LEARN 105 ENGLISH VOCABULARY WORDS | DAY 6

We've made it to day six of your 30-Day Vocabulary  Challenge. Yes! One video a day every day  

ما به روز ششم چالش 30 روزه واژگان شما رسیدیم . آره! هر روز یک ویدیو به

for 30 days. Start 2021 right by learning 105  intermediate English words. We're taking words  

مدت 30 روز. 2021 را با یادگیری 105 کلمه انگلیسی متوسط ​​شروع کنید. ما کلمات   را

from the academic word list, so these are words  you'll need to know if you're preparing for the  

از فهرست لغات آکادمیک می‌گیریم، بنابراین اینها کلماتی هستند که باید بدانید اگر برای

IELTS or TOEFL exam, but also if you read or watch  news in English or have conversations with native  

امتحان آیلتس یا تافل آماده می‌شوید، همچنین اگر اخبار را به زبان انگلیسی می‌خوانید یا تماشا می‌کنید یا با افراد بومی

speakers. In other words they're useful words,  important words, words you will come across.

صحبت می‌کنید، باید بدانید. به عبارت دیگر آنها کلمات مفیدی هستند، کلمات مهم، کلماتی که با آنها برخورد خواهید کرد.

You're learning four new words today with tons  of real life examples, so grab your friends  

امروز چهار کلمه جدید را با هزاران مثال از زندگی واقعی یاد می‌گیرید، بنابراین دوستانتان را بگیرید

have them join the challenge with you and let's do  this. When you learn a new word, make up your own  

از آنها بخواهید با شما به چالش بپیوندند و بیایید این کار را انجام دهیم. وقتی کلمه جدیدی یاد می‌گیرید، جمله خودتان را بسازید

sentence, record yourself in a video saying that  sentence, and post it to social media using the  

، خودتان را در یک ویدیو ضبط کنید و آن جمله را بگویید، و آن را با استفاده از

hashtag #rachelsenglish30daychallenge As always,  if you like this video or you learned something  

هشتگ #rachelsenglish30daychallenge در رسانه‌های اجتماعی پست کنید مثل همیشه، اگر این ویدیو را دوست دارید یا چیز جدیدی یاد گرفتید

new, please like and subscribe with notifications  and I’ll see you here every Tuesday.

، لطفاً لایک کنید و با اعلان‌ها مشترک شوید و هر سه‌شنبه شما را اینجا می‌بینم.

Don't forget, there's a download to go with this  video. A list of all the words with definitions  

فراموش نکنید، یک بارگیری برای این ویدیو وجود دارد. فهرستی از همه کلمات با تعاریف

and sample sentences, as well as quizzes to make  sure you're really getting and remembering these  

و جملات نمونه، و همچنین آزمون‌هایی برای اطمینان از اینکه واقعاً این کلمات را می‌شناسید و به خاطر

words. You can get that download by following  this link or the link in the video description.  

می‌آورید. می‌توانید با دنبال کردن این پیوند یا پیوند موجود در توضیحات ویدیو، آن دانلود را دریافت کنید.

Today's four words are: FACTOR, ISSUE, INVOLVE,  and OCCUR, and we're looking at the different ways  

چهار کلمه امروزی عبارتند از: FACTOR، ISSUE، INVOLVE، و OCCUR، و ما در حال بررسی روش‌های مختلف استفاده از

these words are used in various situations.  For each word, you'll get the definition,  

این کلمات در موقعیت‌های مختلف هستیم. برای هر کلمه، تعریف

we'll go over the pronunciation, you'll get to see  the pronunciation up close and in slow motion, and  

را دریافت می‌کنید،   تلفظ را مرور می‌کنیم، تلفظ را از نزدیک و با حرکت آهسته

we'll have five examples from real life English.

می‌بینید،   پنج مثال از زبان انگلیسی واقعی خواهیم داشت.

Let's start today with the word FACTOR.  

بیایید امروز را با کلمه FACTOR شروع کنیم.

