I use these 50 words every day: Daily English Vocabulary

Today, you'll expand your vocabulary with  50 words and phrases I use every day.

امروز، دایره لغات خود را با 50 کلمه و عبارتی که من هر روز استفاده می‌کنم، گسترش خواهید داد.

You'll learn advanced vocabulary, phrasal verbs,  

واژگان پیشرفته، افعال عبارتی،

idioms and expressions using  correct grammar and pronunciation.

اصطلاحات و عبارات را با استفاده از گرامر و تلفظ صحیح یاد خواهید گرفت.

And you'll do that easily.

و شما به راحتی این کار را انجام خواهید داد.

Welcome back to JForrest English.

به JForrest English خوش آمدید.

Of course.

I'm Jennifer Now

البته.

من جنیفر هستم حالا

Let's get started.

بیایید شروع کنیم.

I'm sure every day you say I need help.

مطمئنم هر روز میگی به کمک نیاز دارم.

Let me share some other ways  that I say this an you can too.

اجازه دهید راه‌های دیگری را به اشتراک بگذارم که من این را می‌گویم و شما هم می‌توانید. می

You can say, could you walk me through?

تونی بگی، می تونی منو راهنمایی کنی؟

And then whatever you're struggling with,  for example, how to export this document.

و سپس هر چیزی که با آن دست و پنجه نرم می‌کنید، مثلاً نحوه صدور این سند.

So notice here the expression is to walk someone.

بنابراین توجه کنید که در اینجا عبارت راه رفتن با کسی است. آیا

Could you walk me through something,  how to export this document?

می‌توانید چیزی را به من راهنمایی کنید، چگونه این سند را صادر کنم؟

Now to walk someone through something means  to explain in detail, to show step by step,  

حالا اینکه کسی را از طریق چیزی عبور بدهی به معنای توضیح دادن با جزئیات، نشان دادن گام به گام است، آیا

could you walk me through it?

می‌توانی مرا از طریق آن راهنمایی کنی؟

You could also say, any chance you  know how to export this document?

همچنین می‌توانید بگویید، آیا می‌دانید چگونه این سند را صادر کنید؟

So here, notice I'm saying any  chance that is in spoken English,  

بنابراین در اینجا، توجه کنید که من می‌گویم هر شانسی که به زبان انگلیسی گفتاری باشد،

the full grammatical structure  is is there any chance?

ساختار دستوری کامل آیا شانسی وجود دارد؟

But in spoken English, we generally drop  the is there and just say any chance,  

اما در زبان انگلیسی گفتاری، ما معمولاً گزینه is there را کنار می گذاریم و فقط می گوییم هر شانسی،

any chance you know how to do something?

هر شانسی که می دانید چگونه کاری را انجام دهید؟

Or you can say, would you mind  Notice you need the gerund.

یا می‌توانید بگویید، آیا می‌خواهید توجه کنید که به جرون نیاز دارید.

Would you mind showing me  how to export this document?

آیا دوست دارید به من نشان دهید چگونه این سند را صادر کنم؟

Let's try this right now.

بیایید همین الان این را امتحان کنیم. دوست

Would you mind commenting?

دارید نظر بدهید؟

Let's go, let's go, let's go in the  comments because it would really help me.

بیا برویم، بیا برویم، بیایید در نظرات برویم زیرا واقعاً به من کمک می کند.

And this is another way of saying I need help.

و این یک راه دیگر برای گفتن من به کمک است. دوست

Would you mind, would you mind commenting?

دارید نظر بدهید؟

Let's go in the comments.

بیایید در نظرات برویم.

I love this one.

من عاشق این یکی هستم.

Do you have a SEC?

آیا SEC دارید؟

A SEC is short for 2nd, so a short period of time.

SEC برای 2 کوتاه است، بنابراین یک دوره زمانی کوتاه است.

Do you have a SEC to help me out?

آیا SEC دارید که به من کمک کند؟

So notice I'm using to help me out.

