TEST Your English Vocabulary - Do You Know These Phrasal Verbs?

Today you'll test your English level to see how  well you know these common phrasal verbs. So first  

امروز سطح انگلیسی خود را آزمایش خواهید کرد تا ببینید چقدر این افعال رایج عبارتی را می‌شناسید. بنابراین ابتدا

you'll complete the tense and not all explain  every phrasal verb in detail. Let's get started.  

زمان را کامل می‌کنید و همه فعل‌های عبارتی را با جزئیات توضیح نمی‌دهید. بیا شروع کنیم.

Question one, the phrasal verb used to  invite someone on a romantic date is.  

سوال اول، فعل عبارتی که برای دعوت کردن شخصی به یک قرار عاشقانه استفاده می‌شود، این است.

Now I'm only going to give you three seconds  for each question. So hit pause take as much  

اکنون برای هر سوال فقط سه ثانیه به شما فرصت می دهم . بنابراین، مکث را به اندازه‌ای که

time as you need and when you're  ready, hit play to see the answer.  

نیاز دارید، زمان می‌برید و وقتی آماده شدید، برای دیدن پاسخ، پخش را فشار دهید.

No phrasal verb is out of question two. If you  like our genre of music you can say I'm really  

هیچ فعل عبارتی خارج از سوال دو نیست. اگر سبک موسیقی ما را دوست دارید، می‌توانید بگویید که من واقعاً

country music. I'm really into country music.  Remember, I'm going to explain every single  

موسیقی کانتری هستم. من واقعاً به موسیقی کانتری علاقه دارم. به یاد داشته باشید، من قصد دارم تک تک

phrasal verb in detail so don't worry if  this test is difficult but number three,  

فعل‌های عبارتی را با جزئیات توضیح دهم، بنابراین نگران نباشید اگر این تست دشوار است اما شماره سه است،

if the movie made you sad, you  can say that movie really me down.  

اگر فیلم شما را ناراحت کرد، می‌توانید بگویید آن فیلم واقعاً من را ناراحت می‌کند.

That movie really brought me down the number four  if you think someone should be happier, you can  

آن فیلم واقعاً من را در رتبه چهار پایین آورد، اگر فکر می‌کنید کسی باید خوشحال‌تر باشد، می‌توانید

say cheer. Cheer up. Cheer up. Number five. Do  you have time to do dry cleaning on your way home?  

بگویید «شاد». شاد باش شاد باش شماره پنج. آیا در راه خانه وقت برای خشک شویی دارید؟

Do you have time to pick up a number of sets?  You see the box? Can you at the post office?  

آیا برای برداشتن تعدادی ست وقت دارید؟ جعبه را می بینی؟ آیا می توانید به اداره پست بروید؟

Can you drop it off? Number seven we  ended up at home. We ended up staying  

می توانید آن را رها کنید؟ شماره هفت ما به خانه رسیدیم. در نهایت

at home number eight which phrasal verb  is used to reject someone or something  

در خانه شماره هشت ماندیم که از فعل عبارتی برای رد کردن شخص یا چیزی استفاده می‌شود تا

to turn down number nine when you complete a  form, you can use both fill in and fill out  

وقتی فرمی را تکمیل می‌کنید، شماره نه را رد کنید، می‌توانید هم از پر کردن و هم پر کردن استفاده کنید

this is true number 10. How  did you that Maria was fire.  

این عدد 10 درست است. آتش.

How did you find out? So how did you do with  that quiz? Was it easy or difficult? Share your  

چطوری فهمیدی؟ پس چگونه با آن مسابقه کار کردید؟ آسان بود یا سخت؟

score in the comment and now I'll explain every  phrasal verb in detail with example sentences.  

امتیاز خود را در نظر به اشتراک بگذارید و اکنون هر فعل عبارتی را با جملات مثالی با جزئیات توضیح خواهم داد.

