100 English Words for Every Day Life | English Vocabulary

Welcome to JForrest English, I'm Jennifer and today you're going to learn over 100 natural

به JForrest English خوش آمدید، من جنیفر هستم و امروز بیش از 100 عبارت طبیعی را یاد خواهید گرفت

Expressions to help you

تا به شما کمک کند

sound just

درست

like a native English speaker. These are common Expressions that you can use every single

مانند یک انگلیسی زبان مادری به نظر برسید. اینها عبارات رایجی هستند که می توانید هر

day. Let's get started. First let's talk

روز از آنها استفاده کنید. بیا شروع کنیم. ابتدا اجازه دهید

about

در مورد

all the different natural ways that you can say bye in English to help you sound like

همه روش‌های طبیعی مختلف صحبت کنیم که می‌توانید به زبان انگلیسی خداحافظی کنید تا به شما کمک کند مانند

a native English speaker. You can absolutely.

یک انگلیسی زبان مادری به نظر برسید. شما کاملا می توانید.

You say bye or goodbye? It's grammatically correct. The problem is that it sounds very

میگی خداحافظ یا خداحافظ؟ از نظر گرامری درست است. مشکل این است که به نظر می رسد بسیار

formal and native speakers. Don't really

رسمی و بومی است. واقعا

say

goodbye. We say goodbye but then we add on a nostril expression. So let's talk about

خداحافظی نکن ما خداحافظی می کنیم، اما سپس یک حالت سوراخ بینی را اضافه می کنیم. پس بیایید در مورد

natural Expressions. You can use in everyday situations like shopping at the grocery store

عبارات طبیعی صحبت کنیم. می‌توانید در موقعیت‌های روزمره مانند خرید از خواربارفروشی

at a restaurant or dealing with a customer service agent.

در رستوران یا معامله با یک نماینده خدمات مشتری استفاده کنید.

You can say bye but then add on take care. Bye take care. Now, you can also say take

شما می توانید خداحافظی کنید اما بعد مراقب باشید. خداحافظ مواظب خودت باش. حالا شما هم می تونید بگید

care and then by take care. Bye. Or you can simply say take care. It's okay. You can say

مواظب باشید و بعد مراقب باشید. خدا حافظ. یا می توانید به سادگی بگویید مراقب باشید. مشکلی نیست. شما می توانید بگویید

have a good and then whatever the time reference is have

خوب است و بعد از آن هر زمان که مرجع ساعت است

a good day morning afternoon evening night or you can say have a good one which is General

یک صبح خوب داشته باشید بعد از ظهر عصر شب یا می توانید بگویید یک خوب داشته باشید که

to any situation.

برای هر موقعیتی کلی است.

Ation have a good one. Bye. Take care. Have a good one. A quick tip is that native speakers

Ation یکی خوب دارد. خدا حافظ. مراقب باش. یک خوب. یک نکته سریع این است که گویشوران بومی

commonly

معمولاً

combine multiple

چندین عبارت را ترکیب می کنند

expressions? Like, I just did. Bye, take care. Have a good night. It's very common to use.

؟ مثل، من فقط انجام دادم. خداحافظ مواظب خودت باش. شب خوبی داشته باشی. استفاده از آن بسیار رایج است.

Two, three or more Expressions. So, feel free to combine them. Now you can replace the adjectives.

دو، سه یا چند عبارت بنابراین، با خیال راحت آنها را ترکیب کنید. حالا می توانید صفت ها را جایگزین کنید.

Good with a different adjective, have a wonderful day. Have a fabulous afternoon, have a fantastic

خوب با یک صفت متفاوت، روز فوق العاده ای داشته باشید . بعدازظهر فوق العاده ای داشته باشید، آخر هفته ای فوق العاده داشته باشید

week

Weekend. You can say bye for now, which implies that you're going to see that person again.

. فعلاً می توانید خداحافظی کنید، که به این معنی است که دوباره آن شخص را خواهید دید.

Bye for now, or you can say enjoy the rest of and then the time period, enjoy the rest

فعلا خداحافظ، یا می توانید بگویید از بقیه و سپس دوره زمانی لذت ببرید، از بقیه

of your day, your night, your evening, your weekend, your vacation, enjoy the rest of

روز، شب، عصر، آخر هفته، تعطیلات خود لذت ببرید، از بقیه

your evening. Now I created a free lesson PDF that summarizes. All the greetings from

عصر خود لذت ببرید. حالا من یک PDF درس رایگان ایجاد کردم که خلاصه می شود. همه درود از

this lesson. You can look for the link in the description or the comments section below.

این درس. می توانید لینک را در قسمت توضیحات یا نظرات زیر جستجو کنید.

Let's talk about saying, goodbye to your friends. The most common is see you soon. See you later.

بیایید در مورد خداحافظی با دوستان خود صحبت کنیم. رایج ترین آن این است که به زودی می بینمت. بعدا میبینمت.

A common one is also talk soon by talk soon. See you later. I'll see you later. Now, if

یک مورد رایج نیز این است که به زودی به زودی صحبت کنیم. بعدا میبینمت. من بعدا می بینمت. حالا، اگر

you have a future date planned with that friend, you can say see you next weekend. See you

قرار آینده ای با آن دوست دارید، می توانید بگویید آخر هفته آینده می بینمت.

tomorrow. See you at the party and reference that next event. You can add can't wait to

فردا می بینمت. شما را در مهمانی می بینیم و به رویداد بعدی اشاره می کنیم. شما می توانید اضافه کنید نمی توانید صبر کنید تا

To add some excitement. Can't wait to see you next weekend. Can't wait to see you at

کمی هیجان اضافه کنید. نمی توانم صبر کنم تا آخر هفته آینده شما را ببینم. بی صبرانه منتظر دیدن شما در

the party. You can say by it was so nice seeing you instead of so nice, you can add. It was

مهمانی هستم. می‌توان گفت خیلی خوب بود که دیدمت به جای خیلی خوب، می‌توانی اضافه کنی.

awesome, it was amazing. It was wonderful. It was lovely. And instead of seeing you,

عالی بود، فوق العاده بود فوق العاده بود دوست داشتنی بود. و به جای دیدن شما،

you can add it was lovely catching up. It was lovely having dinner. It was

می توانید اضافه کنید که دوست داشتنی بودن. شام دوست داشتنی بود

Lovely chatting. So you can add different alternatives to that expression. If your friend

چت دوست داشتنی بود بنابراین می توانید جایگزین های مختلفی به آن عبارت اضافه کنید. اگر دوست شما

is getting into a vehicle, you can add by drive safe by have a safe trip. Be well. Now,

سوار یک وسیله نقلیه می شود، می توانید با رانندگی ایمن اضافه کنید و سفری ایمن داشته باشید. خوب باشی. اکنون،

if you don't have a next date planned with your friend you can add something to show.

اگر قرار ملاقات بعدی با دوست خود را برنامه ریزی نکرده اید، می توانید چیزی برای نمایش اضافه کنید. می‌خواهید

You want to see them again by let's catch up soon. Don't be a stranger.

دوباره آن‌ها را ببینید، بیایید به زودی به آنها رسیدگی کنیم. غریبه نباش

ER, keep in touch. This is a very common one, by keep in touch, take care. Now, let's talk

ای آر، در تماس باشید این یک مورد بسیار رایج است، با حفظ تماس، مراقب باشید. حالا بیایید

about some more informal. Slang Expressions, you can use these with your friends, your

در مورد موارد غیررسمی تر صحبت کنیم. عبارات عامیانه، می‌توانید تا زمانی که وضعیت غیررسمی‌تر باشد، با دوستان،

family, or even with your co-workers as long as the, a more informal situation. We commonly

خانواده‌تان یا حتی با همکارانتان استفاده کنید . ما معمولاً

use, Gada got to gotta, I gotta go, I gotta jet, I gotta head out, I gotta take off. I

استفاده می‌کنیم، گادا باید باید بروم، باید جت کنم، باید بیرون بروم، باید بلند شوم.

gotta hit the road.

باید برم جاده

God. I gotta get going 6:00. I gotta jet. You can also say catch you later, which just

خداوند. من باید ساعت 6 بروم من باید جت کنم همچنین می‌توانید بگویید بعداً شما را بگیر، که فقط به این

means see you later. Catch you later. And notice I took you and reduced it to ya'. Catch

معنی است که بعداً می‌بینمت. بعد به شما ملحق میشم. و توجه کنید که من شما را گرفتم و آن را به شما تقلیل دادم.

you later. Catch you later. Sometimes we just say later, later. A fun expression is catch.