بنابراین توجه داشته باشید که من از آن برای کمک به من استفاده می کنم.

And then if you want to specify the  something you can say with this document.

و سپس اگر می‌خواهید چیزی را که می‌توانید با این سند بگویید مشخص کنید.

So let's try this one too.

پس بیایید این یکی را هم امتحان کنیم.

Do you have a SEC to help  me out by liking this video?

آیا SEC دارید که با لایک کردن این ویدیو به من کمک کند؟

It will only take a second.

فقط یک ثانیه طول می کشد.

So like this video.

پس این ویدیو را لایک کنید.

And don't worry about taking notes because  I summarize everything in a free lesson PDF.

و نگران یادداشت برداری نباشید زیرا من همه چیز را در یک PDF درس رایگان خلاصه می کنم. می

You can find the link in the description.

توانید لینک را در توضیحات پیدا کنید.

I'm sure every day you say I don't understand.

مطمئنم هر روز میگی نمیفهمم می‌توانید

You can say I don't get, I don't get  and then how to export this document?

بگویید دریافت نمی‌کنم، دریافت نمی‌کنم و سپس چگونه این سند را صادر کنیم؟

If you want to use that get  means understand in this context.

اگر می‌خواهید از آن دریافت استفاده کنید به این معنی است که در این زمینه درک کنید.

This is a great one.

این یکی عالی است.

I'm having trouble.

من مشکل دارم

This is in the present continuous  because it's taking place now.

این در حال استمراری است زیرا اکنون در حال انجام است.

This is a gerund expression.

این یک عبارت Gerund است.

I'm having trouble exporting the document.

من برای صادر کردن سند مشکل دارم.

You can also use the preposition with.

شما همچنین می توانید از حرف اضافه با استفاده کنید.

I'm having trouble with and then something a noun.

من با یک اسم مشکل دارم.

I'm having trouble with the document.

من با سند مشکل دارم

I'm still having trouble with English.

من هنوز با زبان انگلیسی مشکل دارم.

How about this one?

این یکی چطور؟

I'm not entirely clear on how to export this  document, so notice entirely intensifies it.

من در مورد نحوه صدور این سند کاملاً واضح نیستم ، بنابراین اطلاعیه کاملاً آن را تشدید می کند.

I'm not entirely clear on  how to export this document.

درباره نحوه صدور این سند کاملاً روشن نیستم.

Or you can simply say I'm struggling  again in the present continuous.

یا می توانید به سادگی بگویید من دوباره در حال تلاش هستم.

It's happening now.

الان داره اتفاق میفته

I'm struggling infinitive.

من در حال مبارزه با مصدر هستم.

I'm struggling to understand  this, whatever that is.

من در تلاش برای درک این موضوع هستم، هر چه که هست.

Every day you probably say I need more time.

هر روز احتمالاً می گویید به زمان بیشتری نیاز دارم.

You can also say I'm not  going to make the deadline.

همچنین می‌توانید بگویید من نمی‌خواهم ضرب الاجل را تعیین کنم.

Native speakers love using make as  a replacement to achieve or obtain,  

سخنرانان بومی دوست دارند از make به عنوان جایگزینی برای دستیابی یا به دست آوردن استفاده کنند،

in this case, achieve the deadline.

در این مورد، به ضرب الاجل رسیده اند.

I'm not going to make the deadline.

من قصد ندارم ضرب الاجل را تعیین کنم. می

You could say we need to push back,  which means postpone the deadline.

توانید بگویید که باید عقب نشینی کنیم، که به معنای به تعویق انداختن مهلت است.

So you can use the phrasal verb push  back, or you can use the verb postpone.

بنابراین می‌توانید از فعل عبارت push  به عقب استفاده کنید، یا می‌توانید از فعل به تعویق انداختن استفاده کنید. می

You can say I'm running behind now.

تونی بگی الان دارم عقب می دوم.

You run behind on something.

پشت سر چیزی می دوی

I'm running behind on the project again.

