ENGLISH ADDICT - LIVE stream - Sunday 18th April 2021 - Chat, Listen and Learn

oh

اوه

guess what yes we are back once again and also we are outside today there it is the

حدس بزنید چه بله، ما یک بار دیگر برگشتیم و همچنین امروز بیرون هستیم، این

view right now outside and yes i am standing in the garden as well we are here together

منظره در حال حاضر بیرون است و بله من در باغ ایستاده ام و همچنین ما دوباره اینجا با هم

again it is a lovely day here in england and i hope where you are everything is really

هستیم، یک روز دوست داشتنی است اینجا در انگلیس و امیدوارم کجا شما واقعاً همه چیز

nice as well welcome this is english addict coming coming to you live from the birthplace

خوب است و همچنین خوش آمدید این معتاد انگلیسی است که می آید به شما زندگی می کند از

of the english language which just happens to be oh my goodness

زادگاه انگلیسی زبان که اتفاقاً خدای من

england

انگلیس است

here we go again hi everybody this is mr duncan in england how are you today are you okay

اینجا دوباره می رویم سلام به همه این آقای دانکن در انگلیس است امروز چطور هستید خوبید

i hope so are you feeling happy today i hope you are feeling good on this sunday wherever

امیدوارم امروز خوشحال هستید امیدوارم در این یکشنبه احساس خوبی داشته باشید هر کجای دنیا

you happen to be watching at the moment in the world i hope you are having a good day

که در حال تماشای آن هستید امیدوارم روز خوبی داشته باشید

yes it is a beautiful day the birds are singing the neighbours are all asleep in their beds

بله روز زیبایی است که پرندگان در حال آواز خواندن هستند همسایه ها همگی در تخت خوابشان هستند

and there is the occasional helicopter flying over my head so here we go then for those

و گهگاه هلیکوپتری بالای سرم پرواز می کند، پس برای کسانی

who don't know who i am my name is duncan i talk about the english language you might

که نمی دانند من کیستم نام من دانکن است ، در مورد زبان انگلیسی صحبت می کنم، شاید

say that i am a little bit of an english addict to be honest with you so i do love english

بگویید من یک هستم. یک تبلیغ کوچک انگلیسی با شما صادق باشم، پس من عاشق انگلیسی هستم،

i've been teaching english talking about english for many many years how long mr duncan have

من چندین سال است که در حال آموزش انگلیسی صحبت کردن در مورد انگلیسی

you been teaching english on youtube for nearly 15 years can you believe it almost 15 years

هستم.

i've been on youtube doing this so i couldn't resist coming outside today because it's a

در یوتیوب این کار را انجام دادم، بنابراین من امروز نتوانستم از بیرون آمدن خود مقاومت کنم،

beautiful day it really does feel as if summer is on the way springtime has arrived you might

زیرا روز زیبایی است، واقعاً احساس می کنم که تابستان در راه است، بهار رسیده است، ممکن است

notice behind me over there there are some lovely daffodils many of the daffodils sadly

متوجه شوید که پشت سر من چند نرگس دوست داشتنی وجود دارد که متأسفانه بسیاری از نرگس ها

have now withered away wither if something withers it means it slowly fades or dies so

دارند. اکنون پژمرده شده اگر چیزی پژمرده شود، به این معنی است که به آرامی پژمرده می شود یا

normally after a flower has done its job allowing the the bees to come and take away the pollen

پس از اینکه یک گل کار خود را انجام داد، به آرامی از بین می رود یا می میرد و به زنبورها اجازه می دهد بیایند و گرده ها را از بین ببرند

and at the same time fertilizing the plants as well oh so they can go to seed the flower

و در عین حال گیاهان را نیز بارور می کنند تا بتوانند به آنجا بروند. دانه

will then wither wither so something slowly withers away sometimes i feel as if i might

گل پژمرده می شود، بنابراین چیزی به آرامی پژمرده می شود، گاهی اوقات احساس می کنم که ممکن

be withering away to be honest with you thank you for joining me today it's very nice of

است پژمرده شوم.

you to give up some of your valuable weekend here in the uk by the way lots of people out

به هر حال افراد زیادی

and about yesterday and also today because lots of things have reopened many shops many

دیروز و همینطور امروز در بریتانیا هستند، زیرا بسیاری از چیزها بسیاری از مغازه ها را بازگشایی کرده اند، بسیاری از

businesses are now open again so people are really feeling as if they want to get out

مشاغل اکنون دوباره باز شده اند، بنابراین مردم واقعاً احساس می کنند که می خواهند بیرون بروند

and about in fact we had one of our friends over the other night we sat outside we had

و در واقع ما یک مغازه داشتیم. از دوستانمان شب قبل که بیرون نشستیم،

a lovely time chatting and catching up in the garden and yes it was it was lovely we

اوقات خوشی را با هم چت کردیم و در باغ صحبت کردیم و بله خیلی خوب

had we had some delicious pizza as well very nice indeed hello to the live chat nice to

بود ما پیتزای خوشمزه خوردیم، واقعاً خیلی خوب بود سلام به چت زنده خوشحالم از

see you back again yes we have made it all the way to the end of yet another weekend

دیدن شما دوباره بله، ما تمام راه را به پایان یک آخر هفته دیگر رساندیم

that's right yes it's

، درست است، بله

sunday

یکشنبه است

i hope you are feeling good on this sunday yes the sun is out the birds are singing all

، امیدوارم در این یکشنبه احساس خوبی داشته باشید، بله، خورشید بیرون است، پرندگان در اطراف من آواز می خوانند، همه

around me everything is quiet almost too quiet to be honest

چیز آرام است، تقریباً بیش از حد آرام صادقانه بگویم،

i keep expecting at any moment all of my neighbours will come out and start making lots and lots

من همیشه انتظار دارم که هر لحظه همه همسایه های من بیرون بیایند و شروع به

of noise but at the moment it's very quiet yesterday and i suppose i should mention yesterday

سر و صدای زیاد کنند، اما در حال حاضر دیروز بسیار خلوت است و فکر می کنم باید بگویم که

it was the funeral of prince philip and lots of people were watching at home i think many

دیروز مراسم تشییع جنازه شاهزاده فیلیپ بود و افراد زیادی در آنجا بودند. تماشای a من فکر می کنم بسیاری از

people decided yesterday to stay at home or maybe go out somewhere and then come back

مردم دیروز تصمیم گرفتند که در خانه بمانند یا شاید جایی بیرون بروند و سپس برگردند

many people watching the funeral of the duke of edinburgh yesterday i watched some of it

بسیاری از مردم دیروز مراسم تشییع جنازه دوک ادینبورگ را تماشا کردند.

mr steve watched a couple of hours of the funeral but i also think yesterday a lot of

فکر کنید دیروز بسیاری از

people were not making any noise in the garden so i think everyone yesterday in this country

مردم در باغ سروصدا نمی کردند، بنابراین فکر می کنم دیروز همه در این

was distracted by the funeral taking place and the only way you could see it was on the

کشور حواسشان به مراسم تشییع جنازه بود و تنها راهی که می توانید آن را در

television a very unusual situation the funeral took place behind closed doors however the

تلویزیون ببینید یک موقعیت بسیار غیرعادی بود که تشییع جنازه پشت سر برگزار شد. درهای بسته اما

cameras were allowed to watch it did you see the funeral yesterday i know it's not a very

دوربین ها اجازه تماشای آن را داشتند آیا مراسم تشییع جنازه دیروز را دیدید، می دانم که این راه چندان

happy way of starting the live stream but it did happen here and it would appear that

خوشحال کننده ای برای شروع پخش زنده نیست، اما این اتفاق در اینجا افتاد و به نظر می رسد

a lot of people yesterday were paying their respects by not going into the garden with

که بسیاری از مردم دیروز در حال ادای احترام بودند. رفتن به باغ با

their noisy lawn mowers

ماشین های چمن زنی پر سر و صداشان که

talking of the lawn mr steve has been very busy in the garden he has been busy once again

از چمن صحبت می کنند آقای استیو در باغ بسیار مشغول بوده است او یک بار دیگر مشغول بوده است

i think i'm not sure i saw him this morning he was in the garden and i think he is preparing

فکر می کنم مطمئن نیستم که او را امروز صبح دیدم او در باغ بود و من فکر می کنم او دارد آماده

to put some grass across the back in fact somewhere down there if you can see behind

می شود تا مقداری علف در پشت سر بگذارد در واقع در جایی پایین، اگر می توانید پشت سر

me down there somewhere down there mr steve has been working this morning and i think

من را ببینید، جایی در آن پایین، جایی که آقای استیو امروز صبح کار می کند و فکر می کنم

he is preparing to put some grass seed because he made such a good job of it last year when

او دارد آماده می شود تا مقداری دانه علف بگذارد، زیرا او چنین کاری ساخته است. سال گذشته که

he did it at the back of the house so i think mr steve is going to be busy over the next

او این کار را در پشت خانه انجام داد خوب بود، بنابراین فکر می کنم آقای استیو در چند روز آینده مشغول

couple of days certainly in the evenings he will be outside in the garden oh hello to

خواهد بود، مطمئناً عصرها او بیرون در باغ خواهد بود، سلام

the live chat nice to see you here hmm i am now officially acknowledging your presence

به چت زنده خوب است. برای دیدن شما در اینجا هوم من اکنون رسما حضور شما را تأیید می

hello nice to see you here once more also congratulations to vitesse oh vitas guess

کنم سلام خوشحالم که یک بار دیگر شما را اینجا می بینم همچنین تبریک می گویم به vitesse oh vitas حدس بزنید

what

چه

can't be bad fancy pants you are first on today's live chat

چیزی نمی تواند بد باشد شلوار فانتزی شما اولین نفر در چت زنده امروز

you were first today very nice to see you here we also have olga hello olga nice to

هستید شما اولین بودید امروز خیلی خوشحال شدم شما در اینجا ما نیز olga hello olga خوشحالم که

see you as well belarusian nice to see you here as well valentin edit or eat it i have

شما را می بینم و همچنین خوشحالم که شما را در اینجا می بینم و همچنین ولنتاین را ویرایش کنید یا آن را بخورید من

a feeling that i keep mispronouncing your name for which i apologize so edit goulet

این احساس را دارم که مدام نام شما را اشتباه تلفظ می کنم و به همین دلیل عذرخواهی می کنم پس ویرایش goulet

hello to you as well we also have irene maria i'm saying hello to maria right now oh we

سلام به شما نیز ایرنه ماریا هم دارم من همین الان به ماریا سلام می کنم آه ما

also have mohsen hello mohsen hello palmyra alessandra nice to see you all today it's

هم محسن داریم سلام محسن سلام پالمیرا الساندرا خوشحالم که همه شما را می بینم امروز

a lovely day here it is slowly getting warmer i've noticed over the past couple of days

یک روز دوست داشتنی است اینجا کم کم گرم تر می شود من متوجه شدم در چند

the weather has slowly got warmer so it's quite nice today i think the temperature today

روز گذشته هوا کم کم گرم تر شده است. امروز خیلی خوب است، فکر می کنم دمای

is around 15 15 celsius we have lots of sunshine as well and i am outside underneath my gazebo

امروز حدود 15 15 درجه سانتیگراد است، ما هم آفتاب زیادی داریم و من بیرون زیر آلاچیقم هستم

a few people have asked what does it look like can you please show us your gazebo well

، چند نفر پرسیده اند که چه شکلی است، می توانید لطفاً آلاچیق خود را به ما نشان دهید،

i'm going to show you what i'm actually standing underneath right now so here it is so this

من می روم برای اینکه به شما نشان دهم که در حال حاضر زیر آن چه چیزی ایستاده ام، بنابراین اینجاست، بنابراین

is a photograph of where i am standing right now and there it is so you can see the gazebo

این عکسی از جایی است که در حال حاضر ایستاده ام و آن جاست تا بتوانید آلاچیق

you can see all of the different types of equipment that i have to use this is a very

را ببینید و بتوانید انواع مختلف تجهیزات را ببینید استفاده از این یک

complicated thing by the way it isn't simple it takes a lot of work and effort to put a

چیز بسیار پیچیده است، به این دلیل که ساده نیست، کار و تلاش زیادی لازم است تا یک

live stream together especially when you are doing it outside so there it is the equipment

استریم زنده را کنار هم قرار دهید، به خصوص زمانی که شما آن را در خارج از خانه انجام می دهید، بنابراین تجهیزاتی وجود دارد

that i'm using right now as i stand here in the garden

که من از آنها درست استفاده می کنم. اکنون که اینجا در باغ ایستاده ام ،

nice to see you all here today it is lovely thank you for giving up your time for me hello

دیدن آن لذت بخش است همه شما اینجا هستید امروز خیلی خوب است ممنون که وقت خود را برای من گذاشتید

also can i say hello to b trees indeed ram knit tram is here watching from the czech

سلام همچنین می توانم به درختان ب سلام کنم واقعاً تراموای بافتنی قوچ اینجا از جمهوری چک تماشا می کند

republic

hello also oh can i say hello to shireen da fat hello shireen nice to see you here as

سلام همچنین آه می توانم به شایرین دا چربی سلام کنم سلام شارین خوب است برای اولین بار است که شما را اینجا می بینم،

well is it your first time please let me know by the way something i should mention there

لطفاً به من اطلاع دهید، نکته ای که باید ذکر

is now an extra live stream in the week on wednesday from 2 p.m uk time every wednesday

کنم، اکنون یک پخش زنده اضافی در هفته در روز چهارشنبه از ساعت 2 بعد از ظهر به وقت انگلستان هر چهارشنبه

and sunday i am here live on youtube so just in case you don't know because some people

و یکشنبه وجود دارد، من اینجا هستم به صورت زنده در یوتیوب. فقط در صورتی که ندانید چون برخی از مردم

haven't heard the news for some people it might be good news for others it might be

این خبر را برای برخی افراد نشنیده اند ممکن است برای دیگران خبر خوبی باشد ممکن است

bad news i don't know but yes i am with you now twice a week once again live on wednesday

خبر بدی باشد نمی دانم اما بله من اکنون هفته ای دو بار با شما هستم یک بار دیگر به صورت زنده در روز چهارشنبه

and also on sunday as well you can catch me right here on youtube hello to margaret margaret

و همچنین یکشنبه می توانید من را از اینجا در یوتیوب بگیرید سلام به مارگارت مارگارت

lopez nice to see you here as well intelligent hello to you lilia let us all give our favourite

لوپز خوشحالم که شما را اینجا می بینم و همچنین هوشمندانه سلام به شما لیلیا اجازه دهید همه ما به معلم انگلیسی مورد علاقه مان

english teacher a well-deserved thumbs up very nice if you like this give me a thumbs

یک تشکر شایسته بدهیم اگر شما این را دوست دارید به من تبریک بگویید

up very nice thank you very much yes mr steve will be here soon he will be back with us

خیلی خوب است بله، آقای استیو به زودی اینجا خواهد آمد، او با ما باز خواهد گشت

don't worry i know on wednesday we don't have him because he's busy working however today

، نگران نباشید، می دانم که در روز چهارشنبه ما او را نداریم زیرا او مشغول کار است، اما امروز

steve will be here right here under my gazebo spending a little bit of time together by

استیو اینجا خواهد بود، زیر آلاچیق من و کمی وقت می گذراند.

the way today we are looking at words and ways of expressing something that you might

اتفاقاً امروز ما در حال بررسی کلمات و راه‌های بیان چیزی هستیم که ممکن

have heard from time to time something that a person might say something that a person

است گهگاه شنیده باشید که یک شخص ممکن است چیزی بگوید که یک شخص

might talk about something that is a necessary evil if something is a necessary evil what

ممکن است در مورد چیزی صحبت کند که شر ضروری است اگر چیزی شر ضروری است.

does it mean and you might hear this phrase used from time to time when people are debating

آیا این به این معنی است و ممکن است گاهی اوقات این عبارت را بشنوید که مردم در مورد

the use of something

استفاده از چیزی بحث می کنند که

i knew someone would start their lawnmower i knew someone was going to do it and there

من می دانستم کسی ماشین چمن زنی خود را شروع می کند من می دانستم که کسی قرار است این کار را انجام دهد و در آنجا

it is

yeah great so a necessary evil is something that you have it is a thing that you have

بله عالی است، بنابراین یک شر ضروری چیزی است که شما دارید این چیزی است که شما دارید

but really the thing itself is quite harmful maybe it causes damage so we will be looking

اما واقعاً خود آن چیز کاملاً مضر است و ممکن است باعث آسیب شود بنابراین ما

at that a little bit later on also an event that occurred last night someone who lives

کمی بعد به آن خواهیم پرداخت و همچنین رویدادی را که دیشب رخ داده است شخصی که در

not very far away from here had some very unusual things stolen from their garden and

فاصله ای نه چندان دور از اینجا زندگی می کند. چیزهای بسیار غیرمعمولی از باغشان دزدیده شده است و

here they are

اینجا

the people who live not very far away from here they are a family that live around this

افرادی هستند که نه چندان دور از اینجا زندگی می کنند، آنها خانواده ای هستند که در اطراف این منطقه زندگی می کنند

area and last night someone came and stole their lovely table and also their chairs as

و دیشب یک نفر آمد و میز دوست داشتنی و همچنین صندلی های آنها را دزدید

well now i know what you are going to say mr duncan did they leave them outside well

. می‌دانید چه می‌خواهید بگویید آقای دانکن، آیا آنها را بیرون گذاشتند،

yes i suppose they did so the table and also the chairs last night were stolen so someone

بله، فکر می‌کنم این کار را کردند، میز و همچنین صندلی‌های دیشب به سرقت رفتند، بنابراین

managed to get into someone's garden without making any noise and they were able to steal

شخصی توانست بدون هیچ سروصدایی وارد باغ کسی شود و آنها توانستند اینها را بدزدند.

these items so just in case can you please check now outside your house in the street

اقلام را پس در صورت امکان می توانید اکنون در خارج از خانه خود در خیابان بررسی کنید

somewhere

have you seen this table and these chairs if you have please let us know maybe they

، اگر این میز و این صندلی ها را دیده اید، لطفاً به ما اطلاع دهید که شاید

are being sold somewhere on ebay maybe which leads me to a very interesting question what

در جایی در ebay فروخته می شوند، شاید که من را به یک سوال بسیار جالب سوق دهد.

is the most unusual thing you've had stolen have you ever had anything stolen from you

غیرمعمول ترین چیزی است که دزدیده اید، آیا تا به حال چیزی از شما دزدیده اند،

something that was yours and then suddenly it disappeared it vanished it was stolen

چیزی که مال شما بوده است و سپس ناگهان ناپدید شده است، ناپدید شده است، دزدیده شده است

i have i've had things stolen from me in the past i suppose the most unusual thing i've

، من چیزهایی را از من دزدیده ام گمان می‌کنم غیرمعمول‌ترین چیزی که

had stolen was my dog although these days it has become more common for people to have

من دزدیده‌ام سگم بود، اگرچه این روزها

their dogs stolen here in the uk people have gone crazy about dogs they love owning dogs

دزدیدن سگ‌هایشان در اینجا در بریتانیا رایج‌تر

one of the things that is happening now though is people are now stealing other people's

شده است. در حال حاضر اتفاق می افتد، اما مردم اکنون سگ های دیگران را می دزدند،

dogs so that's what happened to me when i was living in china someone actually stole

بنابراین این همان چیزی است که برای من اتفاق افتاد زمانی که من در چین زندگی می کردم، کسی واقعا

my little doggie

سگ کوچک من را دزدید،

so that is a very unusual thing to have stolen so what about you have you ever had anything

بنابراین این یک چیز بسیار غیرعادی است که دزدیده باشم، پس شما تا به حال چیزی

stolen that was strange or unusual something that you wouldn't imagine anyone stealing

دزدیده اید. چیزی عجیب یا غیرعادی بود که تصور نمی‌کردید کسی دزدی کند،

please let me know on the live chat talking of which yes the live chat is now running

لطفاً در گفتگوی زنده به من اطلاع دهید که بله، چت زنده اکنون در حال اجرا است

and yes

و بله

valentin oh hello valentin valentin says you might find those stolen items the items that

ولنتاین آه سلام ولنتاین والنتین می‌گوید ممکن است آن اقلام دزدیده شده را پیدا کنید.

were stolen from someone's garden a table and some chairs you might find them being

از باغ یک نفر یک میز و چند صندلی ممکن است برای شما جالب باشد که آنها را

sold on the black market interesting that is a very interesting phrase you often use

در بازار سیاه فروخته اند که یک عبارت بسیار جالب است که اغلب

the phrase black market when we are talking about something that is being sold but they

از عبارت بازار سیاه استفاده می کنید زمانی که ما در مورد چیزی صحبت می کنیم. که فروخته می شود اما آنها

don't want to draw too much attention to themselves so the black market is where something is

نمی خواهند توجه زیادی را به خود جلب کنند، بنابراین بازار سیاه جایی است که چیزی

being sold normally illegally so maybe it is something that you shouldn't sell like

به طور معمول غیرقانونی فروخته می شود، بنابراین ممکن است چیزی باشد که شما نباید آن را بفروشید مانند

drugs perhaps or something that has been copied something that is counterfeit it isn't genuine

مواد مخدر یا چیزی که از چیزی کپی شده است. که تقلبی است، اصل نیست

or of course something that has been stolen as well yes thank you very much that's a great

