10 GREAT VERBS to Supercharge your English

Here we go with ten amazing verbs to supercharge your English. You are going to like this.

در اینجا ما با ده فعل شگفت انگیز برای تقویت زبان انگلیسی شما آشنا می شویم. شما قرار است این را دوست داشته باشید.

Our first verb, to binge-watch. This is to watch several episodes of a tv series one

اولین فعل ما، تماشا کردن است. این برای این است که چندین قسمت از یک سریال تلویزیونی را یکی

after another so that you end up watching multiple episodes, four five even! I sometimes

پس از دیگری تماشا کنید تا در نهایت چندین قسمت، چهار پنج قسمت را تماشا کنید! من گاهی اوقات

do it at night time. I'll put on one episode and then I'll say ok I'll watch one more and

این کار را در شب انجام می دهم. من یک قسمت را می گذارم و بعد می گویم باشه یک قسمت دیگر را می بینم و

then you get to the end of that one and you think ok just one more and it keeps going.

بعد شما به آخر آن قسمت می رسید و فکر می کنید خوب است فقط یک قسمت دیگر و ادامه دارد.

It's terrible. If you want to put binge-watch into the past tense then you put the -ed on

این وحشتناک است. اگر می‌خواهید بینگ واچ را در زمان گذشته قرار دهید، ed را روی

watched. So I binge-watched Game of Thrones.

تماشا قرار دهید. بنابراین من به شدت بازی تاج و تخت را تماشا کردم.

Oh what! He didn't? No, he didn't? Oh my! He did! No! I've got to get up. Ok tom, one

وای چی! او این کار را نکرد؟ نه، نکرد؟ ای وای! او انجام داد! نه! من باید بلند شوم باشه تام، یکی

more, one more and then bed. One more and then bed.

دیگه، یکی دیگه و بعد بخواب. یک بار دیگر و سپس تخت.

Number two, to ride shotgun. I love this phrase. To ride shotgun. This means that you sit in

شماره دو، برای سوار شدن به تفنگ ساچمه ای. من عاشق این عبارت هستم. برای سوار شدن به تفنگ ساچمه ای یعنی شما

the front seat of the car. You are not the driver but you sit at the front seat, in the

روی صندلی جلوی ماشین می نشینید. شما راننده نیستید اما روی صندلی جلو نشسته اید، در

front seat. So you would say, I want to ride shotgun today and that means I want to sit

صندلی جلو. بنابراین شما می گویید، من می خواهم امروز سوار تفنگ ساچمه ای شوم، یعنی می خواهم

in the front seat of the car.

در صندلی جلوی ماشین بنشینم.

I want to ride shotgun, I want to ride shotgun, let me! Come on, let me ride shotgun. I never

من می خواهم تفنگ ساچمه ای سوار شوم، می خواهم تفنگ ساچمه ای سوار شوم، بگذار! بیا، بگذار سوار تفنگ شوم. من هرگز نمی

get to rise shotgun, please!

توانم با تفنگ ساچمه ای بلند شوم، لطفا!

This is exciting. It's my first time riding shotgun. Yeah it's my first time. Wow! It's

این هیجان انگیز است. اولین بار است که سوار تفنگ ساچمه ای می شوم. آره اولین بارمه وای!

so much fun up here. Oh my god! It's a cow, it's so big. My god this is fun, isn't it?

اینجا خیلی سرگرم کننده است اوه خدای من! این یک گاو است، آنقدر بزرگ است. خدای من این سرگرم کننده است، اینطور نیست؟

Shall we play some music? Can I play some music. Shall we play a game, let's play a

یه موزیک بزنیم؟ میتونم یه موزیک بزنم یک بازی کنیم، بیایید یک

game. Shall we play eye spy? Let's play eye spy, I love eye spy it's my favourite game.

بازی انجام دهیم. جاسوس چشم بازی کنیم؟ بیا چشم جاسوس بازی کنیم ، من عاشق چشم جاسوسی هستم، این بازی مورد علاقه من است.

I love it! Ok, shall we play? I spy with my little eye something beginning with. If I

عاشقشم! باشه بازی کنیم؟ من با چشم کوچکم چیزی را که با آن شروع می شود جاسوسی می کنم. اگر

go like this it's like I'm running really fast. I'm running!

