LEARN 105 ENGLISH VOCABULARY WORDS | DAY 10

You made it to 10. We're in double digits. It's  your 30 Day Vocabulary Challenge to start 2021  

شما به 10 رسیدید. ما دو رقمی هستیم. این چالش 30 روزه واژگان شماست که سال 2021 را درست شروع کنید

right. We're learning 105 words from the academic  word list so these are words you'll need to know  

. ما در حال یادگیری 105 کلمه از لیست لغات آکادمیک هستیم، بنابراین اینها کلماتی هستند که باید

if you're preparing for the IELTS or TOEFL exams,  but also if you read or watch the news in English,  

بدانید   اگر برای امتحانات آیلتس یا تافل آماده می‌شوید، ، همچنین اگر اخبار را به زبان انگلیسی می‌خوانید یا تماشا می‌کنید،

or have conversations with native speakers. These  are intermediate words and you're going to study  

یا با بومی صحبت می‌کنید، باید بدانید . بلندگوها اینها کلمات میانی هستند و شما

them in real situations, so your understanding of  them will go beyond just memorizing a definition.  

آنها را در موقعیت‌های واقعی مطالعه خواهید کرد، بنابراین درک شما از آنها فراتر از حفظ کردن یک تعریف است.

So grab your friends have them join in  on the challenge, and let's do this!  

پس دوستان خود را بگیرید تا آنها به چالش بپیوندند، و بیایید این کار را انجام دهیم!

As always, if you like this  video or you learn something new,  

مثل همیشه، اگر این ویدیو را دوست دارید یا چیز جدیدی یاد می‌گیرید،

please like and subscribe with notifications.  I’d love to have you as my student.

لطفاً لایک کنید و با اعلان‌ها مشترک شوید. من دوست دارم شما را به عنوان شاگرد خود داشته باشم.

During these 30 days, we're  learning 105 words together,  

در طی این 30 روز، ما 105 کلمه را با هم یاد می‌گیریم،

I do have a download for you a list of all the  words with definitions and sample sentences,  

من برای شما فهرستی از همه کلمات را با تعاریف و جملات نمونه،

as well as quizzes to make sure you're really  getting and remembering these words. You can  

و همچنین آزمون‌هایی دانلود می‌کنم تا مطمئن شوم که واقعاً این کلمات را می‌فهمید و به خاطر می‌آورید. می‌توانید

get that download by following this link  or the link in the video description.

با دنبال کردن این پیوند یا پیوند موجود در توضیحات ویدیو، آن دانلود را دریافت کنید.

Our first word today is ACHIEVE.

اولین کلمه امروز ما ACHIEVE است.

Second syllable stress and just  

تاکید بر هجای دوم و

the schwa in the first syllable. Make that as  quickly as you can. Ah ah-- Achieve. It's a verb,  

فقط schwa در هجای اول. هر چه سریعتر آن را انجام دهید. آه آه-- دستیابی. این یک فعل است،

it means to get or reach something by working  hard. To become successful or reach a goal.  

به معنای به دست آوردن یا رسیدن به چیزی با سخت کار کردن است. برای موفقیت یا رسیدن به هدف.

They achieved high scores on their Math tests.  Let's look again up close and in slow motion. 

آنها در آزمون های ریاضی خود نمرات بالایی کسب کردند. بیایید دوباره از نزدیک و در حرکت آهسته نگاه کنیم.

And now we'll go to Youglish to see  five examples of this word in context. 

و اکنون به Youglish می‌رویم تا پنج نمونه از این کلمه را در متن ببینیم.

And I can't wait to see all you will  achieve in the months and years ahead. 

و من نمی‌توانم منتظر بمانم تا تمام دستاوردهای شما در ماه‌ها و سال‌های آینده را ببینم.

All that you will achieve. Everything you'll  get for your hard work. For example, a degree,  

همه چیزهایی که به دست خواهید آورد. همه چیزهایی که برای کار سخت خود به دست خواهید آورد. برای مثال، مدرک تحصیلی

a career, financial stability, and so on. And I can't wait to see all you will achieve  

، شغل، ثبات مالی و غیره. و من نمی‌توانم منتظر بمانم تا تمام دستاوردهای شما

in the months and years ahead. Here's another example. 

در ماه‌ها و سال‌های آینده را ببینم. در اینجا یک مثال دیگر است.

