50 Advanced Adjectives to Describe Personality | Positive & Negative Vocabulary (+ Free PDF & Quiz)

(upbeat music)

(موسیقی شاد)

- Hello, everyone, and welcome back to English with Lucy.

- سلام، همه، و با لوسی به انگلیسی خوش آمدید.

Today, I have a vocabulary lesson for you.

امروز براتون یه درس لغت دارم.

In today's lesson, we are going to discuss 50, yes, 50.

در درس امروز، 50، بله، 50 را مورد بحث قرار می

But don't worry, it won't be too much,

دهیم. اما نگران نباشید، زیاد نیست،

50 advanced adjectives

50 صفت پیشرفته

that you can use to describe personality.

که می توانید برای توصیف شخصیت از آنها استفاده کنید.

These words are more advanced

این کلمات پیشرفته تر هستند

so you can give really accurate descriptions of people.

بنابراین می توانید توصیفات واقعاً دقیقی از افراد ارائه دهید.

In this video we will also focus on pronunciation.

در این ویدیو بر روی تلفظ نیز تمرکز خواهیم کرد.

I have included the phonetic transcription for each word

من رونویسی آوایی برای هر کلمه

plus their meaning and a little chat

به اضافه معنی آنها و گپ کوچکی

about where they can be used.

در مورد جایی که می توان از آنها استفاده کرد گنجانده ام.

I have also created a free PDF

من همچنین یک PDF رایگان ایجاد کرده ام

that goes along with this lesson.

که همراه با این درس است.

It contains all of the words that we discussed

این شامل تمام کلماتی است که به

along with their pronunciation and their meaning.

همراه تلفظ و معنی آنها صحبت کردیم.

And I have included a little quiz at the end

و در پایان یک مسابقه کوچک قرار داده ام

so that you can test your understanding.

تا بتوانید درک خود را محک بزنید.

If you'd like to download that PDF,

اگر می خواهید آن پی دی اف را دانلود کنید،

just click on the link in the description box.

کافیست روی پیوند موجود در کادر توضیحات کلیک کنید.

You enter your name and your email address

شما نام و آدرس ایمیل خود را وارد کنید

and I send the PDF directly to your inbox.

و من پی دی اف را مستقیماً به صندوق ورودی شما ارسال می کنم.

By doing this, you sign up to my mailing list,

با این کار شما در لیست پستی من ثبت نام می کنید،

meaning that every week, as soon as the PDF is available,

یعنی هر هفته به محض اینکه پی دی اف موجود شد،

I'll send it straight to you.

مستقیماً آن را برای شما ارسال می کنم.

You don't need to sign up every time.

لازم نیست هر بار ثبت نام کنید.

I'll also keep you updated

همچنین شما را

on all of my news, offers, and courses.

در جریان تمام اخبار، پیشنهادات و دوره های آموزشی خود قرار خواهم داد.

Before we get started,

قبل از شروع،

I would like to thank the sponsor of today's video,

می خواهم از اسپانسر ویدیوی امروز تشکر کنم،

it is Lingoda, your new language school.

این لینگودا، آموزشگاه زبان جدید شما است.

You can attend this language school

شما می توانید در این آموزشگاه زبان

from the comfort of your own home 24/7 at your own pace.

از آسایش خانه خود به صورت 24 ساعته و با سرعت دلخواه خود شرکت کنید.

Cut the travel time, not the quality.

زمان سفر را کاهش دهید، نه کیفیت.

Lingoda has an interactive curriculum

لینگودا دارای یک برنامه درسی تعاملی

and three to four student average class sizes.

و سه تا چهار کلاس متوسط ​​​​دانش آموز است .

So you can learn in small groups

بنابراین می توانید در گروه های کوچک

with amazing qualified teachers.

با معلمان واجد شرایط شگفت انگیز یاد بگیرید.

You can learn English, business English,

شما می توانید انگلیسی، انگلیسی تجاری،

Spanish, French, and German from beginner to advanced level.

اسپانیایی، فرانسوی و آلمانی را از سطح مبتدی تا پیشرفته بیاموزید.

They have recently added cool new features

آن‌ها اخیراً ویژگی‌های جالب جدیدی

like homework and quizzes

مانند تکالیف و آزمون‌ها اضافه

to keep your learning journey on track.

کرده‌اند تا سفر یادگیری شما را در مسیر خود حفظ کنند.

The best part is you can now experience

بهترین بخش این است که اکنون می توانید

a seven-day free trial.

یک دوره آزمایشی رایگان هفت روزه را تجربه کنید.

That is one week of access with three entirely free classes.

یعنی یک هفته دسترسی با سه کلاس کاملا رایگان.

On top of that, for a limited time,

علاوه بر این، برای مدت محدودی،

if you use the code GET30,

اگر از کد GET30 استفاده می‌کنید،

you can get a 30% discount on your first paid month

می‌توانید 30 درصد تخفیف در اولین ماه پرداختی خود دریافت کنید

if you choose to continue after that free trial.

اگر بخواهید پس از آن دوره آزمایشی رایگان ادامه دهید.

To take advantage of this limited offer,

برای استفاده از این پیشنهاد محدود،

just click on the link in the description box,

کافیست روی لینک موجود در کادر توضیحات کلیک کنید،

use the code GET30 and claim your free trial

از کد GET30 استفاده کنید و نسخه آزمایشی رایگان

and your 30% discount.

و تخفیف 30 درصدی خود را درخواست کنید.

But hurry, this offer ends on my birthday, the 10th of June.

اما عجله کنید، این پیشنهاد در روز تولد من، 10 خرداد به پایان می رسد.