بعد به شما ملحق میشم. بعد به شما ملحق میشم. گاهی فقط می گوییم دیرتر، دیرتر. بیان سرگرم کننده گرفتن است.

You on the flip side, I have no idea what the flip side is. But catch you on the flipside?

شما در طرف مقابل، من نمی دانم طرف مقابل چیست. اما شما را از آن سو گرفتار کنم؟

Catch you on the flippety-flip. I'll catch on this.

گرفتن شما در flippety تلنگر. من به این موضوع پی خواهم برد .

Flippity

تلنگر تلنگری

flip by some people say, peace out. I personally have never said this, but I do hear it. A

توسط برخی از مردم می گویند، صلح. من شخصاً هرگز این را نگفته ام، اما آن را می شنوم.

lot from some other speakers, peace out or simply piece. So if that suits your personality,

بسیاری از سخنرانان دیگر، صلح یا به سادگی قطعه. بنابراین اگر با شخصیت شما مطابقت دارد،

you can use that one. Peace out. One of the most common informal Expressions is just Sia,

می توانید از آن استفاده کنید. صلح. یکی از رایج ترین عبارات غیررسمی فقط Sia است،

so we take see you later and we reduce it to Sia. Okay. Bye. See ya, Let's talk about

بنابراین بعداً شما را می بینیم و آن را به Sia کاهش می دهیم. باشه. خدا حافظ. ببینید، بیایید در مورد

some

برخی از مواردی که

You can use with your husband/wife. Boyfriend/Girlfriend significant other spouse life partner. Bye.

می توانید با شوهر/همسرتان استفاده کنید صحبت کنیم. دوست پسر/دوست دختر شریک زندگی دیگر همسر. خدا حافظ.

My love, my love, and we say it in such a nice voice. Bye my love. I miss you already.

عشق من، عشق من، و ما آن را با صدای زیبا می گوییم. خداحافظ عشق من. دلم برایت تنگ شده است

I like that one. I miss you already, even though they're right there, I miss you already.

من آن را دوست دارم. دلم برایت تنگ شده است، حتی اگر آنها همان جا هستند، از قبل دلم برایت تنگ شده است.

Buy my love Barbara's. You're already

باربارای عشق من را بخر. شما در حال حاضر

Now, we can use our pet name for each other by sweetheart. Bye sweetie. By Cuddle Bear

اکنون هستید، ما می توانیم از نام حیوان خانگی خود توسط عزیزم برای یکدیگر استفاده کنیم . خداحافظ عزیزم با نوازش خرس

by my darling, or whatever your romantic name for each other is and if you have young kids,

توسط عزیزم، یا هر اسم عاشقانه‌ای که برای همدیگر دارید، و اگر بچه‌های کوچک دارید،

you can use this really cute expression, which goes, see you later alligator. Do you know

می‌توانید از این عبارت واقعاً زیبا استفاده کنید، که می‌گوید: بعداً تمساح می‌بینمت. آیا می دانید

what comes next in a while crocodile, but just use that one with young children. Now,

بعد از مدتی کروکودیل چه چیزی می آید، اما فقط از آن برای کودکان خردسال استفاده کنید. اکنون،

let's talk

بیایید

about professional Expressions that you can use at work in a job interview, a networking

در مورد عبارات حرفه ای صحبت کنیم که می توانید در محل کار در یک مصاحبه شغلی، یک

event or conference by looking forward to seeing you again soon. Looking forward to

رویداد شبکه یا کنفرانس استفاده کنید و مشتاقانه منتظر دیدار مجدد شما هستیم. مشتاقانه منتظر

working

همکاری

together. So notice the Jaron verb we need, you can also use a noun looking forward to

با هم هستیم. بنابراین به فعل Jaron مورد نیاز خود توجه کنید، همچنین می توانید از یک اسم در انتظار

the conference looking forward to the project if you're meeting someone for the first time

کنفرانس منتظر پروژه استفاده کنید اگر برای اولین بار با شخصی ملاقات می کنید که

you can

می توانید

Say bye. It was a pleasure. It was a pleasure meeting you. It was nice talking to you in

خداحافظی کنید. لذت بخش بود. از ملاقات با شما خوشحال شدم. صحبت کردن با شما در

a job interview. We generally Express appreciation. Thank you so much for this opportunity. I

یک مصاحبه شغلی خوب بود. ما به طور کلی قدردانی می کنیم. به خاطر این فرصت، از شما بسیار تشکر می کنم. من مشتاقانه

look forward to hearing from you. The interviewer will also Express appreciation. Thank you

منتظر شنیدن شما هستم. مصاحبه کننده همچنین قدردانی خواهد کرد.

so much for coming today. I appreciate your time. Thank you so much for your time. Today.

خیلی ممنون که امروز اومدی قدردان وقت شما هستم. از شما بخاطر وقتی که گذاشتید بسیار متشکریم. امروز.

We'll be in touch

ما

Touch shortly. Notice that expression in touch. We'll be in touch soon, we'll be in touch

به زودی تماس خواهیم گرفت. به آن عبارت در تماس توجه کنید. به زودی با هم تماس خواهیم گرفت،

shortly. Superiors can add some words of encouragement, I keep up the good work, the great work, the

به زودی با هم تماس خواهیم گرفت. مافوق‌ها می‌توانند چند کلمه تشویقی اضافه کنند، من به کار خوب، کار عالی،

amazing work, or they might say if you need me, I'm a phone call away by. If you need

کار شگفت‌انگیز ادامه می‌دهم، یا ممکن است بگویند اگر به من نیاز دارید، من یک تماس تلفنی دارم. اگر به

me, I'm a phone call away. You know where to find me which is letting you know, you

من نیاز دارید، من یک تماس تلفنی دور هستم. شما می دانید که من را از کجا پیدا کنید که به شما اطلاع می دهد،

can just text me.

فقط می توانید به من پیام دهید.

You know where to find me. I'll be on my phone, you know, where to find me or a comment. One

تو می دانی که کجا پیدایم کنی. من با تلفن خود تماس خواهم گرفت، می دانید، کجا می توانم من را پیدا کنم یا یک نظر. یکی

in the office is by my doors, always open, and that's encouraging you to come back. If

در دفتر کنار درهای من است، همیشه باز است، و این شما را تشویق می کند که برگردید. اگر می‌خواهید درباره

you want to discuss anything, or if you need help, I door is always open. Now, all of these

چیزی بحث کنید، یا اگر به کمک نیاز دارید ، درب من همیشه باز است. اکنون، همه این

expressions are designed to help you sound like a native English speaker and if you are

عبارات برای کمک به شما طراحی شده اند که مانند یک انگلیسی زبان مادری به نظر برسید و اگر در

serious about becoming fluent fast than I want to tell you about the finally fluent

مورد مسلط شدن سریع نسبت به آکادمی که می خواهم به شما بگویم جدی هستید،

Academy, this

این

Is my premium training program, where we study native? English speakers on tv, YouTube movies

برنامه آموزشی برتر من است، جایی که ما بومی می خوانیم؟ انگلیسی زبانان در تلویزیون، فیلم های یوتیوب

and the news. So you can add the most common natural Expressions to your speech and you'll

و اخبار. بنابراین می توانید رایج ترین عبارات طبیعی را به سخنرانی خود اضافه کنید و

have me as your personal coach. You can look in the description for a link to learn more

من را به عنوان مربی شخصی خود خواهید داشت. برای کسب اطلاعات بیشتر

about becoming a member today. Now, let's move on and talk about all the natural ways

درباره عضویت امروز می توانید در توضیحات به دنبال پیوندی بگردید. حالا بیایید ادامه دهیم و در مورد تمام راه های طبیعی

that you can say. I think in English first

که می توانید بگویید صحبت کنیم. فکر می‌کنم اول

Of all, there is nothing wrong with saying, I think I say it all the time but I have many

از همه، گفتن ایرادی ندارد، فکر می‌کنم همیشه آن را می‌گویم اما

other expressions in my vocabulary that I use as well, and my choice depends on the

عبارات دیگری هم در فرهنگ لغاتم دارم که از آنها استفاده می‌کنم و انتخاب من بستگی به

situation. I'm in. So let me share all the different Alternatives that you need. First.

