TEST Your English Vocabulary - Do you know these 15 Advanced English Words?

Hello and welcome to this lesson. Today I'm going  to test your English vocabulary. I'm going to  

سلام و به این درس خوش آمدید. امروز می‌خواهم واژگان انگلیسی شما را آزمایش کنم. من

test your knowledge of 15 advanced words, and  you're going to see how good is your events,  

دانش شما را در مورد 15 لغت پیشرفته آزمایش خواهم کرد، و خواهید دید که رویدادها،   واژگان انگلیسی شما چقدر خوب است

English vocabulary, and at the same time, you're  going to feel comfortable adding these 15 new  

، و در عین حال، با افزودن این 15

advanced English words to your vocabulary. Are  you ready for the test? Of course I'm Jennifer  

کلمه جدید   انگلیسی پیشرفته احساس راحتی خواهید کرد. واژگان شما آیا برای آزمایش آماده هستید؟ مطمئناً من جنیفر

from JForrest English.com and this channel  is dedicated to helping you feel confident  

از JForrest English.com هستم و این کانال  به شما کمک می کند تا با

speaking English and public to you can take  your career and your life to the next level.  

صحبت کردن به زبان انگلیسی و عمومی برای شما اعتماد به نفس داشته باشید که می توانید حرفه و زندگی خود را به سطح بالاتری ببرید.

Now, before we go any further, make sure  you subscribe and hit that bell icon  

اکنون، قبل از اینکه جلوتر برویم، مطمئن شوید که مشترک شوید و نماد زنگ را بزنید

so you're notified every time I post a new  lesson. Now let's dive in with this lesson.  

تا هر بار که درس جدیدی را پست می‌کنم به شما اطلاع داده شود . حالا بیایید با این درس وارد شوید.

Today, let's test your knowledge of advanced  English vocabulary. So here's how the test  

امروز، بیایید دانش شما را در مورد واژگان پیشرفته انگلیسی آزمایش کنیم. بنابراین در اینجا نحوه

is going to work. You're going to see a sentence  and there's going to be a blank, a missing word,  

عملکرد آزمایش   آمده است. شما یک جمله را می‌بینید و یک کلمه خالی، یک کلمه گمشده وجود دارد،

and then you're going to be  given two options, option A,  

و سپس دو گزینه به شما داده می‌شود، گزینه A،

option B. And then you have to decide  which option completes the sentence.  

گزینه B. و سپس باید تصمیم بگیرید کدام گزینه جمله را کامل می‌کند.

Now when I give you the options, I'll give you  three seconds. Of course that isn't very long,  

حالا وقتی گزینه‌ها را به شما می‌دهم، سه ثانیه به شما فرصت می‌دهم. البته این خیلی طولانی نیست،

right? So feel free to hit pause, take as much  time as you need and then hit play when you're  

درست است؟ پس با خیال راحت ضربه بزنید، به اندازه‌ای که نیاز دارید وقت بگذارید و سپس وقتی

ready to see the answer. Sound good? Are you ready  to start the quiz? Let's go with question number  

برای دیدن پاسخ آماده شدید، روی Play ضربه بزنید. به نظر خوب میاد؟ آیا برای شروع مسابقه آماده هستید؟ بیایید با سوال شماره

one. Do you think the discount will the client  which option A or B I'll give you three seconds.  

یک برویم. آیا فکر می‌کنید این تخفیف به مشتری می‌رسد که گزینه A یا B را سه ثانیه به شما می‌دهم.

appease the client appease is a verb  we use this when you want to give  

دلجویی از مشتری مماشات یک فعل است ما از آن زمانی استفاده می‌کنیم که می‌خواهید به

someone something they want in order to  make them happy or in order to prevent  

شخصی چیزی را که می‌خواهد بدهید تا او را خوشحال کنید یا از

further disagreement. So I'm giving them a  discount to make them happy it will appease. Now,  

اختلاف نظر بیشتر جلوگیری کنید. بنابراین من به آنها تخفیف می دهم تا خوشحال شوند. حالا،

if you said be appeal, keep in mind that appeal  has a very similar meaning it means to be  

