BOOST ENGLISH FLUENCY | Learn 10 COOL Ways to Say You're Hungry! 🍽️ | English Conversation Skills

Hi, there. This is Harry and welcome back  to advanced English lessons with Harry,  

سلام. این هری است و به درس‌های پیشرفته انگلیسی با هری خوش آمدید،

where I try to help you to get a better  understanding of the English language.  

که سعی می‌کنم به شما کمک کنم تا زبان انگلیسی را بهتر درک کنید.

If you're preparing for a proficiency  exam or for a job interview, or indeed,  

اگر برای امتحان مهارت یا مصاحبه شغلی آماده می‌شوید،

if you just want to improve your  basic conversational skills, well,  

اگر فقط می‌خواهید مهارت‌های مکالمه اولیه خود را بهبود بخشید، خوب،

you've come to the right place. We will help  you with grammar, pronunciation, use of English,  

به جای درستی آمده‌اید. ما در مورد دستور زبان، تلفظ، استفاده از زبان انگلیسی،

use of phrasal verbs, other idiomatic expressions,  everything that you could possibly need to improve  

استفاده از افعال عبارتی، سایر عبارات اصطلاحی، هر چیزی که ممکن است برای بهبود

your English to feel that you're speaking natural  English, to feel that you can fit in so you don't

انگلیسی خود نیاز داشته باشید، کمک خواهیم کرد تا احساس کنید که به طور طبیعی انگلیسی صحبت می کنید، تا احساس کنید که می توانید در این زمینه جا بیفتید. شما

embarrass yourself or feel like  you might embarrass yourself

خود را خجالت نمی‌کشید یا احساس نمی‌کنید که ممکن است

or feel shy in trying to use the English.  You know the drill by now. If you need some  

در تلاش برای استفاده از زبان انگلیسی خجالت بکشید یا خجالت بکشید. راه و چاه رو تا الان یاد گرفتی. اگر به

additional help, some additional words or  expressions, you just write to me and I'll  

کمک اضافی، چند کلمه یا عبارت اضافی نیاز دارید، فقط برای من بنویسید و من

be very happy to help you. Okay, so  this is an advanced English lesson,  

بسیار خوشحال خواهم شد که به شما کمک کنم. بسیار خوب، پس این یک درس انگلیسی پیشرفته است،

and we're looking at ways to describe hunger. Now,  we're going to look at it in a few different ways.

و ما به دنبال راه‌هایی برای توصیف گرسنگی هستیم. اکنون، ما به چند روش مختلف به آن نگاه خواهیم کرد.

We going to look at it in terms of when you are a

ما به این موضوع نگاه می کنیم که چه زمانی

little bit hungry. So that's a bit  more polite when you're very hungry.  

کمی گرسنه هستید. بنابراین وقتی خیلی گرسنه هستید، کمی مؤدبانه تر است.

So you've got a bit of an appetite.  And when you are very, very hungry,  

بنابراین شما کمی اشتها دارید. و وقتی خیلی خیلی گرسنه هستید،

so you're really starving. So different words  can describe different levels of hunger that you  

بنابراین واقعاً گرسنه می‌شوید. بنابراین کلمات مختلف می‌توانند سطوح مختلفی از گرسنگی را که

feel. And we've all been in those situations,  you know, we, we just want something quick.

احساس می‌کنید توصیف کنند. و همه ما در آن موقعیت‌ها بوده‌ایم، می‌دانید، ما فقط چیزی سریع می‌خواهیم.

We just want something filling or we  want as much food as can possibly get  

ما فقط چیزی سیرکننده می‌خواهیم یا به اندازه‌ای که بتوانیم غذا می‌خواهیم،

because we feel as if we haven't eaten  for days. So all these words advanced

زیرا احساس می‌کنیم چند روزی است که چیزی نخورده‌ایم. بنابراین همه این کلمات

expressions and ways to describe hunger.

عبارات پیشرفته و راه هایی برای توصیف گرسنگی هستند.

