Learn the Top 15 English Adjectives to Describe Your Personality Best

Want to speak real English from your

آیا می خواهید از اولین درس خود به زبان انگلیسی واقعی صحبت کنید

first lesson? Sign up for your free

؟ برای

lifetime account at EnglishClass101.com.

حساب مادام العمر رایگان خود در EnglishClass101.com ثبت نام کنید.

Let's begin the discussion of the

بیایید بحث صفت شخصیت را شروع کنیم

personality adjective.

.

Hi, everybody, and welcome back to Top

سلام، همه، و به Top Words خوش آمدید

Words. My name is Alisha, and in today's

. نام من علیشا است و در

episode we're going to be talking about

قسمت امروز قرار است در مورد صفتی که شخصیت شما را بهتر توصیف می کند صحبت کنیم

what adjective describes your

personality best. So let's go! Charismatic.

. پس بزن بریم! کاریزماتیک.

Someone who is charismatic is perhaps a

کسی که کاریزماتیک است شاید یک

good leader,

رهبر خوب باشد،

people are drawn to them, people want to

مردم به سمت آنها کشیده می شوند، مردم می خواهند

follow them, want to come to them.

آنها را دنبال کنند، می خواهند به آنها بیایند.

Charismatic doesn't necessarily mean

کاریزماتیک لزوماً به این معنی نیست

that that person is a good person or a

که آن شخص یک فرد خوب یا یک

bad person, just that they are very good

فرد بد است، فقط به این معناست که آنها

at drawing people to them. People tell me

در جذب افراد به سمت خود بسیار خوب هستند. مردم به من می گویند

that I'm very charismatic.

که من بسیار کاریزماتیک هستم.

Boring.

حوصله سر بر.

Boring mean something that is not interesting.

خسته کننده یعنی چیزی که جالب نیست.

So hopefully nobody calls you boring, if

بنابراین امیدوارم هیچکس شما را خسته کننده نخواند،

you're a boring person, work on that.

اگر فردی خسته کننده هستید، روی آن کار کنید.

Let's talk about cardboard boxes.

بیایید در مورد جعبه های مقوایی صحبت کنیم.

Reliable. Reliable, someone who's reliable,

قابل اعتماد. قابل اعتماد، کسی که قابل اعتماد است،

someone that you can trust, or someone

کسی که می توانید به او اعتماد کنید، یا کسی

that always does what they say they're

که همیشه کاری را انجام می دهد که می گوید

going to do. My best friend is very

قرار است انجام دهد. بهترین دوست من بسیار

reliable. Humorous. Humorous is

قابل اعتماد است. طنز. طنز

just funny.

فقط خنده دار است.

There's a difference between funny and

humorous and silly, in terms of people.

از نظر افراد، بین خنده دار و طنز و احمقانه تفاوت وجود دارد.

Anyway, this is how i would break it down,

به هر حال، من اینطوری آن را تجزیه می کنم،

silly is like appreciates, just very kind

احمقانه مانند قدردانی است،

of childish stuff, or just enjoys

چیزهای بسیار بچه گانه ای است، یا فقط از خندیدن لذت می برد

laughing; funny is like a slightly more

. خنده‌دار مانند یک فرد

grown-up, funny, I feel like silly can be

بزرگ‌تر است، خنده‌دار است، من احساس می‌کنم احمقانه می‌تواند

part of funny, silly can fit into funny,

بخشی از خنده‌دار باشد، احمقانه می‌تواند در خنده‌دار جای بگیرد،

but funny is a little bit more grown-up,

اما خنده‌دار کمی بزرگ‌تر است،

maybe your make like the actual word

شاید شما شبیه

jokes, that are, you know, require a bit

لطیفه‌های واقعی باشید. می دانید، نیاز به

more knowledge or a bit smarter; and then

دانش بیشتر یا کمی هوشمندتر است. و سپس

humorous, humorous is like I feel like

طنز، طنز مانند این است که من احساس می

it's a bit more pretentious. I hope that

کنم کمی پرمدعا تر است. امیدوارم

my friend think that I'm a very humorous

دوستم فکر کند که من خیلی آدم شوخ طبعی

person. The next word is energetic.

هستم. کلمه بعدی پرانرژی است.

Energetic means you have a lot of energy.

پرانرژی یعنی شما انرژی زیادی دارید.

I personally don't use it, if someone

من شخصا از آن استفاده نمی کنم، اگر کسی

says what's your best friend like? I

بگوید بهترین دوست شما چگونه است؟ من

wouldn't immediately think he's

بلافاصله فکر نمی‌کنم که او

energetic, like, I feel like that's a

پرانرژی است، مثلاً، احساس می‌کنم که این یک جورهایی

given

مشخص است

somehow, and when I say that's a given, it

، و وقتی می‌گویم این یک امر مسلم است، به این

means it's it's an already understood

معنی است که این یک ایده از قبل درک شده

idea. I would use energetic for something

است. من از انرژی برای چیزی استفاده می کنم که

you would not expect to be energetic, my

شما انتظار ندارید پرانرژی باشد،

grandmother is very energetic, she hikes

مادربزرگ من بسیار پرانرژی است،

mountains even though she's 80 something.

