How to Start Speaking in IELTS Part 3

[Computerized Voice] And can I have the task card back?

[صدای کامپیوتری] و آیا می توانم کارت وظیفه را پس بگیرم؟

- Sure.

- حتما

So listen, I've just finished part two

پس گوش کن، من به تازگی قسمت دوم

of my IELTS speaking test.

آزمون اسپیکینگ آیلتس را تمام کردم.

Now it's time for part three, the deeper conversation.

اکنون نوبت به بخش سوم، گفتگوی عمیق تر است.

But what if I don't know what to say?

اما اگر ندانم چه بگویم چه؟

How do I get time to think?

چگونه برای فکر کردن وقت بگیرم؟

Oh my, what if I don't understand?

اوه من اگه نفهمم چی؟

What kind of questions will they ask me?

چه نوع سؤالاتی از من خواهند پرسید؟

How can I develop my answers?

چگونه می توانم پاسخ های خود را توسعه دهم؟

Let's find out. (upbeat music)

بیایید دریابیم. (موسیقی شاد)

Hello, it's Keith from the Keith Speaking Academy

سلام، این کیت از آکادمی صحبت کردن کیت

and the YouTube channel, English Speaking Success,

و کانال یوتیوب، English Speaking Success است،

where you become a confident speaker of English.

جایی که شما به یک سخنران مطمئن انگلیسی تبدیل می شوید .

Now, the truth is all parts

اکنون، حقیقت این است که تمام بخش‌های آزمون

of the IELTS speaking test are challenging.

اسپیکینگ آیلتس چالش برانگیز است.

Well, and fun, right?

خوب، و سرگرم کننده، درست است؟

But part three is critical because that is where

اما بخش سوم بسیار مهم است، زیرا در آنجاست که

the examiner will decide if you are a five or a six,

ممتحن تصمیم می‌گیرد که شما پنج یا شش،

a six or a seven and so on, right?

شش یا هفت و غیره باشید، درست است؟

So it's really important you understand this.

بنابراین بسیار مهم است که این را درک کنید.

The examiner really controls this part of the test

ممتحن واقعاً این بخش از آزمون را کنترل می‌کند

to make sure they push you to your limit

تا مطمئن شود که شما را به حد خود می‌رساند

so they are sure about your level.

تا از سطح شما مطمئن شود.

So they will make up questions based on your answers.

بنابراین آنها بر اساس پاسخ های شما سوالاتی را می سازند.

They will cut you off and move on to another question

آنها صحبت شما را قطع می کنند و به سراغ سؤال دیگری می روند

to test more things.

تا چیزهای بیشتری را آزمایش کنند.

And all of this is fine, expect it.

و همه اینها خوب است، انتظار داشته باشید.

The biggest and most exciting part of part three

بزرگ‌ترین و هیجان‌انگیزترین بخش قسمت سوم این

is that you can't really prepare your answers,

است که واقعاً نمی‌توانید پاسخ‌های خود را آماده کنید،

because you don't know where the conversation

زیرا نمی‌دانید مکالمه قرار

is going to go.

است به کجا برسد.

So topic research is good,

بنابراین تحقیق در مورد موضوع خوب است،

but flexibility is much more important.

اما انعطاف پذیری بسیار مهمتر است.

In this video, I will tell you some of the most common types

در این ویدیو، من به شما برخی از رایج ترین انواع

of questions and how to answer them,

سوالات و نحوه پاسخ دادن به آنها و

as well as ideas on how to develop your answers,

همچنین ایده هایی در مورد چگونگی توسعه پاسخ های خود را

which is really important in part three.

که در قسمت سوم بسیار مهم است، به شما خواهم گفت.

Finally, I'll show you how to create time

در نهایت، من به شما نشان خواهم داد که چگونه می توانید

for yourself to think.

برای خود وقت فکر کنید.

Okay, sound good? Great.

باشه، صدا خوبه؟ عالیه

Oh, do remember you can get the PDF

اوه، به یاد داشته باشید که می توانید PDF

of all of these phrases clicking on the link below for free.

تمام این عبارات را با کلیک بر روی لینک زیر به صورت رایگان دریافت کنید.

Okay, let's begin. (icon whooshes)

خوب، بیایید شروع کنیم. (icon whooshes)

Right, now we're gonna look at three very common

درست است، اکنون به سه

question types for part three and how to answer them.