So I've got ten in total. Let me go  through them with you. First one,  

بنابراین من در مجموع ده دارم. اجازه دهید با شما از آنها عبور کنم. اولی،

very British this one. And it means when  you're you've got it, you're a little hungry,  

این یکی خیلی بریتانیایی. و این بدان معناست که وقتی آن را دارید، کمی گرسنه هستید،

so you're not you're not starving.  Okay? You're a little hungry and say,  

بنابراین گرسنه نمی‌شوید. باشه؟ شما کمی گرسنه هستید و بگویید،

I'm peckish. Okay. So somebody might say, would  you like something to eat? I'm a little peckish.

من بداخلاق هستم. باشه. بنابراین ممکن است کسی بگوید، آیا می‌خواهید چیزی بخورید؟ من کمی بداخلاق هستم

I don't. I don't want much. Just something  small. But I'm a little bit peckish. A  

من این کار را نمی کنم. من چیز زیادی نمی خواهم. فقط یک چیز کوچک. اما من کمی بداخلاق هستم.

peck is like what a hen or a bird does.  They peck at the food of the woodpecker.  

نوک زدن مانند کاری است که مرغ یا پرنده انجام می دهد. به غذای دارکوب نوک می زنند.

Yeah, in the name of the woodpecker. Peck.  So when you're feeling a little peckish,  

آره به نام دارکوب نوک زدن. بنابراین وقتی کمی احساس بداخلاقی می‌کنید،

it's not a big, big meal that  you want. Just a little meal to

این یک وعده غذایی بزرگ و بزرگ نیست که می‌خواهید. فقط یک وعده غذایی کوچک به

help you get over until you have your full dinner  or lunch, whatever it is that you're going to eat.

شما کمک می کند تا زمانی که شام ​​کامل یا ناهار خود را صرف کنید ، هر چه می خواهید بخورید.

So I am peckish. I'm a little peckish.

پس من بداخلاق هستم من کمی بداخلاق هستم

Or a nibble. Yeah, I could have a nibble. And  a nibble again is something very small. If you

یا نیش زدن آره، من میتونم یه نیش بزنم و دوباره نوک زدن چیزی بسیار کوچک است. اگر

Pick up biscuits and you you bite little pieces  

بیسکویت ها را بردارید و تکه های کوچکی

from it. You nibble on the  biscuit. Or if you see a

از آن گاز بگیرید. بیسکویت را نیش می زنید . یا اگر

squirrel or a mouse, they nibble  at the food. They don't take big,  

سنجاب یا موش را ببینید، غذا را نیش می زنند. آنها تکه های بزرگ و بزرگ را نمی گیرند

big chunks. That's just the way they  are. So they nibble. So if you said,  

. آنها دقیقاً همینطور هستند. بنابراین آنها نیش می زنند. بنابراین اگر می‌گویید،

Yeah, I could have a nibble, it means I could  have something small, not something huge.

بله، من می‌توانم یک لقمه بخورم، به این معنی است که می‌توانم چیزی کوچک داشته باشم، نه چیزی بزرگ.

So something quite small. But yeah,  it would be appetising and enjoyable,  

بنابراین چیزی بسیار کوچک. اما بله، اشتها آور و لذت بخش خواهد بود،

but it's not something big. We used to  have a a game with biscuits when we used  

اما چیز بزرگی نیست. زمانی که

to hold the biscuit and eat the outside  of the biscuit and then move your way in  

بیسکویت را نگه می‌داشتیم و قسمت بیرونی بیسکویت را می‌خوردیم و سپس به سمت داخل حرکت می‌کردیم،

rather than taking big bites of the biscuit and  little nibbles. How many nibbles could you get?