So do it before my birthday. (laughs)

پس قبل از تولدم انجامش بده (می خندد)

Right, let's get started with the vocabulary lesson.

درست است، بیایید با درس واژگان شروع کنیم.

So I have got 25 positive personality adjectives

بنابراین من 25 صفت شخصیت مثبت

and 25 negative personality adjectives.

و 25 صفت شخصیت منفی دارم.

Which ones do you think we should start with?

به نظر شما از کدام یک شروع کنیم؟

I think I'm going to start with positive

فکر می کنم با مثبت شروع کنم

so we can raise everyone's mood

تا بتوانیم روحیه همه را بالا ببریم

and then bring you back down again.

و بعد دوباره شما را پایین بیاوریم.

Just how I like it.

همینطور که من دوستش دارم

Number one is adaptable, adaptable.

شماره یک سازگار است، سازگار است.

If somebody is an adaptable person,

اگر کسی فردی سازگار است، به

it means they are someone who is able to change

این معنی است که می‌تواند تغییر کند

to successfully deal with new situations,

تا با موقعیت‌های جدید،

especially difficult ones.

به‌ویژه شرایط دشوار، موفق شود.

You could say she's a great social worker

می توان گفت که او یک مددکار اجتماعی عالی است

because she's so adaptable.

زیرا بسیار سازگار است.

She's such an adaptable person.

او چنین فردی سازگار است.

We also have number two, which is affable, affable.

ما شماره دو را هم داریم که دوست داشتنی است.

This could be used to describe somebody

این را می توان برای توصیف کسی

who is pleasant, polite, and easy to talk to.

که خوشایند، مودب و راحت است استفاده کرد.

It's a very positive word.

کلمه بسیار مثبتی است. وقتی

He was incredibly affable with me when I forgot my ticket.

بلیطم را فراموش کردم او به طرز باورنکردنی با من مهربان بود.

Number three: ambitious, ambitious.

شماره سه: جاه طلب، جاه طلب.

This is usually positive, but sometimes depending on tone,

این معمولا مثبت است، اما گاهی اوقات بسته به لحن

it can be slightly negative as well.

، می تواند کمی منفی نیز باشد.

It describes somebody who is determined

کسی را توصیف می کند که

to be rich, powerful, and successful.

مصمم است ثروتمند، قدرتمند و موفق باشد.

He's very ambitious and I think he'll do very well in life.

او بسیار جاه طلب است و فکر می کنم در زندگی خیلی خوب عمل خواهد کرد.

Number four, this is a lovely one: amicable, amicable.

شماره چهار، این دوست داشتنی است: دوستانه، دوستانه.

This is a way of saying that somebody is polite and friendly

این راهی برای گفتن این است که کسی مودب و دوستانه است

and can manage situations without arguments.

و می تواند موقعیت ها را بدون بحث و جدل مدیریت کند.

He seemed very amicable on the telephone,

او در تلفن بسیار دوستانه به نظر می رسید،

so I was shocked at his rude email.

بنابراین من از ایمیل بی ادبانه او شوکه شدم.

Number five is bright, bright.

شماره پنج روشن و روشن است.

And a lot of learners of English misunderstand this word

و بسیاری از زبان آموزان انگلیسی این کلمه را اشتباه درک می کنند

because it also means shining, you know, a source of light.

زیرا به معنای درخشش ، منبع نور نیز هست.

When we're using it to describe people,

وقتی از آن برای توصیف افراد استفاده می کنیم،

it usually means intelligent or clever.

معمولاً به معنای باهوش یا باهوش است.

You're a bright girl, I know you'll pass the exam.

تو دختر باهوشی هستی، می دانم که در امتحان موفق می شوی.

You're an intelligent or clever girl.

شما یک دختر باهوش یا باهوش هستید.

Number six is broad-minded, broad-minded.

شماره شش گشاده اندیش است، گشاده اندیش.

I mentioned a couple of videos back narrow-minded,

من به چند ویدیو اشاره کردم که در گذشته باریک‌بین بودند،

this is the opposite.

این برعکس است.

Narrow-minded, broad-minded.

تنگ نظر، گشاده اندیش.

It means that you are willing to understand

این بدان معناست که شما مایل به درک

and listen to other people's opinions

و گوش دادن به نظرات

even if they're different from your own.

دیگران هستید، حتی اگر آنها با نظرات شما متفاوت باشند.

Luckily, our boss is quite broad-minded,

خوشبختانه، رئیس ما کاملاً گشاده فکر است،

so I'm sure he won't mind you wearing that today.

بنابراین مطمئن هستم که او برای پوشیدن آن امروز مشکلی نخواهد داشت.

I wonder what that person was wearing

من تعجب می کنم که آن شخص چه لباسی پوشیده بود

for a boss to have to be broad-minded.

تا یک رئیس باید دارای ذهنی وسیع باشد.

We also have number seven: conscientious, conscientious.

شماره هفت هم داریم: وظیفه شناس، وظیفه شناس.

This can be used to describe people who take care

از این می توان برای توصیف افرادی استفاده کرد که

to do things carefully and correctly.

مراقب انجام کارها با دقت و درستی هستند.

His conscientious manner makes him a fantastic engineer.

رفتار وظیفه شناس او از او یک مهندس فوق العاده می سازد.

Number eight: convivial, convivial.

شماره هشت: شادی آور، دلنشین.

This simply means cheerful and friendly.

این به سادگی به معنای شاد و دوستانه است.

She was a convivial party host

او یک مجری مهمانی خوش‌حال بود

who made everyone feel welcomed.