نوع سوال بسیار رایج برای بخش سوم و نحوه پاسخ دادن به آنها می پردازیم.

Okay, the first one, "How has something changed

خوب، اولی، "چگونه چیزی

in recent years?"

در سال های اخیر تغییر کرده است؟"

Here the examiner is testing your knowledge

در اینجا ممتحن دانش

and ability to talk about comparisons

و توانایی شما را برای صحبت در مورد مقایسه های

of the past and the present.

گذشته و حال آزمایش می کند.

Okay, now you could just start talking.

خوب، حالا می توانید شروع به صحبت کنید.

I'm a big fan of going with the flow,

من از طرفداران پر و پا قرص حرکت با جریان هستم،

but you can also use some of these phrases

اما شما همچنین می توانید از برخی از این عبارات

to help you structure your answer and begin confidently.

برای کمک به ساختار پاسخ خود و شروع با اطمینان استفاده کنید. اینها را

Don't just memorize these, use them flexibly.

فقط به خاطر بسپارید ، از آنها به صورت انعطاف پذیر استفاده کنید.

There's lots of combinations.

ترکیبات زیادی وجود دارد

Right, for example, we can say,

درست است، مثلاً می‌توانیم بگوییم:

"In the past we used to dah-dah-dah-dah-dah.

"در گذشته ما داه-ده-ده-ده-ده بودیم.

This has changed a lot recently.

این اخیراً خیلی تغییر کرده است.

Now we usually dah-dah-dah-dah."

اکنون ما معمولاً ده-ده-ده-داه هستیم."

Okay, three phrases, one after the other, simple structure.

بسیار خوب، سه عبارت، یکی پس از دیگری، ساختار ساده.

Or something similar,

یا چیزی شبیه به این،

"Previously, we used to dah-dah-dah-dah-dah.

"قبلاً ما داه-ده-ده-ده-ده بودیم.

This has changed a lot recently.

این اخیراً خیلی تغییر کرده است.

Nowadays we tend to dah-dah-dah-dah-dah."

امروزه ما به ده-ده-ده-ده-ده-ده تمایل داریم."

Okay, so what you are doing here is you're using

خوب، پس کاری که شما اینجا انجام می دهید این است که از

a past tense, present perfect,

یک زمان گذشته، حال کامل،

connecting past to the present, and then the present tense.

وصل کردن گذشته به حال و سپس زمان حال استفاده می کنید.

So you are showing a wide range of tenses.

بنابراین شما طیف وسیعی از زمان ها را نشان می دهید.

With the past, you could say, "Previously we used to,

با گذشته، می توانید بگویید: "قبلاً عادت داشتیم،

previously we would dah-dah-dah, or previously we did."

قبلاً داه-ده-داه می کردیم یا قبلاً انجام می دادیم."

Okay, so you can chop and change

خوب، پس می توانید آن را خرد کنید و تغییر دهید

and mix it up a little bit, right?

و کمی مخلوط کنید، درست است؟

Remember, build your flexibility.

به یاد داشته باشید، انعطاف پذیری خود را ایجاد کنید.

So for example, if the question were,

به عنوان مثال، اگر سوال این بود که

"How has shopping changed in recent years?"

"خرید در سال های اخیر چگونه تغییر کرده است؟"

I might say, "Previously, we used to go into the town center

ممکن است بگویم: "قبلاً ما به مرکز شهر می رفتیم

and buy things in real shops, brick and mortar shops.

و از مغازه های واقعی، مغازه های آجر و ملات اجناس می خریدیم.

But that has changed.

اما این تغییر کرده است.

And nowadays we still go to the shops,

و امروزه ما هنوز به مغازه ها می رویم،

but we often buy things online because they are cheaper."

اما اغلب چیزهایی را آنلاین می خریم زیرا آنها هستند. ارزان تر."

Okay? Nice answer.

باشه؟ جواب خوبیه

But remember in part three,

اما به یاد داشته باشید که در بخش سوم،

you do need to develop your answers more.

شما باید پاسخ های خود را بیشتر توسعه دهید.

So here, let me give you one

بنابراین در اینجا، اجازه دهید یکی

of my secret methods, the ORE method,

از روش های مخفی خود را به شما ارائه دهم، روش ORE،

the O-R-E method:

روش O-R-E:

opinion, reason, example.

نظر، دلیل، مثال.

The example is the key bit.

