All about Adjectives -Adjective Word Order, Comparative and Superlative Adjectives

we're going to learn how to use adjectives in  English speaking and writing let's begin what is  

ما می خواهیم یاد بگیریم که چگونه از صفت ها در انگلیسی صحبت کردن و نوشتن استفاده کنیم. بیایید شروع کنیم چه

an adjective an adjective is a word that is used  to describe or tell more about nouns and pronouns  

یک صفت است.

adjectives help us to express our ideas  and opinions with greater complexity  

let's consider two examples here is a  sentence without an adjective I live in  

بیایید دو مثال را در نظر بگیریم در اینجا یک جمله بدون صفت من زندگی می‌کنم

a house now let's try adding some adjectives to  give us more information about our noun house  

یک خانه است، حالا بیایید سعی کنیم چند صفت اضافه کنیم تا اطلاعات بیشتری در مورد خانه اسم ما به ما بدهد

here is the same sentence with one adjective I  live in a small house and with two adjectives  

اینجا همان جمله است با یک صفت من در یک خانه کوچک زندگی می‌کنم و با دو

I live in a small old house and finally with  three adjectives I live in a small Old Blue House  

صفت  زندگی در یک خانه کوچک قدیمی و در نهایت با سه صفت من در یک خانه آبی قدیمی زندگی می‌کنم

let's look at one more example here is another  sentence without adjectives I like movies  

بیایید به یک مثال دیگر نگاه کنیم اینجا یک جمله دیگر بدون صفت است که فیلم‌ها را دوست دارم

okay now I know you like movies but we can be  more specific by adding just a few adjectives  

خوب حالا می‌دانم که شما فیلم‌ها را دوست دارید، اما می‌توانیم با افزودن فقط به آن‌ها، دقیق‌تر باشیم. چند صفت

with one adjective I like new movies with  two adjectives I like new exciting movies end  

با یک صفت من فیلم‌های جدید را با دو صفت دوست دارم فیلم‌های هیجان‌انگیز جدید را دوست دارم پایان

with three adjectives I like new exciting action  movies you could even add more adding adjectives  

با سه صفت من فیلم‌های اکشن هیجان‌انگیز جدید را دوست دارم n افزودن صفت‌های بیشتر

helps the person you are talking to better  understand you and what you are talking about  

به شخصی که با او صحبت می‌کنید کمک می‌کند  شما را بهتر درک کند و آنچه را که در مورد آن صحبت می‌کنید

adjectives can be split into many categories  like shape words like square round and circular  

صفت‌ها را می‌توان به دسته‌های زیادی تقسیم کرد مانند کلمات شکلی مانند مربع گرد و دایره

color words like red orange and yellow and h  words like old and new today let's look deeper  

کلمات رنگی مانند قرمز نارنجی و زرد و h کلمات مانند قدیمی و جدید امروز بیایید عمیق‌تر

at three categories of adjectives size quantity  and quality there are many many adjectives that  

به سه دسته از صفت‌ها، کمیت و کیفیت نگاه کنیم، صفت‌های زیادی وجود دارد که

can be used in each of these categories the ones  we will learn today are some of the most common  

می‌توان در هر یک از این دسته‌ها از آنها استفاده کرد.

first let's talk about size size is one of  the most commonly used types of adjectives  

انواع صفت‌هایی که معمولاً استفاده می‌شوند

these adjectives are mainly useful  for describing physical things  

این صفت‌ها عمدتاً برای توصیف چیزهای فیزیکی مفید هستند

two of the most well-known size  adjectives are big and small  

دو مورد از شناخته‌شده‌ترین صفت‌های اندازه بزرگ و کوچک

but there are many many ways to express  just how big or how small something is  

هستند   اما راه‌های زیادی برای بیان بزرگ یا کوچک بودن یک چیز وجود دارد

let's take a look at this chart that shows  size adjectives in order from small to big  

بیایید به این نمودار نگاهی بیندازیم. که صفت‌های اندازه را به ترتیب از کوچک به بزرگ نشان می‌دهد،

on the left we see a word for something very very  small miniature often in English we shorten this  

در سمت چپ، کلمه‌ای را برای چیزی بسیار بسیار کوچک می‌بینیم که اغلب در انگلیسی ما کوتاه می‌کنیم. این

word to Mini for example the boy looks like a  miniature version of his father or the boy looks  

کلمه به Mini برای مثال پسر به نظر می‌رسد نسخه مینیاتوری پدرش است یا پسر

like a mini version of his father next is the word  tiny something tiny is very small in a sentence we  

