Learn the Top 25 Must-Know English Nouns!

Hi everybody, my name is Alisha and today we are going to be talking about the top 25

سلام به همه، اسم من عالیشاه است و امروز قرار است در مورد 25 اسم برتر انگلیسی صحبت کنیم

English nouns. These are the top 25 most commonly used nouns in English. So let's get started!

. این 25 اسم پرکاربرد در انگلیسی هستند. پس بیایید شروع کنیم!

The first noun is the word ''name''. Name of course is used in common questions

اولین اسم کلمه "نام" است. البته از نام در سوالات رایجی

like ''What's your name?'' ''My name is...'' and so on.

مانند "اسم شما چیست؟" "اسم من است..." و غیره استفاده می شود.

My favorite actor's name is Harrison Ford or something like that.

نام بازیگر مورد علاقه من هریسون فورد یا چیزی شبیه به آن است.

Say my name, say my name.

اسمم را بگو اسمم را بگو

The next word is ''time''. Time is used of course to express the point

کلمه بعدی "زمان" است. البته از زمان برای بیان موضوع

in the day and it's used in questions like ''what time is it?'', ''can you tell me what

در روز استفاده می شود و در سوالاتی مانند "ساعت چند است؟"، "می توانید به من بگویید

time it is?'' ''I don't have any time lately'', if you are

ساعت چند است؟ " "وقت ندارم" استفاده می شود. اخیرا"، اگر

really busy. Have you any time?

واقعاً مشغول هستید. آیا زمانی دارید؟

It's time for my favorite show House of Cards. Kevin Spacey is cool.

زمان نمایش مورد علاقه من House of Cards است. کوین اسپیسی باحاله

And the next noun is ''man''. Please be careful, man is one of those words

و اسم بعدی "مرد" است. لطفا دقت کنید انسان از آن دسته کلماتی است

that has an irregular plural form. When you need to use the plural of the word man, you

که حالت جمع نامنظم دارد. وقتی لازم است از جمع کلمه مرد استفاده کنید،

should say men, do not say mans. It's very funny but don't say it.

باید بگویید مردان، نگویید مردان. خیلی خنده داره ولی نگو

Who is that man? Or, what's up man? You can use man with men or women interestingly enough.

آن مرد کیست؟ یا چه خبر مرد؟ شما می توانید از مرد با مردان یا زنان به اندازه کافی جالب استفاده کنید.

The next word is ''woman'' And woman also has an irregular plural form.

کلمه بعدی «زن» است و زن نیز به صورت جمع نامنظم است.

Please say women when referring to more than one woman, not womens or womans. Even though

لطفاً در هنگام اشاره به بیش از یک زن، زنان را بگویید، نه زنان یا زنان. با

the singular and the plural form of women and woman have the same spelling at the beginning

اینکه مفرد و جمع زن و زن در ابتدای wom املای یکسانی دارند

wom, the pronunciations are different, woman, women. So watch out for that when you say this.

، اما تلفظ ها متفاوت است زن، زن. پس وقتی این را می گویید مراقب آن باشید.

Pretty woman!

زن زیبا!

The next word is ''person''. You can use it to refer generally to either

کلمه بعدی "شخص" است. می توانید از آن برای اشاره به

a man or a woman. Please be careful. Person's plural form becomes people. When you want

یک مرد یا یک زن استفاده کنید. لطفا مراقب باش. صورت جمع شخص می شود مردم. مثلاً وقتی می‌خواهید

to talk about another culture for example, you can say such and such country's people

درباره فرهنگ دیگری صحبت کنید، می‌توانید بگویید

or the people in that country speak blah blah blah language.

مردم فلان کشور یا مردم آن کشور به زبان بله‌بله بلا صحبت می‌کنند .