مثال بیت کلید است.

That's where you can really give extra information

اینجاست که واقعاً می توانید اطلاعات اضافی بدهید

and show off your vocabulary, okay?

و دایره لغات خود را نشان دهید، خوب؟

So you can see in my previous example,

بنابراین می توانید در مثال قبلی من ببینید،

I gave my opinion that we used to go to shops.

من نظرم را گفتم که قبلاً به مغازه ها می رفتیم.

Now we shop online, and the reason, because it's cheaper.

اکنون ما به صورت آنلاین خرید می کنیم و دلیل آن هم ارزان تر است.

Now, I can add an example to develop the answer.

اکنون می توانم یک مثال برای توسعه پاسخ اضافه کنم.

But be careful because what you might think is,

اما مراقب باشید زیرا آنچه ممکن است فکر کنید این است:

"Oh, I can say something like, 'Well, yeah, for example,

"اوه، من می توانم چیزی شبیه به "خوب، بله، مثلاً

when I buy clothes, I go to the shops and try them on,

وقتی لباس می خرم، به مغازه ها می روم و آنها را امتحان می کنم،

and then I go and buy that item online.'"

و سپس می روم و آن کالا را می خرم. آنلاین."

That's not great because that's a personal example.

این عالی نیست زیرا یک مثال شخصی است.

You're kind of going back to part one,

شما به نوعی به قسمت اول برمی گردید

which is about you.

که مربوط به شماست.

Here, try not to be personal.

در اینجا، سعی کنید شخصی نباشید.

It's okay if you give one or two examples that are personal,

اشکالی ندارد اگر یک یا دو مثال بیاورید که شخصی هستند،

but think generally, think globally,

اما به طور کلی فکر کنید، جهانی فکر کنید،

around the world and try to get a more general

در سراسر جهان و سعی کنید یک

or global example.

مثال کلی یا جهانی به دست آورید.

For example, "When many young people buy clothes,

به عنوان مثال، "وقتی بسیاری از جوانان لباس می خرند،

they go to the shops like GAP to try them on,

به مغازه هایی مانند GAP می روند تا آنها را امتحان کنند

and then they go to the GAP website

و سپس به وب سایت GAP می روند

and buy that item online."

و آن کالا را آنلاین می خرند." به

Think generally, think globally for your examples.

طور کلی فکر کنید، برای مثال های خود جهانی فکر کنید.

Also think about examples from the news,

همچنین درباره نمونه‌هایی از اخبار،

something you've read or seen on the internet or the TV,

چیزی که در اینترنت یا تلویزیون خوانده‌اید یا دیده‌اید، فکر کنید،

if you still watch TV,

اگر هنوز تلویزیون تماشا می‌کنید،

like, "I read the other day actually that one shop, GAP,

مثلاً «روز پیش خواندم که در واقع یک فروشگاه، GAP،

I think, reported that their online sales of clothes

فکر می‌کنم، گزارش کرده است که آنها آنلاین هستند. فروش لباس ها

had actually surpassed in-shop purchases.

در واقع از خریدهای درون فروشگاهی پیشی گرفته بود،

Okay, so your example doesn't have to be perfect,

بنابراین لازم نیست که مثال شما کامل باشد،

doesn't have to be true.

I don't remember the details, but that's okay.

من جزئیات را به خاطر نمی آورم ، اما این مشکلی ندارد

It's about expressing your English language

and developing your answer.

و در حال توسعه پاسخ خود را

So you've got ORE: opinion, reason, example.

دریافت کردید: نظر، دلیل، مثال

For your example, think globally, generally,

برای شما، به طور کلی،

or something in the news.

یا چیزی در اخبار

Let's move on. (air whooshes)

حرکت می کند

Right, question type number two, very common,

"How will something change in the future?"

"چگونه چیزی در آینده تغییر خواهد کرد و در

And here the examiner is testing, testing what?

اینجا ممتحن در حال تست کردن است؟"

Yeah, examiner is testing if you can compare

things in the present to the future.

So thinking of the language of comparison,

present tenses, future tenses, possibility,

زمان‌ها، احتمال،

speculating, all of that.

گمانه‌زنی، همه این‌ها

Again, remember you can just start talking,

دوباره، به یاد داشته باشید که می‌توانید فقط شروع به صحبت کنید،

or you could use some of these phrases

یا می‌توانید از برخی از این عبارات استفاده کنید

that might help you along.

