25 Phrases Every English Intermediate Learner Must-Know

Wanna speak real English from your first lesson sign up for your free lifetime account at English class 101.com

می خواهید انگلیسی واقعی را از اولین درس خود صحبت کنید، برای حساب مادام العمر رایگان خود در کلاس انگلیسی 101.com ثبت نام کنید

Hi everybody. My name is Alisha in this lesson

سلام به همه. نام من عالیشاه است در این درس

I'm going to talk about 25 must-know intermediate phrases. Let's get started

قصد دارم در مورد 25 عبارت متوسط ​​که باید بدانید صحبت کنم. بیایید شروع کنیم

These are some intermediate level phrases that you can use in everyday life

اینها برخی از عبارات سطح متوسط ​​هستند که می توانید در زندگی روزمره

You can use them when you travel at work in your studies. So I hope that they're helpful for you

از آنها استفاده کنید. می توانید هنگام سفر در محل کار در تحصیل از آنها استفاده کنید. بنابراین من امیدوارم که آنها برای شما مفید باشند،

therefore asking and answering questions

بنابراین در پرسیدن و پاسخ دادن به سؤالات

so after you learn these phrases check out the link in the description where you can make an account at English class 101 comm and

، پس پس از یادگیری این عبارات، پیوند موجود در توضیحات را بررسی کنید که در آن می توانید در زبان انگلیسی کلاس 101 comm حساب کاربری ایجاد کنید و

Practice your English even more. Alright, let's get started. How is it going?

انگلیسی خود را حتی بیشتر تمرین کنید. خوب، بیایید شروع کنیم. حالش چطوره؟

How is it going? You'll notice with how is it going that there's an apostrophe at the end of this?

حالش چطوره؟ متوجه خواهید شد که چگونه در انتهای این یک آپاستروف وجود دارد؟

It's not how is it going or how is it going? If you say how is it going? It sounds too stiff

این نیست که چطور پیش می رود یا چطور پیش می رود؟ اگه بگید چطوره؟ خیلی سفت

It doesn't sound so friendly. So we say how is it going? How's it going? How's it going means? How are you?

به نظر می رسد این چندان دوستانه به نظر نمی رسد. پس ما می گوییم اوضاع چطور است؟ اوضاع چطوره؟ چطور پیش میره یعنی؟ چطور هستید؟

Like, how are you doing or how is your life going?

مثلا حالت چطوره یا زندگیت چطور پیش میره؟

So it's like a friendly kind of rougher more casual way to say. How are you? How's it going? How's it going?

بنابراین این مانند یک نوع دوستانه و خشن تر برای گفتن است. چطور هستید؟ اوضاع چطوره؟ اوضاع چطوره؟

How's it going with you?

اوضاع و احوالت چطوره؟

fine

خوب

See, that's the correct response. Has it done fine. Has it gone good has going not bad. How is it going?

ببینید، این پاسخ صحیح است. خوب انجام داده خوب رفته نه بد. حالش چطوره؟

How is it going? Okay, let's go on to the next expression. What have you been up to?

حالش چطوره؟ خوب، بیایید به عبارت بعدی برویم. چه کار کرده ای؟

What have you been up to? What have you been up to? What have you been up to?

چه کار کرده ای؟ چه کار کرده ای؟ چه کار کرده ای؟

What have you been up to is a more advanced version of like what are you doing?

چه کاری انجام داده‌اید، نسخه پیشرفته‌تری از آن چیزی است که انجام می‌دهید؟

So what have you been up to means? What did you do since the last time?

پس به چه معنا بودی؟ از آخرین بار چه کار کردی؟

I saw you what have you been up to? So what have you been up to? It's like ah, I've been blah blah blah

دیدمت چیکار کردی؟ بگو به چه کار مشغول بودی؟ مثل آه، من بودم بله بلا بله

We're going to talk about this in the next expression. So what have you been up to or what?

ما در عبارت بعدی در مورد این صحبت خواهیم کرد. پس چیکار کردی یا چی؟

Have you been doing is another popular variation? What have you been up to? How have you been?

آیا انجام می دهید یکی دیگر از انواع محبوب است؟ چه کار کرده ای؟ چطور بودی؟

How have you been? How have you been more?

چطور بودی؟ چگونه بیشتر بوده اید؟

Naturally, how have you been?

طبیعتا چطور بودی؟

Sounds like how have you been in?

به نظر می رسد شما چگونه بوده اید؟

Everyday speech so how have gets reduced to how of how of how have you been? How have you been?

گفتار روزمره، پس چگونه به چگونه و چگونه بوده اید؟ چطور بودی؟

How have you been since the last time I saw you is what this means how have you been?

از آخرین باری که دیدمت چطور بودی، این یعنی چطور بودی؟

So that you sound also gets shorter how have you been is kind of what it sounds like if I slow it down a lot

به طوری که صدای شما هم کوتاه تر

How have you been? How you been? You might also hear too?

می شود. چطور بودید؟ شما هم ممکن است بشنوید؟

So this means since the last time I saw you what has your condition been like good bad

بنابراین این بدان معناست که از آخرین باری که شما را دیدم وضعیت شما مثل خوب بد

busy in most cases the answer is just good you

مشغول بوده است، در اکثر موارد پاسخ این است که خوب شما خوب هستید

Fine fine. Anyway moving along. I've been blah blah blah

. به هر حال در حال حرکت کردن. من

I've been this is their reduced form of I have been something something

بوده‌ام بله‌بله‌بله من بوده‌ام

This is a good response to questions. Like how have you been or what? Have you been up to numbers?

