Present Simple conversation (Everyday actions vocabulary) English Conversation Practice

Kevin what's going on you don't look  good don't tell me you arrived late again

کوین چه خبر است تو خوب به نظر نمی‌رسی به من نگو ​​که دوباره دیر آمدی

no no I don't know what's happening  to me but I don't feel well today

نه نه نمی‌دانم چه اتفاقی برایم می‌افتد، اما امروز حالم خوب نیست، می‌بینم

I see but why do you think that  happens there must be a reason

اما چرا فکر می‌کنی این اتفاق می‌افتد. یک دلیل

yeah I suppose so I just woke up this  morning and now I feel a little weird

بله فکر می کنم پس همین امروز صبح از خواب بیدار شدم و حالا کمی احساس عجیبی دارم،

but what do you mean by weird  what do you feel what's the matter

اما منظور شما از عجیب بودن چیست، چه احساسی دارید چه مشکلی دارد

well you know I'm always responsible with my  work I arrive on time every day and you know

خوب می دانید که من همیشه مسئول کارم هستم، هر روز سر وقت می رسم و می‌دانی که

yes of course I know you are one of the  best workers here in the company Kevin

بله، البته می‌دانم که تو یکی از بهترین کارگران اینجا در شرکت هستی کوین،

you arrive earlier than anyone here in the office  you were the employee of the month many times

زودتر از هر کسی به اینجا در دفتر می‌رسی.

I know I know but today I feel like  I don't want to do anything Brian

نمی‌خواهم کاری انجام دهم برایان

I don't feel like working today I am not  motivated to work hard as usual in fact  

من احساس نمی‌کنم امروز کار کنم، انگیزه ندارم طبق معمول سخت کار کنم، در واقع

I'm no longer interested in being the  implology of the month what's going on with me

دیگر علاقه‌ای به این ندارم که به‌عنوان کارشناس ماه باشم، آن چیزی که با من می‌گذرد،

um you're right that's weird you  always work hard to be the best worker  

حق با شماست، عجیب است. شما همیشه سخت کار می‌کنید تا بهترین کارگر باشید،

but let's talk there must be  a reason for that feeling um

اما بیایید صحبت کنیم، باید دلیلی برای این احساس وجود داشته باشد.

tell me everything you feel cabin  we have to find what worries you

هر چیزی را که احساس می‌کنی به من بگو، ما باید چیزی را که شما را نگران می‌کند،

well what I feel is I wake up every  morning at 5am and then I do the same thing

به خوبی پیدا کنیم. احساس می‌کنم این است که من هر صبح ساعت 5 صبح از خواب بیدار می‌شوم و سپس همان کار را انجام می‌دهم

what do you mean you do the same thing  you mean your routine that's obvious

یعنی شما همان کار را انجام می‌دهید، یعنی روال خود را که واضح است،

yeah yeah but this time was different  anyway I was telling you about what I do  

بله، اما این بار متفاوت بود به هر حال من داشتم به شما می گفتم که چه کار می کنم

I wake up very early then I take a cold  shower get dressed prepare my breakfast

خیلی زود از خواب بیدار می شوم بعد یک دوش آب سرد می گیرم  لباس بپوشم صبحانه ام را آماده کنم و ناهارم را

also prepare my lunch I usually eat boiled  chicken with some potatoes and salad

هم آماده کنم معمولاً مرغ آب پز با مقداری سیب زمینی و سالاد می خورم.

I didn't know you cooked your lunch  every day I don't know how to cook

ناهار شما هر روز من نمی‌دانم چگونه آشپزی کنم

anyway I suppose that's something good  that way you can eat healthier right

به هر حال فکر می‌کنم این چیز خوبی است به این ترتیب شما می‌توانید سالم‌تر غذا بخورید،

sure I'm on a diet after all that's why I  eat healthy food boiled chicken every day  

مطمئن باشید که من رژیم دارم، به همین دلیل است که هر روز غذای سالم مرغ آب پز می‌خورم   آماده می‌شوم تا

I get ready to leave home and drive my car  to come to the office always at the same time

خانه را ترک کنم و ماشینم را رانندگی کنم تا همیشه در همان زمان به دفتر بیایم

well until now there's nothing different  or strange and your daily routine

تا الان هیچ چیز متفاوت یا عجیبی وجود ندارد و روال روزانه شما

there must be something but please continue we  have to find that thing that makes you feel bad  

باید چیزی باشد، اما لطفا ادامه دهید ما باید آن چیزی را پیدا کنیم که احساس بدی به شما می دهد

well I arrive on time every day work  really hard then I have my lunch at midday

خوب من هر روز به موقع می رسم د خیلی سخت کار کن بعد ظهر ناهارم را می‌خورم،

I ate my boiled chicken with salad and  drink just water I don't eat any sugar

مرغ آب پز را با سالاد خوردم و فقط آب می‌نوشم، شکری نمی‌خورم،

I finished eating my lunch in about 20 minutes so  I can go back to work or sometimes I walk a little  

