31 Days of Learning English - 10th October - improve your English - THINK / VIEW - day 10

yes here we are again oh my goodness is it really Thursday already welcome to

بله، ما دوباره آمدیم وای خدای من، واقعاً پنج شنبه به

day 10 of 31 days of English in October 2019

روز 10 از 31 روز انگلیسی در اکتبر 2019 خوش آمدید

hi everybody this is mr. Duncan in England how are you today are you ok I

سلام به همه، این آقای است. دانکن در انگلیس امروز چطوری خوب هستی امیدوارم

hope so are you happy well are you happy I

پس خوشحالی خوب هستی خوشحالی من

really hope so here we are again all together on day 10 of 31 days of October

واقعا امیدوارم که ما دوباره همه با هم در روز 10 از 31 روز اکتبر هستیم

yes I'm with you every single day 31 days of live streams Monday to Friday 2

بله من هر روز 31 روز با شما هستم پخش زنده از دوشنبه تا جمعه

p.m. and also on Saturday you can catch me midday 12 p.m. UK time and on Sunday

ساعت 2 بعد از ظهر و همچنین در روز شنبه می توانید من را در ظهر ساعت 12 بعد از ظهر بگیرید. به وقت انگلستان و یکشنبه

2 p.m. UK time every day during the month of October celebrating my 13th

ساعت 2 بعد از ظهر. به وقت بریتانیا هر روز در طول ماه اکتبر که سیزدهمین

year on YouTube there are still people asking why I'm doing this the reason is

سال حضور من در YouTube را جشن می‌گیرند، هنوز هم افرادی می‌پرسند که چرا این کار را انجام می‌دهم، دلیل آن این است

because my youtube channel will be 13 years old at the end of this month so I

که کانال یوتیوب من در پایان این ماه 13 ساله می‌شود، بنابراین

thought I would do something special and what better way could there be a better

فکر کردم این کار را انجام دهم. چیزی خاص و چه راه بهتری

way of celebrating your 13th anniversary on YouTube than by being on every single

برای جشن گرفتن سیزدهمین سالگرد شما در یوتیوب از حضور در هر

day so here I am for you right now yesterday we were in the kitchen I hope

روز وجود دارد، بنابراین من همین الان برای شما هستم که دیروز در آشپزخانه بودیم،

you enjoyed that we will of course be in the kitchen again next Wednesday and the

امیدوارم از این که مطمئناً خواهیم بود لذت برده باشید. دوباره در آشپزخانه چهارشنبه آینده و

Wednesday after that as well so we are coming up to a third of the way through

چهارشنبه بعد از آن نیز، بنابراین ما تا یک سوم راه تا

October and next week we will be halfway through the month already it feels as if

اکتبر می رسیم و هفته آینده ما در نیمه ماه خواهیم بود، به نظر می رسد

time is going by very quickly so already we have reached day 10 let's have a look

زمان خیلی سریع می گذرد. به روز 10 رسیده‌ایم بیایید به

outside shall we what's the view outside I hear you ask the weather today is not

بیرون نگاهی بیندازیم آیا منظره بیرون چیست می‌شنوم می‌پرسید هوا امروز

too bad it is cloudy we had some brilliant sunshine earlier it was lovely

خیلی بد نیست ابری است ما آفتاب درخشانی داشتیم قبل از آن دوست‌داشتنی بود

and then the the Sun went in and then the cloud has returned but it isn't too

و سپس خورشید رفت و سپس ابر بازگشت d اما خیلی

bad however however it is a little chilly especially at night

بد نیست با این حال هوا کمی سرد است مخصوصاً در شب در

there you can see another view looking out of my studio window you can see it

آنجا می توانید منظره دیگری را ببینید که از پنجره استودیو من به بیرون نگاه می کند می توانید ببینید

is a little bit murky it isn't very sunny at the moment however it was

که کمی تار است و در حال حاضر خیلی آفتابی نیست.

glorious earlier it was so nice outside I couldn't believe how nice it was but

اوایل با شکوه بود بیرون خیلی خوب بود باورم نمی شد چقدر خوب است اما

at the moment it is gloomy here in the UK as I mentioned it is getting cold

در حال حاضر اینجا در انگلیس غمگین است همانطور که اشاره کردم در حال سرد شدن است

autumn has arrived and already I have prepared myself for the arrival of

پاییز فرا رسیده است و من خودم را برای آمدن پاییز آماده کرده ام

autumn and winter so I have my lovely wooly hat look there is my hat I have

و زمستان بنابراین من کلاه پشمی دوست داشتنی خود را دارم آنجا کلاه من است

got my extra warm hat ready because apparently now this is something that

من کلاه گرم اضافی خود را آماده کرده ام زیرا ظاهراً اکنون این چیزی است

the newspapers are reporting at the moment I don't think it's true but every

که روزنامه ها در حال حاضر گزارش می دهند من فکر نمی کنم این درست باشد اما هر

year this happens the newspapers always say that the weather is going to be

سال این اتفاق می افتد روزنامه ها همیشه می گویند که هوا

either it's very hot or very cold so at the moment they are forecasting one of

یا بسیار گرم خواهد بود یا بسیار سرد، بنابراین در حال حاضر آنها یکی

the coldest winters for over 30 years how true that is remains to be seen

از سردترین زمستان های بیش از 30 سال را پیش بینی می کنند که چقدر درست است باید دید،

however I do have my lovely woolen hat ready to keep my head warm also I have

اما من کلاه پشمی دوست داشتنی ام را آماده نگه داشتن دارم. سرم گرم است، من هم

my my lovely long scarf so the scarf will go around my neck to keep me nice

من را دارم روسری خیلی بلند تا روسری دور گردنم بچرخد تا من را خوب

and warm it will keep my neck warm so I won't get a chill also and the most

و گرم نگه دارد، گردنم را گرم نگه می دارد تا سرما نخورم و

important thing of all in fact I have my gloves so my gloves are also ready to

مهمتر از همه در واقع من دستکش هایم را دارم پس دستکش هایم هم هستند آماده برای

keep my little hands warm when I'm outside walking around and these these

گرم نگه داشتن دست های کوچکم وقتی بیرون هستم و در حال قدم زدن هستم و این

particular gloves are actually quite unusual because they are red you don't

دستکش های خاص در واقع کاملاً غیرعادی هستند زیرا قرمز هستند شما

often see red gloves but these particular gloves are actually red

اغلب دستکش های قرمز را نمی بینید اما این دستکش های خاص در واقع

in color look at that they are red and they are very unusual you can say mr.

رنگ قرمز دارند. و شما می توانید بگویید آقای.

Duncan we have caught you red-handed Oh red-handed if you catch someone

دانکن ما تو را با دست دستگیر کردیم اوه با دست قرمز اگر کسی را

red-handed it means you catch them committing a

با دست دستگیر کنی به این معنی است که او را در حال ارتکاب

crime you catch them because it is evident that you committed the crime you

جرم دستگیر می کنی، او را دستگیر می کنی زیرا واضح است که شما مرتکب جرم شده اید.

have been caught red-handed very nice so I have my gloves ready and also my extra

دستکش‌هایم را آماده کنید و همچنین

thick underwear which I'm not going to show you you were pleased to hear so my

لباس زیر ضخیم‌ام را که نمی‌خواهم به شما نشان دهم که از شنیدن آن راضی بودید، بنابراین

gloves already as well so I will be nice and warm during the forthcoming winter

دستکش‌های من قبلاً نیز همینطور است، بنابراین من در ماه‌های زمستانی آینده خوب و گرم خواهم بود

months there is only one story in town right here in the UK now UK means

، فقط یک داستان در شهر وجود دارد. اینجا در بریتانیا اکنون بریتانیا به معنای

United Kingdom but at the moment this country is anything but United in fact

انگلستان است، اما در حال حاضر این کشور هر چیزی است به جز متحد در

it should be earn United Kingdom and the one story that everyone is talking about

واقع باید بریتانیا را به دست آورد و داستانی که همه

at the moment yes we are talking about this subject here in this country

در حال حاضر درباره آن صحبت می کنند بله، ما در اینجا در این کشور در مورد این موضوع صحبت می کنیم.

everyone is talking about it because now we are approaching a very crucial moment

همه در مورد آن صحبت می کنند زیرا اکنون به لحظه بسیار مهمی نزدیک

where we have to decide what is going to happen at the end of this month and can

می شویم که باید تصمیم بگیریم در پایان این ماه چه اتفاقی می افتد و آیا می

you believe it the day of bricks it happens to be on the same day as my

توانید باور کنید که روز آجرها در همان روز YouTube من باشد.

