب بخورید. پاشیدن آب پاشیدن به

out it means you spend a lot of money on one

بیرون به این معنی است که شما پول زیادی را برای یک

thing you will splash out you can almost imagine the money flying out of

چیز خرج می کنید که به بیرون پاشیده می شوید. تقریباً می توانید تصور کنید که پول از

someone's hand splash out I I am going to splash out on a new car I'm going to

دست کسی بیرون می

splash out on some new clothes I'm going to splash out on a very expensive

زند. چند لباس جدید که قرار است در یک تعطیلات بسیار گرانقیمت

holiday maybe I'm going to take a cruise around the world however at the moment I

بپوشم، شاید قرار است در سراسر جهان سفری دریایی داشته باشم، اما در حال حاضر

won't be able to I will have to swim instead because there aren't any cruise

نمی توانم به جای آن شنا کنم، زیرا هیچ لباسی وجود ندارد. متأسفانه کشتی های کروز،

ships unfortunately so maybe instead of going

بنابراین شاید به جای رفتن

on a cruise ship maybe I could just swim instead here's an interesting phrase so

به کشتی کروز، شاید بتوانم به جای آن فقط شنا کنم، این یک عبارت جالب است، بنابراین

quite often you will spend to buy so this is not an expression this is

اغلب شما برای خرید هزینه می کنید، بنابراین این یک عبارت نیست، این

something I'm just putting on the screen now just to show the the way in which

چیزی است که من اکنون فقط برای این کار روی صفحه نمایش می گذارم. نشان دادن راهی که در آن

you spend money to buy something spend to buy so the action spend allows you to

پول خرج می کنید ب چیزی را خرج کنید برای خرید بنابراین اکشن خرج کردن به شما اجازه می دهد

buy spend buy you give money to receive something in return

بخرید خرج کنید بخرید پول می دهید برای دریافت چیزی در ازای

you spend to buy here's another one oh I like this one

خرید خرج می کنید اینجا یکی دیگر است اوه من این یکی را دوست دارم

hello Platina Platina has just joined me on the live stream

سلام پلاتینا پلاتینا به تازگی به من در پخش زنده پیوست

hello platino nice to see you here today welcome to my garden I'm in the garden

سلام پلاتینو خوشحالم که امروز اینجا می بینمت به باغ من خوش آمدی من

today

امروز

here's another one now this might not look like any word connected with

در باغ هستم این یکی دیگر است اکنون این ممکن است به نظر هیچ کلمه ای در ارتباط با

spending however it is you might blow some money you might blow your salary

خرج کردن نباشد، اما ممکن است مقداری پول بدی و ممکن است حقوق خود را به باد بدهی،

that means you will spend it all at once you spend everything you blow your money

یعنی همه آن را خرج می کنی وقتی همه چیز را خرج

you blow it you spend all of your money maybe you spend all of your money on an

می‌کنید، پولتان را به باد می‌دهید، همه پولتان را خرج می‌کنید، شاید همه پولتان را خرج یک

expensive holiday or a new car but you spend it all maybe you win the lottery

تعطیلات گران قیمت یا یک ماشین جدید کنید، اما همه آن‌ها را خرج می‌کنید، شاید در لاتاری برنده شوید،

perhaps you have been very lucky and you have won some money on the lottery

شاید خیلی خوش شانس بوده‌اید و در بخت آزمایی مقداری پول برنده شده

unfortunately you get very excited and you start spending the money and then

اید متأسفانه بسیار هیجان زده می شوید و شروع به خرج کردن پول می کنید و

suddenly one day you realize that all the money has gone you blow your money

ناگهان یک روز متوجه می شوید که تمام پول ها رفته است، پول خود را به

you blow it all it's all gone you blow your money it has gone you have blown it

باد می دهید، همه آن ها تمام می شود. تو

all it's all gone blow you blow your money I had a million

همه چیز را منفجر کردی همه چیز تمام شد پولت را باد کن من یک میلیون

pounds in the bank but unfortunately I became very excited and I kept spending

پوند در بانک داشتم اما متأسفانه خیلی هیجان زده شدم و به خرج

the money and now I have blown all of the money blow or blown if you are using

کردن پول ادامه دادم و اکنون اگر از آن استفاده می کنید تمام پول را باد کرده یا منفجر

the past tense to blow your money is to spend it all quite often people will

کرده ام. زمان گذشته برای منفجر کردن پول شما این است که همه آن را خرج کنید اغلب مردم

spend their salary they blow their salary or their wages over the weekend

حقوق خود را خرج می کنند، حقوق یا دستمزد خود را در آخر هفته خرج می کنند،

they blow it all blow it it's all gone they blow

همه چیز را باد می کنند تمام آن را باد می کنند تمام شده است آنها منفجر

we often use that expression in British English but you might also hear it used

می شوند ما اغلب از این عبارت در انگلیسی بریتانیایی استفاده می کنیم، اما شما ممکن است همچنین بشنوید که

in American English as well here's another one very similar to the previous

در انگلیسی آمریکایی استفاده می شود و همچنین در اینجا یکی دیگر بسیار شبیه به قبلی

one very similar very similar squander squander you squander your money you

است بسیار مشابه بسیار مشابه اسراف کردن شما پول خود را هدر می دهید پول خود را هدر می

waste your money you spend it on silly things you spend it on ridiculous items

دهید آن را برای چیزهای احمقانه خرج می کنید آن را خرج چیزهای مسخره

you waste your money you spend it you spend your money recklessly without

می کنید پول خود را هدر می دهید که خرج می کنید پولت را بی پروا و بدون

thought squander you squander your money you spend it in a very careless way

فکر خرج می کنی، پولت را هدر می دهی، خیلی بی احتیاطی

squander I've spent all my money I decided to squander the money it's gone

خرج می کنی، تمام پولم را خرج کردم، تصمیم گرفتم پول را

squander you waste your money you have wasted all of your money acquire now

هدر دهم. اگر تمام پول خود را هدر داده اید اکنون خرید کنید

this is interesting because normally the word acquire means to get something you

این جالب است زیرا معمولاً کلمه به دست آوردن به معنای دریافت چیزی است که چیزی را

receive something however we could also use acquire to

دریافت می کنید ، اما ما همچنین می توانیم از خرید برای

describe paying for something and then receiving the item you acquire I got it

توصیف پرداخت برای چیزی و سپس دریافت کالای

from someone I bought it I acquired it you acquire something by getting it

خریداری شده استفاده کنیم. من آن را به دست آوردم شما چیزی را با به دست آوردن آن

quite often by spending money you buy something you acquire something you have

اغلب با خرج کردن پول به دست می آورید چیزی را می خرید چیزی را به دست می آورید چیزی را

got something you acquire it acquire I like that one

به دست می آورید آن را به دست می آورید آن را به دست می آورید من دوست دارم که یک

do-do-do-do-do you get hold of something you can get hold of something by

انجام دهید-انجام دهید چیزی را که می توانید بدست آورید بدست آورید. با خرج کردن پول، چیزی را نگه دارید،

spending money so if you want something very badly maybe you are desperate for

بنابراین اگر به شدت چیزی را می خواهید، شاید برای

something maybe something that is very rare you try to get hold of it quite

چیزی که بسیار نادر است ناامید هستید، اغلب سعی می کنید آن را بدست

often you will have to spend a lot of money to buy something that is rare

آورید، مجبور خواهید بود برای خرید چیزی که چیزی کمیاب است پول زیادی خرج

something that people desire you try to get hold of it

کنید. که مردم مایلند اغلب سعی کنید آن را بدست آورید،

quite often you will have to spend a lot of money to get hold of something quite

شما مجبور خواهید بود برای بدست آوردن چیزی پول زیادی خرج کنید

often you need to spend a lot of money get hold of something Lewis oh thank you

اغلب باید پول زیادی خرج کنید برای بدست آوردن چیزی لوئیس آه متشکرم

Luis Mendez you could also say that the football player squandered a lot of

لوئیس مند z شما همچنین می توانید بگویید که بازیکن فوتبال فرصت های زیادی

opportunities for a goal or of a goal yes so maybe squander means to waste or

را برای یک گل یا یک گل هدر داده است بله پس شاید هدر دادن به معنای هدر دادن

to do something without thought or to be careless yes you are right so maybe a

یا انجام کاری بدون فکر یا بی دقتی باشد بله حق با شماست پس شاید یک

chance maybe an opportunity you can squander your opportunity something that

شانس شاید یک فرصت می توانید فرصت خود را هدر دهید چیزی که سر

comes your way but you waste it you waste the opportunity thank you very

راه شما قرار می گیرد اما شما آن را هدر می دهید فرصت را هدر می دهید بسیار متشکرم

much Luis for that very interesting thank you here's an interesting phrase

لوئیس برای آن بسیار جالب متشکرم اینجا یک عبارت جالب است

we use this quite a lot in British English maybe you need some work doing

که ما از این بسیار در انگلیسی بریتانیایی استفاده می کنیم شاید شما نیاز به انجام کارهایی

in your house maybe you need some decorating or maybe some building work

در خانه خود داشته باشید شاید شما نیاز به تزئین داشته باشید یا شاید به برخی از کارهای ساختمانی

doing by a professional builder he will come to your house he will do the work

که توسط یک سازنده حرفه ای انجام شود، او به خانه شما می آید، او کار را انجام می دهد،

however when you have to pay something you well you have to pay money but you

اما وقتی مجبور هستید چیزی را خوب بپردازید، باید پول بپردازید، اما

are also buying his this as well.you by his service however

این را نیز برای او می خرید . با این حال

sometimes the person doing the work will ask for cash in hand have you ever heard

