Test Your English Vocabulary: SHAPES & PATTERNS

Hello. I'm Gill at engVid, and today we have a lesson on vocabulary for describing shapes

سلام. من گیل در engVid هستم و امروز یک درس در مورد واژگان برای توصیف اشکال

and patterns. Okay? So, we've started with on the board some geometrical shapes, and

و الگوها داریم. باشه؟ بنابراین، ما با برخی از اشکال هندسی روی تخته شروع کرده‌ایم، و نمی‌دانم

I wonder whether you know how to describe each one. So, okay, so this one is a shape

که آیا می‌دانید چگونه هر یک را توصیف کنید. بنابراین، بسیار خوب، پس این شکلی است

with all equal sides, whereas this one is a shape with two sides are longer and two

با تمام اضلاع مساوی، در حالی که این شکلی است که دو ضلع آن بلندتر و دو

sides are shorter, so I wonder if you know how to describe those. Okay? So, I've given

ضلع آن کوتاه تر است، بنابراین نمی دانم که آیا می دانید چگونه آن ها را توصیف کنید. باشه؟ بنابراین، من

you a bit of time to think, and now I'm going to write each word on the board underneath.

کمی به شما فرصت دادم تا فکر کنید، و اکنون می‌خواهم هر کلمه را روی تخته زیر بنویسم.

So, beginning with "s", does that help if you haven't already thought of it? Okay. "Q",

بنابراین، با شروع با "s"، اگر قبلاً به آن فکر نکرده اید، آیا این کمک می کند؟ باشه. "Q"،

"U", "A", "R", "E". Okay, so that's a square with equal sides. Right? And this one, have

"U"، "A"، "R"، "E". خوب، پس مربعی با اضلاع مساوی است. درست؟ و این یکی، آیا

you thought what that is? If I put the first letter, letter "R". Okay. "R", "E". "E". Okay.

فکر کرده اید که چیست؟ اگر حرف اول را بگذارم حرف «ر» است. باشه. "R"، "E". "E". باشه.

Rectangle, so unequal sides, two sides are equal, and then another two. Okay, good. And

مستطیل، بنابراین اضلاع نابرابر، دو ضلع برابر هستند و سپس دو ضلع دیگر. باشه خوبه و

then what about this one with three sides? What... How would you describe that one? I'll

بعد این یکی با سه طرف چطور؟ چی... اون یکی رو چطور توصیف میکنی؟ من

give you a clue with the first letter. Okay. And the three, that's a clue to the name of

با حرف اول به شما سرنخ می دهم. باشه. و این سه، این سرنخی برای نام

it, so "tri", which means three. "Triangle", because each one of these is an angle, so

آن است، بنابراین "تری"، که به معنی سه است. «مثلث»، چون هر یک از اینها یک زاویه است، پس

you have three sides and three angles. Three angles. Okay. Triangle. Right. So, next one.

شما سه ضلع و سه زاویه دارید. سه زاویه. باشه. مثلث. درست. بنابراین، مورد بعدی.

Like this, so what's... What's the name for that? Two words, actually, but the noun, the

مثل این، پس چیه... اسمش چیه ؟ دو کلمه، در واقع، اما اسم،

main noun begins with a "C". Okay. "Ci", a circle, and there's also an adjective which

اسم اصلی با "C" شروع می شود. باشه. "Ci"، یک دایره، و همچنین یک صفت وجود دارد که

begins with an "R" if you're just describing the shape with an adjective. Okay. You can

اگر فقط شکل را با یک صفت توصیف می کنید، با "R" شروع می شود . باشه. می توانید

say it's a round shape, but to use a noun, it's a circle. Okay. So, if that's a circle,

بگویید که شکل گرد است، اما برای استفاده از یک اسم، یک دایره است. باشه. بنابراین، اگر این یک دایره است،

what about this rather sort of squashed one? Can you think of a word for that? Okay, so

در مورد این نوع نسبتاً له شده چطور؟ آیا می توانید یک کلمه برای آن فکر کنید؟ خوب، پس

beginning with "O". An "oval", which comes from the word for "egg", actually, the Latin

با "O" شروع کنید. یک "بیضی" که از کلمه "تخم مرغ" گرفته شده است، در واقع

word for "egg", "oval". So, there we are.