I'm helping other veterans achieve something  and, and that's like therapy for me. 

من به دیگر کهنه‌سربازان کمک می‌کنم به چیزی برسند  و این برای من مانند درمان است.

Other veterans achieve something.  Reach their own goals. When he sees  

دیگر کهنه سربازان به چیزی می رسند. به اهداف خود برسند. وقتی می بیند که

other veterans succeed, it makes him feel great. I'm helping other veterans achieve something and,  

دیگر کهنه سربازان موفق می شوند، احساس فوق العاده ای به او دست می دهد. من به دیگر کهنه‌سربازان کمک می‌کنم به چیزی برسند

and that's like therapy for me. Let's see another example. 

و این برای من مانند درمان است. بیایید نمونه دیگری را ببینیم.

And if you, and if you achieve success,  you can be incredibly proud of yourself. 

و اگر شما، و اگر به موفقیت دست پیدا کنید، می‌توانید فوق‌العاده به خودتان افتخار کنید.

If you achieve success, if you work hard  and reach your goal, it makes sense that  

اگر به موفقیت برسید، اگر سخت تلاش کنید و به هدف خود برسید، منطقی است

you would feel proud. Sometimes I think  the harder we have to work for something,  

که  احساس غرور کنید. گاهی فکر می‌کنم هر چه برای چیزی سخت‌تر کار کنیم،

the better we feel when we get it. And if you, and if you achieve success,  

وقتی به آن می‌رسیم احساس بهتری پیدا می‌کنیم. و اگر شما، و اگر به موفقیت دست پیدا کنید،

you can be incredibly proud of yourself. Let's look at another example. 

می‌توانید فوق‌العاده به خودتان افتخار کنید. بیایید به مثال دیگری نگاه کنیم.

People will still need to be  motivated and organized to  

مردم همچنان باید انگیزه و سازماندهی شوند تا

achieve a certain set of goals and objectives. People need to be motivated and organized.  

به مجموعه خاصی از اهداف و مقاصد دست یابند. مردم باید با انگیزه و سازماندهی شوند.

Achieving success and reaching goals is not  necessarily easy. For example, if your goal  

دستیابی به موفقیت و رسیدن به اهداف لزوماً آسان نیست. برای مثال، اگر هدف شما

is to master English, you might need a plan  structure. This month I’ll study grammar. I’m  

تسلط بر زبان انگلیسی است، ممکن است به ساختار برنامه نیاز داشته باشید . این ماه گرامر می خوانم.

going to work at it one hour a day. Next month,  I’ll study real English conversations, learn  

قرار است یک ساعت در روز روی آن کار کنم. ماه آینده، مکالمات واقعی انگلیسی را مطالعه خواهم کرد،

idioms and expressions, and so on. Organizing  the work you'll do to achieve your goal. 

اصطلاحات و اصطلاحات را یاد خواهم گرفت و غیره. سازماندهی کارهایی که برای رسیدن به هدفتان انجام خواهید داد.

People will still need to be motivated and  organized to achieve a certain set of goals and  

مردم همچنان باید انگیزه و سازماندهی داشته باشند تا به مجموعه خاصی از اهداف و اهداف دست یابند

objectives. Our last example. 

. آخرین نمونه ما

Because I felt like it would be a  faster way to achieve our goals. 

چون احساس می‌کردم این راه سریع‌تری برای رسیدن به اهدافمان خواهد بود.

A faster way to get what you're working for.  What could that mean? Let's say your goal is  

راهی سریعتر برای به دست آوردن چیزی که برای آن کار می کنید. این چه معنی می تواند داشته باشد؟ فرض کنید هدف شما این است

to save ten thousand dollars, maybe you have  some extra time, so you pick up a second job. 

که ده هزار دلار پس انداز کنید، شاید وقت اضافی داشته باشید، بنابراین شغل دوم را انتخاب کنید.

Because I felt like it would be a  faster way to achieve our goals. 

چون احساس می‌کردم این راه سریع‌تری برای رسیدن به اهدافمان خواهد بود.