که باعث می‌شد همه احساس استقبال کنند.

We also have number nine: courteous, courteous.

شماره نه را هم داریم: مودب، مودب.

I really like that word, courteous.

من این کلمه را خیلی دوست دارم، مودب.

This means polite and respectful.

این یعنی مودب و محترم.

If somebody is courteous,

اگر کسی مودب باشد،

they are a respectful and polite person.

فرد محترم و مؤدبی است.

I can't believe how courteous

من نمی توانم باور کنم که

the school children were today.

بچه های مدرسه امروز چقدر مودب بودند.

I remember it was such an honour

یادم می‌آید این

to be called courteous at school.

افتخاری بود که در مدرسه به من می گفتند مؤدب.

Number 10 is decisive, decisive.

شماره 10 تعیین کننده است، تعیین کننده.

And like many of these,

و مانند بسیاری از این موارد

it does depend on context and tone of voice.

، به زمینه و لحن صدا بستگی دارد.

This is used to describe somebody who is able

این برای توصیف شخصی استفاده می شود که

to decide quickly and with confidence.

می تواند سریع و با اطمینان تصمیم بگیرد.

She's quite decisive,

او کاملاً قاطع است،

so I don't think she'll change her mind.

بنابراین فکر نمی‌کنم نظرش را تغییر دهد.

Number 11 is determined, determined.

شماره 11 تعیین می شود، تعیین می شود.

Very similar to ambitious in a way,

از جهاتی بسیار شبیه جاه طلبی است

but in particular, this is used to describe people

، اما به طور خاص برای توصیف افرادی استفاده می شود

who are able to continue trying to do something

که می توانند به تلاش برای انجام کاری

even if it's difficult.

حتی اگر دشوار باشد ادامه دهند.

Her determined nature made her the perfect Olympian.

طبیعت مصمم او او را به المپیکی کامل تبدیل کرد.

Number 12: diplomatic, diplomatic.

شماره 12: دیپلماتیک، دیپلماتیک.

If I can think of anyone who's diplomatic, it is my father,

اگر بتوانم به کسی که دیپلمات است فکر کنم، فکر می کنم

the most diplomatic man on earth, I think.

پدرم دیپلماتیک ترین مرد روی زمین است.

It means that he's able to deal

این بدان معناست که او قادر است

with people in difficult situations.

با افراد در شرایط سخت کنار بیاید.

If some people are having an argument

اگر بعضی

in front of him, he can say,

ها جلوی او بحث می کنند، می تواند بگوید

now, now, everyone, let's sit down, talk it out.

حالا، حالا، همه، بیایید بشینید، صحبت کنید.

Let's find an arrangement that's mutually beneficial.

بیایید ترتیبی پیدا کنیم که برای دو طرف سودمند باشد.

With my dad, it's all about compromise.

با پدرم، همه چیز در مورد سازش است.

My dad's diplomatic nature made him a great boss.

ماهیت دیپلماتیک پدرم او را به یک رئیس بزرگ تبدیل کرد.

Number 13, this one is used to describe my husband-to-be,

شماره 13، این یکی برای توصیف شوهر آینده من استفاده می شود،

easy-going, (laughs) easy-going,

راحت، (می خندد) راحت،

also laid-back might be another alternative.

همچنین آرام می تواند جایگزین دیگری باشد.

This is used to describe people who are relaxed

این برای توصیف افرادی استفاده می شود که آرام

and happy to accept things

و خوشحال هستند که چیزها را

without worrying or stressing or getting angry.

بدون نگرانی یا استرس یا عصبانی شدن می پذیرند.

That's my fiance in a nutshell.

به طور خلاصه نامزد من است.

We often say he's so laid-back

ما اغلب می گوییم که او آنقدر آرام است

that he's actually horizontal.

که در واقع افقی است.

I don't think I've ever seen him get really stressed.

فکر نمی کنم تا به حال ندیده باشم که او واقعاً استرس داشته باشد.

An example, he's an easy-going guy with a carefree attitude.

به عنوان مثال، او مردی راحت با رفتاری بی خیال است.

Number 14 is exuberant, exuberant.

شماره 14 پرشور و نشاط آور است.

This means full of energy, happiness, and excitement.

این یعنی پر از انرژی ، شادی و هیجان.

And do you know what? Today I think that describes me.

و میدونی چیه؟ امروز فکر می کنم این من را توصیف می کند.

I do feel particularly full

من احساس می کنم به خصوص سرشار

of energy, happiness, and excitement.

از انرژی، شادی و هیجان هستم.

An example: her exuberant nature exhausted me.

یک مثال: طبیعت پرشور او مرا خسته کرد.

Number 15, this is my mum's favourite word,

شماره 15، این کلمه مورد علاقه مادر من است،

not favourite, but she uses it a lot: frank, frank.

مورد علاقه نیست، اما او از آن بسیار استفاده می کند: صریح، صریح.

It's sometimes positive and sometimes negative,

گاهی اوقات مثبت و گاهی منفی است

it's actually quite neutral.

، در واقع کاملاً خنثی است.

If somebody is frank, it means they are honest and direct,

اگر کسی صریح باشد، به این معنی است که او صادق و مستقیم است،

especially in what they say.

به خصوص در آنچه می گوید.

So they say things without worrying too much

بنابراین آنها چیزهایی را بدون نگرانی

about if it will offend people.

در مورد اینکه آیا این موضوع باعث آزار مردم می شود، می گویند.

If anyone is ever rude to my mum,

اگر کسی با مادرم بداخلاق کند،

she will then describe them to me as frank.