. مثلا چطور بودی یا چی؟ آیا تا به حال به اعداد؟

2 & 3 in this episode. So if someone says what have you been up to you can say I've been busy or I've been

2 و 3 در این قسمت بنابراین اگر کسی بگوید که چه کاری انجام داده‌اید، می‌توانید بگویید من مشغول بودم یا

Working I've been studying. I've been planting a garden in front of my house

کار می‌کردم و مشغول مطالعه بودم. من در حال کاشت یک باغ در جلوی خانه

I've been looking for a new car. I've been making videos on the Internet

ام هستم و به دنبال یک ماشین جدید هستم. من در اینترنت ویدئو

So I've been blah blah blah

می‌سازم،

So eyes is short for I have been so this is a present perfect tense expression

بنابراین،

I've been something something you can use the progressive form. You can use an adjective here

بلاههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههه. شما می توانید در اینجا از یک

You can use whatever suits your situation so

صفت استفاده کنید

Yeah. Hmm. What have you been up to? I've been

. هوم چه کار کرده ای؟ من

Sleeping a lot. How about something something? How about dinner? How about drinks?

زیاد خوابیده ام در مورد چیزی چطور؟ شام چطور؟ نوشیدنی ها چطور؟

How about we do this later? How about something? This is a very

بعداً چطور این کار را انجام دهیم؟ در مورد چیزی چطور؟ این یک راه بسیار

Simple and easy way to make a suggestion to someone. How about blah blah blah

ساده و آسان برای ارائه یک پیشنهاد به کسی است. بلا بله بله

So in fast speech how about sounds like how about how about how about we how about you?

پس در سخنرانی سریع چطور صداهایی مثل این که ما چطور شما چطور؟

How about I how about so the a sound kind of disappears? How about we see a movie later?

در مورد من چطور است که یک نوع صدا ناپدید می شود؟ بعداً فیلمی ببینیم چطور؟

How about we go to the beach this weekend? How about we take a trip to

آخر این هفته به ساحل برویم چطور؟ در مورد اینکه ما به

Guam how about we bake cookies? How about we go on to the next expression? Okay. Sorry

گوام سفر کنیم چطور شیرینی بپزیم؟ چطور به عبارت بعدی برویم؟ باشه.

I can't sorry. I can't so sorry. I cannot this is a way to

ببخشید نمیتونم ببخشم نمیتونم خیلی متاسفم من نمی توانم این راهی برای

Refuse an invitation so to say no I can do that thing and I feel bad about it. Sorry

رد دعوت باشد، بنابراین نه گفتن، من می توانم آن کار را انجام دهم و از این بابت احساس بدی دارم.

I can't sorry. I can't

ببخشید نمیتونم ببخشم من نمی توانم

So like sorry I can't you can add

پس دوست دارم متاسفم من نمی توانم شما می توانید

Like the thing you are refusing if you like you could say, sorry

چیزی را که رد می کنید اضافه کنید اگر دوست دارید می توانید بگویید، متاسفم

I can't go to the beach with you this weekend or sorry. I can't meet you for dinner tonight. I have to work late

که نمی توانم این آخر هفته با شما به ساحل بروم یا متاسفم. من نمی توانم امشب شما را برای شام ملاقات کنم. من باید تا دیر وقت کار کنم

Sorry, I can't help you make your treehouse. I broke my leg. That was very specific

متأسفم، نمی توانم به شما کمک کنم خانه درختی خود را بسازید. پایم را شکستم. این خیلی خاص بود

sorry, I can't cook dinner tonight because I don't know how to cook when you want to refuse and

متأسفم، من نمی توانم امشب شام بپزم زیرا نمی دانم چگونه آشپزی کنم وقتی می خواهید رد کنید و

You maybe don't want to give specific reasons. You can say sorry. I can't I use this recently

شاید شما نمی خواهید دلایل خاصی بیاورید. میتونی بگی متاسفم من نمی توانم اخیراً از این استفاده کنم

Sorry, I can't go sure sounds good. Sure. Sounds good. So sure sounds good. You can put those two together

متأسفم، نمی توانم مطمئن شوم که خوب به نظر می رسد. مطمئن. به نظر خوب می رسد. بنابراین مطمئناً خوب به نظر می رسد. شما می توانید این دو را کنار هم قرار دهید

Sure means yes, sounds good means like your idea

مطمئناً یعنی بله، به نظر خوب می رسد یعنی ایده شما

Seems to be a good thing. Like I'm hearing your idea. It sounds like a nice idea. So this is a good way to

چیز خوبی به نظر می رسد. مثل اینکه دارم ایده شما را می شنوم. ایده خوبی به نظر می رسد. بنابراین این یک راه خوب برای

Accept an invitation sure, sounds good or sounds nice. Sounds great. Sounds awesome. Sounds cool sounds

پذیرش دعوت نامه است، مطمئناً خوب به نظر می رسد یا خوب به نظر می رسد. عالیه. به نظر عالی می رسد. برای تلفن های موبایل جالب به نظر می رسد

fantastic

خارق العاده

You can change your adjective there if you like sure sounds rad

شما می توانید صفت خود را در آنجا تغییر دهید اگر به صداهای مطمئن علاقه دارید راد

Do you want to something something? Do you want to something something?

آیا چیزی می خواهید؟ چیزی میخوای؟

Do you want to plus an activity? Like do you want to get dinner?

آیا می خواهید به یک فعالیت اضافه کنید؟ دوست داری شام بخوری؟

Do you want to go for drinks? Do you wanna ride bikes? Do you wanna make videos for the Internet?

