Positive English Adjectives to Describe People | Advanced Vocabulary

Have you ever been to a networking event where someone asks you to describe a

آیا تا به حال به یک رویداد شبکه ای رفته اید که در آن شخصی از شما بخواهد یکی از

colleague or perhaps you were in a job interview and asked to describe your boss

همکارانتان را توصیف کنید یا شاید در یک مصاحبه شغلی بودید و از رئیس

or a team member?

یا یکی از اعضای تیم خود بخواهید؟

Describing others with precise language in English isn't always easy,

توصیف دیگران با زبان دقیق در انگلیسی همیشه آسان نیست،

and today we're going to tackle that challenge of how to describe others in

و امروز ما قصد داریم با این چالش که چگونه دیگران را به

English, particularly with positive adjectives.

زبان انگلیسی توصیف کنیم، به ویژه با صفت های مثبت مقابله کنیم.

Whether you're explaining why a friend is a fantastic artist,

چه در حال توضیح دادن این باشید که چرا یک دوست هنرمند فوق العاده ای است، چه

describing how a coworker is a brilliant problem solver,

توضیح می دهید که چگونه یک همکار یک حل کننده باهوش مشکل است،

or sharing why your mentor is so inspiring.

یا اینکه چرا مربی شما اینقدر الهام بخش است.

The words you choose are powerful.

کلماتی که انتخاب می کنید قدرتمند هستند.

The problem is if you've ever felt stuck or unsure of what to say,

مشکل این است که اگر تا به حال احساس کرده اید که گیر کرده اید یا مطمئن نیستید که چه بگویید،

the tendency is to fall back on words like smart or nice.

تمایل دارید که از کلماتی مانند هوشمندانه یا خوب عقب نشینی کنید.

But you and I both know these words don't fully capture someone's unique

اما من و شما هر دو می دانیم که این کلمات به طور کامل ویژگی ها یا ویژگی های منحصر به فرد یک نفر را نشان نمی دهند،

qualities or characteristics, and that's why in this lesson today,

و به همین دلیل است که در این درس امروز،

we're going to explore a range of positive,

ما قصد داریم طیف وسیعی از

focused adjectives that highlight someone's intellectual, emotional,

صفت های مثبت و متمرکز را بررسی کنیم که جنبه های فکری، عاطفی،

interpersonal, and creative traits.

بین فردی و فردی را برجسته می کند. ویژگی های خلاق

With each new adjective that I share with you,

با هر صفت جدیدی که با شما به اشتراک می گذارم،

I'll also provide a definition and an example sentence so you know exactly

یک تعریف و یک جمله مثال نیز ارائه خواهم کرد تا دقیقا بدانید که

how to use it. By the end,

چگونه از آن استفاده کنید. در پایان،

not only will you have a fantastic list of powerful positive

نه تنها فهرست فوق‌العاده‌ای از صفت‌های مثبت قوی

adjectives to use when describing someone in English,

برای استفاده در هنگام توصیف شخصی به زبان انگلیسی خواهید داشت،

but you'll also have an increased level of confidence knowing that you're using

بلکه با دانستن اینکه از

precise language to say exactly what you want to say.

زبان دقیق برای گفتن دقیقاً آنچه می‌خواهید استفاده می‌کنید، سطح اعتماد به نفس بیشتری نیز خواهید داشت. گفتن.

Now, before we dive in, if this is your first time here, welcome. I'm Annemarie,

حالا، قبل از شیرجه رفتن، اگر این اولین بار است که اینجا هستید، خوش آمدید. من آنماری هستم،

an English confidence and fluency coach.

مربی اعتماد به نفس و تسلط انگلیسی.

Everything I do here is designed to help you get the confidence you want for

هر کاری که من در اینجا انجام می‌دهم برای کمک به شما برای به دست آوردن اعتماد به نفسی که برای

your life and work in English.

زندگی و کارتان به زبان انگلیسی می‌خواهید طراحی شده است.

If you'd love to get years of my Confident English lessons and free resources

اگر دوست دارید سال‌ها از درس‌های انگلیسی مطمئن و منابع رایگان

for me,

من،

including my in-depth fluency training called How to Get the Confidence to

از جمله آموزش تسلط عمیق من به نام چگونه اعتماد به نفس را برای

Say What You Want in English,

گفتن آنچه می‌خواهید به زبان انگلیسی به دست آوریم، دریافت کنید،

you can find all of that and more at my Speak Confident English website.

