Improve Your Vocabulary: 8 Words for Intermediate English Learners

Doo-doo-doo-doo-doo-doo-doo-doo, what could possibly enhance these videos I'm doing?

Doo-doo-doo-doo-doo-doo-doo-doo، چه چیزی می تواند این ویدیوهایی را که من انجام می دهم تقویت کند؟

Hi. James from engVid. If you're an intermediate

سلام. جیمز از engVid. اگر دانشجوی متوسط ​​هستید

student, I would like to teach you eight words

، می‌خواهم هشت کلمه را به شما یاد بدهم

that I think will totally enhance your English

که فکر می‌کنم مطالعات انگلیسی شما را کاملاً بهبود می‌بخشد.

studies. And why do I say this? Because we have

و چرا این را می گویم؟ از آنجایی که ما

a number of videos teaching vocabulary, but once

تعدادی ویدیو داریم که واژگان را آموزش می‌دهند، اما وقتی

you get to a certain level, you want to tip it

به سطح خاصی رسیدید، می‌خواهید آن را

over so that your ability to communicate actually

بالا ببرید تا توانایی شما در برقراری ارتباط در واقع

helps you accelerate by letting other people know

به شما کمک کند با آگاه کردن دیگران از

that you're a higher level speaker, intermediate,

اینکه شما یک سخنران سطح بالاتر و متوسط ​​هستید، سرعت بیشتری به شما بدهد. ،

and they will communicate with you in the same

و آنها به همان روش با شما ارتباط برقرار می کنند،

way so you can even go further with that. So,

بنابراین شما حتی می توانید با آن ادامه دهید. بنابراین،

without further ado, I want to give you the

بدون مقدمه، می خواهم

first word... What? Sorry, yeah. See, ease

اولین کلمه را به شما بگویم ... چه؟ ببخشید، آره ببین

here. Eight words for intermediate students,

اینجا راحت باش هشت کلمه برای دانش آموزان متوسط،

not just beginners. Right? So, let's get

نه فقط مبتدیان. درست؟ بنابراین، بیایید

started on that, shall we? The first word...

در مورد آن شروع کنیم، درست است ؟ اولین کلمه...

Well, you know what? Before I do that, I want

خب میدونی چیه؟ قبل از انجام این کار، از شما می خواهم

you to look at my board. I'm going to give you

به تابلوی من نگاه کنید. من به شما

10 seconds to try and figure out if you know what

10 ثانیه فرصت می دهم تا امتحان کنید و بفهمید که آیا می دانید

all eight words are... What all of the words are,

هر هشت کلمه چیست ... همه کلمات چیست،

all these eight words are. Okay. Now, I'm

همه این هشت کلمه هستند. باشه. حالا،

betting you probably don't know all of them,

شرط می بندم که احتمالاً همه آنها را نمی دانید،

but when you're done this lesson, you will

اما وقتی این درس را تمام کردید،

know them and you will advance your English.

آنها را می دانید و انگلیسی خود را ارتقا می دهید.

Are you ready? Let's do the first word. What word

اماده ای؟ بیایید اولین کلمه را انجام دهیم. معنی

does it mean that means to improve something or

آن چیست که به معنای بهبود بخشیدن یا

make it better? I already used it on you.

بهتر کردن آن است؟ من قبلاً از آن برای شما استفاده کردم.

"Enhance". This is a great way, a great bridge of

"تقویت". این یک راه عالی است، یک پل عالی از

words because it says to make better, to throw

کلمات است، زیرا می گوید برای بهتر کردن، پرتاب کردن

into a conversation, like, what would enhance

به گفتگو، مثلاً چه چیزی

this food? It shows a smoother way to communicate

این غذا را تقویت می کند؟ این یک راه هموارتر برای برقراری ارتباط را نشان می دهد،

because it takes these words, what would improve

زیرا این کلمات را می طلبد، چه چیزی

something or make it better? One word is enough.

چیزی را بهبود می بخشد یا آن را بهتر می کند؟ یک کلمه کافی است.