شبیه نسخه کوچک پدرش است.

can use the adjective tiny like this look at those  tiny ants or did you see the tiny puppy over there  

آن مورچه های ریز یا توله سگ کوچک را دیدی

the word tiny implies that something is smaller  than usual or expected you're tiny we see the word  

کلمه ریز به این معنی است که چیزی کوچکتر از حد معمول است یا انتظار می رود شما کوچک هستید ما کلمه

small which can be used in any situation in which  you want to express that something is less than a  

کوچک را می بینیم که می تواند در هر موقعیتی استفاده شود که بخواهید بیان کنید که چیزی کمتر است. از یک

normal size for example she's a small girl or my  phone is so small there are also adjectives we can  

اندازه معمولی مثلاً او یک دختر کوچک است یا تلفن من آنقدر کوچک است، همچنین صفاتی وجود دارد که می‌توانیم

use to express that something is neither bigger  nor smaller than expected but is a normal size  

از آنها برای بیان اینکه چیزی نه بزرگ‌تر و نه کوچک‌تر از حد انتظار است، بلکه اندازه

the adjectives in the middle of the  chart can be used to interchangeably  

معمولی است استفاده کنیم. به صورت مبادله

normal sized average sized and medium-sized  we'd use these terms in a sentence like this  

با اندازه معمولی اندازه متوسط ​​و متوسط ما از این اصطلاحات در جمله ای مانند این استفاده

I want to buy a normal sized table not too small  or too big I have an average sized apartment  

می کنیم   من می خواهم یک میز با اندازه معمولی بخرم نه خیلی کوچک یا خیلی بزرگ من یک آپارتمان

it's a medium-sized car on the right side of  the table we first have the words big and large  

با متراژ متوسط ​​دارم   متوسط ​​است ماشین با اندازه در سمت راست  میز ابتدا کلمات بزرگ و بزرگ را داریم

these two words are very common and can be  used to express that something is greater  

این دو کلمه بسیار رایج هستند و می‌توان از آنها برای بیان اینکه چیزی بزرگتر

than a normal size for example this is  a big classroom or that's a large tree  

از یک اندازه معمولی است استفاده کرد، برای مثال این یک کلاس درس بزرگ است یا یک درخت بزرگ.

after big and large we have the word huge  this adjective is used to describe something  

بعد از بزرگ و بزرگ کلمه عظیم را داریم این صفت برای توصیف چیزی

very big or bigger than expected for example  that building is huge or this is a huge meal  

بسیار بزرگ یا بزرگتر از حد انتظار به کار می رود، به عنوان مثال که ساختمان عظیم است یا این یک وعده غذایی بزرگ است

even bigger than huge are the adjectives gigantic  and enormous these adjectives are used for things  

حتی بزرگتر از عظیم هستند صفت های غول پیکر و بسیار زیاد این صفت ها برای چیزها استفاده می شوند.

that are extremely big here are a few ways we  can use these words Tokyo is a gigantic City  

که بسیار بزرگ هستند، در اینجا چند راه برای استفاده از این کلمات آورده شده است. توکیو یک شهر غول پیکر است

China has an enormous population quality  means how good or bad something is  

چین دارای کیفیت جمعیت بسیار زیاد است یعنی اینکه چیزی خوب یا بد است

these adjectives are extremely useful and are  used to describe opinions physical things emotions  

این صفت ها بسیار مفید هستند و برای توصیف نظرات چیزهای فیزیکی احساسات

and more let's take a look at our third chart  for some of the most common quality adjectives  

و موارد دیگر استفاده می شوند. نگاهی به نمودار سوم ما برای برخی از متداول‌ترین صفت‌های با کیفیت

on the left we see adjectives used to describe  things that are bad or that we dislike  

در سمت چپ، صفت‌هایی را می‌بینیم که برای توصیف چیزهایی که بد هستند یا آنها را دوست نداریم

let's begin with the adjectives terrible and  horrible these words are used to talk about  

let' با صفت‌های وحشتناک و وحشتناک شروع می‌شود این کلمات برای صحبت درباره

things that are really really bad let's see the  words in a sentence that was a terrible movie  

چیزهایی استفاده می‌شوند که واقعاً خیلی بد هستند بیایید کلمات را در یک جمله ببینیم که فیلم

I had a horrible flight awful is another word  used to describe things that are really bad  

وحشتناکی بود   پرواز وحشتناکی داشتم افتضاح کلمه دیگری است  برای توصیف چیزهایی که واقعاً بد هستند استفاده می‌شود.