اگر گفتید درخواست تجدیدنظر کنید، به خاطر داشته باشید که درخواست تجدیدنظر معنای بسیار مشابهی دارد، یعنی به

attractive to but grammatically the sentence is  incorrect. Because if you use appeal its appeal to  

جذاب بودن، اما از نظر دستوری جمله نادرست است. زیرا اگر از درخواست تجدیدنظر استفاده کنید جذابیت آن برای

the client. And because I don't have  the preposition TO BE is an incorrect  

مشتری. و چون حرف اضافه TO BE را ندارم از نظر

option grammatically. Question two. She's  a very employee, option one, option two.  

گرامری گزینه نادرستی است. سوال دو او بسیار کارمند است، گزینه یک، گزینه دو.

The correct answer is a diligent  she's a very diligent employee. To be  

پاسخ صحیح یک کارمند کوشا است او یک کارمند بسیار کوشا است.

diligent. This means to be careful or using a lot  of efforts and attention to detail. For example,  

کوشا بودن. این بدان معنی است که مراقب باشید یا از تلاش و توجه زیاد به جزئیات استفاده کنید. برای مثال،

I worked diligently on the report all week. So  notice in this case, it's an adverb diligently. I  

من تمام هفته با پشتکار روی گزارش کار کردم. بنابراین، در این مورد توجه کنید، این یک قید است.

worked diligently on the report all week. Question  three. Sorry, I can't help I'm at math. A or B.  

تمام هفته با پشتکار روی گزارش کار کردم. سوال سه. متاسفم، من نمی توانم کمکی کنم، من در ریاضی هستم. A یا B.

B in that I'm inept at math to be in that ad  something this means to not be skilled or to be  

B از این نظر که من در ریاضیات برای حضور در آن تبلیغ ناتوان هستم، چیزی که به این معنی است که مهارت نداشته باشم یا

any effective at something I'm in at math. Number  four. She's the most member of our team. A or B.  

در چیزی که در ریاضی هستم مؤثر باشم. شماره چهار. او بیشترین عضو تیم ما است. A یا B.

A gregarious, B is incorrect. Grammatically,  we can say most great, you would say greatest  

A gregarious، B نادرست است. از نظر دستوری، می‌توانیم بگوییم عالی‌ترین، شما می‌گویید بهترین ،

right? So grammatically, B doesn't work. A  gregarious to be gregarious. When someone  

درست است؟ بنابراین از نظر دستوری، B کار نمی کند. A gregarious to gregarious. زمانی که شخصی

is described as gregarious. It means that they're  very social. They enjoy being around other people.  

به عنوان فردی اجتماعی توصیف می شود. این بدان معناست که آنها بسیار اجتماعی هستند. از بودن در کنار دیگران لذت می برند.

So what about you? Let us know in the comments  would you describe yourself as a gregarious  

درمورد شما چطور؟ در نظرات به ما اطلاع دهید آیا خود را به عنوان یک فرد جمعی معرفی می‌کنید

person? Do you enjoy being around other people?  Are you very social? Let us know in the comments  

؟ آیا از بودن در کنار دیگران لذت می برید؟ آیا شما خیلی اجتماعی هستید؟ در نظرات به ما اطلاع دهید

so you can practice that word. Number five, we  need to with the accounting department, A or B.  

تا بتوانید آن کلمه را تمرین کنید. شماره پنج، ما باید به بخش حسابداری، A یا B مراجعه کنیم.

The answer is B. Follow up with grammatically A  

پاسخ B است. پیگیری دستوری A

is incorrect. You don't follow out  with someone you follow up with someone  

اشتباه است. شما با کسی که با کسی دنبال می‌کنید دنبال نمی‌کنید

and then it means that you continue a discussion  or conversation that was previously started.  

و سپس به این معنی است که به بحث یا گفتگوی که قبلاً شروع شده است ادامه می‌دهید. می

I could say I already followed up with the  accounting department. I already continue the  

توانم بگویم قبلاً با بخش حسابداری پیگیری کرده ام. من قبلاً به

conversation we have previously started number  six. That's a difficult concept to A or B.  