.

For example, "At the moment,

به عنوان مثال، "در حال حاضر،

the situation is dah-dah-dah-dah-dah,"

وضعیت ده-ده-ده-ده-ده است"

and, "I think in the future we will dah-dah-dah-dah."

و، "فکر می کنم در آینده ما ده-ده-ده-داه خواهیم داشت."

Or, "Right now, the situation is.

یا، "در حال حاضر، وضعیت اینگونه است.

I suspect in the future we might dah-dah-dah-dah."

من در آینده مشکوک هستم که ممکن است داه-ده-ده-داه باشیم."

So instead of will, you could be using might

بنابراین به جای اراده، می توانید از قدرت

as a possibility, a possible future.

به عنوان یک احتمال، یک آینده ممکن استفاده کنید.

Or, "Today, it seems to me that dah-dah-dah-dah.

یا، "امروز، به نظرم می رسد که داه-داه-داه.

I guess in the future we may."

حدس می زنم در آینده ممکن است."

Okay, I guess, I reckon, I suspect.

خوب، حدس می‌زنم، فکر می‌کنم، گمان می‌کنم.

You can change might for may or could.

شما می توانید ممکن را برای می یا ممکن تغییر دهید.

You can change will for going to.

برای رفتن می توانید اراده را تغییر دهید.

All these possibilities, right?

همه این احتمالات، درست است؟

Chop it up, change it around. Build your flexibility.

آن را خرد کنید، آن را تغییر دهید. انعطاف پذیری خود را بسازید.

Here's an example, on the same topic of shopping,

این یک مثال است، در مورد همان موضوع خرید،

how will shopping change in the future, right?

خرید در آینده چگونه تغییر خواهد کرد ، درست است؟

"Well, at the moment, the situation is

"خب، در حال حاضر، وضعیت این است که

we buy many clothes online as well as in the shops.

ما بسیاری از لباس‌ها را به صورت آنلاین و همچنین در مغازه‌ها می‌خریم.

I suspect that in the future,

من گمان می‌کنم که در آینده،

we might buy almost everything online."

تقریباً همه چیز را آنلاین بخریم."

Got it?

متوجه شدید؟

Now, develop your answer. Can you think of an example here?

اکنون، پاسخ خود را توسعه دهید. آیا می توانید به یک مثال در اینجا فکر کنید؟

Remember, general, global, in the news.

به یاد داشته باشید، عمومی، جهانی، در اخبار.

Here's one, and I got from seeing a mobile app.

این یکی است، و من با دیدن یک برنامه تلفن همراه متوجه شدم.

"So the other day, I saw a new app where you can upload

"بنابراین روز پیش، من یک برنامه جدید دیدم که در آن می توانید

your image of yourself and add clothes to it

تصویر خود را آپلود کنید و لباس هایی را به آن اضافه کنید

so you can see if the clothes match you

تا بتوانید ببینید آیا لباس ها با شما مطابقت دارند

or if they suit you, right?

یا به شما می آیند، درست است؟

And I think this means that we will buy

و فکر می کنم این بدان معنی است که ما خرید خواهیم کرد.

more and more clothes online

لباس‌های آنلاین بیشتر و بیشتر می‌شوند،

because there will be no need to go to the shops

زیرا برای امتحان کردن آن‌ها نیازی به رفتن به فروشگاه‌ها نیست

to try them on."

.»

And there you have it.

و شما آن را دارید.

Remember, the examiner might cut you off, doesn't matter.

به یاد داشته باشید، ممتحن ممکن است شما را قطع کند، مهم نیست.

It means they've heard enough,

این بدان معناست که آنها به اندازه کافی شنیده اند

and they want to push you in a different direction.

و می خواهند شما را به سمت دیگری سوق دهند.

So relax about it.

پس در مورد آن راحت باشید.

Okay, let's move on.

باشه بریم جلو

Oh, before we do, if you are enjoying this, please remember,

اوه، قبل از انجام ما، اگر از این کار لذت می برید، لطفاً به یاد داشته باشید،

do like the video and subscribe to the channel.

ویدیو را لایک کنید و در کانال عضو شوید.

Let's go in to the third type of question.

بریم سراغ سوال نوع سوم.

Why does some people blank, do something. Okay.