کلمه لاتین "تخم مرغ"، "بیضی". بنابراین، ما اینجا هستیم.

So, in the second part of the lesson, we're looking at patterns. So, this is useful if

بنابراین، در قسمت دوم درس، ما به الگوها نگاه می کنیم. بنابراین، اگر

you ever need to describe the pattern on some clothes or in a painting, in an abstract painting

نیاز به توصیف الگوی روی برخی از لباس‌ها یا در یک نقاشی، در یک نقاشی انتزاعی،

maybe where there's just shapes. In clothes, you could... This is an example here. I'm

شاید جایی که فقط اشکال وجود دارد، مفید است. در لباس، شما می توانید ... این یک مثال در اینجا است. من

wearing a top with pink and grey... Whatever that word is for these pink and grey things,

یک تاپ با رنگ صورتی و خاکستری پوشیده ام... این کلمه هر چه که برای این چیزهای صورتی و خاکستری باشد،

so how would you describe that, I wonder? So... Okay, so what I've got here, then, I've

پس چگونه آن را توصیف می کنید، تعجب می کنم؟ بنابراین... بسیار خوب، پس آنچه من اینجا دارم،

got a list on the left of different patterns, and I hope you like the colours. I've gone

لیستی در سمت چپ الگوهای مختلف دارم، و امیدوارم رنگ ها را دوست داشته باشید. من

to a lot of trouble with the colours. And then we have a list of words to describe the

با رنگ ها خیلی به مشکل خوردم. و سپس ما لیستی از کلمات برای توصیف

patterns, except these words are not in the right order, so it's a little test for you

الگوها داریم، به جز این که این کلمات به ترتیب درستی نیستند، بنابراین یک آزمایش کوچک برای شماست

to see if you can work out which word belongs to each pattern. Okay? So, shall we go through

که ببینید آیا می توانید بفهمید کدام کلمه متعلق به هر الگو است یا خیر. باشه؟ بنابراین، آیا می توانیم از آن عبور کنیم

and we can gradually draw a line between each one to link them up? Okay?

و می توانیم به تدریج بین هر یک خط بکشیم تا آنها را به هم پیوند دهیم؟ باشه؟

So, this one here is a little bit like my jumper, here, with pink and grey, whatever

بنابراین، این یکی در اینجا کمی شبیه جامپر من است ، اینجا، با صورتی و خاکستری، هر چه که

they are. So, how would you describe those? Can you find a word on the list here that

هستند. بنابراین، چگونه آنها را توصیف می کنید؟ آیا می توانید کلمه ای را در لیست اینجا پیدا کنید که

is the best word to describe those lines? Okay. So, I'll give you a clue. It begins

بهترین کلمه برای توصیف آن خطوط باشد؟ باشه. بنابراین، من به شما یک سرنخ می دهم.

with "s", so several of these begin with "s". Which one do you think it is? So, these are

با "s" شروع می شود، بنابراین تعدادی از آنها با "s" شروع می شوند. به نظر شما کدام یک است؟ بنابراین، اینها

pink and grey stripes. Okay? Stripes. So, those are the stripes, and here's the word,

نوارهای صورتی و خاکستری هستند. باشه؟ راه راه. بنابراین، آن ها همان راه راه هستند، و در اینجا کلمه،

so "stripes", it's that one. Okay? Right. Good.