Number one, ask someone out. Now pay attention  to the sentence structure because notice here  

شماره یک، از کسی بخواهید. اکنون به ساختار جمله توجه کنید زیرا توجه کنید در اینجا از

I'm using someone you only ask someone out you  don't ask something out. And here's the reason  

کسی استفاده می‌کنم که شما فقط از کسی درخواست می‌کنید شما چیزی را نمی‌پرسید. و این دلیل است

why. When you ask someone out if you invite them  on a romantic evening together, also known as a  

. وقتی از کسی می‌پرسید که آیا او را به یک شب عاشقانه با هم دعوت می‌کنید، که به آن

date. So to ask someone out you invite them on  a date. A date is a romantic evening spent with  

قرار هم می‌گویند. بنابراین برای اینکه از کسی بخواهید بیرون بروید، او را برای یک قرار دعوت کنید. قرار یک عصر عاشقانه است که با شخصی سپری می‌شود،

someone of course it doesn't have to be an evening  it could be a morning coffee date or an afternoon  

البته لازم نیست عصر باشد، بلکه می‌تواند یک قرار صبحگاهی با قهوه یا بعد از ظهر باشد

day as well. But I just said evening because most  of the time it is in the evening. So let me give  

. اما من فقط گفتم عصر چون اکثر اوقات عصر است. بنابراین اجازه دهید برای

you an example sentence. Why hasn't Jim asked  Maria out yet? He's obviously into her. So notice  

شما یک جمله مثال بزنم. چرا جیم هنوز از ماریا درخواست نکرده است؟ او آشکارا به او علاقه دارد. بنابراین توجه کنید

here why hasn't Jim asked Maria out as someone out  are someone is Maria. Now of course you need the  

در اینجا چرا جیم از ماریا نخواسته است به عنوان کسی که بیرون است، آیا کسی ماریا است. اکنون مطمئناً به سوژه ای نیاز دارید

subject who's doing the action? So Jim is inviting  Maria on a date. A date is always romantic. Right?  

که این عمل را انجام می دهد؟ بنابراین جیم ماریا را به یک قرار دعوت می کند. قرار همیشه عاشقانه است. درست؟

Now, Marina could say no. And we're going to talk  about that later on. And one of our phrasal verbs.  

حالا مارینا می توانست نه بگوید. و بعداً در مورد آن صحبت خواهیم کرد. و یکی از افعال عبارتی ما.

So let me give you that example again. Why hasn't  Jim asked Maria out yet? He's obviously into her.  

پس اجازه دهید دوباره آن مثال را برای شما بیان کنم. چرا جیم هنوز از ماریا درخواست نکرده است؟ او آشکارا به او علاقه دارد.

Now you might be wondering, Jennifer, what  does not mean? He's obviously into her. Well,  

اکنون ممکن است تعجب کنید، جنیفر، منظور چیست؟ او آشکارا به او علاقه دارد. خوب،

that's our next phrasal verb to be into someone  to be into someone. Now here I'll point out that  

این فعل عبارت بعدی ما to be into someone to be into someone است. اکنون در اینجا به این نکته اشاره می‌کنم که

you can also be into some thing, but first  let's talk about to be into someone when  

شما نیز می‌توانید به بعضی چیزها علاقه داشته باشید، اما ابتدا بیایید در مورد این صحبت کنیم که  وقتی

you're into someone. I'm sure you notice based  on the context, but it means to like someone  

به کسی علاقه دارید. مطمئنم بر اساس زمینه متوجه می‌شوید، اما این به معنای دوست داشتن

romantically. Now the context is really important,  because I'm going to give you a musician who I  

عاشقانه شخصی است. اکنون زمینه بسیار مهم است، زیرا من به شما موسیقیدانی می دهم که

really into. I'm really into Jack Johnson. Now  when I say that I'm really into Jack Johnson.  

واقعاً به او علاقه دارم. من واقعاً به جک جانسون علاقه دارم. حالا وقتی می‌گویم که واقعاً به جک جانسون علاقه دارم.