یا البته چیزی که دزدیده شده است، بله بسیار سپاسگزارم، این یک تعبیر عالی

expression by the way we talk about things that are for sale on the black market although

است از طریق صحبت ما در مورد چیزهایی که در بازار سیاه فروخته می شوند، اگرچه

i don't know about you but i'm always very suspicious of ebay i don't know why i have

من در مورد شما نمی دانم. اما من همیشه به ebay مشکوک هستم، نمی دانم چرا

never no i've never bought anything from ebay ever and there is a reason for that and the

هرگز نه، من هرگز از ebay چیزی نخریده ام و دلیلی برای آن وجود دارد و

reason is i don't really trust it i always think maybe the things that are for sale on

دلیل آن این است که من واقعاً به آن اعتماد ندارم، همیشه فکر می کنم شاید چیزهایی که در ebay برای فروش هستند

ebay might be stolen or maybe they are faulty and they don't work so i always worry about

ممکن است به سرقت رفته یا ممکن است معیوب باشند و کار نمی کنند، بنابراین من همیشه نگران

buying things on

خرید چیزهایی در

ebay i don't know why but i i've i've never bought anything on ebay ever i sometimes go

ebay هستم، نمی دانم چرا اما من هرگز چیزی از ebay نخریده ام من گاهی اوقات

on there and have a look look at all of the things that are for sale but i never buy anything

به آنجا می روم و به همه چیزهایی که وجود دارد نگاه می کنم برای فروش اما من هرگز چیزی

thank you palmyra for your lovely message isn't that lovely thank you very much that

نمیخرم از شما متشکرم پالمیرا برای پیام دوست داشتنی شما آنقدرها دوست داشتنی نیست. خیلی ممنون

is very kind of you congratulations mr duncan for the opening of your bars and restaurants

که بسیار لطف دارید آقای دانکن به خاطر باز شدن بارها و رستوران ها

and shops yes many businesses are now slowly going back to normal however of course there

و مغازه های شما تبریک می گویم بله بسیاری از مشاغل اکنون کم کم به عقب باز می گردند. به حالت عادی، البته، البته

have been many businesses that have sadly had to close permanently because of the lockdown

بسیاری از مشاغل بوده اند که متأسفانه مجبور شده اند برای همیشه به دلیل تعطیلی تعطیل شوند،

unfortunately hello to shirley shirley germany succeso total i love your name by the way

متأسفانه سلام به شرلی شرلی آلمان موفق شدم، در کل من عاشق نام شما

hello my number one i hello my number one you are the best i love you and that is shirley

هستم سلام شماره یک من، سلام شماره یک من، شما بهترین هستید. دوستت دارم و آن شرلی است

from egglebac in germany hello to germany nice to see you here as well lovely nitram

از egglebac در آلمان سلام به آلمان خوشحالم که شما را در اینجا می بینم همچنین نیترام دوست داشتنی

that is a very good question nitram is it still politically correct to say black market

که سوال بسیار خوبی است نیترام آیا هنوز از نظر سیاسی درست است که بگوییم بازار سیاه

as far as i'm concerned yes you can still use black market so i know that there are

تا آنجا که من نگران هستم بله هنوز می توانید استفاده کنید بازار سیاه، بنابراین من می دانم که

many words that use the word black or phrases that use the word black that are seen as not

کلمات زیادی وجود دارد که از کلمه سیاه استفاده می کنند یا عباراتی هستند که از کلمه سیاه استفاده می کنند که از نظر

politically correct but as far as i'm concerned as far as i can tell i think you can still

سیاسی صحیح نیستند، اما تا آنجا که من می توانم بگویم فکر می کنم شما یک

say black market something that is being sold illegally or maybe something that has been

بازار سیاه چیزی که به طور غیرقانونی فروخته می شود یا شاید چیزی

stolen and is being sold in a place where stolen items can be bought

که دزدیده شده و در مکانی فروخته می شود که می توان اقلام دزدی را

intelligent says the saddest thing i've ever had stolen is when i was five i had a toy

هوشمندانه خریداری کرد، می گوید: غم انگیزترین چیزی که تا به حال دزدیده ام این است که پنج ساله بودم.

cement mixer so a little toy that looks like a cement mixer which by the way is a very

میکسر سیمان اسباب بازی خیلی کوچولو که شبیه همزن سیمان است که اتفاقاً یک

unusual toy i've never seen one of those it was stolen from me in the playground well

اسباب بازی بسیار غیرعادی است من هرگز یکی از آنها را ندیده ام که در زمین بازی از من دزدیده شده است

that's not very nice is it i hope you told the teacher about it i hope you told the teacher

که خیلی خوب نیست، امیدوارم به آن بگویید معلم در مورد آن امیدوارم که شما به معلم گفته باشید

and that person got into trouble i hope so there is nothing worse than the feeling of

و آن شخص دچار مشکل شده باشد، امیدوارم هیچ چیز بدتر از این نباشد

having something stolen from you i think it's the worst feeling in the world the feeling

که چیزی از شما دزدیده شده باشد، من فکر می کنم این بدترین احساس در جهان

of having something stolen especially when the person comes into your house maybe a person

است. به خانه شما می آید شاید شخصی

breaks into your house at night and steals things not very nice at all it can be very

شبانه وارد خانه شما شود و چیزهایی را بدزدد که اصلاً خیلی خوب نیستند.

upsetting

hello to steven adu hello steven i have watched a lot of your videos but this is the first

time to watch you live thanks for your fascinating teaching thank you very much stephen i do

تشکر برای آموزش جذاب شما بسیار متشکرم استفان من این کار

it's your first time here on the live chat so i will give you a round of applause

را انجام می دهم. اولین بار است که در چت زنده اینجا هستید، بنابراین من شما را تشویق می کنم

very nice don't forget at three o'clock uk time we will have those super duper flags

بسیار خوب است، فراموش نکنید در ساعت سه به وقت انگلستان، ما آن پرچم های فوق العاده عجیب و غریب را خواهیم داشت

of the world and in a few moments also mr steve will be here as well but now we are

از دنیا و چند لحظه دیگر نیز آقای استیو اینجا خواهد بود، اما

going to take a short break whilst mr steve makes himself comfortable he will be right

اکنون می‌خواهیم یک استراحت کوتاه داشته باشیم در حالی که آقای استیو خودش را راحت می‌کند، او

here next to me in around about seven minutes from now we are going to take a look at one

تا حدود هفت دقیقه دیگر اینجا در کنار من خواهد بود. برای نگاهی به یکی

of my full english lessons this is taken from full english number 36 and then after this

از درس‌های انگلیسی کامل من، این از شماره کامل انگلیسی شماره 36 گرفته شده است و بعد از آن

yes he is back by popular demand our very own april fool mr steve is on his way ahoy

بله، او با تقاضای مردمی بازگشته است.

hoy what a strange thing to say at the start of a new lesson well it might seem strange

شروع یک درس جدید ممکن است در حال حاضر عجیب به نظر برسد،

now but did you know that after alexander graham bell invented the telephone he thought

اما آیا می دانستید که پس از اختراع تلفن توسط الکساندر گراهام بل، او فکر

that saying hello when answering a call would be confusing for the person at the other end

می کرد که سلام کردن در هنگام پاسخ دادن به تماس برای شخصی که در انتهای خط قرار دارد گیج کننده است

of the line so he suggested that people say ahoy instead that's a fact and you can put

، بنابراین او پیشنهاد کرد که مردم می گویند ahoy به جای آن است حقیقت و شما می توانید

that in your hat hi everyone and welcome to another full english lesson yes we are all

آن را در کلاه خود قرار دهید سلام به همه و به یک درس کامل دیگر انگلیسی خوش آمدید بله، ما

here together again to share our love of the english language so without any more

دوباره اینجا هستیم تا عشق خود را به زبان انگلیسی به اشتراک بگذاریم، بنابراین بدون هیچ مشکلی دیگر

hanging on the line let's get on with today's full english lesson which will start around

بیایید به درس کامل انگلیسی امروز بپردازیم. تقریباً از الان شروع می شود

about

now a man goes to the doctor he says doctor doctor

یک مرد به دکتر می رود و می گوید دکتر دکتر

i feel like a pair of curtains and the doctor replies oh pull yourself

من احساس می کنم یک جفت پرده هستم و دکتر پاسخ می دهد آه خودت را جمع کن

together there is nothing i enjoy more than having

هیچ چیز بیشتر از خندیدن لذت نمی برم

a good laugh if i find something funny then it is hard for me to hide my amusement something

اگر چیز خنده دار پیدا کنم پس سخت است برای اینکه من سرگرمی ام را پنهان کنم چیزی

funny amuses me the funny thing is amusing they say that laughter is the best medicine

خنده دار مرا سرگرم می کند چیز خنده دار سرگرم کننده است آنها می گویند خنده بهترین دارو در

when you are feeling sad and this might very well be true however saying something you

مواقعی است که شما غمگین هستید و این ممکن است بسیار درست باشد اما گفتن چیزی که به

find funny can sometimes get you into trouble sometimes making a joke about something can

نظر شما خنده دار است می تواند گاهی اوقات شما را به دردسر بیندازد. شوخی در مورد چیزی می

get you into hot water there are many words relating to jokes and humour such as comedy

تواند شما را به آب داغ بکشاند، کلمات زیادی در رابطه با جوک و طنز مانند کمدی وجود دارد

which defines anything done for the amusement of others a comedy act will perform something

که هر کاری را برای سرگرمی دیگران انجام می دهد تعریف می کند، یک بازی کمدی چیزی را اجرا می کند.

funny then there is clowning or clowning around which describes the act of not being serious

پس یک دلقک یا دلقک وجود دارد که در اطراف آن عمل جدی نبودن را توصیف می کند،

you are playing for laughs you are clowning around a carnival performer who acts in a

شما برای خنده بازی می کنید.

ludicrous way for the amusement of an audience is a clown we might describe a person who

always acts the fool and never takes anything seriously as a clown he always disrupts my

احمقانه رفتار می کند و هرگز چیزی را به عنوان یک دلقک جدی نمی گیرد. او همیشه

lessons by acting the clown in class we wasted a whole day clowning around with party balloons

با بازی کردن با نقش دلقک در کلاس درس های من را به هم می زند. ما یک روز کامل را با دلقک های مهمانی تلف کردیم.

another word relating to humour is comedian which is a person who tells amusing stories

and jokes for a living then there is a comedienne which is the term used to describe a female

پس از آن یک کمدین وجود دارد که اصطلاحی است که برای توصیف یک کمدین زن استفاده می شود،

comedian although these days the word comedian is often used for both male and female comedy

اگرچه این روزها کلمه کمدین اغلب برای بازیگران مرد و زن کمدی استفاده

performers a joke is a story with a humorous ending the funny part of a joke is called

می شود.

the punch line or tagline it is the climax of a joke or story another word that can be

خط پانچ یا شعار او اوج یک جوک یا داستان است کلمه دیگری است که

used to mean joke is gag you tell a gag you stand up and tell gags a person who stands

می تواند به معنای شوخی

on a stage to tell jokes is called a stand-up comedian they perform stand-up comedy their

به کار رود. به جوک بگویید یک استندآپ کمدین نامیده می شود آنها استندآپ کمدی اجرا می کنند

act is called a routine which is a carefully rehearsed comedy performance i saw one of

عمل آنها به نام روتین است که یک اجرای کمدی با دقت تمرین شده است من یکی

the funniest comedy routines ever last night i'm off to the comedy club tonight to see

از خنده دارترین برنامه های کمدی را دیشب دیدم امشب به کلوپ کمدی رفتم تا ببینم

some new routines if a group of people are performing a short funny play with a humorous

برخی از روال های جدید اگر گروهی از مردم در حال اجرای یک نمایش خنده دار کوتاه با داستانی طنز هستند

story then this is called a sketch if someone is making a joke about a famous person or

، اگر کسی در مورد یک فرد مشهور یا

a well-known organization such as the government then this is called satire lampooning spoofing

سازمان معروفی مانند دولت شوخی کند، به این طرح می گویند، به این می گویند طنز لمپن جعل کردن

or sending up a well-known celebrity or politician might be on the receiving end of a satirical

یا فرستادن یک شخصیت مشهور یا سیاستمدار ممکن است در معرض یک طرح طنز قرار

sketch the comedy performers are poking fun at the well-known person to perform a humorous

گیرد، بازیگران کمدی در حال مسخره کردن شخص شناخته شده برای اجرای یک

version of something serious can be described as a spoof the movie this is spinal tap is

نسخه طنز از چیزی جدی هستند که می توان آن را به عنوان یک جعل فیلم توصیف کرد. آیا تپ ستون فقرات

a spoof of the rock music industry then there is tongue in cheek humour which makes fun

یک کلاهبرداری از صنعت موسیقی راک است، پس طنز زبانی وجود دارد که

of something in an ironic or insincere way the thing being watched seems to have a serious

چیزی را به شیوه ای کنایه آمیز یا غیر صادقانه به تمسخر می گیرد، به نظر می رسد چیزی که تماشا می شود

tone but it is not to be taken seriously it is all done tongue in cheek it would be fair

لحن جدی دارد، اما اینطور نیست. جدی گرفته شود همه این کارها با زبان انجام می شود، منصفانه

to say that a joke which is funny to one person might not be funny to another it might even

است که بگوییم شوخی که برای یک نفر خنده دار است ممکن است برای دیگری خنده دار نباشد، حتی ممکن است

be considered by some to be offensive each one of us has a slightly different feeling

از نظر برخی توهین آمیز تلقی شود که هر یک از ما احساس کمی متفاوت داریم.

when we hear the same joke being performed it all depends on what is being said and who

وقتی می شنویم که یک جوک اجرا می شود، همه چیز بستگی به این دارد که چه چیزی گفته می شود و چه

is saying it i can't believe you find doug stanhope funny he is so rude i don't understand

کسی آن را می

why you dislike doug stanhope so much he is hilarious this is what we call our sense of

گوید. این همان چیزی است که ما به آن حس

humour some people will laugh at anything whilst others will hardly ever laugh at all

شوخ طبعی می گوییم برخی از مردم به هر چیزی می خندند در حالی که برخی دیگر به سختی می خندند.

it is yet another fascinating piece of the human emotion puzzle that makes us all the

individuals we are do you have a good sense of humour what makes you laugh do you know

چه چیزی شما را می خنداند آیا می دانید

any good jokes

جوک های خوب

one of the most frustrating parts of living in this modern age must be the amount of information

یکی از ناامید کننده ترین بخش های زندگی در این عصر مدرن باید مقدار اطلاعاتی باشد

we are expected to read and absorb to make matters worse sometimes this information is

که از ما انتظار می رود بخوانیم و جذب کنیم تا اوضاع بدتر شود گاهی اوقات این

written in such a confusing way that it becomes an intelligible the words used are incomprehensible

اطلاعات با چنین گیج کننده ای نوشته می شود از آنجایی که قابل فهم می شود کلمات استفاده شده نامفهوم

and perplexing it is hard to grasp what is being explained to you we call this type of

و گیج کننده است، درک آنچه برای شما توضیح داده می شود دشوار است، ما به این نوع اصطلاحات اطلاعاتی می گوییم

information jargon the word jargon means a specific type of terminology that relates

واژگان اصطلاحات به معنای نوع خاصی از اصطلاحات است که

to a certain subject some of the words used in one area of a particular subject can be

به موضوع خاصی مربوط می شود برخی از کلمات. استفاده شده در یک زمینه از یک موضوع خاص را می توان

described as jargon i don't understand this letter i received from my lawyer it's full

به عنوان اصطلاحات تخصصی توصیف کرد. من متوجه نمی شوم این نامه را که از وکیلم دریافت کردم پر

of legal jargon

از اصطلاحات تخصصی است.

don't try to blind me with your science jargon just give it to me straight to follow a list

فهرستی

of instructions that have been given to you might force you to learn some of the jargon

از دستورالعمل هایی که به شما داده شده است ممکن است شما را مجبور به یادگیری برخی از اصطلاحات

to master how to operate this device i will need to learn some computer jargon the jargon

برای تسلط بر نحوه کار با این دستگاه کند.

being read isn't fully understood it is too esoteric it relates to a specialist field

رشته تخصصی

the thing being read is an intelligible it is all gobbledygook it makes no sense as far

چیزی که خوانده می شود قابل درک است، همه چیز گول است، تا آنجا

as you can tell it's just a load of mumbo jumbo a letter from your lawyer or doctor

که می توانید بگویید این فقط یک بار غم انگیز است، نامه ای از وکیل یا دکتر شما

might contain lots of jargon an advanced textbook on a particular subject might contain lots

ممکن است حاوی بسیاری از اصطلاحات تخصصی و پیشرفته باشد. کتاب درسی در مورد یک موضوع خاص ممکن است حاوی بسیاری

of confusing jargon the operating instructions of a piece of technology will almost certainly

از اصطلاحات گیج کننده باشد. دستورالعمل های عملیاتی یک قطعه فناوری تقریباً مطمئناً

contain lots of lovely technical jargon we will often ask for the information to be simplified

حاوی بسیاری از اصطلاحات فنی دوست داشتنی است که اغلب از آنها درخواست می کنیم که اطلاعات ساده شده

and explained in plain english that we can easily understand just give it to me straight

و به زبان انگلیسی ساده توضیح داده شود که ما به راحتی می توانیم آن را درک کنیم. به نظر من

without all the jargon some might say that the one good thing about jargon is that it

بدون تمام اصطلاحات خاص ممکن است برخی بگویند که یکی از چیزهای خوب در مورد اصطلاحات این است که

forces us to learn new things and absorb new information this might be true however in

ما را مجبور می کند چیزهای جدید یاد بگیریم و اطلاعات جدید را جذب کنیم، این ممکن است درست باشد، اما در

this fast-paced age of new information appearing almost on a daily basis it might be time to

این عصر پرسرعت اطلاعات جدید تقریباً در هر روز ظاهر می شود. ممکن است زمان آن رسیده باشد

lessen the technical terms cut down on the gobbledygook lay off the confusing terminology

که اصطلاحات فنی را کاهش دهیم و اصطلاحات گیج کننده را کنار

and ease off the use of jargon please

بگذاریم و استفاده از اصطلاحات تخصصی

and there it was one of my full english lessons and there are lots of full english lessons

را راحت کنیم، لطفاً یکی از درس های کامل انگلیسی من بود و در واقع تعداد زیادی درس انگلیسی کامل

in fact there are lots of lessons of all shapes and sizes on my youtube channel hello everyone

وجود دارد. تعداد زیادی درس در هر شکل و اندازه در کانال یوتیوب من سلام به همه

welcome to english addict

خوش آمدید به انگلیسی معتاد

hello hello hello mr duncan hello everyone hello mr steve why are you pointing at me

سلام سلام سلام آقای دانکن سلام به همه سلام آقای استیو چرا یک تو به من اشاره میکنی

it's rude to point didn't you know it was rude to point mr duncan okay well i'm just

بی ادبی است که اشاره کنی آیا نمیدانستی که اشاره کردن به آقای دانکن بی ادبانه است، خوب

i'm just showing you there he is mr steve do you like my rake what is that my rake i've

من فقط دارم به شما نشان میدهم که او آنجاست آقای استیو آیا چنگک من را دوست دارید؟

been raking over the ground okay uh as opposed to raking over my shortcomings ah i used a

little is that an idiom mr duncan i use an idiom there to rake over something well to

من از یک اصطلاح استفاده کردم آقای دانکن من از یک اصطلاح در آنجا استفاده می کنم تا چیزی را به خوبی

rake over means to try to obscure something you try to hide something you rake over but

بچرخانم به معنای تلاش برای پنهان کردن چیزی است که سعی می کنید چیزی را پنهان کنید. اگر

this is a very useful thing if you are if you want to make your ground level so that's

می خواهید سطح زمین خود را هم سطح

what steve's doing at the moment and i think you are preparing to plant some more grass

کنید و من فکر می کنم شما در حال آماده شدن برای کاشت مقداری علف چمن دیگر هستید، این یک چیز بسیار مفید است، اگر

grass seed grass i would say grass seed okay you would say grass seed we can pronounce

می خواهید سطح زمین خود را بالا ببرید. می گوییم دانه علف ما می توانیم

it either way but obviously the correct way is grass okay okay but i've forgotten what

آن را به هر صورت تلفظ کنیم، اما بدیهی است که راه درست چمن است، خوب است، اما من فراموش کرده ام که چه می

i was saying now you said i was preparing to

گویم، حالا شما گفتید من در حال آماده شدن برای

get a lawn ready wasn't i i was planting seed that's what i was going to say i was going

آماده کردن یک چمن بودم، نه من داشتم دانه می کاشتم این چیزی بود که من بودم می‌خواهم بگویم

to say that last year you did a brilliant job of laying some new lawn steve put some

می‌خواهم بگویم که سال گذشته شما کار فوق‌العاده‌ای انجام دادید من چمن جدید استیو مقداری

grass seed at the back of the house so now you are going to do the same thing with a

بذر علف در پشت خانه گذاشت، بنابراین اکنون می خواهید همین کار را با

small part of the garden you are going to add some some grass to the front you know

قسمت کوچکی از باغ انجام دهید، می خواهید مقداری علف به جلو اضافه کنید، می دانید

a lot of effort i can tell you mr duncan i know as usual doing it all on my own yes yes

تلاش زیادی می کنم. به شما می گویم آقای دانکن من می دانم که طبق معمول همه کارها را به تنهایی انجام می دهم بله بله

as you keep telling me if you rake over something in your life it means you're trying to cover