The next word is ''thing''. Generally an inanimate object, something that

کلمه بعدی "چیز" است. به طور کلی یک جسم بی جان، چیزی که

just doesn't move like a water bottle or you know sweater, a thing. You can use it when

مانند یک بطری آب یا ژاکت نمی شناسید، یک چیز حرکت نمی کند. وقتی

you don't know the word for something. So thing is very, very useful.

کلمه چیزی را نمی دانید می توانید از آن استفاده کنید. بنابراین چیزی بسیار بسیار مفید است.

What is this thing? I like many things, for example.

این چیه؟ مثلا خیلی چیزها را دوست دارم.

Where the Wild Things Are is a movie that's already out that I totally knew about.

Where the Wild Things Are فیلمی است که قبلاً منتشر شده و من کاملاً درباره آن می دانستم.

The next word is ''mother''. Mother is the person, the woman who gave birth to you.

کلمه بعدی "مادر" است. مادر همان کسی است که تو را به دنیا آورده است.

Isn't that exciting? Mother is commonly shortened to mom or mama

آیا این هیجان انگیز نیست؟ مادر معمولاً به مادر یا مامان

or mommy, ma, madre if you speak Spanish, mum, mamba if you are me, mamasita.

یا مامان، مادر، مادر اگر اسپانیایی صحبت می‌کنید، مامان، مامبا اگر من هستید، ماماسیتا کوتاه می‌شود.

The next word is ''day''. Of course day is used in all of the days of

کلمه بعدی "روز" است. البته روز در تمام

the week, Monday, Tuesday, Wednesday, Thursday, Friday, Saturday, Sunday. Time period when

روزهای هفته استفاده می شود، دوشنبه، سه شنبه، چهارشنبه، پنجشنبه، جمعه، شنبه، یکشنبه. دوره زمانی

the sun is out, the day or the day time. Have a nice day.

که خورشید بیرون می‌آید، روز یا زمان روز. روز خوبی داشته باشید.

The next word is ''world''. World just refers to the entire planet earth.

کلمه بعدی "جهان" است. جهان فقط به کل سیاره زمین اشاره دارد.

Well I like to travel all around the world or I like trying foods from all around the world.

خوب من دوست دارم به سرتاسر دنیا سفر کنم یا غذاهایی را از سرتاسر دنیا امتحان کنم.

In the world of science, this is an upcoming technology, or in the world of literature,

در دنیای علم، این یک فناوری آینده است، یا در دنیای ادبیات،

he is one of the most famous authors. So world can be used to refer just to kind of a more

او یکی از مشهورترین نویسندگان است. بنابراین می توان از جهان برای اشاره به نوعی

specific hobby or a specific interest or just a specific person's life. War of Worlds.

سرگرمی خاص تر یا یک علاقه خاص یا فقط به زندگی یک فرد خاص استفاده کرد. جنگ دنیاها.

''Father'', father is your 'dad'. Other common words used for father are dad,

"پدر"، پدر "پدر" توست. سایر کلمات رایجی که برای پدر استفاده می شود عبارتند از: پدر،

papa, pop, daddy, pa, fasher. I use that one with my dad.

پاپا، پاپ، بابا، پا، فاشر. من با پدرم از آن استفاده می کنم.

While mother is used to refer to kind of like nurturing

در حالی که مادر برای اشاره به نوعی مانند پرورش دادن به

kinda like, you know, the earth or things that, like kinda, give life to others.

نوعی مانند، می دانید، زمین یا چیزهایی که، مانند نوعی، به دیگران زندگی می بخشد، استفاده می شود.

Father at least in my mind, there is kind of this image of

پدر حداقل در ذهن من، یک جورهایی این تصویر از

someone who is a little bit more strict in your life.

کسی وجود دارد که در زندگی شما کمی سختگیرتر است.