با وجود اینکه 80 سال دارد کوه ها را بالا می رود.

Lazy.

تنبل.

Yeah, you don't

آره

want to be called lazy generally, it

نمیخوای عموما بهت بگن تنبل،

means that you, maybe you're not

یعنی شاید

hard-working, you don't take care of

سخت کوشی نیستی، مواظب

yourself, or you don't take care of your

خودت نیستی یا به مسئولیت هایت اهمیت

responsibilities. Generally lazy is

نمیدی. به طور کلی تنبلی

not seen as a good thing, unless

چیز خوبی نیست، مگر

you use an expression like, today is a

اینکه از عبارتی مانند امروز

lazy Sunday. One of my co-workers is

یکشنبه تنبل است استفاده کنید. یکی از همکاران من

really lazy, he never has his stuff done

واقعا تنبل است، او هرگز کارهایش را

on time.

به موقع انجام نمی دهد.

Extroverted. Extroverted, it begins with

برون گرا. برون گرا،

that prefix EX-tro, like ex, meaning

با پیشوند EX-tro شروع می شود، مانند ex، به معنای

outside, so like extra, more information.

بیرون، بنابراین مانند اطلاعات اضافی، بیشتر.

So an extroverted person is a very

بنابراین یک فرد برون گرا یک فرد بسیار برونگرا است

outgoing person, they like talking, they

، آنها صحبت کردن را دوست دارند،

like talking to people, they want to go

دوست دارند با مردم صحبت کنند، می خواهند

out, and do all the things and be social

بیرون بروند و همه کارها را انجام دهند و اجتماعی باشند

and go yeah! I like being extroverted on

و بروند بله! من دوست دارم در

this program. Introverted, the opposite of

این برنامه برونگرا باشم. درون گرا، نقطه مقابل

extroverted is introverted. Introverted,

برون گرا درون گرا است. درون گرا،

inside something interior ,they want to

درون چیزی درونی، آنها می خواهند

not go talk to people all the time, or

همیشه با مردم صحبت نکنند، یا

maybe they just have a different way of

شاید آنها فقط روش متفاوتی برای

expressing their social skills. In

بیان مهارت های اجتماعی خود دارند. در

reality, I'm a rather introverted person.

واقع، من یک فرد نسبتاً درونگرا هستم.

The next word is indecisive. Indecisive.

کلمه بعدی غیر قطعی است. بلاتکلیف

Indecisive people drive me crazy.

افراد بی تصمیم مرا دیوانه می کنند.

This word means someone who is bad at

این کلمه به معنای فردی است که در

making decisions. I have a friend who is

تصمیم گیری بد است. من دوستی دارم که

very indecisive, she can't ever make up

خیلی بلاتکلیف است، او هرگز نمی تواند تصمیم

her mind, I have to do it for her.

خود را بگیرد، من باید این کار را برای او انجام دهم.

Easygoing.

اسان گیر.

Easygoing is a good thing to

به نظر من عموما راحت بودن چیز خوبی است

be, generally, in my opinion. Easygoing

. راحت بودن

means you're relax, you'll just do

به این معنی است که شما آرام هستید، فقط هر کاری را انجام می دهید

whatever, you're happy to just hang out,

، خوشحال هستید که فقط با هم وقت می گذرانید،

if someone makes a suggestion, you're

اگر کسی پیشنهادی ارائه دهد، شما با این کار

cool with that.

خوب هستید.

Alright, fine, that's great for me, I'll do

خوب، خوب، برای من عالی است، من هر کاری را انجام می دهم

whatever. My best friend is very

. بهترین دوست من خیلی

easygoing, he's cool to do anything.

راحت است، او برای انجام هر کاری باحال است.

The next word is naive.

کلمه بعدی ساده لوحانه است.

So someone that doesn't have a lot of

بنابراین فردی که تجربه زیادی

experience in a topic, or even life

در یک موضوع یا حتی تجربه زندگی ندارد

experience, could be considered naive. You

، می تواند ساده لوح در نظر گرفته شود.

don't want to be called naive, the

نمی خواهید شما را ساده لوح خطاب کنند،

suggestion with naive is that it's easy

پیشنهاد ساده لوح این است که

to take advantage of you,

به راحتی می توان از شما سوء استفاده کرد،

maybe you could be easily molded, or your

شاید به راحتی قالب گیری کرد یا

experience can easily be changed by

تجربه شما به راحتی توسط شخص دیگری تغییر کرد

someone else.

So generally naive is not a good thing,

.

بنابراین به طور کلی ساده لوح چیز خوبی نیست،

you don't want to be naive.

شما نمی خواهید ساده لوح باشید.