همانطور که شما مدام به من می گویید که اگر در زندگی خود چیزی را تحت فشار قرار دهید به این معنی است که سعی می کنید

it up yes uh maybe rake over your shortcomings in a job interview okay or something like

آن را بپوشانید بله شاید در مصاحبه شغلی کمبودهای خود را برطرف کنید. بسیار خوب یا چیزی شبیه

that i'll put this down shall i because it could damage some of mr duncan's very fragile

به آن، من این را کنار می گذارم،

and valuable equipment it might actually damage some of mr duncan and might damage some of

زیرا ممکن است به برخی از تجهیزات بسیار شکننده و ارزشمند آقای دانکن آسیب برساند، ممکن است در واقع به برخی از آقای دانکن آسیب برساند و ممکن است به برخی از

your equipment as well i'll get rid of it okay i only bought that this week because

تجهیزات شما نیز آسیب برساند، من از شر آن خلاص خواهم شد. باشه من فقط همین هفته خریدمش چون

i hadn't got a rake can you believe it i've got lots of other garden tools but i didn't

چنگک گیر نداشتم باورتون میشه من خیلی ابزار باغبانی دیگه هم دارم اما

have a rake steve has everything else except for a rake but now he has one wonderful very

چنگک نداشتم استیو همه چیز دیگه ای داره به جز چنگک اما حالا یک چنگک دار داره خیلی

nice the live chat is very busy by the way today yes uh oh yes it is you are correct

خوب است که چت زنده امروز بسیار شلوغ است بله اوه اوه بله درست است

uh takia valor says those things are pretty useless and tiring well they're certainly

اوه تا کیا والور می‌گوید این چیزها بسیار بی‌فایده و خسته‌کننده هستند، مطمئناً

tiring but i do need to level the ground and i think it has helped me a bit otherwise i'd

خسته‌کننده هستند، اما من باید زمین را هموار کنم و فکر می‌کنم کمی به من کمک کرده است، در غیر این

have had to use my hands what i what i like steve is over the past couple of days because

صورت باید از دستانم استفاده می‌کردم، چیزی که استیو دوست دارم . در طول چند روز گذشته، زیرا

we've had a lot of sunshine and a lot of dry weather apparently april is going to be the

ما آفتاب زیادی داشتیم و هوای خشک زیادی داشتیم، ظاهراً آوریل

driest april this april the driest one ever because we've hardly had any rain and apparently

خشک ترین آوریل خواهد بود، خشک ترین آوریل تا کنون، زیرا ما تقریباً بارانی نداشته ایم و ظاهراً

between now and the end of april there is going to be no rain here in england oh so

از الان تا کنون آخر آوریل اینجا در انگلیس باران نخواهد آمد، اوه،

get my hose out but what i was saying is the ground is so hard poor mr steve he was having

پس شلنگ من را بیرون بیاورید، اما چیزی که من می‌گفتم این است که زمین خیلی سخت است آقای استیو بیچاره او مجبور

to use a hammer a mallet okay then a mallet to break the the pieces of dirt because they

شد از چکش و پتک استفاده کند و سپس از یک پتک برای شکستن آن استفاده کند. تکه های خاک چون

were so hard that because of the because the ground around here is actually made of clay

آنقدر سفت بودند که به دلیل اینکه زمین اطراف اینجا در واقع از خاک رس ساخته شده است،

so everything will go rock hard it's it's really hard so poor steve was on the floor

بنابراین همه چیز سخت می شود، واقعاً سخت است، بنابراین استیو بیچاره روی زمین بود

and breaking breaking the dirt because it was so hard and it's solid with a mallet yes

و خاک را می شکست چون خیلی سخت بود و با یک پتک جامد است، بله

it does it goes like rock um because we've got a high clay content uh zika says that

درست است، مانند راک ام بیک است چون ما محتوای خاک رس بالایی داریم اوه زیکا می گوید که

uh she has one of those to brush her long hair okay so long i would imagine pedro probably

او یکی از آنهایی را دارد که موهای بلندش را برس بزند خیلی خوب است، من تصور می کنم پدرو

has the same thing yes because pedro's got very long hair maybe he has to use a rake

احتمالاً همان چیزی را دارد بله، زیرا پدرو موهای بسیار بلندی دارد شاید مجبور باشد از چنگک استفاده کند.

oh by the way pedro if you want to send some messages uh or photographs my email address

به هر حال پدرو اگر می‌خواهید چند پیام بفرستید یا آدرس ایمیل من را عکس کنید،

i will put my email address on the screen because a lot of people are asking about

آدرس ایمیل خود را روی صفحه قرار می‌دهم زیرا افراد زیادی در مورد اینجا می‌پرسند،

here we go so here is my email address stay in touch through email and you can see the

بنابراین آدرس ایمیل من اینجاست از طریق ایمیل در تماس باشید و اکنون می توانید

email address on your screen now so if you want to send a message maybe you want to say

آدرس ایمیل را بر روی صفحه نمایش خود ببینید، بنابراین اگر می خواهید پیامی ارسال کنید، شاید می خواهید

thank you or maybe you want to send send a nice photograph perhaps of your pet or yourself

تشکر کنید یا شاید می خواهید یک عکس زیبا از حیوان خانگی خود یا خودتان ارسال

there is the address for your emails and all of your correspondence very nice yes and thank

کنید، آدرس ایمیل های شما و همه موارد وجود دارد. مکاتبات شما بسیار خوب است بله و از

you pedro for uh suggesting to everybody that they hit the like button because that will

پدرو تشکر می کنم که به همه پیشنهاد دادید که دکمه لایک را بزنند زیرا این

indeed help mr duncan to get noticed all over the world yes thank you for that i don't know

واقعا به آقای دانکن کمک می کند تا در سراسر جهان مورد توجه قرار گیرد بله از شما متشکرم، نمی دانم

why youtube doesn't like me anymore probably because we keep criticizing them on live on

چرا یوتیوب این کار را نمی کند. مثل من دیگر احتمالاً به این دلیل که ما نگه می داریم انتقاد از آنها در پخش زنده

air on a sunday okay you're talking in a very strange way today people are talking about

در روز یکشنبه، خوب شما به طرز عجیبی صحبت می کنید امروز مردم در مورد چیزهایی صحبت می

things that were that they had that were stolen yes because i talked about it earlier because

کنند که داشته اند و دزدیده شده است، بله، زیرا من قبلاً در مورد آن صحبت کردم، زیرا

someone who lives very close to us has had something stolen from them from their garden

کسی که بسیار نزدیک به ما زندگی می کند، این اتفاق افتاده است. چیزی از آنها از باغشان دزدیده شده است،

yes here we go so all of this the table and also all of the chairs were stolen from someone's

بله، ما می رویم، بنابراین همه اینها میز و همچنین همه صندلی ها از باغ یک نفر دزدیده شده است.

garden i don't know how they i want to know how they did it because obviously it's in

their garden so perhaps they had to break into the garden and then carry all of that

شاید آنها مجبور بودند به باغ نفوذ کنند و سپس همه آن

away in the night so that happened last night what in the place where we live mr duncan

را در شب حمل کنند، به طوری که دیشب اتفاقی افتاد که در محلی که ما زندگی می کنیم، آقای

not in much wenlock not quite much wenlock but a place not very far away so that led

دانکن نه در ونلاک نه چندان زیاد اما در مکانی نه چندان دور به طوری که منجر شد

me to talk about things or unusual things that people have had stolen

من برای صحبت در مورد چیزها یا چیزهای غیرعادی که مردم دزدیده اند،

i wonder if they live near a main road i don't know because i would think that it would be

نمی دانم که آیا آنها در نزدیکی یک جاده اصلی زندگی می کنند، نمی دانم زیرا فکر می کنم اگر در نزدیکی زندگی می کنند،

very easy or much easier to steal something from somebody's house if they live near a

سرقت چیزی از خانه بسیار آسان یا بسیار آسان تر است . یک

main road perhaps they had it on display and people could see it and cars driving past

جاده اصلی آنها آن را به نمایش گذاشته بودند و مردم می توانستند آن را ببینند و ماشین هایی که از جلو

and they somebody thought well i'll come back one night and i'll steal that what horrible

می گذرند و آنها فکر کردند که من یک شب برمی گردم و آن را می دزدم که چه

people because i would imagine that looks like it's very expensive it looks like it's

مردم وحشتناکی هستند زیرا تصور می کردم که به نظر می رسد بسیار گران است.

made of iron or cast iron yes i think so i can imagine that's a very expensive table

ساخته شده از آهن یا چدن بله فکر می کنم بنابراین می توانم تصور کنم که یک میز

and chairs very expensive and also someone somewhere will now be selling that and i mentioned

و صندلی بسیار گران قیمت است و همچنین یک نفر در جایی اکنون آن را می فروشد و من به

this also i i i i've never bought anything from ebay ever because i always think that

این اشاره کردم من هرگز از ebay چیزی نخریده ام زیرا همیشه فکر می کنم ممکن

the things for sale on there might be stolen so i've never i've never bought anything in

است چیزهایی که در آنجا فروخته می شود دزدیده شوند، بنابراین من هرگز در عمرم چیزی نخریده

my life miss oh valentin says mr duncan maybe it was a white van well maybe they used a

ام خانم آه ولنتین می گوید آقای دانکن شاید یک ون سفید بوده است، شاید آنها از یک

white van to put the stolen goods inside i think they would have to because you couldn't

ون سفید برای گذاشتن کالاهای دزدیده شده در داخل من استفاده کرده اند. فکر می کنم آنها مجبور هستند زیرا شما نمی

get that this must have been a planned theft i think so a planned theft i would imagine

توانید متوجه شوید که این باید یک سرقت برنامه ریزی شده باشد، من فکر می کنم یک سرقت برنامه ریزی شده است، من تصور می

it was on display and visible to drivers driving by or a neighbour has stolen it and sold it

کنم در معرض دید رانندگانی است که در حال رانندگی هستند یا همسایه آن را دزدیده و

disgraceful intelligent is here as well lilia hello nice to see you here as well today nice

فروخته است. اینجا هم لیلیا سلام خوشحالم که امروز هم

to see you here's an interesting phrase that we sometimes use in english and you may have

شما را اینجا می بینم خوشحالم که شما را می بینم این یک عبارت جالب است که ما گاهی اوقات در انگلیسی استفاده می کنیم و ممکن است شما هم

heard of this phrase as well mr steve i'm putting it on the screen right now there it

این عبارت را شنیده باشید آقای استیو همین الان آن را روی صفحه می گذارم

is yes something that is described as a necessary evil so when we look at that word what we

. بله چیزی که به عنوان شر ضروری توصیف می شود، بنابراین وقتی به آن کلمه نگاه می کنیم چیزی است که

are actually saying is something that is needed something that is needed maybe to perform

در واقع می گوییم چیزی است که لازم است چیزی است که شاید برای انجام

a certain task or maybe a person a thing that is needed but which may also cause harm and

یک کار خاص لازم است یا ممکن است شخصی چیزی است که لازم است اما ممکن است باعث آسیب شود. و

i'm sure you can think of many things and i'm sure you can as well steve many things

من مطمئن هستم که شما می توانید به چیزهای زیادی فکر کنید و من مطمئن هستم که می توانید بسیاری از چیزهایی را

that we have or we need however they can also be harmful as well for example well the thing

که ما داریم یا به آنها نیاز داریم نیز ذخیره کنید، اما آنها همچنین می توانند مضر باشند، به عنوان مثال،

might be an object or it might also be a person so it's something that's done to you yes maybe

ممکن است آن چیز یک شی باشد یا ممکن است همچنین یک شخص باشید پس کاری است که با شما انجام شده است بله شاید

certain types of fuel see i know i know you're going to like this mr steve certain types

انواع خاصی از سوخت ببینید من می دانم می دانم که شما از این آقای استیو خوشتان می آید انواع خاصی

of fuel for example coal and oil and i suppose i should say petrol as well now i know petrol

از سوخت برای مثال زغال سنگ و نفت و فکر می کنم اکنون باید بنزین را هم بگویم. بدانید که بنزین

comes from oil so it's all the same thing fossil fuels yes so you might say that fossil

از نفت می آید، بنابراین همه چیز یکسان است سوخت‌های فسیلی بله، بنابراین ممکن است بگویید که سوخت‌های

fuels that's a good one like coal and oil they they damage the environment however we

فسیلی خوب هستند، مانند زغال سنگ و نفت ، آنها به محیط زیست آسیب می‌رسانند، با این حال ما

need them as well so you might describe those things as a necessary evil yes because without

به آن‌ها نیز نیاز داریم، بنابراین ممکن است آن چیزها را به عنوان یک شر ضروری توصیف کنید، بله، زیرا بدون

them we couldn't function in a modern society obviously that uh fossil fuels are going to

آنها ما نمی‌توانیم در یک محیط کار کنیم. جامعه مدرن بدیهی است که سوخت های فسیلی

be replaced probably largely in the future by i don't know 2050 something like that actually

احتمالاً تا حد زیادی در آینده تا سال 2050 جایگزین خواهند شد.

i was fascinated to read the other week mr duncan or this week that in scotland for those

of you that don't know scotland is north of the north uk part of the uk but far north

نمی دانم اسکاتلند در شمال شمال بریتانیا، بخشی از انگلستان است، اما در شمال دورتر

it's very windy lots of sea lots of waves they are now making 95 of all their electricity

بسیار باد می‌آید، بسیاری از امواج دریا ، اکنون 95 برق خود را

from renewable sources uh the wind and also the sea as well with the waves so i thought

از منابع تجدیدپذیر می‌سازند، باد و همچنین دریا با امواج. بنابراین من فکر کردم

that was and they're going to be 100 i think this year and then they will be able to export

که این بود و فکر می کنم امسال آنها 100 خواهند شد و سپس آنها می توانند

their electricity to the rest of the uk um so yes just shows you what you can do suppose

برق خود را به بقیه بریتانیا صادر کنند، بنابراین بله فقط به شما نشان می دهد که چه کاری می توانید انجام دهید،

but i think scotland is a very good example because they do have a lot of wind because

اما فکر می کنم اسکاتلند یک کشور است مثال بسیار خوبی است زیرا آنها h باد

a lot of scotland is open and so it is open to the elements and wind is a very common

زیادی می‌وزید، زیرا بسیاری از اسکاتلند باز است و بنابراین به روی عناصر باز است و باد یک چیز بسیار رایج

thing the north sea is very windy of course all that wind could be due to all the haggis

است.

that they eat okay that was a joke another necessary evil all right weapons weapons now

شوخی بود یکی دیگر از شرهای ضروری دیگر همه سلاح های درست، حالا

i'm not saying that weapons are good what i'm saying is they are sometimes a necessary

من نمی گویم که سلاح ها خوب هستند، چیزی که می گویم این است که آنها گاهی اوقات یک شر ضروری هستند،

evil especially when we are using them for defence so i'm not talking about attacking

به خصوص زمانی که از آنها برای دفاع استفاده می کنیم، بنابراین من در مورد حمله به مردم صحبت نمی

people i'm talking about for defence so you might say that there is a very good argument

کنم. من در مورد دفاع صحبت می کنم، بنابراین ممکن است بگویید که

for having weapons if you want to use them for defence so you might say that weapons

اگر می خواهید از آنها برای دفاع استفاده کنید، استدلال بسیار خوبی برای داشتن سلاح وجود دارد، بنابراین ممکن است بگویید که سلاح ها

and we can all think of the weapons we don't have to think too hard guns maybe aircraft

و همه ما می توانیم به سلاح هایی فکر کنیم که مجبور نیستیم هم فکر کنیم. اسلحه‌های سخت، شاید هواپیماهای

drones perhaps nuclear submarines yes they cost a lot of money but if you want to feel

بدون سرنشین، شاید زیردریایی‌های هسته‌ای، بله هزینه زیادی دارند، اما اگر می‌خواهید

safe in your beds at night then you are quite prepared to let your government spend lots

در شب در رختخواب‌های خود احساس امنیت کنید، کاملاً آماده هستید که به دولت اجازه دهید مقدار زیادی

of your taxpayers money on weapons for defence which is a necessary evil

از پول مالیات‌دهندگانتان را صرف خرید سلاح برای دفاع کند که این یک امر ضروری است. شیطان

yes as you can hear as soon as mr duncan comes outside everybody starts up their various

بله همانطور که می توانید به زودی بشنوید همانطور که آقای دانکن بیرون می آید، همه ماشین آلات مختلف باغ خود را راه اندازی می

garden machinery it's always the same person as well yes it's that awful neighbour that

کنند، همیشه همان شخص است، بله، همسایه افتضاحی است که

we all hate oh okay oh sorry steve said that by the way not me i didn't say that steve

همه ما از او متنفریم، اوه، اوه متاسفم استیو گفت که اتفاقاً نه من، من نگفتم که استیو

said mention

گفت:

okay steve gotta move on so weapons might be something you're in a ratty mood today

اوکی استیو باید حرکت کند تا اسلحه‌ها ممکن است چیزی باشد که شما امروز در حال و هوای نامرتب هستید،

i'm not i have a lot of things i want to do faster then get on with it because we have

من نیستم، من خیلی کارها را دارم که می‌خواهم سریع‌تر انجام دهم و سپس با آن‌ها ادامه بدهم، زیرا ما

eight minutes before flanks of the world so it's all happening for a reason don't worry

هشت دقیقه قبل از جناحین جهان فرصت داریم، بنابراین همه چیز به دلایلی اتفاق می افتد نگران نباشید

submarines by the way i've never been in a submarine and guess what i'm never going to

زیردریایی ها به هر حال من تا به حال در زیردریایی نبوده ام و حدس می زنم چیزی که هرگز قرار

don't think many people have act to be fair don't think many people have been in a submarine

نیست انجام دهم.

has anyone out there has anyone out there been in a submarine might have been in in

زیردریایی کسی در بیرون وجود دارد آیا کسی آنجا در زیردریایی بوده است ممکن است

a in a hot air balloon okay but i don't know that you can get sort of you know rides in

در یک بالون هوای گرم بوده باشد، خوب است، اما من نمی دانم که شما می توانید به نوعی سوار

submarines can you can you but maybe you can if you live near the coast maybe you could

زیردریایی شوید، اما می توانید اگر نزدیک ساحل زندگی می کنید شاید بتوانید

build you could build your own out of a bathtub yes please tell us if you've been in a submarine

خودتان را از وان حمام بسازید بله لطفاً به ما بگویید که آیا در زیردریایی بوده اید،

uh we'd like to know and have you have you seen all the creatures under the scene maybe

مایلیم بدانیم و آیا تمام موجودات زیر صحنه را دیده اید،

you live in one maybe you live in a submarine perhaps it's yellow i was going to say that

شاید در یکی از زیردریایی ها زندگی می کنید، شاید در زیردریایی زندگی می کنید، شاید زرد باشد، می خواستم بگویم که

so another necessary evil some people might say mr steve so some people might say mr steve

بنابراین یکی دیگر از شر ضروری ممکن است برخی از مردم بگویند آقای استیو، بنابراین برخی ممکن است بگویند آقای

is a necessary evil and you would be right oh but what about an operation mate what about

استیو یک شر ضروری است و شما درست می گویید، اوه، اما در مورد رفیق عمل چه در مورد

exploratory operations i suppose yes certain types of surgery i thought of something having

عملیات اکتشافی، فکر می کنم بله انواع خاصی از جراحی، من به چیزی فکر کردم که

to have a covered test ah oh yes because that is very very unpleasant apparently happen

باید انجام شود. یک آزمایش سرپوشیده انجام دهید آه اوه بله، زیرا این خیلی خیلی ناخوشایند است ظاهراً اتفاق

to have uh those big things stuck at your nose and down the back of your throat well

افتاده است که چیزهای بزرگ در بینی و پشت گلوی شما گیر کرده باشد، خوب

it's a swab a swab is the word i was looking for thank you mr duncan so that's uncomfortable

این یک سواب است یک سواب کلمه ای است که من دنبالش بودم متشکرم آقای دانکن. این ناراحت کننده

it's not very nice you could describe it as evil but it's a necessary evil if you want

است، خیلی خوب نیست، می توانید آن را به عنوان شر توصیف کنید، اما اگر می خواهید

to prevent the spread of infection valentin says do you think stealing your neighbour's

از شیوع عفونت جلوگیری کنید، شر ضروری است والنتین می گوید آیا فکر می کنید سرقت

lawnmower might be a necessary evil i think so yes we might have to go round tonight and

ماشین چمن زنی همسایه شما ممکن است یک شرارت ضروری باشد. باید امشب دور بزنم و

steal her lawnmower well it's not hers oh she has somebody to go around and do it for

ماشین چمن‌زنی او را بدزدم، خوب مال او نیست، او کسی را دارد که برود و این کار را برای

her okay how lazy i thought there was a giant bee in the background earlier but i think

او انجام دهد، خوب چقدر تنبل فکر می‌کردم قبلاً یک زنبور غول‌پیکر در پس‌زمینه وجود دارد، اما فکر می‌کنم این یک زنبور عسل بود.

it was a strimmer somebody's garden stringer so a certain type of punishment duncan don't

نوع خاصی از مجازات دانکن

worry later on i will get my revenge and have our lawn where we're going i'll have it going

نگران نباش بعداً من انتقام خود را می‌گیرم و چمن‌مان را به جایی که می‌رویم می‌گذارم، حدود دو ساعت آن را اجرا می‌کنم، بسیار

for about two hours okay i will get our revenge lovely so maybe a type of punishment could