The next word is ''sister''. A female sibling is your sister and you can

کلمه بعدی "خواهر" است. خواهر و برادر مونث خواهر شما هستند و همچنین می توانید

also use sister for a female person that you feel very, very close with. So I might call

از خواهر برای یک زن که احساس می کنید بسیار بسیار صمیمی با او هستید استفاده کنید. بنابراین من ممکن است

my female friend who is - I am very close to, my sister. My brother likes to shorten

به دوست زنم زنگ بزنم که - من خیلی به او نزدیکم، خواهرم. برادر من دوست دارد

it to sis. You might also hear sista as well if you are silly. Sister, Whoopi Goldberg

آن را به سیس کوتاه کند. اگر احمق باشید ممکن است سیستا را نیز بشنوید . خواهر، ووپی

was in a famous movie called Sister Act.

گلدبرگ در فیلم معروفی به نام Sister Act بود.

The next word is ''brother''. Brother is a male sibling. You can also use

کلمه بعدی "برادر" است. برادر یک خواهر و برادر مرد است. همچنین می توانید از

brother to refer to a close male friend, common variations of brother are brother, bro, brah, brosie

برادر برای ارجاع به یک دوست صمیمی مرد استفاده کنید، انواع رایج برادر عبارتند از: برادر، برادر، برا، بروسی

broski, depending on what kind of person you are, you can choose to use any number of those

بروسکی، بسته به اینکه شما چه نوع فردی هستید، می توانید از هر تعداد از

like I might sarcastically say to my friend, ''cool story bro'' like, if you just told me

مواردی که ممکن است به طعنه بگویم استفاده کنید. به دوستم، «داستان باحال داداش» می‌گویم، اگر فقط

a story that's not very exciting. In Mario for example, the name of the Mario

داستانی را به من گفتی که خیلی هیجان‌انگیز نیست. برای مثال، در ماریو، نام

game is actually Super Mario Brothers but brothers is abbreviated as Bros, Super Mario

بازی ماریو در واقع Super Mario Brothers است، اما برادران به اختصار Bros، Super Mario

Bros. Yeah just be careful about your use of bro because it sounds a little bit like

a college age boy. That's kind of a feeling of the word bro.

Bros است. این یک جور احساس از کلمه برادر است.

O Brother Where Art Thou?

ای برادر، کجایی؟

The next word is ''daughter''. Daughter is a female child, daughter.

کلمه بعدی "دختر" است. دختر فرزند دختر است.

Do you have a daughter? I have a daughter. I don't have a daughter. Taken!

دختر داری؟ من یک دختر دارم. من دختر ندارم گرفته شده!

It's ''son''. A male child is someone's son. Son is pronounced

"پسرم" است. فرزند ذکور پسر کسی است. Son

exactly the same as Sun. What are you talking about, son?

دقیقاً مشابه Sun تلفظ می شود. در مورد چی حرف میزنی پسر؟

The next word is ''eye''. Your eye is the round thing that you use

کلمه بعدی "چشم" است. چشم شما همان چیز گردی است که

to see with. Eye is used in a lot of expressions and idioms in English as in I've got my eye

برای دیدن با آن استفاده می کنید. Eye در بسیاری از عبارات و اصطلاحات انگلیسی استفاده می شود، همانطور که در I've got my eye

on you meaning I am watching you; or keep your eye out for something, meaning please look

on you به معنای تماشای شما هستم. یا مراقب چیزی باشید، یعنی لطفاً به دنبال

for something, or please pay close attention. I am waiting for something to happen.

چیزی بگردید، یا لطفاً به دقت توجه کنید. منتظر اتفاقی هستم.

The next word is ''hand'', body part. Give me a hand, or can I give you a hand?

کلمه بعدی «دست»، عضو بدن است. به من دست بده، یا می توانم به تو دست بدهم؟

It means please help me, or can I help you? To give someone a hand.

یعنی لطفا کمکم کنید یا میتونم کمکتون کنم؟ دست دادن به کسی

''Head'', this thing on the top of your body, your head.

"سر"، این چیزی که در بالای بدن شماست، سر شما.