او آن را برای من صریح توصیف خواهد کرد.

She's quite frank.

او کاملا رک است.

He was very frank with me,

او با من بسیار صریح بود، به

which means he was bloody rude to me.

این معنی که او با من بی ادب بود.

She's very frank, but she gets results.

او بسیار رک است، اما نتیجه می گیرد.

That's a good sentence.

این جمله خوبی است.

Number 16 is gregarious, gregarious.

شماره 16 جمعی است، اجتماعی است.

This simply means sociable.

این به سادگی به معنای اجتماعی بودن است.

I think you'll get on well as you're both so gregarious.

من فکر می کنم که شما خوب خواهید بود زیرا هر دوی شما بسیار پرجمعیت هستید.

Number 17: intuitive, intuitive.

شماره 17: شهودی، شهودی.

This means you're able to understand something or someone

این بدان معناست که شما قادر هستید چیزی یا کسی را

by using feelings rather than using facts

با استفاده از احساسات به جای استفاده از حقایق

or understanding the facts.

یا درک واقعیات درک کنید.

She's a great teacher because she's so intuitive.

او معلم بزرگی است زیرا بسیار شهودی است.

She understands what her students need

او بدون اینکه از آنها بپرسد متوجه می شود که دانش آموزانش به چه چیزی نیاز دارند

without having to ask them.

.

Number 18 is inventive, inventive.

شماره 18 مبتکرانه است، مبتکرانه.

This means imaginative or creative,

این به معنای تخیل یا خلاق،

able to think of new ideas, new ways of doing things.

قادر به فکر کردن به ایده های جدید، روش های جدید برای انجام کارها است.

I'm sure he'll find a use for your broken television.

من مطمئن هستم که او برای تلویزیون خراب شما کاربرد پیدا خواهد کرد.

He's incredibly inventive.

او فوق العاده مبتکر است.

Number 19 is modest, modest.

شماره 19 متواضع است، متواضع.

This is used to describe somebody

این برای توصیف کسی استفاده می شود

who doesn't talk about how great they are.

که در مورد بزرگ بودن خود صحبت نمی کند.

They don't boast or talk

آنها در

about their abilities or their possessions.

مورد توانایی ها یا دارایی های خود لاف نمی زنند و صحبت نمی کنند.

If somebody understates something, if somebody says,

اگر کسی چیزی را کم بیان کند، اگر کسی بگوید،

oh, my English, isn't that good,

اوه، انگلیسی من، آنقدرها خوب نیست،

but their English is very good,

اما انگلیسی آنها بسیار خوب است،

you can say, I think you're being a bit modest there.

می توانید بگویید، فکر می کنم شما در آنجا کمی متواضع هستید.

We also use it sarcastically.

ما هم به طعنه از آن استفاده می کنیم.

If somebody does show off, we go,

اگر کسی خودنمایی کرد، ما می رویم،

oh, modest, you're very modest. (laughs)

اوه، متواضع، شما بسیار متواضع هستید. (می خندد)

Number 20 is pioneering, pioneering.

شماره 20 پیشگام است، پیشگام است.

This is used to describe early adopters,

این برای توصیف پذیرندگان اولیه استفاده می شود،

people who start to do something first

افرادی که ابتدا شروع به انجام کاری می کنند

and then others follow.

و سپس دیگران آن را دنبال می کنند.

An example: she had an affair

به عنوان مثال: او

with a pioneering cryptocurrency investor.

با یک سرمایه گذار پیشگام در ارزهای دیجیتال رابطه داشته است.

Number 21 is placid, placid.

شماره 21 آرام، آرام است.

And this is positive leaning towards neutral.

و این تمایل مثبت به سمت خنثی است.

It could also be used to describe somebody a bit boring,

همچنین می‌تواند برای توصیف کسی که کمی خسته‌کننده باشد، استفاده شود،

but it means not easily excited, very calm.

اما به این معنی است که به راحتی هیجان‌زده نیست، بسیار آرام است.

Don't worry about her dog, he's very placid.

نگران سگش نباش ، او خیلی آرام است.

He won't jump up.

او بالا نخواهد پرید.

Number 22 is proactive, proactive.

شماره 22 فعال است، فعال است.

This is used to describe somebody who makes things happen.

این برای توصیف کسی که باعث اتفاقات می شود استفاده می شود.

They don't wait for things to happen,

آنها منتظر اتفاقات نیستند، بلکه

they make things happen.

اتفاقات را می سازند.

She's very proactive when it comes to her work life,

او در مورد زندگی کاری خود بسیار فعال است،

but her personal life is very different.

اما زندگی شخصی او بسیار متفاوت است.

Me.

من

23 is quick-witted, quick-witted.

23 تیز هوش است، زودباور.

And this means very intelligent, very able to think quickly

و این به معنای بسیار باهوش است، بسیار قادر به فکر کردن سریع

or very quick to respond with funny or witty comments.

یا بسیار سریع برای پاسخ دادن با نظرات خنده دار یا شوخ.

I wouldn't heckle the comedian, he is very quick-witted.

من کمدین را سرزنش نمی کنم، او بسیار تیز هوش است.

To heckle is to shout something at a comedian

هک کردن یعنی فریاد زدن چیزی بر سر یک کمدین

or a performer from the audience,

یا مجری از سوی تماشاگران،

usually in order to get a reaction.

معمولاً به منظور دریافت واکنش.

Number 24 is resourceful, resourceful.

شماره 24 مدبر است، مدبر.

If somebody is resourceful, they are good at finding ways

اگر کسی مدبر باشد ، در یافتن راه

of doing things or solving problems.