خوب، من انتقام خود را دوست‌داشتنی می‌گیرم، بنابراین شاید یک نوع مجازات بتواند

also be a necessary evil so locking people in prison or maybe even punishing them physically

همچنین یک شر ضروری است، بنابراین حبس کردن مردم در زندان یا حتی مجازات فیزیکی آنها

in some way maybe even executing people you see might be seen as a necessary evil a way

به نحوی ممکن است حتی اعدام افرادی که می بینید ممکن است به عنوان یک شر ضروری تلقی شود،

of getting people or encouraging people to obey the laws of the land

راهی برای ترغیب مردم یا تشویق مردم به اطاعت از قوانین کشور.

here's another one steve an environmentally damaging necessity can you think of what i'm

استیو یک ضرورت مضر برای محیط زیست آیا می‌توانید به آنچه من

talking about there an environmentally damaging necessity well we've we've already talked

در مورد آن صحبت می‌کنم فکر کنید، یک ضرورت مضر برای محیط‌زیست ، خوب ما قبلاً

about fossil fuels yeah no uh cars cars cars possibly and i i i i'm not an expert on the

در مورد سوخت‌های فسیلی صحبت کرده‌ایم، بله

environment but i would say possibly the most damaging thing that exists is probably the

اما من می‌توانم بگویم که احتمالاً مضرترین چیزی که وجود دارد احتمالاً

motor car i i think so and a good example of course is beijing where over the past 10

ماشین موتوری است، من فکر می‌کنم اینطور است و یک مثال خوب البته پکن است که در آن طی 10

years people have been buying not one or two cars but millions of new cars have come on

سال گذشته مردم نه یک یا دو اتومبیل بلکه میلیون‌ها اتومبیل جدید می‌خرند.

the road in beijing and now there is a lot of pollution caused by all of the traffic

در جاده های پکن و اکنون آلودگی های زیادی ناشی از همه ترافیک وجود دارد،

so yes you might say that you need your car would you say do you think you need your car

بنابراین بله، ممکن است بگویید که به ماشین خود نیاز دارید، آیا می گویید آیا فکر می کنید این روزها به ماشین خود نیاز دارید،

these days even though most people are staying at home i've only done about 30 miles a month

حتی اگر بیشتر مردم در خانه می مانند. در سال گذشته فقط حدود 30 مایل

in the last year so i've hardly done any miles at all in fact i had to have a service on

در ماه انجام داده‌ام، بنابراین به ندرت مایل انجام داده‌ام ، در واقع مجبور

my car this week even though i've been virtually even i've only done about 1 500 miles okay

شدم این هفته یک سرویس در ماشینم داشته باشم، حتی اگر تقریباً حتی حدوداً این کار را انجام داده‌ام 1500 مایل خوب

say 2 000 kilometres in the last year due to the pandemic it still had to have a service

بگو 2000 کیلومتر در سال گذشته به دلیل بیماری همه گیر هنوز باید سرویس داشته باشد

because you have to have one with my car every year even if you've done no miles i think

زیرا شما باید هر سال با ماشین من یکی داشته باشید حتی اگر مایل انجام نداده باشید، فکر می کنم

that's probably the case with a lot of cars because you have to change the oil because

این احتمالاً در مورد یک خیلی از ماشین ها چون روغن رو باید عوض کنی

the oil degrades degrade so it loses its quality over time so that has to be replaced anyway

چون روغن خراب میشه پس l با گذشت زمان کیفیت خود را افزایش می دهد، بنابراین به هر حال باید جایگزین شود،

so it is in modern society a necessary evil but something you to consider here mr duncan

بنابراین در جامعه مدرن یک شر ضروری است، اما چیزی که باید در اینجا در نظر بگیرید، آقای دانکن

are the container ships our cargo ships merchant ships that sail around the world i read this

، کشتی های کانتینری هستند، کشتی های تجاری باری ما، کشتی های تجاری که در سراسر جهان حرکت می کنند، این

week that one of those they burn the most polluting form of fossil fuel known to man

هفته خواندم که یکی از آنهایی که آلوده‌ترین نوع سوخت فسیلی را می‌سوزانند که برای بشر شناخته شده است، به

it's called bunker fuel oh gosh and it's i think it's basically just like diesel but

آن سوخت پناهگاه می‌گویند و من فکر می‌کنم اساساً مانند گازوئیل است اما

totally unrefined oh yeah so it's presumably because it's cheap on one ship going across

کاملاً تصفیه نشده است، بله، بنابراین احتمالاً به این دلیل است که در یک کشتی که از آن طرف می‌رود ارزان است.

i don't remember the distance okay it's equivalent to 50 000 cars just a lot of pollution just

مسافت بسیار خوب معادل 50000 خودرو است فقط آلودگی بسیار زیاد فقط

one container ship uh because they they emit the foulest uh polluting from their fumes

یک کشتی کانتینری اوه چون آنها بدترین آلاینده ها را از دود

from their engines but of course because it's at sea we can't breathe it in but it's still

خود از موتورهایشان ساطع می کنند اما البته چون در دریا است نمی توانیم آن را تنفس کنیم اما همچنان

going up into the atmosphere and causing uh global warming so yes you think of motor cars

ادامه دارد به اتمسفر می رود و باعث گرم شدن کره زمین می شود، بنابراین بله، شما به ماشین های موتوری فکر می کنید، فکر می

i suppose ships airplanes yes i suppose airplanes another necessary evil we like to travel we

کنم هواپیماها را حمل می کند بله، فرض می کنم هواپیما یکی دیگر از شر ضروری است که ما دوست داریم سفر کنیم، ما

like to go on holiday visit our friends in australia and the only way of getting there

دوست داریم به تعطیلات برویم از دوستان خود دیدن کنیم. در استرالیا و تنها راه رسیدن به

is is is by aeroplanes so yes all of those things might be described as necessary evil

آنجا با هواپیما است، بنابراین بله، همه آن چیزها ممکن است به عنوان شر ضروری توصیف شوند،

if you go on okay are you finished a person who is despised but is also useful maybe someone

اگر ادامه دهید خوب است آیا شما تمام شده اید فردی که مورد تحقیر قرار گرفته است، اما مفید است، شاید کسی

who would that be though someone who's despised but is also useful who are you thinking about

که این کار را انجام دهد. کسی که تحقیر می شود اما مفید هم هست که به هر کسی فکر می کنید،

anyone so maybe a person at work maybe a person who can help you with a task at work but you

بنابراین ممکن است فردی در محل کار ممکن است فردی باشد که بتواند به شما در انجام یک کار در محل کار کمک کند، اما

don't really like them or maybe they are a sort of annoying maybe maybe your boss is

شما واقعاً او را دوست ندارید یا شاید آنها به نوعی آزاردهنده باشند. رئیس

a necessary evil you have to have somebody who's in charge a manager but nobody particularly

یک شرارت ضروری است، شما باید فردی را داشته باشید که مسئولیت یک مدیر را بر عهده دارد، اما هیچ کس به طور خاص او

likes them but then nobody wants to do their job either because it's a difficult job managing

را دوست ندارد، اما هیچ کس هم نمی خواهد کار خود را انجام دهد، زیرا مدیریت افراد کار دشواری است

people and maybe nobody else wants to do it somebody has to make the tough decisions in

و شاید هیچ کس دیگری نمی خواهد این کار را انجام دهد. تصمیمات در

a business and so maybe you could describe an unpleasant boss as a necessary evil bruner

یک تجارت و بنابراین شاید شما می توانید یک رئیس ناخوشایند را به عنوان یک شرور ضروری توصیف کنید

bruno gorgie says yes i have been in a submarine in genova so there you see one of our viewers

برونو گورگی می گوید بله من در یک زیردریایی در جنوا بوده ام بنابراین می بینید که یکی از بینندگان

has been in a submarine yes and so has somebody else and i've i've missed who it was now okay

ما در یک زیردریایی بوده است بله و همینطور برخی شخص دیگری و من از دست داده ام که چه کسی خوب بود

i think it was uh somebody else said they'd been in a in a submarine okay i'll get to

، فکر می کنم این بود اوه، یکی دیگر گفت که آنها در یک زیردریایی بوده اند، بسیار خوب،

it in a minute we're good keep talking mr duncan well you've got you've got 30 seconds

یک دقیقه دیگر به آن می رسم، ما خوبیم به صحبت کردن ادامه دهید آقای دانکن خوب شما باید 30 ثانیه

palmyra

پالمیرا

in hellmuth interesting very interesting yes so we are coming up to three o'clock a bad

در هلموت دارید جالب بسیار جالب بله، بنابراین تا ساعت سه می رسیم یک

habit might also be described as a necessary evil as well so maybe something you keep doing

عادت بد نیز ممکن است به عنوان یک شر ضروری توصیف شود، بنابراین ممکن است کاری که شما به انجام آن ادامه دهید،

maybe alcohol or maybe cigarettes or maybe something illegal you might see it as a necessary

شاید الکل یا شاید سیگار یا چیزی غیرقانونی شما ممکن است آن را به عنوان یک شر ضروری ببینید.

evil guess what steve is it flags of the world we are now well in fact it's just past three

حدس بزنید که استیو چیست؟

o'clock here in england and yes you know what's coming now it's time to take a look at those

نگاهی به آن

lovely fluttering flags of the world

پرچم های در اهتزاز دوست داشتنی جهان،

so

پس

ah there they were those flags of the world if you have if you are missing your flag on

آه، آنها همان پرچم های جهان بودند، اگر پرچم خود را در

my list then please let me know oh my goodness and now the air is is filling with disgusting

لیست من از دست داده اید، لطفاً به من اطلاع دهید خدای من و اکنون هوا پر از بنزین نفرت انگیز است.

petrol fumes a necessary evil mr duncan no it isn't because if you have to cut your grass

دود یک شر ضروری است آقای دانکن نه به این دلیل نیست که اگر مجبور باشید علف خود را ببرید

then you will have to use petrol longo oh my goodness the smell is disgusting don't

پس باید از بنزین لانگو استفاده کنی وای خدای من بوی منزجر کننده است

worry i'll have mine out later yes but you know that doesn't help us now tacky asks what's

نگران نباش بعداً من را بیرون می آورم بله اما می دانید که این به ما کمکی نمی کند تاکیک می

the difference between an entrepreneur and a merchant very good question well they're

پرسد تفاوت بین یک کارآفرین و یک تاجر بسیار چیست؟ سوال خوب است،

completely different words they they really don't have any similarities so a merchant

آنها کلمات کاملاً متفاوتی هستند، آنها واقعاً هیچ شباهتی ندارند، بنابراین

is a person who sells things and an entrepreneur is a person who is very good at setting up

یک تاجر فردی است که چیزهایی می فروشد و یک کارآفرین فردی است که در راه اندازی کسب و کار بسیار خوب است،

businesses maybe coming up with something new yes ideas for new businesses so maybe

شاید ایده های جدیدی برای آنها ارائه کند. کسب‌وکارهای جدید، بنابراین ممکن است

they have one business or maybe they invest their money in lots of different businesses

آنها یک کسب‌وکار داشته باشند یا شاید پول خود را در بسیاری از مشاغل مختلف سرمایه‌گذاری کنند

or maybe they create their own businesses so an entrepreneur is a person who creates

یا شاید کسب‌وکار خود را ایجاد کنند، بنابراین یک کارآفرین شخصی است که کسب‌وکار ایجاد می‌کند.

businesses a merchant is a person who is in business and quite often they sell things

yes that's it so they could have been an entrepreneur at one point but yes a merchant might sell

بله همینطور است، بنابراین آنها می توانستند در یک مقطع کارآفرین باشند ، اما بله، یک تاجر ممکن است

lots of different things but they're not necessarily somebody who is quite clever at coming up

چیزهای مختلف زیادی بفروشد، اما آنها لزوماً فردی نیستند که در

with new ideas to sell new things yes like uh you know elon musk you'd say he was an

ارائه ایده های جدید برای فروش بسیار باهوش باشند. بله مثل اوه می دانید ایلان ماسک قطعا می گویید که او یک

entrepreneur for definite yeah he also says sell things i suppose you could be an entrepreneur

کارآفرین بوده بله او همچنین می گوید چیزهایی را بفروشید فکر می کنم شما می توانید یک کارآفرین

and a merchant uh but generally they yes okay so the words themselves have no relation they're

و یک تاجر باشید، اوه، اما به طور کلی آنها بله خوب هستند، بنابراین خود کلمات هیچ ارتباطی با آنها ندارند.

not synonyms no but anyway thanks for the question so mr duncan what is the theme of

مترادف نیستند نه، اما به هر حال از این سوال متشکرم، بنابراین آقای دانکن موضوع امروز چیست،

today well i think i think it may have mentioned the themes we've been talking about things

فکر می کنم ممکن است موضوعاتی را که ما در مورد چیزهایی

that have been stolen from you maybe something that is a necessary evil such as the motor

که از شما دزدیده شده صحبت می کردیم ذکر کرده باشد، شاید چیزی که یک شر ضروری است. مانند ماشین موتور،

car although steve hasn't been using his car very much over the past few months for various

اگرچه استیو در چند ماه گذشته به دلایل مختلف زیاد از ماشین خود استفاده نکرده است،

reasons however we might be going somewhere in a few weeks as things slowly get back to

اما ممکن است چند هفته دیگر به جایی برویم زیرا همه چیز به آرامی به

normal we might actually visit somewhere we don't know where we have no idea where we

حالت عادی باز می‌گردد، ممکن است در واقع به جایی که نمی‌رویم مراجعه کنیم. نمی‌دانیم کجا

are going to go jose says politicians are a necessary evil yes that's a very good example

قرار است برویم، خوزه می‌گوید سیاستمداران شر ضروری هستند، بله، این مثال خوبی است

we have to have politicians people to to run society but we don't like them so and we don't

که ما باید سیاستمدارانی داشته باشیم که مردم جامعه را اداره کنند ، اما ما آنها را دوست نداریم و

want to do the job so they are therefore a necessary evil yes i think you can have you

نمی‌خواهیم کار را انجام دهند تا آنها باشند برای یک شر ضروری بله، فکر می کنم می توانید داشته باشید

can have good politicians i suppose yes but generally politicians don't have a very good

می توانید سیاستمداران خوبی داشته باشید، فکر می کنم بله، اما به طور کلی سیاستمداران شهرت چندان خوبی ندارند،

reputation it is true because they're paid out of public money taxes and quite often

این درست است زیرا آنها از مالیات پول عمومی پرداخت می شوند و اغلب

they are tend to be corrupt and i have other businesses going on there's a bit of a scandal

آنها تمایل دارند چنین باشند. فاسد و من مشاغل دیگری دارم، در حال حاضر یک

going on in this country at the moment with lobbying okay uh people who were lobbyists

رسوایی در این کشور در جریان است با لابی کردن، خب، افرادی که لابی گر بودند،

it's quite a common thing in this country and in america that they're always trying

این یک چیز کاملاً رایج در این کشور و در آمریکا است که آنها همیشه سعی می کنند

to uh get favours from politicians for example to change policy so that some a friend of

به آن دست پیدا کنند. لطف سیاستمداران به عنوان مثال برای تغییر خط مشی به گونه ای که برخی از

theirs business will do well and a classic example is invite is what we're going on at

دوستان کسب و کارشان خوب عمل کنند و نمونه کلاسیک دعوت، چیزی است که ما

the moment with trying to clean up the environment uh with having all these wind farms uh that's

در حال حاضر با تلاش برای پاکسازی محیط زیست با داشتن این همه نیروگاه بادی انجام می دهیم. این

a classic case of a bit of corruption going on because a lot of politicians as it turns

یک مورد کلاسیک از کمی فساد است، زیرا بسیاری از سیاستمداران، همانطور که به نظر می

out i've got interests in the companies that make these wind farms and they shouldn't do

رسد من به شرکت هایی که این نیروگاه های بادی را می سازند علاقه مند هستند و آنها نباید این کار

it it shouldn't be allowed i mean it's unbelievable you can't do that in business uh in a lot

را انجام دهند، نباید اجازه داده شود. تو می توانی' در حال حاضر در بسیاری از مشاغل این کار را در تجارت انجام ندهید،

of businesses now but for some reason it's still allowed to go on in politics well i

اما بنا به دلایلی هنوز هم اجازه داده شده است که در سیاست ادامه دهید، من

think actually there are things you can do that aren't illegal and i think that's the

فکر می کنم در واقع کارهایی وجود دارد که می توانید انجام دهید که غیرقانونی نیستند و من فکر می کنم این

problem things that might seem wrong are actually allowed to happen because they are technically

مشکل چیزهایی است که ممکن است اشتباه به نظر برسد. در واقع مجاز به انجام این کار هستند زیرا از نظر فنی

not illegal so if you lobby it just means you are encouraging someone to do something

غیرقانونی نیستند، بنابراین اگر لابی کنید این فقط به این معنی است که کسی را تشویق به انجام کاری می‌کنید،

so you are putting a suggestion forward but quite often people will also say can you please

بنابراین پیشنهادی ارائه می‌کنید، اما اغلب مردم همچنین می‌گویند می‌توانید لطفاً

do this but but but also you know i might do you a few favours as well but but technically

این کار را انجام دهید، اما همچنین می‌دانید من ممکن است چند لطفی هم به شما بکنم اما از نظر فنی

it is not illegal but some people think it should be but if if if for example you're

غیرقانونی نیست، اما برخی فکر می کنند که باید باشد، اما اگر مثلاً اگر در حال

lobbying somebody in the government a politician and that politician has a friend who will

لابی کردن با کسی در دولت هستید، یک سیاستمدار و آن سیاستمدار دوستی داشته باشد که از آن

benefit or they will benefit directly in some way maybe a member of their family is is working

سود می برد یا آنها به نحوی مستقیماً سود خواهد برد، شاید یکی از اعضای خانواده آنها

for a company that will benefit from whatever this lobbying is then it's unethical yes you

برای شرکتی کار می کند که از هر گونه لابی گری سود می برد ، پس غیراخلاقی است، بله،

can't do it in business anymore we've got very strict policies uh at work okay for example

دیگر نمی توانید آن را در تجارت انجام دهید، ما سیاست های بسیار سخت گیرانه ای داریم. خوب کار نمی کند، به عنوان مثال،

if uh the company that i work for say they wanted um a supply of computers they wanted

اگر شرکتی که من در آن کار می کنم بگوید که یک منبع کامپیوتر می خواهد، آنها می خواهند

to buy a thousand computers for all the employees well you might work for a say you work for

هزار کامپیوتر برای همه کارمندان بخرند، شما ممکن است برای

a computer company well i wouldn't be allowed to put your name forward because that would

یک شرکت کامپیوتری کار کنید، من این کار را نمی کنم. اجازه داشته باشید نام خود را مطرح کنید زیرا این

be a conflict of interests yes because i would benefit because i know you as a result of

یک تضاد منافع خواهد بود بله، زیرا من سود می برم زیرا شما را در

the company buying your computers and but politicians get away with this all the time

نتیجه خرید رایانه های شما توسط شرکت می شناسم و سیاستمداران همیشه با این موضوع کنار می آیند.

well i think i think it also if you have personal gain from something so maybe something you

اگر از چیزی منفعت شخصی دارید، بنابراین ممکن است کاری

are doing maybe you are passing a certain type of law however you will also gain something

که انجام می دهید، ممکن است نوع خاصی از قانون را تصویب کنید، اما از آن قانون نیز چیزی به دست خواهید آورد،

from that law so it depends it depends what type of lobby or lobbying is taking place

بنابراین بستگی دارد که چه نوع لابی یا لابی در حال انجام است،

so it does happen and politics is a little bit like that it does happen here it also

بنابراین این اتفاق می افتد و سیاست کمی شبیه آن چیزی است که اینجا

happens in the united states as well lobbying is a very big movement in in american politics

اتفاق می‌افتد، در ایالات متحده نیز اتفاق می‌افتد، همچنین لابی‌گری یک جنبش بسیار بزرگ در سیاست آمریکا است،

some people might say it's it's bigger there much bigger in the united states than here

برخی افراد ممکن است بگویند در ایالات متحده بزرگ‌تر است. در اینجا

in yes the uk yes lewis that is what i was referring to you've uh mentioned about mr

بله در انگلستان بله لویس این همان چیزی است که من به آن اشاره می کردم شما به

cameron's uh lobbying uh yes that is exactly what i was referring to okay um we're not

لابی کردن آقای کامرون اشاره کردید بله بله دقیقاً همان چیزی بود که من به آن اشاره می کردم خوب اوم ما نمی

going to say whether we think that's right or wrong that's not for us to judge we're

خواهیم بگوییم که آیا فکر می کنیم درست است یا غلط این در اختیار ما نیست که قضاوت کنیم، ما

just talking about what is currently happening um you may or may not agree with it you might

فقط در مورد آنچه در حال حاضر اتفاق می‌افتد صحبت می‌کنیم، ممکن است با آن موافق باشید یا نباشید، ممکن است

think it's necessary and necessary evil yes maybe you you you have to turn those the the

فکر کنید که شر ضروری و ضروری است، بله، شاید شما باید آن‌هایی را

cogs are of politics and industry sometimes they can become very interwoven they can become

بچرخانید که چرخ‌دنده‌های سیاست و صنعت هستند. گاهی اوقات آنها می توانند بسیار در هم تنیده شوند، می توانند

very connected to each other i think so it can be a very sketchy practice says paulo