آیا می خواهید برای نوشیدنی بروید؟ آیا می خواهید دوچرخه سواری کنید؟ آیا می خواهید برای اینترنت ویدیو بسازید؟

Do you want to study English with me do you wanna I don't know

آیا می‌خواهید با من انگلیسی مطالعه کنید آیا می‌خواهید نمی‌دانم

Do you want to get a Charizard tattoo already has one?

آیا می‌خواهید یک خالکوبی Charizard داشته باشید؟

Do you want to is a friendly and easy way to make an invitation?

آیا می خواهید یک راه دوستانه و آسان برای دعوت کردن است؟

For some kind of activity when we say this expression. We kind of put the sounds together

برای نوعی فعالیت وقتی این عبارت را می گوییم. ما صداها را با هم کنار هم می‌گذاریم

so not do you want to but do you wanna do you wanna do you wanna

تا نمی‌خواهی، اما آیا می‌خواهی،

Do you wanna so it's you can imagine it's like Dee

آیا می‌خواهی، پس می‌خواهی تصور کنی که مثل دی

' why a

است، چرا یک

waa and and aadya wanna do you wanna not do you want to but do you wanna do you wanna

وا و و ادیا می‌خواهی آیا می‌خواهی نمی‌خواهی اما آیا شما می خواهید آیا می خواهید

Go to the next one. I do. What do you call this? What do you call this? So when you don't know the

به بعدی بروید. انجام میدهم. شما به این چه میگویید؟ شما به این چه میگویید؟ بنابراین وقتی

Vocabulary word for something or you just forget it. You can use this expression. What do you call this?

کلمه واژگان چیزی را نمی دانید یا آن را فراموش می کنید. می توانید از این عبارت استفاده کنید. شما به این چه میگویید؟

So again that do you becomes reduced. Do you becomes dia? What do you call this?

بنابراین باز هم که شما کاهش می یابد. دیا میشی؟ شما به این چه میگویید؟

So to call something is like to name something. What is the name you use for this thing?

بنابراین فراخوانی چیزی مانند نامگذاری چیزی است. اسمی که برای این کار میزنید چیه؟

So what do you call this? Like? What do you call?

پس اسم این را چه می گذارید؟ پسندیدن؟ به اش چی میگید؟

This what do you call that? What do you call these? What do you call this?

این را چه می نامید؟ به اینها چه می گویید؟ شما به این چه میگویید؟

So you can use that when you don't know the word for something when you find something new as well. How do I get to?

بنابراین می‌توانید زمانی که کلمه چیزی را نمی‌دانید، وقتی چیز جدیدی پیدا می‌کنید از آن استفاده کنید. چگونه به آن برسم؟

Location. How do I get to so how do I get to for example the station? How do I get to this hotel?

محل. چگونه می توانم به آن بروم پس چگونه می توانم به عنوان مثال به ایستگاه برسم؟ چطور به این هتل بروم؟

Means what is the path I should take to arrive at that destination?

یعنی مسیری که باید طی کنم تا به آن مقصد برسم چیست؟

How do I get to the beach room here?

چگونه می توانم به اتاق ساحلی اینجا بروم؟

How do I get to my house from here or how do I get to the bar from here?

چگونه از اینجا به خانه خود بروم یا چگونه از اینجا به بار بروم؟

How do I get to work from here? So how do I get to is a much more natural way to ask for directions?

چگونه از اینجا به محل کار بروم؟ بنابراین چگونه می توانم به یک راه بسیار طبیعی تر برای درخواست مسیرها برسم؟

to some place so don't use how do I go or how do I

به جایی می‌روید، بنابراین از «چگونه بروم یا چگونه سفر کنم» استفاده نکنید،

Travel I guess but how do I get to a location?

حدس می‌زنم، اما چگونه می‌توانم به یک مکان برسم؟

and don't forget your to also remember we use that preposition to

و فراموش نکنید که شما هم به یاد داشته باشید که ما از آن حرف اضافه برای

Before the specific place name so a problem that I hear a lot is how do I go to there?

قبل از نام مکان خاص استفاده می کنیم، بنابراین مشکلی که من زیاد می شنوم این است که چگونه به آنجا بروم؟

So we don't use to before there because there is not a specific place

بنابراین ما قبل از آنجا استفاده نمی کنیم زیرا مکان خاصی وجود ندارد

How do I get to the station a station is a specific place or a hotel is a specific place?

چگونه به ایستگاه برسم یک ایستگاه یک مکان خاص است یا یک هتل یک مکان خاص؟

There is not a specific place so we cannot use to with there. So, how do I get there?

مکان خاصی وجود ندارد بنابراین نمی توانیم از آنجا استفاده کنیم. بنابراین، چگونه می توانم به آنجا برسم؟

It's fine. No to how do you get to the next one by scrolling down on the iPad?

خوبه. نه به این که چگونه با اسکرول کردن روی iPad به بعدی می‌رسی؟

alright

خوب

Let's go to the next one have a nice evening have a nice evening have a nice evening is a way to say

بیا برویم به بعد، یک عصر خوب داشته باشیم، یک عصر خوب داشته باشیم، یک عصر خوب داشته باشیم، راهی برای

Goodbye at the end of the day learners use. Goodnight

خداحافظی در پایان روز توسط زبان آموزان است. شب بخیر

At the end of the day like with coworkers or maybe leaving a restaurant like goodnight

در پایان روز مانند با همکاران یا شاید خروج از رستوران مانند شب بخیر

We use goodnight when we're like saying goodbye to our kids or like when we're actually in bed

ما از شب بخیر زمانی استفاده می کنیم که مانند خداحافظی با بچه هایمان یا زمانی که واقعاً در رختخواب هستیم

Like with a spouse or like your partner, or maybe you say it to your children or something like that?