What can we do to enhance? It shows your ability

برای تقویت چه کنیم ؟ این توانایی شما را در

to utilize our language in such a way to get

استفاده از زبان ما به گونه‌ای برای

across or to communicate better. Yeah? So that's

انتقال یا برقراری ارتباط بهتر نشان می‌دهد. آره؟ بنابراین

first word, "enhance". So, the next word I want

اولین کلمه "افزایش" است. بنابراین، کلمه بعدی که می خواهم در مورد آن

to talk about, I'm going to explain it first and

صحبت کنم، ابتدا آن را توضیح می دهم و

write it for you. Once you... Okay, so we've got

برای شما می نویسم. هنگامی که شما... بسیار خوب، پس باید

to give something some time, energy, or money to

مقداری زمان، انرژی یا پول برای

help achieve a goal or benefit. We want to use

کمک به رسیدن به یک هدف یا منفعت اختصاص دهیم. ما می خواهیم از

this word to tell people I want to be part of

این کلمه استفاده کنیم تا به مردم بگوییم که می خواهم بخشی از

the group. I want to add to part of the group to

گروه باشم. من می خواهم به بخشی از گروه اضافه کنم تا تغییرات

make, you know, beneficial changes. This word is

مفیدی ایجاد کنم . این کلمه

"contribute".

"سهم" است.

How can I contribute? How can I help because I

چگونه می توانم مشارکت کنم؟ چگونه می توانم کمک کنم زیرا من

am part of this group to make things better for

بخشی از این گروه هستم تا اوضاع را برای

all of us or other people? "Contribute" is a

همه ما یا افراد دیگر بهتر کنم؟ "کمک کردن"

great word. I want you to start using that in your

کلمه بسیار خوبی است. من می خواهم شما شروع به استفاده از آن در

vocabulary. If you want to show flexibility, if

واژگان خود کنید. اگر می‌خواهید انعطاف‌پذیری نشان دهید، اگر می‌خواهید

you want to show a way... You want to let people

راهی را نشان دهید... می‌خواهید به مردم

know that you're flexible and you're able to

بفهمانید که انعطاف‌پذیر هستید و می‌توانید

change with changing circumstances. We talked

با تغییر شرایط تغییر کنید. ما

about this here, right? To change or adjust in response to new conditions, and it shows

اینجا در مورد این صحبت کردیم، درست است؟ برای تغییر یا تنظیم در پاسخ به شرایط جدید، و توانایی خود را نشان می دهد

ability. We want you to adapt.

. ما می خواهیم شما را وفق دهید.

How do you adapt to situations? If you say that

چگونه خود را با شرایط وفق می دهید؟ اگر

in an interview, I can adapt to new situations

در مصاحبه بگویید، می توانم

easily and readily. It shows flexibility. Brilliant. You're probably going to get a

به راحتی و به راحتی با شرایط جدید وفق پیدا کنم. انعطاف پذیری را نشان می دهد. درخشان. احتمالاً

job from this. So we want to look at "adapt"

از این کار شغلی پیدا خواهید کرد. بنابراین ما می خواهیم به "تطبیق"

as your third word to improve your vocabulary.

به عنوان سومین کلمه شما برای بهبود دایره لغات خود نگاه کنیم.

In the world that we live in, okay, you have

در دنیایی که ما در آن زندگی می کنیم، خوب، شما

this word. Something works well without wasting

این کلمه را دارید. چیزی بدون اتلاف

time or effort. In this world that we live

وقت یا تلاش به خوبی کار می کند. در این دنیایی که در آن زندگی می کنیم،

in, we're always trying to maximize our time.

همیشه سعی می کنیم زمان خود را به حداکثر برسانیم.