من دوباره در حال اجرای پروژه هستم.

The present continuous is taking place now.

حال استمراری اکنون در حال وقوع است.

How about this one?

این یکی چطور؟

We need to buy some time with the client.

باید با مشتری کمی وقت بخریم.

Do you know what this means?

میدونی این یعنی چی؟

Buy some time.

کمی زمان بخر

This is like saying we need to stall or  delay the client so we can create more time.

این مانند این است که بگوییم باید مشتری را متوقف کنیم یا به تاخیر بیاندازیم تا بتوانیم زمان بیشتری ایجاد کنیم.

That's buying more time.

این یعنی خرید زمان بیشتر

You create the time.

شما زمان را ایجاد می کنید.

I just need to buy some time.

فقط باید کمی زمان بخرم.

I'm sure every day you say I'm really busy.

مطمئنم هر روز میگی سرم شلوغه

You can say that.

شما می توانید این را بگویید.

You can also say I'm swamped.

شما همچنین می توانید بگویید من باتلاق هستم.

Notice that pronunciation that Ed is a soft  T I'm swamped and you need the verb to be.

توجه کنید که تلفظ Ed یک T نرم است.

It's to be swamped.

قرار است باتلاق شود.

I am swamped right now.

من در حال حاضر باتلاق هستم.

I was swamped yesterday.

دیروز باتلاق شدم

Now you can continue on and say with  the project or because of if you use  

اکنون می‌توانید ادامه دهید و بگویید با پروژه یا به دلیل اینکه از    استفاده می‌کنید

because you also need that preposition  of I'm swamped because of the project,  

زیرا به آن حرف اضافه من به دلیل پروژه غرق شده‌ام نیاز دارید،   می‌توانید

you can say the project is taking up all my time.

بگویید که پروژه تمام وقت من را می‌گیرد.

So here the phrasal verb to  take up means to consume,  

بنابراین در اینجا فعل عبارتی to take up به معنای مصرف کردن،

use or occupy and notice it's in the present  continuous because it's taking place now.

استفاده کردن یا اشغال کردن است و متوجه می‌شوید که در حال استمراری است زیرا اکنون در حال وقوع است.

I love this one.

من عاشق این یکی هستم.

My schedule or my calendar  is jam packed this week.

برنامه یا تقویم من این هفته پر است.

Natives love saying this jam packed and  notice that packed a soft T at the end.

بومی‌ها دوست دارند بگویند این مربا پر شده است و متوجه می‌شوند که یک T نرم در انتها دارد.

Packed.

Now the jam is optional.

بسته بندی شده

حالا مربا اختیاری است.

You can simply say packed which means very busy.

شما به سادگی می توانید بگویید packed که به معنای بسیار شلوغ است.

Adding jam makes it sound more  natural and also intensifies it.

افزودن مربا باعث می‌شود صدای آن طبیعی‌تر و همچنین تشدید شود.

Our schedule is pretty packed.

برنامه ما بسیار فشرده است. می‌توانید

You can say things are really hectic right now,  

بگویید که در حال حاضر همه چیز واقعاً گیج‌کننده است،

so simply using hectic instead of busy  to give you a more advanced alternative.

بنابراین به‌جای مشغله‌سازی به سادگی از گیج‌کننده استفاده کنید تا جایگزین پیشرفته‌تری به شما بدهد.

Repeat after me hectic, hectic.

بعد از من گیج کننده، گیج کننده تکرار کنید.

And you can modify that by  saying really hectic right now.

و می‌توانید آن را با گفتن «واقعاً گیج‌کننده» اصلاح کنید.

I'm sure every day you say what's your opinion?

مطمئنم هر روز میگی نظرت چیه؟

You can say what's your take on  this now if the topic is obvious,  

اگر موضوع واضح است، اکنون می‌توانید نظر خود را درباره این موضوع بگویید،

you can just say, oh, I think AI  is a really positive development.

فقط می‌توانید بگویید، اوه، من فکر می‌کنم هوش مصنوعی یک پیشرفت واقعاً مثبت است.