گاهی اوقات شخصی که کار را انجام می دهد درخواست پول نقد می کند آیا تا به حال

of this expression if someone wants cash in hand it means they want notes they

این عبارت را شنیده اید اگر کسی پول نقد می خواهد به این معنی است که یادداشت می

want money so they will not take a check they will not be paid directly into

خواهد پول می خواهد پس نمی خواهد چک بگیرید آنها مستقیماً به حساب بانکی خود پرداخت نمی شوند.

their bank account they want cash in hand this expression means you want the

آنها پول نقد می خواهند.

money directly in your hand quite often someone will do this because

they don't want to pay tax if you have cash in your hand as payment for a

به عنوان پرداخت برای یک

service or a job it means you don't have to pay tax so that is one of the ways of

خدمت یا یک شغل، به این معنی است که شما مجبور نیستید مالیات بپردازید، بنابراین یکی از راه های

avoiding paying tax income tax people will ask to be paid cash in hand cash in

اجتناب از پرداخت مالیات بر درآمد است که افراد درخواست می کنند که به صورت نقدی به صورت نقدی پرداخت شود، در

hem it does happen a lot here in England here in the UK people quite often will

اینجا بسیار اتفاق می افتد. در انگلستان اینجا در بریتانیا مردم اغلب

do work for you and then they will demand they will ask if you can pay them

برای شما کار می کنند و سپس از آنها می پرسند که آیا می توانید

cash in hand yes Sergio they want the money to be undeclared if you declare

پول نقد به آنها بپردازید بله سرجیو آنها می خواهند که اگر پول خود را اعلام کنید این پول اعلام نشده باشد

your money it means you are telling someone what you are earning what you

به این معنی است که به کسی می گویید چه چیزی به دست می آورید

are getting from the job or from the work that you are doing here's an

چه چیزی از کار یا از کاری که انجام می دهید به دست می آورید اینجا یک

interesting word swap this is a type of sale I know it doesn't seem like it but

کلمه جالب است مبادله این یک نوع فروش است من می دانم که اینطور به نظر نمی رسد اما

it is so to swap one thing for another quite often

کاملاً یک چیز را با چیز دیگری عوض کنید. اغلب

we will do this especially as children I remember growing up quite often I would

ما این کار را انجام می دهیم، به خصوص در دوران کودکی که یادم می آید بزرگ شدم اغلب اوقات من

swap some of my toys for one of my friends toys so we would swap our toys

برخی از اسباب بازی هایم را با اسباب بازی های یکی از دوستانم عوض می کنم تا اسباب بازی هایمان را عوض کنیم و

the toys would be swapped so you might describe this as a form of payment you

اسباب بازی ها عوض شوند، بنابراین شما ممکن است این را به عنوان نوعی پرداخت توصیف کنید

are paying for something however you are paying for an item with an item you

که برای چیزی می پردازید، با این حال برای یک کالا می پردازید. کالایی که

already own so swapping to swap quite often means you are giving something to

قبلاً مالک آن هستید بنابراین مبادله برای مبادله اغلب به این معنی است که شما

someone in return for another thing that they will then give to you swap swap

در ازای چیز دیگری چیزی به کسی می دهید که بعداً به شما می دهد مبادله

exchange is another one we can use we can use the word exchange and look there

مبادله یکی دیگر از مواردی است که می توانیم از کلمه Exchange استفاده کنیم و در آنجا نگاه

it is as if by magic you exchange you exchange things maybe your friend has a

کنیم. اگر با سحر و جادو چیزهایی را رد و بدل کنید شاید دوست

car and maybe you have a speedboat why not you can't I suppose but maybe your

شما ماشین داشته باشد و شاید شما یک قایق تندرو داشته باشید چرا نمی توانید فکر کنم نمی توانید اما شاید

friend says oh I tell you what I tell you what I will do I will swap my car

دوست شما بگوید اوه من به شما می گویم چه می گویم چه کار کنم ماشینم را عوض می کنم

for your speedboat you will exchange those items exchange them so when we

برای قایق تندرو خود آن اقلام را مبادله خواهید کرد، بنابراین وقتی

talk about exchange quite often it is anything that we are giving and taking

در مورد مبادله صحبت می کنیم اغلب هر چیزی است که می دهیم و می گیریم،

so I give something to you you give something to me we can also use this as

بنابراین من چیزی به شما می دهم شما چیزی به من بدهید، ما همچنین می توانیم از این به

a way of describing paying money so money is the value of exchange you

عنوان روشی برای توصیف پرداخت پول استفاده کنیم. بنابراین پول ارزش آن است شما

exchange one thing for money to buy something here's another thing we can

یک چیز را با پول مبادله کنید تا چیزی بخرید اینجا چیز دیگری است که ما می

use trade now this is interesting because this can be used in more than

توانیم اکنون از تجارت استفاده کنیم این جالب است زیرا می توان از آن به بیش از

one way you can use this as a now and also you can use this as a verb if

یک روش استفاده کرد.

you swap something you exchange one thing for another

چیزی را که شما یک چیز را با معامله دیگری مبادله می کنید، چیزی را مبادله خواهید کرد، من یک چیز را با چیز دیگری

trade you will trade something I will trade one thing for another thing trade

can also be the thing that you are selling maybe you are in the car trade

that means you sell cars maybe you are in the fashion trade you sell clothing

مبادله خواهم کرد. لباس بفروشید

maybe you are in building trade then that is a service that you provide you

شاید شما در تجارت ساختمان هستید پس این سرویسی است که به شما

help someone build a house you are in the building trade so that is referring

کمک می کنید خانه ای بسازد که در تجارت ساختمان هستید، به این ترتیب

to the type of service that you give or maybe the thing that you sell mmm

به نوع خدماتی که می دهید یا شاید چیزی که

interesting here is a phrase that we use quite often in English you might buy

در اینجا می فروشید جالب توجه است. عبارتی است که ما اغلب در انگلیسی از آن استفاده می کنیم شما ممکن است زمان بخرید و

time you can pay for time but also you can save some time that will give you

می توانید برای زمان بپردازید اما همچنین می توانید مقداری از زمان را ذخیره کنید که به شما

more chances to do something so this particular expression means to give

شانس بیشتری برای انجام کاری می دهد بنابراین این عبارت خاص به این معنی است که

yourself more time you buy some time however this expression does not always

زمان بیشتری را برای خرید به خود اختصاص دهید. با این حال این عبارت همیشه

mean that you have to pay money it can just mean to give yourself some extra

به این معنی نیست که شما باید پول بپردازید، بلکه فقط می تواند به این معنی باشد که به خودتان زمان اضافی بدهید،

time maybe you are waiting for something to happen but it will happen sooner than