به جای لقمه‌های بزرگ بیسکویت و لقمه‌های کوچک، با بیسکویت بازی می‌کردیم. چند نوک می تونی بگیری؟

Okay, so first one, I'm peckish. The second one,  

خوب، پس اولی، من بداخلاق هستم. دومی،

I could have a nibble. Okay. And the third  one? Yeah, I fancy a bite to eat. And again,  

می‌توانستم یک نیش بزنم. باشه. و سومی؟ آره، من دوست دارم یه لقمه بخورم. و دوباره،

it's a way of saying that politely that you'd like  something to eat, but not a big, big meal. Yeah,  

این راهی است برای اینکه مودبانه بگویید که می‌خواهید چیزی بخورید، اما نه یک غذای بزرگ و بزرگ. بله،

so would what do you want to do? You want to  go for coffee or do you fancy a bite to eat?

پس می خواهید چه کار کنید؟ می‌خواهید برای قهوه بروید یا دوست دارید یک لقمه بخورید؟

Yeah, I fancy a bite to eat. A cup  of coffee and a sandwich. Okay.

آره، من دوست دارم یه لقمه بخورم. یک فنجان قهوه و یک ساندویچ. باشه.

A cup of coffee and a biscuit or a cup  of coffee and a snack is another way of  

یک فنجان قهوه و یک بیسکویت یا یک فنجان قهوه و یک میان وعده راه دیگری برای

explaining it. Then these are polite ways  of saying that you are a little hungry,  

توضیح آن است. سپس این‌ها روش‌های مؤدبانه‌ای برای گفتن این است که شما کمی گرسنه هستید،

but not really, really hungry. Okay,

اما واقعاً، واقعاً گرسنه نیستید. خوب،

now if we are feeling very hungry, then  we might say I'm starving. Okay. Now the  

حالا اگر خیلی احساس گرسنگی می کنیم، ممکن است بگوییم که از گرسنگی می میرم. باشه. اکنون

definition of starvation is a lot worse than that.

تعریف گرسنگی بسیار بدتر از آن است.

Somebody who has hasn't eaten for three or four  or five days, then they can be literally suffering  

کسی که سه یا چهار یا پنج روز چیزی نخورده باشد، ممکن است به معنای واقعی کلمه

from starvation. But when we say I'm starving, it  usually means that we've been doing some exercise,  

از گرسنگی رنج ببرد. اما وقتی می‌گوییم گرسنگی می‌میرم، معمولاً به این معناست که ما در حال انجام تمرینات ورزشی،

perhaps a workout in the gym, or we've been  working hard all day. We skipped our lunch,  

شاید یک تمرین در باشگاه بوده‌ایم، یا تمام روز سخت کار کرده‌ایم. ناهارمان را حذف کردیم،

so when we get home in the evening, our partner  says, you know, Would you like something to eat?

بنابراین وقتی عصر به خانه می‌رسیم، شریک زندگی‌مان می‌گوید، می‌دانی، می‌خواهی چیزی بخوری؟

here, I'm starving. I haven't eaten  all day. And that sounds as if you're  

اینجا، من دارم از گرسنگی میمیرم تمام روز را نخوردم. و این به نظر می رسد که انگار در

about to die. But of course you're not. But  it's just the way you feel. I'm starving.

شرف مرگ هستید. اما البته که نیستی. اما این همان چیزی است که شما احساس می کنید. من دارم از گرسنگی میمیرم

Another way of saying I'm starving is rhyming  slang now. If you don't understand the British  

راه دیگر برای گفتن اینکه من از گرسنگی می‌میرم، قافیه‌های عامیانه است . اگر

English so well, rhyming slang come from a  particular area of London. The real Londoners,  

انگلیسی بریتانیایی را به خوبی نمی‌دانید، قافیه‌های عامیانه از یک منطقه خاص از لندن می‌آیند. لندنی‌های واقعی،

the East Londoners are called Cockneys, and they  have a certain language that they use called  

لندنی‌های شرقی، کاکنی نامیده می‌شوند، و آنها زبان خاصی دارند که از آن استفاده می‌کنند به نام

rhyming slang, where words rhyme together and they  have a very different meaning. So, for example,  

قافیه عامیانه، که در آن کلمات با هم قافیه می‌شوند و معنای بسیار متفاوتی دارند. بنابراین، برای مثال،

if they want to go up the stairs, they refer to  the apple and pears and it rhymes with stairs.