What's your take?

برداشت شما چیست؟

Or you can simply add, what's your take on this?

یا می توانید به سادگی اضافه کنید، نظر شما در مورد این چیست؟

This being the topic of AI,  what is your take on this?

این موضوع مربوط به هوش مصنوعی است، برداشت شما از این موضوع چیست؟

To sound a little more advanced and professional,  

برای اینکه کمی پیشرفته‌تر و حرفه‌ای‌تر به نظر بیایید،

you can say what's your perspective,  what's your viewpoint of view or viewpoint?

می‌توانید بگویید دیدگاه شما چیست، دیدگاه یا دیدگاه شما چیست؟

So many different alternatives.

بسیاری از جایگزین های مختلف.

And again, you can say on  this or not, it's optional.

و دوباره، می‌توانید در مورد این بگویید یا نه، اختیاری است.

You could say more casually, how do you see this?

شما می توانید راحت تر بگویید، این را چگونه می بینید؟

I see this as being a positive  thing, but what about you?

من این را یک چیز مثبت می‌دانم، اما شما چطور؟

How do you see this?

این را چگونه می بینید؟

Now to answer, just remember those  preposition differences because you  

اکنون برای پاسخ دادن، فقط آن تفاوت‌های حروف اضافه را به خاطر بسپارید، زیرا

would say, in my opinion or you  would say from my perspective,  

به نظر من یا از دیدگاه من می‌گویید،

from my viewpoint, so get those  prepositions right now, every day.

از دیدگاه من، پس آن حروف اضافه را همین الان، هر روز دریافت کنید.

You might say, especially if you're  a parent, that's not a good idea.

ممکن است بگویید، به خصوص اگر یک والدین هستید، این ایده خوبی نیست. می

You can say I'm not sure about that.

توانید بگویید من در مورد آن مطمئن نیستم.

This is a more indirect.

این بیشتر غیر مستقیم است.

It adds some doubt around it.

این موضوع شک و تردیدی را در مورد آن می افزاید.

And you can also say I'm not too sure  about that to make it sound less severe,  

و همچنین می‌توانید بگویید که در مورد آن خیلی مطمئن نیستم تا

more indirect in a more professional setting.

در یک محیط حرفه‌ای‌تر، کمتر شدیدتر،   غیرمستقیم‌تر به نظر برسد. می‌توانید

You can say I have some concerns about  something about the conference or you  

بگویید من در مورد چیزی درباره کنفرانس نگرانی‌هایی دارم یا

could say I have some reservations or I  have some doubts about the conference.

می‌توانید بگویید که من کمی رزرو دارم یا درباره کنفرانس تردید دارم.

You can ask someone.

میتونی از کسی بپرسی

Have you thought about, have you thought  about this is a gerund expression?

آیا فکر کرده‌اید، آیا فکر کرده‌اید که این یک عبارت Gerund است؟

Have you thought about canceling the conference?

آیا به لغو کنفرانس فکر کرده اید؟

I have some reservations about the attendance.

من در مورد حضور احتیاط دارم.

Or you can say before we move forward,  which means before we take action,  

یا می‌توانید بگویید قبل از حرکت به جلو، به این معنی که قبل از اقدام،

before we move forward, we need to consider and  then something we need to consider the cost.

قبل از حرکت به جلو، باید در نظر بگیریم و سپس چیزی را که باید هزینه را در نظر بگیریم.

Hopefully every day you're presented with great  ideas and you can say that's a great idea.

امیدوارم هر روز ایده‌های عالی به شما ارائه شود و می‌توانید بگویید که این ایده عالی است.

Instead, you can say I can get behind that idea.

در عوض، می توانید بگویید من می توانم پشت این ایده باشم.

Now.

To get behind something means that you support it.

در حال حاضر.

پشت سر گذاشتن چیزی به معنای حمایت از آن است.

This is a very natural expression.