مکالمه ای که قبلاً شماره شش شروع کرده بودیم ادامه می دهم . این یک مفهوم دشوار برای A یا B است.

B to grass. When you grasp something, it  simply means that you understand it. So  

B برای چمن. وقتی چیزی را درک می کنید، به این معنی است که آن را درک می کنید. بنابراین

it's a famous thing. That's a difficult concept to  understand. That's a difficult concept to grasp.  

این یک چیز معروف است. درک این مفهوم دشوار است . درک این مفهوم دشوار است.

Number seven, you should all your debt  to reduce your interest rate A or B.  

شماره هفت، برای کاهش نرخ بهره A یا

B consolidate, consolidate when you consolidate  two or more things. It means you combine them  

B، باید تمام بدهی خود را تثبیت کنید، زمانی که دو یا چند چیز را ادغام کردید، تجمیع کنید. به این معنی است که آنها را

together. So if I said the two firms consolidate  it last year, this means that last year there  

با هم ترکیب می‌کنید. بنابراین، اگر بگویم این دو شرکت سال گذشته آن را ادغام کردند، این بدان معناست که سال گذشته

was firm A for me, but now because they  consolidated there's one firm so the two become  

شرکت A برای من وجود داشت، اما اکنون چون آنها ادغام کردند، یک شرکت وجود دارد، بنابراین این دو شرکت تبدیل به

one consolidate. Number eight. The book discusses  his illness and resignation from politics a or be  

یک شرکت ادغام می‌شوند. شماره هشت. این کتاب درباره بیماری و کناره‌گیری او از سیاست و یا

a subsequent his subsequent resignation from  politics. This one was simple meaning subsequent  

استعفای بعدی او از سیاست بحث می‌کند. این یکی ساده بود به معنای بعدی

just means something that comes out after  something else. So first he had his illness,  

فقط به معنای چیزی است که بعد از  چیز دیگری بیرون می آید . پس ابتدا بیماری خود را داشت،

and after he resigned his subsequent resignation,  his resignation that came after his illness. We  

و پس از استعفای بعدی، استعفای او پس از بیماری او بود. ما

commonly use this as an adverb to start a sentence  so I can say he moved to Australia. Subsequently,  

معمولاً از این به عنوان قید برای شروع یک جمله استفاده می‌کنیم تا بتوانم بگویم او به استرالیا نقل مکان کرد. متعاقباً،

he got married, and I'm using subsequently  to let you know that he got married  

او ازدواج کرد، و من متعاقباً از  استفاده می‌کنم تا به شما اطلاع دهم که

after something else, and that's something else is  after he moved to Australia. He moved to Australia  

پس از چیز دیگری ازدواج کرده است، و این چیز دیگری پس از نقل مکان به استرالیا است. او به استرالیا نقل مکان کرد

subsequently he got married. Number nine,  he got stressed out when he sees a or b.  

سپس ازدواج کرد. شماره نه، با دیدن a یا b استرس گرفت.

The correct answer has to be B. Under pressure  because over pressure is a wrong preposition.  

پاسخ صحیح باید B باشد. تحت فشار، زیرا فشار بیش از حد یک حرف اضافه اشتباه است.

The preposition you need is under pressure to  be under pressure. And that's simply when you  

حرف اضافه ای که شما نیاز دارید تحت فشار است تا تحت فشار باشید. و این زمانی است که شما

have a lot of work. And you're feeling  overwhelmed. You're feeling anxious,  

کار زیادی دارید. و شما احساس می‌کنید غرق شده‌اید. شما احساس اضطراب می کنید،

you're feeling stressed out. You can use this  positively and say I work really well under  

احساس استرس می کنید. می‌توانید از این به‌طور مثبت استفاده کنید و بگویید من تحت فشار واقعاً خوب کار می‌کنم

pressure. So when I have a lot of work,  I actually perform better not worse.  

. بنابراین وقتی کار زیادی دارم، در واقع عملکرد بهتری دارم نه بدتر.

I work really well under pressure. Number 10.  Women face a lot of in the workplace, A or B.  