هایی برای انجام کارها یا حل مشکلات خوب است.

We didn't have much money growing up,

ما وقتی بزرگ شدیم پول زیادی نداشتیم،

but our mother was very resourceful.

اما مادرمان خیلی مدبر بود.

And number 25, the last positive adjective

و عدد 25، آخرین صفت مثبت

is versatile, versatile.

همه کاره، همه کاره است.

This means able to do many things.

این بدان معنی است که قادر به انجام بسیاری از کارها است.

My personal assistant is incredibly versatile.

دستیار شخصی من فوق العاده همه کاره است.

She's able to do all sorts of things.

او قادر به انجام انواع کارها است.

Unfortunately, all good things come to an end

متأسفانه، همه چیزهای خوب به پایان می رسد

and now we've got to talk about the negative adjectives,

و اکنون باید در مورد صفت های منفی صحبت کنیم،

but they are quite fun.

اما آنها بسیار سرگرم کننده هستند.

They're good for talking about people.

آنها برای صحبت در مورد مردم خوب هستند.

Number one is aloof, aloof.

شماره یک دوری است، دوری.

I could have described my old dog as aloof.

می توانستم سگ پیرم را گوشه گیر توصیف کنم.

It means not friendly, not interested in other people.

این به معنای دوستانه نبودن، عدم علاقه به افراد دیگر است.

We had a sausage dog, a dachshund,

ما یک سگ سوسیس داشتیم، یک داچشوند،

and she came to you on her own terms.

و او با شرایط خودش پیش شما آمد.

She was not friendly, she was aloof.

صمیمی نبود، گوشه گیر بود.

Number two is belligerent, belligerent.

شماره دو جنگ طلب است، جنگ طلب.

What a wonderful word to say.

چه کلمه فوق العاده ای برای گفتن.

This means unfriendly and aggressive.

این به معنای غیر دوستانه و تهاجمی است.

His belligerent attitude drove me up the wall.

رفتار جنگ طلبانه او مرا از دیوار بالا برد.

Number three is big-headed, big-headed.

شماره سه سر درشت، سر بزرگ است.

This means arrogant, overconfident,

این یعنی مغرور، اعتماد به نفس بیش از حد،

you think a lot of yourself.

شما خیلی به خودتان فکر می کنید.

He's very handsome, but he's also very big-headed,

او بسیار خوش تیپ است، اما او همچنین بسیار سر درشت است،

and that puts me off.

و این من را ناامید می کند.

Number four is callous, callous.

شماره چهار بی احساس است، بی عاطفه.

If you're callous, it means you don't care

اگر سنگدل هستید، به این معنی است که

about other people's feelings, pain, or problems.

به احساسات، درد یا مشکلات دیگران اهمیت نمی دهید.

The headmaster was incredibly callous

مدیر مدرسه فوق العاده سنگدل بود

and disregarded the feelings of the students.

و احساسات دانش آموزان را نادیده می گرفت.

Number five, prepare yourself, this is such a fun word,

شماره پنج، خودت را آماده کن، این یک کلمه بسیار سرگرم کننده است،

cantankerous, cantankerous, cantankerous.

پرخاشگر، پرخاشگر، پرخاشگر.

What a great word.

چه کلمه خوبی

It means often angry or often complaining.

این به معنای اغلب عصبانی یا اغلب شاکی است.

I'm so sick of her, she is so cantankerous,

من خیلی از او بدم می‌آید، او آنقدر بداخلاق است

she's never pleased.

که هرگز راضی نیست.

Number six, this is a really useful one: clingy, clingy.

شماره شش، این واقعاً مفید است: چسبنده، چسبنده.

This is used to describe somebody

این برای توصیف شخصی استفاده می شود

who is needing someone else too much.

که بیش از حد به شخص دیگری نیاز دارد.

It could be used to describe a partner, a romantic partner,

این می تواند برای توصیف یک شریک زندگی، یک شریک عاشقانه

or a child to their parent.

یا یک کودک برای والدینشان استفاده شود.

Stop being so clingy, I need some time alone.

اینقدر چسبنده نباش، من به مدتی تنهایی نیاز دارم.

They don't want to let you go,

آنها نمی خواهند شما را رها کنند،

they're clinging on like a baby monkey.

آنها مانند یک بچه میمون به آنها چسبیده اند.

Number seven is cynical, cynical.

شماره هفت بدبینانه است، بدبینانه.

This can be used to describe people who are very negative,

این را می توان برای توصیف افرادی استفاده کرد که بسیار منفی هستند،

they don't believe that the good will happen.

آنها باور ندارند که اتفاق خوبی خواهد افتاد.

Why do you always have to be so cynical? Lighten up a bit.

چرا همیشه باید اینقدر بدبین باشید؟ کمی سبک کن

Number eight is detached, detached.

شماره هشت جداست، جدا.

And this describes people who show a lack of feeling.

و این افراد را توصیف می کند که کمبود احساس نشان می دهند.

If somebody says detached from reality,

اگر کسی بگوید جدا از واقعیت است،

it can mean that they're very privileged

می تواند به این معنی باشد که او بسیار ممتاز است

and they don't understand reality.

و واقعیت را درک نمی کند.

They don't understand how the majority of people live.

آنها نمی دانند که اکثریت مردم چگونه زندگی می کنند.

He's very detached, I wonder if something's on his mind.

او خیلی بی‌تفاوت است، نمی‌دانم آیا چیزی در ذهنش است.

Number nine is dogmatic, dogmatic.

شماره نه جزمی، جزمی است.