اگر می‌خواهند از پله‌ها بالا بروند، به سیب و گلابی اشاره می‌کنند و با پله‌ها هم قافیه است.

I'm just going to go up the apples and pears means  I'm going to go up the stairs. So when they're  

من فقط می‌خواهم از سیب‌ها و گلابی‌ها بالا بروم یعنی از پله‌ها بالا می‌روم. بنابراین وقتی در

talking about being strong and they are starving,  as we'd like to pronounce it, starving, they say,  

مورد قوی بودن صحبت می‌کنند و از گرسنگی می‌میرند، همانطور که می‌خواهیم بگوییم گرسنگی می‌میرند، می‌گویند:

I'm Hank. Marvin. Hank. Marvin. Now, Hank Marvin,  for those of you, are not at my age. He used to be

من هنک هستم. ماروین. هنک ماروین. حالا، هنک ماروین، برای شما که در سن من نیستید. او قبلا

With a group called The Shadows. And the Shadows

با گروهی به نام سایه ها بود. و Shadows

were a very famous group,

یک گروه بسیار معروف،

English group, who used to back Cliff Richard and  Cliff Richard. He's still alive now. I think he's  

گروه انگلیسی بود که از کلیف ریچارد و کلیف ریچارد حمایت می کرد. او هنوز زنده است. فکر می‌کنم او

in his eighties, but he was a real one. The  first British pop stars of the 1950, 6070s  

در هشتاد سالگی است، اما او یک فرد واقعی بود. اولین ستاره‌های پاپ بریتانیایی دهه‌های 1950، 6070  80

eighties. He had so many, many hit records and  the backing group that he had called the Shadows.

. او تعداد بسیار زیادی رکورد و گروه پشتیبان داشت که او آن را Shadows نامیده بود.

So lots of his earlier records were Cliff  Richard and the Shadows. And one of the  

بنابراین بسیاری از رکوردهای قبلی او کلیف ریچارد و سایه ها بودند. و یکی از

members of the group, The Shadows, was this  guy called Hank Marvin. So people from London  

اعضای گروه، سایه ها، این مرد به نام هنک ماروین بود. بنابراین مردم لندن

now use this and this have used it for many  decades as part of their rhyming slang. I'm  

اکنون از این استفاده می‌کنند و این برای چندین دهه از آن به عنوان بخشی از قافیه‌های عامیانه خود استفاده می‌کند. من

Hank. Marvin means I'm starving. I  really would like something to eat.

هنک هستم. ماروین یعنی من دارم از گرسنگی میمیرم. من واقعاً دوست دارم چیزی بخورم.

Okay. I'm not even sure of Hank. Marvin is  still alive today. Hopefully he is. But if  

باشه. من حتی از هنک مطمئن نیستم. ماروین هنوز زنده است. امیدوارم او باشد. اما اگر

you feel like a blast of the past, go onto  the internet and download some music from  

احساس می‌کنید که در گذشته در حال انفجار هستید، به اینترنت بروید و موسیقی را از

the shadows. They've got some real cult music  that you'll recognise in that era, some really  

سایه‌ها دانلود کنید. آنها چند موسیقی کالت واقعی دارند که در آن دوران می‌شناسید، چند

classic guitar work. And Hank Marvin was a  guitarist and really, really a good guitarist.

اثر واقعاً   گیتار کلاسیک. و هنک ماروین یک گیتاریست بود و واقعاً گیتاریست خوبی بود.

And then if you listen to some of the  records of Cliff Richard in the Shadows,  

و سپس اگر به برخی از رکوردهای کلیف ریچارد در سایه ها گوش دهید،

you'll understand who I'm talking about.  Okay, So to be Hank Marvin starving. Okay.  

متوجه خواهید شد که در مورد چه کسی صحبت می کنم. خوب، پس هنک ماروین گرسنه می ماند. باشه.

But Hank Marvin is his name. Starving. But  we should pronounce it correctly. Starving.

