The 5 Most Important English Verbs You Must Learn with Examples in the Past, Present and Future

Hi, Bob the Canadian here.

سلام، باب کانادایی اینجاست.

Welcome to this English lesson where I'm going to talk about the past, the present and the

به این درس انگلیسی خوش آمدید که در آن در مورد گذشته، حال و آینده صحبت خواهم کرد

future.

.

Many of you have asked me to do a video about those verb tenses and I thought what I should

بسیاری از شما از من خواسته اید که یک ویدیو در مورد آن زمان های افعال تهیه کنم و من فکر کردم کاری که باید

do is go over five of the most important verbs that you need to know as an English learner

انجام دهم این است که پنج مورد از مهم ترین افعالی را که به عنوان یک زبان آموز انگلیسی باید بدانید را مرور

and just do an English lesson where I talk about those five verbs, but also give you

کنم و فقط یک درس انگلیسی انجام دهم که در آن در مورد آنها صحبت کنم. پنج فعل، اما همچنین

some examples of how to use them in the past, the present and the future.

چند مثال از نحوه استفاده از آنها در گذشته ، حال و آینده به شما می دهد.

Hey, welcome to this video where we're going to look at the five most important verbs that

سلام، به این ویدیو خوش آمدید که در آن پنج فعل مهم

you need to know as you learn English.

را که باید هنگام یادگیری زبان انگلیسی بدانید، بررسی می کنیم.

But before we get started, if you are new here don't forget to click that red subscribe

اما قبل از شروع، اگر در اینجا تازه کار هستید، فراموش نکنید که روی دکمه اشتراک قرمز رنگ

button below and for all of you, if you enjoy this video, please give me a thumbs up at

زیر کلیک کنید و برای همه شما، اگر از این ویدیو لذت می برید، لطفاً در زمانی که در حال تماشای آن هستید، به من سر بزنید

some point while you are watching.

.

The first verb I want to look at is the verb to be, the verb to be is used to describe

اولین فعل که می خواهم به آن نگاه کنم فعل to be است، فعل to be برای توصیف

your state of being.

وضعیت شما استفاده می شود.

That's kind of a complex definition, isn't it?

این یک نوع تعریف پیچیده است، اینطور نیست ؟

But let's think about the verb to be and let's think about being happy.

اما بیایید به فعل to be فکر کنیم و به شاد بودن فکر کنیم.

So yesterday I was happy.

پس دیروز خوشحال بودم.

Right now I am happy and tomorrow I will be happy or I am going to be happy.

در حال حاضر خوشحالم و فردا خوشحال خواهم بود یا قرار است خوشحال باشم.

You can use both interchangeably in English.

شما می توانید هر دو را به جای یکدیگر در انگلیسی استفاده کنید.

So yesterday I was happy.

پس دیروز خوشحال بودم.

Right now I am happy.

در حال حاضر خوشحالم.

Tomorrow I will be happy or I am going to be happy.

فردا خوشحال می شوم یا قرار است خوشحال باشم .

The next verb is the verb to want.

فعل بعدی فعل خواستن است.

When you want something you are expressing a desire for that thing.

وقتی چیزی را می خواهید، در حال ابراز تمایل به آن چیز هستید.

So usually I want ice cream.

بنابراین معمولا من بستنی می خواهم.

So yesterday I wanted ice cream.

پس دیروز بستنی می خواستم.

Right now I want ice cream and tomorrow I will want ice cream or I am going to want

فعلاً من بستنی می خواهم و فردا یا بستنی می خواهم

ice cream.

.

I think though, usually I just want ice cream all the time, it's not that good of a thing

فکر می‌کنم، معمولاً من همیشه فقط بستنی می‌خواهم ، آنقدرها هم خوب نیست

to want, but it is tasty and yummy, isn't it?

که بخواهم، اما خوشمزه و لذیذ است، اینطور نیست ؟

So yesterday I wanted ice cream.

پس دیروز بستنی می خواستم.

Right now I want ice cream and tomorrow I will want ice cream or I am going to want

فعلاً من بستنی می خواهم و فردا یا بستنی می خواهم

ice cream.

.

So the next verb we're going to look at is the verb to go.

بنابراین فعل بعدی که می خواهیم به آن نگاه کنیم، فعل رفتن است.

And this one's a little tricky.

و این یکی کمی مشکل است.

So pay attention.

پس توجه کنید.

In the past tense we would say yesterday I went to the bank.

در زمان گذشته می گوییم دیروز به بانک رفتم.

The verb changes quite a bit when we put it in the past tense.

وقتی فعل را در زمان گذشته قرار می دهیم کمی تغییر می کند.

So yesterday I went to the bank.

پس دیروز رفتم بانک.

But notice in the present, if I say right now or today, I wouldn't say I go to the bank.

اما توجه داشته باشید در حال حاضر، اگر بگویم همین الان یا امروز، نمی گویم به بانک می روم.

It is grammatically correct.

از نظر گرامری صحیح است.

I would actually use the present continuous.

من در واقع از حال استمراری استفاده می کنم.

I would say right now I am going to the bank or today I am going to the bank.