I don't like Jack Johnson romantically although  he is pretty cute, I guess but I don't like him  

من جک جانسون را عاشقانه دوست ندارم، اگرچه او خیلی بامزه است، حدس می‌زنم که او را عاشقانه دوست ندارم

romantically. But I really like his music. So if  you use into someone it depends on the context,  

. اما من موسیقی او را خیلی دوست دارم. بنابراین، اگر برای کسی استفاده می‌کنید، بستگی به زمینه دارد،

but there is this meaning of liking and for the  most part that liking is romantic. So if I said  

اما این معنای دوست داشتن وجود دارد و در بیشتر موارد دوست داشتن عاشقانه است. بنابراین اگر بگویم

Jim is into Maria, he likes her romantically.  But if I'm talking about being into a celebrity,  

جیم عاشق ماریا است، او را عاشقانه دوست دارد. اما اگر در مورد حضور در یک سلبریتی،

or a musician and actor, it's possible that I just  like them, but not necessarily romantically. So  

یا موسیقیدان و بازیگر صحبت کنم، ممکن است که آنها را دوست داشته باشم، اما نه لزوماً عاشقانه.

keep that in mind. Now remember, I said you could  also be into something. Now in this case, we're  

آن را به خاطر بسپار. حالا به یاد داشته باشید، گفتم شما هم می‌توانید به چیزی علاقه داشته باشید. اکنون در این مورد، ما

talking about liking something and it's usually  an activity or a hobby. So I was really into Jack  

درباره دوست داشتن چیزی صحبت می کنیم و معمولاً یک فعالیت یا سرگرمی است. بنابراین من واقعاً به جک

Johnson when I was really into playing ukulele  and playing guitar. Jack Johnson is a amazing  

جانسون علاقه داشتم زمانی که واقعاً به نواختن یوکلل و نواختن گیتار علاقه داشتم. جک جانسون یک موسیقیدان شگفت انگیز است

musician. He plays guitar and he plays ukulele. So  I was really into him. And mainly when I was into  

. او گیتار می نوازد و یوکلل می نوازد. بنابراین من واقعاً به او علاقه داشتم. و عمدتاً زمانی که به

playing ukulele and playing guitar, those are two  activities. I don't really do much anymore simply  

نواختن یوکلل و نواختن گیتار علاقه داشتم، این دو فعالیت هستند. من واقعاً دیگر کار زیادی نمی‌کنم،

because I don't have time. It isn't a priority for  me to do those activities right now, at this stage  

زیرا وقت ندارم. در حال حاضر، در این مرحله از زندگی‌ام، انجام آن فعالیت‌ها برای من اولویت نیست

in my life, although one day I would definitely  like to do them again. Now so you can talk about  

، اگرچه یک روز قطعاً دوست دارم دوباره آنها را انجام دهم. حالا تا بتوانید درباره

any hobby or activity Oh, I'm really into going  hiking. I'm really into playing video games. So  

هر سرگرمی یا فعالیتی صحبت کنید اوه، من واقعاً به پیاده روی علاقه دارم. من واقعاً به بازی های ویدیویی علاقه دارم. بنابراین

we use this with hobbies and activities. Mainly  our next phrasal verb to bring someone down. To  

ما از آن برای سرگرمی‌ها و فعالیت‌ها استفاده می‌کنیم. عمدتاً فعل عبارت بعدی ما برای پایین آوردن کسی.

bring someone down is to make someone unhappy.  But there's that transition because that person  

پایین آوردن کسی به معنای ناراضی کردن کسی است. اما این انتقال وجود دارد زیرا آن شخص

was happy. And then something happened to bring  them down. And now they're not happy or they're at  

خوشحال بود. و سپس اتفاقی افتاد که آنها را پایین آورد. و اکنون آنها خوشحال نیستند یا

least less happy than they were before. So I could  say that movie really brought me down. Now notice  

حداقل کمتر از قبل خوشحال هستند. بنابراین می‌توانم بگویم آن فیلم واقعاً من را پایین آورد. حالا توجه کنید

here that my subject is the movie, the movie  brought me down. I could also use a person my  

در اینجا که موضوع من فیلم است، فیلم مرا پایین آورد. همچنین می‌توانم از شخصی استفاده کنم که

boss brought me down. So something or someone can  bring someone down. That movie brought in down so  

رئیسم مرا پایین آورده است. بنابراین چیزی یا کسی می‌تواند کسی را پایین بیاورد. آن فیلم به نمایش درآمد و