We use head to refer to the top of things as in the head of a company, the head of a

ما از head برای اشاره به راس چیزها مانند رئیس یک شرکت، رئیس یک

group, the head of the line, so whoever is first in the line, whoever is top at the company,

گروه، رئیس خط استفاده می کنیم، بنابراین هر کسی که در صف اول باشد، هرکس در شرکت بالاتر باشد،

they are the head. If you have a head, dance. If you have a head, then dance wooh!

آنها رئیس هستند. اگر سر داری برقص اگر سر داری پس ووو برقص!

The next word is ''foot''. This is another word that has a weird plural

کلمه بعدی "پا" است. این کلمه دیگری است که شکل جمع عجیبی دارد

form. One foot, two feet. Foot interestingly enough, foot is used of course to refer to

. یک پا، دو پا. پا به اندازه کافی جالب است، پا البته برای اشاره به

your body part. A foot also is a unit of measurement if you are from America or I believe one other

قسمت بدن شما استفاده می شود. اگر اهل آمریکا هستید یا معتقدم یکی دیگر از

country in the world uses this system. Sorry we are not on board with a metric thing in

کشورهای جهان از این سیستم استفاده می کند، پا نیز یک واحد اندازه گیری است. متأسفیم که ما با یک چیز متریک در آمریکا موافق نیستیم،

America but foot is 12 inches, about this long. So if head refers to the top of things,

اما پا 12 اینچ است، تقریباً به این طول. پس اگر سر اشاره به بالای اشیاء باشد،

foot is used to refer to the bottom of things. If you've written a paper on Microsoft word

پا برای اشاره به پایین اشیا به کار می رود. اگر به عنوان مثال مقاله ای روی Microsoft word نوشته اید

for example, at the very bottom of the page, there will be a space called the footer meaning

، در پایین صفحه ، فضایی به نام پاورقی وجود دارد که به

the bottom where you can put little notes to your reader.

معنای پایین است که می توانید یادداشت های کوچکی را برای خواننده خود قرار دهید.

The next word is ''place''. Place can be used to refer generally to a

کلمه بعدی "مکان" است. مکان را می توان برای اشاره به یک

location commonly to refer to friends homes or apartments.

مکان معمولاً برای اشاره به خانه یا آپارتمان دوستان استفاده کرد .

Let's go to your place, or can we have the party at your place?

بیایید بریم محل شما، یا می توانیم مهمانی را در محل شما برگزار کنیم؟

It's a little bit more natural than I want to go to your house.

این کمی طبیعی تر از آن است که من بخواهم به خانه شما بروم.

The next word is ''work''. Be careful about using work as a noun and

کلمه بعدی "کار" است. در استفاده از work به عنوان اسم و

work as a verb. Your work refers to your job, your responsibilities, your tasks at your

work به عنوان فعل مراقب باشید. کار شما به شغل ، مسئولیت های شما، وظایف شما در

office or your workplace. You can use it in a phrase like ''I have a lot of work to do''

دفتر یا محل کار شما اشاره دارد. می توانید آن را در عبارتی مانند «کارهای زیادی برای انجام دادن دارم»

or ''please help me with my work''. I like to go to work. It can be used to just refer

یا «لطفا در کارم به من کمک کنید» استفاده کنید. دوست دارم برم سر کار می توان از آن فقط

to anything artistic in general. So it can mean, it can be a painting, it can be a building,

برای اشاره به هر چیزی هنری به طور کلی استفاده کرد. بنابراین می تواند به این معنا باشد، می تواند یک نقاشی باشد، می تواند یک ساختمان باشد

it can be a sculpture, it can be arrows, whatever. Anything artsy can be referred to as work

، می تواند یک مجسمه باشد، می تواند تیر باشد، هر چه باشد. هر چیزی هنری را می توان به عنوان کار نامید

as in I really like that new work by that artist or did you see so and so's new work?

زیرا در من واقعاً آن کار جدید آن هنرمند را دوست دارم یا کار جدید فلانی را دیدید؟

Twerk?