اما هنک ماروین نام اوست. گرسنگی. اما باید آن را درست تلفظ کنیم. گرسنگی.

And as always, if you like this particular  lesson, then please, please like the video.  

و مثل همیشه، اگر این درس خاص را دوست دارید ، لطفاً ویدیو را لایک کنید.

And if you can subscribe to the channel,  because it does, it really, really helps.

و اگر می‌توانید در کانال مشترک شوید، زیرا این کار واقعاً کمک می‌کند.

Number six, if we're really, really  hungry, somebody could say, yeah,  

شماره شش، اگر واقعاً، واقعاً گرسنه باشیم، کسی می‌تواند بگوید، بله،

I'm really hungry. I could eat a horse.

من واقعاً گرسنه هستم. من می توانستم یک اسب بخورم.

So hopefully they won't eat the  horse, but it means they've got

بنابراین امیدواریم که آنها اسب را نخورند، اما این بدان معناست که آنها

A really big appetite

واقعاً اشتهای زیادی دارند

And, you know, maybe been  training hard in the gym,  

و، می‌دانید، شاید به سختی در باشگاه تمرین می‌کنند،

playing a football match  or rugby match or whatever.

یک مسابقه فوتبال یا مسابقه راگبی یا هر چیز دیگری انجام می‌دهند.

They're really hungry. So,  yeah, I could eat a horse.

آنها واقعا گرسنه هستند. بنابراین، آره، می‌توانم یک اسب بخورم.

Very simply, I'm famished. So when  somebody is famished, they're very,  

خیلی ساده، من گرسنه هستم. بنابراین وقتی فردی گرسنه است، بسیار،

very hungry. I'm famished. I don't think  I've eaten since breakfast this morning.  

بسیار گرسنه است. من گرسنه ام فکر نمی‌کنم از صبح امروز صبح چیزی نخورده باشم. من

I'm famished. And if it's cold day.  Yeah. A nice bowl of hot soup followed  

گرسنه ام و اگر روز سرد است. آره یک کاسه سوپ داغ و به دنبال آن

by something else. Would just hit the  exact spot. I'm famished. I'm starving.

چیز دیگری. فقط به نقطه ی دقیق می رسید. من گرسنه ام من دارم از گرسنگی میمیرم

Another degree above being famished and  above being starving is I'm ravenous.  

درجات دیگری بالاتر از گرسنگی و گرسنگی بودن این است که من درنده هستم.

Yeah. So that really explains how  hungry you are. Yeah. the kids,  

آره پس این واقعاً توضیح می‌دهد که چقدر گرسنه هستید. آره بچه‌ها،

they were ravenous when they came home  from the couple of days away from.

وقتی به خانه آمدند، از چند روزی که از آن دور بودند، هوس کردند.

home. They went on a school trip. I don't  know what they were doing. I don't think  

خانه آنها به یک سفر مدرسه رفتند. من نمی دانم آنها چه کار می کردند. فکر نمی‌کنم

they got fed properly. But when they  came home, they emptied the fridge.

آنها به درستی تغذیه شوند. اما وقتی به خانه آمدند، یخچال را خالی کردند.

In minutes they were ravenous. So to be  ravenous means really, really hungry. Ravenous.

در عرض چند دقیقه آنها درنده بودند. بنابراین درنده بودن به معنای واقعاً، واقعاً گرسنه بودن است. بسیار گرسنه.

Or if your stomach starts to rumble  or growl, as we call it, say, yeah,  

یا اگر شکم شما شروع به غر زدن کرد یا به قول ما غرغر کرد، بگویید، آره،

my stomach has been rumbling for hours. I  could really do with a good meal. Rumbling  

شکم من ساعت‌ها است که غر می‌زند. من واقعاً می‌توانم با یک وعده غذایی خوب این کار را انجام دهم. ساعت‌ها غر زدن

or growling for hours. Yeah. So the rumbling  of the stomach or the growling of the stomach  

یا غرغر کردن. آره بنابراین به نظر می رسد که صدای غرش شکم یا غرغر معده

seems to suggest that my stomach is  empty and I really need to to fill it.