شاید منتظر اتفاقی باشید، اما زودتر از آنچه که می خواهید اتفاق می افتد،

you want it to so what you try to do you try to talk the other person into

بنابراین سعی می کنید چه کاری انجام دهید. سعی کنید از طرف مقابل صحبت کنید

waiting a little bit longer you want to buy time but in this

که کمی بیشتر صبر کند، شما می خواهید زمان بخرید، اما از

particular sense you are not necessarily paying money it means you are just

این نظر شما لزوماً پول نمی پردازید، به این معنی است که شما

getting more time the person will give you longer to do

فقط زمان بیشتری می گیرید که شخص به شما زمان بیشتری برای انجام

something because you ask them you ask them you buy some time but it doesn't

کاری می دهد زیرا شما از آنها می خواهید از آنها بپرسید شما مقداری زمان می خرید اما

always mean that you pay money not always hello - oh hello - salla the the

همیشه به این معنی نیست که شما پول می پردازید نه همیشه سلام - اوه سلام - سلام

word merchant yes well we will come to that in a moment we will come to that in

کلمه تاجر بله خوب ما به آن خواهیم رسید در یک لحظه به آن خواهیم رسید در

a moment finally in our group of words connected to buy you buy something and

نهایت در یک لحظه به آن خواهیم رسید گروهی از کلمات مرتبط با خرید شما چیزی می‌خرید و

as the past tense you bought by vault you buy a new car you bought a new car

به عنوان زمان گذشته که با طاق خریده‌اید، ماشین جدیدی می‌خرید، ماشین جدید

you buy some shopping you bought some shopping so buy is the present bought is

می‌خرید، مقداری خرید می‌خرید، مقداری خرید می‌خرید، بنابراین خرید، حال خریده،

the pest you bought something from town you bought something from the shop you

آفتی است که چیزی از شهر خریده‌اید. چیزی خریدی از مغازه ای که

are going into town to buy something you will buy it you have already bought it

می خواهید به شهر می روید چیزی بخرید، آن را خواهید خرید، قبلاً آن را خریده اید،

already we are coming to our second group of words wow I must be honest with

ما به گروه دوم کلمات خود می رسیم وای من باید با

you we have a lot to talk about today we have quite a lot to talk about here we

شما صادق باشم، امروز چیزهای زیادی برای صحبت کردن داریم. مایلید

go then would you like to have a look look at some more words hello Andy I

به چند کلمه بیشتر صحبت کنید سلام اندی من

always like to buy time so I can think in English yes that's a good one

همیشه دوست دارم زمان بخرم تا بتوانم به انگلیسی فکر کنم بله این خوب است

actually maybe you you are trying to translate something but you have to do

در واقع شاید شما می خواهید چیزی را ترجمه کنید اما شما باید این کار

it very quickly so you try to buy some time you try to make the other person

را خیلی سریع انجام دهید، بنابراین سعی کنید کمی زمان بخرید و سعی کنید طرف مقابل

a little bit longer to give you time to translate the words I like that yeah

را کمی طولانی تر کنید تا به شما فرصت دهد تا کلماتی را که دوست دارم ترجمه کنید، بله

pretty good I like it a lot here we go so we've had by now we are going to look

خیلی خوب است، من آن را خیلی دوست دارم. در حال حاضر ما قصد

at cell cell so you might say that this is the opposite it is the reverse of by

داریم سلول سلولی را بررسی کنیم، بنابراین ممکن است بگویید که این برعکس است،

it is the opposite so I will buy something now I am going to sell

برعکس آن است، بنابراین من چیزی می خرم اکنون می خواهم

something by cell so you sell something a person who will sell is the seller

چیزی را به صورت سلولی بفروشم، بنابراین شما چیزی را به یک نفر بفروشید. چه کسی می فروشد

seller you sell things you you sell clothing you sell cars you are the

فروشنده ای است که شما چیزهایی می فروشید شما لباس می فروشید ماشین می فروشید شما

seller the person who is doing the selling is the seller they sell

فروشنده هستید، شخصی که فروش را انجام می دهد ، فروشنده ای است که

something the opposite of course of by a person who sells can be known as the

چیزی را می فروشد برعکس، البته توسط شخصی که می فروشد می تواند به عنوان

vendor Bendel vendo some people say vendor vendor so a vendor or vendor is a

فروشنده Bendel vendo شناخته شود، برخی افراد می گویند فروشنده فروشنده بنابراین فروشنده یا فروشنده

person who sells and you can see here you have also the verb vend you vend

فردی است که می فروشد. و می‌توانید در اینجا ببینید که فعل می‌فروشید یا چیزی می‌فروشید

something you are giving something out quite often in exchange for monies vend

که اغلب در ازای پول می‌فروشید

so you might I don't know you might stand on the street corner selling

چیزی دارید، بنابراین ممکن است نمی‌دانم ممکن است گوشه خیابان بایستید و

newspapers you are a newspaper vendor or vendor so we will often pronounce that

روزنامه بفروشید، شما روزنامه‌فروش یا فروشنده هستید. بنابراین ما اغلب این

word vendor vendor a newspaper vendor maybe there is an

کلمه فروشنده را به عنوان فروشنده روزنامه تلفظ می کنیم، شاید یک

automatic machine in your office that will give you food or drink we call that

دستگاه خودکار در دفتر شما وجود داشته باشد که به شما غذا یا نوشیدنی می دهد، ما به آن می

a vending machine a machine that sells food all you have to do is put money

گوییم دستگاه خودکار، دستگاهی که غذا می فروشد، تنها کاری که شما باید انجام دهید این است که پول

into the machine press the magic buttons and then the food or the drink will come

را در دستگاه قرار دهید. دکمه‌های جادویی را فشار دهید و سپس غذا یا نوشیدنی بیرون می‌آید

out we can call that a vending machine bend you vend you sell you are a person

، می‌توانیم بگوییم که یک دستگاه خودکار خم می‌کنید شما می‌فروشید شما فردی هستید

who sells things you are a vendor or vendor a person who sells things can

که چیزهایی می‌فروشد شما فروشنده هستید یا فروشنده فردی که چیزهایی می‌فروشد

also be described as a retailer retailer retail is what we call any shop any

نیز قابل توصیف است. به عنوان خرده‌فروش، خرده‌فروشی چیزی است که ما به آن مغازه می‌گوییم، هر کسب‌وکاری، هر

business anything that is selling items is retail so anything that you are

چیزی که اقلام می‌فروشد ، خرده‌فروشی است، بنابراین هر چیزی که شما

selling in any capacity or any area is retail the person doing it is a retailer

در هر موقعیت یا هر منطقه‌ای می‌فروشید، خرده‌فروشی است، شخصی که آن را انجام می‌دهد

retailer a person who owns a shop a person who runs their own shop is a

خرده‌فروش است، شخصی که صاحب یک مغازه است. کسانی که مغازه خودشان را اداره می کنند یک

retailer they sell things that is their job that is their job they have to sell

خرده فروش هستند. آنها چیزهایی را می فروشند که شغل آنهاست.

things that is what they do when you sell you normally have to do or make a

deal you deal with someone if you are buying something or selling something

یا چیزی را

you deal with that person so if you are selling you are maybe asking for a

می فروشید که با آن شخص معامله می کنید، بنابراین اگر در حال فروش هستید، احتمالاً

certain price you are making a deal the person who is buying something from you

قیمت خاصی را درخواست می کنید، در حال انجام معامله هستید، شخصی که چیزی از شما می

might also deal with you however the person who is selling is

خرد نیز ممکن است با شما معامله کند، اما شخصی که می فروشد اغلب به عنوان فرد می فروشد.

often known as the dealer a person who sells things will be described as a

فروشنده شخصی که چیزهایی می فروشد به عنوان یک دلال دلال توصیف می شود،

dealer dealer a car dealer a clothing dealer there are many ways of using the

یک فروشنده ماشین، یک فروشنده لباس ، راه های زیادی برای استفاده از

word dealer to describe all sorts of sales or selling you are a dealer I'm

کلمه فروشنده برای توصیف انواع فروش یا فروش وجود دارد که شما یک دلال هستید،

sure there is one that you can think of as well I'm sure there is one that you

مطمئنم یکی وجود دارد که می توانید فکر همچنین مطمئنم یکی وجود دارد که

can think of out there I'm pretty sure of it here's another one trade trade

می‌توانید به آن فکر کنید، من کاملاً مطمئن هستم که در اینجا یک تجارت

well this is very similar to deal so if you trade it means you are normally

خوب است که بسیار شبیه به معامله است، بنابراین اگر معامله کنید به این معنی است که شما

having some sort of exchange so maybe I have a product that I want to sell and

معمولاً نوعی مبادله دارید بنابراین شاید من محصولی دارم که می‌خواهم آن را بفروشم و

you want to buy it we trade trade a person who sells things can also be

شما می‌خواهید آن را بخرید.