مانند با یک همسر یا مانند شریک زندگی شما یا شاید. به فرزندانت می گویی یا چیزی شبیه آن؟

Goodnight, just before you go to sleep when you want to say goodbye at the end of the day

شب بخیر، درست قبل از اینکه بخوابید، زمانی که می خواهید در پایان روز خداحافظی کنید،

Use have a nice evening. Have a good evening

عصر خوبی داشته باشید. یک عصر خوب داشته باشید

That's a much more like natural and polite way to say goodbye at the end of the day. Have a nice evening

این روشی بسیار طبیعی و مودبانه برای خداحافظی در پایان روز است. عصر خوبی داشته باشید، شب

Have a good one. Have a good one. Have a good one. Have a good one means. Have a good day

خوبی داشته باشید. یک خوب. یک خوب. داشتن یک معنی خوب است. روز خوبی داشته باشید

So one here, it means day. Have a good day, or have a good time or like have a good experience

پس یکی اینجا، یعنی روز. روز خوبی داشته باشید یا اوقات خوبی داشته باشید یا دوست داشته باشید تجربه خوبی داشته باشید

Until I see you again. Have a good one, or have a nice one

تا زمانی که دوباره شما را ببینم. یک خوب داشته باشید، یا یک خوب داشته باشید

I think have a good one is probably the most common have a good one so friendly

من فکر می کنم داشتن یک خوب احتمالاً رایج ترین است

Kind of polite ish. I suppose you can use this with your coworkers with your friends with your family members

. فکر می‌کنم می‌توانید با همکارانتان و دوستانتان و اعضای خانواده‌تان از آن استفاده کنید،

But it does help there's a little bit of distance there. I think have a good one. Okay onward

اما کمک می‌کند کمی فاصله وجود داشته باشد. فکر می کنم یک خوب داشته باشید. خوب به بعد

Can I have item, please? Can I have item please? Can I have something please?

آیا می توانم مورد را داشته باشم، لطفا؟ آیا می توانم مورد را داشته باشم لطفا؟ میتونم چیزی داشته باشم لطفا؟

So when you're shopping you can use this to request something from the person working at the store

بنابراین وقتی در حال خرید هستید، می‌توانید از این برای درخواست چیزی از شخصی که در فروشگاه کار می‌کند استفاده کنید،

So can I have that shirt please? Or can I have for example?

لطفاً می‌توانم آن پیراهن را داشته باشم؟ یا مثلا میتونم داشته باشم؟

200 grams of beef please or can I have that pack of cigarettes, please?

لطفاً 200 گرم گوشت گاو یا می توانم آن بسته سیگار را داشته باشم؟

So you can use any item in this pattern

بنابراین می توانید از هر موردی در این الگو استفاده کنید

Can I have that thing, please?

، لطفاً می توانم آن چیز را داشته باشم؟

You can use singular you can use plural you can use a number here if you want

شما می توانید از مفرد استفاده کنید می توانید از جمع استفاده کنید اگر می خواهید می توانید از یک عدد در

But can I have and to make this more natural not can I have that thing, please?

اینجا استفاده کنید.

But can I have can I have can I have is kind of more natural? Can I have sounds like can I have

اما آیا می توانم داشته باشم آیا می توانم داشته باشم به نوعی طبیعی تر است؟ آیا می توانم صداهایی مانند می توانم داشته

Can I have?

باشم آیا می توانم داشته باشم؟

this iPad

این آی‌پد

Yes, oh I got an iPad today number of the noun please

بله، آه، من امروز یک آی‌پد گرفتم شماره اسم لطفاً

This is used again when shopping and maybe specifically when you're buying things in

این دوباره در هنگام خرید استفاده می‌شود و شاید به‌طور خاص زمانی که چیزهایی را به

quantity, so that means for example, like when you're shopping for food

مقدار زیاد می‌خرید، به این معناست که مثلاً زمانی که در حال خرید غذا

You maybe need to buy like fresh meat or a fresh fish

هستید ممکن است نیاز داشته باشید برای خرید مانند گوشت تازه یا ماهی تازه

for example and you want a certain quantity a certain amount of something you can use number of

به عنوان مثال و مقدار مشخصی از چیزی را می خواهید می توانید از

The noun please so I used the example before like 200 grams of the beef

تعداد اسم لطفا استفاده کنید بنابراین من از مثال قبل استفاده کردم مانند 200 گرم گوشت گاو

Please so you're buying things in bulk when you're buying in bulk

لطفاً بنابراین شما در حال خرید چیزهایی هستید وقتی به صورت عمده خرید می کنید به

It means you're buying a lot of stuff at one time. You can use an expression like this

این معنی است که شما در یک زمان کالاهای زیادی را می خرید. می توانید از عبارتی مانند این استفاده کنید

Of course, even if you're not buying in bulk, you can use this like two of the blue ones

البته، حتی اگر به صورت عمده خرید نمی کنید، می توانید از آن مانند دو مورد آبی

Please you can use that as well

So this is just a simple pattern to use when shopping number of that noun

استفاده کنید. آن اسم

Please how do I plus your verb phrase? So we talked about the expression?

لطفا چگونه عبارت فعل شما را اضافه کنم؟ پس در مورد بیان صحبت کردیم؟

How do I get to a place this is how do I?

چگونه می توانم به جایی بروم این چگونه می توانم؟

Something so not yet. But how do I and then use a verb here?