شرایط دارد. من وارد هستم. بنابراین اجازه دهید همه جایگزین های مختلف مورد نیاز را به اشتراک بگذارم. اولین.

Let's talk about everyday situations. Let's take the statement. It's going to rain.

بیایید در مورد موقعیت های روزمره صحبت کنیم. بیایید بیانیه را بگیریم. داره بارون میاد

Rain instead of I think you can say, I'd say it's going to rain. I'd say this is a contraction

باران به جای من فکر می کنم شما می توانید بگویید، من می گویم باران خواهد آمد. من می توانم بگویم این یک انقباض است

of I would I would say but native speakers. Use the contraction. I'd say it's going to

من می توانم بگویم اما بومی زبانان. از انقباض استفاده کنید. من می گویم

rain. You can add to that. And say, if you ask me, I'd say it's going to rain. They're

باران خواهد بارید. می توانید به آن اضافه کنید. و بگو، اگر از من بپرسی، می گویم باران خواهد بارید. آنها

exactly the same is just something. Nice. We add on, I believe is going to rain. This

دقیقا همان چیزی است. خوب. ما اضافه می کنیم، من معتقدم که باران خواهد بارید. این

is the

This alternative to I think and it's very commonly used. It seems to

جایگزین این است که من فکر می کنم و بسیار رایج است. به نظرم

me

that the way I see it to me, it's going to rain. All three are used to really show your

اینطوری که میبینم داره بارون میاد. هر سه برای نشان دادن واقعاً

personal opinion. My close friend. Always says, I reckon I reckon is going to rain.

نظر شخصی شما استفاده می شوند. دوست صمیمی من. همیشه می گوید، فکر می کنم فکر می کنم قرار است باران ببارد.

I personally don't say I reckon, but I really love when she says it, I prepared a free lesson.

من شخصاً نمی گویم حساب می کنم، اما واقعاً دوست دارم وقتی آن را می گوید، یک درس رایگان آماده کردم.

In PDF that summarizes all the expressions from this lesson so you can find that in the

در PDF که تمام عبارات این درس را خلاصه می کند، بنابراین می توانید آن را در

description and in the comments section. Now you can also say it's going to rain and then

توضیحات و در بخش نظرات پیدا کنید. حالا شما همچنین می توانید بگویید که باران خواهد بارید و سپس

add that's my take on it. This is a very common expression. My take on it. Take is your assessment.

اضافه کنید که برداشت من از آن است. این یک عبارت بسیار رایج است . برداشت من از آن ارزیابی شماست.

How you see the situation? That's my take on it. So you first share

وضعیت را چگونه می بینید؟ این برداشت من از آن است. بنابراین شما ابتدا

Your opinion or statement. And then say that's my take on it. You can do the same thing with

نظر یا بیانیه خود را به اشتراک می گذارید. و بعد بگو که این برداشت من از آن است. شما می توانید همین کار را با اصطلاح انجام دهید

the idiom. That's my two cents to sense. That represents opinion is going to rain, that's

. این دو سنت من برای حس کردن است. این نشان دهنده نظر است که باران خواهد بارید، این

my two cents. Now, let me share some more formal Expressions that you would use in a

دو سنت من است. اکنون، اجازه دهید برخی از عبارات رسمی تری را که در مصاحبه شغلی استفاده می کنید، به اشتراک بگذارم

job interview. A conference, a work meeting or other formal situation.

. یک کنفرانس، یک جلسه کاری یا موقعیت رسمی دیگر.

Ins, let's say your opinion is we should revise. The report revised means make changes to we

فرض کنید نظر شما این است که باید اصلاح کنیم. گزارش اصلاح شده به این معنی است که تغییراتی در آن ایجاد کنیم که

should revise the report. Of course, you can say, I think that we should revise the report.

باید گزارش را اصلاح کنیم. البته می توان گفت، من فکر می کنم که باید در این گزارش تجدید نظر کنیم.

You

شما

could also say, from my perspective, this is a very common one. It sounds quite Advanced.

همچنین می توانید بگویید، از دیدگاه من، این یک مورد بسیار رایج است. کاملاً پیشرفته به نظر می رسد.

From my perspective, we should

از دیدگاه من، ما باید در گزارش

revise

تجدید نظر کنیم

the report. Of course, you can simply say in

. البته، شما می توانید به سادگی بگویید به

My opinion, in my opinion we should revise the report and that does sound

نظر من، به نظر من باید در گزارش تجدید نظر کنیم و این به نظر

more formal than saying. I think you could say it's my view that we should revise the

رسمی تر از گفتن است. فکر می‌کنم می‌توانید بگویید این نظر من است که باید

report or it appears to

گزارش را اصلاح کنیم یا به نظر

me that we should revise the report. Keep in mind, the word that is optional. We generally

من باید در گزارش تجدید نظر کنیم. به خاطر داشته باشید، کلمه ای که اختیاری است. ما معمولاً

use it in

آن را در

written English and we generally exclude it in spoken.

زبان انگلیسی نوشتاری استفاده می کنیم و به طور کلی آن را در گفتار حذف می کنیم.

Yes, but that's not a rule. So you could say, it appears to me, we should revise the report

بله، اما این یک قانون نیست. بنابراین می توانید بگویید، به نظر من، ما باید گزارش را اصلاح کنیم

or it appears to me that we should revise the report. Both of these are correct. Let's

یا به نظر من باید در گزارش تجدید نظر کنیم . هر دوی اینها درست است. بیایید

talk about some Expressions that

در مورد عباراتی صحبت کنیم که

Express

certainty certainty 100%. So let's take our statement, we should promote

یقین 100٪ را بیان می کنند. پس بیایید بیانیه خود را بگیریم ، ما باید

John

luggage on. Now, if you're 100% certain

چمدان جان را در تبلیغ کنیم. حالا، اگر 100% مطمئن هستید،

You could say, I'm sure I'm certain, I'm positive.

می توانید بگویید، مطمئن هستم که مطمئن هستم، مثبت هستم.

We

ما

should promote John. You could say, it's obvious that we should promote John. You could replace

باید جان را تبلیغ کنیم. می توان گفت، بدیهی است که ما باید جان را تبلیغ کنیم. شما می توانید

obvious with

آشکار را با

indisputable,

غیر قابل بحث جایگزین کنید،

which means nobody could dispute it. It's indisputable that we should promote John.

به این معنی که هیچ کس نمی تواند آن را مناقشه کند. این غیر قابل انکار است که ما باید جان را تبلیغ کنیم.

That sounds very

خیلی محکم به نظر می رسد

firm.

.

I like that one indisputable.

من آن یکی غیرقابل انکار را دوست دارم.

It's undeniable. It's unquestionable. It's beyond a doubt. We should promote, John, John

غیر قابل انکار است. این غیر قابل تردید است. شکی نیست. ما باید تبلیغ کنیم، جان، جان

must be really awesome. Now, let's say that you do want to express some uncertainty or

باید واقعاً عالی باشد. حال، فرض کنید که می‌خواهید کمی عدم اطمینان یا

some doubt, so it could happen but maybe it won't happen. You can say it's possible that

شک و تردید را ابراز کنید، بنابراین ممکن است اتفاق بیفتد، اما ممکن است این اتفاق نیفتد. شما می توانید بگویید که این امکان وجود دارد که

she's going to get the promotion instead of possible you

او به جای اینکه شما ممکن است ترفیع کسب کند،

I'd say it's probable or it's likely. She's going to get the promotion I figure or I gather

می توانم بگویم که احتمال دارد یا محتمل است. او قرار است ترفیعی را که من تصور می‌کنم دریافت کند، یا من فکر می‌کنم

that she's going to get the promotion one. I really like is I have a hunch, I have a

که او قرار است ترفیع را دریافت کند. من واقعاً دوست دارم این است که من یک قوز دارم، من یک

hunch that she's going to get the promotion. When you have a hunch, it's more based on

گمان دارم که او قرار است ترفیع بگیرد. هنگامی که شما حدس و گمان دارید، بیشتر بر اساس

your intuition rather than external evidence. I have a hunch that she's going to get up.

شهود شما است تا شواهد خارجی. من حدس می زنم که او قرار است بلند شود.