اینطوری بروم مثل این است که خیلی سریع می دوم. دارم میدوم!

Number three, to photobomb. So this is to get into the back of somebody's photo deliberately

شماره سه، به فوتوبمب. بنابراین این برای این است که عمداً به عنوان شوخی در پشت عکس کسی قرار

as a joke or to do something funny. An example sentence. That guy just photobombed us.

بگیریم یا کاری خنده دار انجام دهیم. یک جمله مثال آن مرد فقط ما را بمباران کرد.

To blank somebody, this is quite rude. It's to deliberately ignore someone.So you see

خالی کردن کسی، این بسیار بی ادبانه است. نادیده گرفتن عمدی کسی است. بنابراین شما او را می

them and you maybe don't want to talk to them because you don't like them or because you

بینید و شاید نخواهید با او صحبت کنید زیرا او را دوست ندارید یا به این دلیل که

can't be bothered. You blank them so you ignore them. I hope you haven't blanked anyone recently.

نمی توانید اذیت شوید. آنها را خالی می کنید بنابراین آنها را نادیده می گیرید. امیدوارم اخیراً کسی را خالی نکرده باشید.

Oh my god! It's my ex-girlfriend, oh my god what do I do? Don't panic! Breathe, don't

اوه خدای من! این دوست دختر سابق من است، خدای من چه کار کنم؟ وحشت نکنید! نفس بکش،

panic, it's your ex-girlfriend just don't panic. Blank her, just blank her. Blank her

نترس، این دوست دختر سابقت است، فقط نترس. او را خالی کن، فقط او را خالی کن. او را خالی کن

that's the best thing. Because any conversation would be very awkward. I don't even know what

این بهترین چیز است. زیرا هر مکالمه ای بسیار ناخوشایند خواهد بود. من حتی نمی دانم

would I say? What shall I say? I shouldn't say anything, i should blank her. Ok, I'm

چه بگویم؟ چه باید بگویم؟ من نباید چیزی بگویم، باید او را خالی کنم. خوب، من خالی می کنم

blanking, I'm blanking her.

، من او را خالی می کنم.

To Instagram something, this is a lovely modern piece of English. It's now become a verb as

برای اینستاگرام، این یک قطعه زیبای مدرن انگلیسی است. اکنون به فعل

well as a noun. So if you Instagram something, you take a photo and then you put it on Instagram.

و همچنین اسم تبدیل شده است. بنابراین اگر چیزی را اینستاگرام کنید، عکس می گیرید و سپس آن را در اینستاگرام قرار می دهید.

That makes sense. Yeah!

این منطقی است. آره

Ok, stay there London bus, stay there London bus. I love it! You look beautiful, don't

خوب، همانجا بمان اتوبوس لندن، آنجا بمان اتوبوس لندن. عاشقشم! شما زیبا به نظر می رسید،

move. Don't move! Oh that, I'm going to Instagram that right away. Oh my god! That's so London.

تکان نخورید. حرکت نکن! اوه، من فوراً به اینستاگرام می روم . اوه خدای من! این خیلی لندن است.

Hashtag London. Hashtag big red bus. Hashtag double decker. Hashtag OMG. Instagram, let's

هشتگ لندن. اتوبوس بزرگ قرمز را هشتگ کنید. هشتگ دو طبقه. OMG را هشتگ کنید. اینستاگرام، بیایید

Instagram it now. Let's do it now.

همین حالا آن را اینستاگرام کنیم. بزار همین الان انجامش بدیم.

Next one, to people watch. This is brilliant English.So to people watch is an activity

مورد بعدی، برای تماشای مردم. این انگلیسی عالی است

in which you watch people. Yeah that's the activity. You watch people, that's the activity.

. بنابراین تماشای مردم فعالیتی است که در آن شما مردم را تماشا می کنید. بله این فعالیت است. شما مردم را تماشا می کنید، این فعالیت است.