YouTube anniversary can you believe it so over the next few days we will find

سالگرد می تواند شما این را باور دارید، بنابراین در چند روز آینده، ما

out first of all if there is a deal at the moment it is looking unlikely as the

اول از همه متوجه خواهیم شد که آیا توافقی در حال حاضر وجود دارد یا خیر، بعید به نظر می رسد زیرا

UK prepares to leave the European Union a very dramatic week this week lots of

انگلیس آماده می شود تا اتحادیه اروپا را در هفته بسیار دراماتیک این هفته ترک

things lots of heated arguments taking place here and also across the English

کند. در اینجا و همچنین در سراسر کانال

Channel so brexit the British

انگلیس اتفاق می افتد، بنابراین خروج بریتانیا

sit from the european union is the only story that everyone is talking about

از اتحادیه اروپا تنها داستانی است که همه در

here in the UK right now every single person has an opinion on this subject

اینجا در بریتانیا در مورد آن صحبت می کنند در حال حاضر هر فردی در مورد این موضوع نظر دارد که

some people are for and some people are against some want to remain and some

برخی از افراد طرفدار آن هستند و برخی از افراد با آن موافق هستند. در مقابل برخی می خواهند بمانند و برخی

want to leave I know what you're going to ask you are going to ask mr. Duncan

می خواهند بروند. دانکن

what is your opinion of brexit hmm I wonder what it could be so that is the

نظر شما در مورد برگزیت چیست، من تعجب می کنم که چه چیزی می تواند باشد، به طوری که

one story that everyone is talking about it is the trending story here in the UK

تنها داستانی است که همه در مورد آن صحبت می کنند، داستان ترند اینجا در بریتانیا

it's also worth mentioning that today is a global event it is World Mental Health

است، همچنین لازم به ذکر است که امروز یک رویداد جهانی است، آگاهی از سلامت روان جهانی است.

Awareness Day so all around the world people are raising awareness of mental

روزی که مردم در سراسر جهان آگاهی خود را در مورد بیماری های روانی افزایش می دهند،

illness this is something we talked about on Monday we did a livestream

این چیزی است که ما در مورد آن صحبت کردیم، ما یک پخش زنده انجام دادیم که در

where I talked about words connected to mental health so here in the UK we are

آن من در مورد کلمات مرتبط با سلامت روان صحبت کردم، بنابراین اینجا در

having a special week of awareness raising the issues connected to mental

بریتانیا یک هفته ویژه آگاهی برای بالا بردن این مسائل داریم. مرتبط با سلامت روان

health and today around the world it is Mental Health Awareness Day all around

است و امروز در سراسر جهان روز آگاهی از سلامت روان است در

the world many people doing lots of things to help raise awareness of those

سراسر جهان بسیاری از مردم کارهای زیادی برای کمک به افزایش آگاهی

who are dealing with mental illnesses hello Andrew you are first also yeah man

کسانی که با بیماری های روانی دست و پنجه نرم می کنند انجام می دهند سلام اندرو شما اول هستید همچنین بله مردی

who apologizes oh don't apologize I understand that you can't be here every

که معذرت خواهی می کند. معذرت خواهی می‌کنم، می‌دانم که نمی‌توانی هر

day I do know that you have a busy life you have other things to do besides

روز اینجا باشی، می‌دانم که زندگی پرمشغله‌ای داری، به جز تماشای من، کارهای دیگری هم برای انجام دادن داری،

watch me so Andrew you are first and also I will say a big hello to you man

بنابراین اندرو تو اولی هستی و همچنین یک سلام بزرگ به شما خواهم گفت. شما

as well and there is no need to apologize

هم همینطور و نیازی به عذرخواهی نیست

congratulations you are first on today's live stream Tonya hello Tanya nice to

تبریک میگم شما اولین نفر در پخش زنده امروز هستید تونیا سلام تانیا خوشحالم

see you here again I think you were watching yesterday weren't you did you

که دوباره اینجا میبینمت فکر کنم دیروز داشتی تماشا میکردی مگه

enjoy my lesson in the kitchen it was a little different sometimes I like to do

از درس من در آشپزخانه لذت بردی. کمی متفاوت است گاهی اوقات من دوست دارم

things in a different way quite often people write to me and they

کارها را به روش دیگری انجام دهم اغلب مردم برای من نامه می نویسند و آنها

say mr. Duncan you are not the usual teacher you are a little extraordinary

می گویند آقای. دانکن تو معلم معمولی نیستی تو کمی خارق العاده

you teach in a rather unusual way I think this is true and I will not

هستی به روشی نسبتاً غیرمعمول تدریس می کنی من فکر می کنم این درست است و من مخالفت نمی کنم

disagree Kunal hello Kunal Belarus EA one of our moderators is here yeah man

Kunal hello Kunal Belarus EA یکی از مدیران ما اینجاست بله مرد

is also here and Noemi Louie Oh Louie Louie hello Louie Louie not to be

نیز اینجاست و Noemi Louie Oh Louie Louie hello Louie Louie

confused with Lewis hello Tania again yogurt hello year ago I like your name

با لوئیس اشتباه نگیریم سلام تانیا دوباره ماست سلام سال پیش من از اسمت خوشم میاد

by the way it sounds very nice and it feels nice when you say it a year ago

از این نظر که خیلی قشنگ به نظر میاد و حس خوبی دارم وقتی یک سال پیش میگی

mmm by the way I've just made myself a cup of coffee just before I started my

یک فنجان قهوه درست قبل از شروع

live stream I actually made a cup of coffee there it is can you see my coffee

پخش زنده‌ام، در واقع یک فنجان قهوه درست کردم، آیا می‌توانید قهوه‌ام را ببینید،

oh I have a cup of coffee this will keep me going because we have a very busy

اوه، من یک فنجان قهوه می‌خورم، این کار مرا ادامه می‌دهد، زیرا ساعت بسیار شلوغی

hour we are talking about lots of things words connected to thinking also we are

داریم و در مورد چیزهای زیادی صحبت می‌کنیم. چیزهایی که کلمات مرتبط با تفکر هستند همچنین ما در

talking about the differences between the two spellings of the word too and

مورد تفاوت بین دو املای کلمه و

also other things as well but for now I'm going to slurp my coffee hmm that is

همچنین چیزهای دیگر صحبت می کنیم، اما در حال حاضر من می خواهم قهوه ام را بنوشم، هوم،

a lovely cup of coffee although who it is very strong so I think today I have

یک فنجان قهوه دوست داشتنی است، هرچند که خیلی خوب است. قوی است، بنابراین فکر می‌کنم امروز

put to a coffee in my coffee so it's quite

یک کافه گذاشته‌ام در قهوه ام پول می گیرم، بنابراین کاملاً

strong so I am having a very big intake a very big dose of caffeine right now so

قوی است، بنابراین من در حال حاضر دوز بسیار زیادی کافئین مصرف می کنم، به طوری

that will keep me going it will keep me active until we finish today's lesson

که من را ادامه می دهد، تا زمانی که درس امروز را تمام کنیم، من را فعال نگه

hmm oh that is lovely by the way it around about 2:30 half

می دارد. حدود ساعت 2:30 و نیم

past two we are going to take a little look at a lovely video where I take a

نگاهی به یک ویدیوی دوست‌داشتنی می‌اندازیم که

walk around the place in which I live I promised this during the week and today

در آن در مکانی که در آن زندگی می‌کنم قدم می‌زنم، این را در طول هفته قول داده‌ام و امروز

we will have a look as I take you around the place in which I live much Wenlock

همانطور که شما را به اطراف می‌برم نگاهی خواهیم داشت. جایی که من زیاد در آن زندگی می کنم ونلوک

we will have a look at that it around about half past two

، حدود دو و نیم نگاهی به آن خواهیم داشت، در

meanwhile oh let's have a look out the window again because there is something

همین حال اوه بیایید دوباره از پنجره به بیرون نگاه کنیم زیرا چیزی هست که

I want to show you right now this is something I filmed yesterday would you

می خواهم همین الان به شما نشان دهم این چیزی است که دیروز فیلمبرداری کردم.