چیزی که هنوز نیست. اما چگونه می توانم و سپس از یک فعل در اینجا استفاده کنم؟

so one thing I hear learners do when they don't know how to do something is they use an expression like

بنابراین یکی از کارهایی که می‌شنوم زبان‌آموزان وقتی انجام کاری را نمی‌دانند انجام می‌دهند این است که از عبارتی استفاده می‌کنند مانند

please teach me this thing or

لطفاً این چیز را به من بیاموز یا

I don't know this

این را نمی‌دانم

So to make a request

بنابراین برای درخواست از

For someone to show you something you can use this pattern

کسی که چیزی به شما نشان دهد می‌توانید از این استفاده کنید. الگو

How do I use this computer or how do I turn on this car? How do I sell my kidney on the Internet?

چگونه از این کامپیوتر استفاده کنم یا این ماشین را چگونه روشن کنم؟ چگونه کلیه خود را در اینترنت بفروشم؟

How do I learn English that's what a lot of people say just do it. It's the answer

چگونه انگلیسی را یاد بگیرم، این چیزی است که بسیاری از مردم می گویند فقط آن را انجام دهید. این پاسخ است

So, how do I plus your verb? So that's a much better way than please teach me use

بنابراین، چگونه فعل شما را اضافه کنم؟ بنابراین این روشی بسیار بهتر از این است که لطفاً به من بیاموزید

How do I learn English? How do I study grammar? How do I read books?

چگونه زبان انگلیسی یاد بگیرم؟ چگونه گرامر مطالعه کنم؟ چگونه کتاب بخوانم؟

so use just the simple present tense form of the verb in this what again another point to your

بنابراین فقط از فرم زمان حال ساده فعل در این استفاده کنید what again به

Pronunciation point how do I becomes how do I how do I how do I do this? How do I do that?

نقطه تلفظ شما اشاره می کند. چطور آن را انجام دهم؟

How late are you open? How late are you open?

چقدر دیر باز شدی؟ چقدر دیر باز شدی؟

This is very useful when you're visiting

وقتی از

Restaurants or bars or like retail shops as well the most natural way to ask what time a store or other?

رستوران‌ها یا بارها بازدید می‌کنید یا مغازه‌های خرده‌فروشی را دوست دارید، این بسیار مفید است و همچنین طبیعی‌ترین راه برای پرسیدن ساعت چند فروشگاه یا فروشگاه دیگر است؟

Establishment finishes is how late are you open? How late are you open?

تاسیس به پایان می رسد چقدر دیر باز هستید؟ چقدر دیر باز شدی؟

So if you ask this question, you will get the closing time as the answer

بنابراین اگر این سوال را بپرسید، زمان بسته شدن را به عنوان پاسخ دریافت خواهید کرد

Like, how late are you open? 8, how late are you open 10?

مانند، چقدر دیر باز هستید؟ 8، چقدر دیر باز شدی 10؟

How late are you open midnight or how late are you open or open? 24 hours. The internet is open forever

نیمه شب چقدر دیر باز هستید یا چقدر دیر باز یا باز هستید؟ 24 ساعت. اینترنت برای همیشه باز است

We have no closing time here in English class 101 we're accessible

ما اینجا در کلاس انگلیسی 101 زمان بسته شدن نداریم ما در دسترس هستیم

Always, how late are you open? So how late are you so that ru is reduced. How late are you open?

همیشه، چقدر دیر باز هستید؟ پس چقدر دیر کردی که رو کم شد. چقدر دیر باز شدی؟

Are you sounds like how late are you open? We do not say how late are you closed?

آیا به نظر می رسد که چقدر دیر باز شده اید؟ نمی گوییم چقدر دیر تعطیل شدی؟

We don't say that you could say when do you close? That's also okay. When do you close?

ما نمی گوییم شما می توانید بگویید کی تعطیل می شوید؟ این هم اشکالی ندارد. کی تعطیل میکنی؟

But how late are you open? Do you have any plans for?

اما چقدر دیر باز شدی؟ آیا برنامه ای برای آن دارید؟

Point in time. Do you have any plans for?

نقطه در زمان. آیا برنامه ای برای آن دارید؟

Point in time. Do you have any plans for this weekend? Do you have any plans for tomorrow?

نقطه در زمان. آیا برای این آخر هفته برنامه ای دارید؟ آیا برای فردا برنامه ای داری؟

Do you have any plans for tomorrow night? Do you have any plans for dinner?

آیا برای فردا شب برنامه ای داری؟ آیا برنامه ای برای شام دارید؟

so choose a point in time or kind of like I did with dinner you can use meals here to

بنابراین یک نقطه از زمان را انتخاب کنید یا مانند آنچه من با شام انجام دادم، می توانید از وعده های غذایی در اینجا استفاده کنید تا زمانی را

Choose a point in time to ask about another person schedule

انتخاب کنید که در مورد برنامه زمانی شخص دیگری بپرسید،

Don't forget for in this example. Do you have any plans for?

در این مثال فراموش نکنید. آیا برنامه ای برای آن دارید؟

Point in time. Do you have any plans for Sunday afternoon? Do you have any plans for Monday?

نقطه در زمان. آیا برای بعد از ظهر یکشنبه برنامه ای دارید؟ آیا برای دوشنبه برنامه ای دارید؟

So this is a quick way to ask about a schedule very nice and it's kind of polite as well

بنابراین این یک راه سریع برای پرسیدن در مورد یک برنامه بسیار خوب است و همچنین به نوعی مودبانه است.

Okay on to the next one my body part hurts my body part hurts

خوب برای برنامه بعدی، قسمت بدنم درد می کند قسمت بدنم درد می کند

This is an important and natural expression to use when you are not feeling well

این یک عبارت مهم و طبیعی است که وقتی احساس خوبی ندارید از آن استفاده کنید.