Now, if you can be seen as this word or you can make things this word,

حالا، اگر بتوانید به عنوان این کلمه دیده شوید یا بتوانید چیزهایی را به این کلمه تبدیل کنید، متوجه می

you will find that many people want to work with you, talk with you, whatever,

شوید که بسیاری از افراد می خواهند با شما کار کنند، با شما صحبت کنند،

play with you even. We want to make what we do and everything we do much more

حتی با شما بازی کنند. ما می خواهیم کاری را که انجام می دهیم و هر کاری که انجام می دهیم بسیار

efficient. Efficiency... Oh, sorry, we're using

کارآمدتر کنیم. کارایی... اوه، متاسفم، ما از

the word "efficient". When you're efficient,

کلمه "کارآمد" استفاده می کنیم. وقتی کارآمد باشید،

you get the job done, not wasting time, effort,

کار را انجام می دهید، بدون اتلاف وقت، تلاش

and in some cases, money. And who wouldn't want

و در برخی موارد پول. و چه کسی نمی خواهد

more efficiency or you to be more efficient? The

کارایی بیشتری داشته باشد یا شما کارآمدتر باشید؟

next word we want to work on is to communicate

کلمه بعدی که می خواهیم روی آن کار کنیم، برقراری ارتباط

or make known. When you can communicate and make

یا اطلاع رسانی است. وقتی می‌توانید ارتباط برقرار کنید و

known, I mean, that's what we say cumbersome,

اطلاع دهید، منظورم این است که ما می‌گوییم دست و پا گیر است،

a lot of words, but there's one word that

کلمات زیادی، اما یک کلمه وجود دارد که

has that message and it communicates a word,

آن پیام را دارد و یک کلمه را منتقل می‌کند

and that word is "convey". To convey a message

و آن کلمه «انتقال» است. انتقال یک پیام به معنای

is to carry information on a message, like carry

حمل اطلاعات بر روی یک پیام است، مانند حمل

the information you want someone to know or to

اطلاعاتی که می خواهید کسی بداند یا اینکه

feel what you mean. Here's an example. I would

منظور شما را احساس کند. در اینجا یک مثال است. من می خواهم

like to convey to you my appreciation of the work

قدردانی خود را از کاری

that you've done. So, yes, I said the word "convey",

که انجام داده اید به شما منتقل کنم. بنابراین، بله، من کلمه "انتقال" را گفتم،

but they know my heartfelt feelings are coming

اما آنها می دانند که احساسات قلبی من

with it because that message is being carried,

با آن همراه است، زیرا آن پیام در حال انتقال است،

and that's what makes "convey" an important word

و این چیزی است که "انتقال" را به یک کلمه مهم تبدیل می کند

because you are allowed to... Not allowed to,

زیرا شما مجاز هستید ... ، به

it helps you carry thoughts and emotions, not just

شما کمک می کند افکار و احساسات را حمل کنید، نه فقط

the words in itself. "Convey" is a great word.

کلمات را به خودی خود. "انتقال" کلمه بسیار خوبی است.

Another great word to use that's a little bit

یکی دیگر از واژه های عالی برای استفاده که کمی

formal, maybe a little pompous is this one,

رسمی است، شاید کمی پر زرق و برق این کلمه باشد،

but I love it because it adds a certain punch

اما من آن را دوست دارم زیرا

to a speech, shows you've started to master our

به یک سخنرانی ضربه خاصی می بخشد، نشان می دهد که شما شروع به تسلط بر

language. And that one, this word, it means "in

زبان ما کرده اید. و آن یکی، این کلمه، به معنای «

addition" and more importantly. Let me give you

اضافه» و مهمتر از آن است. اجازه دهید

an example before I write it on the board. See

قبل از اینکه آن را روی تخته بنویسم مثالی برای شما بزنم. ببینید

if you can guess which word it is. "The apartment

آیا می توانید حدس بزنید کدام کلمه است. "آپارتمان

is a great price. Furthermore, it's close to

قیمت بسیار خوبی دارد. علاوه بر این، به

my workplace." Do you know what the word is?

محل کار من نزدیک است." میدونی کلمه چیه؟

Bet you do, because when I said "furthermore" there,

شرط ببندید، زیرا وقتی در آنجا گفتم «به‌علاوه»،

what I said was, "More importantly, it's close

چیزی که گفتم این بود، « مهمتر از آن، نزدیک

to my workplace." "Furthermore", great word.

محل کار من است». "به علاوه"، کلمه عالی.