My friend was very naive and

دوست من بسیار ساده لوح بود و

got in trouble with a bad business deal.

با یک معامله تجاری بد به مشکل خورد.

The next word is artistic. Yeah, artistic

کلمه بعدی هنری است. آره،

is a good word, similar to creative,

هنری کلمه خوبی است، شاید شبیه خلاقیت

perhaps. Artistic is someone who enjoys

. هنرمند کسی است که از هنر لذت می‌برد

art, or enjoys creating things, so this

، یا از خلق چیزها لذت می‌برد، پس

doesn't, it's not limited to, you know,

این نیست، محدود به هنر نیست، می‌دانید،

just art like paintings, you know, doing

فقط هنر مانند نقاشی، می‌دانید، انجام

good paintings or sculptures or

نقاشی‌ها یا مجسمه‌های خوب یا

something like that. Any kind of creative

چیزی شبیه به آن. هر نوع

endeavor, any kind of creative work,

تلاش خلاقانه، هر نوع کار خلاقانه،

I feel you could use the word artistic for.

من احساس می کنم می توانید از کلمه هنری استفاده کنید.

My aunt is very artistic, she can draw

خاله من خیلی هنرمند است، خیلی خوب می تواند نقاشی

very well. Enthusiastic. Enthusiastic, this

کند. مشتاق. مشتاق،

is similar to energetic, but it just

این شبیه به پرانرژی است، اما فقط

means you're excited about things, you're

به این معنی است که شما در مورد چیزهایی هیجان زده هستید،

enthusiastic about something usually.

معمولاً در مورد چیزی مشتاق هستید.

Sports fans are very enthusiastic about

طرفداران ورزش بسیار مشتاق

their favorite team. Friendly. Friendly.

تیم مورد علاقه خود هستند. دوستانه. دوستانه.

I hope that you are friendly person, is

امیدوارم که شما فردی صمیمی باشید،

someone maybe that it feels easy for you

کسی است که شاید

to talk to, someone that's chill, someone

صحبت کردن با او برای شما راحت باشد، کسی که خونسرد است، کسی

that's probably outgoing, maybe a bit

که احتمالاً صمیمی است، شاید کمی

extroverted is a friendly person. I went

برونگرا یک فرد دوستانه است. من

to an event on saturday and everybody

شنبه به یک رویداد رفتم و همه در

there was very friendly, it was a fun time.

آنجا بسیار دوستانه بودند، زمان سرگرم کننده ای بود.

How would I describe my personality? God,

چگونه شخصیت خود را توصیف کنم؟

it depends on the day, man. The one that I

خدایا بستگی به روز داره مرد موردی که

use lately is scatterbrained, but that

اخیراً استفاده می‌کنم پراکنده است،

has a very negative connotation about it.

اما مفهوم بسیار منفی در مورد آن دارد.

Scatterbrained, if you break down the

Scatterbrained، اگر

word scatter and brain, scatter means

کلمه scatter و brain را بشکنید، scatter به معنای

to spread something randomly, brain

پخش تصادفی چیزی است، مغز

meaning inside your brain.

یعنی در داخل مغز شما.

I have so many different things going on

من خیلی چیزهای مختلف دارم

that, like, I'm thinking about like this

که مثلاً دارم به این کار فکر می‌کنم

job, and that job, this project, that

، آن کار، این پروژه، آن

project, and I have to do this, and oh my

پروژه، و باید این کار را انجام دهم، و خدای من

god, my laundry is not done yet, and what

، شستن من هنوز تمام نشده است. و

am I gonna make for dinner tomorrow? My

فردا شام چی درست کنم؟

god! I have to go running later tonight,

خدای من! من باید امشب دیرتر بروم بدوم،

What I'm going to do? How many cups of

چه کار کنم؟ چند فنجان

coffee have I had? This is what's going on

قهوه خورده ام؟ این چیزی است که

in my head.

Those are 15 words that you can use to

در سر من می گذرد.

این 15 کلمه هستند که می توانید برای

talk about your personality, or to talk

صحبت در مورد شخصیت خود یا برای صحبت

about someone else's personality. So you

در مورد شخصیت دیگران استفاده کنید. پس می

can try and use one of these words to

توانید سعی کنید و از یکی از این کلمات برای

describe your personality,

توصیف شخصیت خود استفاده کنید،

Leave us a comment below and you can

در زیر نظر خود را برای ما بنویسید و می توانید

test it out. If there's a different word

آن را آزمایش کنید. اگر کلمه دیگری وجود دارد

that you are interested in using to

که شما علاقه مند به استفاده از آن برای

describe your personality or another

توصیف شخصیت خود یا شخصیت شخص دیگری هستید

person's personality,

، آن را

let us know about it. Thanks very much

به ما اطلاع دهید. از

for watching this episode of Top Words

تماشای این قسمت از Top Words بسیار متشکریم

and we will see you again soon. Bye!

و به زودی دوباره شما را خواهیم دید. خدا حافظ!