described as a trader trader a person who sells things trader the trader is a

person who is buying or selling but quite often we think of a person who

اغلب اوقات ما به شخصی فکر

provides something a service or an item in exchange for money trader

می کنیم که در ازای معامله گر پولی چیزی را ارائه می دهد، خدمات یا کالایی را

when you sell something quite often you will have a sale so again this is an

هنگامی که شما چیزی را می فروشید اغلب فروش خواهید داشت، بنابراین دوباره این

interesting word because it can be used in more than one way so the sale is the

کلمه جالبی است زیرا می تواند به بیش از یک روش استفاده شود. فروش

action you are describing the action of exchanging money for an item sale we can

عملی است که شما در حال توصیف عمل مبادله پول برای فروش کالا هستید،

also use this word to describe bargains or a discount you are having a sale the

همچنین می‌توانیم از این کلمه برای توصیف معامله یا تخفیف استفاده کنیم که شما در حال فروش هستید

past tense of sale is sold so you can see sale sold so this is the past tense

زمان گذشته فروش فروخته شده است، بنابراین می‌توانید فروش فروخته شده را ببینید، بنابراین این زمان

of sale the sale is being carried out you have sold an item you have sold that

گذشته فروش فروش در حال انجام است شما کالایی را فروخته اید که آن

thing to another person there is of course a very nice word that we can use

چیز را به شخص دیگری فروخته اید، البته یک کلمه بسیار زیبا وجود دارد که ما می توانیم از آن

when we make a sale normally in a shop or in retail we will say transaction I

استفاده کنیم وقتی که به طور معمول در یک مغازه یا خرده فروشی فروش انجام می دهیم، می گوییم معامله

like this word I like this word this is a great word transaction a transaction

من این کلمه را دوست دارم این کلمه را دوست دارم یک کلمه عالی است معامله

is a sale a sale a transaction you have given an item in exchange for money you

معامله یک فروش است یک معامله است که شما یک کالا را در ازای پول داده اید

sell something in a shop the other person will give you the money that is a

چیزی را در مغازه می فروشید طرف مقابل پول را به شما می دهد که

transaction transaction it's an interesting word because you can see

معامله معامله است کلمه جالبی است زیرا می توانید ببینید

from the word what it means trends is moving from one place to another such as

از کلمه معنی روندها حرکت از جایی به مکان دیگر است مانند

transport so a transaction is movement in the form of an action which of course

حمل و نقل بنابراین معامله حرکتی است در قالب یک عمل که البته

is selling or buying it is a transaction a

فروش یا خرید آن یک معامله است یک

transaction we have another one here

معامله ما اینجا دیگری داریم

hello - Luis hello also Quran Karim

سلام - لوئیس سلام همچنین قرآن

there seems to be a lot a lot going on at the moment on the live chat

کریم به نظر می رسد در حال حاضر در گفتگوی زنده چیزهای زیادی در جریان است

Speculator a speculator that is a person who

normally tries to guess or using their own knowledge try to work out the value

of something or whether or not something will increase in value or of course

. ارزش چیزی افزایش می‌یابد یا البته

decrease a speculator speculator hello Peter

کاهش می‌یابد.

nice to see you here today some of the words will come from Latin yes they will

in fact you might find a lot of the words that are connected to money and

also selling will be connected to Greek or Latin wholesale I like this word this

به یونانی یا لاتین وصل باشید عمده فروشی من این کلمه را دوست دارم

is an interesting word I remember many years ago my father used to buy food

این کلمه جالبی است یادم می آید سال ها پیش پدرم به

because he had a catering business and also he used to work in a hotel for many

دلیل داشتن شغل پذیرایی غذا می خرید و همچنین در کودکی سال ها در هتل کار می کرد.

years when I was a child my father worked in a hotel in the end he became

پدرم در یک هتل کار می‌کرد و در نهایت

the assistant manager but sometimes he would have to buy food many of the

دستیار مدیر شد، اما گاهی اوقات مجبور می‌شد بسیاری از

things that the hotel needed to run such as food for the restaurant so quite

چیزهایی را که هتل برای اداره آن نیاز داشت، مانند غذا برای رستوران

often you would buy things wholesale where we say wholesale we are saying

بخرد، بنابراین اغلب شما چیزهایی را به صورت عمده می‌خرید که ما می‌گوییم عمده فروشی. ما می گوییم

that you can buy things in large quantities large numbers large amounts

که شما می توانید چیزهایی را در مقادیر زیاد بخرید تعداد

of items you can buy many things also you will

زیادی اقلام می توانید چیزهای زیادی بخرید

receive discount as well quite often the more things you buy the the more you

همچنین اغلب تخفیف دریافت خواهید کرد و همچنین اغلب هر چه چیزهای بیشتری بخرید بیشتر

will save so when we talk about wholesale we often talk about a place

پس انداز خواهید کرد بنابراین وقتی ما خرید کنیم lk در مورد عمده فروشی ما اغلب در مورد جایی صحبت می کنیم

where you can buy many things many items many of the same items and the more

که می توانید بسیاری از کالاها را بخرید، بسیاری از اقلام مشابه را بخرید و هر چه

things you buy the more you save the cheaper the things will be here's an

چیزهای بیشتری بخرید بیشتر پس انداز کنید ، چیزها ارزان تر خواهند بود.

interesting word if you buy many things at the same time we can say that you buy

زمانی که می‌توانیم بگوییم که شما

them in bulk bulk so bulk just means large or a large quantity bulk a big

آنها را به صورت عمده می‌خرید، بنابراین عمده فقط به معنای بزرگ یا زیاد فله

thing a large amount bulk you go to the wholesale store or the wholesale

یک چیز بزرگ مقدار زیادی فله است که به فروشگاه عمده فروشی یا انبار عمده فروشی بروید

warehouse and you will buy your items in bulk you will buy many things at the

و اجناس خود را به صورت عمده خریداری کنید. چیزهایی به

same time from a wholesale market or a wholesale warehouse oh here we go

طور همزمان از یک بازار عمده فروشی یا یک انبار عمده فروشی آه ما می رویم،

I think someone mentioned this earlier I think it may have been Sergio I'm not

فکر می کنم کسی قبلاً به این موضوع اشاره کرده است، فکر می کنم ممکن است سرجیو باشد.

sure market so when we talk about market we are talking about the area where

things are exchanged the value the sale of items how much something costs how

ارزش مبادله می شود فروش اقلام چقدر قیمت دارد

much something is valued at market so in this sense we are using it as a verb so

چیزی چقدر در بازار ارزش دارد بنابراین از این نظر ما از آن به عنوان فعل استفاده می کنیم بنابراین

in this particular sense we are not using it as a noun we are using it as a

در این معنای خاص ما آن را به عنوان اسم استفاده نمی کنیم و از آن به عنوان

verb so market is to sell you are selling something you are trying to get

فعل استفاده می کنیم بنابراین بازار است که شما را بفروشد فروش چیزی که می‌خواهید

people to buy your products you market the items you are trying to

مردم را وادار کنید محصولات شما را بخرند ، اقلامی را به بازار عرضه می‌کنید که می‌خواهید

persuade people to buy your things you are that is what you are doing here's

مردم را متقاعد کنید که چیزهای شما را بخرند.

another word no merchant now I think someone mentioned this word earlier

merchants a person who is a merchant again

شخصی که بازرگان

they are normally transporting goods or they are selling goods a merchant a

است معمولاً در حال حمل و نقل کالا یا فروش کالا است.

seller a person who is selling things merchants if you are buying and selling

something you are a broker broker a broker is a person who buys and sells

quite often they will sell stock maybe of a company or maybe the value of

آنها ممکن است سهام یک شرکت را بفروشند یا شاید ارزش

something that is exchanged on the market a broker is a person who will buy

چیزی که در بازار مبادله می شود یک کارگزار شخصی است که خرید

and sell so to broker is the action of buying and selling so you might for

و فروش می کند بنابراین به کارگزار عمل خرید و فروش است بنابراین ممکن است

example have a stock broker a stock broker is a person who buys and sells

مثلاً یک کارگزار سهام داشته باشید کارگزار سهام شخصی است که چیزی را خرید و فروش می

stock something that many people are talking about at the moment

کند که بسیاری از مردم در حال حاضر درباره

stock selling your stock buying your stock here we go here's a phrase as we

آن صحبت

come towards the end of our selling and then next we will look at rent next sell

می کنند. بعداً به اجاره نگاه خواهیم کرد که بعداً

out to sell out is to have nothing left of a certain item so maybe if you

به فروش می‌رسد که چیزی از یک کالا باقی نمانده باشد، بنابراین شاید اگر

remember a few weeks ago people were buying toilet paper

به یاد داشته باشید چند هفته پیش مردم دستمال توالت می‌خریدند

and many of the shops said that they would soon sell out they would have no

و بسیاری از مغازه‌ها گفتند که به زودی فروخته می‌شوند.