بنابراین "راه راه"، آن یکی است. باشه؟ درست. خوب

So, on to the next one, then. So, this sort of blue-green one with sharp lines like that,

بنابراین، پس از آن، به سراغ بعدی بروید. بنابراین، این نوع سبز آبی با خطوط تیز مانند آن،

pointed lines, how would you describe that? Can you see a word on the list that suggests

خطوط نوک تیز، چگونه آن را توصیف می کنید؟ آیا می توانید کلمه ای را در لیست ببینید که چنین چیزی را نشان می دهد

that sort of thing? Okay. This is a slightly unusual one. So, I'll give you a clue. If

؟ باشه. این یک مورد کمی غیر معمول است. بنابراین، من به شما یک سرنخ می دهم. اگر

you think that this sort of shape is like a letter in the alphabet, what letter could

فکر می کنید که این نوع شکل مانند یک حرف در الفبا است، چه حرفی می تواند

that be that goes like that? I think that's partly why this word is used to describe that

باشد که به این شکل باشد؟ من فکر می کنم تا حدی به همین دلیل است که این کلمه برای توصیف آن

pattern. Okay. So, it's a bit like a "z" or a "z", however you pronounce it. So, there's

الگو استفاده می شود. باشه. بنابراین، کمی شبیه یک "ز" یا "ز" است، هر طور که آن را تلفظ کنید. بنابراین،

the "z". "Zigzag". So, that's called a zigzag. So, here we are. There's the zigzag. Okay.

"z" وجود دارد. "زیگ زاگ". بنابراین، به آن زیگزاگ می گویند. بنابراین، ما اینجا هستیم. زیگزاگ وجود دارد. باشه.

Good.

خوب

Okay, so the next one, this one here, the pink lines like that. So, any ideas which

خوب، پس بعدی، این یکی اینجا، خطوط صورتی آن را دوست دارند. بنابراین، هر ایده ای که

one that could be? So, the lines are actually crossing over each other, aren't they? Crossing,

می تواند باشد؟ بنابراین، خطوط در واقع از روی یکدیگر عبور می کنند، اینطور نیست؟ عبور،

so there's a clue for you which one has the word "cross" in it. So, in fact, it's right

بنابراین سرنخی برای شما وجود دارد که کدام یک کلمه "صلیب" را در آن دارد. بنابراین، در واقع، درست

opposite. It is actually in the right place this time. So... So, that's called "criss-cross".

برعکس است. در واقع این بار در جای مناسب است . بنابراین... بنابراین، به آن "تقاطع متقاطع" می گویند.

I mean, "criss", why? I don't know. It just sounds good, I think, rather than just saying

منظورم "کریس" است، چرا؟ من نمی دانم. فکر می کنم به جای گفتن

"cross", "crosses". It's "criss-cross", "criss-cross". It just sounds funny, I suppose. Okay? So,

"صلیب"، "صلیب"، فقط خوب به نظر می رسد. این "تقاطع"، "تقاطع" است. به نظر من فقط خنده دار به نظر می رسد. باشه؟ بنابراین،

those are criss-crosses.

آنها متقاطع هستند.

Right, so next one, we have this a bit like... What would you say? Like the sea? What are

درست است، پس مورد بعدی، ما این را کمی شبیه به ... چه می گویید؟ مثل دریا؟

they called when the sea goes like that and comes up onto the beach? Any ideas? There

وقتی دریا اینطور می رود و به ساحل می آید به آنها چه می گویند؟ هر ایده؟ در

aren't so many to choose from now, so which ones are left? So, the waves of the sea, these

حال حاضر تعداد زیادی برای انتخاب وجود ندارد، بنابراین کدام یک باقی مانده است؟ پس امواج دریا، اینها

are like waves, so "wavy line", that's a wavy line. Okay. "Wavy line". Right, so next we

مانند امواج هستند، پس «خط موجی»، آن خط موجی است. باشه. "خط مواج". درست است، پس ما

have these little orange... What are they? Do you see what's left? There's not so many

