When and How to Use 'Being' - 'to be' in the Continuous Tense (AJ #19)

Hello. This is Jack from ToFluency.com and this is Ask Jack, the free series where I

سلام. این جک از ToFluency.com است و این مجموعه رایگان Ask Jack است که در آن

answer your questions about learning English and the English language. Today, we have a

به سوالات شما در مورد یادگیری انگلیسی و زبان انگلیسی پاسخ می دهم. امروز یک

question from Vitaly. So, take it away, Vitaly. Vitaly from Russia asks, "When and how can

سوال از ویتالی داریم. بنابراین، آن را بردارید، ویتالی. ویتالی از روسیه می پرسد، "چه زمانی و چگونه می

I use ‘being’?" Thank you for this great question. So, I’m

توانم از "بودن" استفاده کنم؟ ممنون از این سوال عالی بنابراین، من

going to go through a few different ways that you can use being. The first thing to know

قصد دارم از چند راه مختلف استفاده کنم که می توانید از بودن استفاده کنید. اولین چیزی که باید بدانید

is that we don’t normally use ‘to be’ in a continuous tense. Here’s an example.

این است که ما معمولاً از «بودن» در زمان استمراری استفاده نمی‌کنیم. در اینجا یک مثال است.

She is 33, not she is being 33. Now, hopefully she is being 33 sounds strange to you and

او 33 ساله است، نه 33 ساله. حالا، امیدوارم 33 سالگی برای شما عجیب به نظر برسد و

this is because you have internalized the rules and the patterns and it just sounds

این به این دلیل است که شما قوانین و الگوها را درونی کرده اید و

weird saying that. So, we don’t normally use ‘to be’ in the continuous tense. Another

گفتن این جمله عجیب به نظر می رسد. بنابراین، ما معمولاً از «بودن» در زمان استمراری استفاده نمی‌کنیم.

example is, I am tired, not I am being tired. However, in some cases, we can use ‘to be’

مثال دیگر این است که من خسته هستم نه اینکه خسته می شوم. با این حال، در برخی موارد، می‌توانیم از «بودن»

in a continuous sense to describe temporary behaviors or actions. Here is an example: She is being silly today.

به معنای مستمر برای توصیف رفتارها یا اعمال موقت استفاده کنیم. این یک مثال است: او امروز احمق است.

So, we’re not saying that she is a silly person because that, when we say that we say

بنابراین، ما نمی گوییم که او یک فرد احمق است، زیرا وقتی می گوییم که

she is silly. But, it’s a temporary behavior. She is being silly today. Another example

او احمق است. اما، این یک رفتار موقتی است. او امروز احمق است مثال دیگر این

is “You’re being really selfish.” So, maybe this person isn’t normally selfish

است که "شما واقعا خودخواه هستید." بنابراین، شاید این شخص معمولاً خودخواه نباشد،

but right now this person is being really selfish. “They were being extremely rude.”

اما در حال حاضر این شخص واقعاً خودخواه است. "آنها به شدت بی ادب بودند."

They aren’t normally rude. So, that’s given you an example of how we use it to describe

آنها معمولاً بی ادب نیستند. بنابراین ، مثالی از نحوه استفاده از آن برای توصیف افراد به شما داده

people, they aren’t normally rude but in that moment they were being extremely rude.

می شود، آنها معمولاً بی ادب نیستند اما در آن لحظه بسیار بی ادب بودند.

Now, we can also use being when we’re dealing with verb patterns and this is true for other

اکنون، هنگامی که با الگوهای افعال سروکار داریم، می توانیم از be نیز استفاده کنیم و این برای افعال دیگر نیز صادق است

verbs. For example, “I hate being late.” I hate being late. So, when we use hate, a

. به عنوان مثال، "از دیر آمدن متنفرم." از دیر رسیدن متنفرم بنابراین، وقتی از نفرت استفاده می‌کنیم، در

lot of the time we use being or the gerund, “I love being right.” So, I’m sure you feel

بسیاری از مواقع از «بودن» یا «من عاشق درست بودن هستم» استفاده می‌کنیم. بنابراین، من مطمئن هستم که شما

this too. I love being right. And then, in the imperative: “Stop being silly.” So,

نیز این را احساس می کنید. من عاشق درست بودنم و سپس، در امر ضروری: «احمق بودن را متوقف کن». بنابراین،

parents say this to their children, “Stop being silly or stop being so silly.”

والدین این را به فرزندان خود می گویند: " احمق نباشید یا اینقدر احمق نباشید."

We can also use being as a subject or after prepositions. For example, “Being an English

همچنین می توانیم از بودن به عنوان فاعل یا بعد از حروف اضافه استفاده کنیم. به عنوان مثال، "معلم انگلیسی

teacher is a lot of hard work but it’s fun.” Being an English teacher is a lot of hard

بودن کار سختی است اما سرگرم کننده است." معلم زبان انگلیسی بودن کار سختی است

work but it’s fun. Being intelligent doesn’t mean you make good decisions. And then, after

اما سرگرم کننده است. باهوش بودن به این معنا نیست که تصمیمات خوبی می گیرید. و سپس، پس از

preposition, “The best thing I like about being older is…”

حرف اضافه، "بهترین چیزی که من در مورد مسن تر بودن دوست دارم..."

That has given you an overview of how we can use this word in English. Now, remember, it’s

این به شما یک نمای کلی از نحوه استفاده از این کلمه در انگلیسی داده است. اکنون، به یاد داشته باشید،

not normally used in the present continuous tense but in certain circumstances and situations

معمولاً در زمان حال استمراری استفاده نمی‌شود، اما در شرایط و موقعیت‌های خاصی

you can use it to describe temporary behaviors. Now, to learn more about how you can use this

می‌توانید از آن برای توصیف رفتارهای موقتی استفاده کنید. اکنون، برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد نحوه استفاده از این

word, click the link now. It’s going to give you more examples and a further explanation

کلمه، اکنون روی پیوند کلیک کنید. نمونه‌های بیشتر و توضیح بیشتر به

and if you haven’t done so already, download my free book. It’s called the 5-step plan

شما می‌دهد و اگر قبلاً این کار را نکرده‌اید، کتاب رایگان من را دانلود کنید. این برنامه 5 مرحله ای

for English fluency and it’s going to show you how you can reach a higher level of English.

برای تسلط به زبان انگلیسی نامیده می شود و به شما نشان می دهد که چگونه می توانید به سطح بالاتری از زبان انگلیسی برسید.

So, thank you for watching this video and I’ll see you next time.

بنابراین، از شما برای تماشای این ویدیو متشکرم و دفعه بعد شما را می بینم.