A promotion. I just have this really good feeling. You could say correct me if I'm wrong

ترفیع. من فقط این حس واقعا خوب را دارم . می‌توانید بگویید اگر اشتباه می‌کنم، من را اصلاح کنید،

but she's going to get the promotion. But if you say correct me, if I'm wrong, you're

اما او ترفیع می‌گیرد. اما اگر می گویید مرا تصحیح کنید، اگر اشتباه می کنم،

admitting that. You may be wrong. You could also say if I'm not mistaken, she's going

این را اعتراف می کنید. ممکن است اشتباه کنید. شما همچنین می توانید بگویید اگر اشتباه نکنم او

to get the promotion again. There's some doubt there because you could be mistaken, you could

دوباره ترفیع می گیرد. در آنجا شکی وجود دارد زیرا ممکن است اشتباه کنید، می توانید

say to the best of my knowledge to the best of my knowledge. She's

به بهترین دانش من در حد دانش من بگویید. او

Going to get the promotion. Let's talk about some Expressions that sound more

قصد دارد ترفیع بگیرد. بیایید در مورد برخی از عبارات صحبت کنیم که دیپلماتیک تر به نظر می رسند

diplomatic.

.

So diplomatic because you might be introducing an opinion that people don't agree with or

خیلی دیپلماتیک است، زیرا ممکن است نظری را معرفی کنید که مردم با آن موافق نیستند یا

that is the opposite of what

مخالف آن چیزی است که

most

اکثر

people think. So maybe all your co-workers think that John should get the promotion but

مردم فکر می کنند. بنابراین شاید همه همکاران شما فکر می کنند که جان باید ترفیع بگیرد اما

you

شما

don't.

نمی توانید.

So our statement is, John isn't

بنابراین گفته ما این است که جان

Ain't a good fit he isn't a good fit to be honest. In all honesty, John isn't a good

مناسب نیست صادقانه بگویم او مناسب نیست . صادقانه بگویم، جان مناسب نیست

fit. Now remember this is something that a lot of people don't agree with so you might

. حالا به یاد داشته باشید که این چیزی است که بسیاری از مردم با آن موافق نیستند، بنابراین ممکن است

want to say it with

بخواهید آن را با

some

کمی

regret to be honest. In all honesty, John isn't a good fit, I'm sorry to say it but

تأسف بیان کنید. صادقانه بگویم، جان مناسب نیست، متاسفم که می گویم، اما

John isn't a good

fit

if you want to be more neutral, you could say.

اگر می خواهید خنثی تر باشید، جان مناسب نیست .

Could argue that John isn't a good fit. Everyone else is saying he

می توان استدلال کرد که جان مناسب نیست. همه می گویند او

is.

هست.

So you want to be more neutral and talk about how he isn't. One could argue that my impression

بنابراین شما می خواهید بی طرف تر باشید و در مورد اینکه او چگونه نیست صحبت کنید. می توان استدلال کرد که تصور من این

is that John isn't a

است که جان

good

fit. I saved my favorite for last to be diplomatic and that's I get what you're saying but

مناسب نیست. من مورد علاقه ام را برای آخرین بار ذخیره کردم تا دیپلماتیک باشد و این را می فهمم که شما می گویید اما

John

جان

isn't a good fit. Now in this case, get means

مناسب نیست. حالا در این مورد، دریافت یعنی

I understand. So if you want to be more casual informal use get

می فهمم. بنابراین اگر می خواهید استفاده غیررسمی گاه به گاه بیشتری داشته باشید،

I get what you're saying but John isn't a good fit. If you want to be more formal, you

متوجه می شوم که چه می گویید، اما جان مناسب نیست. اگر می خواهید رسمی تر باشید،

can say, I

می توانید بگویید، من می

understand what you're saying but John isn't a good fit. So what's your favorite alternative

فهمم چه می گویید، اما جان مناسب نیست. پس جایگزین مورد علاقه شما

to? I think. Share that in the comments below and let's continue on now. Let's talk about

برای چیست؟ من فکر می کنم. آن را در نظرات زیر به اشتراک بگذارید و اکنون ادامه دهیم. بیایید در مورد

how

نحوه

To greet someone naturally and you'll learn alternatives to the very robotic. How are

احوالپرسی طبیعی با کسی صحبت کنیم و جایگزین های بسیار رباتیک را یاد خواهید گرفت. چطور هستید

you? I'm fine, which doesn't make you sound very natural. So let's get started. First,

؟ من خوبم، این باعث نمی شود که شما خیلی طبیعی به نظر برسید. پس بیایید شروع کنیم. ابتدا

let's talk about why you should add alternatives to your speech. How are you? I'm fine is absolutely

اجازه دهید در مورد اینکه چرا باید جایگزین هایی به سخنرانی خود اضافه کنید صحبت کنیم. چطور هستید؟ من خوب هستم کاملاً

a greeting in English and native speakers use this greeting. But

یک سلام به زبان انگلیسی است و افراد بومی از این تبریک استفاده می کنند. اما

We use it more as a pleasantry in situations where it's more obligated to interact. For

ما از آن بیشتر به عنوان یک لذت در موقعیت‌هایی استفاده می‌کنیم که بیشتر ملزم به تعامل است. به عنوان

example, if you're waiting in line at the grocery store, or when you're being served

مثال، اگر در خواربارفروشی در صف منتظر بمانید ، یا زمانی که

at a restaurant, the waiter or waitress will say, how are you, and you reply, I'm fine.

در رستوران از شما پذیرایی می شود، گارسون یا پیشخدمت می گویند حالت چطور است، و شما پاسخ می دهید، من خوبم.

It's just an expected interaction but you don't actually tell the person how you are.

این فقط یک تعامل مورد انتظار است، اما شما در واقع وضعیت خود را به فرد نمی گویید.

So we only really

بنابراین ما واقعاً

Use it in these situations when we're interacting with our friends, our family, our co-workers

در این موقعیت‌ها از آن استفاده می‌کنیم که با دوستان، خانواده‌مان، همکاران‌مان

and more social situations, native speakers. Do not say, how are you? I'm fine. The most

و موقعیت‌های اجتماعی‌تر، افراد بومی صحبت می‌کنیم. نگو حالت چطوره؟ من خوبم.

common alternative is to say. How are you doing? How are you doing? How are you doing?

رایج ترین جایگزین این است که بگوییم. حال شما چطور است ؟ حال شما چطور است؟ حال شما چطور است؟

So notice I'm changing this into the present. Continuous, how are you doing? It's a very

بنابراین توجه کنید که من این را به زمان حال تغییر می دهم. ادامه دار، حالت چطوره؟ این یک

small change, but it

تغییر بسیار کوچک است، اما باعث

It will make you sound so much more fluent and natural. How are you doing now to answer?

می شود صدای شما بسیار روان تر و طبیعی تر باشد. الان چطوری جواب میدی؟

You can say, I'm doing plus adjectives, doing, plus adjectives. I'm plus, adjectives or simply

شما می توانید بگویید، من صفت بعلاوه انجام می دهم، انجام، به اضافه صفت. من به علاوه، صفت یا به سادگی

the adjectives. Now, let's talk about the most common adjectives. You can use to answer

صفت. حالا بیایید در مورد رایج ترین صفت ها صحبت کنیم. می توانید برای پاسخ دادن

starting from the most positive to the most - I'm doing.

از مثبت ترین تا بیشترین پاسخ را استفاده کنید - من انجام می دهم.

Amazing. I'm awesome doing fantastic. You kidding. I'm fantastic. Incredible. Wonderful.

حیرت آور. من فوق العاده هستم. داری شوخی میکنی. من فوق العاده هستم باور نکردنی فوق العاده است.

Super or Never Better. You could also say I've never been better but to shorten that

فوق العاده یا هرگز بهتر. شما همچنین می توانید بگویید من هرگز بهتر نبوده ام، اما برای کوتاه کردن آن

never better Fiona. I've never been better. And after you answer, you can say and you

هرگز بهتر از فیونا. من هرگز بهتر نبودم و بعد از اینکه جواب دادی می تونی بگی و

what about you? And I were

تو چی؟ و من بودم

Are you doing? I created a free lesson PDF that summarizes all the expressions from this

آیا شما انجام می دهید؟ من یک PDF درس رایگان ایجاد کردم که تمام عبارات این درس را خلاصه می کند،

lesson so you can look in the description or comment section for the link to download

بنابراین می توانید در قسمت توضیحات یا نظرات لینک دانلود

the PDF for more neutral adjectives. That mean not amazing but not terrible. You could

PDF را برای صفت های خنثی تر جستجو کنید. این بدان معنی است که شگفت انگیز نیست اما وحشتناک نیست. می توانید

say I'm doing pretty good so far, so good doing okay. I'm all right, not too bad, not

بگویید تا اینجا خیلی خوب کار می کنم، خیلی خوب است. حالم خوبه، نه خیلی بد، نه

bad, not shabby.

