15 Stunningly Beautiful English Words YOU Should Use More Often! (+ Free PDF & Quiz)

Hello lovely students and welcome back to English with Lucy.

سلام به دانش آموزان عزیز و خوش آمدید به انگلیسی با لوسی.

Today I'm going to share my love of the English language with you because I am a logophile.

امروز می خواهم عشقم به زبان انگلیسی را با شما در میان بگذارم زیرا من یک لوگوفیل هستم.

What's a logophile?

لوگوفیل چیست؟

It's somebody who loves words, somebody

این کسی است که کلمات را دوست دارد، کسی است

who is drawn to words.

که به کلمات کشیده می شود.

Today I'm going to share with you 15 of

امروز قصد دارم 15

my favourite words, the words that I find most beautiful in English.

کلمه مورد علاقه خود را با شما به اشتراک بگذارم، کلماتی که به نظر من در انگلیسی زیباترند.

Spoiler, lots of them are borrowed from other languages.

اسپویلر، بسیاری از آنها از زبان های دیگر وام گرفته شده اند.

I'm going to give you their pronunciation, definitions, examples.

من قصد دارم تلفظ، تعاریف، مثال های آنها را به شما ارائه دهم.

Words that I think we

کلماتی که به نظر من

should all use more often.

همه ما باید بیشتر از آنها استفاده کنیم.

I've selected these words because I find that they roll off the tongue, or at

من این کلمات را انتخاب کردم زیرا متوجه شدم که آنها از زبان خارج می شوند، یا

least some of them do, and others just have really beautiful meanings.

حداقل برخی از آنها این کار را انجام می دهند، و برخی دیگر فقط معانی بسیار زیبایی دارند.

To help you with your English learning journey even more, I have created a free

برای کمک به شما در مسیر یادگیری زبان انگلیسی، من یک

PDF that goes along with this lesson.

PDF رایگان که همراه با این درس است ایجاد کرده ام.

This lesson contains the 15 words we're

این درس شامل 15 کلمه ای است که

going to discuss, plus 15 of the ugliest words in the English language!

قرار است در مورد آنها بحث کنیم، به علاوه 15 مورد از زشت ترین کلمات در زبان انگلیسی!

I thought it would be really funny to have that contrast there.

فکر می‌کردم واقعاً خنده‌دار خواهد بود که آن تضاد در آنجا وجود داشته باشد.

If you'd like to download that PDF, the 15 most beautiful and ugliest words in

اگر می خواهید آن پی دی اف، 15 زیباترین و زشت ترین واژه های

the English language according to English with Lucy, all you have to do is click on

زبان انگلیسی را با توجه به زبان انگلیسی با لوسی دانلود کنید، تنها کاری که باید انجام دهید این است که روی

the link in the description box, enter your name and your email address, you

لینک موجود در کادر توضیحات کلیک کنید، نام و آدرس ایمیل خود را وارد کنید. شما

sign up to my mailing list, and the PDF arrives directly in your inbox.

در لیست پستی من ثبت نام می کنید و PDF مستقیماً به صندوق ورودی شما می رسد.

After that, you automatically receive my free weekly lesson PDFs, plus all of my

پس از آن، به‌طور خودکار فایل‌های PDF درس هفتگی رایگان من، به‌علاوه همه

news, course updates, and offers.

اخبار، به‌روزرسانی‌های دوره، و پیشنهادات من را دریافت می‌کنید.

It's a free service, you can unsubscribe

این یک سرویس رایگان است، شما می توانید

at any time.

در هر زمان اشتراک خود را لغو کنید.

Right, let's get started with word number one.

درست است، بیایید با کلمه شماره یک شروع کنیم.

Appealing, appealing.

توسل جویی، جذاب.

I love that long E sound.

من آن صدای بلند E را دوست دارم.

Appealing, appealing.

توسل جویی، جذاب.

This means attractive or interesting.

این به معنای جذاب یا جالب است.

To me, it sounds slightly flirtier than

به نظر من، کمی لاستیک تر از این است که

just saying something or someone is beautiful.

فقط بگوییم چیزی یا کسی زیباست.

They're appealing, I'm interested in them.

آنها جذاب هستند، من به آنها علاقه مند هستم.

An example: His rich vocabulary made him sound so appealing.

مثال: دایره لغات غنی او او را بسیار جذاب کرده است.

This is actually a word that my mother uses quite a lot.

این در واقع کلمه ای است که مادر من بسیار استفاده می کند.

If she sees something delicious or smells some nice food, she will always say,

اگر چیز خوشمزه ای ببیند یا بوی غذای خوبی به مشامش برسد، همیشه می گوید

that looks so appealing.