for instance I have an awful headache that song  is awful bad can be used in any situation if you  

به عنوان مثال، من سردرد وحشتناکی دارم که آهنگ افتضاح بد است، می‌توان در هر موقعیتی استفاده کرد، اگر

want to express dislike or low quality bad can be  used anytime without sounding as serious as words  

می‌خواهید دوست ندارید یا با کیفیت پایین می‌توانید هر زمان که بخواهید می‌توان از آن استفاده کرد بدون اینکه به‌اندازه کلماتی

like awful and horrible for instance I had a bad  day this is not as serious as I had a horrible day  

مانند افتضاح و وحشتناک به نظر برسد، مثلاً من روز بدی را پشت سر گذاشتم. به همان اندازه جدی نیست که روز وحشتناکی داشتم

still means it was not good in the middle of the  chart we see the neutral adjectives okay fine  

هنوز یعنی خوب نبود در وسط نمودار صفت های خنثی را می بینیم خوب است

and decent these words mean that something  is not good and not bad just in the middle  

و شایسته این کلمات به این معنی است که چیزی  خوب و بد نیست فقط در وسط

let's see it in context the pizza was okay the  class was fine he's a decent singer next on the  

بیایید آن را در وسط ببینیم متن پیتزا مشکلی نداشت کلاس خوب بود او خواننده خوبی است در

right we see words to describe things that are  better than okay good great wonderful and amazing  

سمت راست ما کلماتی را برای توصیف چیزهایی می‌بینیم که بهتر از خوب خوب عالی عالی و شگفت‌انگیز است.

good is like the word bad it can be used in any  situation and expresses like or good quality  

خوب مانند کلمه بد است. n در هر موقعیتی استفاده شود و مانند یا کیفیت خوب

it is not so serious for example I had a good  day is not as serious as I had an amazing day  

را بیان می‌کند. آنقدرها هم جدی نیست، به عنوان مثال من یک روز خوب داشتم، آنقدر جدی نیست که یک روز

great means something is better than  good for example this is great soup  

words like wonderful and amazing are used to  describe things that are really really good  

شگفت‌انگیز داشتم. و شگفت‌انگیز برای توصیف چیزهایی استفاده می‌شود که واقعاً واقعاً خوب هستند.

for example she is a wonderful teacher or I had  an amazing vacation next let's take a look at  

مثلاً او معلم فوق‌العاده‌ای است یا من تعطیلات شگفت‌انگیزی داشتم، بیایید نگاهی

quantity adjectives these adjectives tell us how  much of something there is it is important to note  

به صفت‌های کمی بیندازیم.

that the quantity adjective we use depends on the  noun if it is a noun or person place or thing that  

صفت کمیتی که استفاده می کنیم بستگی به اسم دارد اگر اسم یا شخص مکان یا چیزی باشد که

can be counted in numbers it is called a countable  noun these are words like car house and Friends  

می توان آن را با اعداد شمارش کرد اسم قابل شمارش نامیده می شود اینها کلماتی هستند مانند خانه ماشین و دوستان

these are all things we can count for instance  I can count five cards four houses ten friends  

اینها همه چیزهایی هستند که می توانیم به عنوان مثال بشماریم  من می توانم بشمارم پنج کارت چهار خانه ده دوست

and so on if it is a noun that cannot be  counted it is called an uncountable noun  

و غیره اگر اسمی باشد که قابل شمارش نباشد اسم غیرقابل شمارش نامیده

these are words like stress and ring I cannot  count rain or stress I cannot say there are  

می شود. re are

ten Reigns or I have 35 stresses therefore these  words are uncountable nouns let's take a look at  

ten Reigns or I have 35 stress بنابراین این کلمات اسم‌های غیرقابل شمارش هستند، بیایید نگاهی

the following chart of quantity adjectives blue  words should only be used with uncountable nouns  

به   نمودار زیر از صفت‌های کمیت بیندازیم.

red words should only be used with countable  nouns and black words can be used with any  

با هر

noun as you'll see in the top right corner of the  chart first we see the adjective phrase a little  

اسمی همانطور که در گوشه سمت راست بالای نمودار می‌بینید، ابتدا عبارت صفت a little را می‌بینیم

just like the word little means small a little  means there is a small amount of something  

درست مانند کلمه little به معنی کوچک a little به این معنی که مقدار کمی از چیزی وجود دارد

a little can be used with uncountable nouns for  example I'm a little stressed and I have a little  

a little را می‌توان با اسم‌های غیرقابل شمارش برای به عنوان مثال، من کمی استرس دارم و کمی

water in my shoes next we see the terms few and  a few it is important to note that few and a few  