Factor. As part of the KT cluster, the T is very  weak, it might even sound like a weak D. Factor.  

عامل. به عنوان بخشی از خوشه KT، T بسیار ضعیف است، حتی ممکن است مانند یک D. Factor ضعیف به نظر برسد.

Factor. As a noun, it means one of the things  that causes something to happen. Poor planning  

عامل. به عنوان یک اسم، به معنای یکی از چیزهایی است که باعث می شود اتفاقی بیفتد. برنامه ریزی ضعیف

was a major factor in the company's failure. As  a verb, it means to consider or include something  

عامل اصلی شکست شرکت بود. به عنوان یک فعل، به معنای در نظر گرفتن یا گنجاندن چیزی

in making a judgment or a calculation. We  need to factor time into our calculations.  

در قضاوت یا محاسبه است. ما باید زمان را در محاسبات خود لحاظ کنیم.

As a verb, it's often used within, or into.  Let's look again up close and in slow motion.

به عنوان یک فعل، اغلب در داخل یا درون استفاده می شود. بیایید دوباره از نزدیک و در حرکت آهسته نگاه کنیم.

And now we'll go to Youglish for five  examples of this word in real situations. 

و اکنون به سراغ Youglish می‌رویم تا پنج نمونه از این کلمه در موقعیت‌های واقعی را بررسی کنیم.

We know that age is a factor that  affects neurodegenerative disease. 

ما می‌دانیم که سن عاملی است که بر بیماری‌های عصبی تأثیر می‌گذارد.

Age is a factor. It's one of the things  that can cause neurodegenerative disease. 

سن یک عامل است. این یکی از مواردی است که می‌تواند باعث بیماری عصبی شود.

We know that age is a factor that  affects neurodegenerative disease. 

ما می‌دانیم که سن عاملی است که بر بیماری‌های عصبی تأثیر می‌گذارد.

Here's another example. That of, of all of the in-school factors  

در اینجا یک مثال دیگر است. از میان همه عوامل درون مدرسه‌ای

that exist, the teacher quality is the factor that  has the most impact on student achievement levels. 

که وجود دارد، کیفیت معلم عاملی است که بیشترین تأثیر را بر سطح پیشرفت دانش‌آموز دارد.

The in-school factors. So that would  be the things that have an effect  

عوامل درون مدرسه ای بنابراین اینها چیزهایی هستند که

on student achievement levels in school. This  is different from things like at-home factors,  

بر سطوح پیشرفت دانش‌آموزان در مدرسه تأثیر می‌گذارند. این با چیزهایی مانند عوامل خانه،

family stress, something like that. That of, of all of the in-school factors  

استرس خانوادگی، چیزی شبیه به آن متفاوت است. از میان همه عوامل درون مدرسه‌ای

that exist, the teacher quality is the factor that  has the most impact on student achievement levels. 

که وجود دارد، کیفیت معلم عاملی است که بیشترین تأثیر را بر سطح پیشرفت دانش‌آموز دارد.

Here's another example. This is not just a fancy  

در اینجا یک مثال دیگر است. این فقط یک دستگاه فانتزی نیست

device that's supposed to create wow factor. A wow factor. This term means to make something  

که قرار است عامل شگفت انگیزی ایجاد کند. یک عامل عجب این اصطلاح به معنای ساختن چیزی

surprising and impressive. In marketing  your business, you really want there to  

شگفت‌انگیز و چشمگیر است. در بازاریابی کسب‌وکارتان، واقعاً می‌خواهید

be a wow factor so that people really want to  buy your products. It could be the packaging,  

یک عامل شگفت‌انگیز وجود داشته باشد تا مردم واقعاً بخواهند محصولات شما را بخرند. این می‌تواند بسته‌بندی،

or the experience when you walk into the  store, something out of the ordinary. 

یا تجربه زمانی که وارد فروشگاه می‌شوید، چیزی غیرعادی باشد.

This is not just a fancy device  that's supposed to create wow factor. 