این پرتقال های کوچک را داریم... آنها چیست؟ میبینی چی مونده؟ اکنون تعداد زیادی

left now to choose from. Okay, so... So, this one, they're either called "dots" or "spots",

برای انتخاب باقی نمانده است. خوب، پس... بنابراین، این یکی، آنها یا "نقطه" یا "نقاط" نامیده می شوند،

which rhymes, so it's easy to remember they're similar. And it's a bit like "dot, dot, dot,

که قافیه هستند، بنابراین به راحتی می توان به خاطر داشت که آنها مشابه هستند. و کمی شبیه «نقطه، نقطه، نقطه، نقطه، نقطه، نقطه، نقطه، نقطه، نقطه، نقطه، نقطه، نقطه، نقطه، نقطه، نقطه، نقطه، نقطه، نقطه، نقطه، نقطه، نقطه، نقطه، نقطه، نقطه، نقطه، نقطه، نقطه،

dot, dot, dot, dot, dot, dot, dot". It's almost like onomatopoeia where the word suggests

نقطه. تقریباً مانند onomatopoeia است که در آن کلمه یک صدا را نشان می دهد

a sound. Okay, so when you make the dots, you might be making the sound of dots, "bop,

. خوب، پس وقتی نقطه‌ها را می‌سازید، ممکن است صدای نقطه‌هایی مانند «بوپ،

bop, bop, bop, bop, bop, bop", "dot, dot, dot, dot, dot", like that. So, perhaps it's

باپ، باپ، باپ، باپ، باپ، باپ»، «نقطه، نقطه، نقطه، نقطه، نقطه، نقطه» را در بیاورید. بنابراین، شاید به

easy to remember that way. Okay, so "dots" or "spots", there we are. So, what's next?

خاطر سپردن این راه آسان باشد. خوب، پس "نقطه" یا "نقاط"، ما اینجا هستیم. خب، بعدش چی؟

This purple whatever, what's left? Not many left now to choose from. So, which do you

این بنفش هر چه باشد، چه می ماند؟ اکنون تعداد زیادی برای انتخاب باقی نمانده است. خب، به نظر شما کدام

think it is? You might think of in a building, in some buildings you have a tall tower, maybe

است؟ ممکن است در یک ساختمان فکر کنید، در برخی ساختمان ها یک برج بلند دارید، شاید

round tower, and there's a staircase that goes up, and it's called a something staircase,

برج گرد، و یک پله وجود دارد که بالا می رود، و به آن پله چیزی می گویند،

and it's this word, you go up and you go round and round as you go up. So, it's a spiral,

و این کلمه است، شما بالا می روی و می روید و دور می شوید. همانطور که بالا می روی بنابراین، این یک

spiral staircase. Okay, which you get in old buildings quite often, castles and old towers,

راه پله مارپیچ است. بسیار خوب، که اغلب در ساختمان‌های قدیمی، قلعه‌ها و برج‌های قدیمی،

medieval buildings, they have a spiral staircase that goes up and obviously down again. So,

ساختمان‌های قرون وسطایی می‌بینید، آنها یک پلکان مارپیچ دارند که دوباره بالا می‌رود و آشکارا پایین می‌آید. بنابراین،

that's a spiral shape. Okay? So, this one looks the same except it's on its side, so

این یک شکل مارپیچی است. باشه؟ بنابراین، این یکی به نظر می رسد با این تفاوت که در کنار آن است، بنابراین

I tried to make it look different. So, but this also is a certain kind of shape, so I

سعی کردم آن را متفاوت جلوه دهم. بنابراین، اما این نیز نوع خاصی از شکل است، بنابراین من

wonder. We've only got three possibilities left now, so you can probably work out what

تعجب می کنم. در حال حاضر فقط سه احتمال باقی مانده است، بنابراین احتمالاً می توانید بفهمید که چه

it isn't. So, let's see. I'd say it's that one called a swirl, swirling shape. Okay,