بسیار به یکدیگر متصل شوند، من فکر می کنم، بنابراین می تواند یک تمرین بسیار ناقص باشد، می گوید

nedek yes i like that sketchy it's a great word by the way if something is sketchy it

پائولو ندک بله، من آن طرح کلی را دوست دارم، این یک کلمه عالی است، اتفاقاً اگر چیزی طرح دار باشد

means that it is uncertain so maybe something might appear to be illegal or wrong but it

به این معنی است که نامشخص است. شاید چیزی غیرقانونی یا اشتباه به نظر برسد، اما

is still allowed so yes that can happen definitely it happens a lot in politics question here

همچنان مجاز است، بنابراین بله، قطعاً ممکن است اتفاق بیفتد، در سیاست خیلی اتفاق می‌افتد، سؤال اینجاست

from intelligent uh what does cutting corners mean oh well if you cut corners it means you

از هوشمندانه، اوه، بریدن گوشه‌ها به چه معناست.

do things in the easiest way but not necessarily the best way so maybe if you cut corners you

راحت‌ترین راه اما نه لزوما بهترین راه، بنابراین شاید اگر کار را کوتاه

are doing something quickly or maybe cheaply but it might eventually prove to be dangerous

کنید، کاری را سریع یا ارزان انجام می‌دهید، اما در نهایت ممکن است خطرناک باشد،

yes like like for example if you're a builder and you don't follow all the regulations on

بله، مثلاً اگر سازنده هستید و همه مقررات را رعایت نمی‌کنید. در

the safety regulations about how a building is supposed to be built maybe you don't dig

مورد مقررات ایمنی در مورد نحوه ساخت یک ساختمان،

the foundations down deep enough maybe you don't make the walls thick enough or you don't

شاید شما پایه ها را به اندازه کافی عمیق نکشید، شاید دیوارها را به اندازه کافی ضخیم نکنید یا

put the correct fireproofing materials in the building but when it's finished it looks

مواد نسوز صحیح را در ساختمان قرار ندهید، اما زمانی که به نظر می رسد

perfectly all right and this happens in a lot of countries around the world and as we've

کاملاً درست است و این در بسیاری از کشورها در سراسر جهان اتفاق می افتد و همانطور که ما

discovered it also happens in this country because we've had some very severe and deadly

کشف کرده ایم در این کشور نیز اتفاق می افتد زیرا ما آتش سوزی های بسیار شدید و

fires uh in in high-rise buildings because corners were cut when they put the cladding

مرگباری در ساختمان های مرتفع داشتیم زیرا گوشه ها وقتی روکش را

on the outside of the building and they didn't fit fireproof cladding yes so it just means

در قسمت بیرونی ساختمان قرار دادند و روکش ضد حریق نداشتند، برش دهید، بله، به این معنی است

that you uh yeah you don't take all the steps that is are necessary sometimes you can cut

که شما اوه بله، تمام مراحل لازم را انجام نمی‌دهید، گاهی اوقات می‌توانید

corners and it's not a safety issue it just saves time but if you're putting up buildings

گوشه‌ها را برش دهید و این یک مشکل نیست. ایمنی است این فقط باعث صرفه جویی در زمان می شود، اما اگر در حال نصب ساختمان ها

or something that could affect people's safety uh then it could be very serious cutting corners

یا چیزی هستید که می تواند ایمنی افراد را تحت تأثیر قرار دهد، اوه، می تواند بسیار جدی باشد.

i like that one we have the oh by the way for those who are wondering we do have the

sentence game coming up a little bit later on as well also here's an interesting word

بازی کمی بعداً منتشر می شود همچنین یک کلمه جالب

steve now i i love this phrase and it's one that i'm going to quickly mention because

استیو اکنون من این عبارت را دوست دارم و این عبارتی است که من به سرعت به

it i heard it mentioned last week on the tv and i thought that is a very interesting phrase

آن اشاره خواهم کرد زیرا شنیدم که هفته گذشته در تلویزیون به آن اشاره شد و فکر کردم که بسیار

to be shirty with someone i love that to be shirty so if a person is shirty what does

عبارت جالب پیراهن بودن با کسی را دوست دارم که پیراهن بودن را دوست دارم پس اگر فردی پیراهن

it mean to be surety with someone is to show your unhappiness or discontentment through

است معنی ضامن بودن با کسی این است که ناراحتی یا نارضایتی

your behaviour so you are showing your annoyance towards someone you might ignore someone or

خود را با رفتار خود نشان دهید تا ناراحتی خود را نسبت به کسی نشان دهید ممکن است کسی را نادیده بگیرید. یا

respond to them in a rude way a surety person is showing their disdain through their actions

به صورت بی ادبانه به آنها پاسخ می دهد که یک فرد ضامن با اعمال خود بیزاری خود را نشان می دهد که از

to be annoyed with someone because of their bad behavior might cause the person affected

شخصی به دلیل رفتار بد آنها دلخور می شود و ممکن است باعث پیراهن شدن فرد آسیب دیده

to become shirty the action can be referred to being shirty so if you are being shirty

شود. بنابراین اگر پیراهن

you are acting in an annoyed way towards someone you might say why are you being so shirty

هستید نسبت به کسی عصبانی رفتار می کنید، ممکن است بگویید چرا امروز با من انقدر پیراهن

with me today if someone is acting annoyed towards you does that are you ever sure to

هستید اگر کسی نسبت به شما عصبانی است این کار را انجام می دهد آیا مطمئن هستید که

mr steve i'm always shirty with people because it's it's a sort of form of passive aggressive

آقای استیو من همیشه پیراهن هستم. با مردم چون این نوعی رفتار پرخاشگرانه منفعلانه

sort of behaviour isn't it yes you don't want to tell somebody's annoyed you for example

است، بله نمی‌خواهید به کسی بگویید که شما را آزار می‌دهد،

a neighbour with a noisy uh lawnmower and uh next time you see that you bite uh you

مثلاً همسایه‌ای با یک ماشین چمن‌زنی پر سر و صدا و دفعه بعد که می‌بینید گاز می‌گیرید.

might sort of hello yes all right yep you will act in a in an annoyed way yes that's

ممکن است به نوعی سلام باشد، بله، بله، شما به شیوه ای آزرده رفتار خواهید کرد، بله،

it you're you're the way that you talk to them it isn't you don't smile you don't approach

شما همان گونه هستید که با آنها صحبت می کنید، نه اینکه لبخند نمی زنید، بلکه به آنها نزدیک نمی شوید

them in the normal way you do so they immediately think that uh oh what have i done wrong you're

به روش معمولی که انجام می دهید، بلافاصله فکر می کنند که اوه اوه چه اشتباهی انجام داده ام، شما

being shirty with them but it's a form of passive aggressive sort of you know you're

با آنها رو به رو هستید، اما این نوعی رفتار پرخاشگرانه منفعلانه است که می دانید

not being direct with them about something uh you're trying to avoid conflict but you

در مورد چیزی که می خواهید با آنها مستقیم صحبت نمی کنید. از تعارض خودداری کنید اما شما

are sending a message yes a clear message by your behaviour yes that you are annoyed

با رفتار خود پیامی را ارسال می کنید بله پیامی واضح است از

at that person you don't want conflict you just want to let them know that they've annoyed

دست آن شخصی که نمی‌خواهید درگیری را داشته باشید، عصبانی هستید، فقط می‌خواهید به او بگویید که او شما را اذیت کرده است،

you very good uh word to put up mr duncan based on what's been happening this afternoon

یک کلمه خیلی خوب است که آقای دانکن را بر اساس اتفاقی که امروز

yes bizarrely the noise i might be getting a little shirty with my neighbour yes we will

بعدازظهر روی داده است، قرار دهید. پیراهن با همسایه‌ام بله، خواهیم

see what happens but of course you're never going to say why no you're going to let them

دید که چه اتفاقی می‌افتد، اما مطمئناً شما هرگز نمی‌گویید چرا نه، می‌خواهید به آنها اجازه دهید

suffer by uh making them think you know for the rest of the night oh what have i done

رنج ببرند و باعث می‌شوید تا آخر شب بدانند آه من چه کرده‌ام

have i upset them what have i done of course you're always shirty with me on the live stream

. آنها را ناراحت کنید که من چه کار کرده ام البته شما همیشه با من در پخش زنده با من پیراهن هستید

mr duncan i'm not shirty

آقای دانکن من پیراهن نیستم

when you're presenting a show or a program you have to have a certain amount of time

وقتی برنامه یا برنامه ای ارائه می دهید باید زمان مشخصی

for doing things in you see so because now it's 16 minutes past three in my mind i'm

برای انجام کارها در خود داشته باشید. ببین چون الان ساعت سه و 16 دقیقه در ذهن من است، حالا دارم به این

now thinking of when shall we do the sentence game and things like that but right now would

فکر می کنم که کی بازی جمله و چیزهایی از این دست را انجام دهیم، اما در حال حاضر

you like to see something lovely and cute no i'm not talking about mr steve here we

دوست دارید چیزی دوست داشتنی و بامزه ببینید، نه من در مورد آقای استیو صحبت نمی کنم. اینجا ما

go something that is lovely something that is nice something that will make you go ah

به چیزی می رویم که دوست داشتنی است، چیزی که خوب است، چیزی که شما را وادار به رفتن می کند آه

oh look some little lambs a little lamb mr duncan there are many lambs at the moment

اوه چند بره کوچولو نگاه کنید آقای دانکن بره های زیادی در حال حاضر

around this area and there you can see one of the little lambs in fact there are lots

در اطراف این منطقه وجود دارد و در آنجا می توانید یکی از بره های کوچک را ببینید در واقع بره های زیادی

of lambs in this particular field as you will see in a moment aren't they gorgeous so this

در این زمینه خاص وجود دارد همانطور که در یک لحظه آرن خواهید دید آنها فوق العاده نیستند، بنابراین

is something that i filmed last week and now there are many lambs running around in the

این چیزی است که من هفته گذشته فیلمبرداری کردم و اکنون بره های زیادی در

field and this one is very close to where we live unfortunately we don't have any animals

مزرعه می چرخند و این یکی بسیار نزدیک به محل زندگی ما است متاسفانه ما هیچ حیوانی

at the back of the house at the moment it's a shame really yes but i'm sure we i think

در پشت خانه نداریم. حیف است واقعاً بله، اما مطمئنم که فکر می‌کنم به

it's because it's been much colder than usual for the time of year and the grass hasn't

این دلیل است که در زمان سال بسیار سردتر از حد معمول بوده است و علف‌ها

grown as much as it normally has done therefore the farmer is reluctant to put his cattle

به اندازه معمول رشد نکرده است، بنابراین کشاورز تمایلی به گذاشتن گاو خود ندارد.

into the field behind us because there isn't very much grass for his sheep or his cows

داخل مزرعه پشت سر ما چون علف زیادی برای خوردن گوسفندها یا

to eat um but that field looks like it's done quite well mr duncan yes are they lovely look

گاوهایش وجود ندارد، اما به نظر می رسد که این مزرعه کاملاً خوب انجام شده است آقای دانکن بله آنها زیبا هستند

the little lambs oh oh he's um he's having a little stretch oh isn't that good now these

بره های کوچک اوه اوه او اوم او کمی کشش دارد اوه خوب نیست حالا این

particular lambs are only a few days old maybe they were born maybe a week or maybe two weeks

بره های خاص روشن هستند چند روزه شاید یک هفته یا شاید دو هفته به دنیا

but they are very young lambs and you might notice at the back if you look at their tails

بیایند، اما بره های بسیار جوانی هستند و اگر به دم آنها خیلی دقیق نگاه کنید، ممکن است متوجه شوید که در پشت

very closely they have something put around their tail to make the end fall off yes so

آنها چیزی در اطراف دم خود قرار داده اند تا انتهای آن از بین برود. بله، بنابراین

they are actually it's called docking ah docking if you dock a tail it means you make it shorter

آنها در واقع به آن می گویند: ah docking اگر یک دم را لنگر انداخته اید به این معنی است که آن را کوتاهتر می کنید،

so if you look at the back of the lamb you can see that their tails are actually quite

بنابراین اگر به پشت بره نگاه کنید می توانید ببینید که دم آنها در واقع بسیار

strange it looks like there is something tied around them and what that will do that will

عجیب است، به نظر می رسد چیزی در اطراف آنها بسته شده است. و چه کاری انجام می دهد که

eventually cause the tail to fall off and you will notice that quite often if you look

در نهایت باعث می شود دم بیفتد و متوجه خواهید شد که اغلب اگر

at a full grown lamb you will notice that its tail is very short and that's because

به یک بره کامل نگاه کنید متوجه خواهید شد که دم آن بسیار کوتاه است و دلیلش

they are cut short and that's how they do it they put it around the tail of the lamb

این است که آنها کوتاه شده اند و این کار را انجام می دهند. آن را دور دم بره می گذارند

and then of course it cuts the blood supply from the tail and it falls off we don't really

و سپس البته جریان خون دم را قطع می کند و می افتد، ما واقعاً نمی

know why we it's possibly an infection thing maybe maybe long tails or can cause infections

دانیم چرا ممکن است یک عفونت باشد، شاید دم دراز باشد یا می تواند باعث عفونت شود

i think what happens is that if the tails are too long they get covered in feces yes

، فکر می کنم چه چیزی اتفاق می افتد این است که اگر تای خیلی طولانی هستند که با مدفوع پوشیده می شوند، بله

it's all the poop and uh that sort of probably causes infections we don't really know why

، همه مدفوع است و احتمالاً این نوع باعث عفونت می شود، ما واقعاً نمی دانیم چرا

there must be a reason maybe a farmer watching can tell us but you dock you dock the tail

باید دلیلی وجود داشته باشد که شاید یک کشاورز که تماشا می کند می تواند به ما بگوید، اما شما دمی را

they used to do with cats as well did you know that steve i didn't well i don't mind

که استفاده کرده اند به لنگر انداخته اید. با گربه‌ها هم کار کنم آیا می‌دانستید که استیو من خوب نبودم من اهمیتی نمی‌دهم

what people do to cats well we had we had a cat and and it was actually docked its tail

که مردم با گربه‌ها چه می‌کنند خوب ما یک گربه داشتیم و در واقع لنگر

was actually cut short but you will notice so if you look at the back of the u you can

بود دمش در واقع کوتاه شده بود، اما متوجه خواهید شد که اگر به پشت u

see that that the tail is completely short and that's that's the reason why yes i think

نگاه کنید، می‌بینید که دم کاملاً کوتاه است و به همین دلیل است که بله، فکر می‌کنم

tails i remember we used to have a dog a dog and tails are very susceptible to getting

دم‌ها یادم می‌آید ما قبلاً یک سگ سگ داشتیم و دم‌ها بسیار مستعد ابتلا به

infections because they're close to the ground and they can get scratched and covered in

عفونت هستند، زیرا آنها نزدیک زمین هستند و ممکن است خراشیده شوند و در خاک پوشیده شوند

dirt and i think that's why they dock them so that they don't have to treat infections

و فکر می کنم به همین دلیل است که آنها را لنگر می اندازند تا مجبور نباشند عفونت

in tails of their kettle and sheep intelligence says uh thank you for the explanation about

های دم کتری خود را درمان کنند و هوش گوسفند می گوید آهان ممنون از توضیحی در مورد

cutting the corners and says this probably explains for example while why chernobyl uh

بریدن گوشه ها و می گوید این احتمالا توضیح می دهد برای مثال در حالی که w هی چرنوبیل اوه

melted down in the ukraine because possibly they cut corners with the safety features

در اوکراین ذوب شد زیرا احتمالاً آنها با ویژگی‌های ایمنی گوشه‌ها را

and you hear this a lot of course that bhopal was a famous infamous i should say in india

بریده‌اند و البته این را زیاد می‌شنوید که بوپال یک بدنام معروف بود، باید بگویم در هند

uh was a i think it was a chemical plant and they probably cut corners with the safety

اوه بود، فکر می‌کنم یک کارخانه شیمیایی بود و احتمالاً آنها را بریده‌اند. با ایمنی

there and thousands of people were killed poisonous gases were released and yeah so

وجود دارد و هزاران نفر کشته شدند، گازهای سمی منتشر شد و بله،

quite often people cut corners and the reason they do it is to save money time and money

خیلی وقت ها مردم دست به کار می شوند و دلیل اینکه این کار را انجام می دهند صرفه جویی در وقت و هزینه است

and if you can cover it up then people try to get away with it you think it wouldn't

و اگر می توانید آن را پنهان کنید، مردم سعی می کنند از آن فرار کنند. شما فکر می کنید این

happen in this country but it does yes as we discovered with what was the name of that

اتفاق در این کشور نمی افتد، اما بله، همانطور که ما با نام

that high-rise building that burned down in london grenfell that's right uh somebody cut

آن ساختمان بلندمرتبه ای که در گرنفل لندن سوخته بود، کشف کردیم، درست است، کسی

corners with with the uh safety yeah in that building that's it and still years on now

با ایمنی اوه، آره در آن ساختمان، گوشه ای از آن بریده است. همین است و هنوز هم سال ها بعد

nobody has been uh taken to account uh for that nobody's been blamed in fact it's the

هیچ کس مورد توجه قرار نگرفته است، آه، به خاطر اینکه هیچ کس سرزنش نشده است، در واقع این

ridiculous thing is they've actually tried to blame the fire the firemen for not getting

مسخره است که آنها در واقع سعی کرده اند آتش را سرزنش کنند که آتش نشان ها به

there quick enough but but anyway let's not go into that it's very political you sort

اندازه کافی سریع به آنجا نرسیده اند. به هر حال بیایید وارد این موضوع نشویم که خیلی سیاسی است شما به

of have we have the sentence game coming soon don't worry i haven't forgotten about the

نوعی باید بازی جمله را داریم به زودی نگران نباشید

sentence game maybe those lambs are getting roasted says santorino yes they will be hmm

بازی جمله را فراموش نکرده ام شاید آن بره ها در حال برشته شدن هستند می گوید سانتورینو بله آنها خواهند بود هوم

they will be yes maybe some of those lambs will end up in in your pie or your stew or

آنها خواهند شد بله، شاید برخی از آن بره ها در پای شما یا خورش شما قرار بگیرند یا

maybe you will have a delicious lamb shank uh yes i was going to say something yes well

شاید یک ساقه بره خوشمزه داشته باشید اوه بله، می خواستم چیزی بگویم بله،

interestingly enough we have produced a lot of lamb in the uk but i i think the majority

به اندازه کافی جالب است که ما گوشت بره زیادی در بریتانیا تولید کرده ایم، اما فکر می کنم

or the most of our lamb comes from new zealand certainly a lot of it does when i was growing

اکثر یا بیشتر بره های ما از نیوزلند می آیند، مطمئناً بسیاری از آنها در زمانی که من بزرگ

up new zealand lamb was spoken about a lot it was advertised on the television i think

می شدم، بره نیوزیلندی در مورد آن صحبت می شد و در تلویزیون تبلیغ می شد، فکر می

that maybe it's at certain times of the year that we get new zealand lamb because they're

کنم شاید در زمان های خاصی از سال باشد که ما بره نیوزیلندی تهیه کنید زیرا آنها

in the southern hemisphere so their lambs will be ready before hours so maybe we get

در نیمکره جنوبی هستند، بنابراین بره های آنها قبل از ساعت آماده می شوند، بنابراین شاید ما

their lamb sort of around christmas time in the winter early spring and then we have to

بره آنها را در اوایل بهار زمستان در نزدیکی زمان کریسمس دریافت کنیم و سپس باید

wait for our lamb meat until the summer probably or late spring so maybe that's why we get

تا تابستان منتظر گوشت بره خود باشیم. یا دیر بهار، شاید به همین دلیل است که ما

new zealand lamb at certain times of the year but comes all that way from new zealand anybody

در زمان های خاصی از سال گوشت بره نیوزیلندی می گیریم، اما از نیوزلند می آید.

watching from new zealand have we ever had anybody watching from new zealand mr duncan

we have in the past we we used to have a couple of people watching in new zealand so yeah

چند نفری که در نیوزیلند تماشا می کنند، بله،

very good said that she's getting very sleepy counting the lambs and the sheep it is a very

خیلی خوب گفتند که او خیلی خواب آلود است با شمارش بره ها و گوسفندها، این روش بسیار

good way of getting to sleep though if you have difficulty sleeping it is a very good

خوبی برای خوابیدن است، اما اگر در خوابیدن مشکل دارید، روش بسیار

way of doing it it is a beautiful day here by the way and we are live outside and there

خوبی برای این کار است. اتفاقاً اینجا روز زیبایی است و ما در بیرون زندگی می کنیم و

it is there is the view looking into the distance you can see mr steve's garden is looking nice

آنجاست که منظره ای به دوردست ها نگاه می کند می توانید ببینید باغ آقای استیو زیبا به نظر می رسد

there is some beautiful pink magnolia coming out as well very nice it's a lovely day today

وجود چند ماگنولیا صورتی زیبا بیرون می آید و همچنین بسیار خوب است، یک روز دوست داشتنی است اتفاقا

by the way and that's the reason why we're outside it's all gone quiet now not for long

امروز و به همین دلیل است که ما بیرون هستیم، همه چیز ساکت شده است، حالا

for a few moments it's not that warm i did i'm glad i put my coat on i've got three layers