می‌توانید همه اینها و موارد دیگر را در من بیابید. وب سایت انگلیسی مطمئن صحبت کنید.

As I'm sure you know from the title of this lesson today,

همانطور که مطمئنم از عنوان این درس امروز می دانید،

I've got quite a list of vocabulary for you, so I have three recommendations.

من یک لیست کامل از واژگان برای شما تهیه کرده ام، بنابراین من سه توصیه دارم.

Number one,

شماره یک،

get your favorite vocabulary notebook out and a pencil so you can keep track of

دفترچه واژگان مورد علاقه خود و یک مداد بیرون بیاورید تا بتوانید

the words that are new to you that you want to incorporate into your vocabulary.

کلماتی را که برایتان جدید هستند و می خواهید در واژگان خود بگنجانید، پیگیری کنید.

Number two, do not try to learn or memorize all of these words today.

شماره دو، امروز سعی نکنید همه این کلمات را یاد بگیرید یا حفظ کنید. این

It's not an effective way to learn and remember vocabulary. Instead,

روش موثری برای یادگیری و به خاطر سپردن واژگان نیست. در عوض، در

here's a better approach. After you've got your list of new words,

اینجا یک رویکرد بهتر است. پس از اینکه لیست کلمات جدید خود را دریافت کردید، به عقب

go back and review it and then circle or highlight three or four words

برگردید و آن را مرور کنید و سپس سه یا چهار کلمه ای را

that you want to focus on right now.

که می خواهید در حال حاضر روی آنها تمرکز کنید دایره یا برجسته کنید.

Spend time over the next week or two repeating those words,

در طول یک یا دو هفته آینده زمانی را صرف تکرار آن کلمات کنید و

getting opportunities to use them in English conversations.

فرصتی برای استفاده از آنها در مکالمات انگلیسی پیدا کنید.

As members in My Confident Women English Learning community know this is

همانطور که اعضای انجمن My Confident Women Learning English می‌دانند این

the key to learning and remembering vocabulary,

کلید یادگیری و به خاطر سپردن واژگان است،

being introduced to the new vocabulary,

آشنا شدن با واژگان جدید،

seeing or hearing how to use it like in the examples I'll share with you today,

دیدن یا شنیدن نحوه استفاده از آن مانند مثال‌هایی که امروز با شما به اشتراک می‌گذارم،

and then giving yourself the opportunity to repeat and repeat and repeat

و سپس به خودتان بدهید. فرصتی برای تکرار و تکرار و تکرار

over a period of time.

در یک دوره زمانی.

Once you've started to use those first three or four words consistently,

هنگامی که شروع به استفاده مداوم از سه یا چهار کلمه اول کردید،

you can move on to the next three or four on your list.

می توانید به سه یا چهار کلمه بعدی در لیست خود بروید. اگر از آن روش پیروی کنید،

A step-by-step approach will be more effective and your progress will be

یک رویکرد گام به گام مؤثرتر خواهد بود و پیشرفت شما

longer lasting if you follow that method.

طولانی تر خواهد بود.

The last thing I want to share with you here is if you want some bonus practice,

آخرین چیزی که می‌خواهم در اینجا با شما به اشتراک بگذارم این است که اگر می‌خواهید تمرین پاداشی داشته باشید،

I do have an opportunity for you that I'll share with you at the end today.

من فرصتی برای شما دارم که امروز در پایان با شما به اشتراک می‌گذارم.

And with that,

و با آن،

let's go ahead and dive in to these 32 positive adjectives to describe people

بیایید پیش برویم و به سراغ این 32 صفت مثبت برای توصیف مردم

in English. To make this lesson a little bit easier to navigate,

به زبان انگلیسی برویم. برای اینکه این درس کمی آسان تر شود،

I have divided these adjectives up into five distinct categories. First,

من این صفت ها را به پنج دسته مجزا تقسیم کردم. اول،

intellectual personality traits, second emotional personality traits,

ویژگی های شخصیتی فکری، دوم ویژگی های شخصیتی عاطفی،

third, interpersonal, fourth, powerful, and lastly, creative.