Our next word is potential POTENTIAL. A three  syllable word with middle syllable stress,  

کلمه بعدی ما پتانسیل بالقوه است. یک کلمه سه هجا با تاکید هجای وسط،

a true T there, po—ten—potential. Potential. It's  an adjective, capable of being real, possible. She  

یک T واقعی وجود دارد، po-ten-پتانسیل. پتانسیل. این یک صفت است که می تواند واقعی باشد، ممکن است.

would do a great job running the company, she's  definitely a potential candidate for CEO. As a  

او یک کار عالی برای اداره شرکت انجام خواهد داد، او قطعاً یک کاندیدای بالقوه برای مدیرعاملی است. به عنوان یک

noun, it means a chance that something will happen  or exist in the future. The drug has potential to  

اسم، به معنای شانسی است که چیزی در آینده اتفاق بیفتد یا وجود داشته باشد. این دارو پتانسیل

treat Covid19 but we need to do further testing.  Let's look again up close and in slow motion.

درمان کووید19 را دارد، اما باید آزمایش‌های بیشتری انجام دهیم. بیایید دوباره از نزدیک و در حرکت آهسته نگاه کنیم.

And now we'll go to Youglish to see  five examples of this word in context. 

و اکنون به Youglish می‌رویم تا پنج نمونه از این کلمه را در متن ببینیم.

I'm standing here today to tell you  that your potential is timeless. 

من امروز اینجا ایستاده ام تا به شما بگویم که پتانسیل شما بی انتها است.

Your potential is timeless.  That means it won't go away.  

پتانسیل شما بی زمان است. یعنی از بین نمیره

The chance that something in you will  become great, will achieve success,  

این شانس که چیزی در شما عالی شود، به موفقیت برسد،

won't go away, won't fade over time. I'm standing here today to tell you that  

از بین نرود، به مرور زمان از بین نرود. من امروز اینجا ایستاده ام تا به شما بگویم که

your potential is timeless. Here's another example.

پتانسیل شما بی انتها است. در اینجا یک مثال دیگر است.

I've got anywhere from five to  maybe a hundred potential students. 

من از پنج تا شاید صد دانشجوی بالقوه دارم.

Potential students. People who may sign up for a  course. For example, I might say: the wait list  

دانش آموزان بالقوه افرادی که ممکن است برای یک دوره ثبت نام کنند . برای مثال، ممکن است بگویم: لیست انتظار

for my private lessons is pretty long. I've got a  lot of potential students. I've got anywhere from  

برای درس‌های خصوصی من بسیار طولانی است. من دانشجوهای بالقوه زیادی دارم. من از

five to maybe a hundred potential students. Let's see another example. 

پنج تا شاید صد دانشجوی بالقوه دارم. بیایید نمونه دیگری را ببینیم.

We know of at least two  potential cases in Florida. 

حداقل دو مورد احتمالی در فلوریدا را می شناسیم.

Two potential cases in Florida. Two cases  where this might be true. In this case,  

دو مورد احتمالی در فلوریدا. دو مورد که ممکن است این درست باشد. در این مورد

it was early March 2020, and they were  discussing the coronavirus. There were two  

، اوایل مارس 2020 بود و آن‌ها درباره ویروس کرونا بحث می‌کردند. دو

sick people in Florida showing symptoms, they  hadn't gotten the test back yet, but there  

بیمار در فلوریدا علائم را نشان می‌دادند، آنها هنوز آزمایش را انجام نداده بودند، اما

was a chance that they would be positive. There  was potential for them to have the coronavirus. 

احتمال مثبت بودن آنها وجود داشت. احتمال ابتلای آنها به ویروس کرونا وجود داشت.

We know of at least two  potential cases in Florida. 

حداقل دو مورد احتمالی در فلوریدا را می شناسیم.

Let's look at another example. And I'd say you should  

بیایید به مثال دیگری نگاه کنیم. و من می‌گویم که باید

start brainstorming potential topics  and get started as soon as you can. 

شروع به طوفان فکری درباره موضوعات احتمالی کنید و در اسرع وقت شروع کنید.

Brainstorm potential topics. She's talking  about a term project here for her class.  

طوفان فکری موضوعات بالقوه او درباره یک پروژه ترمی اینجا برای کلاسش صحبت می کند.

A brainstorm is when you try to think of as many  different possibilities for something as you can,  

طوفان فکری زمانی است که سعی می کنید تا آنجا که می توانید به احتمالات مختلف برای چیزی فکر کنید،

perhaps through a group discussion,  or just by doing it yourself,  

شاید از طریق یک بحث گروهی، یا فقط با انجام آن توسط خودتان،

writing down every idea that comes to you, to see  if an interesting idea or solution comes to mind.  