که خیلی جذاب به نظر می رسد.

Number two, ineffable, ineffable.

شماره دو، ناگفتنی، غیرقابل وصف.

This means too great or too beautiful to describe in words.

این به معنای خیلی عالی یا خیلی زیباست که نمی توان آن را با کلمات توصیف کرد.

Something so wonderful that you can't express how wonderful it is.

چیزی آنقدر شگفت انگیز که نمی توانید بیان کنید چقدر شگفت انگیز است.

It's ineffable.

غیر قابل وصف است

An example: When I heard of their

مثال: وقتی خبر بارداری آنها را شنیدم

pregnancy, I was filled with ineffable joy.

، سرشار از شادی وصف ناپذیر شدم.

Number three, quite different, nefarious, nefarious.

شماره سه، کاملا متفاوت، بدجنس، بدجنس.

I love that air sound.

من آن صدای هوا را دوست دارم.

I know lots of learners of English

می‌دانم که بسیاری از زبان‌آموزان انگلیسی

struggle with that ‘eh’ sound.

با آن صدای «ه» مبارزه می‌کنند.

You're always taught to pronounce it as

همیشه به شما یاد داده اند که آن را به صورت

eh, uh, eh, uh, eh.

اِه، اوه، اِه، اوه، اِه تلفظ کنید.

However, I have a little pronunciation

با این حال، من راز تلفظ کوچکی دارم

secret that I use with my students, and my students tend to find it a lot easier

که با دانش‌آموزانم از آن استفاده می‌کنم، و دانش‌آموزانم تمایل دارند

to think of it as an extension of an ‘eh’ sound.

آن را به‌عنوان بسط صدای «ه» در نظر بگیرند .

Eh, eh, just bring the volume down

اوه، اوه، فقط

slightly at the end.

در پایان صدا را کمی پایین بیاورید.

Eh, eh, nefarious.

آه، آه، بدجنس.

Now, nefarious is a beautiful word in my opinion, but it doesn't necessarily have

حالا بدجنس به نظر من کلمه زیباییه ولی لزوما

a very beautiful meaning.

معنی خیلی قشنگی نداره. به

It means criminal or extremely bad.

معنای جنایتکار یا بسیار بد است. به

I find this word appealing because I find it very expressive.

نظر من این کلمه جذاب است زیرا آن را بسیار رسا می دانم.

An example: They hacked into my bank account and used the funds for nefarious purposes.

یک مثال: آنها حساب بانکی من را هک کردند و از وجوه آن برای اهداف پلید استفاده کردند.

Word number four has a story behind it for me.

کلمه شماره چهار برای من داستانی پشت سر دارد .

The word is ethereal, ethereal, and it means extremely light and beautiful or

این کلمه اثیری، اثیری است و به معنای فوق العاده سبک و زیبا یا به

seeming to belong to another more spiritual world.

ظاهر متعلق به دنیای معنوی دیگری است.

Now, obviously this word as it is, is beautiful and the meaning is beautiful too.

حال، بدیهی است که این کلمه همانطور که هست زیباست و معنی آن نیز زیباست.

But what I think is really funny about it is that to me, it represents how

اما چیزی که فکر می‌کنم در مورد آن واقعا خنده‌دار است این است که برای من بیانگر این است که

difficult English pronunciation and spelling can be.

تلفظ و املای انگلیسی چقدر می‌تواند دشوار باشد.

And as you might have noticed, the way English words are spelt often gives no

و همانطور که ممکن است متوجه شده باشید، نحوه املای کلمات انگلیسی اغلب

indication as to how they ought to be pronounced.

نشانی از نحوه تلفظ آنها نمی دهد.

Ethereal is a clear example of that for me.

Ethereal برای من نمونه بارز آن است.

When I was young, I remember being seven, eight, nine years old, reading this word

وقتی جوان بودم، به یاد می‌آورم که هفت، هشت، نه سال داشتم، این کلمه را

in a book and simply presuming that it would be pronounced ethereal, ethereal,

در کتابی خواندم و به سادگی تصور می‌کردم که اثیری، اثیری،

not real, ethereal.

نه واقعی، اثیری تلفظ می‌شود.

I was always quite shy at school, but one

من همیشه در مدرسه خجالتی بودم، اما یک

day I felt particularly confident and I put my hand up in English class and I

روز احساس اعتماد به نفس خاصی داشتم و در کلاس انگلیسی دستم را بالا بردم و به

told the teacher that I found something to be ethereal.