این فقط یک دستگاه فانتزی نیست که قرار است عامل شگفت انگیزی ایجاد کند.

Let's go on to our next example. The supreme court is the deciding factor. 

بیایید به مثال بعدی خود برویم. دادگاه عالی عامل تعیین کننده است.

The deciding factor. There might be lots of things  that could tip a decision one way or another, but  

عامل تعیین کننده ممکن است چیزهای زیادی وجود داشته باشد که می‌تواند به هر طریقی به یک تصمیم منجر شود، اما

the deciding factor is what causes the decision  to be made despite everything else. For example,  

عامل تعیین‌کننده آن چیزی است که باعث می‌شود با وجود هر چیز دیگری تصمیم گرفته شود. به عنوان مثال،   در مورد خانه

there are lots of pros and cons  about the house, but for me,  

مزایا و معایب زیادی وجود دارد ، اما برای من،

the deciding factor is that it has a pool. The supreme court is the deciding factor. 

عامل تعیین کننده این است که خانه یک استخر دارد. دادگاه عالی عامل تعیین کننده است.

Here's our last example. So that all factors in. 

در اینجا آخرین نمونه ما است. به طوری که همه عوامل در.

Factors in. Used as a verb with 'in', meaning  all that was just stated is considered,  

Factors in. به‌عنوان فعل با «in» استفاده می‌شود، به این معنی که تمام آنچه که گفته شد در نظر گرفته می‌شود،

is included in making a decision. It's what  we think about when we're deciding something. 

در تصمیم‌گیری لحاظ می‌شود. این همان چیزی است که هنگام تصمیم گیری درباره چیزی به آن فکر می کنیم.

So that all factors in. Next, the word ISSUE. 

به طوری که همه عوامل در. بعد، کلمه ISSUE.

It's a noun, it means something that  people are talking about, thinking about,  

این یک اسم است، به معنای چیزی است که مردم درباره آن صحبت می کنند، درباره آن فکر می کنند،

something that matters. The manager's speech  addressed a number of important issues.  

چیزی که مهم است. سخنرانی مدیر به تعدادی از مسائل مهم پرداخت.

As a verb, it means to give something to  someone in an official way. The police have  

به عنوان یک فعل، به معنای دادن چیزی به شخصی به صورت رسمی است. پلیس

issued numerous tickets for speeding. Let's  look again up close and in slow motion.

بلیت های متعددی برای سرعت غیرمجاز صادر کرده است. بیایید دوباره از نزدیک و با حرکت آهسته نگاه کنیم.

And now we'll go to Youglish for five  examples of this word in real situations. 

و اکنون به سراغ Youglish می‌رویم تا پنج نمونه از این کلمه در موقعیت‌های واقعی را بررسی کنیم.

You start by talking about  what the issue is, the problem. 

شما با صحبت در مورد اینکه مشکل چیست، شروع می‌کنید.

What the issue is, the problem. So issue can  often be negative. The problem that people are  

مسئله چیست، مشکل. بنابراین مسئله اغلب می‌تواند منفی باشد. مشکلی که مردم

trying to sort out. For example, your friend  calls you and says I can't make it to lunch.  

سعی در حل آن دارند. برای مثال، دوستتان با شما تماس می‌گیرد و می‌گوید من نمی‌توانم به ناهار برسم.

You can say: oh no, what's  the issue? And she may say:  

می توانید بگویید: اوه نه، مشکل چیست؟ و او ممکن است بگوید:

my car broke down, or something came  up at work, or my babysitter cancelled. 

ماشینم خراب شد، یا چیزی در محل کارم پیش آمد، یا پرستار بچه ام لغو شد.

You start by talking about  what the issue is, the problem. 

شما با صحبت در مورد اینکه مشکل چیست، شروع می‌کنید.

Let's go on to our next example. It speaks to the broader issue of leadership. 

بیایید به مثال بعدی خود برویم. این به موضوع گسترده تر رهبری صحبت می کند.