من واقعاً تحت فشار خوب کار می کنم. شماره 10. زنان در محل کار با A یا B مواجه می شوند.

Well, ostrich is a bird.  

خب، شترمرغ یک پرنده است.

So women don't face a lot of ostriches in  the workplace. They face a lot of obstacles,  

بنابراین زنان در محیط کار با شترمرغ های زیادی مواجه نمی شوند . آنها با موانع زیادی روبرو هستند،

obstacles. An obstacle is something that blocks  you and it can be something physical, like  

موانع. مانع چیزی است که شما را مسدود می‌کند و می‌تواند چیزی فیزیکی باشد، مانند

a roadblock or it can be something non physical,  like discrimination. So it's something that blocks  

سد راه یا می‌تواند چیزی غیر فیزیکی باشد، مانند تبعیض. بنابراین این چیزی است که مانع

you from making progress. That's an obstacle.  Number 11. Thank you for your remark A or B.  

پیشرفت شما می شود. این یک مانع است. شماره 11. از تذکر A یا B شما متشکرم.

The answer is B, pertinent, pertinent remark, when  something is pertinent. It means it's relevant  

پاسخ B است، نکته مربوطه، زمانی که چیزی مناسب باشد. به این معنی است که

to the topic or discussion at hand. So let's say  you're having a conversation and then someone  

به موضوع یا بحث مورد نظر مرتبط است. بنابراین، فرض کنید شما در حال گفتگو هستید و سپس شخصی

raises a point. And you think the point is very  relevant to the topic or conversation, you can say  

موضوعی را مطرح می کند. و شما فکر می‌کنید موضوع بسیار به موضوع یا مکالمه مربوط می‌شود، می‌توانید بگویید

that pertinent that's pertinent that's relevant  related to our topic at hand number 12. You can  

آن موضوع مربوطه که مربوط به موضوع شماره 12 ما است. می‌توانید

that to the interns, A or B.  

آن را به کارآموزان، A یا B.

Be delegate you can delegate that to the intern.  When you delegate something is when you give  

کارآموز وقتی چیزی را محول می‌کنید زمانی است که

someone else responsibility for a task. Or a  specific job. So when you're doing a task that  

مسئولیت کاری را به شخص دیگری واگذار می‌کنید. یا یک شغل خاص. بنابراین، وقتی کاری را انجام می‌دهید که

you really don't want to be doing, you can say I  wish I had someone to delegate this to I wish I  

واقعاً نمی‌خواهید انجام دهید، می‌توانید بگویید ای کاش

had someone who I could give this task to number  13. I have a really workload this month, A or B.  

کسی را داشتم که این کار را به او محول می‌کرد. حجم کاری این ماه، A یا B.

A heavy B is a direct translation. It's not  something that we use in natural English. It  

B سنگین یک ترجمه مستقیم است. این چیزی نیست که در انگلیسی طبیعی استفاده کنیم. به

sounds awkward and unnatural. A heavy is  an adjective that we use to describe our  

نظر ناخوشایند و غیرطبیعی است. سنگین صفتی است که برای توصیف

workload. When your workload is heavy. It  simply means you have a lot of work to do  

حجم کاری خود استفاده می کنیم. وقتی حجم کار شما سنگین است. این به سادگی به این معنی است که شما کارهای زیادی برای انجام دادن دارید

and what the opposite of heavy,  the opposite is light, right  

و آنچه برعکس سنگین، برعکس آن سبک است، درست

light. So when you don't have a lot of work  to do, you would say I have a light workload,  

سبک است. بنابراین وقتی کار زیادی برای انجام دادن ندارید، می‌گویید حجم کار کم،

heavy workload, light workload. So what about  you, how would you describe your workload right  

حجم کار سنگین، حجم کار کم است. پس در مورد شما چطور، حجم کاری خود را در حال حاضر چگونه توصیف می کنید

now? Would you say it's heavy or light? Let us  know in the comments while you practice this new  

؟ می گویید سنگین است یا سبک؟ هنگام تمرین این عبارت جدید، در نظرات به ما اطلاع دهید

expression. Number 14. The police have been  unable to what caused the explosion A or B?  