ناهارم را بعد از 20 دقیقه تمام کردم تا بتوانم به سر کار برگردم یا گاهی پیاده‌روی کنم. کمی

then I get back to work and some days I have  a meeting with the boss to check some things

سپس به سر کار برمی گردم و بعضی روزها با رئیس جلسه می گذارم تا بعضی چیزها را بررسی کنم،

oh I didn't know you had meetings  with the boss what do you talk about

اوه نمی دانستم که شما با رئیس جلسه داشته اید، در مورد

different things you know I am one of his  favorite workers so he asked me many things

چیزهای مختلف صحبت می کنید، می دانید که من یکی از کارگران مورد علاقه او هستم. او از من خیلی چیزها را پرسید که

how well we work or how to improve the workers  performance at work to get better results

چقدر خوب کار می کنیم یا چگونه عملکرد کارگران را در محل کار بهبود دهیم تا نتایج بهتری بگیریم،

he tells me his plans for this company and  asked me for my opinion that's very usual

او برنامه هایش را برای این شرکت به من می گوید و از من نظر می خواهد که خیلی معمول است

that's interesting and what do you answer  him you don't say we work bad right

جالب است و شما به او چه پاسخی می دهید ؟ نگو که ما بد کار می کنیم،

no of course not I never tell him that  because that's not true we all do a great job

نه، البته نه، من هرگز به او نمی گویم، چون این درست نیست، همه ما کار بزرگی انجام می دهیم،

then I don't understand what you're telling me  now is something good you do important things  

پس من نمی فهمم که چه چیزی به من می گویید، حالا چیز خوبی است که کارهای مهم انجام می دهید

or maybe you think that's not enough anymore  and you want something else am I right

یا شاید فکر می کنید که اینطور است. دیگر کافی نیست و تو چیز دیگری می خواهی من هستم درست است که

that's possible but I am not sure I work  hard every day Brian this job this job  

ممکن است اما من مطمئن نیستم که هر روز سخت کار کنم برایان این شغل این شغل است این شغل

this job is my life I started seven  years to get this job you know that

زندگی من است هفت سال شروع کردم تا این شغل را بدست بیاورم می دانید که

this job was my dream since I was a child  and now I've got it then what's that

این شغل از کودکی رویای من بود و اکنون دارم پس چه

relax we're gonna find a solution maybe  that's the problem that you work hard

آرامشی دارد ما راه حلی پیدا می کنیم شاید مشکل این است که شما سخت کار می کنید به

tell me something how often do you go  on vacation how often do you travel

من بگویید چند وقت یکبار به تعطیلات می روی چند بار سفر می کنی

I don't like traveling much  I don't usually do that Brian

من زیاد از سفر خوشم نمی آید. معمولاً برایان این کار را نمی کنم

okay but how often do you rest or what  other activities do you normally do

خوب، اما چند وقت یک‌بار استراحت می‌کنید یا به طور معمول چه فعالیت‌های دیگری انجام می‌دهید،

other activities you mean Hobbies well I  read books or go to a different restaurant

منظور شما از سرگرمی‌ها است، من کتاب می‌خوانم یا به رستوران دیگری می‌روم،

I go to a different restaurant every  Saturday I have that planned I always do that

on Sundays I clean my apartment wash my  clothes and sometimes I visit my parents

هر شنبه به رستوران دیگری می‌روم. آپارتمان من لباس‌هایم را می‌شوید و گاهی اوقات به پدر و مادرم سر می‌زنم،

I don't always visit them because they live  out of the city so I go there once a month

همیشه به دیدن آنها نمی‌روم، زیرا آنها خارج از شهر زندگی می‌کنند، بنابراین ماهی یک‌بار به آنجا می‌روم،

oh sometimes I play soccer with some  friends but that happens once in a while

گاهی اوقات با برخی از دوستانم فوتبال بازی می‌کنم، اما این اتفاق هر چند وقت یک‌بار

don't you have any friends  you haven't told me about them

می‌افتد. شما دوستانی دارید که به من نگفته‌اید خوب از آنها بیرون بیاور

well you are one of them I know we don't often  go out but I consider you my friend or not  

تو یکی از آنها هستی می دانم که ما اغلب

of course I am also we don't go out to  parties or to any other place I'm your friend  

بیرون نمی رویم اما من تو را دوست خودم می دانم یا نه.

but I'm talking about other kind of friends  from your neighborhood to school or college

من در مورد دوستان دیگری از محله شما تا مدرسه یا دانشگاه صحبت می کنم.