The broader issue this is something that takes  more things into consideration. For example,  

موضوع گسترده‌تر این چیزی است که موارد بیشتری را در نظر می‌گیرد. برای مثال

you could be talking about a problem with a  manager, one particular person, one manager  

،   ممکن است در مورد مشکلی با یک مدیر، یک شخص خاص، یک مدیر

at your company, but above that, there's a  broader issue with management in general. 

در شرکت خود صحبت کنید، اما بالاتر از آن، یک مسئله گسترده‌تر در مورد مدیریت به طور کلی وجود دارد.

It speaks to the broader issue of leadership. Another example. 

این به موضوع گسترده تر رهبری صحبت می کند. مثالی دیگر.

All of those things continue  to be an issue on the rise. 

همه این چیزها همچنان یک مسئله در حال افزایش هستند.

An issue on the rise. Something that  people are talking about, thinking about,  

موضوعی که در حال افزایش است. چیزی که مردم درباره آن صحبت می کنند، به آن فکر می کنند،

caring about more and more. All of those things continue  

و بیشتر و بیشتر به آن اهمیت می دهند. همه این موارد همچنان

to be an issue on the rise. Here's another example. 

به عنوان یک مسئله در حال افزایش هستند. در اینجا یک مثال دیگر است.

There was a report that was  just issued about a week ago. 

گزارشی وجود داشت که به تازگی حدود یک هفته پیش صادر شد.

Here, it's being used as a verb. A report that  was delivered in an official way. This is not just  

در اینجا، از آن به عنوان یک فعل استفاده می شود. گزارشی که به صورت رسمی ارائه شد. این فقط

preliminary research, but a full report  has been written, researched, and checked. 

تحقیقات مقدماتی نیست، بلکه یک گزارش کامل نوشته، تحقیق و بررسی شده است.

There was a report that was  just issued about a week ago. 

گزارشی وجود داشت که به تازگی حدود یک هفته پیش صادر شد.

Here's our last example. This is a coin issued in his lifetime. 

در اینجا آخرین نمونه ما است. این سکه ای است که در زمان حیات او صادر شده است.

A coin issued. Officially by the mint or  whoever was making coins at that time. 

یک سکه منتشر شد. رسماً توسط ضرابخانه یا هر کسی که در آن زمان سکه می ساخت.

This is a coin issued in his lifetime. Our next word is INVOLVE.  

این سکه ای است که در زمان حیات او صادر شده است. کلمه بعدی ما INVOLVE است.

This word is a little tricky because it has  a dark L. The next sound is V, a consonant,  

این کلمه کمی مشکل است زیرا دارای یک L تیره است. صدای بعدی V است، یک همخوان،

so you should not lift your tongue tip  for this L. Invol-- uhl uhl uhl uhl-- 

بنابراین شما نباید نوک زبان خود را برای این L بلند کنید. Invol-- uhl uhl

My tongue tip is down, it's the back of the tongue  that's making the dark sound by pressing down and  

uhl uhl-- پشت زبان که با فشار دادن به پایین و   کمی به عقب، صدای تیره ایجاد می کند

back just a little bit. Involve. Involve. As  a verb, it means to have or include someone  

. درگیر کردن. درگیر کردن. به عنوان یک فعل، به معنای داشتن یا گنجاندن شخصی

or something as part of something. The accident  involved three cars. Let's look up close and in  

یا چیزی به عنوان بخشی از چیزی است. تصادف سه خودرو درگیر شد. بیایید از نزدیک و

slow motion, and again, pay attention to that  tongue tip for the L. It does not move up.

با حرکت آهسته نگاه کنیم و دوباره به نوک زبان L توجه کنیم. به سمت بالا حرکت نمی کند.

And now we'll go to Youglish for five  examples of this word in real situations. 

و اکنون به سراغ Youglish می‌رویم تا پنج نمونه از این کلمه در موقعیت‌های واقعی را بررسی کنیم.