این یک بیان بسیار طبیعی است. می‌توانید

You can say to someone you're  really on to something.

به کسی بگویید که واقعاً به چیزی علاقه دارید.

If someone is on to something,  

اگر کسی به سمت چیزی می رود، به

it means they're moving in the right  direction, they're making progress.

این معنی است که در مسیر درستی حرکت می کند، در حال پیشرفت است.

I really think you're on to something here.

من واقعاً فکر می کنم شما در اینجا به چیزی مشغول هستید.

Or you can say that's spot on.

یا می توانید بگویید که دقیقاً همینطور است.

That's spot on.

آن نقطه در. به

Simply, you can say 100%.

سادگی، شما می توانید 100٪ بگویید.

Now notice native speakers  pronounce this as 100, not 100%.

اکنون توجه داشته باشید که گویشوران بومی این را به صورت 100 تلفظ می کنند، نه 100%.

It's unstressed 100 100% Native  speakers love simply replying with 100%.

100 100% سخنرانان بومی دوست دارند به سادگی با 100% پاسخ دهند.

This is the same as that.

این همان است.

Spot on 100%.

امتیاز 100%

This means that's completely correct,  accurate, or I completely agree.

این به این معنی است که کاملاً صحیح، دقیق است، یا کاملاً موافقم.

You work every day and there are  meetings taking place every day.

شما هر روز کار می‌کنید و هر روز جلساتی برگزار می‌شود.

So you might say or hear, let's  meet to discuss this instead.

بنابراین ممکن است بگویید یا بشنوید، بیایید با هم ملاقات کنیم تا در عوض در این مورد بحث کنیم. می

You can ask are you free to go over this?

توانید بپرسید که آیا شما آزادید که به این موضوع بپردازید؟

So to go over something means to review it.

بنابراین مرور چیزی به معنای بررسی آن است.

And when you review something,  you generally discuss it as well.

و وقتی چیزی را مرور می‌کنید، به طور کلی درباره آن نیز بحث می‌کنید.

Now you could also say, when are you free?

حالا شما هم می توانید بگویید کی آزاد هستید؟

When are you free?

کی آزاد هستی؟

So you're asking for a specific date.

بنابراین شما یک تاریخ مشخص می خواهید. می‌توانید

You can ask, can we touch base on this soon?

بپرسید، آیا می‌توانیم به زودی پایه‌های آن را لمس کنیم؟

So if you touch base on something,  it means you discuss it.

بنابراین اگر پایه چیزی را لمس کنید، به این معنی است که درباره آن بحث می‌کنید.

You connect with someone to  discuss something specific.

شما با شخصی ارتباط برقرار می کنید تا درباره موضوع خاصی صحبت کنید.

You can be very specific and say,  does Monday at 11:00 AM work for you?

شما می توانید خیلی دقیق باشید و بگویید، آیا دوشنبه ساعت 11 صبح برای شما کار می کند؟

Now you can include the topic and say work for you  to discuss this if you want, but that's optional.

اکنون می‌توانید موضوع را وارد کنید و بگویید برای شما کار می‌کند تا در صورت تمایل درباره آن بحث کنید، اما این اختیاری است.

Or you can simply say let's set aside some time.

یا می توانید به سادگی بگویید بیایید کمی وقت بگذاریم.

If you set aside time, it means  you allocate it, you reserve it.

اگر زمانی را کنار بگذارید، به این معنی است که آن را اختصاص می‌دهید، آن را رزرو می‌کنید.

Let's set aside some time to iron out the details.

بیایید مدتی را به بررسی جزئیات اختصاص دهیم.

To iron out is a great phrasal verb.

اتو کردن یک فعل عبارتی عالی است.

It means to finalize or to resolve if things  are in a state of uncertainty or conflict even.

این به معنای نهایی کردن یا حل کردن است اگر چیزها در وضعیت عدم قطعیت یا تضاد باشند.

Yeah, just ironing out the last details.

بله، فقط آخرین جزئیات را اتو کردن.