سوم، بین فردی، چهارم، قدرتمند و در نهایت خلاقیت.

So category number one, intellectual personality traits.

بنابراین دسته شماره یک، ویژگی های شخصیتی فکری.

First on our list is adaptable.

اولین در لیست ما سازگار است.

This adjective describes someone who is able and willing to change in order to

این صفت کسی را توصیف می کند که قادر و مایل به تغییر برای

suit different circumstances or people. For example,

سازگاری با شرایط یا افراد مختلف است. مثلا

Miriam is easygoing and adaptable. You'll love working with her.

میریام راحت و سازگار است. شما عاشق کار با او خواهید شد.

Next, a type A personality.

بعد، یک شخصیت تیپ A.

This simple expression is very complex in its meaning.

این عبارت ساده در معنای خود بسیار پیچیده است.

It describes someone who is ambitious, goal-oriented,

کسی را توصیف می کند که جاه طلب، هدف گرا،

focused on achievement, possibly competitive, organized,

متمرکز بر موفقیت، احتمالاً رقابتی، سازماندهی شده،

proactive, and in control.

فعال و دارای کنترل است.

And if I were to use this in an example sentence,

و اگر بخواهم از آن در یک جمله مثال استفاده کنم،

I might say I've got a bit of a type A personality,

ممکن است بگویم که کمی شخصیت نوع A دارم،

so I enjoy managing multiple projects.

بنابراین از مدیریت پروژه های متعدد لذت می برم.

In addition to a type A personality, we also have a type B personality.

علاوه بر تیپ شخصیتی A، تیپ شخصیتی B نیز داریم.

This describes someone who's laid back, patient, easygoing,

این توصیف کسی است که آرام، صبور، راحت،

even tempered and creative. For example,

حتی خو و خلاق است. به عنوان مثال،

my boss is super relaxed and easy to work with.

رئیس من فوق العاده آرام است و کار کردن با او آسان است.

I'm pretty sure he's a type B personality.

من تقریباً مطمئن هستم که او یک شخصیت تیپ B است.

Number four in this category is industrious.

شماره چهار در این رده پرتلاش است.

This is used to describe someone who's a hard worker,

این برای توصیف فردی که سخت کوش است،

someone who is skilled and diligent at work. For example,

کسی که در کار ماهر و کوشا است استفاده می شود. به عنوان مثال،

Yuma is extremely competent and industrious.

یوما بسیار شایسته و پرتلاش است.

She's definitely your go-to person if you have any questions. Number five,

در صورت داشتن هر گونه سوال، او قطعاً مخاطب شماست. شماره پنج،

open-minded.

گشاده رویی.

This is someone who is willing to accept and consider other points of view

این کسی است که حاضر است بدون هیچ قضاوتی دیدگاه های دیگر را بپذیرد و در نظر بگیرد

without any judgment.

.

And I could say as I connect with more women from around the world inside my

و می‌توانم بگویم که وقتی با زنان بیشتری از سراسر جهان در داخل جامعه یادگیری

confident Women English learning community,

انگلیسی زنان با اعتماد به نفس خود ارتباط برقرار می‌کنم ،

I'm definitely becoming more and more open-minded.

قطعاً ذهنم بازتر و بازتر می‌شود.

Next on the list is perceptive.

بعدی در لیست ادراکی است.

Someone who is perceptive notices things that others

کسی که فهیم است متوجه چیزهایی می شود که

might not pay attention to. For example,

ممکن است دیگران به آنها توجه نکنند. به عنوان مثال،

I might say I definitely recommend reading this book.

ممکن است بگویم حتماً خواندن این کتاب را توصیه می کنم.

The Author is Perceptive and intriguing.

نویسنده ادراکی و جذاب است.

Number seven is resourceful.

شماره هفت مدبر است.

This is used to describe someone who's great at problem solving or figuring

این برای توصیف شخصی استفاده می شود که در حل مشکل یا

out a way to solve a particular issue. If there's a problem at work,

یافتن راهی برای حل یک مسئله خاص عالی است. اگر مشکلی در محل کار وجود دارد،

you might say, I think we should talk to Vicki about this.