نشان می دهد که معده من خالی است و من واقعاً باید آن را پر کنم.

So a nice bowl of hot soup or a big plate  of potatoes and other vegetables is just  

بنابراین یک کاسه خوب سوپ داغ یا یک بشقاب بزرگ سیب زمینی و سبزیجات دیگر همان

what I want. So to it, to stop my stomach  rumbling or to stop my stomach from growling.

چیزی است که من می خواهم. بنابراین، برای جلوگیری از غرش شکم یا جلوگیری از غر زدن شکمم.

In the Irish English expressions, we hear  this phrase, My stomach thinks my throat  

در عبارات انگلیسی ایرلندی، این عبارت را می شنویم، شکم من فکر می کند گلویم

has been cut. So it sounds very gruesome,  but it gives you the impression that your  

بریده شده است. بنابراین بسیار وحشتناک به نظر می رسد، اما این تصور را به شما می دهد که

stomach has been empty for a long time and  you haven't eaten. And my stomach thinks  

معده شما برای مدت طولانی خالی بوده و غذا نخورده اید. و شکمم فکر می‌کند

that my throat has been cut. So as I said, a  little bit gruesome, but you get the picture.

که گلویم بریده شده است. بنابراین همانطور که گفتم، کمی وحشتناک است، اما شما تصویر را دریافت می کنید.

And then the last one, number ten,

و بعد آخرین نفر، شماره ده،

I'm dying for something to eat. I'm dying for  a burger. I've been thinking about a burger and  

دارم میمیرم تا چیزی بخورم. دارم برای یک همبرگر میمیرم. تمام روز به یک همبرگر و

chips all day. So you've got yourself into that  particular mood that you working hard and you say,  

چیپس فکر می‌کردم. بنابراین شما خودتان را در آن حالت خاص قرار داده اید که سخت کار می کنید و می گویید،

I know I'm going to have to go home.  I'm going to have a burger and chips,  

من می دانم که باید به خانه بروم. من یک همبرگر و چیپس،

a big double burger or a Big Mac and plenty of  French fries and ketchup on the side, whatever.

یک همبرگر بزرگ دوبل یا یک بیگ مک و مقدار زیادی  سیب زمینی سرخ کرده و سس گوجه فرنگی در کنار آن می خورم، هر چه باشد.

So I'm dying for a burger and  chips. Or if you haven't eaten  

بنابراین من برای یک همبرگر و چیپس می‌میرم. یا اگر

a particular meal for a while, it doesn't  necessarily mean you haven't eaten at all,  

مدتی غذای خاصی را نخورده‌اید، لزوماً به این معنی نیست که اصلاً غذا نخورده‌اید،

but you haven't eaten your favorite meal for a  while. I'm dying for a pizza. Yeah. I've been  

اما مدتی است که غذای مورد علاقه‌تان را نخورده‌اید . دارم میمیرم واسه یه پیتزا آره

on a diet for several weeks and I've been  trying to stay off some of the fast food.

چندین هفته است که رژیم گرفته‌ام و سعی کرده‌ام از برخی از فست فودها خودداری کنم.

So I'm dying for a pizza. I'm dying for a  burger, I'm dying for a bowl of spaghetti,  

پس دارم برای پیتزا میمیرم دارم میمیرم برای یک همبرگر، دارم میمیرم برای یک کاسه اسپاگتی،

whatever. Whatever it might mean dying for means  I really, really can't wait. I really want that  

هر چه باشد. مرگ برای هر چیزی که ممکن است به معنای آن باشد، به این معنی است که واقعاً، واقعاً نمی‌توانم صبر کنم. من واقعاً آن

type of food. So I'm very, very hungry.  Or, you know, for that particular item.

نوع غذا را می خواهم. پس من خیلی خیلی گرسنه ام. یا، می دانید، برای آن مورد خاص.

Okay, so there are ten different  ways to say that I'm hungry.

بسیار خوب، پس ده راه مختلف برای گفتن اینکه من گرسنه هستم وجود دارد.