I was happy. And then I watched the movie, and now  I'm not happy or I'm less happy. Probably because  

من خوشحال شدم. و بعد فیلم را تماشا کردم، و حالا خوشحال نیستم یا کمتر خوشحالم. احتمالاً به این دلیل که

the movie was very sad or depressing or something  like that. Number four to cheer up. So you can  

فیلم بسیار غم انگیز یا افسرده کننده یا چیزی شبیه به آن بود. شماره چهار برای روحیه دادن. بنابراین می‌توانید

think of this as the opposite to cheer someone up  is to make them happier. Now we commonly use this  

به این فکر کنید که برعکس برای شاد کردن یک نفر، شادتر کردن اوست. اکنون ما معمولاً از این

in the imperative. Cheer up, cheer up, Julie,  cheer up. Don't be sad cheer up. So we commonly  

در امر ضروری استفاده می‌کنیم. شاد باش، شاد باش، جولی، شاد باش. غمگین نباش روحیه کن بنابراین ما معمولاً از

use this in the imperative but you can use it  in other ways. For example, I can say I took my  

این در امر ضروری استفاده می‌کنیم، اما شما می‌توانید از آن به روش‌های دیگری استفاده کنید. برای مثال، می‌توانم بگویم

friend out to lunch to cheer her up to cheer her  up. So that's the reason why I wanted to make her  

دوستم را برای ناهار بیرون بردم تا او را تشویق کنم تا او را تشویق کنم . بنابراین به همین دلیل بود که می‌خواستم او را

happier to cheer her up. Number five to pay the  someone or something up. This is one of the most  

خوشحال کنم تا او را خوشحال کنم. شماره پنج برای پرداخت به کسی یا چیزی. این یکی از

common phrasal verbs you probably know it. But  did you know you can also pick something up? You  

رایج‌ترین افعال عبارتی است که احتمالاً آن را می‌شناسید. اما آیا می‌دانستید که می‌توانید چیزی هم بردارید؟

pick someone up and you also pick something up and  laugh when you take an object or a person from one  

وقتی یک شی یا شخصی را از یک

location to another location. So of course you  might know it in the sense of I pick my kids up  

مکان به مکان دیگری می برید، فردی را برمی دارید و همچنین چیزی را برمی دارید و می خندید. پس مطمئناً ممکن است آن را به این معنا بدانید که من بچه‌هایم را

after school, or I pick my husband up after work,  right? That's probably how we know it. But you can  

بعد از مدرسه می‌برم یا شوهرم را بعد از کار می‌گیرم، درست است؟ احتمالاً ما آن را اینگونه می دانیم. اما می‌توانید از

use it with something or maybe your husband could  call you and say oh hey, can you pick milk up on  

آن با چیزی استفاده کنید یا شاید شوهرتان می‌تواند با شما تماس بگیرد و بگوید اوه هی، می‌توانید در

your way home? Can you pick milk up? So you're  going to go to a location the store, get milk and  

مسیر خانه‌تان شیر بردارید؟ آیا می توانید شیر بردارید؟ پس می‌خواهید به مکانی در فروشگاه بروید، شیر بگیرید و

take it to another location? Your home? Can you  pick milk up on your way home? It's very common to  

به مکان دیگری ببرید؟ خانه ی تو؟ آیا می‌توانید در راه خانه شیر بردارید؟ خیلی معمول است که

get a call from someone and they ask you oh hey,  can you pick this up? Can you pick this up on your  

از کسی تماس بگیرید و از شما بپرسند اوه، می‌توانید این را انتخاب کنید؟ آیا می‌توانید این را در

way home? And that something is a grocery item or  something for your home? So now you know how to  

راه خانه‌تان بردارید؟ و این چیزی یک اقلام خواربار فروشی یا چیزی برای خانه شما است؟ بنابراین اکنون می‌دانید که چگونه از

use it with a someone and a something. And what's  the opposite of to pick someone up? Well is to  

آن با یک نفر و یک چیزی استفاده کنید. و برعکس گرفتن کسی چیست؟ خوب این است که

drop someone off and you can also drop something  off when you drop someone or something off. It's  