I had good friends from school and college  but nowadays I work really hard every day  

من دوستان خوبی از مدرسه و دانشگاه داشتم، اما امروزه واقعاً هر روز سخت کار می کنم

so I don't have much time to visit them or to  go to their parties or birthdays I rarely go  

بنابراین وقت زیادی برای دیدن آنها یا رفتن به مهمانی یا جشن تولد آنها ندارم. من به ندرت می روم

but that's not important right I mean I have my  own plans I want to work hard to get my goals  

اما این مهم نیست درست، منظورم این است که برنامه های خودم را دارم، می خواهم برای رسیدن به اهدافم سخت تلاش کنم

I do my best every day so I can get a pay  raise and a promotion of course that's my dream  

هر روز تمام تلاشم را می کنم تا بتوانم افزایش حقوق و ارتقاء شغلی بگیرم البته این رویای من است

and we all know that if we want to make our  dreams come true we need to work really hard

و همه ما می دانیم که اگر می‌خواهیم رویاهایمان را محقق کنیم، باید واقعاً سخت کار کنیم، این

that's the only way to get your objectives if  we start worrying about parties or birthdays  

تنها راه برای رسیدن به اهدافتان است، اگر نگران مهمانی‌ها یا جشن‌های تولد باشیم،

then we'll never reach our dreams or will  take a lot of time to get them or am I wrong

آنگاه هرگز به رویاهای خود نخواهیم رسید یا زمان زیادی برای رسیدن به آنها صرف خواهیم کرد. آیا من اشتباه می کنم

no no some way you're right I  mean you're the example of that

نه به نوعی شما درست می گویید منظورم این است که شما نمونه ای هستید که

you work really hard every day you are very  responsible and you do an excellent job

واقعاً کار می کنید هر روز سخت مسئولیت پذیر هستید و یک کار عالی انجام می دهید که

you planned your week and you make sure  you do everything you have planned right

هفته خود را برنامه ریزی کرده اید و مطمئن می شوید که همه کارهایی را که برنامه ریزی کرده اید درست انجام می دهید،

but maybe that's the problem due  to the same every single day Kevin

اما شاید مشکل همین باشد به خاطر همین موضوع هر روز کوین

yeah but what's wrong with that  I love my job I love my career

بله، اما چه اشکالی دارد. شغلم من عاشق حرفه ام هستم

I have my dreams I like my life or  maybe I don't like it anymore oh no

رویاهایم را دارم زندگی ام را دوست دارم یا شاید دیگر آن را دوست نداشته باشم اوه نه نه نمی

no I'm not saying your life is a  mess or that you have to change it no  

گویم زندگی تو به هم ریخته است یا

but man you need to do something  different you do the same every single day

باید تغییرش بدهی چیز متفاوتی هر روز همان کار را انجام می‌دهی

why don't you try something different at  least once a week something not planned

چرا حداقل هفته‌ای یک بار چیز متفاوتی را امتحان نمی‌کنی،

I don't know is it an old friend go  to a party or a birthday call someone

چیزی که برنامه‌ریزی

that is why don't you call an old friend  or a girl you like and ask her out  

نشده است. به یک دوست قدیمی یا دختری که دوستش داری زنگ می‌زنی و از او می‌خواهی

me ask a girl out I had a girlfriend but we  had to break up because I didn't have time

بیرون. من از دختری درخواست می‌کنم دوست دختر داشتم اما مجبور شدیم از هم جدا شویم چون وقت نداشتم

yeah color ask her out or maybe you can  go on vacation but do something different

بله رنگ از او بخواه یا شاید بتوانی به تعطیلات بروی اما چیزی متفاوت است

you mean I have to stop working hard  for my dreams and live a Crazy Life

یعنی باید دست از تلاش برای رویاهایم بردارم و یک زندگی دیوانه وار داشته باشم

oh no you can be responsible and keep  on working hard to reach your goals

آه نه تو می‌توانید مسئولیت‌پذیر باشید و برای رسیدن به اهدافتان سخت کار کنید،

but from time to time we need to do something  different that's it what do you think

اما هر از چند گاهی باید کاری انجام دهیم متفاوت است، فکر می‌کنم

well I suppose you're right so I'll do that  why don't we go to a party this Saturday

حق با شماست، پس من این کار را انجام می‌دهم، چرا سراغ این شنبه جشن بگیریم

sure let's go it's my cousin's  birthday and you are invited

حتماً بیا بریم تولد پسر عمویم و شما دعوت شده‌اید،

fine then I'll be there we  will have fun drink and eat

پس من آنجا خواهم بود، می‌نوشیم و

well said now we have to get back  to work do you feel better now

خوب غذا می‌خوریم.

to be honest knowing that I'll do something  different this weekend makes me feel excited

این آخر هفته کاری متفاوت انجام خواهم داد، من را هیجان زده می‌کند، می‌دانستم

I knew it that's the spirit  Kevin let's keep working

که این روحیه است. کوین بیایید به کار خود ادامه دهیم،

I hope you liked this conversation if you  could improve your English a little more  

امیدوارم این مکالمه را دوست داشته باشید، اگر می‌توانید انگلیسی خود را کمی بیشتر تقویت کنید،

please subscribe to the channel and share  this video with a friend and if you want  

لطفاً در کانال مشترک شوید و این ویدیو را با یک دوست به اشتراک بگذارید. می‌خواهید   از

to support this channel you can join  us or click on the super thanks button  

این کانال حمایت کنید، می‌توانید به ما بپیوندید یا روی دکمه تشکر فوق‌العاده کلیک کنید

thank you very much for your support take care

از حمایت شما بسیار متشکرم.