. شماره 14. پلیس نتوانسته است علت انفجار A یا B را پیدا کند؟

B be ascertain. ascertain. When you ascertain  something you discover something. So to ascertain  

ب مشخص شود. مشخص کردن وقتی چیزی را مطمئن می‌شوید، چیزی را کشف می‌کنید. بنابراین برای تعیین

the cause of the explosion is to discover the  cause of the explosion to understand why. So  

علت انفجار باید علت انفجار را کشف کرد تا دلیل آن را بفهمیم. بنابراین

when the police do understand why they discover  it, they can say we've finally ascertained what  

وقتی پلیس متوجه شد که چرا آن را کشف کرده است ، می‌تواند بگوید ما در نهایت متوجه شدیم که چه چیزی

caused the explosion. It was a faulty gas line and  then they can tell you the cause of the explosion.  

باعث انفجار شده است. خط گاز معیوب بود و سپس می‌توانند علت انفجار را به شما بگویند.

And finally, your last question in the quiz number  15. You been all week just do it already. A or B?  

و در نهایت، آخرین سوال شما در مسابقه شماره 15. شما تمام هفته را انجام دادید، همین الان آن را انجام دهید. الف یا ب؟

The answer is B procrastinating  you've been procrastinating all week.  

پاسخ این است که B به تعویق انداختن شما تمام هفته را به تعویق انداخته اید.

When you procrastinate. It means that you delay  doing something but not something has to be done  

وقتی کار را به تعویق می اندازید. به این معنی است که انجام کاری را به تأخیر می اندازید، اما کاری را نباید انجام دهید

and you delay doing it and why? Well generally  because it's unpleasant. Like chores around the  

و انجام آن را به تأخیر می اندازید و چرا؟ خوب به طور کلی زیرا ناخوشایند است. مانند کارهای

house, cleaning the garage, cleaning the bathroom,  doing the dishes, it's unpleasant, or it's simply  

خانه، تمیز کردن گاراژ، تمیز کردن حمام، شستن ظرف‌ها، ناخوشایند است، یا به سادگی

boring, like organizing your closet or filing  your paperwork. So you delay doing it but  

کسل‌کننده است، مانند مرتب کردن کمد یا بایگانی کردن مدارک خود. بنابراین انجام آن را به تأخیر می اندازید، اما

it has to be done. That's procrastinating. So  how'd you do on the quiz? Was it easy for you?  

باید انجام شود. این به تعویق انداختن است. بنابراین، در مسابقه چگونه عمل کردید؟ برای شما آسان بود؟

Was it difficult for you? Either way, you've just  added 15 new words to your vocabulary. So have fun  

برای شما سخت بود؟ در هر صورت، شما فقط 15 کلمه جدید به دایره لغات خود اضافه کرده اید. بنابراین از

practicing these new words. Let us know in the  comments how you did and the ones you got wrong.  

تمرین این کلمات جدید لذت ببرید. در نظرات به ما اطلاع دهید که چگونه این کار را انجام دادید و چه مواردی را اشتباه انجام دادید.

Choose one, two or three of them and practice them  in the comments so you get comfortable with them.  

یکی، دو یا سه مورد از آنها را انتخاب کنید و آنها را در نظرات تمرین کنید تا با آنها راحت شوید.

And you can add it to your new vocabulary. And if  you found this video helpful, please hit the like  

و می توانید آن را به واژگان جدید خود اضافه کنید. و اگر این ویدیو برای شما مفید بود، لطفاً دکمه لایک را بزنید،

button share it with your friends and of course  subscribe. And before you go issue head on over  

آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید و البته مشترک شوید. و قبل از اینکه

to my website, JForrest English.com and download  your free speaking Guide. In this guide I share  

به وب‌سایت من، JForrest English.com سر بزنید و راهنمای صحبت رایگان خود را دانلود کنید. در این راهنما، من

six tips on how to speak English fluently and  confidently and until next time Happy studying

شش نکته را در مورد نحوه صحبت کردن به انگلیسی روان و با اعتماد به نفس و تا دفعه بعد Happy Studing به اشتراک می‌گذارم.