This is used to describe people who believe

این برای توصیف افرادی استفاده می شود که معتقدند

that their opinions and their beliefs

عقاید و

are the only correct way of thinking.

عقایدشان تنها راه درست تفکر است.

They think that everyone else should accept

آنها فکر می کنند دیگران باید

what they think and what they see to be right

آنچه را که فکر می کنند و درست

and they won't accept the opinions and thoughts of others.

می بینند بپذیرند و نظرات و افکار دیگران را نمی پذیرند.

The politician was the most dogmatic person I've ever met.

سیاستمدار دگماتیک ترین فردی بود که تا به حال دیدم.

Number 10: fussy, fussy.

شماره 10: پرحاشیه، بی قرار.

This means hard to please or too concerned

این بدان معناست که سخت است راضی کردن یا خیلی

about having things exactly as you want them.

نگران داشتن چیزهایی دقیقاً همانطور که می خواهید.

It's often used to describe people who are picky about food.

اغلب برای توصیف افرادی که در مورد غذا حساس هستند استفاده می شود.

If somebody is a fussy eater, they're a picky eater.

اگر کسی اهل غذا خوردن است، او یک غذاخور سختگیر است.

They don't like lots of different types of foods.

آنها انواع مختلفی از غذاها را دوست ندارند.

My new client is so fussy, I just can't seem to please him.

مشتری جدید من خیلی شلوغ است، به نظر نمی رسد که او را راضی کنم.

Number 11, I love this one: gullible, gullible.

شماره 11، من این یکی را دوست دارم: ساده لوح، ساده لوح.

This describes people who are too willing

این افراد را توصیف می کند که خیلی مایلند

to believe what people tell them,

آنچه را که مردم به آنها می گویند باور کنند،

so they're easily tricked.

بنابراین به راحتی فریب می خورند.

In my old flat, I had the word gullible

در آپارتمان قدیمی ام، روی سقف کلمه ساده لوح

written on the ceiling and I'd always tell people,

نوشته شده بود و همیشه به مردم می گفتم

there's gullible written on the ceiling.

، روی سقف این کلمه ساده لوح نوشته شده است.

And they would think I was trying to trick them

و آنها فکر می کردند که من می خواهم آنها را فریب دهم

and they would never look.

و آنها هرگز نگاه نمی کردند.

But there was actually gullible written on the ceiling.

اما در واقع روی سقف نوشته شده بود.

I didn't actually have that many opportunities

من در واقع آنقدر فرصت

to try that out on people.

نداشتم که آن را روی مردم امتحان کنم.

No one ever came to my house.

هیچ کس هیچ وقت به خانه من نیامد.

Number 12 is impulsive, impulsive.

شماره 12 تکانشی، تکانشی است.

You can use this to describe people

می توانید از این برای توصیف افرادی استفاده کنید

who act quickly without thinking things through.

که بدون فکر کردن به چیزها سریع عمل می کنند.

They act on impulse.

آنها بر اساس انگیزه عمل می کنند.

He's too impulsive, he just bought a Lamborghini on finance.

او بیش از حد تکانشی است، او فقط یک لامبورگینی خریده است.

Number 13 is, is it?

شماره 13 است، آیا؟

I don't know if it is. It might be.

نمیدانم هست یا نه شاید باشه.

It's indecisive. (laughs)

بلاتکلیف است. (می خندد)

Okay, if you are indecisive,

بسیار خوب، اگر شما بلاتکلیف هستید،

then it means you are not able to make decisions quickly

به این معنی است که نمی توانید به سرعت

and effectively as I just demonstrated.

و به طور موثر تصمیم بگیرید.

I'm very indecisive when it comes to picking outfits,

من در مورد انتخاب لباس ها بسیار بلاتکلیف هستم،

I can never decide what I want to wear.

هرگز نمی توانم تصمیم بگیرم که چه چیزی بپوشم.

Number 14 is materialistic, materialistic.

شماره 14 مادی گرایانه، مادی گرایانه است.

This describes people who have possessions

این افراد را توصیف می کند که دارایی

and money as their top priority.

و پول را به عنوان اولویت اصلی خود دارند.

They care about possessions

آنها بیش از هر چیز به دارایی

and material things more than anything else.

و مادیات اهمیت می دهند.

An example: Barbie is incredibly materialistic,

یک مثال: باربی فوق‌العاده مادی‌گرا است،

all she cares about is fashion.

تنها چیزی که به آن اهمیت می‌دهد مد است.

Poor Barbie, there's a lot more to Barbie than that.

باربی بیچاره، باربی خیلی بیشتر از اینهاست.

And number 15 is narrow-minded, narrow-minded.

و عدد 15 تنگ نظر است، تنگ نظر.

I know I mentioned broad-minded before,

می‌دانم که قبلاً به فکر وسیع اشاره کردم،

this is the opposite.

این برعکس است.

It means you're not willing to listen

این بدان معناست که شما حاضر نیستید

to the opinions of others or the ideas or beliefs of others.

به نظرات دیگران یا عقاید یا عقاید دیگران گوش دهید.

The misogynist was incredibly narrow-minded.

زن ستیز فوق العاده کوته فکر بود.

Number 16, fun word alert: obnoxious, obnoxious.

شماره 16، هشدار کلمه سرگرم کننده: نفرت انگیز، نفرت انگیز.

Oh, obnoxious.

اوه، نفرت انگیز

This means extremely unpleasant

این به معنای بسیار ناخوشایند است

in a way that offends people.

به نحوی که مردم را آزار می دهد.