ممکن است بگویید، من فکر می کنم باید با ویکی در این مورد صحبت کنیم.

She's particularly resourceful and great with customer service.

او به ویژه با تدبیر و با خدمات مشتری عالی است.

And the last word for this category is self-aware.

و آخرین کلمه برای این دسته خودآگاهی است.

Someone who is self-aware,

فردی که خودآگاه است، شخصیت خود را به خوبی

knows and understands their own personality very well,

می شناسد و درک می کند

and they're able to control their inner world. For example,

و می تواند دنیای درون خود را کنترل کند. برای مثال،

I might say Millie is self-aware enough to know when she's being too dominant

ممکن است بگویم میلی به اندازه کافی خودآگاه است که بداند چه زمانی

in a discussion.

در یک بحث خیلی مسلط است.

And now let's move on to category number two with adjectives describing

و حالا بیایید به دسته شماره دو با صفت هایی که

emotional personality traits.

ویژگی های شخصیتی عاطفی را توصیف می کنند، برویم.

The first on this list is a bubbly personality.

اولین نفر در این لیست یک شخصیت حبابی است.

This describes someone who's full of energy and typically seems very happy,

این کسی را توصیف می کند که پر از انرژی است و معمولاً بسیار خوشحال،

perky and optimistic. For example,

پرمغز و خوش بین به نظر می رسد. به عنوان مثال،

my eldest daughter has a bubbly personality and is rather social.

دختر بزرگ من شخصیت حبابی دارد و نسبتاً اجتماعی است.

Next in this category is to be an old soul.

بعدی در این دسته، روح پیر بودن است.

This describes someone who is considered to be wise and thoughtful,

این کسی را توصیف می کند که عاقل و متفکر به حساب می آید،

particularly for their age. In fact,

به ویژه برای سن خود. در واقع،

they often seem much older than they really are. For example,

آنها اغلب بسیار مسن تر از آنچه هستند به نظر می رسند. مثلاً

since childhood, I've been told that I'm an old soul. In fact,

از کودکی به من می گفتند که من یک روح پیر هستم. در واقع،

quite often my closest friends are much older than I am.

اغلب نزدیکترین دوستان من خیلی بزرگتر از من هستند.

Number three in this category is to be a ray of sunshine.

شماره سه در این دسته، پرتوی از آفتاب است.

This describes someone who not only appears to feel happy,

این توصیف کسی است که نه تنها به نظر می رسد احساس خوشبختی می کند،

but someone who makes others around them feel happy as well. For example,

بلکه کسی است که باعث می شود اطرافیان خود نیز احساس شادی کنند. برای مثال،

Maxine is a delight to be around. She's such a ray of sunshine.

ماکسین از بودن در اطراف لذت بخش است. او چنین پرتوی از آفتاب است.

Number four is optimistic.

شماره چهار خوشبین است.

This describes someone who tends to have a positive outlook and believes that

این کسی را توصیف می کند که تمایل دارد دیدگاه مثبتی داشته باشد و معتقد است که

good things will happen. For example,

اتفاقات خوبی رخ خواهد داد. به عنوان مثال،

I appreciate Wilma's ability to be optimistic even when the team is feeling

من از توانایی ویلما برای خوش بین بودن حتی زمانی که تیم احساس

down. Next in this category is sincere.

ناراحتی می کند، قدردانی می کنم. بعدی در این دسته مخلص است.

This describes someone who says what they feel or believe without any

این کسی را توصیف می کند که آنچه را که احساس می کند یا معتقد است بدون هیچ

deception. For example,

فریبکاری می گوید. به عنوان مثال،

Carol is so sincere and she genuinely cares about helping clients achieve their

کارول بسیار صادق است و او واقعاً به کمک به مشتریان برای رسیدن به اهدافشان اهمیت می دهد

goals. And last for this category is sympathetic.

. و آخرین برای این دسته دلسوز است.

This describes someone who typically is a great listener,

این به کسی اشاره می‌کند که معمولاً شنونده خوبی است،

someone who listens to others as they explain problems or share difficulties.

کسی که به صحبت‌های دیگران هنگام توضیح مشکلات یا اشتراک‌گذاری مشکلات گوش می‌دهد.