So you might sit in a cafe and you just watch people go past. You might do it in a restaurant

بنابراین ممکن است در یک کافه بنشینید و فقط به تماشای مردم بنشینید. ممکن است این کار را در یک رستوران

or on a park bench and I guess it's interesting because you get to see different people. You

یا روی نیمکت پارک انجام دهید و فکر می‌کنم جالب باشد زیرا افراد مختلف را می‌بینید. شما

get to see their clothes or maybe the relationships between the people. I like to people watch

می توانید لباس های آنها یا شاید روابط بین مردم را ببینید. من دوست دارم وقتی به تعطیلات می روم مردم را تماشا کنند،

when I go on holiday so to a new country. I like to just sit in a cafe and just look

بنابراین به یک کشور جدید. من دوست دارم فقط در یک کافه بنشینم و فقط

at the people walking past and it's a great way to kind of get a feel for a new country

به مردمی که از کنارشان می گذرند نگاه کنم و این یک راه عالی برای احساس یک کشور جدید

or a new city. So I love people watching when I go to a new city.

یا یک شهر جدید است. بنابراین من دوست دارم مردم وقتی به شهر جدیدی می روم تماشا کنند.

To cringe, cringe. This is to feel really embarrassed. This is an embarrassing situation

قلع و قمع کردن این برای این است که واقعاً احساس خجالت کنید. این یک موقعیت شرم آور است

and yeah you kind of, your body kind of goes like 'oh no' 'god what are they doing' or

و بله، بدن شما یک جورهایی مانند "اوه نه" "خدایا چه کار می کنند" می شود

you just feel very awkward about something. Let's look at an example.

یا فقط در مورد چیزی احساس ناخوشایندی می کنید. بیایید به یک مثال نگاه کنیم.

Oh my, what? Dad! Aunty! Uncle! What are you doing? Why are you? Stop dancing. You're too

اوه من، چی؟ بابا! خاله! عمو یا دایی! چه کار می کنی؟ چرا شما؟ دست از رقصیدن بردارید تو

old to dance. Dad stop dabbing!

برای رقصیدن خیلی پیر شدی بابا دست از دست کشیدن بردار!

Number eight to pre-order something. So when a company releases something like a book,

شماره هشت برای پیش سفارش چیزی. بنابراین وقتی یک شرکت چیزی شبیه به یک کتاب منتشر می‌کند،

a new piece of technology like a phone you can pre-order. So you can make the order before

می‌توانید یک فناوری جدید مانند تلفن را پیش‌سفارش کنید. بنابراین می‌توانید سفارش را قبل

it's released to guarantee that you get the thing when they release it. So you might pre-order

از انتشار انجام دهید تا تضمین کنید که وقتی آن را آزاد کردند، آن را دریافت خواهید کرد. بنابراین می‌توانید

tickets to a concert, you might pre-order a new piece of technology so it's to order

بلیت‌های یک کنسرت را پیش‌سفارش کنید، ممکن است یک قطعه فناوری جدید را پیش‌سفارش دهید تا آن را سفارش دهید

it or buy it before it's released.

یا قبل از انتشار آن را بخرید.

Hi, yeah I pre-ordered the new Harry Potter book, I wondered if i could take it. Yeah,

سلام، بله، من کتاب جدید هری پاتر را از قبل سفارش دادم، فکر کردم که آیا می توانم آن را بگیرم. آره،

the new Harry Potter book, I pre-ordered the new Harry Potter book, it's that one. You

کتاب جدید هری پاتر، من کتاب جدید هری پاتر را از قبل سفارش دادم ، همین یکی است. شما

are actually on it. Yeah, no your elbow, you re on it. Your elbows are...ok I'll go to

در واقع روی آن هستید. آره، نه آرنجت، تو روی آن هستی. آرنجت خوبه... باشه میرم

the other desk.

میز دیگه.

Number nine, to dab. This is a very modern piece of English. It's a dance move, I'm sure

شماره نه، به ضربه زدن. این یک قطعه انگلیسی بسیار مدرن است . این یک حرکت رقص است، مطمئن هستم که

you have seen it. I'm sure you've probably done it before. There's no point me talking

آن را دیده اید. من مطمئن هستم که شما احتمالاً قبلاً این کار را انجام داده اید. فایده ای نداره در

about it. Maybe it's better if I show you.

موردش حرف بزنم شاید بهتر باشد به شما نشان دهم.