like to have a look at a very unusual view out of my window there it is it is

برای نگاه کردن به یک منظره بسیار غیرعادی از پنجره من آنجا

a mountain well when I say mountain it is a small mountain you might even

چاه کوه است وقتی می گویم کوه کوه کوچکی است حتی ممکن است

describe it as a large hill and it is a place called kare-kare doc care Cara doc

آن را به عنوان یک تپه بزرگ توصیف کنید و مکانی است به نام کاره کاره doc care Cara doc

and you can see it above the horizon and that is actually the view from the top

و شما می توانید آن را در بالای افق ببینید و این در واقع نمای f است از بالای

of my stairs in the house so if I stand at the top of the stairs inside my house

پله های من در خانه، بنابراین اگر بالای پله های داخل خانه بایستم، در

I can actually see that hill in the distance and it's called

واقع می توانم آن تپه را از دور ببینم و به آن

care Cara doc and a long time ago there was a large hill fort during the now

مراقبت Cara doc می گویند و مدت ها پیش قلعه بزرگ تپه ای در طول دوران وجود داشت. در حال حاضر

people think it might be during the Bronze Age there is actually a small

مردم فکر می کنند ممکن است در عصر برنز در واقع یک

fort up there there is the remains of what used to be an encampment or fort a

قلعه کوچک در آنجا وجود داشته باشد که بقایای چیزی که قبلاً یک اردوگاه یا قلعه

place where people lived and also there was a large wall

مکانی بوده است که مردم در آن زندگی می کردند و همچنین دیوار بزرگی

all surrounding it to keep everyone safe and here is another view of this

اطراف آن وجود داشت تا همه در امان باشند. و اینجا منظره دیگری از این

mountain so there you can see it from my house and here is a very close view so

کوه است تا آنجا می توانید آن را از خانه من ببینید و اینجا یک نمای بسیار نزدیک است به طوری

that is the same Hill but a little bit closer so there is one of the well-known

که همان تپه است اما کمی نزدیکتر بنابراین یکی از

landmarks around this area and the hill fort is half way up and you can still

مکان های دیدنی شناخته شده در اطراف این منطقه و قلعه تپه در نیمه راه است و شما هنوز می

see parts of the Bronze Age hill fort right now it still exists so I hope you

توانید بخش هایی از قلعه تپه عصر برنز را ببینید که هنوز وجود دارد، بنابراین امیدوارم

enjoyed that I do like looking out of my window in fact you might say that from

از اینکه من دوست دارم از پنجره خود به بیرون نگاه کنم لذت برده باشید، در واقع ممکن است بگویید که از

my window you can see some beautiful landscape landscape so when we say

پنجره من می توانید تعدادی را ببینید. منظره زیبا پس وقتی می گوییم

landscape we mean the view of the land as it lies in front of you so the

منظره منظور ما t او زمین را همانطور که در مقابل شما قرار دارد می بیند، بنابراین

landscape is the view that you get as you look across the land or as you look

منظره منظره ای است که با نگاه کردن به زمین به دست می آورید یا همانطور که به

towards the horizon you will see the landscape and view so the view can be a

سمت افق نگاه می کنید منظره و منظره را می بینید بنابراین منظره می تواند یک

noun and a verb so you will view something you will look at something and

اسم و یک اسم باشد. فعل بنابراین شما چیزی را مشاهده خواهید کرد که به چیزی نگاه می کنید

the thing you look at is the view especially if it is a landscape so you

و چیزی که به آن نگاه می کنید منظره است به خصوص اگر منظره باشد بنابراین می

can see something from your window you are enjoying the view view we can also

توانید چیزی را از پنجره خود ببینید و از منظره منظره لذت می برید ما همچنین می

use the word Vista as well Vista so as you look from your window you will see

توانیم از کلمه Vista و همچنین Vista استفاده کنیم. بنابراین همانطور که از پنجره خود نگاه می

the Vista the horizon and all of the land that lies in front of it Vista and

کنید، ویستا افق و تمام زمینی که در مقابل آن قرار دارد ویستا و

finally the panorama so when we say panorama we mean the overall view going

در نهایت پانوراما را می بینید، بنابراین وقتی می گوییم پانوراما به معنای نمای کلی است که به

horizontally so across the horizon from one side

صورت افقی در سراسر افق از یک طرف به سمت بالا

to the other a lot of people nowadays like to take photographs that show the

می رود. بسیاری از مردم امروزه دوست دارند عکس هایی بگیرند که کل پانوراما را نشان می دهد،

whole panorama so the whole view the whole view is the panorama we can

بنابراین کل منظره تمام نمای پانوراما است، می

describe it as a panoramic view so when we say panoramic we are saying the view

توانیم آن را به عنوان یک نمای پانوراما توصیف کنیم، بنابراین وقتی می گوییم پانوراما می گوییم

is overall it is showing everything I hope that was helping helpful it is

نمای کلی است، همه چیز را نشان می دهد. امیدوارم که کمک کننده بوده باشد g مفید است

Thursday yesterday I kept saying Thursday but today it is definitely

پنجشنبه دیروز است من مدام می گفتم پنجشنبه است اما امروز قطعا

Thursday no doubt about it and today we are talking about some different parts

پنجشنبه است بدون شک و امروز در مورد برخی از بخش های مختلف

of the English language including the difference between these two words 2 & 2

زبان انگلیسی صحبت می کنیم از جمله تفاوت بین این دو کلمه 2 و 2

you can see here there are two words that sound the same but they are spelt

که می توانید در اینجا دو کلمه وجود دارد. کلماتی که به نظر یکسان هستند اما املای آنها

differently and also they have different uses so very quickly I'm going to take

متفاوت است و همچنین کاربردهای متفاوتی دارند بنابراین خیلی سریع شما را با

you through I'm going to show you very quickly the two ways of using these

شما آشنا می کنم و به سرعت دو روش استفاده از این

words because there are a lot of uses first of all shall we have a look at the

کلمات را به شما نشان خواهم داد زیرا کاربردهای زیادی وجود دارد. اول از همه باید نگاهی به

first use okay then why not - when expressing motion in the direction of a

اولین استفاده بیندازیم خوب، پس چرا که نه - هنگام بیان حرکت در جهت یک

particular location for example walking to the shops my first visit to England

مکان خاص، به عنوان مثال هنگام پیاده‌روی به مغازه‌ها برای اولین بار سفرم به انگلستان

we're going to a party so in this sense we are expressing motion in the

، به یک مهمانی می‌رویم، بنابراین از این نظر ما در حال بیان حرکت در

direction of a particular location we are going somewhere you are going to a

جهت یک مکان خاص هستند ما به جایی می رویم که شما به

place the next one and there are quite a few believe you me the next one another

مکان بعدی می روید و تعداد کمی وجود دارد که یکی بعدی را باور کنید

use of two expressing location tip in relation to a specified point so a

استفاده دیگر از دو بیان کننده نقطه مکان در رابطه با یک p مشخص شده پس

particular point we are relating to a specified point it's 40 miles to the

نقطه خاصی را که ما به یک نقطه مشخص مربوط می کنیم، 40 مایل تا

next town it's 40 miles to the next town place the flowers to the left of the

شهر بعدی، 40 مایل تا شهر بعدی است ، گل ها را در سمت چپ

window so you are saying where something is positioned to something or the

پنجره قرار دهید، بنابراین شما می گویید جایی که چیزی روی چیزی قرار دارد یا

distance from somewhere another one oh another use of two in British English we

فاصله از جایی. یکی دیگر oh استفاده دیگری از two در انگلیسی بریتانیایی ما

use the word two to tell the time so we use it to tell the time for example it

از کلمه two برای نشان دادن زمان استفاده می کنیم بنابراین از آن برای گفتن زمان استفاده می کنیم به عنوان

is ten to five it is 20 to 6 it is a quarter to seven so there you can see

مثال ده تا پنج است 20 تا 6 است یک چهارم به هفت است بنابراین در آنجا می توانید ببینید

some examples of how we often tell the time especially if it is approaching the

چند نمونه از این که چگونه ما اغلب زمان را می گوییم، به خصوص اگر نزدیک به

hour another one for you to approach or if you are if you are reaching a

ساعتی است که شما نزدیک می شوید یا اگر در حال رسیدن

particular condition or situation the mood changed from joy to Hara so if you

به شرایط یا موقعیت خاصی هستید، حال از شادی به هارا تغییر می کند، بنابراین

are reaching or approaching a certain situation or normally a condition the

اگر به ساعتی نزدیک می شوید یا به آن نزدیک می شوید. موقعیت خاص یا به طور معمول یک وضعیت

mood changed from joy to hora I was close to tears that means I was almost

خلق و خوی از شادی به هورا تغییر کرد.

crying I was close to tears I was almost crying another use of - and there are

many expressing the results of a process or action smashed to smithereens oh I

اسمیت کردن ereens اوه

like that word by the way if you are smashed to

من این کلمه را دوست دارم اتفاقاً اگر شما خرد شده اید

smithereens it means you are smashed to pieces two very small pieces it has been

به این معنی است که شما را تکه تکه کرده اند دو تیکه بسیار کوچک

destroyed it has been smashed to smithereens and also torn to pieces

نابود

something has been torn to pieces it has been ripped it has been torn to pieces

شده است. تکه تکه شده است

burnt to a cinder if you cut something for too long you might burn the thing

و اگر چیزی را برای مدت طولانی برش دهید، ممکن است چیزی را

you are cooking it will be burnt to a cinder to identifying the person or

که در حال پختن هستید بسوزانید، آن را به خاکستر تبدیل

thing affected by or receiving something for example you were unkind to her you

کرده است. او که

were unkind to her they donated 400 pounds to the charity I'm deeply

با او نامهربانی کردی آنها 400 پوند به خیریه اهدا کردند من عمیقاً

grateful to you Wow who would have thought such a small word

از شما سپاسگزارم وای چه کسی فکر می کرد چنین کلمه کوچکی

would have so many uses the relationship between one person and another he's

این همه کاربرد دارد در رابطه بین یک نفر و دیگری او

married to his cousin Anna okay he's an adviser to the president she's engaged

با دختر عمویش آنا ازدواج کرده است اوکی او یک مشاور رئیس جمهور او

to an actor

با یک بازیگر نامزد کرده است،

another use how one thing relates to another made-to-order so we can make

دیگری از نحوه ارتباط یک چیز با چیز دیگر به صورت سفارشی استفاده می کند، بنابراین ما می توانیم

this thing to order so that means we can have something specially made for you it