من می گویم الان می روم بانک یا امروز می روم بانک.

So a little tricky with this verb.

بنابراین با این فعل کمی مشکل است.

And then of course tomorrow I will go to the bank or I am going to go to the bank.

و البته فردا میرم بانک یا قراره برم بانک.

Sorry, I think the future is a little tricky too, isn't it?

متأسفم، من فکر می کنم آینده نیز کمی دشوار است، اینطور نیست؟

Tomorrow I am going to go to the bank.

فردا قراره برم بانک

Notice I use the verb to go twice in that sentence to indicate something that will happen

توجه کنید که من از فعل go دو بار در آن جمله برای نشان دادن چیزی که فردا اتفاق می افتد استفاده می

tomorrow.

کنم.

So that's the verb to go.

پس این فعل رفتن است.

Yesterday I went to the bank.

دیروز رفتم بانک

Right now I am going to the bank and tomorrow I will go to the bank or I am going to go

الان دارم میرم بانک و فردا میرم بانک یا قراره

to the bank.

برم بانک.

So the verb to like is our next verb.

پس فعل دوست داشتن فعل بعدی ماست.

When you like something it means that you enjoy it or you appreciate it.

وقتی چیزی را دوست دارید به این معنی است که از آن لذت می برید یا از آن قدردانی می کنید.

And we could say things like, yesterday I went to a movie and I liked the movie.

و می توانیم چیزهایی بگوییم که دیروز به یک فیلم رفتم و از فیلم خوشم آمد.

You could say, right now I am watching a movie and I like the movie.

میشه بگید الان دارم یه فیلم میبینم و فیلم رو دوست دارم.

And you could say, tomorrow I am going to go see a movie and I will like the movie or

و می تونی بگی فردا قراره برم فیلم ببینم و از فیلم خوشم بیاد یا

I am going to like the movie.

قراره از فیلم خوشم بیاد.

Oftentimes we use the word like in the present tense to talk about things we like in general.

اغلب اوقات ما از کلمه like در زمان حال برای صحبت در مورد چیزهایی که به طور کلی دوست داریم استفاده می کنیم.

So you could say things like, I like cats, I like dogs, I like reading, I like movies.

بنابراین می توانید چیزهایی مانند، من گربه ها را دوست دارم، سگ ها را دوست دارم، مطالعه را دوست دارم، فیلم ها را دوست دارم.

And these are great things to be able to say when you're starting to speak English, you

و اینها چیزهای خوبی هستند که بتوانید وقتی شروع به صحبت کردن به زبان انگلیسی می کنید بگویید،

want to be able to describe the things that you like.

می خواهید چیزهایی را که دوست دارید توصیف کنید.

So this verb is super important because when you get into that first English conversation,

بنابراین این فعل بسیار مهم است زیرا وقتی وارد اولین مکالمه انگلیسی

you're going to want to be able to talk about the things that you like.

می شوید، می خواهید بتوانید در مورد چیزهایی که دوست دارید صحبت کنید.

So the next verb is to have, in its simplest form when you have something, it means that

بنابراین فعل بعدی داشتن است، در ساده‌ترین شکلش وقتی چیزی دارید، به این معنی است که

you own it.

شما مالک آن هستید.

So you could say things like, yesterday I had a car.

بنابراین شما می توانید چیزهایی مانند، دیروز یک ماشین داشتم.

Right now I have a car and tomorrow I will have a car or I am going to have a car.

فعلا ماشین دارم و فردا ماشین دارم یا ماشین دارم.

Maybe you're going to buy a car tomorrow, so tomorrow you will have a car or you are

شاید فردا قرار است ماشین بخری، پس فردا ماشین خواهی داشت یا قرار است ماشین داشته باشی

going to have a car.

.

So once again, yesterday I had a car.

بنابراین یک بار دیگر، دیروز یک ماشین داشتم.

Right now I have a car and tomorrow I will have a car or I am going to have a car.

فعلا ماشین دارم و فردا ماشین دارم یا ماشین دارم.

Well, hey, that was five of the most important verbs that you need to know in English.

خوب، هی، این پنج مورد از مهمترین افعالی بود که باید در زبان انگلیسی بدانید.

There are more conjugations below.

در زیر ترکیبات بیشتری وجود دارد.

If you noticed all of my examples, I used the first person.

اگر به تمام مثال های من توجه کرده اید، از اول شخص استفاده کردم.

I said things like I am or I have.

چیزهایی گفتم که هستم یا دارم.

But if you look below, you will find even more conjugations that you should look over

اما اگر به زیر نگاه کنید، صیغه های بیشتری را خواهید یافت که باید به آنها نگاه کنید

and you should memorize.

و باید حفظ کنید.

Bob the Canadian here, you're learning English with Bob the Canadian.

باب کانادایی اینجا، شما در حال یادگیری زبان انگلیسی با باب کانادایی هستید.

Thanks again so much for watching and have a great day.

باز هم از تماشای شما بسیار سپاسگزارم و روز خوبی داشته باشید.

And if you have time, why don't you stick around and watch another video.

و اگر وقت دارید، چرا نمی مانید و ویدیوی دیگری را تماشا نمی کنید.