Hey. Hi. I'm Tom, by the way, what's your name? No name, ok. It's milk, I like drinking

سلام. سلام. راستی من تام هستم، اسمت چیه؟ بدون اسم، باشه این شیر است، من شیر خوردن را دوست دارم

milk. Yeah, it's good for my teeth. You're not much of a talker, are you? I'll dab somewhere

. آره برای دندونام خوبه خیلی اهل حرف زدن نیستی، نه؟ یه جای دیگه میزنم

else. No? ok. Sure? ok.

نه؟ خوب. مطمئن؟ خوب.

And the final verb, to autocorrect. This is when you are writing a message on your phone

و فعل آخر، تصحیح خودکار. این زمانی است که شما در حال نوشتن یک پیام در تلفن خود هستید

and you type the words and then the phone changes the word that you are trying to write.

و کلمات را تایپ می کنید و سپس تلفن کلمه ای را که می خواهید بنویسید تغییر می دهد.

So for example I might say 'That's great' and when I'm writing great it might autocorrect

بنابراین برای مثال ممکن است بگویم "عالی است" و زمانی که دارم عالی می نویسم ممکن است به یونانی تصحیح خودکار شود

to greek. So that's Greek and I'll send it without thinking and I'll be like 'no what?

. پس یونانی است و بدون فکر می فرستم و می گویم "نه چی؟"

That's Greek!' What does that mean? That's not what i meant. So to autocorrect, so the

این یونانی است! معنی آن چیست؟ منظورم این نبود. بنابراین برای تصحیح خودکار، بنابراین

phone autocorrects your words. So it can be quite funny, there are some amusing mistakes

تلفن کلمات شما را تصحیح خودکار می کند. بنابراین می تواند بسیار خنده دار باشد، برخی از اشتباهات سرگرم کننده وجود دارد

that happen with autocorrect. I'm sure it happens in your language as well.

که با تصحیح خودکار اتفاق می افتد. مطمئنم در زبان شما هم اتفاق می افتد.

Do I have Joe's number? No, I don't. No! Autocorrect, not no idiot, no I don't. Autocorrect sometimes

آیا من شماره جو را دارم؟ نه، نه. نه! تصحیح خودکار، نه احمق، نه، نه. تصحیح خودکار گاهی اوقات

you and me are not friends.

من و شما با هم دوست نیستیم.

Guys i want to know if you have done any of those things, ok? Have you ever photobombed

بچه ها من می خواهم بدانم آیا شما یکی از این کارها را انجام داده اید، خوب؟ آیا تا به حال به کسی بمب افکنی

someone? Do you binge-watch your favourite tv series? What kind of photos do you Instagram?

کرده اید؟ آیا سریال تلویزیونی مورد علاقه خود را به صورت افراطی تماشا می کنید ؟ چه نوع عکس هایی در اینستاگرام می گذارید؟

Do you enjoy people watching? Let me know in the comments below and try and use the

آیا از تماشای مردم لذت می برید؟ در نظرات زیر به من اطلاع دهید و سعی کنید از

new vocabulary that we have learned. Thanks so much for watching guys. Remember that I'll

واژگان جدیدی که یاد گرفته ایم استفاده کنید. خیلی ممنون از تماشای بچه ها به یاد داشته باشید که

be back every Tuesday and every Friday with brand new lessons. Remember to subscribe and

من هر سه شنبه و هر جمعه با دروس کاملاً جدید برمی گردم. فراموش نکنید که مشترک شوید و

hit the notification button so that you can receive my lessons direct to you. Also you

دکمه اعلان را بزنید تا بتوانید درس های من را مستقیماً برای خود دریافت کنید. همچنین

can check me out on Facebook, one Instagram I post fun English material there, it's awesome.

می توانید من را در فیس بوک بررسی کنید، یکی از اینستاگرام من مطالب جالب انگلیسی را در آنجا پست می کنم، عالی است.

There's a great community of Eat Sleep Dreamers that are also there that you can chat to and

انجمن بزرگی از Eat Sleep Dreamers نیز وجود دارد که می توانید با آنها چت کنید

talk to in English. Alright guys, thank you so much this is Tom, the English Hipster,

و به زبان انگلیسی با آنها صحبت کنید. خیلی خوب بچه ها، خیلی ممنون این تام، هیپستر انگلیسی است

saying goodbye.

که خداحافظی می کند.