برای چند لحظه خیلی گرم نیست، من خوشحالم که کتم را پوشیدم، من سه لایه

i've got a t-shirt a shirt and a jacket and i'm just right if you say you're just right

دارم. یک تی شرت یک پیراهن و یک ژاکت و من درست هستم اگر y شما می گویید درست می گویید

it means that you've you know you're good yes comfortable comfortable just right i'm

یعنی می دانید که خوب هستید بله راحت راحت فقط درست است من

not too cold i'm not too hot good we have the sentence game coming up in a few moments

خیلی سرد نیستم خیلی گرم نیستم خوب ما چند لحظه دیگر بازی جمله را داریم

i hope you are going to join in i have made some of the sentence game easy or a little

امیدوارم شما می خواهید به آن ملحق شوید من برخی از بازی جملات را آسان یا کمی

easier and some of them are hard so they are random words random things but they are all

ساده تر کرده ام و برخی از آنها سخت هستند، بنابراین آنها کلمات تصادفی هستند، اما همه

connected to our special feature that everyone loves so much do they they do oh satori knows

آنها به ویژگی ویژه ما متصل هستند که همه آنها را بسیار دوست دارند. اوه ساتوری می‌داند

making me hungry now we're talking about lamb and roast lamb uh satorino says that um a

که الان من را گرسنه می‌کند، ما در مورد گوشت بره و بره کباب صحبت می‌کنیم، اوه ساتورینو می‌گوید که اوم

dish we call spezzatino with peas and lamb that sounds nice a slow cooked lamb is very

غذایی که ما به آن می‌گوییم spezzatino با نخود و گوشت بره که به نظر خوب می‌رسد، بره آهسته پخته شده بسیار

nice sorry if anybody is a vegetarian my my i know somebody i know you said who they were

خوب است، ببخشید اگر کسی گیاه‌خوار است، من می‌دانم. کسی که میشناسم گفتی اونوقت اونا کی بودن

then uh who eats beef okay but doesn't eat lamb because uh she says that i don't mind

اوه که گوشت گاو میخوره خوبه ولی گوشت بره نمیخوره چون اوه میگه

uh the the cows being killed but i can't bear a lamb to be killed and eat it should she

من بدم نمیاد که گاوها کشته میشن اما طاقت ندارم بره کشته بشه و بخورمش آیا او

just know that they are still being killed well yes they're not they're not saving a

فقط می داند که آنها هنوز به خوبی کشته می شوند، بله، آنها نیستند، آنها یک

lamb they're not saying well we were going to kill that lamb over there but but but who

بره را نجات نمی دهند. خوب نمی گویم که ما قرار بود آن بره را آنجا بکشیم، اما

is it who is it who doesn't is he a friend of mine is it a friend let's say a friend

این کیست که این بره است که این کار را نمی کند، دوست من است آیا دوست من است، فرض کنید

steve's friend doesn't eat lamb so so we can save that lamb let that lamb go don't worry

دوست استیو بره نمی خورد پس ما می توانید آن بره را نجات دهید، آن بره را رها کنید

about it however there will be more cows eaten because they like beef so somewhere there

نگران نباشید، اما گاوهای بیشتری خورده می شوند زیرا آنها گوشت گاو را دوست دارند، بنابراین در

is a little lamb running around free however somewhere there are lots of cows being gathered

جایی یک بره کوچک آزادانه در حال دویدن است، اما در جایی گاوهای زیادی جمع شده

and slaughtered to keep your friend happy i suppose i wonder how many i wonder how many

و ذبح می شوند تا دوست شما را نگه دارند. خوشحالم فکر می کنم تعجب می کنم چند نفر را تعجب می کنم که

people a lamb feeds so how many people would it take to stop eating lamb for one lamb to

یک بره به چند نفر غذا می دهد، بنابراین چند نفر باید از خوردن بره صرف نظر کنند تا یک

be saved that's an interesting question i'm not even sure if it works like that i think

بره نجات پیدا کند، این یک سوال جالب است ، حتی مطمئن نیستم که اینطور کار می

it probably would if enough people stopped eating lamb okay then the farmer wouldn't

کند یا نه، فکر می کنم احتمالاً اگر تعداد زیادی از مردم از خوردن گوشت بره دست بکشند خوب است، کشاورز اجازه نمی

allow lambs to be born in such a high number yes so technically you would save some lives

دهد بره ها با این تعداد بالا متولد شوند، بله، بنابراین از نظر فنی شما می توانید زندگی برخی افراد را نجات

i don't know what how much meat comes off a lamb do you think maybe there are maybe

دهید، نمی دانم چقدر گوشت از یک بره خارج می شود. شاید

there are some lambs that are only half eaten so so the front half of the lamb is still

بره هایی وجود داشته باشند که فقط نیمی از آنها هستند ده تا پس نیمه جلویی بره هنوز

alive and the back half has gone so they only they only actually slaughter half of the lamb

زنده است و نیمه پشتی آن رفته است، بنابراین آنها فقط در واقع نیمی از بره را ذبح

i think it would be exported somewhere even if we didn't maybe we can send it back to

می کنند، فکر می کنم به جایی صادر می شود حتی اگر ما این کار را نکنیم، شاید بتوانیم آن را به قسمت جدید برگردانیم.

new zealand yes they can have some of our lamb but i always find that strange when you

زلاند بله، آنها می توانند مقداری از بره های ما را داشته باشند، اما من همیشه وقتی می

hear vegans and vegetarians talking about that oh i i don't think it's right to kill

شنوید که گیاهخواران و وگان ها در مورد آن صحبت می کنند عجیب به نظر می رسد، اوه، من فکر نمی کنم کشتن

lambs or or cows but that i would imagine they're still being killed and they are still

بره ها یا گاوها درست باشد، اما تصور می کنم آنها هنوز در حال کشته شدن هستند و آنها

being slaughtered and they are still being eaten so i think i think what it needs is

هنوز ذبح می شوند و هنوز هم خورده می شوند، بنابراین فکر می کنم چیزی که به آن نیاز

the movement that the vegan movement would need to be vast wouldn't it oh yes because

دارد جنبشی است که جنبش گیاهخواری باید گسترده باشد، نه، اوه بله، زیرا

uh globally uh globally there's a lot of meat is eating you could say eating meat is a necessary

اوه در سطح جهانی آه در سطح جهانی گوشت زیادی وجود دارد که شما را می خورد. می توانم بگویم خوردن گوشت یک

evil yes couldn't you even though technically you don't have to eat meat to survive uh i

شر ضروری است بله نمی توانید حتی اگر از نظر فنی مجبور نیستید گوشت بخورید تا زنده بمانید،

mean hindus do very well on a vegetarian diet and have done for thousands of years so technically

منظورم این است که هندوها در رژیم گیاهخواری بسیار خوب عمل می کنند و هزاران سال است که از نظر فنی

you don't need meat but you could call it a necessary evil because i think for example

این کار را انجام نمی دهند. به گوشت نیاز دارید اما می توانید آن را یک شر ضروری بنامید چون فکر می‌کنم برای مثال

if you were an eskimo i think you would find it very hard to survive without eating meat

اگر اسکیمو بودید، فکر می‌کنم بدون خوردن گوشت زنده ماندن برایتان بسیار سخت خواهد بود،

because there isn't much vegetarian vegetables growing

زیرا سبزیجات گیاهی زیادی رشد

there are not many vegetables growing in the arctic so you you know eating seals is probably

نمی‌کنند، سبزیجات زیادی در قطب شمال رشد نمی‌کنند، بنابراین می‌دانید که خوردن فوک‌ها احتمالاً کار

your only in fact i've seen programs about people living in very cold countries yes their

شماست. فقط در واقع من برنامه هایی را در مورد افرادی که در کشورهای بسیار سرد زندگی می کنند دیده ام، بله

diet consists virtually entirely of protein meat because you can't grow crops no any if

رژیم غذایی آنها تقریباً کاملاً از گوشت پروتئین تشکیل شده است زیرا

you're living in a very cold country so you have to eat meat um so and and but of course

اگر در یک کشور بسیار سرد زندگی می کنید نمی توانید محصولات کشاورزی کنید، بنابراین باید گوشت بخورید. بنابراین و و اما البته

living here we get we've got the choice because we can grow crops yes and we can obviously

که در اینجا زندگی می‌کنیم، انتخاب داریم زیرا می‌توانیم محصولات کشاورزی کنیم، بله، و بدیهی است که

uh farm uh cattle as well yes but there aren't the the the problem with living in the arctic

می‌توانیم گاوها را نیز پرورش دهیم، بله، اما مشکل زندگی در قطب شمال

is all there is are seals that's all there is to eat yeah you don't have any choice really

وجود ندارد. فقط مهر و موم هست که باید بخوری آره چاره ای نداری

that's right you have to be you have to be uh carnivorous um please mr duncan mr steve

واقعا درسته باید باشی باید گوشتخوار باشی خواهش میکنم آقای دانکن آقای استیو

says fernando save me the wall uh so that i can make some cloth well in this country

میگه فرناندو من رو از دیوار نجات بده تا بتونم پارچه درست کنم خوب در این کشور

it used to be we used to uh wool manufacturer from sheep used to be a very big industry

قبلاً از t استفاده می کردیم اوه اوه تولید پشم از گوسفند صدها سال پیش صنعت بسیار بزرگی

hundreds of years ago but it isn't anymore because it's not economic for us to to make

بود، اما دیگر اینطور نیست، زیرا تولید پشم از گوسفند در اینجا برای ما مقرون به صرفه نیست،

wool uh from sheep here because it's too expensive so we get most of it from abroad from other

زیرا بسیار گران است، بنابراین بیشتر آن را از خارج از کشور تهیه می کنیم.

countries i do believe there probably are small areas where there is an industry but

کشورهای دیگر من معتقدم احتمالاً مناطق کوچکی وجود دارد که در آن صنعت وجود دارد، اما

not not like it used to be it used to be that like that the predominant industry the wool

نه مانند گذشته، مانند آن صنعت غالب،

the wool industry was it made lots of people very wealthy it was a huge industry in this

صنعت پشم، بسیاری از مردم را بسیار ثروتمند کرد. صنعت در این

country but now it's not uh economically viable to do it so we probably get most of it from

کشور اما اکنون انجام آن از نظر اقتصادی مقرون به صرفه نیست، بنابراین ما احتمالاً بیشتر آن را از

australia and new zealand or i don't know where we get our wool from well we don't even

استرالیا و نیوزیلند تهیه می کنیم یا نمی دانم پشم خود را از کجا تهیه می کنیم، ما دیگر حتی

manufacture many clothes here anymore so we don't need water to make clothes because most

لباس های زیادی در اینجا تولید نمی کنیم. ما برای تولید لباس نیازی به آب نداریم زیرا

of our clothes are made abroad yes i think it would be fair to say that all of the clothing

اکثر لباس‌های ما در خارج از کشور تولید می‌شوند بله، من فکر می‌کنم منصفانه است که بگوییم تمام

we are wearing now has been made not here not in the uk definitely not no so oh yes

لباس‌هایی که در حال حاضر می‌پوشیم در اینجا نه در بریتانیا درست شده‌اند، قطعاً نه، بله، بله.

the female the female sheep is called a u e w e yes so that is the mother of the lamb

ماده گوسفند ماده u e نامیده می شود بله، پس این مادر بره است

for those who are wondering is there a special word from male sheep um not really no no it's

برای کسانی که در تعجب هستند آیا کلمه خاصی از گوسفند نر وجود دارد، نه واقعا نه نه،

just the male male sheep the sheep so you would often if you if you were a farmer you

فقط گوسفند نر نر است، بنابراین اگر کشاورز بودید اغلب شما

see you would just say the the sheep for the male and the you for the female we may somebody

را می دیدید فقط می گویند گوسفند برای نر و شما برای ماده ما ممکن است کسی

might correct us there somebody look it up and see if there is a name but i've never

ممکن است ما را اصلاح کند، کسی آن را بررسی کند و ببیند آیا نامی وجود دارد یا خیر، اما من هرگز

heard that there is maybe it's mr sheep yes mr sheep mr sheep like mr duncan yes very

نشنیده ام که شاید این گوسفند آقای باشد بله آقای گوسفند آقای گوسفندی مثل آقای دانکن بله خیلی

nice here we go then steve we only have 29 minutes left of today's live stream oh it's

خوب است ما می رویم پس استیو فقط 29 دقیقه از پخش زنده امروز باقی مانده است اوه

gone so quickly mr duncan hmm vitesse says ram yes yes ram i think so although you don't

خیلی سریع تمام شد آقای دانکن هوم ویتسه می گوید رام بله بله رام من فکر می کنم بنابراین اگر چه واقعاً نمی

really hear it used you don't hear it used very often no you don't but i think i think

شنوید که استفاده کرده اید. "می شنوم که خیلی اوقات استفاده می شود نه شما نمی کنید، اما من فکر می کنم

you're correct yes a ram ram i wonder what you and a ram of course it is i wonder why

شما درست می گویید بله رام ram من تعجب می کنم که شما و یک رام البته من تعجب می کنم که چرا

they called them we should have known that mr why do they call them ram i wonder why

آنها آنها را صدا زدند ما باید می دانستیم که آقای چرا انجام می دهند آنها آنها را قوچ صدا می زنند من تعجب می کنم که چرا

i don't know maybe because they ram their horns into your buttocks i think so here we

من نمی دانم شاید به این دلیل که آنها شاخ های خود را به باسن شما می زنند. دوباره می

go then it's time to play the sentence game are you ready to play the sentence game mr

رویم پس وقت آن است که بازی جمله را انجام دهیم آیا شما آماده هستید که بازی جمله را انجام دهید آقای

steve yes as ready as i will ever be and what about you are you ready to play the sentence

استیو بله به همان اندازه که من همیشه آماده هستم و در مورد شما آیا شما آماده بازی جمله هستید

game

yes yes we are playing the sentence game today

بله بله ما امروز در حال انجام بازی جمله هستیم

because we are outside but also we have the full studio outside because i couldn't resist

چون ما بیرون هستیم اما استودیوی کامل بیرون هم داریم چون نمی‌توانستم در برابر

doing it all outside don't forget by the way i am with you on wednesday as well we have

انجام همه کارها در بیرون مقاومت کنم، فراموش نکنید که من چهارشنبه با شما هستم و همچنین ما

started doing the live the english addict extra every wednesday as well so i will be

شروع کرده‌ایم به اجرای زنده اعتیاد انگلیسی به صورت اضافی هر چهارشنبه. خوب پس من

with you on wednesday here's an interesting question from alexandra alessandra what about

چهارشنبه با شما خواهم بود اینجا یک سوال جالب از الکساندرا الساندرا است که در مورد

scottish skirts are they made from uh abroad probably not uh scottish dresses and certainly

دامن های اسکاتلندی آیا آنها از خارج از کشور ساخته می شوند احتمالاً لباس اسکاتلندی نیستند و

um like uh what what what are the skirts that the scottish food men wear i can't remember

مطمئناً دوست دارم که دامن هایی که مردان غذای اسکاتلندی می پوشند چیست؟ به یاد داشته باشید

what they're called now kilts and uh some of the the wool that is used to make thick

که اکنون به آنها کیلت می گویند و برخی از پشم هایی که برای ساخت جامپرهای ضخیم اسکاتلندی استفاده می

scottish jumpers is definitely made for wool from the scottish islands but that's a very

شود، قطعاً برای پشم های جزایر اسکاتلند ساخته شده اند ، اما

small industry the vast majority of the clothes that we have here are made abroad and i think

اکثریت قریب به اتفاق لباس هایی که ما داریم، صنعت بسیار کوچکی است. در اینجا در خارج از کشور ساخته شده است و فکر می کنم

also i think also it would be fair to say that not many scottish people wear kilts anymore

همچنین فکر می کنم منصفانه است که بگوییم تعداد زیادی از اسکاتلندی ها دیگر کت و شلوار نمی پوشند

so so they're normally worn for for ceremonial purposes so you don't if you went to scotland

بنابراین معمولاً برای اهداف تشریفاتی پوشیده می شوند بنابراین اگر به اسکاتلند رفتید و رفتید این کار را

and you went around the streets in scotland you wouldn't see people everywhere wearing

نکنید. در اطراف خیابان های اسکاتلند ، در همه جا مردم را نخواهید دید که لباس های

their kilts especially on a windy day because as we know

خود را به ویژه در روزهای باد می پوشند، زیرا همانطور که می دانیم به

traditionally they don't wear any underpants with their kilts

طور سنتی آنها با کیلت های خود شلواری نمی پوشند،

sheep of course um if you talk about the proportion of male and female sheep the vast majority

البته اگر در مورد نسبت گوسفندان نر و ماده صحبت کنید. اکثریت قریب به اتفاق

of them are females okay aren't they that are running around the field because uh it's

آنها ماده هستند، نه آنها که در اطراف مزرعه می دوند زیرا آه

the females that are producing the the yum and the males our lambs are killed off for

این ماده ها هستند که یوم را تولید می کنند و نرها که بره های ما برای گوشت کشته می شوند،

for meat yes so yes most of the sheep that are and same with cows really yes sergio says

بله، بله بیشتر گوسفندان هستند و همینطور در مورد گاوها واقعاً بله، سرجیو می‌گوید

all of the kilts are made in china you might be right actually i think you're joking you're

همه کیلت‌ها ساخت چین هستند، ممکن است حق با شما باشد، در واقع فکر می‌کنم شما شوخی

probably right but you might actually be right here we go then steve we are playing the sentence

می‌کنید احتمالاً حق با شماست، اما ممکن است واقعاً اینجا باشید، ما می‌رویم، استیو ما اکنون در حال بازی جمله‌ای هستیم

game now the sentence game is now on and we are looking for the missing words from the

. بازی جمله e در حال حاضر روشن است و ما به دنبال کلمات گم شده از

sentence they are random words some of them are easy and some of them are difficult here

جمله هستیم آنها کلمات تصادفی هستند برخی از آنها آسان هستند و برخی از آنها دشوار هستند

is the first sentence game for today oh what a free letter a three word start off mr duncan

اینجا اولین بازی جمله برای امروز است آه چه حرف رایگانی یک شروع سه کلمه ای آقای دانکن

you something want to bring us something and something with you yes five letters three

شما چیزی می خواهید برای ما چیزی بیاورید و چیزی با خود بله پنج حرف سه

letters and four letters so we have the letter m for mother we have the letter h for house

حرف و چهار حرف بنابراین ما حرف m را برای مادر داریم حرف h را برای خانه

and we have the letter c

داریم و حرف c را

for cow first person that gets it right i'll blow them a kiss yes so think of a four-letter

برای گاو اول شخص داریم که درست می گوید من. آنها را ببوسم بله پس به یک

word that begins with c that is not rude that is not rude yes you something want to bring

کلمه چهار حرفی فکر کنید که با c شروع می شود که بی ادب نیست و بی ادب نیست بله شما چیزی می خواهید برای

her something and something with you you might do it today you see because the sun is out

او چیزی بیاورید و چیزی با شما ممکن است این کار را انجام دهید امروز می بینید زیرا خورشید بیرون است

but the air is a little chilly so there is my clue for this we may well already have

اما هوا کمی سرد است، بنابراین سرنخ من برای این وجود دارد، ما ممکن است قبلاً

an answer really hmm my goodness that fest yes

پاسخی داشته باشیم واقعاً خدای من که جشنواره بله

yes so who was first well i mean i'm looking at victoria here okay uh i mean it certainly

بله پس چه کسی اول خوب بود.

fits yes uh well atomic what you have said also fits and so does valentin

بله خوب اتمی آنچه شما گفتید نیز مناسب است و همینطور آیا ولنتاین را انجام می دهد،

so we have a number of different suggestions you obviously had one particular answer on

بنابراین ما چندین پیشنهاد مختلف داریم، شما بدیهی است که یک پاسخ خاص در

your mind okay uh if we were saying it was to do with the weather and being outside yes

ذهن خود داشتید، خیلی خوب، اگر می گفتیم مربوط به آب و هوا و بیرون بودن است، بله

would that be closer to what you pretty good like today so today you mentioned earlier

، به چیزی که امروز خیلی خوب هستید، نزدیک تر است، بنابراین امروز شما قبلاً ذکر شد،

you said earlier that it seems warm but in fact it isn't so yes we have quite a few correct

شما قبلاً گفتید که به نظر گرم است، اما در واقع اینطور نیست بله، ما اکنون چند پاسخ صحیح داریم،

answers coming through now very good yes very nice yes i like the different all the different

بسیار خوب بله، بسیار خوب، بله، همه پیشنهادهای مختلف را دوست دارم،

suggestions that are coming up uh but yes think about it being outside

اما بله فکر کنید در مورد بیرون بودن آن

and that may give you a clue as to which of the suggestions we've had our nearest what

و این ممکن است به شما سرنخی بدهد که ما کدامیک از پیشنهاداتی را که

mr duncan was thinking about we have quite a few answers coming up now correct answers

آقای دانکن به آن فکر می‌کرد نزدیک‌ترین چیزی را داشته‌ایم، ما پاسخ‌های زیادی داریم که اکنون پاسخ‌های صحیح ارائه می‌شود،

even well done pedro says he sent pictures uh showing his new haircut okay have you cut

حتی پدرو می‌گوید که عکس‌هایی فرستاده است که نشان می‌دهد. مدل موی جدید او خوب است، آیا شما موهای خود را کوتاه کرده اید

your hair off pedro i i can't i can't show them because we're in the garden i can't access