چرا بعضی ها خالی می شوند، کاری انجام می دهند. باشه

Here, really the examiner is testing your expression

در اینجا، واقعاً ممتحن بیان نظر شما را آزمایش می کند

of opinion, right?

، درست است؟

Well, I agree, I disagree, I think I suppose, and so on.

خوب، موافقم، مخالفم، فکر می کنم فکر می کنم، و غیره.

My advice with this kind of question

توصیه من در مورد این نوع سوال

is to focus on a specific group of people.

این است که روی گروه خاصی از افراد تمرکز کنید.

Because when we say why do people,

چون وقتی می گوییم چرا مردم،

I mean, it's impossible to answer, that could be anybody.

منظورم این است که پاسخ دادن به آن غیرممکن است، این می تواند هر کسی باشد.

But if you choose a group of people like teenagers,

اما اگر گروهی از افراد مانند نوجوانان،

adults, working people, mothers,

بزرگسالان، افراد شاغل، مادران،

retired people, it helps you focus.

افراد بازنشسته را انتخاب کنید، به شما کمک می کند تمرکز کنید.

It helps you develop the answer better.

این به شما کمک می کند تا پاسخ را بهتر بسازید.

And because you're being quite specific,

و از آنجایی که شما کاملاً مشخص هستید، از دایره لغات عمیق

you'll be using a more specific deeper range of vocabulary,

تری استفاده خواهید کرد ،

so you're making it better for yourself, okay?

بنابراین آن را برای خود بهتر می کنید، خوب؟

So here I can just recommend one phrase, right?

بنابراین در اینجا می توانم فقط یک عبارت را توصیه کنم، درست است؟

Very simple to answer.

خیلی ساده جواب دادن

"It depends, if we are talking about group of people,

"این بستگی دارد، اگر ما در مورد گروهی از مردم صحبت می کنیم،

then I think."

پس من فکر می کنم."

For example, "Well, it depends, right?

به عنوان مثال، "خب، بستگی دارد، درست است؟

I mean, if we're talking about teenagers, then I think.

یعنی اگر در مورد نوجوانان صحبت می کنیم، پس فکر می کنم.

Well, it depends.

خوب، بستگی دارد.

I mean, if we're talking about older people, then I think."

یعنی اگر در مورد افراد مسن تر صحبت می کنیم، پس فکر می کنم."

You see?

می بینی؟

Let's look at an example, again,

بیایید به یک مثال نگاه کنیم، دوباره

sticking with the shopping theme in part three.

به موضوع خرید در قسمت سوم پایبند باشیم.

"Why do some people never shop online?"

"چرا برخی از مردم هرگز آنلاین خرید نمی کنند؟"

"Well, it depends.

"خب، بستگی دارد.

I mean, if we're talking about older people,

منظورم این است که اگر در مورد افراد مسن صحبت می کنیم،

then I think they may not know how to do it,

فکر می کنم آنها ممکن است ندانند چگونه این کار را انجام دهند

and they might not trust it."

و ممکن است به آن اعتماد نکنند."

Okay, great way to start. Can you think of an example now?

خوب، راه خوبی برای شروع. حالا میشه مثالی فکر کنید؟

Remember, don't be personal.

به یاد داشته باشید، شخصی نباشید.

Don't say, "For example, my granddad doesn't like."

نگویید «مثلا پدربزرگ من دوست ندارد».

No, don't talk about personal examples.

نه، در مورد مثال های شخصی صحبت نکنید.

Remember, think generally, think globally,

به یاد داشته باشید، به طور کلی فکر کنید، جهانی فکر کنید،

or think about the news.

یا به اخبار فکر کنید.

So maybe something like this.

پس شاید همچین چیزی

"I've seen a lot of reports on the news lately

" اخیراً گزارش های زیادی در مورد اخبار

of older people being scammed, you know,

کلاهبرداری از افراد مسن دیده ام، می دانید،

buying things online that don't exist.

چیزهایی را آنلاین می خرند که وجود ندارند.

They might purchase a car because it's super cheap,

آنها ممکن است یک ماشین بخرند زیرا بسیار ارزان است،

but then they give the money to the scammers

اما سپس پول را به کلاهبرداران می دهند.

and they never even see the car.

و آنها هرگز ماشین را نمی بینند

And I guess all of this means they are reluctant then

و من حدس می زنم همه اینها به این معنی است که آنها تمایلی

to buy online."

به خرید آنلاین ندارند.