بد، نه چرند.

I can't complain. I have no complaints I'm hanging in there and sometimes you're just

من نمی توانم شکایت کنم. من شکایتی ندارم من در آنجا هستم و گاهی اوقات شما فقط

having a bad day. So let's talk about some more negative adjectives. I've been better,

یک روز بد را سپری می کنید. پس بیایید در مورد چند صفت منفی دیگر صحبت کنیم. من بهتر بودم،

not the best not great, I'm not too good. Hopefully you only need to use the positive

نه بهترین، نه عالی، من خیلی خوب نیستم. امیدوارم فقط باید از

adjectives, another very common way to say how are you and my personal favorite is

صفت های مثبت استفاده کنید، یکی دیگر از راه های بسیار رایج برای گفتن اینکه چطور هستید و مورد علاقه شخصی من این است که

Is how's it going? How's it going to reply? You would say it's going plus adjectives,

Is how's it going? چطوری قراره جواب بده؟ شما می گویید این به اضافه صفت،

going, plus adjectives or simply adjectives and you can use this same adjectives. We've

رفتن، به اضافه صفت یا به سادگی صفت است و می توانید از همین صفت ها استفاده کنید.

already discussed. How's it going? It's going great. Thanks. And you, how's it going? Another

قبلاً بحث کرده ایم. اوضاع چطوره؟ عالی پیش میره با تشکر. و تو، اوضاع چطوره؟ یکی دیگر از

comment alternative to. How are you is, what have you been up to?

نظرات جایگزین برای. حالت چطوره، چیکار کردی ؟

Lately or recently, what have you been up to lately? Not too much. I've been busy at

اخیراً یا اخیراً، اخیراً چه کاری انجام داده اید ؟ نه خیلی زیاد. من سر کار شلوغ بودم

work. What about you? The most common way to answer? This is to say, not too much, not

تو چطور؟ رایج ترین راه برای پاسخ دادن؟ این به این معنی است که نه خیلی زیاد، نه

too much but then you can add on what you did. So the past simple or what you've been

خیلی زیاد، اما بعد می توانید کارهایی را که انجام دادید اضافه کنید. بنابراین گذشته ساده یا آنچه شما

doing. So the present perfect continuous. Not too much last week.

انجام می دادید. پس حال کامل استمراری. هفته گذشته زیاد نیست.

I moved. So I've been busy decorating, my new apartment, some more casual alternatives

من جابجا شدم. بنابراین من مشغول دکوراسیون بوده ام، آپارتمان جدیدم، چند جایگزین معمولی تر

to this expression, are what's new, what's new and exciting, what's happening? And a

برای این عبارت، این است که چه چیزی جدید است، چه چیز جدید و هیجان انگیز است، چه اتفاقی می افتد؟ و یک

more slang expression is what shaking. So what's new and exciting with you? Well, I

تعبیر عامیانه تر، تکان دادن است. پس چه چیز جدید و هیجان انگیزی در شما وجود دارد؟ خوب، من

started a new job a few weeks ago, so I've been pretty busy settling.

چند هفته پیش یک کار جدید شروع کردم، بنابراین من خیلی مشغول کار بودم. که

In. And there's one very common slang expression that you can use as an alternative to this

در. و یک عبارت عامیانه بسیار رایج وجود دارد که می توانید به عنوان جایگزینی برای این

greeting. And that's what's up, what's up? Or you can even shorten this and simply say

تبریک استفاده کنید. و این چه خبر است، چه خبر؟ یا حتی می‌توانید این را کوتاه کنید و به سادگی بگویید

sup sup, if you want to sound like a very cool young native English speaker. You can

sup sup، اگر می‌خواهید شبیه یک جوان انگلیسی زبان مادری بسیار جالب به نظر برسید.

say so so well, what's up sup? Hey sup bro sup but I don't

خیلی خوب می تونی بگی، چه خبر؟ هی سوپ داداش سوپ ولی من نمیگم

Say that I say what's up? So what's your favorite greeting and adjective from this list? Share

که بگم چه خبر؟ پس سلام و صفت مورد علاقه شما از این لیست چیست؟

that in the comments below. Now, let's talk about how to say. I don't know in both casual

آن را در نظرات زیر به اشتراک بگذارید. حالا بیایید در مورد نحوه گفتن صحبت کنیم. من هم در موقعیت های گاه به گاه

situations and professional situations in the workplace. First, let's talk about some

و هم در موقعیت های حرفه ای در محل کار نمی دانم. ابتدا، اجازه دهید در مورد برخی از

everyday ways that you can say. I don't know, you can use these and more casual situations

روش های روزمره که می توانید بگویید صحبت کنیم. نمی‌دانم، شما می‌توانید از این موقعیت‌ها و موقعیت‌های معمولی‌تر

and professional situations, so

و موقعیت‌های حرفه‌ای استفاده کنید، بنابراین

Once a your friend or co-worker asks you a random question, like how far away is the

وقتی یکی از دوستان یا همکارتان از شما سؤالی تصادفی می‌پرسد، مثلاً خورشید چقدر دور است

Sun and you don't know the answer, how can you reply the most popular answer would be?

و شما پاسخ آن را نمی‌دانید، چگونه می توانید پاسخ دهید محبوب ترین پاسخ می تواند باشد؟

I have no idea and this is really to stress the fact that you have no knowledge on the

من هیچ نظری ندارم و این واقعاً برای تأکید بر این واقعیت است که شما هیچ دانشی در مورد

topic. Remember the

موضوع ندارید. به یاد داشته باشید

In is, how far away is the sun? I have no idea. Now, we can also shorten this and simply

In is، خورشید چقدر دور است؟ هیچ نظری ندارم. اکنون، ما همچنین می توانیم این را کوتاه کنیم و به سادگی

say, no idea. I have no idea, no idea. Another common answer is I'm not sure, I'm not sure.

بگوییم، ایده ای ندارم. من هیچ ایده ای ندارم، هیچ ایده ای ندارم. یکی دیگر از پاسخ های رایج این است که مطمئن نیستم، مطمئن نیستم.

Now, you can expand on this and you can say I'm not too sure, not too sure. I'm not too

حالا، می‌توانید این را بسط دهید و می‌توانید بگویید من خیلی مطمئن نیستم، خیلی مطمئن نیستم. من

sure about that. That meaning the question I'm not too sure about how

در این مورد خیلی مطمئن نیستم. این به این معنی است که من خیلی مطمئن نیستم که

Far away the sun is sure about that. Not sure about what a fun one is simply to say, who

خورشید در چه فاصله ای از آن مطمئن است. مطمئن نیستم که به سادگی گفتن چه لذتی دارد، چه کسی می

knows? Who knows? Seriously, who knows, do you know, who knows? You could say, your guess

داند؟ چه کسی می داند؟ جدی، کی میدونه، میدونی، کی میدونه؟ می توان گفت، حدس شما

is as good as mine. It's implying that you also don't know the answer. Your guess is

به خوبی حدس من است. این بدان معناست که شما نیز پاسخ را نمی دانید. حدس شما

as good as mine. Well, your guess is as good as mine. I created a free lesson PDF that

به خوبی حدس من است. خوب، حدس شما به خوبی حدس من است. من یک پی دی اف درس رایگان ایجاد کردم که

summarizes all the

همه

Ways to say, I don't know, you can look in the description or the comment section for

راه های گفتن، نمی دانم را خلاصه می کند، می توانید لینک را در توضیحات یا بخش نظرات جستجو کنید

the link. Now, another one with the word guess is, if I had to guess, I'd say so you're letting

. حال، یکی دیگر با کلمه حدس این است، اگر من مجبور به حدس زدن باشم، می‌گویم که به

the person know that your answer could be completely wrong. So how far away is the sun

آن شخص اطلاع می‌دهید که پاسخ شما ممکن است کاملاً اشتباه باشد. پس

if I had to guess? I'd say 100 million miles? I don't know. Am I right?