هر ایده ای که به شما می رسد را یادداشت کنید تا ببینید ایده یا راه حل جالبی می آید یا خیر. به ذهن

So she's saying that the students should  start thinking now of potential topics,  

بنابراین او می‌گوید که دانش‌آموزان باید اکنون به موضوعات بالقوه فکر کنند،

topics they may end up choosing for  the main project for this class. 

موضوعاتی که ممکن است در نهایت برای پروژه اصلی این کلاس انتخاب کنند.

And I'd say you should start brainstorming  potential topics and get started as  

و من می‌گویم که باید شروع به طوفان فکری درباره موضوعات احتمالی کنید و هر چه

soon as you can. Our last example. 

زودتر شروع کنید. آخرین نمونه ما

But it also has the potential to  give us some pretty cool science. 

اما این پتانسیل را نیز دارد که به ما علم بسیار جالبی بدهد.

Has the potential. What  they're studying may become,  

پتانسیل را دارد. چیزی که آنها مطالعه می کنند ممکن است تبدیل

may end up being some pretty cool science. They  don't know yet, they don't know now. They need  

به یک علم بسیار جالب شود. آنها هنوز نمی‌دانند، اکنون نمی‌دانند. آن‌ها باید

to do more learning and exploring, but what they  see here now is potential. As they learn more,  

یادگیری و کاوش بیشتری انجام دهند، اما آنچه اکنون اینجا می‌بینند، بالقوه است. همانطور که آنها بیشتر یاد می گیرند،

it could end up being something really special. But it also has the potential to give us  

ممکن است در نهایت چیزی واقعاً خاص باشد. اما این پتانسیل را نیز دارد که به ما

some pretty cool science. Our next word is IMPACT.  

علم بسیار جالبی بدهد. کلمه بعدی ما IMPACT است.

Impact. As a noun, it means the act  or force of one thing hitting another,  

تأثیر. به عنوان یک اسم، به معنای عمل یا نیروی برخورد یک چیز به چیز دیگر،

or a powerful influence or effect. The impact of  the baseball hitting the glass broke the window.  

یا تأثیر یا تأثیر قدرتمند است. برخورد بیسبال با شیشه باعث شکسته شدن پنجره شد.

Gandhi made a major impact on the world.  But we have another pronunciation,  

گاندی تأثیر بزرگی بر جهان گذاشت. اما ما تلفظ دیگری داریم،

and it's for the verb form, impact.  Impact. Now we have second syllable stress.  

و آن برای شکل فعل Impact است. تأثیر. حالا ما استرس هجای دوم داریم.

As a verb, it means to have a strong effect  on something or someone. The pandemic has  

به عنوان یک فعل، به معنای تأثیر قوی روی چیزی یا شخصی است. این بیماری همه گیر

impacted almost every area of life. Let's see  this word again up close and in slow motion. 

تقریباً همه بخش های زندگی را تحت تأثیر قرار داده است. بیایید دوباره این کلمه را از نزدیک و در حرکت آهسته ببینیم.

And now we'll go to Youglish to see  five examples of this word in context. 

و اکنون به Youglish می‌رویم تا پنج نمونه از این کلمه را در متن ببینیم.

And they can have a severe impact on our life. A severe impact. A strong impact,  

و می توانند تاثیر شدیدی بر زندگی ما داشته باشند. یک ضربه شدید یک تأثیر قوی

for the worse, a strong negative effect. And they can have a severe impact on our life. 

،   بدتر، یک تأثیر منفی قوی. و می توانند تاثیر شدیدی بر زندگی ما داشته باشند.

Here's another example. So when I got to college and I started  

در اینجا یک مثال دیگر است. بنابراین وقتی به دانشگاه رسیدم و شروع به

learning those things, that made an impact for me. Made an impact for me. It's also common to use  

یادگیری آن چیزها کردم، بر من تأثیر گذاشت. برای من تاثیر گذاشت همچنین رایج است که از روی استفاده کنید

on and say something made an impact  on you. When he learned new things  

و بگویید چیزی روی شما تأثیر گذاشته است. وقتی در دانشگاه چیزهای جدیدی یاد

in college, it changed him, influenced him. So when I got to college and I started learning  

گرفت، او را تغییر داد، تحت تأثیر قرار داد. بنابراین وقتی به دانشگاه رسیدم و شروع به یادگیری

those things, that made an impact for me. Let's see another example. 