معلم گفتم که چیزی اثیری پیدا کردم .

Luckily, it was a very sweet English

خوشبختانه معلم زبان انگلیسی بسیار شیرینی بود

teacher and they didn't shoot me down or make fun of me.

و من را ساقط نکردند و مسخره ام نکردند.

They just giggled and told me they could see why I pronounced it like that, but

آنها فقط قهقهه زدند و به من گفتند که می توانند ببینند چرا آن را اینطور تلفظ کردم، اما

it's actually ethereal.

در واقع اثیری است.

So that's why this word is very deserving

بنابراین به همین دلیل است که این کلمه بسیار شایسته

of being on this list because I think it has a really beautiful story behind it

حضور در این لیست است زیرا فکر می کنم حداقل برای من یک داستان واقعاً زیبا در پشت خود دارد

for me at least.

.

An example of ethereal in a sentence.

مثالی از اثیری در جمله.

At sunrise, the London skyline almost looks ethereal.

در طلوع خورشید، خط افق لندن تقریباً اثیری به نظر می رسد.

Number five.

شماره پنج.

If you know me well, if you've followed

اگر من را خوب بشناسید، اگر

me for a long time, you might understand why I love this word so much.

مدت زیادی است که من را دنبال کرده باشید، ممکن است بفهمید که چرا من این کلمه را خیلی دوست دارم.

It's epiphany, epiphany.

این تجلی، تجلیل است.

It means a sudden and surprising moment

این به معنای لحظه ای ناگهانی و غافلگیر کننده

of realisation.

از تحقق است.

And three years ago, when I started

و سه سال پیش، زمانی که شروع به

creating online English courses, I named my first pronunciation course after this

ایجاد دوره های آنلاین انگلیسی کردم، نام اولین دوره تلفظ خود را با نام این

word, epiphany.

کلمه Epiphany گذاشتم.

I've since changed the name of my online

من از آن زمان نام

language school to simply englishwithlucy.com because

آموزشگاه زبان آنلاین خود را به سادگی به englishwithlucy.com تغییر دادم زیرا

it's easier for everyone,

برای همه آسان تر است،

but that word epiphany still means a lot to me.

اما این کلمه epiphany هنوز برای من معنی زیادی دارد.

I want my students to have an epiphany, a moment of realisation and understanding

من می‌خواهم دانش‌آموزانم در

when it comes to their language skills and their pronunciation.

مورد مهارت‌های زبانی و تلفظشان لحظه‌ای از درک و درک داشته باشند.

An example, when she took the course, she had an epiphany, and everything became clear.

به عنوان مثال، زمانی که او دوره را گذراند، او یک تجلیل داشت و همه چیز روشن شد.

Number six.

شماره شش.

It's short, it's sweet, it's angst.

کوتاه است، شیرین است، عصبانیت است.

It's a feeling of great worry or concern about your situation or your life.

این یک احساس نگرانی یا نگرانی شدید در مورد وضعیت یا زندگی شما است.

And you often hear teenage angst.

و اغلب عصبانیت نوجوانان را می شنوید.

I wrote emotional poetry when I was full

زمانی که پر

of teenage angst.

از اضطراب نوجوانی بودم شعر احساسی می‌گفتم.

Number seven, euphoria, euphoria.

شماره هفت، سرخوشی، سرخوشی.

I think it's the name of a TV show.

فکر کنم اسم یک برنامه تلویزیونی باشد.

This means an extremely strong feeling of

این به معنای یک احساس بسیار قوی از

excitement or happiness that usually only lasts a short while.

هیجان یا شادی است که معمولاً فقط مدت کوتاهی طول می کشد.

An example: after receiving the letter of acceptance, I was in a state of euphoria.

مثال: پس از دریافت نامه پذیرش، در حالت سرخوشی بودم.

Number eight, cherish, cherish.

شماره هشت، گرامی داشتن، گرامی داشتن.

I actually met someone the other day

من در واقع روز گذشته با کسی ملاقات کردم که

whose first name was Cherish and she really deserved that name.

نام کوچکش چریش بود و او واقعاً لیاقت این نام را داشت.

She was so lovely.

خیلی دوست داشتنی بود

This is a verb meaning to love someone or

این یک فعل به معنای دوست داشتن کسی یا

something very much and to want to protect them or it.

چیزی بسیار است و می‌خواهد از او یا آن محافظت کند.

An example, I will always cherish the letter he wrote to me before he passed away.

به عنوان مثال، من همیشه نامه ای را که قبل از مرگ به من نوشته بود گرامی خواهم داشت.