toilet paper left they would sell out so if you sell out it means you have sold

دستمال توالت برای آنها باقی نمانده است، آنها تمام می شوند، بنابراین اگر شما را فروختید به این معنی است که

all of your stock you sell out and the past tense is sold out do you have any

تمام سهام خود را فروخته اید و زمان گذشته تمام شده است، آیا

toilet paper I'm sorry we've sold out we have sold out of toilet paper you sell

دستمال توالت دارید، متاسفم که ما تمام شده ایم. ما دستمال توالت را فروختیم شما فروختید فروختید

out you have sold out you have nothing left

شما فروخته اید

stock again earlier we talked about the stock market here we are talking about

دوباره چیزی در انبار ندارید ما قبلاً در مورد بورس صحبت کردیم ما در مورد اقلامی صحبت می کنیم

items all goods so the things that you have in your shop that you want to sell

همه کالاها بنابراین چیزهایی که در مغازه خود دارید و می خواهید بفروشید

or that you are going to sell your stock are the things that you will sell

یا که می خواهید سهام خود را بفروشید چیزهایی هستند که می فروشید

another word you can use is goods so the things you will sell your stock they are

کلمه دیگری که می توانید استفاده کنید کالا است بنابراین چیزهایی که سهام خود را می فروشید آنها

your goods the things you sell in your shot it is your stock stock quite often

کالاهای شما هستند چیزهایی که در عکس خود می فروشید سهام سهام شما اغلب

in a shop there will be an area where you keep all of the stock and that is

در یک فروشگاه، منطقه ای وجود خواهد داشت که در آن همه سهام را نگه می دارید d که به

called a stock room stock room a stock room is a place where you keep your

آن اتاق انبار سهام می گویند، اتاق انبار جایی است که اکنون انبار خود را در آن نگهداری می کنید،

stock supply now this is interesting because this word can be used as both a

این جالب است زیرا این کلمه می تواند هم به عنوان

noun and a verb so the supply just means the things that are available to buy

اسم و هم به عنوان فعل استفاده شود، بنابراین عرضه فقط به معنای چیزهایی است که برای خرید در دسترس هستند.

however supply can also be the action of giving something to a person in exchange

با این حال عرضه همچنین می‌تواند عمل دادن چیزی به یک فرد در

for money you supply you give a service you allow people to buy items from you

ازای پولی باشد که عرضه می‌کنید، شما خدماتی را ارائه می‌دهید و به مردم اجازه می‌دهید اقلامی از شما بخرند،

so supply can be used as both a noun and verb my supply is in the back of the

بنابراین عرضه می‌تواند هم به عنوان اسم و هم به عنوان فعل استفاده شود my supply is در پشت

shop I will supply this to you I will supply it to you supply is the noun

فروشگاه من این را به شما عرضه می کنم عرضه می کنم اسم

supply is the verb oh we have one more selling supplying buying purchasing here

عرضه است فعل oh ما یک فروش بیشتر داریم عرضه خرید خرید اینجا

we have both supply and demand quite often one of the real secrets of

ما هم عرضه و هم تقاضا داریم اغلب یکی از رازهای واقعی

having a successful business is being able to keep up with supply and demand

داشتن یک تجارت موفق این است

if you want to supply something to many people you have to make sure that you

اگر می‌خواهید چیزی را به بسیاری از مردم عرضه کنید، می‌توانید با عرضه و تقاضا همگام باشید، باید مطمئن شوید که

know what they want and that is where we use the word demand supply is what you

می‌دانید آنها چه می‌خواهند و اینجاست که از کلمه تقاضا استفاده می‌کنیم عرضه چیزی است که شما می‌دهید

are giving demand is what people want so one of the secrets of having a

تقاضا همان چیزی است که مردم می‌خواهند. یکی از رازهای داشتن یک

successful business especially if you are selling things you have to make sure

تجارت موفق به خصوص اگر در حال فروش اجناس هستید، باید مطمئن

that you get this right you have to supply the demand so we often use this

شوید که این کار را درست انجام می دهید، باید تقاضا را تامین کنید، بنابراین ما اغلب از این

in business we say supply and demand as christmastime approaches we often find

در تجارت استفاده می کنیم، می گوییم عرضه و تقاضا در نزدیکی کریسمس اغلب متوجه می شویم

that many shops are selling certain toys for children supply and demand is a very

که بسیاری از مغازه ها محصولات خاصی را می فروشند. عرضه و تقاضای اسباب بازی برای کودکان نکته بسیار

important thing to bear in mind at that time of year because you have to make

مهمی است که باید در آن زمان از سال در نظر داشته باشید زیرا باید

sure that you have the things in your shop that people will want

مطمئن شوید که چیزهایی در مغازه خود دارید که مردم

supply and demand this is a phrase that you will hear a

عرضه و تقاضا می خواهند.

lot when we are talking about retail or shops you need to make sure you have

وقتی در مورد خرده فروشی یا مغازه ها صحبت می کنیم، باید مطمئن شوید که به

enough of what people want and that is it that is selling so we have had by

اندازه کافی چیزهایی را دارید که مردم می خواهند و این همان چیزی است که می فروشد، بنابراین ما سال را

we've had Sal however what if you want something for a very short time what if

داشته ایم، اما اگر چیزی را برای مدت کوتاهی بخواهید چه می شود.

you want something for a short period of time so maybe you don't want to buy

اگر چیزی را برای مدت کوتاهی می‌خواهید، بنابراین شاید نمی‌خواهید چیزی بخرید،

something maybe you just want to borrow it for a short time we can say I'm back

شاید فقط می‌خواهید آن را برای مدت کوتاهی قرض کنید، می‌توانیم بگوییم من برگشتم،

we can say rent rent to rent something is to take something for a short period

می‌توانیم بگوییم اجاره برای اجاره چیزی است که چیزی را می‌گیریم برای

of time so you don't want it forever and ever and ever you just want to use it

مدت کوتاهی بنابراین شما آن را برای همیشه و همیشه و همیشه نمی خواهید، فقط می خواهید از آن استفاده کنید

whilst paying for it at the same time I remember years ago I remember years ago

در حالی که هزینه آن را پرداخت می کنید.

at home we used to rent our television I'm not joking because because my family

خانواده

didn't have much money we couldn't afford to buy a television so we didn't

پول زیادی نداشت ما نمی توانستیم تلویزیون بخریم، بنابراین

buy a television we used to rent our television from a company so we would

تلویزیون نخریدیم و تلویزیون خود را از یک شرکت کرایه می کردیم، بنابراین

pay a small amount of money each month so we could have the television in the

هر ماه مقدار کمی پول می دادیم تا بتوانیم تلویزیون داشته باشیم. در

house you would rent a TV and also I'm just having a very interesting memory

خانه تلویزیون کرایه می‌کردی و همچنین من فقط یک خاطره بسیار جالب

here pop into my head I also remember for a long period of time we used to

اینجا به ذهنم خطور می‌کند، همچنین به یاد دارم که برای مدت طولانی

have to put money in the back of the television so it would work

مجبور بودیم پشت تلویزیون پول بگذاریم تا کار کند.

I'm not joking there was a company many years ago called tele bank and I

شوخی ندارم سالها پیش شرکتی به نام تله بانک وجود داشت و من

remember this now it's it's just popped in my head

این را الان به یاد دارم که فقط در تل بانک سر من ظاهر شده است

tele bank and what you would do they would give you a television however it

و کاری که شما انجام می دهید به شما یک تلویزیون می دهند، اما

wouldn't work the only way it would work is if you put money in the back there

تنها راه کار نمی کند. کار می کند این است که اگر پول را در پشت آن قرار دهید

was a box that was attached to the back of the television so you would actually

، جعبه ای وجود داشت که به پشت آن وصل شده بود تلويزيون به اين ترتيب شما در

put money into the TV and turn a little handle you would turn it and then the

واقع پول داخل تلويزيون مي گذاشتيد و دسته کوچکي را مي چرخانيد، آن را مي چرخانيد و سپس

money would fall inside and then the television would stay on for a certain

پول داخل تلويزيون مي افتاد و سپس تلويزيون براي مدت زمان معيني روشن مي

period of time but of course after the money ran out the TV would go off and so

ماند، البته بعد از تمام شدن پول تلويزيون. خاموش می شد و بنابراین

you would have to put some more money in the television isn't that strange so yes

مجبور می شدی مقداری پول بیشتر در تلویزیون بگذاری، خیلی عجیب نیست، بله،

that's something I've just remembered a little memory that popped in my head I

این چیزی است که من فقط خاطره ای کوچک در ذهنم

do remember sometimes we used to have to rent our television because we couldn't

به یاد آوردم، یادم می آید گاهی اوقات مجبور می شدیم تلویزیون خود را اجاره کنیم. از آنجایی که ما نمی توانستیم

afford to buy one we couldn't even afford to buy a television when I was a

تلویزیونی بخریم، وقتی من بچه بودم حتی نمی توانستیم تلویزیون بخریم،

child so instead we used to rent the television and sometimes we would have

بنابراین تلویزیون را اجاره می کردیم و گاهی اوقات مجبور می شدیم

to put money inside the TV into the back so he could watch it and can you believe