He is the most obnoxious person I have ever met in my life.

او نفرت انگیزترین فردی است که در زندگی ام دیده ام.

Number 17 is obstinate, obstinate.

شماره 17 لجباز است، لجباز.

This is often used to describe children.

این اغلب برای توصیف کودکان استفاده می شود.

It means very stubborn.

یعنی خیلی سرسخت.

It means that you refuse

به این معنی است که شما از

to change your behaviour or your opinions.

تغییر رفتار یا عقاید خود امتناع می کنید.

She's very cute, but she's also very obstinate.

او بسیار ناز است، اما او همچنین بسیار لجباز است.

18, shall I tell you what 18 is? Do you need to know?

18، به شما بگویم 18 چیست؟ آیا شما نیاز به دانستن دارید؟

It's patronising, patronising.

حامی است، حامی.

If you're patronising,

اگر از مردم حمایت می کنید، به

it means you think you're more intelligent than people

این معنی است که فکر می کنید باهوش تر از مردم

and you make them feel that way too.

هستید و باعث می شوید آنها نیز چنین احساسی داشته باشند.

You talk to them as if they're less than you.

جوری باهاشون حرف میزنی که انگار از تو کمترن.

If somebody treats you as if you're stupid,

اگر کسی با شما طوری رفتار می‌کند که انگار احمقی هستید،

you can say stop being so patronising,

می‌توانید بگویید اینقدر از حمایت‌گری خودداری کنید،

I'm not a child, I'm not stupid.

من بچه نیستم، من احمق نیستم.

Number 19 is possessive, possessive.

شماره 19 تملک است، مالکیت.

And this actually has two meanings

و این در واقع دو معنی دارد

that I'd like to discuss with you.

که مایلم با شما صحبت کنم.

If somebody is possessive about someone,

اگر کسی نسبت به کسی مالکیت داشته باشد، به

it means they demand all of their attention and love.

این معنی است که تمام توجه و عشق او را می طلبد.

They don't want to share them with anyone.

آنها نمی خواهند آنها را با کسی به اشتراک بگذارند.

It's very negative if somebody has a possessive partner.

اگر کسی شریک مالکیت داشته باشد بسیار منفی است.

People can also be possessive about things.

مردم همچنین می توانند در مورد چیزها مالکیت داشته باشند.

It can mean that they don't like

این می تواند به این معنی باشد که آنها دوست ندارند

to lend things or share things.

چیزهایی را قرض دهند یا چیزهایی را به اشتراک بگذارند.

So we could have: she had a hard time breaking up

بنابراین می‌توانستیم داشته باشیم: او به سختی

with her possessive boyfriend.

از دوست پسر مالک خود جدا شد.

Or don't expect to be allowed to drive his car,

یا انتظار نداشته باشید که اجازه رانندگی با ماشین

he's incredibly possessive.

او را داشته باشید، او فوق العاده صاحب اختیار است.

Number 20 is resentful, resentful.

شماره 20 کینه توز است، کینه توز.

This means that you hold grudges.

این به این معنی است که شما کینه دارید.

If somebody has treated you badly in the past,

اگر کسی در گذشته با شما بد رفتار کرده باشد،

you feel bitter about it forever.

برای همیشه از آن ناراحت می شوید.

Her difficult past has made her very resentful.

گذشته سخت او او را بسیار آزرده خاطر کرده است.

Number 21 is self-centered, self-centered.

شماره 21 خود محور است، خود محور است.

This means you put yourself first,

این بدان معناست که شما خود را در اولویت قرار می دهید،

you don't think about the needs of others.

به نیازهای دیگران فکر نمی کنید.

Stop being so self-centered

از اینقدر خود محوری دست بردارید

and think about what's right for the children.

و به این فکر کنید که چه چیزی برای کودکان مناسب است.

Number 22 is stingy, stingy. Okay?

شماره 22 خسیس است، خسیس. باشه؟

Focus on that pronunciation, it's got that /dʒ/.

بر روی آن تلفظ تمرکز کنید، آن /dʒ/ است.

It's not stingy.

خسیس نیست

Something could be stingy if it stings you a lot.

اگر چیزی شما را زیاد نیش بزند ممکن است خسیس باشد.

Stingy means you are tight with money.

خسیس یعنی شما با پول تنگ هستید.

You're not generous at all when it comes to money.

در مورد پول اصلا سخاوتمند نیستید .

I hate going out for drinks with her

من از بیرون رفتن برای نوشیدنی با او متنفرم،

because she's so stingy, I always end up paying.

زیرا او بسیار خسیس است، من همیشه پول می دهم.

23 is tactless, tactless.

23 بی تدبیر، بی تدبیر است.

This is a hard one to pronounce 'cause it's ta-kuh-tuh-less.

تلفظ این کلمه سخت است چون تاکوه توح کم است.

So we've got kuh-tuh-ul all altogether, tactless.

بنابراین ما به طور کلی کوه توح ال را داریم ، بدون تدبیر.

If you don't have much tact, then you are tactless.

اگر درایت زیادی ندارید پس بی تدبیر هستید.

This means that you're likely to say or do things

این به این معنی است که شما به احتمال زیاد چیزهایی می گویید یا انجام می دهید

that will probably annoy or upset other people.

که احتمالاً دیگران را آزار می دهد یا ناراحت می کند.

You were so tactless when you commented on her weight.

وقتی در مورد وزنش نظر دادی خیلی بی تدبیر بودی .

24 is a great one, it's quite casual, it's touchy, touchy.

24 فوق العاده است، کاملا معمولی است، لمسی است، لمسی است.