این مورد را سفارشی بسازیم، به این معنی که می توانیم چیزی مخصوص

is made to order a prelude to disaster the word prelude means just before the

شما ساخته شده باشد، برای سفارش یک پیش درآمد ساخته شده است. e به مصیبت کردن کلمه مقدمه به معنای درست قبل از آن

thing that happens just before so prelude is the thing that

چیزی است که درست قبل از آن اتفاق می افتد پس مقدمه چیزی است که

just before or maybe the first thing that comes before the second thing and

درست قبل از آن یا شاید اولین چیزی که قبل از چیز دوم می آید و

made-to-measure something that is made-to-measure is

چیزی ساخته شده برای اندازه گیری

made especially for you it has been made just for you

ساخته می شود. مخصوصاً برای شما که فقط برای شما

it has been made to measure quite often if you want to have a piece of clothing

ساخته شده است، اغلب برای اندازه گیری ساخته شده است اگر می خواهید

that fits you really well we will say that you have it made to measure another

لباسی داشته باشید که واقعاً به شما می آید، ما می گوییم که آن را برای اندازه گیری یکی دیگر ساخته اید

one to indicate that two things are connected or linked the dog was tied to

تا نشان دهد که دو چیز متصل یا وصل شده سگ به تیر چراغ بسته شده بود

a lamppost a dozen balloons were tied to the front door so things

دوازده بادکنک به درب ورودی بسته شده بود، بنابراین چیزهایی

that are connected one thing is connected or tied to something else the

که متصل هستند، یک چیز متصل یا به چیز دیگری گره خورده است.

things are connected or linked a couple of more before we have a look around the

town to express purpose or intention I set out to buy food so if you set out to

شهر برای بیان هدف یا قصد من تصمیم گرفتم غذا بخرم بنابراین اگر قصد

buy food it means you go you express the purpose you express the intention or you

خرید غذا را دارید به این معنی است که می روید هدفی را که بیان می کنید یا

could say I will set out to buy food I will go so you are expressing intention

می توانید بگویید من قصد خرید غذا را دارم می روم بنابراین شما بیان می کنید قصد

something you will do I am going to tell you a story

چیزی تو انجام خواهی داد می خواهم برایت داستانی تعریف

ah so I am about to tell a story to you I am determined to do well I am

کنم آه پس می خواهم داستانی را

determined to do well that is my intention of course there is another

spelling of the word and I will show you straight away

برایت تعریف کنم. فوراً به شما نشان می دهد

ah yes so this one is actually different a different spelling completely so

آه بله، بنابراین این یکی در واقع با املای متفاوت کاملاً متفاوت است، بنابراین

instead of one you have two letter o's something that is at

به جای یکی ، دو حرف O دارید که در

or has reached a higher degree than is desirable so something has become more

درجه مطلوب است یا به درجه ای بالاتر از حد مطلوب رسیده است، بنابراین چیزی بیش

than you want you only want a little but unfortunately you have a lot you have

از آنچه شما می خواهید شده است، شما فقط می خواهید کم است اما متأسفانه شما زیاد دارید

more than you want it is too hot in here you are going too fast

بیشتر از آنچه می خواهید دارید خیلی گرم است اینجا خیلی سریع می روید

this lesson is too long is that for me maybe also we can use two

این درس خیلی طولانی است این است که برای من شاید بتوانیم به جای خیلی از دو استفاده کنیم

instead of very you are too kind he is too generous we won't have to wait too

شما خیلی مهربان هستید او خیلی سخاوتمند است لازم نیست خیلی منتظر بمانیم،

long so you can also use this word instead of very and finally two can mean

بنابراین شما نیز می توانید این کلمه را به جای خیلی استفاده کنید و در نهایت دو می تواند به

in addition to or also so you are adding something to the thing that you already

معنای علاوه بر یا همچنین به این معنی باشد که شما چیزی را به چیزی که قبلا داشته اید اضافه می کنید

had so maybe two people are doing something and then a third person will

، بنابراین ممکن است دو نفر در حال انجام کاری باشند و سپس شخص ثالثی

come to or also or even as well you are visiting here too you are visiting here

به یا همچنین یا حتی مانند ما خواهد آمد شما هم از اینجا دیدن می کنید، شما هم از اینجا بازدید می کنید،

too so we are expressing surprise that another person is also visiting the same

بنابراین ما ابراز تعجب می کنیم که شخص دیگری نیز از همان جایی بازدید می کند

place as me you are visiting here too it is raining too so maybe you are

که من از اینجا دیدن می کنید.

expressing the weather conditions maybe you say oh it's very windy today it is

امروز بارون هم می

raining too it is also raining and maybe your friend wants to come to

بارد، باران هم می بارد و شاید دوست شما بخواهد به

your party but they haven't been invited but you can say you can come too you can

مهمانی شما بیاید اما دعوت نشده اند، اما می توانید بگویید که شما هم می توانید بیایید، شما هم می توانید

come too also I hope that helps a lot of things

بیایید، همچنین امیدوارم توضیح دادن خیلی چیزها کمک کند

to explain there so many uses of a very small word and that is one of the things

استفاده های بسیار زیادی از یک کلمه بسیار کوچک وجود دارد و این یکی از چیزهایی است

that always fascinates me about the English language is how very small words

که همیشه من را در مورد زبان انگلیسی مجذوب می کند این است که کلمات بسیار کوچک

tend to have many definitions it's true thanks for your messages today I am

تعاریف زیادی دارند.

deeply grateful to to those who think about humanity and do the pet the best

در مورد انسانیت و حیوان خانگی را به بهترین نحو انجام

that we people can live with love and peace side by side

دهیم که ما مردم بتوانیم با عشق و آرامش در کنار

well I always hope and as they say hope will always spring eternal thank you

هم زندگی کنیم. من همیشه امیدوارم و همانطور که می گویند امید همیشه بهار ابدی خواهد بود.

very much Sherea Sherea ms/ms that miss a day I

hope I pronounced your name right I will be saying hello to Japan in a few

n شما درست است من تا چند لحظه دیگر به ژاپن سلام خواهم کرد،

moments but first of all we are going to take a look around the place in which I

اما قبل از هر چیز می خواهیم به مکانی که در آن

live a lot of people have asked mr. Duncan can you show us where you live

زندگی می کنم نگاهی بیندازیم. دانکن می‌توانی به ما نشان بدهی کجا زندگی

can you show us the town in which you live so just for those people who are

می‌کنی آیا می‌توانی شهری را که در آن زندگی می‌کنی به ما نشان بدهی، بنابراین فقط برای کسانی که کنجکاو هستند،

curious here is a very special video just for you many people ask me mr.

اینجا یک ویدیوی بسیار ویژه است فقط برای شما، بسیاری از مردم از من می‌پرسند آقای.

Duncan where do you live well I thought today it'd be a good chance for you to

دانکن کجا خوب زندگی می کنی فکر کردم امروز فرصت خوبی برای توست که

have a look in the place I live because it's such a beautiful day today so here

به مکانی که من زندگی می کنم نگاهی بیاندازی زیرا امروز روز بسیار زیبایی است

it is here is the place in which I live it's much Wenlock in Shropshire one of

بنابراین اینجا جایی است که من در آن زندگی می کنم. Shropshire یکی

the most beautiful places in England and if you haven't been here my question is

از زیباترین مکان‌های انگلستان است و اگر اینجا نبوده‌اید، سوال من این است

why not can you see what's over there that is the local Undertaker they are

که چرا نمی‌توانید ببینید آنجا چه چیزی وجود دارد، آندرتیکر محلی است، آنها

the people responsible for arranging funerals they help to dispose of dead

افرادی هستند که مسئول ترتیب مراسم خاکسپاری هستند و به دفع افراد مرده

people it's a rather sobering thought that one day those people will be

کمک می‌کنند. فکر می‌کردم یک روز آن مردم

putting me in the ground

مرا در زمین می‌گذارند،

if there's one thing I really love about a day like this it's the gentle calming

اگر چیزی وجود داشته باشد که من واقعاً در مورد چنین روزی دوست دارم، نسیم آرام آرامی است

breeze just a very gentle breeze blowing in the air helping to keep me nice and

که فقط یک نسیم بسیار ملایم که در هوا می‌وزد کمک می‌کند تا من را خوب نگه دارم و

cool the word breeze can be used in many ways of course it is the gentle wind

کلمه را خنک نگه دارم. نسیم را می توان در بسیاری از موارد استفاده کرد البته باد ملایم