Number nine is eternity, eternity.

شماره نه ابدیت است، ابدیت.

And this simply means time without end.

و این به سادگی به معنای زمان بدون پایان است.

For example, a mother's love lasts for eternity.

مثلاً عشق مادری تا ابد ادامه دارد.

Number 10, quintessence, quintessence.

شماره 10، کوئینتسانس، کوینتسانس.

You may have heard this in its adjective form before, quintessential, which is

شاید قبلاً این را به شکل صفتی شنیده باشید، quintessential که

also very beautiful.

بسیار زیبا نیز هست.

But I think this one is used less

اما من فکر می کنم این یکی کمتر استفاده می شود

frequently and it should be used more frequently because it's a very lovely

و باید بیشتر استفاده شود زیرا کلمه بسیار دوست داشتنی است

word, quintessence.

، quintessence. به

It means the perfect example of something.

معنای مثال کامل چیزی است.

If you see a perfect country cottage with beautiful light stone and roses up it,

اگر یک کلبه روستایی عالی با سنگ های سبک زیبا و گل رز دیدید،

you can say that it is the quintessence of an English country cottage.

می توانید بگویید که اصل یک کلبه روستایی انگلیسی است.

My 11th beautiful word is faeces.

یازدهمین کلمه زیبای من مدفوع است.

Faeces, I'm joking.

مدفوع، شوخی می کنم.

It's not faeces.

مدفوع نیست

That means poop.

یعنی مدفوع

I just, I don't know.

من فقط، من نمی دانم.

I listen to my intrusive thoughts.

من به افکار مزاحم خود گوش می دهم.

Then number 11 is plethora, plethora.

سپس عدد 11 مجموعه، کثرت است.

And this one really does roll off the tongue.

و این یکی واقعاً از زبان خارج می شود.

It means an amount that is greater than is needed or can be used.

یعنی مقداری که بیشتر از مقدار مورد نیاز است یا قابل استفاده است.

For example, the lesson PDF contains a plethora of information.

به عنوان مثال، PDF درس حاوی اطلاعات زیادی است.

We're implying that there's almost slightly too much information there.

ما اشاره می کنیم که اطلاعات تقریباً کمی بیش از حد در آنجا وجود دارد.

Maybe in a good way, just so much information, more than you could ever

شاید در یک راه خوب، فقط اطلاعات بسیار، بیشتر از آنچه که تا به حال می توانید

take in, a plethora of information.

دریافت کنید، انبوهی از اطلاعات.

Number 12, love this one.

شماره 12، این یکی را دوست دارم.

I mean, I love all of them.

یعنی من همه آنها را دوست دارم. به

That's why I've put them in this list,

همین دلیل آنها را در این لیست قرار داده ام،

but I really like number 12, pristine, pristine.

اما من شماره 12 را خیلی دوست دارم، بکر، بکر.

This word is so expressive.

این کلمه خیلی گویا است.

It means fresh and clean, as if new.

یعنی تازه و تمیز، انگار نو.

Her house was pristine.

خانه اش بکر بود.

And that's another one that my mother uses a lot in her house really is always pristine.

و این یکی دیگر از مواردی است که مادرم در خانه اش زیاد استفاده می کند، واقعا همیشه بکر است.

You could literally eat off my mother's floors.

شما به معنای واقعی کلمه می توانید از روی زمین مادرم غذا بخورید.

I don't suggest you try to eat off my floors.

من به شما پیشنهاد نمی کنم سعی کنید از کف من غذا بخورید.

Number 13, surreptitiously, surreptitiously.

شماره 13، به طور مخفیانه، مخفیانه.

It means in a quick or secret way so that

یعنی سریع یا پنهانی که

people don't notice.

مردم متوجه نشوند.

For example, she surreptitiously slid her

به عنوان مثال، او به طور مخفیانه

phone number under his napkin.

شماره تلفن خود را زیر دستمال او گذاشت.

Napkin is another word for serviette.

دستمال کاغذی کلمه دیگری برای سرویت است.

Number 14, dulcet, dulcet.

شماره 14، دولچه، دولچه.

Dulcet means sounding sweet or pleasant,

Dulcet به معنای شیرین یا دلپذیر به نظر رسیدن است

and it's often collocated with tones, dulcet tones.

و اغلب با زنگ‌ها و زنگ‌های دلسوز ترکیب می‌شود.

If you're talking about somebody's dulcet tones, it means their sweet voice.

اگر در مورد صدای آرام کسی صحبت می کنید، به معنای صدای شیرین اوست.

An example, I can always recognise her dulcet tones.