اگر بخواهم حدس بزنم خورشید چقدر دور است؟ من می گویم 100 میلیون مایل؟ من نمی دانم. درست میگم؟

You let me know in the comments if I'm right. You could say. I wish I knew that's an interesting

اگر درست می گویم در نظرات به من اطلاع دهید. شما می توانید بگویید. کاش می دانستم که این

piece of knowledge. I wish I know but I don't, I wish I knew, I wish I could help you. I

دانش جالبی است. ای کاش می دانستم اما نمی دانم، ای کاش می دانستم، ای کاش می توانستم به شما کمک کنم.

wish I could help you with that. I wish I could answer that for you, but I can't. I

کاش می توانستم در این مورد به شما کمک کنم. ای کاش می توانستم به شما پاسخ دهم، اما نمی توانم.

wish I knew Robin. I wish I knew you could also say I can help you with that one. I

کاش رابین را می شناختم. کاش می‌دانستم شما هم می‌توانید بگویید من می‌توانم در این مورد به شما کمک کنم. من

I can't help you with that question. You could say that's an interesting question but and

نمی توانم با این سوال به شما کمک کنم. می توانید بگویید که این سؤال جالبی است اما

then use any of the Expressions. We just learned. That's an interesting question. But I have

سپس از هر یک از عبارت ها استفاده کنید. تازه یاد گرفتیم سوال جالبی است. اما من

no idea. You could also just say I've never thought about that before, which is probably

هیچ نظری ندارم. شما همچنین می توانید بگویید که من هرگز قبلاً به آن فکر نکرده بودم، که احتمالاً

true a common way to answer that question now is simply to take out your phone and say,

درست است، یک راه رایج برای پاسخ به این سؤال اکنون این است که تلفن خود را بیرون بیاورید و بگویید،

hey Siri how far away is the Sun

هی سیری چقدر دور است Sun

Hey, I was actually pretty close. It was 149 million miles away and I said 100 million

Hey، من در واقع زیبا بودم. بستن. 149 میلیون مایل دورتر بود و من گفتم 100 میلیون

miles and I completely guest. I'm pretty proud of that. So that's a great way to answer.

مایل و کاملا مهمان هستم. من به آن افتخار می کنم. بنابراین این یک راه عالی برای پاسخ است.

Just ask Siri, or Alexa, or whoever else. There are two very common idioms that you

فقط از سیری، الکسا یا هر کس دیگری بپرسید. دو اصطلاح بسیار رایج وجود دارد که

can use. The first idiom is Beats me. That beats me, but we commonly get rid of that

می توانید از آنها استفاده کنید. اولین اصطلاح Beats me است. این من را شکست می دهد، اما ما معمولاً از شر آن خلاص می شویم

and

و

Simply say, beats me, and that's the same as saying, I have no idea beats me. The other

به سادگی می گوییم، من را می زند، و این همان چیزی است که بگوییم، من هیچ ایده ای ندارم که مرا شکست دهد.

idiom is, I haven't the slightest idea and the slightest is this much, the smallest amount

اصطلاح دیگر این است که من کوچکترین ایده ای ندارم و کوچکترین آن این است، کوچکترین مقدار

possible, but you're saying, you don't even have that. So it's another way of saying I

ممکن، اما شما می گویید، شما حتی آن را ندارید. بنابراین این راه دیگری است برای گفتن من

have no idea, I haven't the slightest idea. Now, instead of slightest you could say

هیچ ایده ای ندارم، کوچکترین ایده ای ندارم. حالا، به جای کوچکترین، می توانید بگویید

Foggiest, or faintest, and it means the exact same thing. Or you can say I haven't a clue

Foggiest، یا ضعیف ترین، و دقیقاً به همان معنی است. یا می توانید بگویید من سرنخی ندارم

which also means the same thing. So they're just slight changes to the same idiom and

که به همین معنی است. بنابراین آنها فقط تغییرات جزئی در همان اصطلاح دارند و

they're very commonly used because I haven't the foggiest idea, why? I mean, look at me.

بسیار رایج هستند زیرا من مه آلودترین ایده را ندارم، چرا؟ منظورم اینه نگاهم کن.

Now, let's talk about some more professional Expressions that you can use when you're asked

حال، بیایید در مورد چند عبارت حرفه‌ای‌تر صحبت کنیم که می‌توانید وقتی از شما سؤال می‌شود استفاده کنید

a question, but you don't know that answer.

، اما آن پاسخ را نمی‌دانید.

Answer. So let's say your boss asks you how many units of a specific product were sold

پاسخ. بنابراین، فرض کنید رئیستان از شما می‌پرسد که چند واحد از یک محصول خاص در

last month, you could reply back and say when do you need to know by and your boss will

ماه گذشته فروخته شده است، می‌توانید پاسخ دهید و بگویید چه زمانی باید بدانید و رئیستان

likely say an hour, two hours tomorrow next week and tell you when they need the information.

احتمالاً فردا هفته آینده یک ساعت، دو ساعت خواهد گفت و به شما می‌گوید چه زمانی آنها به اطلاعات نیاز دارند.

Now, if they say right now, I need it right now. Then you can reply back and say

حالا اگر همین الان بگویند من همین الان نیاز دارم . سپس می توانید پاسخ دهید و بگویید

Let me get that for you, get that that being the answer the information or you could say

اجازه دهید آن را برای شما دریافت کنم، دریافت کنید که این پاسخ اطلاعات است یا می توانید بگویید

let me find out. Let me look into this instead of let me you could also say I will as a contraction,

اجازه دهید من آن را پیدا کنم. اجازه دهید به جای اینکه به من اجازه بدهم به این موضوع نگاه کنم، شما همچنین می توانید به عنوان یک انقباض بگویید من انجام خواهم داد،

all I'll find out. I'll look into this. I'll let you know. I'll get back to you. Another

همه چیزهایی که من متوجه خواهم شد. من به این نگاه خواهم کرد. بهت میگم. من به شما برمی گردم.

way to reply is to say, I need

راه دیگر برای پاسخ دادن این است که بگویید، من باید

To check something and then I'll get back to you. So you're letting the person know

چیزی را بررسی کنم و سپس با شما تماس خواهم گرفت. بنابراین به آن شخص اجازه می دهید بفهمد

that you just need to do something. First, instead of chat, you could say, I need to

که فقط باید کاری انجام دهید. اول، به جای چت، می توانید بگویید، من باید

confirm something, I need to verify something. I need to look into something and get back

چیزی را تأیید کنم، باید چیزی را تأیید کنم. من باید چیزی را بررسی کنم و

to you. You can also specify a specific time or date when you'll have the information.

به شما برگردم. همچنین می توانید زمان یا تاریخ خاصی را مشخص کنید که در آن اطلاعات را در اختیار دارید.

Let me look into this and I'll get back to you.

اجازه دهید من به این موضوع نگاه کنم و من به شما پاسخ خواهم داد .

I 2:00 by the end of the day by tomorrow by next week and let the person know, let me

ساعت 2:00 تا پایان روز تا فردا تا هفته آینده و به شخص اطلاع دهید، اجازه دهید من

look into it. Now, if you do want to admit that, you don't know the answer. Now you could

آن را بررسی کنم. حالا، اگر بخواهید این را اعتراف کنید، پاسخ آن را نمی دانید. حالا شما می توانید

say something like I'm not sure offhand. So offhand is just an expression we use to mean

چیزی بگویید که من مطمئن نیستم. بنابراین عیب فقط یک عبارت است که ما در حال حاضر به معنای آن استفاده می کنیم

right now. I'm not sure offhand let me look into

. مطمئن نیستم که اجازه دهید

Into this and I'll get back to you by 2:00. Does that work for you? And you can add, does

این موضوع را بررسی کنم و تا ساعت 2:00 با شما تماس خواهم گرفت. آیا این برای شما کار می کند؟ و می توانید اضافه کنید، آیا

that work for you to clarify that getting back to them with the information by 2:00

این کار برای شما مفید است تا مشخص کنید که تماس با آنها با اطلاعات تا ساعت 2:00

is acceptable? Your boss will likely say, sure, no problem or they might say, no, no,

قابل قبول است؟ رئیس شما احتمالاً می گوید، مطمئناً، مشکلی نیست یا ممکن است بگوید، نه، نه،

no, I have a meeting in ten minutes and I need this information. Well, then, of course

نه، من ده دقیقه دیگر جلسه دارم و به این اطلاعات نیاز دارم. خوب، پس، البته

you say, no problem. I'll find out right now and get

شما می گویید، مشکلی نیست. من همین الان متوجه می شوم و

Back to you in a few minutes. Well, of course by the deadline your boss just told you now

تا چند دقیقه دیگر به شما پاسخ خواهم داد. خوب، البته تا زمانی که مهلت مقرر رئیس شما به

instead of saying, I'm not sure offhand, which again, is just an expression. I'm not sure

جای اینکه بگوید، من مطمئن نیستم که باز هم فقط یک بیان است، اکنون به شما گفته است. من مطمئن نیستم که

offhand. You could say, I'm not sure off the top of my head. So again this is another way

بی مقدمه. شما می توانید بگویید، من مطمئن نیستم از بالای سرم. بنابراین دوباره این راه دیگری است

of just saying right now, off the top of my head, I'm not sure. Let me find out and I'll

برای اینکه بگویم در حال حاضر ، من مطمئن نیستم. اجازه دهید من پیدا کنم و من

email you the information in 10 minutes.