یک نفر را پیاده کنید و همچنین می توانید وقتی کسی یا چیزی را پیاده می کنید چیزی را رها کنید.

to leave someone or something at a specific  location. So of course you can say I dropped my  

ترک کردن کسی یا چیزی در یک مکان خاص است. بنابراین مطمئناً می‌توانید بگویید که من

husband off at work. I dropped my friends off at  the airport. Now you might also asked someone can  

شوهرم را سر کار رها کردم. دوستانم را در فرودگاه پیاده کردم . اکنون ممکن است از کسی بپرسید که آیا می‌توانید

you draw this letter off on your way to work? So  they take the letter and they leave it somewhere  

این نامه را در راه رفتن به محل کار بکشید؟ بنابراین آنها نامه را می گیرند و آن را

in a different location? The post office or a mail  box? Can you draw this letter off on your way to  

در مکانی دیگر می گذارند؟ اداره پست یا صندوق پستی؟ آیا می‌توانید این نامه را در راه   سر

work? Number seven, and to end off in some very  useful phrasal verb. We use it to say that you  

کار بکشید؟ شماره هفت، و برای پایان دادن به یک فعل عبارتی بسیار مفید. ما از آن استفاده می‌کنیم تا بگوییم که شما

eventually do something or eventually decide  that something so you might say I printed  

بالاخره کاری را انجام می‌دهید یا در نهایت تصمیم می‌گیرید آن کاری را انجام دهید، بنابراین ممکن است بگویید من چاپ

off ask asking Julie out. I ended up asking Julie  out who was our first example I can't remember.  

کردم و از جولی درخواست کردم. در نهایت از جولی پرسیدم که اولین نمونه ما کی بود که به یاد نمی‌آورم.

Oh, it wasn't Julie. It was Jim and Maria. So let  me give that again. A Jim ended up asking for Rhea  

اوه، جولی نبود. جیم و ماریا بودند. پس اجازه دهید دوباره آن را بدهم. جیم در نهایت از رئا خواست

out. So remember before I said that, why hasn't  Jim? yet. So now remember to end all that's to  

بیرون. پس به یاد داشته باشید قبل از اینکه این را بگویم، چرا جیم نگفته است؟ هنوز. پس اکنون به یاد داشته باشید که تمام این کارها را پایان دهید تا در

eventually do something so after a period of time  so Jim ended up asking Maria out bot she turns him  

نهایت پس از مدتی کاری انجام دهید، بنابراین جیم در نهایت از ماریا درخواست کرد که او او را

down. Remember I said at the beginning I'm going  to teach you a phrasal verb is Maria. I'm going to  

رد کرد. به یاد داشته باشید که در ابتدا گفتم می‌خواهم به شما یک فعل عبارتی ماریا را آموزش دهم.

say Julie again. If Maria says No well that turn  someone down. That's our next phrasal verb to turn  

دوباره می‌خواهم بگویم جولی. اگر ماریا می‌گوید خیر، کسی را رد کنید. این فعل عبارت بعدی ما برای رد کردن

someone down. Now you can also turn something  down. Can you think of something that you might  

کسی است. اکنون همچنین می‌توانید چیزی را رد کنید . آیا می توانید به چیزی فکر کنید که ممکن است

say no to? How about a job offer? Something like  that? So to turn someone down to turn something  

به آن نه بگویید؟ پیشنهاد شغلی چطور؟ یه چیزی شبیه اون؟ بنابراین، رد کردن کسی برای رد کردن چیزی

down is when you receive an invitation or  a proposal to do something and you say no,  

زمانی است که دعوت یا پیشنهادی برای انجام کاری دریافت می‌کنید و می‌گویید نه،

you declined. You refuse you reject? You say  no. So Maria turned Jim down. Now you might  

رد کرده‌اید. شما رد می کنید؟ شما می گویید نه. بنابراین ماریا جیم را رد کرد. حالا ممکن است

also say mine was turned down or the jaw. I was  turned down. Now you can turn that into an active  