Overall, I’m grateful that I have  the opportunity to take courses  

به طور کلی، از اینکه فرصتی برای گذراندن دوره‌هایی

at Kenwood Academy, Kenwood Academy High  School that involve political science. 

در آکادمی کنوود، دبیرستان آکادمی کنوود دارم که شامل علوم سیاسی است، سپاسگزارم.

Involve political science.  Classes that include that topic. 

علوم سیاسی را درگیر کنید. کلاس هایی که شامل آن موضوع است.

Overall, I’m grateful that I have the  opportunity to take courses at Kenwood Academy,  

در مجموع، از اینکه فرصتی برای گذراندن دوره‌هایی در آکادمی کنوود،

Kenwood Academy High School  that involve political science. 

دبیرستان آکادمی کنوود که شامل علوم سیاسی است، سپاسگزارم.

Let's go on to our next example. How can we best  involve youth in the innovation conversation? 

بیایید به مثال بعدی خود برویم. چگونه می‌توانیم جوانان را به بهترین نحو در گفتگوی نوآوری مشارکت دهیم؟

How can we include the youth in this  conversation? Have their voices be heard. 

چگونه می‌توانیم جوانان را در این مکالمه قرار دهیم؟ صدایشان شنیده شود.

How can we best involve youth  in the innovation conversation? 

چگونه می‌توانیم جوانان را به بهترین نحو در گفتگوی نوآوری مشارکت دهیم؟

Here's another example. But, but, I’d love to write  

در اینجا یک مثال دیگر است. اما، اما، من دوست دارم

movies that don't involve me. That don't involve me.  

فیلم‌هایی بنویسم که درگیر من نباشند. که من را درگیر نمی کند.

He would like to make a movie where he's  not included, he doesn't have a part. 

او دوست دارد فیلمی بسازد که در آن حضور نداشته باشد، او نقشی نداشته باشد.

But, but, I’d love to write  movies that don't involve me.

اما، اما، دوست دارم فیلم‌هایی بنویسم که درگیر من نباشد.

Another example. We'll also likely see  

مثالی دیگر. همچنین احتمالاً شاهد

more extreme events that involve wind and rain. Extreme events where wind and rain  

رویدادهای شدیدتری خواهیم بود که شامل باد و باران است. رویدادهای شدید که در آن باد و

are part of what's happening. We'll also likely see more extreme  

باران بخشی از اتفاقاتی هستند که در حال وقوع هستند. همچنین احتمالاً شاهد رویدادهای شدیدتری خواهیم

events that involve wind and rain. Here's our last example. 

بود که شامل باد و باران است. در اینجا آخرین نمونه ما است.

And those challenges often involve  your family's health and finances. 

و این چالش‌ها اغلب شامل سلامت و مالی خانواده شما می‌شود.

Challenges that include health and money. And those challenges often involve  

چالش هایی که شامل سلامتی و پول می شود. و این چالش‌ها اغلب شامل

your family's health and finances. Our last word today is OCCUR. Just a schwa in  

سلامت و مالی خانواده شما می‌شوند. آخرین حرف امروز ما اتفاق افتادن است. فقط یک schwa

the first syllable. Occur. It's a verb, it means  to happen, appear, or exist. There's a chance  

در هجای اول. روی دادن. این یک فعل است، به معنای اتفاق افتادن، ظاهر شدن یا وجود است. این احتمال وجود دارد

that a similar event will occur in the future.  Let's look again up close and in slow motion.

که رویداد مشابهی در آینده رخ دهد. بیایید دوباره از نزدیک و در حرکت آهسته نگاه کنیم.

And now we'll go to Youglish for five  examples of this word in real situations. 

و اکنون به سراغ Youglish می‌رویم تا پنج نمونه از این کلمه در موقعیت‌های واقعی را بررسی کنیم.

Lunar eclipses occur only  during the full moon phase. 

ماه گرفتگی فقط در مرحله ماه کامل رخ می دهد.

They occur. They happen only at that certain time. 