cooling and refreshing as it blows by a very gentle breeze just like today

خنک کننده و طراوت است زیرا با نسیم بسیار ملایم می وزد، درست مثل امروز

really there is a lovely summer breeze in the air keeping me nice and cool

که واقعاً یک نسیم تابستانی دوست داشتنی در هوا وجود دارد که من را خوب و خنک نگه می دارد

also breeze can mean to do something very easily

همچنین نسیم می تواند به معنای انجام کاری باشد. خیلی ایا احمقانه

I passed my exam yesterday it was easy in fact it was a breeze something that

من دیروز امتحانم را قبول کردم، در واقع آسان بود، در واقع یک نسیم بود، کاری

is very easy to do something that you found easy to do can be described as a

که انجام کاری که برای شما آسان بود، بسیار آسان است را می توان به عنوان نسیمی توصیف کرد که

breeze to move gently maybe into a room or out of a room or in front of a group

به آرامی حرکت می کند، شاید به داخل اتاق یا خارج از اتاق یا جلو. یک گروه

of people to suddenly appear can be described as breeze he breathed into the

از مردم که ناگهان ظاهر می شوند را می توان به عنوان نسیمی توصیف کرد که او

room with complete confidence

با اطمینان کامل به اتاق دمید

now there is a very interesting place a gate to a secret garden a place that is

اکنون یک مکان بسیار جالب وجود دارد دروازه ای به یک باغ مخفی مکانی که

unknown and never seen by anyone just like the story have you ever read that

ناشناخته است و هیچ کس مانند داستان شما آن را ندیده است. تا به حال

story it's called the secret garden it's a brilliant story full of adventure

آن داستان را خوانده اید به نام باغ مخفی یک داستان درخشان پر از

excitement mystery and of course a little bit of fantasy as well we all

رمز و راز هیجان انگیز ماجراجویی و البته کمی فانتزی و همچنین همه ما هر

like a little bit of fantasy in our lives from time to time

از گاهی در زندگی خود کمی فانتزی را دوست داریم

do you recognize this place this is where I did my famous petal dance but as

آیا می دانید این مکان است جایی که من رقص گلبرگ معروفم را انجام دادم، اما همانطور

you can see the puddle has now gone the water has disappeared it's so hot at the

که می بینید، گودال اکنون رفته است، آب ناپدید شده است، در

moment the puddle has completely evaporated

لحظه ای که گودال به طور کامل تبخیر شده

it might sound like a strange thing to say but due to making these English

است، آنقدر داغ است که ممکن است گفتن آن عجیب به نظر برسد، اما به دلیل ساخت این

lessons for you my life changed completely and here is what happened way

درس های انگلیسی برای تو زندگی من به طور کامل تغییر کرد و این چیزی است که

back in 2012 I made a special lesson right here in Much Wenlock talking all

در سال 2012 اتفاق افتاد، من یک درس ویژه در اینجا در Much Wenlock ساختم و همه چیز را

about the origins of the modern Olympic Games and I fell in love with this place

در مورد ریشه بازی های المپیک مدرن صحبت کردم و من عاشق این مکان

I loved it so much I ended up moving here and so did mr. Steve the field

شدم، آنقدر دوستش داشتم که به پایان رسید. حرکت کردن به اینجا و آقای. استیو میدان

behind me is where every year the Wenlock games are held and this very

پشت من جایی است که هر سال بازی‌های ونلاک برگزار می‌شود و همین

place was the inspiration for the modern Olympic Games that we all know now

مکان الهام‌بخش بازی‌های المپیک مدرن بود که همه ما اکنون می‌دانیم در

here is an interesting phrase that you might hear used quite often in English

اینجا یک عبارت جالب است که ممکن است بشنوید که اغلب در انگلیسی استفاده می‌شود

the phrase is cross the line

عبارت cross the خط

if you cross the line it means you have gone too far you have done something

اگر از خط عبور کنید به این معنی است که شما بیش از حد پیش رفته اید، کاری انجام داده اید

that has upset many people or one person you have crossed the line up until a

که باعث ناراحتی بسیاری از افراد شده است یا یک نفر را از خط گذشته عبور داده اید تا زمانی

certain point what you were saying or doing was okay but you had to go too far

که چیزی که می گفتید یا انجام می دادید خوب بود، اما مجبور بودید زیاده روی کنید.

you had to cross the line you went from being okay to offensive you went from

باید از خطی عبور می کردی که از حالت خوب به توهین آمیز رفتی، از

being acceptable to unacceptable you crossed the line I must be honest it is

قابل قبول بودن به غیرقابل قبول رسیدی، از خط عبور کردی، باید صادقانه بگویم،

absolutely baking hot today I can't believe I've been outside for the past

امروز کاملاً داغ است.

four hours filming in this heat this intense heat I think it's fair to say

در این گرما در این گرمای شدید فکر می کنم منصفانه است که

this we will all remember the summer of 2018 and can you see behind me look

این را بگویم همه ما تابستان 2018 را به یاد خواهیم آورد و آیا می توانید پشت سر من را ببینید که

everywhere is scorched the Sun has dried all the grass all of the trees all of

همه جا سوخته است خورشید همه علف ها را خشک کرده است همه درختان

the bushes everything looks parched and tinder-dry

همه بوته ها همه چیز خشک به نظر می رسد

and that is one of the reasons why there are many wildfires breaking out at the

و این یکی از دلایلی است که در حال حاضر آتش‌سوزی‌های جنگلی زیادی

moment including here in the UK and more recently in Greece

از جمله اینجا در بریتانیا و اخیراً در یونان رخ می‌دهد،

if you remember earlier in the year I showed you this field I showed you all

اگر به یاد داشته باشید اوایل سالی که این میدان را به شما نشان دادم،

of the yellow flowers that were blooming in this field

همه رنگ‌های زرد را به شما نشان دادم. گل هایی که در این مزرعه شکوفه می دادند،

this is rapeseed so everything you see behind me is rapeseed and now as the

این کلزا است، بنابراین هر چه پشت سر من می بینید، کلزا است و حالا که

seeds come out you can see now that we have small seed pods and inside these

دانه ها بیرون می آیند، اکنون می توانید ببینید که ما غلاف های کوچکی داریم و داخل آنها

are the rape seeds and these will be gathered very soon and then they will be

دانه های کلزا است و اینها خیلی زود جمع می شوند. سپس آنها فشرده می شوند

compressed and all of the oil will be extracted and that is rapeseed oil but

و تمام روغن استخراج می شود و آن روغن کلزا است، اما

as you can see once again the theme is very similar this whole field is now

همانطور که یک بار دیگر می بینید موضوع بسیار شبیه است، کل این میدان اکنون

very dry very arid and perhaps I'm not 100% certain but perhaps this whole crop

بسیار خشک و بسیار خشک است و شاید من 100٪ مطمئن نیستم اما شاید تمام این محصول

has been ruined by the hot weather although if I just have a look inside

به دلیل هوای گرم خراب شده است، اگرچه اگر من فقط به داخل

this pod yes you can see all of the rape seeds can you see them there they are

این غلاف نگاهی بیندازم، بله، می توانید تمام دانه های کلزا را ببینید، آیا می توانید آنها را در آنجا ببینید، آنها

very tiny black seeds and that is where the rapeseed oil will come from

دانه های سیاه بسیار ریز هستند و روغن کلزا از آنجا می آید.

can you see what I've got here a lovely icecream

می توانید ببینید چه چیزی دارم اینجا یک بستنی دوست داشتنی است

the only problem is it's so hot today the ice cream is already beginning to

تنها مشکل این است که امروز خیلی داغ است ، بستنی در حال حاضر شروع به

melt however it is very much appreciated there is nothing worse than being hot

آب شدن کرده است، اما بسیار خوشحالم که هیچ چیز بدتر از داغ بودن

and sticky on a day like this right now I'm in the square here in Much Wenlock

و چسبناک بودن در چنین روزی وجود ندارد. بسیاری از Wenlock

in the center of the tower a very small cozy area in the afternoon lots of

در مرکز برج یک منطقه بسیار کوچک دنج در بعد از ظهر بسیاری از

people like to come and sit down especially today because the Sun is out

مردم دوست دارند بیایند و بنشینند مخصوصاً امروز زیرا خورشید بیرون است

and some people have decided to come into town to enjoy the sunshine and of

و برخی از مردم تصمیم گرفته اند برای لذت بردن از آفتاب و

course sample the local ice cream so for those who are wondering where I live and

البته نمونه برداری به شهر بیایند. بستنی محلی، بنابراین برای کسانی که می‌پرسند من کجا زندگی می‌کنم

the town in which I live now you know the answer you are very aware of the

و شهری که در آن زندگی می‌کنم، اکنون پاسخ را می‌دانید، شما از

place in which I live so I hope that answers your question and I hope you

مکانی که در آن زندگی می‌کنم بسیار آگاه هستید، بنابراین امیدوارم به سوال شما پاسخ دهد و امیدوارم

enjoyed that video which was filmed last year during a very hot period of weather