چیزی نیست. بنابراین، بیایید ببینیم. من می توانم بگویم که آن را شکل چرخشی نامیده می شود. خوب،

so there's a swirl. Right. So, then we just have two left, and I think it's pretty obvious

پس یک چرخش وجود دارد. درست. بنابراین، ما فقط دو تا باقی مانده‌ایم، و فکر می‌کنم اکنون کاملاً واضح است

now which they are from what's left over. So, this one with black and white little squares,

که آنها از آنچه باقی مانده است، هستند. بنابراین، این یکی با مربع های کوچک سیاه و سفید،

and this one. So, let's look at this one. Which could that be? Okay. So, that one there,

و این یکی. بنابراین، اجازه دهید به این یکی نگاه کنیم. کدام می تواند باشد؟ باشه. بنابراین، آن یکی آنجا،

checks. So... Ooh, these lines are getting very... Ooh, there we are. That's the checks,

چک می کند. پس... اوه، این خطوط خیلی زیاد می شوند... اوه، ما هستیم. این چک است،

a check pattern. And so what's left? This one. So, which one haven't we used? Flowery

یک الگوی چک. و پس چه چیزی باقی می ماند؟ این یکی. بنابراین، ما از کدام یک استفاده نکرده ایم؟ گلدار

or floral. Okay? Ooh, there we are. So, and then all of these words... Dots, you can also

یا گلدار. باشه؟ اوه، ما اینجا هستیم. بنابراین، و سپس همه این کلمات... نقطه، شما همچنین می توانید

say dotty or dotted. And spots, you can say spotty or spotted. Swirly, you could put a

نقطه نقطه یا نقطه نقطه بگویید. و لکه ها، می توانید بگویید لکه دار یا خالدار. به صورت چرخشی، می توانید یک

letter "y" on the end and say swirly, a swirly pattern or just a swirl. Stripes, you can

حرف "y" را در انتهای آن قرار دهید و بگویید به صورت چرخشی، یک الگوی چرخشی یا فقط یک چرخش. راه راه، می توان

say stripey. This is stripey or striped with "ed" at the end. Waves, I suppose you could

گفت راه راه. این راه راه یا راه راه با "ed" در پایان است. موج، فکر می‌کنم می‌توان

say waves rather than wavy, but wavy is more usual. So, there are little variations in

به جای موجی، امواج را گفت، اما موجی معمول‌تر است. بنابراین، تغییرات کمی در کلمات وجود دارد

the words, but these are the basic words for all these patterns.

، اما اینها کلمات اساسی برای همه این الگوها هستند.

Okay, so, well I hope that's been useful and maybe you've learned a little bit more vocabulary.

خوب، پس، امیدوارم که مفید بوده باشد و شاید واژگان کمی بیشتر یاد گرفته باشید.

And if you ever see a nice pattern on somebody's dress or shirt, or if you're in an art gallery

و اگر یک الگوی زیبا روی لباس یا پیراهن کسی دیدید، یا اگر در یک گالری هنری هستید

and you see an interesting painting with some shapes and patterns on it, maybe a piece of

و یک نقاشی جالب با چند شکل و نقش روی آن می بینید، شاید یک قطعه از

modern art which might have geometrical shapes or anything like this, I hope it will help

هنر مدرن که ممکن است اشکال هندسی یا هر چیز دیگری داشته باشد. مانند این، امیدوارم به

you to be able to describe what you see.

شما کمک کند بتوانید آنچه را که می بینید توصیف کنید.

Okay, so, well that's the end of the lesson for today, and do subscribe if you haven't

خوب، پس، خب، این درس برای امروز به پایان می رسد، و اگر قبلاً اشتراک نکرده اید

already and if you've enjoyed the lesson, and see you again soon. Okay. Bye for now.

و اگر از درس لذت برده اید، مشترک شوید و به زودی دوباره شما را می بینیم. باشه. فعلا خداحافظ.