For example,

به عنوان مثال،

if you've just moved to a new country and you're struggling with the process,

اگر به تازگی به یک کشور جدید نقل مکان کرده اید و با این روند مشکل دارید،

someone might say, Gemma would be a great person to talk to.

ممکن است کسی بگوید جما فرد فوق العاده ای برای صحبت با او خواهد بود.

She's sympathetic since she has also experienced living in another country.

او دلسوز است زیرا زندگی در کشور دیگری را نیز تجربه کرده است.

Alright, how are you doing so far?

باشه تا الان چطوری؟ آیا

Do you have any new words that are a particular favorite?

کلمه جدیدی دارید که مورد علاقه خاصی باشد؟

If you do share a quick note down below,

اگر یک یادداشت سریع را در زیر به اشتراک می گذارید،

I'd love to know what positive adjective is,

دوست دارم بدانم صفت مثبت چیست،

your new favorite vocabulary word, and now category number three.

لغت واژگان مورد علاقه جدید شما و اکنون دسته شماره سه چیست.

Here we're going to focus on words that describe interpersonal personality

در اینجا ما بر روی کلماتی تمرکز می کنیم که ویژگی های شخصیتی بین فردی را توصیف می کنند

traits. And number one on the list is affectionate.

. و شماره یک در لیست مهربون است.

This describes someone who is loving and warm. Not only that,

این کسی را توصیف می کند که دوست داشتنی و خونگرم است. نه تنها این،

but they also demonstrate that warmth to others. For example,

بلکه این گرما را به دیگران نیز نشان می دهند. به عنوان مثال،

my sisters are quite affectionate and they never hesitate showing how much they

خواهران من کاملاً مهربان هستند و هرگز از نشان دادن اینکه چقدر برای

value their loved ones. Next on the list is to be down to earth.

عزیزانشان ارزش قائل هستند تردید نمی کنند. نفر بعدی در این لیست این است که روی زمین باشید.

This describes someone who is practical, realistic, and sensible.

این کسی را توصیف می کند که عملی، واقع بین و معقول است.

For example, Theresa is so down to earth,

به عنوان مثال، ترزا آنقدر روی زمین است که

we should collaborate with her on projects more often.

باید بیشتر در پروژه ها با او همکاری کنیم.

Collaborating with someone who is down to earth can be particularly helpful if

اگر

you are someone who tends to have a vision for the bigger picture,

فردی هستید که چشم‌اندازی برای تصویر بزرگ‌تر دارید،

but struggles with the overall details or execution.

اما با جزئیات کلی یا اجرا مشکل دارید، می‌تواند به ویژه مفید باشد.

Number three in this category is easygoing,

شماره سه در این دسته، راحت طلب است،

which describes someone who most of the time is very relaxed and

که توصیف می کند کسی که بیشتر اوقات بسیار آرام و

calm, easy to be around. For example,

آرام است و به راحتی در اطراف است. به عنوان مثال،

Pam is an easygoing landlord. If you have any issues at all,

پام یک صاحبخانه راحت است. اگر اصلاً مشکلی دارید،

you can comfortably talk about them with her. Number four, here is empathetic.

می توانید به راحتی در مورد آنها با او صحبت کنید. شماره چهار، اینجا همدلانه است.

This describes someone who tends to feel what others are feeling.

این کسی را توصیف می کند که تمایل دارد احساسات دیگران را احساس کند.

They really understand where someone else is coming from.

آنها واقعاً درک می کنند که شخص دیگری از کجا آمده است.

For example,

برای مثال،

Felicia is compassionate and empathetic toward new interns in the company.

فلیسیا نسبت به کارآموزان جدید در شرکت دلسوز و همدل است.

Number five in this category is gregarious.

شماره پنج در این دسته، گروهی است.

This is used to describe someone who is full of life,

این برای توصیف شخصی استفاده می شود که سرشار از زندگی است،

someone who is particularly energetic and very friendly.

کسی که به خصوص پرانرژی و بسیار دوستانه است.

For example, Emma's a gregarious, outgoing person.

به عنوان مثال، اِما فردی صمیمی و برون‌گرا است.

Similar to being gregarious is to be a social butterfly.