از آن ویدیو لذت برده باشید. سال گذشته در یک دوره هوای بسیار گرم فیلمبرداری شده است،

so it was a very hot summer last year in 2018 so I hope you enjoyed that some

بنابراین تابستان سال گذشته در سال 2018 بسیار گرم بود، بنابراین امیدوارم از این که برخی از

people saying the streets looks so small that is true so the place I live in or

مردم می گویند خیابان ها بسیار کوچک به نظر می رسد که درست است، لذت برده باشید، بنابراین مکانی که من در آن زندگی می کنم یا

at is a very small place and that is why the roads are quite narrow

در آن بسیار است مکان کوچک و به همین دلیل است که رو تبلیغات بسیار باریک هستند

sometimes the town is very busy especially during the summer months when

گاهی اوقات شهر بسیار شلوغ است به خصوص در ماه های تابستان که

many tourists come to visit so yes it can be a very busy place but also

گردشگران زیادی برای بازدید به آنجا می آیند، بنابراین بله می تواند مکانی بسیار شلوغ باشد اما

sometimes it can be very quiet and secluded so I do like this place and

گاهی اوقات می تواند بسیار آرام و خلوت باشد بنابراین من این مکان را دوست دارم و

as I mentioned in a video I live here because of making these lessons so

همانطور که اشاره کردم در ویدیویی که من اینجا زندگی می کنم به خاطر ساختن این درس ها، به این

because I filmed the lesson here in which Wenlock I actually fell in love

دلیل که من درسی را اینجا فیلمبرداری کردم که در آن Wenlock در واقع عاشق

with the place and now I live here so sometimes the things you do in your life

آن مکان شدم و اکنون اینجا زندگی می کنم، بنابراین گاهی اوقات کارهایی که در زندگی خود انجام می دهید می توانند شما را

can take you in some very interesting directions that's what I think anyway

به چیزهای بسیار جالبی سوق دهند. به هر حال

Cristina says what a lovely walk around much when Locke

کریستینا می گوید چه قدم زدن در اطراف بسیار دوست داشتنی است، وقتی لاک

there are many historical places to visit and there is nature everywhere

مکان های تاریخی زیادی برای بازدید وجود دارد و همه جا طبیعت

there is actually an old Abbey as well which is now derelict so when something

وجود دارد، در واقع یک صومعه قدیمی نیز وجود دارد که اکنون متروکه است، بنابراین وقتی

is derelict it means it has been destroyed there is something left of it

چیزی متروکه است، به این معنی است که آنجا بوده است. نابود شده چیزی از آن باقی مانده است،

so you can still see it but sadly it is derelict it is unused it has been badly

بنابراین شما هنوز می توانید آن را ببینید اما متاسفانه متروک است، استفاده نشده است، به شدت

damaged it is derelict thank you to ledge L

آسیب دیده است، متروکه است.

hello lads l fascinating thank you very much I'm glad to hear that Najeeb is

شنیدن که نجیب

here yes mr. Steve is always here with me except for when he's working so he's

اینجاست بله آقای. استیو همیشه اینجا با من است به جز زمانی که کار می کند، بنابراین او

not here at the moment a lot of people wondering why Steve

در حال حاضر اینجا نیست بسیاری از مردم تعجب می کنند که چرا

isn't with me today but he can't be with me because he's working in fact I think

استیو امروز با من نیست، اما او نمی تواند با من باشد زیرا او در حال کار است در واقع فکر می کنم

today he's gone all the way to a place called Macclesfield so Steve today is

امروز او تمام شده است. راه رسیدن به مکانی به نام مکلسفیلد، بنابراین استیو امروز

very far away hello also to Anna it was love at first

بسیار دور است سلام به آنا نیز عشق در نگاه اول

sight with Much Wenlock well I must be honest with you it is strange sometimes

با ماچ ونلاک بود خوب باید با شما صادق باشم، گاهی عجیب است

how things that you do in your life can actually affect other things as well so

که چگونه کارهایی که در زندگی خود انجام می دهید می تواند بر دیگران تأثیر بگذارد. همینطور چیزها،

I just happened to come here to do a lesson to make a lesson so I was doing

بنابراین اتفاقاً به اینجا آمدم تا درس بخوانم تا درسی درست کنم، بنابراین

some filming just before the Olympic Games began in London and that's the

درست قبل از شروع بازی های المپیک در لندن مشغول فیلمبرداری

reason why I came here to do some filming but then I fell in love with the

بودم و به همین دلیل بود که برای فیلمبرداری به اینجا آمدم اما بعد عاشق شدم. با

town I loved the place I loved the surroundings so

شهر من جایی را دوست داشتم که اطراف را دوست داشتم، بنابراین

eventually in 2013 we actually moved right here we moved to this place my my

در نهایت در سال 2013 ما در واقع به اینجا نقل مکان کردیم و به این مکان نقل مکان کردیم که

nephew is watching at the moment hello Damien afternoon mr. Duncan watching you

برادرزاده من در حال حاضر در حال تماشای آن است سلام آقای دیمین بعدازظهر. دانکن در حال تماشای

live now from Stafford I should be working

زنده شما از استافورد من باید

oh very naughty so sometimes when we should be working we we like to do other

خیلی شیطون کار کنم، بنابراین گاهی اوقات وقتی باید کار کنیم، دوست داریم به

things instead and we call that skiving if you sky Eve

جای آن کارهای دیگری انجام دهیم و به آن اسکی کردن می گوییم اگر آسمان را ایو می

it means you avoid doing the thing you should be doing or perhaps you avoid

کنید، به این معنی است که از انجام کاری که باید انجام دهید اجتناب می کنید یا شاید شما از

avoid doing work okay then I was I will probably see you at the weekend actually

انجام کار خوب اجتناب کنید، پس من بودم، احتمالاً آخر هفته شما را می بینم، در واقع

because I'm coming over Stafford yes Stafford is the place where

چون من به استافورد می آیم بله استافورد جایی است که

I was raised that is my hometown mr. Duncan

من در آن بزرگ شدم، یعنی زادگاه من. دانکن

Pedro Belmont I think Pedro is making a point mr. Duncan you should give your

پدرو بلمونت فکر می کنم پدرو به نکته ای اشاره می کند. دانکن، باید

special attention for your followers from South America as you know you've

توجه ویژه خود را به دنبال کنندگان خود از آمریکای جنوبی معطوف کنید، زیرا می دانید که

plenty of fans here too late and live this is something I used to do I used to

خیلی دیر در اینجا طرفداران زیادی پیدا کرده اید و این کاری است که من قبلاً انجام می دادم.

do a very late livestream but I stopped doing it for two reasons one it was very

یکی خیلی

tiring and two not many people were really watching to be honest so those

خسته کننده بود و دو نفر واقعاً تماشا می کردند صادقانه بگویم، بنابراین اینها

were the main reasons Demian says by the way Demian is my nephew it is quiet in

دلایل اصلی بود که دمیان می گوید به هر حال دمیان برادرزاده

the office Oh on you lucky I wish it was quiet and relaxed here I've been doing

من است در دفتر ساکت است. من از ساعت 7:30 امروز صبح این کار را انجام داده ام،

this since 7:30 this morning so normally in the morning I get up very early and I

بنابراین به طور معمول صبح ها خیلی زود از خواب بیدار می شوم و

have to spend many hours preparing this livestream so I do spend a lot of time

باید ساعت های زیادی را برای تهیه این پخش زنده صرف کنم، بنابراین زمان زیادی را

doing this in fact during October I am doing this every day can you

صرف این کار می کنم، در واقع در ماه اکتبر این کار را انجام می دهم.

believe it 31 days of live English every day during October I know it seems

باورتان می شود 31 روز زنده انگلیسی هر روز در ماه اکتبر می دانم که باورنکردنی به نظر می رسد،

incredible but I am doing this every day and I will be back tomorrow so I'm here

اما من این کار را هر روز انجام می دهم و فردا برمی گردم، بنابراین

for another 10 minutes thank you yeah man who is watching in Indonesia yes I

برای 10 دقیقه دیگر اینجا هستم، ممنونم، مردی که در اندونزی تماشا می کنید بله، من

have a lot of people watching there so it's very nice Thank You Pedro for for

افراد زیادی آنجا را تماشا می کنم، بنابراین من خیلی خوبه ممنون پدرو

your suggestion shark sharra says I have been three times to

بابت پیشنهادت کوسه شارا میگه من سه بار به

London it is a really nice city and also multicultural there are many people from

لندن رفته ام این شهر واقعا زیبا و چندفرهنگی است افراد زیادی از

different parts of the world with different languages and from different

نقاط مختلف دنیا با زبان های مختلف و از

cultures living in London I will be there at Christmas oh I was determined I

فرهنگ های مختلف در لندن زندگی می کنند. در کریسمس آنجا خواهم بود، اوه من

was determined not to say Christmas during October but sadly there we go

مصمم بودم که در ماه اکتبر کریسمس را نگویم، اما متأسفانه آنجا رفتیم،

I've said it yes people are already talking about Christmas here in the UK

گفتم بله، مردم از قبل در مورد کریسمس صحبت می کنند در اینجا در

there is a shopping channel on television here in the UK and already

بریتانیا یک کانال خرید در تلویزیون در اینجا در بریتانیا وجود دارد. و در حال حاضر

they have started their Christmas promotions it's it's still October it's

آنها تبلیغات کریسمس خود را شروع کرده اند، هنوز اکتبر است،

only the 10th of October please can everyone stop talking about Christmas

فقط 10 اکتبر است، لطفاً همه می توانند صحبت در مورد کریسمس را متوقف کنند.