پدرو من نمی توانم آنها را نشان دهم زیرا ما در باغ هستیم، من نمی توانم به اینترنت دسترسی داشته باشم

the the internet unfortunately here because i am outside in the garden we'll show them

متاسفانه اینجا چون من بیرون در باغ هستم ما به آنها نشان خواهیم داد

next time or maybe on wednesday wednesday or probably next sunday we'll show them next

دفعه بعد یا شاید چهارشنبه چهارشنبه چهارشنبه یا احتمالا یکشنبه آینده به آنها نشان

sunday does that sound good pedro hasn't got long hair anymore oh even though his uh picture

um seems to seems to suggest that he has i can't get my words out today i've noticed

خواهیم داد. متوجه

uh here we go then so time's up for this and also we are in the garden with mr cockerel

شده‌ام که ما اینجا می‌رویم، پس زمان برای این کار تمام شده است و همچنین ما در باغ هستیم با آقای خروس

hello mr cockerel nice to see you outside

سلام آقای خروس خوشحالم که شما را بیرون می‌بینم

there are actually some real cock rules around here but that was that was ours our virtual

، در واقع قوانین واقعی خروس در اطراف وجود دارد، اما این مال ما بود مجازی

cockerel virtual very nice very nice indeed the answer to today's first

خروس مجازی ما خیلی خوب خیلی خوب واقعاً جواب بازی جمله اول امروز این

sentence game is oh you might want to bring a hat and coat with you like mr steve you

است که اوه ممکن است بخواهید با خود کلاه و کت بیاورید مانند آقای استیو که می

see i didn't know i didn't know you were doing this but it's interesting you see so you might

بینید من نمی دانستم نمی دانستم شما این کار را می کنید اما جالب است که می بینید. ممکن است

want to bring a hat and also a coat with you because it might be a little chilly in the

بخواهید یک کلاه و همچنین یک کت با خود بیاورید زیرا ممکن است در باغ کمی سرد باشد و

garden you can see the sun is coming around already so we do have some lovely sunshine

می توانید ببینید که خورشید در حال آمدن است، بنابراین ما آفتاب دوست داشتنی داریم،

so

بنابراین

to victoria for getting that right i said i was going to blow a kiss to the person that

به ویکتوریا برای درست کردن این موضوع گفتم من هستم می خواهم برای کسی

got it right okay uh well got it right but there are that's just in terms of the context

که آن را درست فهمیده است بوسه بزنم، اوه اوه درست متوجه شدم، اما مواردی وجود دارد که فقط از نظر زمینه

being being outside but uh maura said you might want to uh bring a hat and a cane whoa

بیرون بودن، اما اوه مائورا گفت ممکن است بخواهید یک کلاه و یک عصا بیاورید

uh and of course a hat and a cane if you are going out somewhere for a walk you might have

اوه اوه اوه و البته یک کلاه و یک عصا اگر می خواهید جایی بیرون بروید. راه بروید ممکن است

a walking cane a cane which is a long stick yes uh and yeah a cane hurts if it's not going

یک عصا داشته باشید یک عصا که یک چوب بلند است بله و بله عصا درد می کند اگر

to rain and it's warm you might not need a coat you might bring a cane instead um so

باران نبارد و گرم است ممکن است نیازی به کت نداشته باشید ممکن است به جای آن یک

well done to that uh tomic suggested that as well but we also have valentin saying uh

عصا بیاورید. همچنین پیشنهاد دادیم، اما ما همچنین ولنتاین داریم که می‌گوید آه

ham and corn okay so that does fit so if you were going somewhere where you needed to bring

ژامبون و ذرت خوب است، بنابراین اگر به جایی می‌روید که باید غذا بیاورید،

food then yes ham and corn could be taken yes for those who are not vegetarians everyone

بله، ژامبون و ذرت را می‌توان برای کسانی که گیاه‌خوار نیستند، مصرف کرد بله، همه

wants to see pedro's pictures but unfortunately mr duncan is outside and doesn't have direct

می‌خواهند ببینند. عکس های پدرو اما متأسفانه آقای دانکن بیرون است و

access to his computer we're in the we're in the garden unfortunately so we can't uh

به کامپیوترش دسترسی مستقیم ندارد، ما در باغ هستیم، متأسفانه بنابراین

we can't stop everything no to look at the photos but mr duncan will look at them and

نمی توانیم همه چیز را متوقف کنیم، نه برای دیدن عکس ها، اما آقای دانکن به آنها نگاه خواهد کرد

show them on wednesday maybe wednesday or next sunday when we are all here together

و آنها را در چهارشنبه، شاید چهارشنبه یا روزهای آینده نشان می دهد روزی که همه با هم هستیم

including you and i'll be uh very keen to see very nice new hairstyle uh because i'm

از جمله شما و من خیلی مشتاقم که مدل موی جدید و بسیار زیبا را ببینم آه چون حسودی می کنم

jealous because i i can't have any hairstyle apart from slap head okay so there you go

چون نمی توانم هیچ مدل مویی به جز سیلی زدن به سر داشته باشم خوب پس شما بروید

interesting here we go then here's another one steve

جالب اینجا می رویم پس اینم یکی دیگه از استیو

i'm just laughing at what alexandra has said about tomic

من فقط دارم به حرف الکساندرا در مورد تومیک می خندم، مهم

never mind okay i'm sure it's all done in jest but fine yes next one mr duncan okay

نیست خوب، مطمئنم که همه چیز به شوخی انجام شده است، اما خوب است، آقای دانکن، خوب

it's on the screen now oh i must something i am something of something again i am willing

، حالا روی صفحه است، اوه باید چیزی شبیه به آن باشم چیزی دوباره من

to blow a kiss to the person who gets it right first so if that is an incentive i hope it's

حاضرم یک بوسه به کسی بدهم که اول آن را به درستی دریافت کند، بنابراین اگر این یک انگیزه است، امیدوارم این یک انگیزه باشد

atomic um that may or may not be an incentive for you to be first yes not that it's a race

که ممکن است انگیزه ای برای اولین بودن شما باشد یا نباشد

although it is a race technically it is a race because uh cat again it says that they're

. یک مسابقه از نظر فنی یک مسابقه است چون اوه گربه دوباره می گوید که

late today doesn't matter you're here that's all that's important kate gan hello to you

امروز دیر آمدند مهم نیست شما اینجا هستید این همه چیز مهم است کیت گان سلام به شما

a cake can yes

یک قوطی کیک بله

nobody is interested in pedro's haircut apart from him says tonight well i would beg to

هیچکس به مدل موی پدرو غیر از او علاقه ای ندارد. امشب خوب من التماس می کنم که

differ to differ so what has happened maybe pedro has shaved all of his hair maybe he's

متفاوت باشد تا چه اتفاقی افتاده است ادرو تمام موهایش را تراشیده است

become a buddhist i hope not i quite like the long-haired look oh okay must be a bit

شاید بودایی شده باشد، امیدوارم نه من ظاهر موهای بلند را دوست داشته باشم، اوه خوب باید کمی

hot though in your country i would say having long hair one advantage of being bald is that

داغ باشد، اما در کشور شما می توانم بگویم داشتن موهای بلند یکی از مزیت های طاس بودن این است که

you stay very cool uh in hot weather yes as long as you don't expose your head to the

شما خیلی می مانید. در هوای گرم خوب است، بله، تا زمانی که سر خود را در معرض

sun in which case you risk getting skin cancer yes okay then that's very good so there's

نور خورشید قرار ندهید، در این صورت خطر ابتلا به سرطان پوست وجود دارد، بله، خوب است، بنابراین

some good advice there if you are bald always wear a hat always wear a hat i've had to have

توصیه های خوبی وجود دارد اگر کچل هستید، همیشه کلاه بپوشید، همیشه یک کلاه بپوشید. کلاه من مجبور شدم

various things removed because of sun damage what what certain parts of your body you mean

چیزهای مختلفی را به دلیل آسیب نور خورشید حذف کنم، چه قسمت های خاصی از بدن شما منظورتان این است

funny funny growths appearing on the top of my head oh yeah there's one here look at this

که زائده های خنده دار خنده دار روی سر من ظاهر می شوند، اوه بله، یکی اینجا وجود دارد به این

strange growth i've had to have them removed and the the doctor said to me that's because

رشد عجیب نگاه کنید من مجبور شدم آنها را داشته باشم برداشته شد و دکتر به من گفت به این دلیل است که

you are going outside without a hat on i must okay then steve we have the sentence game

تو بدون کلاه می روی بیرون، من باید خوب باشم پس استیو ما این جمله را داریم

yes right i must something i am something of something yes so think of think of something

بله درست است من باید چیزی هستم من چیزی هستم بله بنابراین به چیزی فکر کنید

that some people might like and some people don't like think of something maybe if you

که ممکن است برخی از مردم دوست داشته باشند. و برخی از مردم دوست ندارند به آن فکر کنند چیزی شاید اگر

are going on holiday or maybe if you are exploring a certain place maybe a certain type of building

به تعطیلات می روید یا شاید اگر در حال کاوش در یک مکان خاص هستید، شاید نوع خاصی از ساختمان

ah you see there is a little clue buildings yes well we've got it we've got a suggestion

آه می بینید که سرنخ کوچکی از ساختمان ها وجود دارد، بله، ما آن را فهمیدیم، ما یک پیشنهاد داریم

i think maybe the first two words are correct maybe

، فکر می کنم شاید اولین مورد باشد دو کلمه درست است

it all fits intelligent um and v tess

شاید همه اینها باهوش باشد ام و v تس

oh yes and intelligent has changed the last word which probably is nearer to what mr duncan

آه بله و intelligent آخرین کلمه را تغییر داده است که احتمالاً نزدیکتر به چیزی است که آقای

yes and also tomek as well within set within microseconds okay that's very precise yes

دانکن بله و همچنین tomek در عرض چند میکروثانیه بسیار دقیق است بله

but when they come up that quickly one after the other then we know that people are getting

اما وقتی آنها مطرح می شوند که سریع یکی پس از دیگری می دانیم که مردم به

it independently right hello to ionis or ionis watching in greece hello greece oh yes yes

طور مستقل آن را درست می گیرند سلام به ionis یا ionis تماشای یونان سلام یونان اوه بله بله

what's new nothing okay there's a lovely lamb dish that is slow cooked uh it's a greek dish

چه چیز جدیدی است هیچ چیز خوب نیست یک غذای بره دوست داشتنی است که آرام پخته می شود اوه این یک غذای یونانی است

and uh we saw it on the supermarket uh online shop and i looked it up it's a greek dish

و اوه ما آن را در فروشگاه آنلاین دیدم و من آن را نگاه کردم این یک غذای یونانی است

slow cooked lamb in something and we're going to buy it and try it out

که گوسفند آهسته پخته شده است و ما می خواهیم آن را بخریم و آن را خوب امتحان کنیم.

well is that connected to the sentence game well somebody's from greece i thought i would

be okay no mr duncan isn't feeling cold no i feel great i i do have the sun on me though

خوب است نه آقای دانکن احساس سرما نمی کند نه من احساس خوبی دارم، من خورشید را روی خودم دارم، اما

if i step back you see i have the sunlight so the sun is coming around at the moment

اگر عقب نشینی کنم، می بینید که نور خورشید دارم، بنابراین خورشید در حال آمدن است،

i think we've got it mr duncan yes it looks like i think we've got the the answers here

فکر می کنم آن را دریافت کرده ایم آقای دانکن بله به نظر می رسد که ما پاسخ ها را در اینجا دریافت کرده

do you like my new toothbrush this is my new toothbrush i i got this yesterday but it's

ایم آیا مسواک جدید من را دوست دارید این مسواک جدید من است من این را دیروز گرفتم اما

electric you see it's very unusual it's got a little battery inside

برقی است می بینید که بسیار غیرعادی است داخل آن کمی باتری

it sounds like an annoying insect so i've decided to try this because apparently a lot

وجود دارد و به نظر یک حشره مزاحم است بنابراین من تصمیم گرفتم این را امتحان کنم زیرا ظاهراً بسیاری

of people now use electric toothbrushes so this is just a cheap one it's not expensive

از مردم اکنون از مسواک برقی استفاده می کنند بنابراین این فقط یک مسواک ارزان است و گران

but it has a little battery and it lasts for about three months so i've decided to do this

نیست اما باتری کمی دارد و حدود سه ماه دوام می آورد بنابراین تصمیم گرفتم این کار را انجام دهم

because a lot of people seem now these days they say you should have electric toothbrush

زیرا این روزها به نظر می رسد بسیاری از مردم می گویند که شما باید مسواک برقی داشته باشید،

so what about you do you use electric toothbrush oh that's opening up a whole new discussion

پس شما از مسواک برقی استفاده می کنید، اوه که بحث جدیدی را باز می کند

or only 15 minutes before the end of the show or maybe the old-fashioned way with your hand

یا فقط 15 دقیقه قبل از پایان برنامه یا شاید به روش قدیمی

all right mister don't get it faster move on here we go then here's the answer come

دستت باشه آقا زودتر نگیر ما اینجا می‌رویم، پس پاسخ این

on mr cockerel and the answer is

است آقای خروس و پاسخ این

oh well that's wrong the answer is i must admit i am terrified of heights some people

است که اوه، اشتباه است، پاسخ این است که باید اعتراف کنم که از ارتفاع می‌ترسم، برخی از افراد از

don't like heights including me i don't like being high up especially on something that

ارتفاع دوست ندارند، از جمله من، من از بلند بودن خوشم نمی‌آید. در مورد چیزی

has no support like a cable car or something like that or maybe if you are in a building

که پشتیبانی ندارد، مانند تله کابین یا چیزی شبیه به آن، یا شاید اگر در ساختمانی هستید

that's very high up and you you lean out of the window oh it makes you feel quite queasy

که بسیار مرتفع است و از پنجره به بیرون خم می‌شوید ، آه این باعث می‌شود که احساس ناراحتی کنید،

well intelligent was the first with a suggestion and eventually actually intelligent did get

خوب باهوش اولین مورد با یک پیشنهاد بود و در نهایت واقعاً باهوش

the the whole thing right okay well i think was the first person to get it uh yes was

همه چیز را درست انجام داد، خوب، فکر می‌کنم اولین کسی بود که آن را به دست آورد، بله درست بود،

right so blowing a kiss for you intelligent uh and but the first suggestion was hackers

بنابراین یک بوسه برای شما باهوش بود، اما اولین پیشنهاد این بود

okay so instead of heights hackers well you you might be terrified of hackers if you run

که هکرها خوب هستند، بنابراین به جای هکرهای ارتفاع، شما ممکن است

a business and you're worried about your computer being uh hacked yes someone might break into

اگر کسب و کاری را اداره می کنید و نگران هک شدن رایانه خود هستید، از هکرها وحشت کنید، بله ممکن است شخصی وارد

your computer and steal all of your of your information tomic was was very quick as well

رایانه شما شود و تمام اطلاعات شما را بدزدد.

um so well done everybody very good very good here's another one there we've got i think

خوب خیلی خوب اینجا یکی دیگر وجود دارد، فکر می کنم

we can have two more hello it's a little black bird i wonder if it's the same one that's

می توانیم دو سلام دیگر داشته باشیم، این یک پرنده سیاه کوچولو است، نمی دانم آیا همان پرنده ای

been following me around every time i'm digging soil out in the garden you have a little black

است که هر بار که در حال کندن خاک در باغچه هستم دنبالم می آید. پرنده سیاه کوچولو در حال

bird hopping around yes and a pigeon we can't show you unfortunately here we go here's another

پریدن به اطراف بله و یک کبوتر ما نمی توانیم به شما نشان دهیم متاسفانه اینجا می رویم اینجا یک

sentence game four words it is very something that we will something as something before

جمله دیگر بازی چهار کلمه بسیار چیزی است که ما چیزی را به عنوان چیزی قبل از

something

چیزی

what could it be it's a long one and we have four missing words so maybe if you want a

می خواهیم چه می تواند طولانی باشد و ما چهار مورد کم داریم کلمات، بنابراین شاید اگر می خواهید

person to give you some information within a certain period of time

شخصی در یک بازه زمانی معین به شما اطلاعاتی بدهد

what does that person do they have to do something if you want i don't know maybe you just i

، آن شخص چه کاری انجام می دهد، اگر شما بخواهید باید کاری انجام دهد.

nearly said the word then it's very easy to do that you see it's very easy when you are

این کار را انجام دهید، می بینید که وقتی

explaining something to give the actual word so i won't hmm

چیزی را توضیح می دهید، بیان کلمه واقعی بسیار آسان است، بنابراین من

that first word i get that one probably if you get the first one that's going to help

آن کلمه اول را نمی آورم، احتمالاً اگر اولین کلمه را دریافت کنید،

very much with the rest people are talking about toothbrushes and also dreams oh at the

به بقیه مواردی که مردم در مورد آن صحبت می کنند کمک زیادی می کند. مسواک و همچنین رویاها آه در

moment maybe they are dreaming about toothbrushes no sound says mosin maybe it's about the dream

حال حاضر شاید در خواب مسواک می بینند هیچ صدایی نمی گوید موسین شاید در مورد رویا است

not us can you hear us i hope you can yes when somebody says no sound i often think

نه ما می توانید ما را بشنوید امیدوارم بتوانید بله وقتی کسی می گوید صدایی ندارد اغلب فکر می کنم به

it means that they can't hear us but i think it's to do with uh oh they've retracted the

این معنی است که آنها نمی توانند صدای ما را بشنوند اما فکر می کنم این است اوه اوه آنها

message so i think it's to do with the sentence game the dream uh maybe or maybe the sentence

پیام را پس گرفته اند، بنابراین فکر می کنم این به بازی جمله مربوط می شود، رویا، شاید یا شاید بازی جملات

game

yes do you know dentists dentists always give different opinions about what is the best

بله، آیا می دانید دندانپزشکان دندانپزشکان همیشه نظرات متفاوتی در مورد اینکه بهترین

way to clean your teeth yes uh even within the same dental practice i i asked i mean

راه برای تمیز کردن دندان های شما چیست؟ بله، حتی در همان مطب دندانپزشکی، من پرسیدم، یعنی

they used to say when i was growing up instead of going side to side you should sort of brush

آنها می گفتند زمانی که من بزرگ شدم به جای اینکه این طرف به آن بروید، باید یک جورهایی مسواک

down like that but apparently now they think it's best to do a bit of both oh i see so

بزنید، اما ظاهراً اکنون آنها فکر می کنند بهتر است هر دو را کمی انجام دهید. می بینم

you go across a little bit and then up and down yes they used to say going side to side

که کمی به آن طرف می روید و سپس بالا و پایین بله، آنها می گفتند که رفتن به

was bad for your gums or something i don't know but i mean you'd have to test these things

پهلو برای لثه های شما مضر است یا چیزی که من نمی دانم، اما منظورم این است که شما باید این چیزها

over over decades to find out uh which was the best way to clean your teeth well even

را در طول چندین دهه آزمایش کنید تا پیدا کنید. بهترین راه برای تمیز کردن دندان هایتان حتی در آن زمان بهترین راه بود

then you wouldn't really come to us don't forget don't forget steve we have a dentist

شما واقعاً پیش ما نمی آیید فراموش نکنید استیو را فراموش نکنید ما یک دندانپزشک

on the live chat of course belarusia you said please tell us but it it would appear these

در چت زنده داریم البته بلاروسی شما گفتید لطفاً به ما بگویید اما این روزها ظاهر می شود

days yes some alessandra said let's ask belarusia because she will know you see cause she's

بله برخی از الساندرا گفت بیایید از بلاروس بپرسیم زیرا او این کار را خواهد کرد می‌دانید چون او

a dentist so what we want to know is manual toothbrush or electric and should you go side

یک دندان‌پزشک است، بنابراین چیزی که ما می‌خواهیم بدانیم مسواک دستی یا برقی است و آیا می‌توانی

to side or flick down from the top of your two downwards an expert what would you say

به طرفین بروی یا از بالای دوت به پایین تکان بخوری، یک متخصص چه می‌گویی

but the last time i went to the dentist which was actually a long time ago yeah because

اما آخرین باری که به دندانپزشک رفتم. که در واقع خیلی وقت پیش بود، بله، چون

i usually go every six months of belarus would be very pleased to hear that but i haven't

من معمولاً هر شش ماه یک بار به بلاروس می روم، از شنیدن آن بسیار خوشحال می

been for a year and a half no i'm going next month actually yes uh and last time i said

شوم، اما یک سال و نیم است که نرفتم، نه، ماه آینده می روم در واقع بله و آخرین بار من گفت

oh you know nowadays what is the you know what what do people think is the best way

اوه می‌دانی امروزه چه چیزی است، می‌دانی مردم چه فکر می‌کنند بهترین راه

to brush your teeth and the dentist said to me i think it's up and down but then the hygienist

برای مسواک زدن دندان‌هایت است و دندان‌پزشک به من گفت فکر می‌کنم بالا و پایین است، اما بعد بهداشتی

said no no side to side so which is it yes and then the other debate of course is electric

گفت نه طرف به پهلو، پس کدام است بله. و سپس بحث دیگر البته برقی است

or just with your hand so some people use electric ones like this so that's why i've

یا فقط با دست شما برخی از مردم از برق هایی مانند این استفاده می کنند به همین دلیل من این را

bought this

خریدم

it feels funny in my hand well we've got uh do we have any and we do we have we have maura