مشابه اجتماعی بودن، پروانه اجتماعی بودن است.

This is often used to describe someone who's particularly dynamic and loves to

این اغلب برای توصیف شخصی استفاده می شود که به خصوص پویا است و دوست دارد

engage with others. If for example, you're at a party,

با دیگران تعامل داشته باشد. به عنوان مثال، اگر در یک مهمانی هستید،

this would be the individual who spends time talking with everyone.

این فردی است که وقت خود را صرف صحبت با همه می کند.

For example,

به عنوان مثال،

I'm a bit more of a social butterfly when I'm around people that I've known

زمانی که در اطراف افرادی هستم که

for a while. Next is thick skinned.

مدتی است می شناسم، کمی بیشتر یک پروانه اجتماعی هستم. بعد پوست ضخیم است.

If you're thick skinned,

اگر پوست کلفتی دارید، به

you're not easily upset by criticism or insults.

راحتی از انتقاد یا توهین ناراحت نمی شوید.

You don't take those things personally. For example,

شما آن چیزها را شخصی نمی گیرید . به عنوان مثال،

you have to be rather thick skinned and adaptable to work in stem.

شما باید پوست نسبتاً کلفتی داشته باشید و برای کار در ساقه سازگار باشید.

And the last in this category is witty.

و آخرین مورد در این دسته، شوخ طبع است.

This perfectly describes someone who can express their thoughts in an

این به طور کامل کسی را توصیف می کند که می تواند افکار خود را به

amusing or humorous way and do so very quickly.

شیوه ای سرگرم کننده یا طنز بیان کند و این کار را خیلی سریع انجام دهد.

For example,

برای مثال،

I enjoy books by authors who have a witty sense of humor and are great at

من از کتاب‌های نویسندگانی لذت می‌برم که حس شوخ طبعی دارند و در

storytelling. Okay,

داستان سرایی عالی هستند. بسیار خوب،

it's time for category number four where we have five vocabulary words that

زمان طبقه بندی شماره چهار فرا رسیده است که در آن ما پنج واژه واژگانی داریم که

describe particularly powerful personality traits.

ویژگی های شخصیتی قدرتمندی را توصیف می کنند.

The first on our list here is charismatic.

اولین مورد در لیست ما در اینجا کاریزماتیک است.

Someone who is charismatic would also be described as charming, inspiring,

فردی که کاریزماتیک است نیز جذاب، الهام بخش

or even compelling. For example, as a leader,

یا حتی قانع کننده توصیف می شود. به عنوان مثال، لیزا به عنوان یک رهبر،

Liza is commanding and charismatic.

فرمانده و کاریزماتیک است.

She knows exactly how to motivate her team. Next is classy.

او دقیقا می داند که چگونه به تیم خود انگیزه دهد. بعدی باکلاس است.

This describes someone who might be elegant, stylish, and skillful.

این به کسی اشاره می کند که ممکن است ظریف، شیک و ماهر باشد.

It also describes someone with high standards for behavior and

همچنین فردی را با استانداردهای بالایی برای رفتار و

looks. For example,

ظاهر توصیف می کند. به عنوان مثال،

my mother was a classy woman with a kind personality and good taste for

مادرم یک زن باکلاس با شخصیت مهربان و ذوق خوبی برای

modern art. Number three in this category is larger than life.

هنر مدرن بود. شماره سه در این دسته بزرگتر از زندگی است.

Describing someone as being larger than life can often be used as a

توصیف فردی که بزرگتر از زندگی است اغلب می تواند به عنوان

synonym for gregarious. Beyond that,

مترادف برای گروهی استفاده شود. فراتر از آن،

it can also be used to describe someone who has a very strong,

می‌توان از آن برای توصیف فردی که شخصیت بسیار قوی و

very big personality. For example,

بسیار بزرگی دارد نیز استفاده کرد. به عنوان مثال،

let's say you meet someone who initially seems a bit shy or reserved,

فرض کنید با فردی ملاقات می کنید که در ابتدا کمی خجالتی یا محجوب به نظر می رسد،

and then after a short time around them,

و بعد از مدت کوتاهی در اطراف او،

you realize that they have a larger than life personality. In that instance,

متوجه می شوید که او شخصیتی بزرگتر از زندگی دارد. در آن مثال،

you might say,

ممکن است بگویید،

I didn't expect Tina to have a larger than life personality.