it's too early to talk about Christmas hello to freedom thinker hello good

evening it's great to have you as my online teacher yes I have received some

چند

lovely comments from people saying I will miss you when you've gone well I'm

کامنت دوست داشتنی از مردم دریافت کرده ام که می گویند وقتی خوب رفتی دلم برایت تنگ خواهد شد من

not going anywhere but during October I am with you every

جایی نمی روم اما در ماه اکتبر هر روز با شما هستم

day so I think a lot of people now look forward to watching my live stream every

بنابراین فکر می کنم بسیاری از مردم اکنون مشتاق تماشای پخش زنده من هر

day and you're not the only one because Steve said two days ago he

روز هستند و شما تنها نیستید زیرا استیو دو روز پیش

said why don't you do everyday all the time

گفت که چرا هر روز کاری را انجام نمی دهید

what I'm not sure I'm not sure about that no I'm not sure about everyday and

که من مطمئن نیستم مطمئن نیستم در مورد آن نه من از هر روز مطمئن نیستم

and last night we were having our supper last night and I made a joke to Steve I

و دیشب دیشب داشتیم شام می خوردیم و من با استیو شوخی کردم

said why don't we do a live stream on Christmas Day and Steve said ok I'm not

گفتم چرا در روز کریسمس پخش زنده پخش نکنیم و استیو گفت باشه من نیستم

sure about that hi sir what do you do with your printed pages oh I see do you

در مورد آن سلام آقا شما با صفحات چاپ شده خود چه کار می کنید اوه من می

mean do you mean these to me my my pieces of paper well all of this is

بینم آیا منظور شما این است که برای من منظور شما از کاغذهای من است، خوب همه اینها در

actually reused so you can actually take the back of this you can see here I've

واقع دوباره استفاده می شوند، بنابراین شما می توانید در واقع پشت آن را بردارید، می توانید اینجا ببینید من

used some tape so I can take this tape off and I will actually reuse this paper

از مقداری نوار استفاده کرده ام تا بتوانم این نوار را جدا کنم و در واقع

so I can use this paper again for other things I often use the paper that I use

از این کاغذ دوباره استفاده خواهم کرد تا بتوانم دوباره از این کاغذ برای چیزهای دیگر استفاده

in my live streams for for writing down notes so all of the paper that I use

کنم. کاغذی که من استفاده

does not go to waste it is used again in some way oh by the way there it is again

می کنم هدر نمی رود دوباره به نوعی استفاده می شود، اتفاقاً دوباره

bricks it everyone's talking about it some people are fighting about it some

آجر است و همه در مورد آن صحبت می کنند. مردم در مورد آن دعوا می کنند برخی از

people are going into the streets and they are having fights in the street ok

مردم به خیابان ها می روند و در خیابان دعوا می کنند،

not really not yet anyway yeah man says I am in Bundang oh I wonder where

نه واقعاً نه به هر حال بله، مرد می گوید من در بوندانگ هستم، اوه من تعجب می

that is have you ever sinned palmyra or palmyra says Mr Duncan what a sin

کنم که آیا شما تا به حال به پالمیرا یا پالمیرا گناه کرده اید، می گوید آقای دانکن چه گناهی

you made oh I see you are you are telling me that I've made a sin I wonder

کردی اوه میبینم تو داری به من میگی که من گناهی کردم من تعجب

what that sin is there are so many of them here is an interesting word and it

میکنم اون گناه چیه خیلی از اونها اینجا کلمه جالبیه و

relates to something that we do quite often it is something that I do and also

مربوط میشه به کاری که ما اغلب انجام میدیم کاری که من و همچنین

mr. Steve does a lot especially at night Eve often does this particular thing at

آقای. استیو به خصوص در شب کارهای زیادی انجام می دهد ایو اغلب این کار خاص را در

night when he should be asleep do you know what it is no it's not that

شب انجام می دهد، زمانی که باید بخوابد، آیا می دانید این کار چیست، نه

think think so this is something we all do sometimes we do it a lot and

فکر کنید این چیزی است که همه ما انجام می دهیم گاهی اوقات زیاد انجام می دهیم و

sometimes we do it very little or too little

گاهی اوقات آن را انجام می دهیم خیلی کم یا خیلی کم،

so to think is to consider something in your mind the things that are going over

بنابراین فکر کردن این است که چیزی را در ذهن خود در نظر بگیرید چیزهایی که

in your mind sometimes you think about maybe just one thing sometimes you will

در ذهن شما می گذرد گاهی اوقات به یک چیز فکر می کنید شاید فقط به یک چیز گاهی

have lots of things to think about there might be many things that you have to

اوقات چیزهای زیادی برای فکر کردن داشته باشید ممکن است چیزهای زیادی وجود داشته باشد که شما دارید همزمان

think about at the same time and sometimes I think thinking can be a real

فکر کردن به آن و گاهی اوقات فکر می‌کنم فکر کردن می‌تواند یک

pain in the neck because especially at night you're trying to get to sleep you

درد واقعی در گردن باشد، زیرا به خصوص شب‌ها سعی می‌کنی بخوابی،

want to get to sleep but your brain is still working it still wants to think

می‌خواهی بخوابی اما مغزت هنوز کار می‌کند، هنوز هم می‌خواهد به آن فکر کند.

about things and your body is saying for goodness sake go to sleep brain so to

چیزها و بدن شما به خاطر خیر می گوید برو بخواب مغز، پس

think is to use this to maybe imagine something or to go back in time and

فکر کردن یعنی استفاده از این برای تصور کردن چیزی یا بازگشت به گذشته و

think about something that happened a few days ago or even a few years ago

فکر کردن به اتفاقی که چند روز پیش یا حتی چند سال پیش رخ داده است.

think another word we can use is consider so you will consider something

می توانید استفاده کنید consi است بنابراین، شما اغلب چیزی را در نظر می گیرید،

quite often when we consider something we might have to come to a conclusion we

زمانی که ما چیزی را در نظر می گیریم که ممکن است مجبور به نتیجه گیری شویم،

might have to make a decision so you consider you think about the thing in

ممکن است مجبور باشیم تصمیمی بگیریم، بنابراین فکر می کنید در مورد موضوع مورد نظر فکر می کنید،

question maybe you have to make a choice or a decision you have to consider

شاید باید انتخاب یا تصمیمی را اتخاذ کنید که باید انجام دهید. در

consider maybe you have to consider your choices

نظر بگیرید شاید باید انتخاب‌های خود

or the things you might do so there is a good word consider you think about you

یا کارهایی را که ممکن است انجام دهید در نظر بگیرید، بنابراین یک کلمه خوب وجود دارد که در مورد شما فکر می‌کنید در

consider I like this one

نظر بگیرید من این را دوست دارم

this is a great word ponder I know it doesn't sound like a real word but it is

این یک کلمه عالی است تامل کنید، می‌دانم که یک کلمه واقعی به نظر نمی‌رسد اما

a real word if you ponder it means you think about something you maybe think

یک کلمه واقعی است اگر فکر کنید به این معنی است که به چیزی فکر می کنید ممکن است

about the meaning of life perhaps you are lying in the garden on a warm

به معنای زندگی فکر کنید شاید در یک روز گرم تابستان در باغ دراز کشیده

summer's day and you are thinking about all of the things that are happening

اید و به همه چیزهایی که در

around you you will ponder ponder to consider

اطراف شما اتفاق می افتد فکر می کنید. در نظر بگیرید

hmm hmm what's it all about I will ponder

هوم هوم همه چیز در مورد چیست. من به

another phrase mull over if you mull it means you think about something so if

عبارت دیگری

you mull over something it means you you will think about it

again if you have to make a decision if you have to come to a decision

فکر خواهم کرد. برای رسیدن به

you mull over a particular subject or topic mull over I won't give you a

تصمیمی که در مورد یک موضوع یا موضوع خاصی فکر می کنید،

decision right now I can't tell you what my answer is right now I'm sorry I will

در حال حاضر تصمیمی به شما نمی دهم.