Twerk؟

The next word is ''week''. Week refers to the 7-day period that we have

کلمه بعدی "هفته" است. هفته به دوره 7 روزه ای اطلاق می شود که ما

decided is one week here in the modern world. Commonly used in expressions relating to your

تصمیم گرفته ایم اینجا در دنیای مدرن یک هفته باشد. معمولاً در عبارات مربوط به فعالیت های شما استفاده می شود، به

activities as in I go to the gym once a week or I see my friends twice a week or I have

عنوان مثال من هفته ای یک بار به باشگاه می روم یا دوستانم را دو بار در هفته می بینم یا

to work every day of the week. Monday through Friday is referred to as weekdays. Saturday

باید هر روز هفته کار کنم. از دوشنبه تا جمعه به عنوان روزهای هفته یاد می شود. شنبه

and Sunday weekend.

و یکشنبه آخر هفته.

Next word is ''month''. Month is, there are 12 months in a year.

کلمه بعدی "ماه" است. ماه یعنی 12 ماه در سال وجود دارد.

My favorite month depending on which country I am in, I generally like autumn months like

ماه مورد علاقه من بسته به اینکه در کدام کشور هستم، معمولاً ماه های پاییز مانند

October. I think I usually like the month of October. September-October is good because

اکتبر را دوست دارم. فکر می کنم معمولاً ماه اکتبر را دوست دارم. سپتامبر-اکتبر خوب است

it's not too hot and not too cold and Halloween is coming and that's my favorite holiday,

زیرا نه خیلی گرم است و نه خیلی سرد و هالووین در راه است و این تعطیلات مورد علاقه من،

Hannah "Month"tana.

هانا "ماه"تانا است.

Next word is ''year.'' Year refers to the time period usually 365

کلمه بعدی "سال" است. سال به دوره زمانی معمولاً 365

days. There are leap years where there is an extra day in the month of February.

روز اشاره دارد. سال های کبیسه وجود دارد که در آن یک روز اضافی در ماه فوریه وجود دارد. بسته به تقویمی که دوست دارید از آن استفاده کنید

''What year were you born?'' or ''I was born in the year of the rabbit'' depending on which

، "چه سالی متولد شدید؟" یا "من در سال خرگوش متولد شدم"

calendar you like to use. It can be used to introduce a story, as in

. می توان از آن برای معرفی یک داستان استفاده کرد، همانطور که

many years ago, I went to blah, blah, blah.

سال ها پیش، من رفتم بلا، بل، بلا.

Year of the platypus.

سال پلاتیپوس.

Next is the word ''one''. The number one, the first number, one of something,

بعد کلمه "یک" است. شماره یک، اولین شماره، یکی از چیزی،

to refer to somebody who you loved and who left your life, you can say, oh he or she

برای اشاره به کسی که دوستش داشتید و زندگی شما را ترک کرد، می توانید بگویید اوه او

was the one that got away.

بود که فرار کرد.

The next one is the ''number''. but it can be used in a number of expressions,

مورد بعدی "عدد" است. اما می توان آن را در تعدادی از عبارات استفاده کرد

like, ''what's your phone number?'' or ''give me your number'' or ''here is my number''.

، مانند "شماره تلفن شما چیست؟" یا "شماره خود را به من بدهید" یا "شماره من اینجاست".

It means phone number but we don't always say phone.

این به معنای شماره تلفن است اما ما همیشه نمی گوییم تلفن.

That's the end of the top 25 most common nouns in the English language. Maybe you've used

این پایان 25 اسم رایج در زبان انگلیسی است. شاید شما از

some of these. We probably have. Keep them in mind and have fun with them. Thanks very

برخی از این موارد استفاده کرده باشید. احتمالا داریم. آنها را در ذهن داشته باشید و با آنها سرگرم شوید. از

much for watching this episode and we will see you again soon, bye.

تماشای این قسمت بسیار متشکرم و به زودی دوباره شما را خواهیم دید، خداحافظ.