آب در کفش‌هایم دارم، بعداً عبارت‌های چند و چند را می‌بینیم، مهم است توجه داشته باشید که چند و چند

can only be used with countable nouns a few  implies that there is not much of something  

فقط می‌توانند با اسم‌های قابل شمارش استفاده شوند. چند نشان می‌دهد که زیاد نیست از چیزی

for example there are few cars on the  road today and we only have a few carrots  

به عنوان مثال امروز تعداد کمی ماشین در جاده‌ها وجود دارد و ما فقط چند هویج

in the middle is the adjective sum this is an  adjective that implies that there is a medium  

در وسط داریم.

or average amount of something some can also be  used with any type of noun here are some examples  

e را می توان با هر نوع اسمی استفاده کرد در اینجا چند نمونه آورده شده است

will you get some snacks from the store  let's listen to some music while we study  

آیا از فروشگاه چند تنقلات دریافت می‌کنید اجازه دهید در حین مطالعه به موسیقی گوش کنیم

many is the next adjective and like few and a  few many can only be used with countable nouns  

بسیاری صفت بعدی است و مانند چند و چند بسیاری فقط با اسم‌های قابل شمارش قابل استفاده است

remember countable nouns are things you can  count with numbers let's look at a few examples  

به یاد داشته باشید اسم‌های قابل شمارش چیزهایی هستند که می‌توانید با اعداد بشمارید، بیایید به چند مثال

I don't have many books at home  she has many classes this semester  

نگاه کنیم   من کتاب‌های زیادی در خانه ندارم او در این ترم کلاس‌های

the final quantity adjective we'll talk about  today is a lot of or lots of these terms can  

زیادی دارد   صفت کمیت نهایی که امروز در مورد آن صحبت خواهیم کرد ، تعداد زیادی یا تعداد زیادی از این اصطلاحات است.

be used with any type of noun and in many  different ways let's consider three examples  

با هر نوع اسمی و به روش‌های مختلف استفاده شود، اجازه دهید سه مثال را در نظر بگیریم.

she has a lot of shoes there are  lots of restaurants near my house  

او کفش‌های زیادی دارد، رستوران‌های زیادی در نزدیکی خانه من

there's a lot of snow on the sidewalk how to  put adjectives in the correct order let's get  

وجود دارد.

started have you ever been confused about how  to describe something using several adjectives  

شما تا به حال در مورد چگونگی توصیف چیزی با استفاده از چندین صفت گیج شده اید،

when multiple adjectives come before a noun they  have to be put in a particular order for instance  

وقتی چند صفت قبل از یک اسم می آیند، آنها باید به ترتیب خاصی قرار گیرند، به عنوان مثال

we say a fat old lady not an old fat lady and a  small shiny black leather bag not a leather black  

ما می گوییم یک پیرزن چاق، نه یک خانم چاق پیر و یک کیف چرمی سیاه براق کوچک نه یک کیف کوچک مشکی چرمی   کیف

shiny small bag the rules for adjective word order  are complicated but today we'll talk about some of  

کوچک براق قوانین ترتیب کلمات پیچیده هستند، اما امروز در مورد برخی

the most important rules first adjectives of color  origin or where something is from Material or what  

از مهم‌ترین قوانین اولین صفت‌های رنگی یا جایی که چیزی از Material یا

something is made of and purpose or what something  is used for usually go in that order color origin  

چیزی است صحبت خواهیم کرد. ساخته شده و هدف یا چیزی که برای آن استفاده می‌شود معمولاً به ترتیب منشأ رنگ

material and purpose let's take a look at some  examples black Spanish Leather hiking boots  

مواد و هدف است. بیایید نگاهی بیندازیم به چند نمونه چکمه‌های کوهنوردی چرمی سیاه اسپانیا

a silver German beer mug a red silk scarf an  Italian glass flower vase an oak dinner table  

یک لیوان آبجو آلمانی نقره‌ای، یک روسری ابریشم قرمز، یک گلدان گل شیشه‌ای ایتالیایی، یک میز شام بلوط

next other adjectives usually go before  words of color origin material and purpose  

بعد دیگر صفت‌های دیگر معمولاً قبل از کلمه‌های منشأ رنگ و هدف قرار می‌گیرند

adjectives of size shape length height and age  often come first let's look at some examples  