اطلاعات را در عرض 10 دقیقه برای شما ایمیل می کنم.

It's so you could also use in and a Time reference in 10 minutes in an hour in 20 minutes or

بنابراین شما همچنین می توانید از یک مرجع در و زمان در 10 دقیقه در یک ساعت در 20 دقیقه استفاده کنید یا

you could simply say ASAP. I'm not sure off the top of my head let me check and I'll get

می توانید به سادگی بگویید ASAP. مطمئن نیستم که اجازه بدهید بررسی کنم و در

back to you ASAP that means as soon as possible you can also say ASAP there's two different

اسرع وقت به شما پاسخ خواهم داد، یعنی در اسرع وقت می توانید بگویید که در اسرع وقت دو

ways to say it ASAP or ASAP. They're both acceptable. I

راه مختلف برای گفتن آن ASAP یا ASAP وجود دارد. هر دو قابل قبول هستند

ASAP is more common though. I'll get back to you ASAP. Look into it, get back to you

هر چند I ASAP رایج تر است. در اسرع وقت به شما پاسخ خواهم داد. به آن نگاه کنید، در اسرع وقت با شما تماس بگیریم

ASAP. Now you have all the Expressions, you need to say, I don't know, what was your favorite

. حالا شما تمام عبارات را دارید، باید بگویید، نمی دانم، عبارت مورد علاقه شما چه بود

expression? Share that in the comments below? And finally, let's talk about all the different

؟ آن را در نظرات زیر به اشتراک بگذارید؟ و در نهایت، بیایید در مورد تمام

ways that you can say. I'm sorry, naturally to sound like a native English speaker. First,

راه های مختلفی که می توانید بگویید صحبت کنیم. متاسفم، طبیعتاً شبیه یک انگلیسی زبان مادری به نظر می‌رسم. ابتدا،

let's talk about some casual Expressions that you can use in.

اجازه دهید در مورد برخی از عبارات معمولی صحبت کنیم که می توانید در

Everyday situations. Let's take the example of bumping into someone at the grocery store

موقعیت های روزمره استفاده کنید. بیایید مثالی بزنیم که با کسی در فروشگاه مواد غذایی برخورد کردید

and you want to apologize. So instead of saying I'm sorry, you can simply say sorry, I know

و می خواهید عذرخواهی کنید. بنابراین به جای گفتن متاسفم، می‌توانید به سادگی بگویید متاسفم، می‌دانم که

it's a subtle difference but it will really help you sound more natural to just say sori

این یک تفاوت ظریف است، اما واقعاً به شما کمک می‌کند که فقط سوری سوری بگویید طبیعی‌تر به نظر برسید

sori. You can also add so or very in front of it. So

. شما همچنین می توانید خیلی جلوی آن اضافه کنید. بنابراین

Very, very sorry or you could say sorry about that, that being the mistake, bumping into

خیلی، خیلی متاسفم یا می توانید بگویید متاسفم که این اشتباه بود، برخورد با

the person at the grocery store. Sorry about that. So sorry about that. I'm so sorry about

شخص در فروشگاه مواد غذایی. از این بابت متاسفم . پس برای آن متاسفم. خیلی متاسفم که به

that to help you remember. All of these Expressions I created a free lesson PDF, you can look

شما کمک می کنم به خاطر بسپارید. همه این عبارات را من یک درس رایگان PDF ایجاد کردم، می توانید

in the description or the comment section for the link to download the free lesson,

در قسمت توضیحات یا نظرات لینک دانلود درس رایگان را مشاهده کنید،

PDF another common.

PDF رایج دیگر.

That thing is simply to make a sound effect. Like oops. Oops, whoops. Oh no. Oh my. And

این کار به سادگی ایجاد یک افکت صوتی است. مثل اوه اوه، اوه. وای نه. ای وای. و

then you don't even have to say anything else because usually, it's your facial expression.

پس از آن شما حتی نیازی به گفتن چیز دیگری ندارید زیرا معمولاً این حالت چهره شماست.

Oops! Oh whoopsie, thanks, whoops.

اوه! اوه اوپسی، ممنون، اوه.

A slightly more formal one, but that's still very casual is to say, excuse me, or pardon

یک مورد کمی رسمی تر، اما هنوز خیلی معمولی است، این است که بگوییم، ببخشید، یا ببخشید

me, excuse me, pardon me, those are quite common as well. Let's say that your friend

، ببخشید، مرا ببخشید، اینها نیز بسیار رایج هستند. فرض کنید دوستتان از شما

asked, you to buy her a chocolate chip cookie, but you bought her an oatmeal cookie. So instead

خواسته است که برای او یک کلوچه شکلاتی بخرید، اما شما برای او یک کلوچه جو دوسر خریده اید. بنابراین

of saying I'm sorry you could say,

به جای گفتن متاسفم، می توانید بگویید،

My bad. My bad. This is extremely common in North America and it will really make you

بد من. بد من این در آمریکای شمالی بسیار رایج است و واقعاً شما را

sound like an American English speaker. My bad, my bad keep in mind, it is quite casual

شبیه یک انگلیسی زبان آمریکایی می کند. بد من، بد من را در نظر داشته باشید، کاملا معمولی است

and it's used for smaller things. You want to apologize for like getting the wrong cookie,

و برای چیزهای کوچکتر استفاده می شود. شما می خواهید به خاطر دریافت کوکی اشتباه،

my bad, you could also say my fault, my fault or

بد من، عذرخواهی کنید، همچنین می توانید بگویید تقصیر من، تقصیر من

or the my mistake, my mistake. I got you the wrong cookie. My bad. Let's say you want to

یا اشتباه من، اشتباه من. کوکی اشتباهی برات گرفتم بد من فرض کنید می خواهید

admit your mistake, for example, you told your friend, the party started at 8:00, but

اشتباه خود را بپذیرید، مثلاً به دوست خود گفتید که مهمانی ساعت 8 شروع شد، اما

it actually started at 7. You could say, I was wrong. So, instead of saying I'm sorry,

در واقع ساعت 7 شروع شد. می توانید بگویید من اشتباه کردم. بنابراین، به جای اینکه بگویید متاسفم،

I gave you the wrong time, you could say I was wrong. Of course, you can use any of our

زمان اشتباهی به شما دادم، می توانید بگویید من اشتباه کردم. البته، شما می توانید از هر یک از ما استفاده کنید

other.

.