Now, I'm sure you say let's start every day.

حالا مطمئنم میگی بیا هر روز شروع کنیم.

Let's start the project.

بیایید پروژه را شروع کنیم.

Let's start making dinner, whatever it is.

بیایید شروع کنیم به درست کردن شام، هر چه که باشد.

Instead, you can say let's get the ball rolling.

درعوض، می توانید بگویید بیایید توپ را به چرخش درآوریم.

So to get the ball rolling is  an idiom that means to start.

بنابراین، توپ رول کردن یک اصطلاح است که به معنای شروع کردن است.

This is another common idiom.

این یک اصطلاح رایج دیگر است.

Let's hit the ground running.

بیا به زمین بزنیم

Now, if you hit the ground  running, it means you start,  

حالا، اگر با دویدن به زمین بخورید ، به این معنی است که شروع می‌کنید،

but you start with a lot of enthusiasm and energy.

اما با اشتیاق و انرژی زیادی شروع می‌کنید.

So it's a very positive idiom.

بنابراین این یک اصطلاح بسیار مثبت است.

Or you can simply say, let's do it, let's do it.

یا می توانید به سادگی بگویید، بیایید انجامش دهیم، بیایید آن را انجام دهیم.

So someone might ask you,  should we start dinner now?

بنابراین ممکن است کسی از شما بپرسد، آیا باید از الان شام را شروع کنیم؟

And instead of saying let's start, you can  say let's do it, let's do it, let's do it.

و به جای گفتن بیایید شروع کنیم، می‌توانید بگویید بیایید انجامش دهیم، بیایید انجامش دهیم، بیایید انجامش دهیم.

Or you can say let's get going,  let's get moving, let's get cracking.

یا می‌توانید بگویید بیایید حرکت کنیم، بیایید حرکت کنیم، بیایید کرک کنیم.

So notice you use get for  all three of these options.

بنابراین توجه داشته باشید که برای هر سه گزینه از get استفاده می‌کنید.

And then the next verb is in the ING form.

و سپس فعل بعدی به شکل ING است.

Or you can use something that will make you  sound very natural in a fun, casual way.

یا می‌توانید از چیزی استفاده کنید که باعث می‌شود به شیوه‌ای سرگرم‌کننده و غیررسمی بسیار طبیعی به نظر برسید. می‌توانید

You can say it's go time, which  means it's time to start every day.

بگویید زمان رفتن است، به این معنی که زمان شروع هر روز است.

You may need to cancel plans and  say I can't attend the meeting,  

ممکن است لازم باشد برنامه‌ها را لغو کنید و بگویید نمی‌توانم در جلسه،

the conference, the party, the  appointment, whatever it is.

کنفرانس، مهمانی، قرار ملاقات، هر چه که باشد شرکت کنم.

Instead, you can say I can't make.

در عوض، می توانید بگویید من نمی توانم بسازم.

Remember that verb make.

آن فعل make را به خاطر بسپار.

In this case it means attend.

در این صورت به معنای حضور است.

I can't make the meeting or natives love saying,  

من نمی‌توانم کاری کنم که جلسه یا بومی‌ها دوست داشته باشند که بگویند،

oh, I can't make it, it representing the  meeting or the party or the appointment.

اوه، نمی‌توانم آن را انجام دهم، این نماینده جلسه یا مهمانی یا قرار ملاقات است. می

You can say sorry, I have a scheduling conflict.

توانید بگویید متاسفم، من یک تضاد برنامه ریزی دارم.

So this means you have another appointment  or meeting at the exact same time.

بنابراین این بدان معناست که شما دقیقاً در همان زمان قرار ملاقات یا ملاقات دیگری دارید.

It was an unavoidable scheduling conflict.

این یک تضاد برنامه ریزی اجتناب ناپذیر بود.

Or you can say, sorry, I'm already booked, booked,  

یا می‌توانید بگویید، متأسفم، من قبلاً رزرو شده‌ام، رزرو شده‌ام،

which again means you have another  meeting at the exact same time.