به عنوان مثال، من همیشه می توانم لحن آرام او را تشخیص دهم .

I can always recognise her lovely voice.

من همیشه می توانم صدای دوست داشتنی او را تشخیص دهم.

You might hear Brits using this one sarcastically.

ممکن است بشنوید که بریتانیایی ها از این یکی به طعنه استفاده می کنند.

If someone is speaking with a very loud and unpleasant voice, you might say,

اگر کسی با صدای بسیار بلند و ناخوشایند صحبت می کند، ممکن است بگویید،

ah, I know those dulcet tones well, or I recognise those dulcet tones.

آه، من آن لحن های آرام را خوب می شناسم یا آن لحن های آرام را تشخیص می دهم.

Number 15, the last one is docile.

شماره 15، آخرین مورد مطیع است.

Docile.

مطیع.

I love that ‘O’ sound, docile.

من آن صدای "O" را دوست دارم، مطیع.

This means quiet and easy to control, and

این به معنای آرام و کنترل آسان است و

we often use it to talk about animals that have a very sweet nature.

ما اغلب از آن برای صحبت در مورد حیواناتی استفاده می کنیم که طبیعت بسیار شیرینی دارند.

An example, the puppy is calm and incredibly docile.

به عنوان مثال، توله سگ آرام و فوق العاده مطیع است.

Said no puppy owner ever.

گفت هرگز صاحب توله سگی نداشت.

My puppy was docile for the first week,

توله سگ من هفته اول مطیع بود

and then it was chaos for a year and a half, and now he's docile again.

و بعد یک سال و نیم هرج و مرج بود و حالا دوباره مطیع شده است.

I can't believe he's nearly six.

من نمی توانم باور کنم که او نزدیک به شش سال است.

Right, that's it for today's lesson.

درست است، برای درس امروز همین است.

I hope you enjoyed it, and I hope you learnt something.

امیدوارم از آن لذت برده باشید و امیدوارم چیزی یاد گرفته باشید.

Don't forget to download the PDF if you want to know the 15 words that I find to

فراموش نکنید که اگر می خواهید 15 کلمه ای را بدانید که به نظر من

be most ugly, most unpleasant to listen to in English.

زشت ترین و ناخوشایندترین برای گوش دادن به آنها به زبان انگلیسی هستند، پی دی اف را دانلود کنید.

And of course, there's a quiz as well.

و البته، یک مسابقه نیز وجود دارد.

The link for that is in the description box.

لینک مربوط به آن در کادر توضیحات موجود است.

If you enjoyed this lesson, you enjoyed learning about the pronunciation,

اگر از این درس لذت بردید، از یادگیری تلفظ لذت بردید، دایره

expanding your vocabulary, you might find my 12-week English programmes to be up

لغات خود را گسترش دادید، ممکن است برنامه های 12 هفته ای انگلیسی من را به بهترین شکل ممکن بیابید

your street.

.

We have the B1 programme, the B2

ما برنامه B1،

programme, and the C1 programme.

برنامه B2 و برنامه C1 را داریم.

That's intermediate, upper intermediate,

این متوسط، متوسط ​​بالا

and advanced.

و پیشرفته است.

I'll leave links so that you can explore

من پیوندها را می گذارم تا بتوانید

them and see if they're right for you in the description box.

آنها را بررسی کنید و ببینید آیا آنها برای شما مناسب هستند یا خیر .

I'd love to have you join.

من دوست دارم شما بپیوندید.

In the programmes, we focus on grammar, vocabulary.

در برنامه ها، ما بر روی دستور زبان، واژگان تمرکز می کنیم.

We weave pronunciation throughout.

ما تلفظ را در سراسر می بافیم.

We also have targeted pronunciation lessons.

همچنین دروس تلفظ هدفمند داریم.

And in B2 and C1, we have conversation analysis lessons.

و در B2 و C1 درس تحلیل مکالمه داریم.

The students absolutely love those.

دانش آموزان کاملا آنها را دوست دارند.

I'd love you to join my amazing students

دوست دارم به دانش آموزان شگفت انگیز من بپیوندید

that always give such wonderful feedback.

که همیشه بازخورد فوق العاده ای ارائه می دهند. آیا

Aren't they fantastic?

آنها فوق العاده نیستند؟

If you're interested in joining, just visit englishwithlucy.com.

اگر شما علاقه مند به پیوستن هستید، فقط به englishwithlucy.com مراجعه کنید.

All of the information's there.

همه اطلاعات آنجاست

I will see you soon for another lesson.

به زودی برای یک درس دیگر می بینمت.