صفت‌های اندازه طول شکل ارتفاع و سن اغلب اول می‌آیند بیایید به چند نمونه نگاه

the round glass table here we see the shape  round comes before the material number two  

کنیم   میز شیشه‌ای گرد در اینجا می‌بینیم که شکل دور قبل از ماده شماره دو آمده است

a big modern Brick House here we see the  size and Age come before the material  

یک خانه آجری بزرگ مدرن در اینجا می‌بینیم که اندازه و سن قبل از ماده است

number three a tall ancient Cambodian  Temple height and a come before the origin  

شماره سه، ارتفاع معبد باستانی کامبوج و قبل از مبدأ.

number four a long Old English book here  we see the length and age before origin  

شماره چهار یک کتاب طولانی انگلیسی قدیمی در اینجا ما طول و سن قبل از مبدأ را می‌بینیم

tips which express judgments or attitudes  usually come before other adjectives  

نکاتی که قضاوت‌ها یا نگرش‌ها را بیان می‌کنند معمولاً قبل از صفت‌های دیگر می‌آیند

examples are lovely definite pure absolute  extreme perfect wonderful and silly here are  

مثال‌ها دوست‌داشتنی هستند مطلق مطلق فوق‌العاده عالی فوق‌العاده و احمقانه در اینجا

some examples number one a lovely Long Cool Drink  number two who's that silly young man over there  

چند نمونه شماره یک یک عدد نوشیدنی خنک طولانی دوست‌داشتنی هستند. دو نفر که آن مرد جوان احمق است

number three what a perfect long warm summer day  finally let's consider numbers usually go before  

شماره سه چه یک روز گرم تابستانی عالی است بالاخره بیایید اعداد را در نظر بگیریم که معمولاً قبل از

all other adjectives for example we would  say six large eggs and the second big storm  

همه صفت‌های دیگر هستند، مثلاً می‌گوییم شش تخم مرغ بزرگ و دومین طوفان بزرگ

first next and last most often go before one two  three and so on for example the first three days  

اولین بعدی و آخرین اغلب قبل از یک دو می‌روند. سه و به همین ترتیب به عنوان مثال سه روز اول

and my last two jobs okay let's get some practice  I'm going to put three sentences with mistakes in  

و دو کار آخر من خوب است، بیایید کمی تمرین کنیم  می‌خواهم سه جمله با اشتباهات

them up on the screen pause the video and  try to fix the mistakes number one I have  

آنها را روی صفحه نمایش بگذارم، ویدیو را موقتاً متوقف کنم و  سعی کنم اشتباهات شماره یک را برطرف کنم

the French black perfect dress number two have  you seen those red Old Brick lovely three houses  

لباس شماره دو عالی مشکی فرانسوی  آیا آن سه خانه دوست داشتنی آجری قرمز قرمز را دیده‌اید

number three the three last weeks were cold

شماره سه سه هفته آخر سرد

did you figure it out now let's look at  the correct sentences number one I have  

بود. حالا بیایید به جملات صحیح شماره یک نگاه

the perfect black French dress number two have  you seen those three lovely old red brick houses  

کنیم   لباس فرانسوی مشکی عالی شماره دو آیا آن سه خانه زیبای قدیمی آجری قرمز را دیده‌اید

and number three the last three weeks were cold  in number one the word perfect is a judgment  

و شماره سه در سه هفته گذشته سرد بودند در شماره یک کلمه عالی یک قضاوت است

which means it comes before all other gnats  we also list color black before origin French  

به این معنی قبل از همه پشه‌های دیگر می‌آید همچنین رنگ سیاه را قبل از اصل فرانسوی فهرست می‌کنیم

and number two we see the number three which comes  first we also see the Judgment word lovely which  

و شماره دو را می‌بینیم که شماره سه می‌آید ابتدا کلمه قضاوت دوست‌داشتنی را می‌بینیم که

needs to come before other nouns age old  comes before color red which comes before  

باید قبل از سایر اسم‌های قدیمی آمده باشد  قبل از رنگ قرمز که قبل از

material brick and number three remember that  we use words like first next and last before  

Material brick می‌آید. شماره سه به یاد داشته باشید که ما از کلماتی مانند first next و last قبل از

numbers and today we're going to learn more  about using adjectives to express yourself  

اعداد استفاده می‌کنیم و امروز می‌خواهیم درباره استفاده از صفت‌ها برای بیان خود بیشتر بیاموزیم

last time we learned how to use more adjectives  in our English speaking and writing to help others  