So instead of like I have a pain in my arm or something or I have a pain somewhere

به جای اینکه مثل اینکه من در بازویم درد دارم یا چیزی دارم یا جایی درد

I hear many learners use that pattern instead use my plus your body part hurts

دارم می‌شنوم که بسیاری از زبان‌آموزان از آن الگو استفاده می‌کنند به‌جای آن از من استفاده می‌کنند و قسمت بدن شما

For example, my arm hurts my head hurts my finger hurts. My stomach hurts my back hurts my face hurts

درد می‌کند. شکمم درد می کند کمرم درد می کند صورتم درد می کند

Because I got punched in it this morning

چون امروز صبح به آن مشت خوردم

It's not true. Have you ever punched yourself in the face myself? Yeah, I did it once and I'm never gonna forget

این درست نیست. تا حالا با مشت به صورت خودت زدی؟ بله، من یک بار این کار را کردم و هرگز فراموش نمی کنم

Yeah, I was trying to pull like the blankets up. It was like 6:00 in the morning. I was cold

بله، سعی می کردم مانند پتوها را بالا بکشم. ساعت 6 صبح بود.

It was winter

سردم بود زمستان بود

I tried to pull the blankets up and my blanket was kind of like

سعی کردم پتوها را بالا بکشم و پتوم به نوعی

shiny and slick and I was like half awake and I was like

براق و نرم بود و من مثل نیمه بیدار بودم و مثل

Damn, so my body part hurts my body part hurts

لعنتی بودم، بنابراین قسمت بدنم درد می کند قسمت بدنم درد می کند

That's the quickest way to explain that you do not feel well in some way my body part hurts

این سریع ترین راه برای توضیح است که به نوعی احساس خوبی ندارید قسمت بدنم درد می کند

Don't forget that s my body part hurts my eyeball hurts

فراموش نکنید که قسمت بدنم درد می کند کره

My ear hurts my throat hurts, how much is this? How much is this?

چشمم درد می کند گوشم درد می کند گلویم درد می کند این چقدر است؟ این چنده؟

This is a cost related expression when you are shopping. How much is this?

این یک عبارت مربوط به هزینه هنگام خرید است. این چنده؟

How much is that?

You probably don't need to use this so much because in most cases the price is clearly written in stores

قیمت آن چقدر است؟

احتمالاً نیازی به استفاده از آن ندارید زیرا در بیشتر موارد قیمت به وضوح در فروشگاه ها نوشته می شود،

but every once in a while you do need to ask or you need to like talk to someone about a price in a

اما هر چند وقت یک بار باید بپرسید یا باید دوست داشته باشید با شخصی در مورد قیمت در یک

Conversation. So how much is this or how much is that? You can change that?

مکالمه صحبت کنید. پس این چند است یا آن چند؟ شما می توانید آن را تغییر دهید؟

Of course, you can use the plural here. How much are these how much are those in present tense?

البته در اینجا می توانید از جمع استفاده کنید. اینها چقدر هستند آنهایی که در زمان حال هستند چقدر هستند؟

And you can also ask about past tense information. How much was that?

و همچنین می توانید در مورد اطلاعات زمان گذشته بپرسید. چقدر بود؟

For example, how much was your car or how much was this apartment or how much were those donuts?

مثلا ماشین شما چند بود یا این آپارتمان چند بود یا آن دونات ها چند بود؟

It's a very important question. How much did your sandwich cost you could ask that as well?

سوال بسیار مهمی است. ساندویچ شما چقدر هزینه داشت می توانید آن را نیز بپرسید؟

How much does something cost is another expression you can use but yeah, how much did your sandwich cost?

How much does something cost عبارت دیگری است که می توانید استفاده کنید، اما بله، هزینه ساندویچ شما چقدر بود؟

It looks good

خوب به نظر می رسد

Or how much for a dozen burgers to be sent to my office tomorrow at one o'clock?

یا برای یک دوجین همبرگر فردا ساعت یک به دفتر من ارسال شود؟

What did you say? What did you say?

چی گفتی؟ چی گفتی؟

native speakers use this all the time you can use this to please its

زبان مادری همیشه از این استفاده می‌کنند. شما می‌توانید از آن برای خوشحال کردن آن

Importance probably more important for you to use this expression and don't feel bad about it

استفاده کنید

What did you say naturally? What did you say? What did you say?

. چی گفتی؟ چی گفتی؟

What did you say is a question about the thing the other person in the conversation?

شما گفتید سوالی در مورد موضوع طرف مقابل در گفتگو چیست؟

Just said like you couldn't catch it or you think you misheard something

فقط گفت که نمی توانی آن را بگیری یا فکر می کنی چیزی را اشتباه شنیدی

Or maybe you didn't understand something. They said what did you say?

یا شاید چیزی را متوجه نشدی. گفتند چه گفتی؟

It's a little more polite than just what so what did you say?

کمی مؤدبانه تر از این است که چه گفتی؟

Yeah, anytime you need to confirm something that someone else said you can use

بله، هر زمان که نیاز دارید چیزی را تأیید کنید که شخص دیگری گفته است، می‌توانید استفاده

What did you say try to use a nice intonation with this also? What did you say? What does that mean?

کنید. چی گفتی؟ معنی آن چیست؟

What does that mean and native speakers use this too? Like we don't understand everything like sometimes everybody needs an explanation

این به چه معناست و افراد بومی نیز از آن استفاده می کنند؟ مثل اینکه ما همه چیز را نمی‌فهمیم، مثل اینکه گاهی همه به

So what does that mean is a great way to ask for it. What does that mean in fast?