من انتظار نداشتم تینا شخصیتی بزرگتر از زندگی داشته باشد.

Number four is unassuming.

شماره چهار بی ادعا است.

This describes someone who is not at all arrogant in their abilities.

این توصیف کسی است که در توانایی های خود اصلا مغرور نیست.

Instead, they're rather humble.

در عوض، آنها نسبتاً متواضع هستند.

They don't look for praise and they don't like to get noticed. For example,

آنها به دنبال تعریف و تمجید نیستند و دوست ندارند مورد توجه قرار گیرند. به عنوان مثال،

the older man who lived next door was an unassuming and kind veteran.

پیرمردی که در همسایگی زندگی می کرد، یک جانباز بی ادعا و مهربان بود.

And our last word for category number four is virtuous.

و آخرین کلمه ما برای دسته شماره چهار فضیلت است.

This describes someone with high moral standards.

این فردی را با معیارهای اخلاقی بالا توصیف می کند.

For example, Beatrice is a virtuous woman who never demeans others.

برای مثال، بئاتریس زنی با فضیلت است که هرگز دیگران را تحقیر نمی کند.

And finally, category number five,

و در نهایت، دسته شماره پنج،

words that describe more creative personality traits.

کلماتی که ویژگی های شخصیتی خلاقانه تری را توصیف می کنند.

Number one here is artistic.

شماره یک اینجا هنری است.

This can be used to describe anyone who is particularly creative or has what

این را می توان برای توصیف هر کسی که خلاقیت خاصی دارد یا دارای

seems to be a natural ability in art, for example,

توانایی طبیعی به نظر می رسد در هنر است، به عنوان مثال،

Kira's sculptures are gorgeous. She's so artistic. Next,

مجسمه های کیرا زرق و برق دار هستند. اون خیلی هنرمنده بعد،

bold.

پررنگ.

This describes someone who's willing to take risks or try new things,

این توصیف کسی است که حاضر است ریسک کند یا چیزهای جدید را امتحان کند،

whether they succeed or fail. For example,

خواه موفق شود یا شکست. برای مثال،

Jackie was a bold, honest woman.

جکی زنی جسور و صادق بود.

She was never afraid to tell you exactly what she thought.

او هرگز نمی ترسید که دقیقاً آنچه را که فکر می کند به شما بگوید.

Next on our list is natural born,

بعدی در لیست ما طبیعی است،

and we typically use this with another word. For example,

و ما معمولاً از آن با کلمه دیگری استفاده می کنیم. به عنوان مثال،

a natural born artist or a natural born musician.

یک هنرمند طبیعی یا یک نوازنده طبیعی.

And as you might guess,

و همانطور که ممکن است حدس بزنید،

this describes someone who seems to have a very natural ability for something

این کسی را توصیف می کند که به نظر می رسد توانایی بسیار طبیعی برای چیزی

from a very young age. For example,

از سنین بسیار پایین دارد. به عنوان مثال،

your daughter is a natural born artist. She has such a good eye for color.

دختر شما یک هنرمند طبیعی است. او چشم خوبی برای رنگ دارد.

Number four in this category is tenacious.

شماره چهار در این دسته سرسخت است.

This describes someone who holds on to an idea or a goal with

این به کسی اشاره می‌کند که با قاطعیت به یک ایده یا هدف پایبند است

determination. For example,

. به عنوان مثال،

Celeste is tenacious and never gives up during in a negotiation.

سلست سرسخت است و هرگز در جریان مذاکره تسلیم نمی شود.

And finally, our last adjective for this list today is visionary.

و در نهایت، آخرین صفت ما برای این لیست امروز رویایی است.

This perfectly describes someone who sees or imagines future

این به طور کامل کسی را توصیف می کند که احتمالات آینده را می بیند یا تصور می کند

possibilities. For example, Yulia is a visionary expert.

. به عنوان مثال، یولیا یک متخصص رویایی است.

She changed the field of AI with her groundbreaking ideas.

او با ایده های پیشگامانه خود زمینه هوش مصنوعی را تغییر داد.