آخرین باری که یاد گرفتیم چگونه از صفت‌های بیشتری در مکالمه و نوشتار انگلیسی خود استفاده کنیم تا به دیگران کمک

better understand what we think and mean today  we're going to talk about a very helpful thing  

کنیم   آنچه را بهتر درک کنند. ما فکر می کنیم و می خواهیم امروز درباره یک چیز بسیار مفید

called comparative adjectives okay everyone let's  talk about how to compare things using adjectives  

به نام صفت های مقایسه ای صحبت کنیم. چیزهایی که از صفت‌ها استفاده می‌کنند

first what does it mean to compare  

ابتدا معنی مقایسه

to compare means to talk about what is the same  and what is different between two or more things  

کردن   مقایسه کردن به معنای صحبت کردن در مورد همان چیزی است که بین دو یا چند چیز متفاوت است

every word has a certain number of syllables  syllables are the number of vowel sounds you hear  

هر کلمه تعداد هجاهای مشخصی دارد هجاها تعداد صداهای مصوتی هستند که

in a word in English vowels are the letters a e i  o and you but this idea can be a little confusing  

در یک کلمه می‌شنوید. در زبان انگلیسی حروف صدادار حروف a e i o و you هستند، اما این ایده می‌تواند کمی گیج‌کننده باشد،

so let's make it even easier with something  called the clap test here are some adjectives  

بنابراین بیایید کار را با چیزی به نام تست کف زدن آسان‌تر کنیم. در اینجا چند صفت وجود دارد

let's see if we can hear how many syllables  there are in each of the following adjectives  

بیایید ببینیم آیا می‌توانیم بشنویم که در هر یک از موارد زیر چند هجا وجود دارد یا خیر. صفت‌ها

half happy there are two vowel sounds A  and E and two class so two syllables cute

نصف خوشحالی دو صدا صدادار A و E و دو کلاس وجود دارد، بنابراین دو هجای زیبا

one vowel sound you one clap one  syllable tiny tiny two strong one  

یک صدادار شما یکی کف بزنید  یک هجا کوچک کوچک دو قوی یک

beautiful beautiful three expensive  expensive three comfortable comfortable  

زیبا زیبا سه گران قیمت  سه راحت

four exciting exciting three now you try repeat  after me and clap while you say the words

چهار هیجان انگیز هیجان‌انگیز سه حالا سعی کنید تکرار کنید بعد از من و در حالی که کلمات

funny

خنده دار

did you hear it there are two syllables funny big  big there's just one syllable in this word big  

را می گویید کف بزنید آیا آن را شنیدید دو هجا وجود دارد خنده دار بزرگ بزرگ فقط یک هجا در این کلمه وجود دارد بزرگ

interesting interesting in this word  there are four syllables interesting

علاقه جالب در این کلمه چهار هجا وجود دارد جالب

knowing how many syllables there are in  an adjective is the trick to knowing which  

دانستن اینکه چند هجا در یک صفت وجود دارد ترفندی است برای دانستن اینکه

comparative form to use if a word has one or  two syllables we use the form ER them these  

اگر کلمه ای یک یا دو هجا دارد از کدام شکل مقایسه ای استفاده کنیم، از شکل ER آنها استفاده می کنیم.

are words like big big hot funny happy and easy  here is how we would use these words to compare  

شاد و آسان در اینجا نحوه استفاده از این کلمات برای مقایسه

big one bigger than the dog is bigger than the cat

بزرگتر از سگ بزرگتر از گربه است

one hotter than summer is hotter than winter  funny two funnier than Dave is funnier than bill  

یکی گرمتر از تابستان گرمتر از زمستان است خنده دار دو بامزه تر از دیو خنده دارتر از بیل

happy two happier than she is  happier than she was yesterday

خوشحال دو شادتر از او شادتر از او دیروز بود

two easier than walking is easier than running  when an adjective has three or more syllables  

دو آسانتر از راه رفتن آسانتر از دویدن است وقتی یک صفت سه هجا یا بیشتر دارد

we use the form more than or less than these  are words like expensive delicious beautiful  

ما از شکل بیشتر یا کمتر از اینها استفاده می کنیم  کلماتی مانند گران قیمت خوشمزه زیبا

difficult and interesting here is how we would  use words with three or more syllables to compare  

دشوار و جالب اینجاست که چگونه از کلمات با سه هجا یا بیشتر استفاده می کنیم. مقایسه

expensive three more expensive than less expensive  than the car is more expensive than the bike  