در دست من خنده دار به نظر می رسد.

was first with a suggestion which i think is correct

uh i would say it is correct oh okay then is that right i think vitesse also

من می گویم درست است، اوه خوب پس درست است، من فکر می کنم

i think vitas also came up with the correct answer as well at the same time yes yes and

vitesse همچنین فکر می کنم ویتا نیز به پاسخ درست رسید و در همان زمان بله بله و

also i think tomic as well yes it looks like maura was first maybe putting it out there

همچنین فکر می کنم تامیک نیز بله، به نظر می رسد که مائورا اولین بار قرار داده است.

it certainly fits um of course our lunch time has passed yes lunch time is sort of one o'clock

مطمئناً مناسب است البته زمان ناهار ما گذشته است بله زمان ناهار یک ساعت

isn't it yes maybe midday one o'clock some people have a late lunch maybe two o'clock

است، بله بله شاید ساعت یک بعدازظهر برخی از مردم دیر ناهار می‌خورند شاید ساعت دو بعد از

so here we go then here's the answer to this particular sentence game a lot of people got

ظهر پس این پاسخ به این بازی جملات خاص است که بسیاری از مردم

it right thank you very much and

آن را به درستی دریافت کردند بسیار متشکرم و

congratulations another six minutes six minutes and then we will be going and here is the

شش دقیقه دیگر تبریک می گویم و سپس ما می رویم و این

answer oh bing bong ding ding it is very unlikely that we will reach a decision before lunch

پاسخ است آه بینگ بونگ دینگ دینگ، بعید است که ما تصمیم گیری قبل از

time unlikely so something that is unlikely probably won't happen something that is unlikely

زمان ناهار بعید است بنابراین چیزی که بعید است احتمالاً اتفاقی نمی افتد که بعید است

probably won't happen it will not occur it is very unlikely that we will reach a decision

احتمالاً نمی افتد اتفاق نمی افتد خیلی بعید است که به تصمیمی برسیم

so when you decide something you can say that you have reached you have come to a decision

بنابراین وقتی چیزی را تصمیم می گیرید می توانید بگویید که به آن رسیده اید به تصمیمی

you have reached a decision and of course lunchtime as steve mentioned is your midday

رسیده اید تصمیم و البته وقت ناهار همانطور که استیو ذکر کرد، وعده غذایی ظهر شماست

meal

i think we've got time you could have had a you could have had a meeting at work um

، فکر می‌کنم وقت داریم که می‌توانید یک جلسه در محل کار

and you had to decide on on on the uh the type of um livery that you're going to have

داشته باشید و باید در مورد نوع غذایتان تصمیم بگیرید. "

on your advertising material for a new product yeah and somebody might say time's getting

مطالب تبلیغاتی خود را برای یک محصول جدید خواهید داشت، بله، و ممکن است کسی بگوید زمان در حال سپری شدن است

on it's unlikely that we're going to reach a decision before lunchtime so let's carry

، بعید است که ما قبل از وقت ناهار تصمیمی بگیریم، بنابراین بیایید

on the meeting after lunch so something you've been looking at and then you have to make

جلسه را بعد از ناهار ادامه دهیم تا چیزی که شما به آن نگاه کرده اید. و بعد باید

a decision some people like to have the decision quickly some people like to take their time

تصمیم بگیری بعضی ها دوست دارند سریع تصمیم بگیرند بعضی ها دوست دارند وقت بگذارند

and do it slowly when they are coming to a decision pedro's going see you later pedro

و به آرامی این کار را انجام دهند وقتی به تصمیمی می رسند پدرو بعدا می رود شما را بعدا می

see you later pedro pick up your pictures we will look at the pictures we can't do it

بیند پدرو بعداً شما را می بیند پدرو عکس های شما را انتخاب می کنیم. به عکس نگاه کن البته ما نمی‌توانیم

outside because we don't have any way of getting to them unfortunately but yes we will show

خارج از خانه این کار را انجام دهیم، زیرا متأسفانه راهی برای رسیدن به آنها نداریم، اما بله،

them next sunday uh one more i think we can have one more sentence game and then we are

یکشنبه آینده به آنها نشان خواهیم داد، اوه یک بازی دیگر، فکر می‌کنم می‌توانیم یک بازی جملات دیگر داشته باشیم و سپس

out of here i something these something something days really something

از اینجا خارج شده‌ایم. این چیزی چیزی روزها واقعاً چیزی

what could it be we have 12 letters we have a big one at the end 12 letters on the last

چه می تواند باشد ما 12 حرف داریم ما در آخر یک حرف بزرگ داریم 12 حرف

one it's a very big one um sora's is waiting for lunchtime

آخری خیلی بزرگ است ام سورا منتظر ناهار است

claudia's going as well i am waiting for my tea cake time which is coming soon isn't it

کلودیا می رود و من منتظر کیک چایم هستم زمانی که به زودی فرا می رسد آیا

steve it definitely is cheap cake tea cake cup of tea and i'm going to have a banana

استیو قطعاً کیک ارزان قیمت کیک چای است فنجان چای و من هم می خواهم یک موز

as well okay if it makes you happy just because i feel like one good no suggestions yet down

بخورم اگر شما را خوشحال می کند خوب است فقط به این دلیل که احساس می کنم یکی خوب است بدون پیشنهاد هنوز

one two three it's a big one to end on mr donaghy it's a very big word letters on the

یک دو سه کلمه بزرگ است که به آقای دوناقی ختم شود این یک کلمه بسیار بزرگ است حروف روی

last word that is a big word beginning with i 12 letters

کلمه آخر که یک کلمه بزرگ است که با i شروع می شود 12 حرف

belarusia didn't really tell us

بلاروسی واقعاً به ما نگفت

ah it's lunchtime in argentina says belarusia so it's their decision to leave now yes well

آه وقت ناهار است در آرژانتین می گوید بلاروسی بنابراین تصمیم آنها برای ترک است در حال حاضر بله، خوب

said because that's obviously related to the last it is also a good decision yes well you

گفته شده است، زیرا واضح است که به لاس مربوط می شود این هم تصمیم خوبی است، بله،

could have waited another four minutes but never mind no if you have a choice between

می‌توانستید چهار دقیقه دیگر صبر کنید، اما مهم نیست که نه، اگر بین ما و غذا یک انتخاب دارید،

us and food always choose food every time belarusia says electric toothbrush is good

همیشه هر بار که بلاروس می‌گوید مسواک برقی خوب است، غذا را انتخاب کنید،

but it depends on how you use it

اما بستگی به نحوه استفاده شما از آن دارد

yes exactly so if you use it too aggressively yeah then you'll damage your gums the same

بله دقیقاً بنابراین اگر از آن خیلی تهاجمی استفاده کنید، بله،

with manual i think it does all depend on how i think any way of cleaning your teeth

با استفاده از دستی به لثه‌هایتان آسیب می‌رسانید، فکر می‌کنم همه چیز بستگی به این دارد که چگونه فکر می‌کنم هر روشی برای تمیز کردن دندان‌هایتان

belarus who would probably agree is good as long as you do it and you do it regularly

بلاروس که احتمالا موافق هستند خوب است تا زمانی که شما این کار را انجام دهید و شما این کار را انجام دهید. به طور منظم این کار را انجام دهید،

what about with a hammer can you clean your teeth with a hammer how about sandpaper yes

با چکش می توانید دندان های خود را با چکش

i've done that i got i actually did that a few years ago i had a bit of a just a small

stain on my tooth and i actually got a piece of sandpaper and i rubbed the sandpaper and

تمیز کنید. در واقع یک تکه سنباده گرفتم و من کاغذ سنباده را مالیدم

the stain actually disappeared by the way don't try that because i don't think it works

و لکه در واقع ناپدید شد، این کار را امتحان نکنید زیرا فکر نمی‌کنم کار کند

belarusia's gone she'd probably have a heart attack yes i think belarusia would be very

بلاروس از بین رفته احتمالاً دچار حمله قلبی می‌شود بله، فکر می‌کنم بلاروس خیلی عصبانی خواهد شد.

angry to hear that

برای شنیدن این حرف

okay we are going in a few moments we have this one last and it's proving to be quite

خوب، چند لحظه دیگر می رویم ما این آخرین مورد را داریم و ثابت می‌کند که بسیار

difficult i think because we haven't really had any correct answers yet we're really anything

دشوار است، فکر می‌کنم چون واقعاً هیچ پاسخ درستی نداشته‌ایم، هنوز واقعاً به

even closer i think this is a hard one it's a tough one

چیزی نزدیک‌تر هستیم، فکر می‌کنم این یک پاسخ سخت است،

oh oh intelligent i think you i think you're on to something hmm

اوه اوه باهوش فکر می‌کنم شما فکر می کنم در مورد چیزی هستید

not sure about the last word um but uh it's certainly getting close yes oh yes yes okay

که در مورد آخرین کلمه اوم مطمئن نیستید اما اوه مطمئناً دارد نزدیک می شود بله اوه بله بله خوب

um what do you think about that sentence there mr duncan it's near but there are at least

اوم نظر شما در مورد آن جمله چیست آقای دانکن نزدیک است اما حداقل

two words there that are incorrect including the last word the big last word i wonder what

دو کلمه در آنجا وجود دارد که نادرست هستند از جمله آخرین کلمه کلمه آخر بزرگ من تعجب می کنم که

it is we'll find out in a moment

این چیست ما در یک لحظه متوجه خواهیم شد

oh yes because the second word begins with the third row begins with f

آه بله زیرا کلمه دوم با ردیف سوم شروع می شود با f شروع می شود

yes the first the first missing word begins with f so maybe your your experience of something

بله اولین کلمه گم شده با f شروع می شود بنابراین شاید تجربه شما را داشته باشید از

oh that's right then he's uh hmm four o'clock should we give a clue is uh well having one

چیزی اوه که درست است پس او اوهوم ساعت چهار است، اگر سرنخی بدهیم این است که یکی

of the four seasons got something to do with it well yes yes i suppose these something

از چهار فصل با آن ارتباطی دارد، بله،

something days so when you think of a certain time of year you might have more time to do

فکر می‌کنم این روزها چیزی است، بنابراین وقتی به زمان خاصی فکر می‌کنید ممکن است زمان بیشتری برای انجام دادن داشته باشید

something or it might make your mood change in a positive way that's all i can say really

چیزی یا ممکن است باعث شود خلق و خوی شما به شکل مثبتی تغییر کند، این تنها چیزی است که می توانم واقعاً

without giving the answer another 30 seconds 30 seconds and then i will give you the answer

بدون پاسخ دادن 30 ثانیه 30 ثانیه دیگر بگویم و سپس به شما پاسخ خواهم داد،

but it's okay if you don't know the answer it's all right is the word summer in there

اما اگر پاسخ را ندانید اشکالی ندارد. کلمه تابستان در آنجا

it is right so we know that the last word is proving to be difficult for people i like

درست است بنابراین ما می دانیم که آخرین کلمه برای افرادی که دوستشان دارم سخت است

rosa rosa says insufferable it's strange because a lot of people use that word to describe

روزا می گوید غیر قابل تحمل است عجیب است زیرا بسیاری از مردم از این کلمه برای توصیف

me well it's 12 letters so it fits yes but no this is a positive sentence irresistible

من استفاده می کنند. نه این یک جمله مثبت غیر قابل مقاومت است،

you don't really describe summer as irresistible no unless of course you can't resist going

شما واقعا تابستان را غیرقابل مقاومت توصیف نمی کنید، نه مگر اینکه در آن مدت نمی توانید در برابر بیرون رفتن مقاومت

outside during that time but it is not no uh and summer well you see uh one two three

کنید، اما اینطور نیست و تابستان خوب است که می بینید اوه یک دو سه

four

چهار

fernando is going for breakfast see you later fernando and have a super duper sunday it

فرناندو دارد می رود صبحانه بعداً می‌بینمت فرناندو و یک یکشنبه فوق‌العاده دوپر

could be insufferable if you live in a very hot country um so yes i think we've i think

داشته باشید، اگر در یک کشور بسیار گرم زندگی می‌کنید، ممکن است غیرقابل تحمل باشد، بنابراین بله، فکر می‌کنم ما داریم، فکر می‌کنم

we're more or less there the answer is coming up right now because it's time to go see

کم و بیش آنجا هستیم، پاسخ در حال حاضر در راه است، زیرا وقت آن است. بریم

what was that have we got a train track near us mr duncan i don't know what that was

ببینیم چی بود یک ریل قطار نزدیک ماست آقای دانکن من نمی‌دانم آن چه بود،

oh what happened though what was that we've got i'll tell you something

اوه چه اتفاقی افتاد، اما چه چیزی داشتیم، چیزی را به شما می‌گویم

we have we have people have come up with lots and lots of twelve letter words beginning

که داریم، مردم داریم با تعداد زیادی کلمه دوازده حرفی شروع کرده‌اند.

with i yes there are been very very well very clever in coming up with all these very long

با من بله خیلی خوب خیلی باهوش بود که با تمام این کلمات خیلی طولانی

words beginning with i they're all correct you are very intelligent yeah i'm not sure

که با من شروع می شد همه آنها درست هستند شما خیلی باهوش هستید بله مطمئن نیستم

if that's 12 letters here we go then here's the answer steve because to be honest with

اگر 12 حرف است اینجا ما می رویم پس این پاسخ استیو است چون برای صادق بودن با

you i'm hungry and thirsty and i want my tea cake and my cup of tea to be honest here it

شما، من گرسنه و تشنه هستم و می خواهم کیک چای و فنجان چایم صادقانه بگویم،

comes are you ready for the answer oh you might you might be very surprised anyone's

می آید آیا شما برای پاسخ آماده هستید، اوه، ممکن است بسیار تعجب کنید که

got the last word right no here it comes here is the answer right now oh i find these long

کسی حرف آخر را درست گفته است نه اینجاست که جوابش همین است، اوه من این

summer days really invigorating

روزهای طولانی تابستان را واقعاً نیروبخش می‌دانم،

yes yes invigorating so it's figuring if something is invigorating it means it gives you energy

بله، نشاط‌آور، بنابراین می‌دانم اگر چیزی نیروبخش است، به این معنی است که به شما انرژی می‌دهد

it makes you feel alive it energizes you it gives you lots of energy and enthusiasm because

، باعث می‌شود احساس کنید زنده هستید، به شما انرژی می‌دهد، به شما انرژی و اشتیاق زیادی می‌دهد. زیرا

summer is a lovely time of year i can see why people thought that the second word was

تابستان زمان دوست داشتنی است سال می توانم متوجه شوم که چرا مردم فکر می کنند کلمه دوم

lazy i find these lazy summer days uh of course because you often describe summer as lazy

تنبلی است، من این روزهای تنبل تابستان را می بینم، اوه البته زیرا شما اغلب تابستان را به عنوان روزهای تنبل تابستان توصیف می کنید،

summer days because it's hot you're not doing very much so you could put lazy in there yes

زیرا هوا گرم است و شما کار زیادی انجام نمی دهید، بنابراین می توانید تنبلی را در آنجا وارد کنید، بله.

instead of long hmm and the sentence would still work i think so but insufferable some

به نظر من این جمله هنوز هم کار می کند، اما برخی

people put yes it may be insufferable if you don't like the hot weather so yeah it might

افراد می گویند بله، ممکن است تحمل ناپذیر باشد اگر هوای گرم را دوست ندارید، بنابراین بله،

be true for you if you live in mexico for example or uh in the heat of the jungle somewhere

اگر مثلاً در مکزیک زندگی می کنید یا در مکزیک زندگی می کنید، ممکن است برای شما صادق باشد. گرمای جنگل در

you might find hot summer days insufferable invigorating so there is a great word perhaps

جایی ممکن است روزهای گرم تابستان را نشاط آور بیابید، بنابراین یک کلمه عالی وجود دارد

it's the first time you've ever heard that word invigorate to give energy to enthusiasm

شاید اولین بار است که این کلمه نیروبخش را می شنوید تا به اشتیاق انرژی بدهید.

you you are being energized invigorated i took a cold dive into the sea i i dived into

دریا من

the cold sea for a swim when i came out i felt invigorated you feel sort of full of

برای شنا در دریای سرد شیرجه زدم وقتی بیرون آمدم احساس سرزندگی می‌کردم شما احساس می‌کنید سرشار از

energy revived yes in some way how would you describe a word manga a person who can create

انرژی احیا شده‌اید بله به نوعی چگونه یک کلمه مانگا را توصیف می‌کنید شخصی که می‌تواند

new words is often described as a word manga so the word manga is often refers to someone

کلمات جدید ایجاد کند اغلب به عنوان یک کلمه مانگا توصیف می‌شود بنابراین کلمه مانگا اغلب به کسی

who makes things so a word manga will be a person who creates words maybe they have a

اطلاق می شود که چیزهایی را می سازد، بنابراین یک کلمه مانگا فردی خواهد بود که کلمات را ایجاد می کند، شاید

great skill using words or producing words so that's how we do that thank you jimmy thank

مهارت زیادی در استفاده از کلمات یا تولید کلمات داشته باشد، بنابراین ما این کار را انجام می دهیم.

you very much for your question and also for your hong kong dollar as well thank you very

برای دلار هنگ کنگ شما نیز

much 10 hong kong dollars thank you very kind of you we are going now steve it's time to

بسیار متشکرم 10 دلار هنگ کنگ از شما سپاسگزارم خیلی لطف دارید ما می رویم استیو وقت

say goodbye two hours have gone very quickly and in some instances very noisily yes but

خداحافظی است دو ساعت خیلی سریع گذشت و در برخی موارد بسیار پر سر و صدا بله،

that's all gone now i think i i think i'll forgive the neighbours and that's what i'm

اما الان تمام شد. فکر می کنم من فکر می کنم همسایه ها را می بخشم و این چیزی است که

going to say on the matter i'm going to go inside mr duncan as always i'm going to put

در مورد این موضوع می خواهم بگویم من می خواهم به داخل آقای دانکن بروم مثل همیشه

the kettle on i'm going to put uh tea bags in two cups tea bags to pour the boiling water

کتری را روی آن می گذارم و چای کیسه ای می گذارم در دو فنجان چای کیسه ای برای ریختن آب جوش

in i'm going to brew the tea for about five minutes so if you want to know how we're spending

در آن، من می خواهم چای را برای حدود پنج دقیقه دم کنم، بنابراین اگر می خواهید بدانید که

our sunday afternoon we are tea bagging and then i will put the tea cakes in the toaster

بعد از ظهر یکشنبه خود را چگونه می گذرانیم، چای کیسه ای می کنیم و سپس کیک های چای را می گذارم.

and i will also be healthy and have a banana as well okay lovely to see you all and hopefully

من و توستر هم سالم خواهیم بود و یک موز می خورم همه شما و

see you all again same time same place same channel next week next sunday mr steve is

امیدوارم همه شما را دوباره در همان زمان در همان کانال هفته آینده ببینیم، یکشنبه آینده، آقای استیو

back thank you mr steve and there he goes he's gone mr steve he's disappeared he's now

بازگشته است، متشکرم آقای استیو و او رفت، او رفت آقای استیو، او ناپدید شده است، او

going into the house to bring forth some well-deserved refreshment that's all i can say i hope you've

اکنون به خانه می رود تا کمی شادابی شایسته را به ارمغان بیاورد. این تمام چیزی است که می توانم بگویم، امیدوارم

enjoyed today's live stream it's time to go thank you very much for your company we've

از پخش زنده امروز لذت برده باشید، وقت آن رسیده است که بروید، از همراهی شما بسیار سپاسگزارم،

covered a lot of subjects today i will be honest with you don't forget also wednesday

امروز موضوعات زیادی را پوشش دادیم، با شما صادق خواهم بود، فراموش نکنید همچنین چهارشنبه

i'm back with you on wednesday twice a week english addict extra wednesday and of course

من برگشتم چهارشنبه هفته ای دو بار با شما معتاد انگلیسی چهارشنبه اضافی و البته

next sunday i will be with you as well for those who can only join me at the weekend

یکشنبه بعد با شما خواهم بود برای کسانی که فقط آخر هفته می توانند به من بپیوندند

i will be with you next sunday but don't forget i'm also here on wednesday from 2 p.m uk time

یکشنبه آینده با شما خواهم بود اما فراموش نکنید که من هم اینجا هستم چهارشنبه از ساعت 2 بعدازظهر به وقت انگلستان از همراهی

thanks for your company see you later i will give you a few moments to say goodbye to each

شما متشکرم بعداً شما را می بینیم ، چند لحظه به شما فرصت می دهم تا با یکدیگر خداحافظی کنید

other i hope you have enjoyed today's live stream live from the garden because the weather

، امیدوارم از پخش زنده امروز از باغ لذت برده باشید زیرا

these days is rather nice isn't that lovely see you again soon take care and until the

این روزها هوا نسبتاً خوب است. که دوست داشتنی دوباره شما را به زودی می بینم مراقبت و unti

next time we meet here on youtube if it's wednesday or sunday take care stay happy stay

دفعه بعد که در اینجا در یوتیوب ملاقات می کنیم، اگر چهارشنبه یا یکشنبه باشد، مراقب باشید خوشحال بمانید در

safe wherever you are in the world keep that smile upon your face and of course you know

هر کجای دنیا که هستید در امان بمانید، لبخند را بر لبان خود نگه دارید و

what's coming next yes you do

البته می دانید که آینده چه خواهد شد، بله فعلاً این کار را انجام می دهید.

ta ta for now