پولی را در پشت تلویزیون بگذاریم تا او بتواند تماشا کند. و آیا می توانید باور

the money would always run out when you were watching something good on

کنید که وقتی شما در حال تماشای یک برنامه تلویزیونی خوب هستید، پول همیشه تمام می شود ،

television maybe you were watching a TV show and and and way back in the past

شاید شما در حال تماشای یک برنامه تلویزیونی بودید و در گذشته

they would only show a TV program once and that's it so if you missed it you

آنها فقط یک برنامه تلویزیونی را یک بار نشان می دادند و تمام است، بنابراین اگر آن را از دست دادید. شما

couldn't watch it again because there was no video recorder there was no

نتوانستید دوباره آن را تماشا کنید زیرا در دهه 1970 ، هیچ دستگاه ضبط ویدئویی وجود نداشت،

Netflix there was no streaming service in the

نتفلیکس نبود، در دهه 1970 هیچ سرویس پخش جریانی وجود نداشت،

1970s we had none of those things so if you missed your program that's it it was

ما هیچ کدام از این موارد را نداشتیم، بنابراین اگر برنامه خود را از دست دادید، تمام شد

gone and sometimes you would be watching a TV show and it might get to a very

و گاهی اوقات در حال تماشای یک برنامه تلویزیونی بودید و ممکن است به یک برنامه برسد.

interesting part a dramatic moment and you were getting really excited because

بخش بسیار جالب یک لحظه دراماتیک و شما بسیار هیجان زده می شدید زیرا قرار

something is about to happen and then suddenly the television would

است اتفاقی بیفتد و ناگهان تلویزیون

go off because the money had run out it used to happen a lot very annoying

خاموش می شود زیرا پول تمام شده بود قبلاً خیلی اتفاق می افتاد بسیار آزاردهنده

Salas says it is a ludicrous idea to put money in the television it is hilarious

سالاس می گوید این ایده مضحکی است که پول بگذارید در تلویزیون خنده دار است

yes we used to do that I'm not joking I'm not joking there was a little box

بله قبلاً انجام می دادیم که شوخی نمی کنم شوخی نمی کنم جعبه کوچکی بود

and you would put the money into the box and then the television would come on

و شما پول را در جعبه می گذاشتید و سپس تلویزیون

for a short period of time I'm not joking I wish I was I wish I was

برای مدت کوتاهی روشن می شد. شوخی نمیکنم ای کاش من بودم کاش

hiya he's another word you can use if you want to borrow something for a short

میبودم او کلمه دیگری است که میتوانید از آن استفاده کنید اگر بخواهید چیزی را برای مدت کوتاهی قرض

period of time you will hire something higher so you will have something for a

بگیرید، چیزی بالاتر را استخدام خواهید کرد تا برای مدت کوتاهی چیزی داشته باشید،

short period of time maybe you will hire a car or maybe if you are going to a

شاید بخواهید یک ماشین کرایه کنید یا شاید اگر هستید رفتن به

wedding you might hire a wedding suit a nice suit

عروسی ممکن است کت و شلوار عروسی کرایه کنید کت و شلوار زیبا

hire you hire a car you hire some clothes for a wedding

کرایه ماشینی کرایه می کنید برای عروسی لباس

hiya you might hire something here's another one quran karim says do they

کرایه می کنید ممکن است چیزی کرایه کنید اینجا یکی دیگر قرآن کریم می گوید آیا آنها

live in the 1950s well I didn't live in the 1950s I'm not that old

در دهه 1950 زندگی می کنند خوب من در آن زندگی نمی کردم دهه 1950 من آنقدر پیر

I'm not that old not yet anyway but nope I I didn't live in the 1950s I did

نیستم، هنوز آنقدر پیر نیستم، اما نه، من در دهه 1950 زندگی نمی کردم،

however live in the late 1960s and also 1970s here's another word lease lease

اما در اواخر دهه 1960 و همچنین دهه 1970 زندگی می کردم، اینجا کلمه دیگری است اجاره نامه اجاره

you take out a lease so this is something that you rent for normally a

شما اجاره نامه می گیرید پس این چیزی که معمولاً برای مدت معینی اجاره می‌دهید،

certain period of time so maybe you will take a lease or Ock for a house so maybe

بنابراین ممکن است برای یک خانه اجاره یا Ock بگیرید، بنابراین ممکن

you will live in a house but you won't buy it you will just rent

است در خانه‌ای زندگی کنید، اما آن را نخرید، فقط

the house so you will have a lease lease it is another word for rent lease when

خانه را اجاره کنید تا اجاره نامه داشته باشید. اجاره کلمه دیگری برای اجاره است وقتی

we talk about property may be a small apartment or may be a house let so if

در مورد ملک صحبت می کنیم ممکن است یک آپارتمان کوچک باشد یا ممکن است یک خانه باشد بنابراین اگر

you let something it means you are allowing people to rent your property

چیزی را اجازه می دهید به این معنی است که به مردم اجازه می دهید ملک شما را اجاره کنند

let I love that word because it's so simple so quite often outside apartments

اجازه دهید این کلمه را دوست دارم زیرا بسیار ساده است و کاملاً کاملاً ساده است. اغلب در خارج از آپارتمان ها

or sometimes houses you might see this word you might also see the word to let

یا گاهی اوقات خانه ها ممکن است این کلمه را مشاهده کنید کلمه اجازه دادن

to let so that means that that property is available to hire it is available for

به اجازه به این معنی است که آن ملک در دسترس است برای اجاره آن در دسترس است برای

hire let so quite often we will use this word when we are talking about hiring or

اجاره بنابراین اغلب ما از این کلمه استفاده می کنیم وقتی در مورد استخدام یا

using property property you don't buy the property you lent the property you

استفاده از ملک صحبت می کنیم. ملک شما

hire the property tomorrow asks mr. Duncan you are supplying educational

اجاره ملک فردا می پرسد آقای. دانکن شما در حال ارائه

services aren't you thank you tomorrow yes I am I am supplying some education

خدمات آموزشی هستید، آیا فردا از شما متشکرم بله، من مقداری آموزش ارائه می کنم

because that's what I do you see that's what I do right here on YouTube he's an

زیرا این چیزی است که من می بینم این همان کاری است که من اینجا در YouTube انجام می دهم. او یک

interesting thing this is something that you should never do or something that

چیز جالب است این چیزی است که هرگز نباید انجام دهید یا چیزی که

you might get into trouble if you do it sub let so sometimes this is what people

اگر این کار را انجام دهید ممکن است با مشکل مواجه شوید، بنابراین گاهی اوقات این همان کاری است که مردم

do they will they will rent a house but then they will rent the house themselves

انجام می‌دهند، خانه‌ای را اجاره می‌کنند، اما سپس خودشان خانه را

out to other people so we call this sub letting so if you select it means you

به افراد دیگر اجاره می‌دهند، بنابراین ما به این اجاره فرعی می‌گوییم، بنابراین اگر انتخاب کنید به این معنی است شما

are renting the house but then you are then

خانه را اجاره می‌دهید، اما سپس

renting that house to other people and maybe four or five people will then live

آن خانه را به افراد دیگری اجاره می‌دهید و شاید چهار یا پنج نفر در آن خانه زندگی کنند،

in that house so you will make a profit so you will live in that house on your

بنابراین شما سود خواهید برد، بنابراین به تنهایی در آن خانه زندگی

own you will pay one rent and then you will then you will then rent that house

می‌کنید، یک اجاره می‌پردازید و سپس آن خانه را

to other people so they will live in that house so you can actually make a

به افراد دیگری اجاره می‌دهی تا آنها در آن خانه زندگی کنند، بنابراین در صورت اجاره دادن می‌توانید

lot of money if you sub let however quite often this is not allowed you are

پول زیادی به دست آورید، اما اغلب اوقات این اجازه داده نمی‌شود، شما

not allowed to sub let because then you are making extra profit the landlord is

مجاز به اجاره نیستید زیرا در این صورت شما در حال ساختن سابق از طرفی صاحبخانه

renting the property to you but you are making more money because you have

ملک را به شما اجاره می دهد اما شما پول بیشتری به دست می آورید زیرا

decided to sublet a lot of landlords a lot of owners of properties will not let

تصمیم گرفته اید مالکان زیادی را به اجاره فرعی بدهید، بسیاری از صاحبان املاک به شما اجازه نمی دهند

you select they will get very angry if you sublet to rent something is to let

انتخاب کنید، آنها بسیار عصبانی می شوند اگر برای اجاره دادن چیزی به شما اجاره دهید. اجازه دهید

something rent higher let charter now here's an interesting word this also

چیزی بیشتر اجاره کند اجازه دهید منشور اکنون این یک کلمه جالب است که این کلمه نیز

sounds a little old-fashioned and that's because it is it is a very old-fashioned