همچنین بگویید فک من پایین آمد یا فک من را رد کرد. من رد شدم. اکنون می‌توانید آن را به یک جمله فعال تبدیل کنید

sentence. They turned me down. I was turned  down by the company. They turn me down. So in  

. آنها من را رد کردند. شرکت من را رد کرد. آنها مرا رد می کنند. بنابراین در

this specific phrasal verb it is commonly used  in the passive so I would get comfortable with  

این فعل عبارتی خاص معمولاً در حالت مفعول استفاده می‌شود، بنابراین من با

the positive but you can use it in the active  Of course as well. Number nine to fill in or to  

مثبت راحت می‌شوم، اما شما می‌توانید از آن در فعل فعال البته استفاده کنید. شماره نه برای پر کردن یا

fill out forms. Okay, so notice here I gave you  two propositions I know students get confused.  

پر کردن فرم ها. بسیار خوب، پس توجه کنید که در اینجا به شما دو پیشنهاد دادم که می‌دانم دانش‌آموزان گیج می‌شوند.

What's the difference between fill in and fill  out? There is no difference. So specifically  

تفاوت بین پر کردن و پر کردن چیست؟ فرقی نداره. بنابراین به طور خاص

with forms. That's the only time that there is  no difference when you're entering information  

با فرم ها. این تنها زمانی است که هنگام وارد کردن اطلاعات

into a form. You're filling in the form. You're  also filling out that form. It doesn't matter  

در فرم تفاوتی وجود ندارد. شما در حال پر کردن فرم هستید شما همچنین در حال پر کردن آن فرم هستید. مهم نیست از

which preposition you use. And honestly I use  both of them interchangeably so I just changed  

کدام حرف اضافه استفاده می‌کنید. و صادقانه بگویم که من از هر دوی آنها به جای یکدیگر استفاده می‌کنم، بنابراین فقط

between Fill and Fill out. I use both and you can  too. So if you go to an office, they might say  

بین Fill و Fill Out تغییر کردم. من از هر دو استفاده می کنم و شما هم می توانید . بنابراین، اگر به دفتری می‌روید، ممکن است

after you fill in this form or after you fill out  this form, drop it off at reception. Notice drop  

بعد از پر کردن این فرم بگویند   یا بعد از پر کردن این فرم، آن را در پذیرش رها کنید. توجه کنید

it off at reception. So take it to reception. And  leave it there drop it off at reception. Our final  

آن را در پذیرش تحویل دهید. پس آن را به پذیرش ببرید. و آن را همانجا رها کنید، آن را در پذیرایی بگذارید. آخرین

phrasal verb to find out to find out is when you  understand something, you learn something or you  

فعل عبارتی ما برای فهمیدن این است که وقتی چیزی را می‌فهمید، چیزی یاد می‌گیرید یا

discover something. So maybe going back to her  character Jim so maybe Jim could say, How did  

چیزی را کشف می‌کنید. بنابراین شاید به شخصیت جیم برگردیم تا شاید جیم بتواند بگوید، از کجا

you find out that Maria turned me down? So maybe  Jim is a little embarrassed. He thought this was  

فهمیدی که ماریا من را رد کرد؟ بنابراین شاید جیم کمی خجالت بکشد. او فکر می‌کرد که این

just a secret nobody knew. But then a friend tried  to cheer him up because he knew Maria turned him  

فقط رازی است که هیچ‌کس نمی‌دانست. اما پس از آن یکی از دوستان سعی کرد او را تشویق کند، زیرا می دانست که ماریا

down after he asked her out. Notice all phrasal  verbs. So Jim could say how did you find out that  

پس از درخواست او او را رد کرد. به همه افعال عبارتی توجه کنید . بنابراین جیم می‌تواند بگوید از کجا فهمیدی که

Maria turned me down to how did you discover this?  How did you learn this? How did you find this out?  