آن چیزها کردم، برای من تأثیر گذاشت. بیایید نمونه دیگری را ببینیم.

If we're too gentle, then  we don't make any impact. 

اگر خیلی ملایم باشیم، هیچ تأثیری نمی‌گذاریم.

If we're too gentle, then we don't make  any impact. Remember, impact is force,  

اگر خیلی ملایم باشیم، هیچ تاثیری نمی گذاریم . به یاد داشته باشید، تأثیر نیرو،

power. If something is too gentle, then it  can't change or influence something or someone. 

قدرت است. اگر چیزی خیلی ملایم باشد، نمی‌تواند چیزی یا کسی را تغییر دهد یا تحت تأثیر قرار دهد.

If we're too gentle then we don't make any impact. Let's look at another example. 

اگر خیلی ملایم باشیم، هیچ تاثیری نمی گذاریم. بیایید به مثال دیگری نگاه کنیم.

Here's a really good example of how a very  tiny design element can make a big impact. 

در اینجا یک مثال واقعا خوب از این است که چگونه یک عنصر طراحی بسیار ریز می تواند تأثیر زیادی بگذارد.

A tiny element can make a big impact.  Can really influence and change things. 

یک عنصر کوچک می تواند تاثیر زیادی بگذارد. واقعاً می تواند روی چیزها تأثیر بگذارد و تغییر دهد.

Here's a really good example of how a very  tiny design element can make a big impact. 

در اینجا یک مثال واقعا خوب از این است که چگونه یک عنصر طراحی بسیار ریز می تواند تأثیر زیادی بگذارد.

Our last example. So how is all of this impacting your bottom line? 

آخرین نمونه ما پس چگونه همه اینها روی درآمد شما تأثیر می گذارد؟

Impacting your bottom line. Bottom line is a term  used in business to mean the balance sheet, the  

تاثیرگذاری بر نتیجه شما خط پایین اصطلاحی است که در تجارت به معنای ترازنامه،

finances, the profit. For example, the coronavirus  really impacted the revenues, the bottom line of  

امور مالی، سود است. به عنوان مثال، ویروس کرونا واقعاً بر درآمدها تأثیر می‌گذارد

restaurants, as they couldn't do in-person dining. So how is all of this impacting your bottom line? 

، به‌طوری‌که آن‌ها نمی‌توانستند غذاخوری حضوری انجام دهند. پس چگونه همه اینها روی درآمد شما تأثیر می گذارد؟

Our last word today is CONSTRUCTION. Construction.  A three-syllable word with middle syllable stress.  

آخرین حرف امروز ما ساخت و ساز است. ساخت و ساز. کلمه ای سه هجایی با تاکید هجای میانی.

Your first and last syllables should be said very  quickly. Con—construct—tion, tion. Construction.  

اولین و آخرین هجای شما باید خیلی سریع گفته شود. Con-construction-tion، tion. ساخت و ساز.

A noun, the act or process of building something  such as a house, or a road. Construction of the  

اسم، عمل یا فرآیند ساختن چیزی مانند خانه یا جاده. ساخت

new hotel will begin in the spring. Let's see this  word up close and in slow motion one more time. 

هتل جدید در بهار آغاز خواهد شد. بیایید یک بار دیگر این کلمه را از نزدیک و در حرکت آهسته ببینیم.

And now we'll go to Youglish to see  five examples of this word in context. 

و اکنون به Youglish می‌رویم تا پنج نمونه از این کلمه را در متن ببینیم.

That kind of construction is not,  not as easy perhaps as it is today. 

این نوع ساخت و ساز، شاید به آسانی امروز نیست.

That kind of construction. The way that  was built, the process used to build that. 

این نوع ساخت و ساز روشی که ساخته شد، فرآیندی که برای ساخت آن استفاده شد.

That kind of construction is not,  not as easy perhaps as it is today. 

این نوع ساخت و ساز، شاید به آسانی امروز نیست.