Expressions, my bad. But one to specifically, admit your mistake is simply to say I was

عبارات، بد من. اما یکی از مواردی که به طور خاص، اشتباه خود را بپذیرید این است که بگویید من

wrong, often, we say sorry, if we can't do something that someone wants us to do. So

اشتباه کردم، اغلب، اگر نمی‌توانیم کاری را انجام دهیم که کسی از ما می‌خواهد، ببخشید. بنابراین

let's say your friend invited you to a party but you can't attend. It would be very common

فرض کنید دوستتان شما را به یک مهمانی دعوت کرده است اما شما نمی توانید در آن شرکت کنید. بسیار رایج است

to say I'm sorry. I can't attend your party instead of

که بگوییم متاسفم. من نمی توانم در مهمانی شما شرکت کنم به جای اینکه

Saying I'm sorry you can say unfortunately. So replace i'msorry with unfortunately unfortunately

بگویم متاسفم شما می توانید بگویید متأسفانه. بنابراین متأسفانه متأسفانه

I can't help you. Unfortunately I can't attend your party. Unfortunately, I can't drive you

نمی توانم کمکی به شما کنم، متأسفانه را جایگزین کنید. متأسفانه من نمی توانم در مهمانی شما شرکت کنم. متأسفانه من نمی توانم شما را

to the airport. Now let's talk about some more professional Expressions that you can

به فرودگاه برسانم. حالا بیایید در مورد چند عبارت حرفه ای تر صحبت کنیم که می توانید

use in the workplace or a more formal situation. Let's say you arrive.

در محل کار یا موقعیت های رسمی تر استفاده کنید. فرض کنید شما رسیدید.

Of to an important meeting 10 minutes late. Instead of saying I'm sorry, you can say my

به یک جلسه مهم با 10 دقیقه تاخیر. به جای اینکه بگید متاسفم، می توانید عذرخواهی من را بخواهید

apologies. Now you can expand that and say my apologies for being late to make it stronger.

. حالا شما می توانید آن را گسترش دهید و از اینکه دیر آمدم عذرخواهی می کنم تا قوی تر شود.

You can add sincere, my sincere apologies for being late to sound even more formal.

شما می توانید صمیمانه، عذرخواهی صمیمانه من را به دلیل تاخیر در ظاهر رسمی تر اضافه کنید.

You could say, please accept my

شما می توانید بگویید، لطفا عذرخواهی من را بپذیرید

Apologies, please accept my sincere. Apologies for being late. That sounds very formal. Let's

، لطفا صمیمانه من را بپذیرید. با عرض پوزش بابت تاخیر این خیلی رسمی به نظر می رسد.

say you made a mistake at work and you ordered 100 boxes but you should have ordered 10 boxes.

فرض کنید شما در محل کار اشتباه کردید و 100 جعبه سفارش دادید اما باید 10 جعبه سفارش می دادید.

Now, in the Casual example, we learned I was wrong to admit. You made a mistake in a professional

حالا، در مثال Casual، متوجه شدیم که من اشتباه کردم که اعتراف کردم. شما در زمینه حرفه ای اشتباه کردید

context. I recommend

. من توصیه می کنم

I take full responsibility, this sounds very professional because the word responsibility,

مسئولیت کامل را بر عهده بگیرم، این بسیار حرفه ای به نظر می رسد زیرا کلمه مسئولیت

sounds professional. I take full responsibility for ordering the wrong number of boxes. My

حرفه ای به نظر می رسد. من مسئولیت کامل سفارش تعداد اشتباه جعبه را می پذیرم.

sincere, apologies, I take full responsibility. You can also say, I understand I made a mistake,

صمیمانه، پوزش می طلبم، مسئولیت کامل را بر عهده می گیرم. شما همچنین می توانید بگویید، فهمیدم اشتباه کردم،

I'll fix it now. Instead of understand you can say, aye

الان درستش می کنم. به جای اینکه بفهمید می توانید بگویید، بله می

I know I made a mistake. I admit I made a mistake all fix it. So notice you're not just

دانم که اشتباه کردم. اعتراف می کنم که اشتباه کردم همه آن را اصلاح کنید. بنابراین توجه داشته باشید که شما فقط به

admitting it. You're also offering a solution. I'll fix it. I'll call the supplier right

آن اعتراف نمی کنید. شما هم راه حلی ارائه می دهید. درستش میکنم همین الان با تامین کننده تماس می گیرم

now. I'll get this resolved. So offering a solution is a great addition to admitting

. من این را حل می کنم بنابراین ارائه یک راه حل، مکملی عالی برای اعتراف

a mistake. Let's say that you kept a client waiting on the phone.

به اشتباه است. فرض کنید یک مشتری را منتظر تلفن نگه داشته اید.

For a long time. Now instead of saying I'm sorry for the wait you can say I appreciate

برای مدت طولانی. حالا به جای گفتن متاسفم بابت انتظار، می توانید بگویید از

your patience. So instead of talking about the - you talk about the positive, which is

صبر شما سپاسگزارم. بنابراین به جای صحبت در مورد - شما در مورد مثبت صحبت می کنید، که این

the fact that your client is patient, I appreciate your patience. Thank you for your patience.

واقعیت است که مشتری شما صبور است، من از صبر شما قدردانی می کنم. ممنون که صبر کردید.

Thank you for understanding. Thank.

از این که درک می کنید متشکرم. ممنون

Q for holding. I appreciate your time. I appreciate your patience. Now. Let's say that your boss

Q برای برگزاری. قدردان وقت شما هستم. من از صبر شما قدردانی می کنم. اکنون. بیایید بگوییم که رئیس شما،

your coworker or your client offers you some constructive criticism. So they tell you about

همکار یا مشتری شما انتقاد سازنده ای به شما ارائه می کند . بنابراین آنها در مورد چیزی به شما می گویند

something that you're not doing very well. Maybe your last presentation wasn't very good

که شما خیلی خوب انجام نمی دهید. شاید آخرین ارائه شما خیلی خوب نبود

and they give you some constructive criticism some feedback.

و بازخوردهایی به شما انتقاد سازنده می دهند .

Others saying I'm sorry, my presentation wasn't good. You can say thank you for bringing this

دیگران می گویند متاسفم، ارائه من خوب نبود. می توانید بگویید متشکرم که این موضوع را

to my attention or thank you for letting me know and then you can add a solution. I'll

به من اطلاع دادید یا از اینکه به من اطلاع دادید متشکرم و سپس می توانید یک راه حل اضافه کنید. من

work on that all improve that or you can even ask them, how can I improve? Can you give

روی آن کار خواهم کرد که همه آنها را بهبود بخشد یا حتی می توانید از آنها بپرسید که چگونه می توانم بهبود دهم؟ آیا می توانید

me some suggestions to improve? Thank you for bringing this to my attention.

چند پیشنهاد برای بهبود به من بدهید؟ ممنونم که توجه من را به این مسئله جلب کردید.

Tension, there's one common idiom that you can use to admit you made a mistake. So remember

تنش، یک اصطلاح رایج وجود دارد که می توانید از آن برای اعتراف به اشتباه خود استفاده کنید. بنابراین در مثال Casual به یاد داشته باشید

in the Casual example, you can say I was wrong. In the professional example, you can say,

، می توانید بگویید من اشتباه کردم. در مثال حرفه ای، می توانید بگویید،

I take full responsibility, the idiom that you can use in. Any situation is the buck

من مسئولیت کامل را بر عهده می گیرم، اصطلاحی که می توانید در آن استفاده کنید

stops with me, the buck stops with me. This simply means I was wrong, or I take full

. این به سادگی به این معنی است که من اشتباه کردم، یا

Responsibility, the buck stops with me. So now you have so many alternatives to help

مسئولیت کامل را بر عهده می‌گیرم، پول با من متوقف می‌شود. بنابراین اکنون شما جایگزین های زیادی دارید که به

you sound very fluent and natural. My favorite is my bad, my bad because I hear Americans

شما کمک می کند بسیار روان و طبیعی به نظر برسید. مورد علاقه من بد من است، بد من است، زیرا می شنوم که آمریکایی ها

use it all the time and I want you to sound more fluent by using it to my bad. What's

همیشه از آن استفاده می کنند و می خواهم با استفاده از آن برای بد من، روان تر به نظر برسید.

your favorite from this list? Amazing job with this lesson. Share your favorite new

مورد علاقه شما از این لیست چیست؟ کار شگفت انگیز با این درس عبارات جدید مورد علاقه خود را

expressions in the comments below and make sure you download this.

در نظرات زیر به اشتراک بگذارید و مطمئن شوید که این را دانلود کرده اید.

This free speaking guide where I share six tips on how to speak English fluently, and

این راهنمای مکالمه رایگان که در آن من شش نکته را در مورد نحوه صحبت کردن به زبان انگلیسی روان به اشتراک می‌گذارم، و

confidently, you can download it from my website right here, and now get started with your

با اطمینان، می‌توانید آن را از وب‌سایت من از اینجا دانلود کنید و اکنون با درس بعدی خود شروع کنید

next lesson.

.