Got it? Great, let's move on.

متوجه شدید؟ عالیه، ادامه بدیم

(icon whooshes)

(آیکون whooshes)

Okay, so we've seen three very common question types

بسیار خوب، پس ما سه نوع سوال بسیار رایج

and how to develop your answer, right?

و نحوه ایجاد پاسخ خود را دیدیم، درست است؟

But to do that, you need to think fast.

اما برای انجام این کار، باید سریع فکر کنید.

You really do need to think on your feet, as we say.

همانطور که می گوییم واقعاً باید روی پای خود فکر کنید.

Think on your feet, think quickly, right?

روی پای خود فکر کنید، سریع فکر کنید، درست است؟

So you need time to think, but in part three,

بنابراین برای فکر کردن به زمان نیاز دارید ، اما در قسمت سوم،

there isn't much time, right?

زمان زیادی وجود ندارد، درست است؟

The big thing about part three is the pace.

نکته مهم در مورد قسمت سوم سرعت است.

It's fast and furious, like the film.

مثل فیلم سریع و خشن است.

How then do you create time to think?

پس چگونه زمان برای فکر کردن ایجاد می کنید؟

There are three things you can do, right?

سه کار وجود دارد که می توانید انجام دهید، درست است؟

The first, listen carefully to the question,

اول، با دقت به سؤال گوش دهید،

repeat the question aloud,

سؤال را با صدای بلند تکرار کنید

and then take a moment to breathe and think and answer.

و سپس یک لحظه نفس بکشید و فکر کنید و پاسخ دهید.

Okay, so if the question is, for example,

خوب، پس اگر سؤال این است که مثلاً

why do some people never shop online?

چرا برخی از مردم هرگز آنلاین خرید نمی کنند؟

"Why do some people never shop online?" (exhales)

"چرا برخی از مردم هرگز آنلاین خرید نمی کنند؟" (بازدم)

And then start speaking, okay?

و سپس شروع به صحبت کردن، خوب؟

Don't worry about the time.

نگران زمان نباشید

Let the examiner worry about the time.

اجازه دهید ممتحن نگران زمان باشد.

That is their job to control the time, not yours.

این وظیفه آنها کنترل زمان است، نه شما.

You take your time and answer, okay?

شما وقت می گذارید و جواب می دهید، باشه؟

Second thing you can do is to use time fillers, right?

دومین کاری که می توانید انجام دهید استفاده از پرکننده های زمان است، درست است؟

Very common things like, "Oh, that's a good question."

چیزهای بسیار رایجی مانند "اوه، این سوال خوبی است."

So once the examiner asks you the question, you go,

بنابراین هنگامی که ممتحن از شما سوال می پرسد، شما می گویید:

"Hmm, that's a good question.

"هوم، این سوال خوبی است.

Oh, I haven't thought about that.

اوه، من در مورد آن فکر نکرده ام.

Let me see. Let me think." (breathes deeply)

بگذار ببینم. بگذار فکر کنم." (نفس عمیق می کشد)

And take that breath, in and out.

و آن نفس را به داخل و خارج بکشید.

Just that time.

فقط اون موقع

Get oxygen to your head, give you time to think

اکسیژن را به سر خود برسانید، به شما فرصت دهید تا فکر کنید

and relax your shoulders and your body.

و شانه ها و بدن خود را آرام کنید.

Okay, tip number three, ask the examiner to clarify

بسیار خوب، نکته شماره سه، از ممتحن بخواهید توضیح دهد

or to repeat, right?

یا تکرار کند، درست است؟

Even, maybe 'cause you don't understand,

حتی، شاید به این دلیل که شما متوجه نمی شوید،

but even just to get more time, right?

اما حتی برای اینکه زمان بیشتری داشته باشید، درست است؟

It's one thing you can do.

این یک کاری است که می توانید انجام دهید. در

Don't overuse this, but you can.

استفاده از آن زیاده روی نکنید، اما می توانید.

If you don't understand a question,

اگر سوالی را متوجه نشدید،

or you didn't hear it correctly,

یا آن را به درستی نشنیدید،

or it just wasn't clear, right,

یا فقط واضح نبود، درست است،

you can say, "Could you repeat the question?"

می توانید بگویید: "آیا می توانید سوال را تکرار کنید؟"

And they will repeat it.

و آن را تکرار خواهند کرد.

"Could you repeat the question?"