گران سه گران تر از ارزان تر از ماشین گران تر از

the bike is less expensive than the  car delicious three more delicious than  

دوچرخه   دوچرخه ارزان تر از ماشین خوشمزه سه خوشمزه تر است ما از

less delicious than pears are more delicious  than Apples apples are less delicious than pears

کمتر خوشمزه‌تر از گلابی خوشمزه‌تر از سیب‌ها، سیب‌ها از گلابی کمتر خوشمزه‌تر هستند،

three more beautiful than less beautiful than  this painting is more beautiful than that one  

سه زیباتر از کمتر زیباتر از این نقاشی از آن نقاشی زیباتر است

that painting is less beautiful than this one  

که نقاشی از این یکی زیباتر است

difficult three more difficult than less  difficult than science is more difficult than math  

دشوار سه دشوارتر از کمتر دشوار از علم است. دشوارتر از ریاضی

math is less difficult than science interesting  four more interesting than less interesting than  

ریاضی کمتر از علمی است جالب چهار جالب‌تر از کمتر جالب‌تر از

watching a movie is more interesting  than watching TV watching TV is less  

تماشای فیلم جالب‌تر است از تماشای تلویزیون تماشای تلویزیون کمتر

interesting than watching a movie or than and  more than are all useful when comparing things  

جالب‌تر از تماشای فیلم یا از و بیشتر از همه در هنگام مقایسه چیزها مفید است

but what if we want to talk about the highest  quality or degree of something when we compare  

اما چه می‌شود اگر ما می‌خواهیم در مورد بالاترین کیفیت یا درجه چیزی صحبت کنیم وقتی با هم مقایسه می‌کنیم،

in this case we would use superlative adjectives  just like comparative adjectives the superlative  

در این مورد از صفت‌های فوق‌العاده استفاده می‌کنیم، درست مانند صفت‌های مقایسه‌ای،

form follows the same clact test rules if an  adjective has one or two syllables we use the is  

اگر یک صفت دارای یک یا دو هجا باشد، اگر یک صفت یک یا دو هجا داشته باشد، شکل فوق‌العاده از همان قوانین آزمون clact پیروی می‌کند.

if an adjective has three or  more syllables we use the most  

صفت دارای سه یا بیشتر هجا است که ما بیشتر از آنها استفاده می کنیم.

let's look at some pictures for a few examples  here we see a mouse an elephant and a whale  

اجازه دهید به چند تصویر نگاه کنیم برای چند مثال در اینجا ما یک موش، یک فیل و یک نهنگ را

let's put some adjectives up to describe each  small smart big there we go each word small  

می‌بینیم   بیایید چند صفت برای توصیف هر  کوچک هوشمند بزرگ قرار دهیم.

and big have one syllable so we will use the IST  in our sentences let's use superlative adjectives  

to compare them the mouse is the smallest the  elephant is the smartest the whale is the biggest  

آنها را مقایسه کنید موش کوچکترین است فیل باهوشترین است نهنگ بزرگترین

let's take a look at another example here we  see a famous actress a huge house and some  

بیایید به مثال دیگری نگاهی بیندازیم در اینجا یک هنرپیشه معروف را می‌بینیم یک خانه بزرگ و

great food let's put up some adjectives to  describe each beautiful expensive delicious  

چند  غذای عالی.

expensive and delicious have three syllables  so we will use the most in our sentences  

خوشمزه‌ها سه هجا دارند بنابراین ما بیشترین استفاده را در جمله‌هایمان خواهیم داشت

let's give it a try if you ask me she is  the most beautiful actress in Hollywood  

بیایید امتحان کنیم اگر از من می‌پرسید او زیباترین بازیگر زن هالیوود

this is the most expensive house in the city these  are the most delicious noodles I have ever had  

است   این گران‌ترین خانه شهر است، اینها خوشمزه‌ترین نودل‌هایی هستند که تا

as you can see we use superlatives to talk about  when something is the highest quality or degree  

به حال خورده‌ام. می‌توانید ببینید که ما از جملات فوق‌العاده برای صحبت در مورد آن استفاده می‌کنیم، وقتی چیزی بالاترین کیفیت یا

of something let's try making some superlative  sentences with some of the same adjectives from  

درجه چیزی را دارد، بیایید سعی کنیم جملات فوق‌العاده‌ای را با برخی از صفات مشابه بسازیم. نکاتی از

earlier in today's lesson happy two syllables  so the happiest she is the happiest student  

قبلاً در درس امروز، دو هجا را خوشحال کنید پس شادترین او شادترین دانش آموز است

cute one syllable so the cutest you have the  cutest pet tiny two syllables so the tiniest  