If somebody is touchy, they are easily upset or offended.

اگر کسی حساس باشد، به راحتی ناراحت یا آزرده می شود.

We often say, ooh, he's a bit touchy.

ما اغلب می گوییم، اوه، او کمی حساس است.

Ooh, touchy.

اوه، حساس

Don't upset her, she's very touchy.

او را ناراحت نکن، او بسیار حساس است.

And the last one, number 25 is vain. (laughs)

و آخرین شماره 25 بیهوده است. (می خندد)

This means conceited.

این یعنی متکبر.

It means you're obsessed with your appearance

این بدان معناست که شما به ظاهر

or your own achievements or just yourself in general.

خود یا دستاوردهای خود یا به طور کلی فقط به خودتان وسواس دارید.

♪ You're so vain, you probably think ♪

♪ شما خیلی بیهوده هستید، احتمالا فکر می کنید ♪

♪ This class is about you because you're so vain ♪

♪ این کلاس در مورد شماست چون شما بسیار بیهوده هستید ♪

Yeah, that can be the example.

بله، این می تواند مثال باشد.

You're so vain you probably think this class is about you.

شما آنقدر بیهوده هستید که احتمالاً فکر می کنید این کلاس در مورد شماست.

Right, that is it for today's lesson.

درست است، این برای درس امروز است.

I really hope you enjoyed it

من واقعا امیدوارم که از آن لذت برده باشید

and I hope you learned something.

و امیدوارم چیزی یاد گرفته باشید.

I have pushed lots of vocabulary words your way.

من کلمات واژگان زیادی را به سمت شما سوق داده ام.

Don't forget to download the PDF.

دانلود PDF را فراموش نکنید.

You can complete the quiz and test your understanding.

می توانید مسابقه را کامل کنید و درک خود را آزمایش کنید.

Just click on the link in the description box,

کافیست روی لینک موجود در کادر توضیحات کلیک

enter your name and your email address

کنید، نام و آدرس ایمیل خود را وارد کنید

and I will send it directly to your inbox.

و من مستقیماً آن را به صندوق ورودی شما ارسال می کنم.

And don't forget to check out Lingoda,

و فراموش نکنید که Lingoda را بررسی کنید

the link is in the description box

، پیوند در کادر توضیحات موجود است

and you can use the code GET30

و می توانید از کد GET30

for your free trial and then 30% off your first month.

برای آزمایش رایگان خود و سپس 30٪ تخفیف در ماه اول خود استفاده کنید.

If you want to practise your listening

اگر می‌خواهید

and vocabulary skills even further,

مهارت‌های شنیداری و واژگان خود را حتی بیشتر تمرین کنید،

then I have my vlogging channel

پس من کانال وبلاگ نویسی خود

with loads of fully subtitled vlogs

را با تعداد زیادی از وبلاگ‌های زیرنویس

of my life here in the English countryside.

زندگی‌ام در حومه انگلیسی دارم.

And you can connect with me on my social media.

و می توانید در شبکه های اجتماعی من با من ارتباط برقرار کنید.

I have my Instagram @Lucy,

من اینستاگرام @Lucy

and my website, EnglishwithLucy.co.uk

و وب سایتم EnglishwithLucy.co.uk

where I have a fantastic pronunciation tool.

را دارم که در آن ابزار تلفظ فوق العاده ای دارم .

You can click on the phonemes and hear me pronounce them.

می توانید روی واج ها کلیک کنید و تلفظ آنها را بشنوید.

/i:/.

/من:/.

/əʊ/.

/əʊ/.

/eə/.

/eə/.

I will see you soon for another lesson.

به زودی برای یک درس دیگر می بینمت.

I'm sure he'll find a use for your broken sofa,

من مطمئن هستم که او برای مبل شکسته شما کاربرد پیدا خواهد کرد،

he's very inventive.

او بسیار مبتکر است.

Well, that's not actually as funny as I thought it would be.

خب، این در واقع آنقدرها هم که فکر می کردم خنده دار نیست.

I'm sure he'll find a use

من مطمئن هستم که او

for your broken television antenna.

برای آنتن خراب تلویزیون شما کاربرد پیدا خواهد کرد.

Why that? So specific.

چرا اون؟ خیلی خاص

That's so stupid that I couldn't think of anything else new.

آنقدر احمقانه است که نمی توانستم به چیز جدیدی فکر کنم.

To the negative adjectives used to describe personality.

به صفت های منفی که برای توصیف شخصیت استفاده می شود.

Oh, it's gonna be so depressing.

اوه، خیلی افسرده کننده خواهد بود.

No, sorry, I'm too excited today, too excited.

نه، ببخشید، امروز خیلی هیجان زده هستم، خیلی هیجان زده هستم.

Try to reel myself in.

سعی کن خودمو بهم بریزم.

Why am I doing that?

چرا اینکارو میکنم؟

Number six. No, it's not number six, sorry.

شماره شش. نه، شماره شش نیست، ببخشید.

Number 14.

شماره 14.

Oh, (beeping).

اوه، (بوق).

I've just replaced full batteries and they've gone.

من تازه باتری های کامل را تعویض کردم و آنها رفتند.

I can't believe it.

من نمی توانم آن را باور کنم.

Number 14 is...

شماره 14 ...

About to choke.

در شرف خفه شدن است.

Number 29, this is a hard one to pronounce

شماره 29، تلفظ این کلمه سخت

'cause we've got kuh-tuh.

است، زیرا ما کوه توه داریم.

Ta-kuh-tuh.

تاکوه توه.

(upbeat music)

(موسیقی شاد)