Add it to your vocabulary. Oh, yeah. This leads me to my next word, which is

آن را به دایره لغات خود اضافه کنید. اوه، آره این من را به کلمه بعدی می رساند که

"indicating cause and effect relationship".

«نشان دهنده رابطه علت و معلولی» است.

"Indicating a cause and effect relationship",

«نشان دهنده رابطه علت و معلولی»

it means something has happened, and because of that, this follows.

یعنی اتفاقی افتاده است و به همین دلیل است.

"Consequently, I lost the job after I told

"در نتیجه، پس از اینکه به رئیس گفتم کجا باید برود، کار را از دست دادم

the boss where he should go." And that's the

." و این همان

word we want to do, "consequently". Because I

کلمه ای است که ما می خواهیم انجام دهیم، "در نتیجه". چون به

told the boss where he should go, I lost the job.

رئیس گفتم کجا باید برود، کار را از دست دادم.

And that word is... Indicates cause and effect.

و آن کلمه است ... دلالت بر علت و معلول دارد.

Also a great word to improve your intermediate

همچنین یک کلمه عالی برای بهبود واژگان متوسط ​​شما

vocabulary. And my final word for you is a great

. و کلام آخر من برای شما یک کلمه عالی است

word when you want to expand the perspective

زمانی که می خواهید دیدگاه

of other people. So, they're thinking this,

دیگران را گسترش دهید. بنابراین، آنها به این فکر می کنند،

and you want them to look at this. This word is

و شما می خواهید آنها به این موضوع نگاه کنند. این کلمه

"conversely". So, John would like to do this,

"برعکس" است. بنابراین، جان دوست دارد این کار را انجام دهد،

and it's a great idea, but conversely, if we do this, we might get a better result.

و این یک ایده عالی است، اما برعکس، اگر این کار را انجام دهیم، ممکن است نتیجه بهتری بگیریم.

By using that word "conversely", I'm saying John's perspective is this,

با استفاده از کلمه "برعکس"، من می گویم دیدگاه جان این است،

but this other perspective could get us a great

اما این دیدگاه دیگر می تواند نتیجه بزرگی برای ما داشته باشد

result. Add this to your repertoire. "Conversely".

. این را به کارنامه خود اضافه کنید . "متقابلا".

And those are the eight words I would like

و این هشت کلمه هستند که می‌خواهم به

to help you learn as an intermediate student

شما کمک کنم تا به عنوان یک دانش‌آموز متوسط ​​یاد بگیرید

to shift you from the beginner stage, move into

تا شما را از مرحله مبتدی تغییر دهد، به

the intermediate, and allow you to communicate

سطح متوسط ​​بروید و به شما اجازه دهد

on a different level with other people. Listen,

در سطح متفاوتی با افراد دیگر ارتباط برقرار کنید. گوش کن

I hope you enjoyed the video as much as I enjoyed

امیدوارم به همان اندازه که من از

working with you, and of course, Mr. E, because

همکاری با شما و البته آقای E لذت بردم، از ویدیو لذت برده باشید، چون می

he wanted us to spice up our vocabulary.

خواست دایره لغات خود را چاشنی کنیم.

If you want to see other videos like this,

اگر می‌خواهید ویدیوهای دیگری مانند این را ببینید،

and I'm sure you do, I would like you to go to

و مطمئنم که می‌بینید، می‌خواهم به

www.eng as in English, vid as in video.com, where

www.eng به زبان انگلیسی، vid as in video.com بروید، که در آن

there are videos like this and even greater videos

ویدیوهایی مانند این و حتی ویدیوهای بزرگ‌تری وجود دارد.

on other vocabulary, grammar, speaking, listening,

واژگان دیگر، گرامر، صحبت کردن، گوش دادن،

the list goes on. I'll see you there. And don't

لیست ادامه دارد. اونجا میبینمت و

forget to hit smash. Hit smash? Smash the subscribe button. See you later.

ضربه سر و صدا را فراموش نکنید. ضربه سر و صدا؟ دکمه اشتراک را بشکنید بعدا میبینمت.