رخ می دهند. آنها فقط در آن زمان خاص اتفاق می افتند.

Lunar eclipses occur only  during the full moon phase. 

ماه گرفتگی فقط در مرحله ماه کامل رخ می دهد.

Another example. Those issues don't occur right now. 

مثالی دیگر. آن مسائل در حال حاضر رخ نمی دهد.

Oh, look! We've got two of today's vocab  words here. Issue and occur. These issues,  

اوه نگاه کن! ما دو تا از واژه‌های واژگان امروزی را در اینجا داریم. صادر و رخ دهد. این مسائل،

these things that might be a  problem, or that people talk about  

این چیزهایی که ممکن است مشکل ساز باشند، یا مردم درباره آن صحبت می کنند   در

aren't happening right now. Those issues don't occur right now. 

حال حاضر اتفاق نمی افتد. آن مسائل در حال حاضر رخ نمی دهد.

Here's another example. Like that just wouldn't occur to them. 

در اینجا یک مثال دیگر است. چنین چیزی به ذهن آنها نمی رسد.

It wouldn't occur to them. They wouldn't think of  it. It wouldn't appear or exist in their minds. 

به ذهنشان نمی رسید آنها به آن فکر نمی کنند. در ذهن آنها ظاهر یا وجود نداشت.

Like that just wouldn't occur to them. Here's our last example. 

چنین چیزی به ذهن آنها نمی رسد. در اینجا آخرین نمونه ما است.

And the best way to make, kind of, change in life  and to be, and to have transformative change occur  

و بهترین راه برای ایجاد، نوعی تغییر در زندگی و بودن، و ایجاد تغییرات دگرگون کننده

is, is through education. Education is what can make  

، آموزش است. آموزش چیزی است که می تواند باعث ایجاد

change occur. Can make change happen.  Education can change things for people. 

تغییر شود. می تواند باعث ایجاد تغییر شود. آموزش می تواند همه چیز را برای مردم تغییر دهد.

And the best way to make, kind of, change in  life and to be, and to have transformative  

و بهترین راه برای ایجاد، نوعی تغییر در زندگی و بودن، و ایجاد تغییرات دگرگون کننده

change occur is, is through education. Seeing their real-life examples can really  

، آموزش است. دیدن مثال‌های واقعی آن‌ها واقعاً می‌تواند

help you understand how to use these words,  can't it? I have a challenge for you now.  

به شما کمک کند که چگونه از این کلمات استفاده کنید، اینطور نیست؟ الان یه چالش برات دارم

Make up a sentence with one of these  words, and post it to social media,  

با یکی از این کلمات جمله بسازید و آن را در شبکه های اجتماعی پست کنید

tag me, and use the hashtag  #rachelsenglish30daychallenge 

، مرا تگ کنید و از هشتگ #rachelsenglish30daychallenge استفاده کنید

Don't be shy, you can do this. Our next video  comes out tomorrow at 10AM Philadelphia time,  

خجالتی نباشید، می توانید این کار را انجام دهید. ویدیوی بعدی ما فردا ساعت 10 صبح به وقت فیلادلفیا منتشر می‌شود

come back to learn four more vocabulary words.  In the meantime, keep your studies going with  

،   برای یادگیری چهار کلمه واژگان دیگر بازگردید. در عین حال، با   این ویدیو، مطالعات خود را ادامه دهید

this video, and check out my online  courses at rachelsenglishacademy.com  

و دوره‌های آنلاین من را در rachelsenglishacademy.com بررسی کنید

You'll become a more confident English  speaker. And please do remember to subscribe.  

شما انگلیسی‌زبان با اعتماد به نفس بیشتری خواهید شد . و لطفا به یاد داشته باشید که مشترک شوید.

I love being your English teacher. That's it and  thanks so much for using Rachel's English.

من دوست دارم معلم زبان انگلیسی شما باشم. تمام و بسیار سپاسگزارم که از زبان انگلیسی راشل استفاده کردید.