You now have 32 powerful, precise,

اکنون 32 صفت قدرتمند، دقیق

and positive adjectives you can use to describe people in English.

و مثبت دارید که می توانید برای توصیف افراد به زبان انگلیسی از آنها استفاده کنید.

Now that we've come to the end of the lesson, I have two things for you.

حالا که به پایان درس رسیدیم، دو نکته برای شما دارم.

Number one,

شماره یک،

I do have some practice questions for you so that you can immediately begin

من چند سوال تمرینی برای شما دارم تا بتوانید بلافاصله شروع به

practicing some of the key words you want to add into your English vocabulary.

تمرین برخی از کلمات کلیدی کنید که می خواهید به واژگان انگلیسی خود اضافه کنید.

And number two, I want to share a bonus activity with you as well. So first,

و شماره دو، من می خواهم یک فعالیت جایزه را نیز با شما به اشتراک بگذارم. بنابراین ابتدا

a couple of practice questions. I want you to think about someone you admire.

چند سوال تمرینی. ازت میخوام به کسی فکر کنی که تحسینش کنی.

It could be a best friend, a coworker, or a mentor.

این می تواند یک دوست صمیمی، یک همکار یا یک مربی باشد.

Choose two or three adjectives that you've learned today to describe that

دو یا سه صفتی را که امروز یاد گرفتید برای توصیف آن

individual in practice. Question number two,

فرد در عمل انتخاب کنید. سوال شماره دو،

I want you to reflect on someone you consider to be a leader.

می‌خواهم درباره کسی که از نظر شما رهبر است فکر کنید.

It can be a leader in your industry or a leader in a particular hobby

این می تواند یک رهبر در صنعت شما یا یک رهبر در یک سرگرمی خاص باشد

that you have. Again,

که شما دارید. دوباره،

choose a few of the words from the list that you've learned today and describe

چند کلمه از لیستی را که امروز یاد گرفتید انتخاب کنید و

that individual. If you want,

آن فرد را توصیف کنید. در صورت تمایل

you can share your example sentences with me down in the comments below.

می توانید جملات نمونه خود را در نظرات زیر با من به اشتراک بگذارید.

If you want to get more practice.

اگر می خواهید تمرین بیشتری داشته باشید.

And I recommend that you do over at my Speak Confident English website.

و من توصیه می کنم که در وب سایت Speak Confident English من این کار را انجام دهید.

You can visit this lesson and when you do,

می‌توانید از این درس دیدن کنید و وقتی این کار را انجام دادید،

I've got a downloadable worksheet you can use to practice what you've learned

من یک کاربرگ قابل دانلود دارم که می‌توانید از آن برای تمرین آموخته‌هایتان

here,

making sure that you truly understand each of these adjectives and

در اینجا استفاده کنید، و

مطمئن شوید که هر یک از این صفت‌ها را به درستی درک کرده‌اید و

some extra bonus questions for you to practice as well to easily access that

چند سؤال اضافی را نیز برای شما تمرین کنید. برای دسترسی آسان به

downloadable worksheet.

کاربرگ قابل دانلود.

I'll leave a link to this lesson in the notes below the video.

من پیوند این درس را در یادداشت های زیر ویدیو می گذارم.

Thank you so much for joining me today. I hope that you found this helpful,

از اینکه امروز به من پیوستید بسیار سپاسگزارم. امیدوارم که این مورد برای شما مفید بوده باشد

and if you did, I would love to know. You can tell me in a few very simple ways.

و اگر انجام دادید، خوشحال می شوم بدانم. شما می توانید به چند روش بسیار ساده به من بگویید.

Number one, give this lesson a thumbs up here on YouTube. And number two,

شماره یک، این درس را اینجا در یوتیوب ببینید. و شماره دو،

subscribe to my Speak Confident English Channel so you never miss one of my

در کانال انگلیسی Speak Confident من مشترک شوید تا هرگز یکی از

Confident English lessons. Lastly, share a comment with me down below.

درس های انگلیسی مطمئن من را از دست ندهید. در نهایت، یک نظر را در پایین با من به اشتراک بگذارید.

Thanks again and I'll see you next time.

بازم ممنون و دفعه بعد میبینمت