"میشه سوال رو تکرار کنی؟"

But my favorite is, "What do you mean exactly?"

اما مورد علاقه من این است که " منظورت دقیقاً چیست؟"

I love that because you are showing

من آن را دوست دارم زیرا شما نشان می دهید

that you've understood the question,

که سؤال را درک کرده اید،

but you are not 100% clear.

اما 100٪ واضح نیستید.

You are not saying, "Oh, I don't understand."

شما نمی گویید "اوه، من نمی فهمم."

You are saying, "Well, okay, I understand,

شما می گویید "خب، خوب، متوجه شدم،

but what do you mean exactly?

اما منظور شما دقیقاً چیست؟

Clarify the question."

سوال را روشن کنید."

So the examiner might rephrase the question,

بنابراین، ممتحن ممکن است سؤال را دوباره بیان کند،

not only repeat it, but say it in a different way,

نه تنها آن را تکرار کند، بلکه آن را به روشی متفاوت بیان کند، و به

helping you understand, but giving you time to think.

شما کمک کند تا بفهمید، اما به شما فرصت می دهد تا فکر کنید.

"What do you mean exactly?" Great question. (chuckles)

"منظورت دقیقا چیه؟" سوال عالی (می خندد)

So now you have some nice phrases. What are you going to do?

خب حالا شما عبارات خوبی دارید . قراره چیکار کنی؟

(chuckles) Practice, of course.

(خنده) البته تمرین کنید.

You can download the PDF for free, there's a link below,

شما می توانید PDF را به صورت رایگان دانلود کنید، یک لینک در زیر وجود دارد،

and start practicing.

و شروع به تمرین کنید.

If you're interested in taking your spoken English

اگر علاقه مند هستید که زبان انگلیسی خود را

up a whole new level, well, you can join

کاملاً جدید ارتقا دهید، خوب، می توانید به

one of my online courses.

یکی از دوره های آنلاین من بپیوندید.

There are links down below.

لینک هایی در پایین وجود دارد

Now I know some students cannot join an online course

اکنون می دانم که برخی از دانش آموزان نمی توانند به یک دوره آنلاین بپیوندند

or work with a teacher, and that's fine.

یا با یک معلم کار کنند، و این خوب است.

I have a tip for you.

من یک نکته برای شما دارم.

Go to my website, keithspeakingacademy.com.

به وب سایت من، keithspeakingacademy.com بروید.

Look for IELTS Part 3. Again, there's a link below.

به دنبال آیلتس قسمت 3 بگردید. باز هم لینک زیر وجود دارد.

Look at the part three topics and subtopics.

به موضوعات و موضوعات فرعی قسمت سوم نگاه کنید.

Try and create some questions for each subtopic

سعی کنید و

based on the three question types you've seen today.

بر اساس سه نوع سؤالی که امروز دیدید، برای هر موضوع فرعی چند سؤال ایجاد کنید.

And then just try and give your answer to those questions.

و سپس فقط سعی کنید و پاسخ خود را به این سوالات بدهید.

Again, you can use some of the phrases from today's lesson.

باز هم می توانید از برخی از عبارات درس امروز استفاده کنید.

And just practice doing that. It's the practice.

و فقط انجام آن را تمرین کنید . این تمرین است.

Bonus tip, record yourself

نکته پاداش، خودتان را

on your phone and just listen back, right?

روی تلفن خود ضبط کنید و فقط به آن گوش دهید، درست است؟

You could share it with another student,

می توانید آن را با یک دانش آموز دیگر،

with a friend and say, "What do you think?

با یک دوست به اشتراک بگذارید و بگویید: "نظرت چیست؟

What do you think of the example? Is it good?

نظرت در مورد مثال چیست؟ خوب است؟

Is it clear? Could it be better?"

واضح است؟ آیا بهتر است؟"

And just try to improve day after day.

و فقط سعی کنید روز به روز پیشرفت کنید.

That's my tip for you.

این نکته من برای شماست.

I hope that you've enjoyed this lesson.

امیدوارم از این درس لذت برده باشید.

Thank you so much for watching.

از تماشای شما بسیار سپاسگزارم.

And I'll see you in the next video.

و در ویدیوی بعدی شما را می بینم.

Take care, my friend. Bye-bye.

مواظب خودت باش دوست من خداحافظ

(upbeat music)

(موسیقی شاد)