توضیح نیاز دارند. در سریع یعنی چه؟

Speech is what does that mean? What does that mean?

گفتار یعنی چه؟ معنی آن چیست؟

So the th in that becomes like an S or a Z sound, what does that mean?

بنابراین th در آن مانند صدای S یا Z می شود، این به چه معناست؟

So it connects to that sound it does what does that mean? What does that mean? So what does that mean?

بنابراین به آن صدا وصل می شود یعنی چه؟ معنی آن چیست؟ پس این به چه معناست؟

it's like you don't understand something that's written or maybe you don't understand the implications implications means like the

مثل این است که شما چیزی را که نوشته شده است متوجه نمی‌شوید یا شاید مفاهیم مفاهیم را درک نمی‌کنید

Like the background information of a situation. So what does that mean or you don't understand something someone else said?

. پس این به چه معناست یا شما حرف دیگری را متوجه نمی شوید؟

But they're gone

اما آنها رفته اند

So you can't say what did you say?

پس نمی توانید بگویید چه گفتید؟

You asked someone else. What does that mean? What that person just said? What does that mean?

از دیگری پرسیدی معنی آن چیست؟ آن شخص فقط چه گفت؟ معنی آن چیست؟

So what does that mean is another really important expression for learners, especially I don't feel so good

پس این به چه معناست یک عبارت واقعاً مهم دیگر برای زبان آموزان است، به خصوص من

I don't feel so good

آنقدر احساس خوبی ندارم، احساس خوبی ندارم،

So if you don't want to specifically say like my stomach hurts or my arm hurts or my head hurts

بنابراین اگر نمی خواهید به طور خاص بگویید شکم من درد می کند یا دستم درد می کند یا سرم درد می کند.

You can say I don't feel so good

می توانید بگویید من آنقدرها احساس خوبی ندارم،

So this tends to be used more for like stomach problems. So I don't feel so good. I ate a huge lunch

بنابراین بیشتر برای مشکلات معده استفاده می شود. پس حس خوبی ندارم من یک ناهار بزرگ خوردم که

I don't feel so good. Or maybe you ate something bad. I don't feel so good. We often use

احساس خوبی ندارم. یا شاید چیز بدی خوردی. من خیلی احساس خوبی ندارم. ما اغلب وقتی چیزی را می خوریم و بدنمان از آن راضی نیست، اغلب از

I don't feel so good when we actually feel very bad very suddenly like in the examples

من احساس نمی کنم زمانی استفاده می کنیم که خیلی ناگهانی احساس خیلی بدی می کنیم، مانند مثال

I mentioned when we eat something and our body is not happy with it. And we suddenly feel sick. We might use the expression

هایی که ذکر کردم. و ما ناگهان احساس بیماری می کنیم. ما ممکن است از عبارت

I don't feel so good. I need to go home

I don't much good feel استفاده کنیم. من باید به خانه بروم،

So you can use this to talk about like a sudden and unpleasant feeling in your body. I don't feel so good

بنابراین می توانید از این برای صحبت در مورد احساس ناگهانی و ناخوشایند در بدن خود استفاده کنید. من آنقدر احساس خوبی

I need to go to location

ندارم که باید به مکان

I need to go to location I need to go to location is useful for

بروم نیاز به رفتن به موقعیت مکانی لازم ندارم برای

About Aaron's. So Aaron's is like small tasks. You need to do throughout the day

درباره Aaron's مفید است. بنابراین کارهای هارون مانند کارهای کوچک است. شما باید در طول روز این کار را انجام دهید

We also use this expression when we need to visit the restroom urgently so you can say I need to go to the restroom

ما همچنین از این عبارت زمانی استفاده می کنیم که نیاز به بازدید فوری از دستشویی داشته باشیم، بنابراین می توانید بگویید من باید به دستشویی بروم

That's great. That's a very natural and polite way to talk about visiting the restroom

این عالی است. این یک روش بسیار طبیعی و مودبانه برای صحبت در مورد بازدید از سرویس بهداشتی است، در

Otherwise when you're talking about your daily tasks, you can say I need to go to the bank

غیر این صورت وقتی در مورد وظایف روزانه خود صحبت می کنید، می توانید بگویید که باید به بانکی

I need to go to the store. I need to go to the carwash

بروم که باید به فروشگاه بروم.

I need to go to the pet sitter and pick up. My neighbor's poodle. What becomes very specific

باید به کارواش بروم. پودل همسایه ام چیزی که بسیار مشخص می شود

so you can talk about your

تا بتوانید در مورد مسئولیت های خود در صورت نیاز صحبت کنید

Responsibilities with need - yes, you can substitute have - here I have to go to the bank

- بله، می توانید جایگزین کنید - در اینجا باید به بانک

I have to go to the store. Keep in mind also when you want to use the negative form

بروم باید به فروشگاه بروم. همچنین به خاطر داشته باشید که وقتی می خواهید از شکل منفی

I don't have to or I don't need to you can but make sure you use it with something. You don't have a

I don't to or I need to استفاده کنید، می توانید اما مطمئن شوید که آن را با چیزی استفاده می کنید. شما

responsibility to do I hear lots of learners use expressions like I don't have to

مسئولیتی ندارید من می شنوم که بسیاری از زبان آموزان از عباراتی مانند I don't to

Go to the bar today, for example, like if going to a bar is part of your regular

go to the bar امروز استفاده می کنند، به عنوان مثال، مثلاً رفتن به یک بار بخشی از

responsibilities like you work at a bar or like

مسئولیت های معمول شما است، مانند اینکه در یک بار کار می کنید. یا مانند

Part of your business is at a bar fine

بخشی از کسب و کار شما در یک نوار خوب است

But if it's just something you occasionally do it sounds really unnatural to use. I don't have to go to the bar today