که دوباره به این معنی است که شما دقیقاً در همان زمان جلسه دیگری دارید. می‌توانید

You can say, unfortunately I have  another commitment that is more  

بگویید، متأسفانه من تعهد دیگری دارم که به

formal and professional way of  saying sorry, I can't make it.

روش رسمی‌تر و حرفه‌ای‌تر می‌توان گفت متأسفم، نمی‌توانم آن را انجام دهم.

Or you can simply state I'm not  free, I'm not available at that time.

یا می‌توانید به سادگی بیان کنید که آزاد نیستم، در آن زمان در دسترس نیستم.

And you can be specific about the time as well.

و شما می توانید در مورد زمان نیز مشخص باشید.

Instead of saying they work well together, you  can say they have a strong rapport, rapport.

به جای اینکه بگویید آنها با هم خوب کار می کنند، می توانید بگویید که آنها یک رابطه قوی، ارتباط دارند.

Notice that T is silent.

توجه کنید که T ساکت است.

They have a strong rapport or strong relationship.

آنها یک رابطه قوی یا رابطه قوی دارند. می

You can say they're close knit.

توان گفت که آنها به هم نزدیک هستند.

Notice the K is silent close knit and  you need the verb to be there close knit.

توجه داشته باشید که K بی‌صدا است نزدیک گره می‌زند و شما باید این فعل را در آنجا نزدیک کنید.

Or you can use close knit as an  adjective and say there a team.

یا می‌توانید به‌عنوان یک صفت از بافتنی استفاده کنید و بگویید یک تیم.

A close knit team.

یک تیم نزدیک.

You could use a different noun.

می توانید از اسم دیگری استفاده کنید.

You could say they're a close knit family.

می توان گفت آنها یک خانواده صمیمی هستند. برای مثال،

They're a close knit group  of friends, for example.

آنها یک گروه دوستانه نزدیک هستند .

These are close knit communities.

اینها جوامع نزدیک به هم هستند.

Or you can say they have a  positive working relationship.

یا می توانید بگویید که آنها رابطه کاری مثبتی دارند.

They have a supportive working relationship.

آنها یک رابطه کاری حمایتی دارند.

You can also say they complement each other.

همچنین می توان گفت که مکمل یکدیگر هستند.

If two things, they, if two  things complement each other,  

اگر دو چیز، آن‌ها، اگر دو چیز مکمل یکدیگر باشند، به

it means they go well together  like cookies and a glass of milk.

این معنی است که با هم خوب می‌شوند مانند کوکی‌ها و یک لیوان شیر.

They complement each other.

آنها مکمل یکدیگر هستند.

So two people can go well together.

بنابراین دو نفر می توانند با هم خوب باشند.

They complement each other.

آنها مکمل یکدیگر هستند.

Think of everything you learned  in this vocabulary master class.

به همه چیزهایی که در این کلاس اصلی واژگان یاد گرفتید فکر کنید.

Do you want me to keep teaching you  natural expressions that I use every day?

آیا می‌خواهید به شما عبارات طبیعی را که هر روز استفاده می‌کنم آموزش دهم؟

If you do put let's go, let's go.

اگر گذاشتی بیا بریم، بیا بریم. اجازه

Put let's go in the comments and  you can get this free speaking  

دهید وارد نظرات شویم و می‌توانید این راهنمای مکالمه رایگان را دریافت کنید،

guide where I share 6 tips on how to  speak English fluently and confidently.

جایی که من 6 نکته در مورد نحوه صحبت کردن انگلیسی روان و مطمئن به اشتراک می‌گذارم. می‌توانید

You can click here to download it or  look for the link in the description.

برای دانلود آن اینجا را کلیک کنید یا به دنبال پیوند در توضیحات بگردید.

And here's another lesson I know you'll love.

و این یک درس دیگر است که می دانم دوست خواهید داشت.

Make sure you watch it now.

حتما همین الان تماشاش کنید