کمی قدیمی به نظر می رسد و دلیل آن این است که این یک کلمه بسیار قدیمی است،

word this if you charter something it means you hire or rent something for you

اگر چیزی را اجاره می کنید به این معنی است که چیزی را استخدام می کنید یا اجاره می کنید

to use maybe you charter boat so you will hire

تا شاید شما از آن استفاده کنید. قایق اجاره ای بنابراین شما قایق را

the boat and you will use it to travel around in maybe you will go to other

کرایه خواهید کرد و از آن برای سفر در اطراف استفاده خواهید کرد، شاید به مکان های دیگر بروید،

places maybe you will use it to take some goods from one place to another

شاید از آن برای بردن برخی کالاها از یک مکان به مکان دیگر استفاده

charter you can also charter an airplane so you want to use the airplane for

کنید، همچنین می توانید یک هواپیما اجاره کنید تا بخواهید از آن استفاده کنید. هواپیمای

travel charter charter if you want to sell

مسافرتی چارتر چارتر اگر می خواهید

something if you want to actually sell something or maybe if you want to rent

چیزی را بفروشید اگر واقعاً می خواهید چیزی را بفروشید یا شاید اگر

something you will often license some things so you can license something for

می خواهید چیزی را اجاره کنید اغلب مجوز برخی چیزها را می دهید تا بتوانید چیزی را برای اجاره مجوز دهید

rent maybe the name of a company or maybe you want to use the name of a

شاید به نام یک شرکت y یا شاید می خواهید از نام یک

famous brand such as McDonald's or KFC so you license that name so the person

برند معروف مانند مک دونالد یا KFC استفاده کنید، بنابراین مجوز آن نام را می دهید تا شخص

will pay you to use that name and quite often we will use the word license

برای استفاده از آن نام به شما پول بدهد و اغلب ما از کلمه مجوز مجوز استفاده می کنیم که

license you are paying for the use of something licensed that could also be

شما برای استفاده از آن می پردازید. چیزی مجاز است که اتفاقاً می تواند

used as a noun by the way as well so not just a verb but also a noun I'm sure

به عنوان اسم نیز استفاده شود، بنابراین نه فقط یک فعل بلکه یک اسم نیز مطمئن هستم که

someone will tell me in a moment hello to Fatima Oh Fatima says my brother

یک نفر در یک لحظه به من خواهد گفت سلام به فاطمه اوه فاطمه می گوید برادرم

rented an apartment to get married I see I suppose also if you want to get

برای ازدواج یک آپارتمان اجاره کرده است. همچنین فکر می کنم

married if you want to get married in a church I suppose you would also rent the

اگر می خواهید ازدواج کنید اگر می خواهید در یک کلیسا ازدواج کنید، فکر می کنم کلیسا را ​​نیز اجاره می کنید،

church you would hire the church so sometimes you have to hire maybe a

کلیسا را ​​استخدام می کنید، بنابراین گاهی اوقات مجبور می شوید

building for a short period of time oh now here's an interesting word I like

برای مدت کوتاهی ساختمانی را استخدام کنید، اوه اکنون اینجاست یک کلمه جالب من

this one franchise franchise this is something that can be used as a noun and

این یک فرنچایز را دوست دارم این چیزی است که می تواند به عنوان اسم

a verb if you want to use the name of a famous company or maybe if you want to

و فعل استفاده شود اگر می خواهید از نام یک شرکت معروف استفاده کنید یا شاید اگر می خواهید

use the name of a well-known brand a good example of course is McDonald's

از نام یک برند معروف استفاده کنید. البته مثال مک‌دونالد است،

so we always think of McDonald's when we think of fast-food

بنابراین ما همیشه به مک‌دونالدز فکر می‌کنیم به

however McDonald's restaurants are part of a franchise so franchise means that

هر حال رستوران‌های مک‌دونالد بخشی از یک فرنچایز هستند، بنابراین حق رای به این معنی است که

you open your own branch your own restaurant however you use the name of

شما شعبه خود را در رستوران خودتان باز می‌کنید، با این حال از نام

that company McDonald's and then you pay McDonald's for all of the food that they

آن شرکت مک‌دونالدز استفاده می‌کنید و سپس برای تمام غذایی که آن‌ها

then deliver and then you pay them and then you make a profit from the food

تحویل می‌دهند و سپس به مک‌دونالدز پرداخت می‌کنید. شما به آنها پول می دهید و سپس از غذایی

that you sell and quite often we will use the word franchise franchise so you

که می فروشید سود می کنید و اغلب ما از کلمه حق رای دادن استفاده می کنیم، بنابراین

might have an outlet and the person who is running the outlet the manager or the

ممکن است شما یک شعبه داشته باشید و شخصی که این فروشگاه را اداره می کند، مدیر یا

person who owns the franchise is actually paying to use the name you will

شخصی که صاحب امتیاز است در واقع باشد. با پرداخت هزینه برای استفاده از نام،

pay McDonald's for the food and also the name above the door franchisee

هزینه غذا و همچنین نام بالای فرنچایز درب را به مک دونالد می پردازید،

so when you see McDonald's in your high street quite often it is a franchisee

بنابراین وقتی مک دونالد را در خیابان اصلی خود می بینید اغلب یک حق امتیاز است

someone else is paying to use that name and also to sell that food something

که شخص دیگری برای استفاده از آن نام و همچنین برای فروش آن غذا پول می پردازد.

very profitable by the way a very profitable way of

به هر حال بسیار سودآور است یک روش بسیار سودآور برای

doing business if you sell your product through a franchise we are talking about

انجام تجارت اگر محصول خود را از طریق حق رای بفروشید ما در مورد

words connected to rent here is a phrase rent out if you rent out something it

کلمات مرتبط با اجاره صحبت می کنیم در اینجا یک عبارت rent out است اگر چیزی را اجاره کنید

means you are allowing a person to borrow something and then they will pay

یعنی به کسی اجازه می‌دهی چیزی را قرض کند و بعد پولش

you for it so you rent out something I might rent

را به تو می‌دهند، پس چیزی را اجاره می‌دهی

out my house I rent out my house so you will pay me some money and then I will

، من خانه‌ام را اجاره می‌دهم، خانه‌ام را اجاره می‌دهم تا مقداری پول به من بپردازی و سپس به تو

let you stay in my house so I rent out my house I rent out

اجازه می‌دهم در خانه من بمانی. بنابراین من خانه خود را اجاره می

my property the general term for that is rental rental so when we talk about

دهم من ملک خود را اجاره می دهم اصطلاح کلی برای آن اجاره اجاره است بنابراین وقتی در مورد

anything that we rent anything that we hire the general term the general word

هر چیزی صحبت می کنیم که هر چیزی را اجاره می کنیم که اجاره می کنیم اصطلاح کلی کلمه کلی

is rental rental so any business any type of business that involves hiring

اجاره اجاره است بنابراین هر کسب و کاری هر نوع تجارتی که شامل اجاره

out something maybe clothing cars machinery rental is the word that we use

کردن چیزی شاید لباس اجاره ماشین آلات ماشینی کلمه ای است که ما استفاده می

it is a general noun to mean anything involved with renting quite often when

کنیم یک اسم کلی است به معنای هر چیزی که با اجاره دادن اغلب اوقات مرتبط است وقتی

you rent something you will have to sign a rental agreement so quite often you

چیزی را اجاره می کنید مجبور خواهید بود یک قرارداد اجاره امضا کنید بنابراین اغلب

will have to sign a contract or something to say that you have to pay

اوقات مجبور به امضای قرارداد می شوید یا چیزی برای گفتن اینکه شما باید

for that thing whilst you use my product my house you have to pay and you must

برای آن چیز پول بپردازید در حالی که از محصول من خانه من استفاده می کنید باید بپردازید و باید