have to go away and mull over my decision I will have to think about it

تصمیم من باید در مورد آن فکر کنم

sometimes thinking means that you have to make a decision so quite often when

گاهی فکر کردن به این معنی است که شما باید خیلی وقت ها تصمیم بگیرید وقتی به

we think about something we might have to come to a decision and to do that you

چیزی فکر می کنیم ممکن است مجبور به تصمیم گیری شویم و برای انجام آن

will need to judge so when you judge something it means you are considering

باید قضاوت کنید بنابراین وقتی چیزی را قضاوت می کنید. به این معنی است که

the outcome or maybe you have to make a choice of some sort so to judge a

شما نتیجه را در نظر می گیرید یا شاید باید به نوعی انتخاب کنید تا در مورد یک

situation or to judge outcome of a situation so you have to make a decision

موقعیت قضاوت کنید یا نتیجه یک موقعیت را قضاوت کنید، بنابراین باید تصمیم

or a choice but to do that you have to judge quite often during a contest

یا انتخابی بگیرید، اما برای انجام آن باید اغلب در طول زمان قضاوت کنید. یک مسابقه

there will be a group of people who have to choose who they prefer or who they

گروهی از مردم وجود خواهند داشت که باید انتخاب کنند که چه کسی را ترجیح می دهند یا چه کسی را

like and they will judge the contestants

دوست دارند و آنها در مورد شرکت کنندگان به

another one another way of expressing feel and judging way you way so to weigh

روش دیگری برای بیان احساس و قضاوت در مورد شما قضاوت می کنند، بنابراین وزن کردن

something is to think about something maybe you have to come to a decision you

چیزی این است که به چیزی فکر کنید که شاید دارید. برای رسیدن به یک

have to make a choice you weigh the idea you weigh the consequences you think

تصمیم باید یک انتخاب شما ایده را می سنجید شما پیامدها را می سنجید که

about the outcome so here is another way of expressing thinking as a way of

در مورد نتیجه فکر می کنید بنابراین در اینجا روش دیگری برای بیان تفکر به عنوان راهی

making a decision you weigh the consequences you weigh the outcome you

برای تصمیم گیری وجود دارد.

consider it in your mind I like this word here's a big one sometimes I like

یکی گاهی اوقات من

to get a big one and show it to you Bing adjudicate oh yes I like that one I like

دوست دارم یک بزرگ را بگیرم و به شما نشان دهم بینگ قضاوت آه بله من آن یکی را دوست دارم من آن یکی را دوست دارم.

that one Judah Kate adjudicate if you add Judah

Kate it means you judge you make a decision you make a choice so very

similar to very similar to this word very similar to judge so you judge

بسیار شبیه به این کلمه بسیار شبیه به قضاوت است بنابراین شما در مورد

something you adjudicate you adjudicate so maybe you listen to maybe two sides

چیزی قضاوت می کنید که شما قضاوت می کنید شما قضاوت می کنید بنابراین شاید به دو

of an argument but then you have to make a decision you will adjudicate you will

طرف بحث گوش دهید اما بعد باید تصمیم بگیرید شما قضاوت می کنید

oversee something with a view to making a decision

بر چیزی نظارت می کنید تا تصمیم بگیرید

or a choice adjudicate I like that one that's a great word and you do hear it a

یا یک قاضی منتخب من آن کلمه را دوست دارم که کلمه عالی است و شما آن را زیاد می شنوید

lot especially in legal terms so in law you will often hear people say

به خصوص از نظر حقوقی، بنابراین در قانون اغلب می شنوید که مردم می گویند

adjudicate or adjudication and finally you need to think

قضاوت یا قضاوت کنید و در نهایت باید

about something you need to figure out if you figure out something it means you

در مورد چیزی که نیاز دارید فکر کنید. d برای اینکه بفهمید که آیا چیزی را فهمیده اید به این معنی است که

think about it or maybe you come up with an answer or you work out what you

در مورد آن فکر می کنید یا شاید به یک پاسخ رسیده اید یا اینکه

should do you try to come to a decision or you try to work out how to do

باید چه کاری انجام دهید، سعی می کنید به یک تصمیم برسید یا سعی می کنید نحوه انجام کاری را

something you figure out and quite often if you want to figure out something you

که می دانید انجام دهید. بیرون و اغلب اگر می خواهید چیزی را بفهمید

have to think and there it is we are coming towards the end of today's live

باید فکر کنید و همین جاست که به پایان پخش زنده امروز نزدیک

stream I can't believe how fast it has gone but don't worry because I'm back

می شویم، نمی توانم باور کنم که چقدر سریع گذشته است، اما نگران نباشید زیرا من فردا برمی گردم

tomorrow Friday it's just around the corner before I go can I say a special

جمعه نزدیک است قبل از رفتن من می توانم یک

hello to all my lovely friends watching in Japan take care because over the next

سلام ویژه به همه دوستان دوست داشتنی ام که در ژاپن تماشا می کنند بگویم مراقب باشند زیرا در

24 hours there is a terrible typhoon apparently they are describing it as a

24 ساعت آینده طوفان وحشتناکی رخ می دهد ظاهراً آنها آن را به عنوان یک

super typhoon typhoon Hagibis or is it a Ha jee bis?

طوفان ابر طوفان Hagibis توصیف می کنند یا اینطور است. ها جی بیس؟

typhoon Hagibis at the moment is making its way towards Japan with winds

طوفان هاگیبیس در حال حاضر با وزش باد به سمت ژاپن در حال حرکت است،

apparently some of the wind speeds will be up to 200 miles an hour so this is a

ظاهراً برخی از سرعت های باد تا 200 مایل در ساعت خواهد بود، بنابراین این

pretty ferocious storm heading towards Japan so can I wish all of my friends

طوفان بسیار وحشیانه ای است که به سمت ژاپن می رود، بنابراین می توانم برای همه دوستانم که در ژاپن تماشا می کنند آرزوی سلامتی داشته باشند.

watching in Japan a safe weekend stay indoors don't go outside and please take

آخر هفته در داخل خانه بمانید بیرون نروید و لطفاً

care and stay safe as I just said thank you Eric Thank You pal Mira

مراقب باشید و ایمن بمانید همانطور که من فقط گفتم ممنون اریک متشکرم دوست میرا

thank you Najib is way a synonym of measure yes it is especially when we are

متشکرم نجیب مترادف معیار است بله، مخصوصاً وقتی

talking about how heavy something is so wait if you weigh something it means you

در مورد سنگینی چیزی صحبت می کنیم پس صبر کنید. اگر چیزی را وزن می کنید به این معنی است که

want to know how heavy something is so way is the verb form you weigh something

می خواهید بدانید چیزی چقدر سنگین است بنابراین فعل شما وزن چیزی را می سنجید

so in that sense you are working out how heavy some

بنابراین از این نظر می خواهید بفهمید که یک

thing is but if you way in your mind it means you are considering the situation

چیز چقدر سنگین است اما اگر در ذهن خود به این معنی است که موقعیت را در نظر می گیرید.

thank you very much Christina Emre hello amory I didn't see you on the

خیلی متشکرم کریستینا امره سلام آموری من شما را در

live chat nice to see you here now hello Naomi pachu Christina thank you very

چت زنده ندیدم خوشحالم که شما را اینجا می بینم سلام نائومی پاچو کریستینا بسیار متشکرم از همراهی

much for your company I'm going because it is now in fact it it has just passed

شما من می روم زیرا اکنون در واقع به تازگی گذشته است

three o'clock here in the UK hello also to nasiha who says don't

ساعت سه اینجا UK سلام به ناسیها که می‌گوید

judge the book by its cover hmm I like that one so the appearance of

کتاب را از روی جلدش قضاوت نکنید، من آن کتاب را دوست دارم، بنابراین

someone should never be taken as what their character or the way they are

هرگز نباید ظاهر کسی را مانند شخصیت یا شکل

actually is so you might look at a person maybe they appear angry or upset

واقعی او در نظر گرفت تا شاید به یک نفر نگاه کنید. آنها عصبانی یا ناراحت به نظر می رسند

or maybe you dislike them because of their appearance however you should

یا شاید شما آنها را به دلیل ظاهرشان دوست ندارید، اما هرگز نباید

never judge the book by its cover you might be surprised at what is between

کتاب را از روی جلد آن قضاوت کنید، ممکن است از آنچه در

the covers thank you very much for joining me I'm going now by the way I'm

بین جلدها وجود دارد متعجب شوید از اینکه به من پیوستید بسیار متشکرم.

going to finish off my cup of coffee this is mr. Duncan in the birthplace of

من می خواهم فنجان قهوه ام را تمام کنم این آقای است. دانکن در زادگاه

English saying thank you very much for watching me today I'm back tomorrow 2

انگلیسی می‌گوید خیلی ممنون که امروز مرا تماشا کردید، فردا

p.m. UK time and all I have to say now is thanks for being here on day 10 I

ساعت 2 بعد از ظهر برمی‌گردم. وقت انگلستان و تنها چیزی که اکنون باید بگویم این است که از حضور شما در روز 10

will see you tomorrow for day 11 and of course it's Friday tomorrow the weekend

متشکرم، فردا برای روز یازدهم شما را می بینم و البته فردا جمعه است،

is just around the corner and of course you know what's coming next

آخر هفته نزدیک است و البته شما می دانید فعلاً چه چیزی در راه است.

ta ta for now 8-)

8-)