اما اگر فقط کاری است که گاهی اوقات انجام می دهید، استفاده از آن واقعا غیر طبیعی به نظر می رسد. من امروز مجبور نیستم به نوار بروم،

so we use this in the negative form for things we can naturally and reasonably be expected to have

بنابراین ما از این به شکل منفی برای چیزهایی استفاده می کنیم که به طور طبیعی و منطقی می توان انتظار داشت که

Responsibility to do so keep that in mind when you use the negative form. Ok onward

مسئولیتی برای انجام آن داشته باشیم، بنابراین وقتی از شکل منفی استفاده می کنید این را در نظر داشته باشید. خوب به بعد

I have to I have to so my previous one was I need to go to a place if you want to just talk in

من باید مجبورم پس قبلی من این بود که باید به جایی بروم اگر می خواهید فقط

general about

در مورد

Responsibilities you can use I have to I have to get up early in the morning

مسئولیت هایی که می توانید استفاده کنید به طور کلی صحبت کنید من باید صبح زود بیدار

I have to study for my tests. I have to think of a new hairstyle for my cat

شوم باید برای آن درس بخوانم تست های من باید به فکر مدل موی جدیدی برای گربه ام باشم

Yesterday I had to past tense

دیروز مجبور شدم زمان گذشته را پشت سر

I had to buy new clothes because my director was making fun of me for wearing shirts and they were falling apart on

بگذارم، مجبور شدم لباس های جدیدی بخرم، زیرا کارگردانم مرا به خاطر پوشیدن پیراهن مسخره می کرد و آنها روی دوربین از هم می

Camera because that's how much I love shopping. Yeah, so past tense

ریختند، زیرا به همین دلیل من عاشق خرید هستم. آره، پس زمان گذشته

I had to buy new clothes yesterday, or I had to go out in the rain yesterday

من مجبور شدم دیروز لباس نو بخرم، یا دیروز باید زیر باران بیرون می رفتم،

So again, I had some responsibility to do that. So past tense had to when are we leaving?

بنابراین دوباره، مسئولیت انجام این کار را داشتم. پس زمان گذشته باید به کی می رویم؟

when are we leaving I included this here because it's a

چه زمانی می‌رویم، این را در اینجا گنجانده‌ام، زیرا

Common question surprisingly like when are we leaving not?

به‌طور شگفت‌انگیزی یک سؤال رایج است، مثل اینکه چه زمانی ترک نمی‌کنیم؟

When do we go? That's one that I hear sometime like when do we go or

کی بریم؟ این چیزی است که گاهی اوقات می‌شنوم، مثلاً وقتی می‌رویم یا

When we go or something like that, don't use those. Oh

وقتی می‌رویم یا چیزی شبیه به آن، از آن‌ها استفاده نکنید. اوه

Sorry, mr. IPad. Um, the question is when are we leaving? So we use this when we're at an event?

ببخشید آقای آی پد. اوم، سوال این است که کی می رویم؟ پس وقتی در یک رویداد هستیم از این استفاده می کنیم؟

We're at a party where maybe at work whatever you're going somewhere else with another person or with a group

ما در یک مهمانی هستیم که ممکن است در محل کار شما با شخص دیگری یا با یک گروه به جای دیگری بروید

When are we leaving? When are we leaving this place? In other words so natural pronunciation?

کی می‌رویم؟ کی این مکان را ترک می کنیم؟ به عبارت دیگر تلفظ طبیعی است؟

When are we leaving? When are we leaving becomes? When are we leaving?

کی میرویم؟ می شود کی می رویم؟ کی میرویم؟

Okay. So those are 25 must know intermediate phrases

باشه. بنابراین این 25 عبارات میانی هستند که باید بدانند،

I hope that those are helpful for you many of the phrases that I introduced here are in present tense

امیدوارم که برای شما مفید باشد بسیاری از عباراتی که در اینجا معرفی کردم در زمان حال هستند

But remember you can use them in past tense and in future tense - so don't stick only to present tense

اما به یاد داشته باشید که می توانید آنها را در زمان گذشته و آینده استفاده کنید - پس فقط به حال نچسبید. زمان

Make sure to go outside of present tense and think about the different ways that you can use these expressions

مطمئن شوید که از زمان حال خارج می‌شوید و به روش‌های مختلفی فکر کنید که می‌توانید از این عبارات

To talk about the past and the future

برای صحبت در مورد گذشته و آینده استفاده کنید.

Okay, so that's everything for this lesson. Thanks very much for watching

خوب، بنابراین همه چیز برای این درس همین است. از تماشای شما بسیار متشکریم

Please make sure to click on the link in the description to learn more English at English class 101.com

لطفاً برای یادگیری بیشتر زبان انگلیسی در کلاس انگلیسی 101.com حتماً روی پیوند در توضیحات کلیک کنید

also if you liked the video

همچنین اگر ویدیو را دوست داشتید

Please don't forget to give it a thumbs up and subscribe to our channel if you have not already

لطفاً فراموش نکنید که آن را تأیید کنید و در صورت تمایل در کانال ما مشترک شوید. قبلاً نشده

Thanks very much for watching this lesson, and I will see you again soon. Bye. Bye

ام از تماشای این درس بسیار متشکرم و به زودی دوباره شما را خواهم دید. خدا حافظ. خداحافظ

Stephens

استفنس