sign a rental agreement so this is something that is legally legally

یک قرارداد اجاره امضا کنید بنابراین این چیزی است که از نظر قانونی

binding something you must sign before you can rent a house or a car you will

الزام آور است چیزی که باید قبل از اجاره خانه امضا کنید. یا ماشینی که

often have to sign a rental agreement hmm hello to the live chat I will be

اغلب باید قرارداد اجاره امضا کنید سلام به چت زنده

going in a few moments we are doing some overtime today we are going longer than

من چند لحظه دیگر می روم ما امروز اضافه کاری انجام می دهیم بیش از

two hours I've now been with you for two hours and 15 minutes I've been here for

دو ساعت می گذریم من اکنون دو ساعت با شما هستم و 15 دقیقه است که من برای مدت طولانی اینجا هستم

a long time we have one more so we've been talking about buying we've been

، ما یک مورد دیگر داریم، بنابراین ما در مورد خرید صحبت کرده ایم،

talking about selling and also renting when you rent something

در مورد فروش صحبت کرده ایم و همچنین زمانی که چیزی را اجاره

you will always have to pay money normally every month so each month you

می کنید، همیشه باید به طور معمول هر ماه پول بپردازید. ماه

will rent the item maybe a car maybe you will rent a flat or an apartment

شما مورد را اجاره خواهید کرد شاید یک ماشین شاید یک آپارتمان یا آپارتمان اجاره

sometimes you might find that you can't pay the rent I can't pay the rent I have

کنید گاهی اوقات ممکن است متوجه شوید که نمی توانید اجاره را بپردازید من نمی توانم اجاره را بپردازم من

no money I can't pay the rent you will have rent arrears rent arrears

پول ندارم نمی توانم اجاره را بپردازم معوقه اجاره بها

unfortunately you can't pay the rent so now you have rent arrears the word areia

دارید متأسفانه نمی توانید اجاره بها را بپردازید، بنابراین اکنون شما معوقه اجاره دارید کلمه areia

means something that is owed you have to give something because you have agreed

به معنای چیزی است که بدهکار است باید چیزی بدهید زیرا موافقت کرده اید که

to do it you sign the agreement that says you will pay the rent every month

آن را انجام دهید، قرارداد را امضا می کنید که می گوید اجاره را پرداخت می کنید. هر ماه

unfortunately now you have rent arrears that means you are behind with your rent

متأسفانه در حال حاضر شما اجاره عقب افتاده است، به این معنی که شما با عقب افتاده است اجاره

you owe money you owe rent so you might also say that the rent is overdue the

شما بدهکار هستید، اجاره بها دارید، بنابراین ممکن است بگویید اجاره بها عقب افتاده است،

rent is overdue if something is overdue it means it is owed it must be given it

اجاره بهای عقب افتاده است اگر چیزی عقب افتاده است، به این معنی است که بدهکار است که باید داده

is now over do you have rent arrears sometimes if you can't pay the rent if

شود، اکنون تمام شده است آیا گاهی اوقات اگر نمی توانید اجاره بها عقب افتاده دارید؟ اگر

you don't have enough money to pay your rent you will end up with rent arrears

پول کافی برای پرداخت اجاره ندارید، اجاره را بپردازید،

careers to get into debt if you owe someone money you will be in arrears

اگر به کسی پول بدهکار هستید، شغل معوقه‌ای برای اجاره به دست خواهید آورد.

not very nice that's it that is it everyone we have come to the end of

پایان

another livestream I hope you've enjoyed it I hope you enjoy today's livestream a

یک پخش زنده دیگر امیدوارم از آن لذت برده باشید امیدوارم از پخش زنده امروز لذت ببرید

lot of information today don't forget you could watch this again and again and

از اطلاعات زیادی امروز فراموش نکنید می توانید این را بارها و بارها تماشا کنید و

again you can watch this once or a thousand times if you want and don't

اگر بخواهید می توانید این را یک یا هزار بار تماشا کنید

forget everything is free it doesn't cost you anything however if you want to

فراموش نکنید که همه چیز رایگان است، هیچ هزینه ای برای شما ندارد، اما اگر می

make a small donation you are more than welcome to do so it would be very nice

خواهید یک کمک مالی کوچک انجام دهید، بسیار خوش آمدید، بنابراین اگر می خواهید یک کمک مالی کوچک انجام دهید، بسیار خوب

if you would like to make a small donation please feel free i've lost my

است موس من را گم کرده

mouse where's my mouse gone that's interesting

کجا رفته موش کجا رفته جالب است

my mouse has disappeared oh there it is I lost my mouse then isn't it annoying

موس من ناپدید شده است اوه، من موس خود را از دست دادم، پس آیا آزاردهنده نیست

when you lose your mouse it really is so yes as I just said you can make a

وقتی ماوس خود را گم می کنید، واقعاً بله، همانطور که گفتم می توانید

donation if you want you don't have to but if you want to make a donation you

اگر می خواهید کمک مالی کنید، مجبور نیستید، اما اگر می خواهید کمک مالی کنید. اهدای کمک شما

are more than welcome to do so to help my work continue forever and ever when I

بسیار خوش آمدید به انجام این کار کمک کنید تا کار من برای همیشه و همیشه ادامه پیدا کند وقتی

lie back with you oh I am back with you on Friday Friday I

با شما دراز می کشم آه من جمعه با شما برگشتم

will be with you again from 2 p.m. UK time I will be back with you once more I

از ساعت 2 بعدازظهر دوباره با شما خواهم بود. زمان انگلستان من یک بار دیگر با شما برمی گردم

hope today's lesson has been helpful and useful I hope it has been useful of

امیدوارم درس امروز مفید و مفید بوده باشد، امیدوارم مفید بوده باشد

course I'm not going just yet because we have one more thing to do I think you

البته من هنوز نمی روم زیرا یک کار دیگر برای انجام دادن داریم، فکر می کنم می

know what it is yes before we go and also as a way of helping me warm up

دانید چیست بله قبل از رفتن و همچنین به عنوان راهی برای کمک به من برای گرم کردن،

because I'm freezing cold at the moment it is not a warm day it is actually a

زیرا من در حال حاضر سردم است که روز گرمی نیست، در واقع یک

very cold day today before we go we are going

روز بسیار سرد است امروز قبل از رفتن ما

to have a little dance would you like to this is the piece of music that people

می خواهیم کمی برقصیم. به این قطعه موسیقی است که مردم

have been going crazy over during the past few days we are going to have a

در چند روز گذشته دیوانه شده اند، ما قرار است

little dance and that is how we are ending today's live stream I will see you

کمی برقصیم و اینگونه است که پخش زنده امروز را به پایان می

on Friday 2 p.m. UK time but now it is time to stretch those limbs are you

بریم. جمعه ساعت 2 بعد از ظهر شما را می بینم. وقت انگلستان است اما اکنون زمان آن است که آن اندام ها را دراز کنیم آیا شما

ready yes I'm ready it's time to have some jazz in Paris...

آماده اید بله من آماده ام وقت آن است که در پاریس کمی جاز داشته باشم ...

that's it it is time to go it is time to say goodbye stretch those limbs stretch

وقت رفتن است زمان خداحافظی است.

those limbs this is mr. Duncan in the birthplace of

آقای است دانکن در زادگاه

English saying thanks for watching thank you very much for your company Sandrine

انگلیسی می گوید متشکرم برای تماشای شما خیلی ممنون از همراهی ساندرین

says you are the most interesting teacher I've ever known

می گوید تو جالب ترین معلمی هستی که تا به حال می شناسم

thank you very much I hope you enjoyed the dance I hope you've enjoyed the

متشکرم خیلی ممنون امیدوارم از رقص لذت برده باشی امیدوارم از درس لذت برده

lesson I hope you have enjoyed all of it in its entirety

باشی امیدوارم شما از تمام آن لذت برده اید

this is mr. Duncan in the birthplace of English saying thanks for watching see

این آقای است. دانکن در زادگاه انگلیسی می گوید متشکرم برای تماشای

you on Friday 2:00 p.m. UK time we will be back we are back we will be back I'm

شما را در جمعه ساعت 14:00 می بینم. زمان بریتانیا ما برمی گردیم ما برمی گردیم ما برمی گردیم من

pretty sure of it on Friday I hope you will be here because I will be here and

تقریباً از آن مطمئن هستم در روز جمعه امیدوارم شما اینجا باشید زیرا من اینجا خواهم بود

of course you know what's coming next yes you do until Friday 2:00 p.m. UK

و البته شما می دانید که بعد از آن چه خواهد شد بله تا جمعه ساعت 2 بعد از ظهر انجام دهید. زمان انگلستان

time this is mr. Duncan for the final time

این آقای است. دانکن برای آخرین بار

today saying thanks for watching and of course you know what's coming next yes you do...

امروز می گوید از تماشای شما تشکر می کنم و البته می دانید که در آینده چه چیزی در راه است بله شما انجام می دهید...

ta ta for now 8-)

تا تا در حال حاضر 8-)