ماریا من را رد کرد که چگونه این را کشف کردی؟ چگونه این را یاد گرفتی؟ چطور متوجه این موضوع شدید؟

And we use this when you want to get information  as well. So I might say I need to find out when  

و زمانی که شما می‌خواهید اطلاعاتی را نیز دریافت کنید، از آن استفاده می‌کنیم . بنابراین ممکن است بگویم باید بدانم چه زمانی

the store closes because I have a package I need  to drop off but I don't know when they close I  

فروشگاه بسته می‌شود، زیرا بسته‌ای دارم که باید آن را تحویل دهم، اما نمی‌دانم چه زمانی بسته می‌شوند،

need to find that out. So learn or discover that  specific information. So now that you understand  

باید آن را بفهمم. بنابراین آن اطلاعات خاص را بیاموزید یا کشف کنید . بنابراین، اکنون که

all of these phrasal verbs, how about we do the  quiz from the beginning again, and then you can  

همه این افعال عبارتی را فهمیدید، چطور است که امتحان را دوباره از ابتدا انجام دهیم و سپس می‌توانید

compare your score from the first time to the  second time. So let's do that same quiz now.  

امتیاز خود را از بار اول با بار دوم مقایسه کنید. پس بیایید همین مسابقه را همین الان انجام دهیم.

Question one, the phrasal verb used to invite  someone on a romantic date is the phrasal verb is  

سوال اول، فعل عبارتی که برای دعوت از کسی به یک قرار عاشقانه استفاده می‌شود، فعل عبارتی است که

to ask out of question two. If you like our genre  of music, you can say I'm really Country Music  

از سوال دو پرسیدن است. اگر ژانر موسیقی ما را دوست دارید ، می‌توانید بگویید من واقعاً موسیقی کانتری هستم

I'm really into country music. Number three. If a  movie made you sad, you can say that movie really?  

من واقعاً به موسیقی کانتری علاقه دارم. شماره سه. اگر فیلمی شما را ناراحت کرد، واقعاً می‌توانید آن فیلم را بگویید؟

me down. That movie really  brought me down the number  

من پایین اگر فکر می‌کنید کسی باید خوشحال‌تر باشد، آن فیلم واقعاً عدد چهار را برای من به ارمغان آورد

four if you think someone should be  happier, you can say cheer. Cheer  

، می‌توانید بگویید «شاد». شادی کنید

up. Cheer up a number five. Do you have  time to the dry cleaning on your way home?  

. یک عدد پنج را شاد کنید. آیا در راه خانه برای خشک شویی وقت دارید؟

You have time to pick up a number six. You  see that box? Can you at the post office?  

شما وقت دارید که عدد شش را بردارید. آن جعبه را می‌بینی؟ آیا می توانید به اداره پست بروید؟

Can you drop it? Off? Number seven we  ended up at home. We ended up staying at  

می توانید آن را رها کنید؟ خاموش؟ شماره هفت ما به خانه رسیدیم. ما در نهایت در

home but number eight which phrasal verb  is used to reject someone or something  

خانه ماندیم، اما شماره هشت که فعل عبارتی برای رد کردن کسی یا چیزی استفاده می‌شود تا

to turn down number nine when you complete  a form you can use both fill in and fill out  

وقتی فرمی را تکمیل می‌کنید، شماره نه را رد کنید که می‌توانید هم پر کنید و هم پر کنید.

this is true the number 10 How  did you that Maria was fired.  

این درست است عدد 10 اخراج شد.

How did you find out? So was the quiz  easier the second time? I'm sure it was!  

چطوری فهمیدی؟ پس امتحان برای بار دوم آسان‌تر بود؟ مطمئنم همینطور بود!

Now why don't you see if you can pass this  quiz as well. And if you haven't already,  

حالا چرا نمی‌بینید که آیا می‌توانید این آزمون را نیز پاس کنید. و اگر قبلاً این کار را نکرده‌اید،

get your free speaking guide where I share  six tips on how to speak English fluently and  

راهنمای مکالمه رایگان خود را دریافت کنید که در آن شش نکته در مورد نحوه صحبت کردن به انگلیسی روان و

confidently. You can click the link right  here. So get started with your next quiz.

با اعتماد به نفس به اشتراک می‌گذارم. می‌توانید روی پیوند همینجا کلیک کنید . پس با امتحان بعدی خود شروع کنید.