Let's see another example. There's a major museum in  

بیایید نمونه دیگری را ببینیم. یک موزه بزرگ در

Nashville under construction. Under construction. This is a  

نشویل در حال ساخت است. در دست ساخت. این

phrase that means ‘being built’. There's a major museum in  

عبارتی است که به معنای «ساختن شدن» است. یک موزه بزرگ در

Nashville under construction. Let's look at another example. 

نشویل در حال ساخت است. بیایید به مثال دیگری نگاه کنیم.

All right Tracy, you, uh, I think, spent  five years in the construction business. 

بسیار خوب تریسی، تو، اوه، من فکر می کنم، پنج سال را در تجارت ساخت و ساز گذراندی.

In the construction business. That is  anything that has to do with building houses,  

در تجارت ساختمانی. این هر چیزی است که با ساختن خانه‌ها،

offices, roads, and so on. Maybe this  person managed a team of plumbers,  

ادارات، جاده‌ها و غیره مرتبط باشد. شاید این فرد تیمی از لوله‌کش‌ها را مدیریت کرده

or supplied concrete, this kind of thing. All right Tracy, you, uh, I think, spent five  

، یا بتن‌هایی از این دست را تامین کرده است. بسیار خوب تریسی، تو، اوه، فکر می کنم، پنج

years in the construction business. Let's look at another example. 

سال را در کار ساخت و ساز گذراندی. بیایید به مثال دیگری نگاه کنیم.

This one, the construction began in  1385, it wasn't finished until 1965. 

این یکی، ساخت و ساز در 1385 شروع شد ، تا سال 1965 تمام

Wow, that is a very long time to build  something, isn't it? Construction began.  

نشده بود. ساخت و ساز آغاز شد.

The process of building began in 1385. This one, the construction began in 1385,  

روند ساخت در سال 1385 شروع شد. این یکی، ساخت و ساز در سال 1385 شروع شد،

it wasn't finished until 1965. Our last example. 

تا سال 1965 تمام نشد. آخرین نمونه ما.

And we have a four-person construction  department as well that's always on site. 

و ما یک بخش ساخت و ساز چهار نفره داریم که همیشه در محل است.

A four-person construction  department. A group of people  

بخش ساخت و ساز چهار نفره . گروهی از مردم

dedicated to making sure the construction  the building process goes smoothly. 

وقف خود را برای اطمینان از اینکه روند ساخت و ساز به آرامی پیش می‌رود اختصاص داده‌اند.

And we have a four person construction  department as well that's always on site.

و ما یک بخش ساخت و ساز چهار نفره داریم که همیشه در محل است.

Seeing their real-life examples can really help  you understand how to use these words, can't it?  

دیدن نمونه‌های واقعی آن‌ها واقعاً می‌تواند به شما کمک کند تا بفهمید چگونه از این کلمات استفاده کنید، اینطور نیست؟

I have a challenge for you now. Make  up a sentence with one of these words,  

الان یه چالش برات دارم با یکی از این کلمات جمله بسازید،

make a video of yourself saying it,

از گفتن آن ویدیویی بسازید

and post it to social media, tag me, and use  the hashtag #rachelsenglish30daychallenge 

و آن را در شبکه های اجتماعی پست کنید، من را تگ کنید و از هشتگ #rachelsenglish30daychallenge استفاده کنید

Don't be shy, you can do this. Our next video  comes out tomorrow at 10AM Philadelphia time, come  

خجالتی نباشید، می توانید این کار را انجام دهید. ویدیوی بعدی ما فردا ساعت 10 صبح به وقت فیلادلفیا منتشر می‌شود

back to learn four more vocabulary words. In the  meantime, keep your studies going with this video,  

، برای یادگیری چهار لغت دیگر بازگردید. در ضمن، با این ویدیو به مطالعات خود ادامه دهید

and check out my online courses  at Rachel's English Academy.

و دوره‌های آنلاین من را در آکادمی انگلیسی راشل بررسی کنید.

You'll become a more confident English speaker.  And please do remember to subscribe. I love  

شما به یک انگلیسی زبان با اعتماد به نفس بیشتری تبدیل خواهید شد. و لطفا به یاد داشته باشید که مشترک شوید. من دوست دارم

being your English teacher. That's it and  thanks so much for using Rachel's English.

که معلم انگلیسی شما باشم. تمام و بسیار سپاسگزارم که از زبان انگلیسی راشل استفاده کردید.