یک هجای ناز پس زیباترین شما دارید زیباترین حیوان خانگی دو هجای کوچک پس

that's the tiniest phone I've ever seen  comfortable four syllables so the most comfortable  

ریزترین   ریزترین تلفنی است که تا به حال دیده‌ام راحت‌ترین چهار هجا

my bed is the most comfortable exciting  three syllables so the most exciting  

تختخواب من راحت‌ترین و هیجان‌انگیزترین سه هجا است، بنابراین هیجان‌انگیزترین

basketball is the most exciting sport to watch  remember one or two syllables means we use the if

بسکتبال هیجان‌انگیزترین ورزش برای تماشا است. یک یا دو هجا را به خاطر بسپاریم به این معنی که ما از آزمون «اگر»

if the most uh-oh exceptionalert the Clack  test is a good way to know which comparative  

استثنایی‌ترین آزمون «کلاک» روش خوبی برای دانستن اینکه کدام هجا

or superlative form to use when you  compare things but like many rules  

یا شکل عالی برای استفاده در هنگام مقایسه چیزها، اما مانند بسیاری از قوانین

in English there are some exceptions first  let's look at the adjectives good and back  

در زبان انگلیسی چند استثنا وجود دارد، اجازه دهید ابتدا به صفت های خوب و عقب نگاه کنیم،

although these words each have one syllable good  and bad we do not say gooder than or the goodest  

اگرچه این کلمات هر کدام یک هجا دارند خوب و بد، ما نمی گوییم gooder than یا the goodest

better than or the baddest here's what  we use instead good better the best  

better than یا the بدترین این چیزی است که ما به جای آن استفاده می کنیم خوب بهتر بهترین

that car is good this car is better than that  car this car is the best bad worse the worst  

آن ماشین خوب است این ماشین بهتر از آن ماشین این ماشین بهترین است بد بد

this song is bad that song is worse than this one  that song is the worst the words much and many are  

بدترین   آهنگ او بد است که آهنگ بدتر از این است آن آهنگ بدترین است کلمات بسیار و بسیاری

also exceptions to this rule instead of mucher  than or the manyest here is what we would use  

نیز از این قاعده مستثنی هستند به جای خیلی یا بیشتر در اینجا چیزی است که ما استفاده خواهیم کرد

much many more than the most I have many books  you have more books she has the most books  

خیلی بیشتر از بیشتر من کتابهای زیادی دارم شما کتابهای بیشتری دارید او بیشترین کتاب را دارد

much and many refer to quantity the word  little can too and is another exception  

بسیار و بسیاری به کمیت اشاره می کنند کلمه کمی هم می تواند و یک استثنای دیگر است

here's what we would use little less the least  I have little patience you have less patience  

در اینجا چیزی است که ما از آن استفاده می کنیم کمتر کمتر من کمی صبر دارم شما صبر کمتری دارید

he has the least patience  finally words that end in ing

او کمترین صبر را دارد بالاخره کلماتی که به پایان می رسند در زبان

ful or l-e-s-s will always use the more or  less than or the most forms no matter how many  

ful یا l-e-s-s همیشه از بیشتر یا کمتر یا بیشترین اشکال استفاده می‌کند صرف نظر از

syllables the adjective has here are some examples  boring this word has two syllables but ends in ing  

اینکه صفت چند هجا داشته باشد در اینجا چند نمونه وجود دارد خسته کننده این کلمه دو هجا دارد اما به ing ختم می‌شود

so we would say this class is more boring than  that class or this class is the most boring  

بنابراین می‌گوییم این کلاس خسته‌کننده‌تر از آن است. کلاس یا این کلاس خسته‌کننده‌ترین است

tired tired has two syllables but ends in Ed  so we would say he is more tired than me or  

خسته خسته دو هجا دارد اما به اد ختم می‌شود بنابراین می‌گوییم او از من خسته‌تر است یا

he is the most tired useful this word also has two  syllables but ends in ful so we would say this app  

او خسته‌ترین است مفید است این کلمه نیز دو هجا دارد اما به فول ختم می‌شود بنابراین ما وای. باید بگوییم این

is more useful than that one or this app is the  most useful Fearless this word has two syllables  

برنامه   مفیدتر از آن برنامه است یا این برنامه مفیدترین است Fearless.

but ends in l-e-s-s so we would say she is more  Fearless than you or she is the most Fearless okay  

my wonderful students that concludes our lesson  today on comparative and superlative adjectives

درس امروز درباره صفت های مقایسه ای و عالی