Some referred to a little bit hungry, as we said,  

برخی به کمی گرسنگی، همان طور که گفتیم،

and peckish, some to being very hungry like I'm  starving. And then those that mean I'm really,  

و لجبازی اشاره کردند، برخی به گرسنگی بسیار گرسنه مانند من گرسنه می‌میرند. و سپس آنهایی که به این معنی هستند که من واقعاً،

really hungry, like I'm ravenous. Okay, so  let me get into you one more time quickly.

واقعاً گرسنه هستم، مثل اینکه من درنده ام. خوب، پس اجازه دهید یک بار دیگر سریع وارد شما شوم.

Number one, I'm peckish. Very British.  English. I'm peckish. Little hungry. I  

شماره یک، من بداخلاق هستم. خیلی بریتانیایی انگلیسی. من بداخلاق هستم کمی گرسنه.

could have a nibble or I could have a  snack. I fancy a bite to eat. Something  

می‌توانم یک لقمه بخورم یا می‌توانم یک میان‌وعده بخورم. من دوست دارم یک لقمه بخورم. چیزی

not so big. A bite to eat. I'm starving. I'm  starving. I haven't eaten all day. I'm Hank  

نه چندان بزرگ. یک لقمه برای خوردن. من دارم از گرسنگی میمیرم من از گرسنگی می‌میرم. من تمام روز را نخوردم. من هنک

Marvin. As I said, this rhyming  cockney slang. I'm Hank Marvin.

ماروین هستم. همانطور که گفتم، این آهنگ عامیانه ی قافیه. من هنک ماروین هستم.

I could eat a horse.

من می توانستم یک اسب بخورم.

I could eat a horse. Hopefully not.  I could eat a horse. Of course,  

من می توانستم یک اسب بخورم. امیدوارم که نه. من می توانستم یک اسب بخورم. البته،

there are many countries in the world where  horse meat is really acceptable. And that's  

کشورهای زیادی در جهان وجود دارند که گوشت اسب واقعاً قابل قبول است. و این

and that's what they grow. I could eat a  horse. I'm famished. Absolutely famished.  

همان چیزی است که آنها رشد می کنند. می توانستم یک اسب بخورم. من گرسنه ام کاملا گرسنه

I'm ravenous. Or I'm so hungry, I'm  ravenous. My stomach is growling,

من درنده ام یا خیلی گرسنه هستم، درنده هستم. شکمم غرغر می کند،

my stomach is rumbling. And then finally, I'm  dying for dying for that burger and chips.

شکمم غر می زند. و در نهایت، دارم میمیرم برای آن همبرگر و چیپس.

Okay, so ten individual ways in which you can say,  

خوب، پس ده روش جداگانه که می توانید بگویید،

I'm hungry. So to practice some of  those, practice them with your friends.

من گرسنه هستم. بنابراین برای تمرین برخی از آنها، آنها را با دوستان خود تمرین کنید.

See do they feel the same way. Listen out for  what they say when they're talking about what  

ببینید آیا آنها هم همین احساس را دارند؟ وقتی در مورد چیزی که

they're going to eat. And you might pick  up on some of these expressions. And if  

می‌خواهند بخورند، به آنچه می‌گویند گوش دهید. و ممکن است برخی از این عبارات را انتخاب کنید. و اگر به

you need some additional help, then please  write to me www.englishlessonviaskype.com  

کمک بیشتری نیاز دارید، لطفاً برای من بنویسید www.englishlessonviaskype.com

and I'm really happy to help you with some  additional expressions and additional phrases.

و من واقعا خوشحالم که با برخی از عبارات اضافی و عبارات اضافی به شما کمک کنم.

The best way for you to understand them,  

بهترین راه برای درک آنها،

the best way for you to remember them is to  write them down, try to use your own words,  

بهترین راه برای به خاطر سپردن آنها این است که آنها را یادداشت کنید، سعی کنید از کلمات خود،

situations and that really, really will help  you. Okay, so this is how you're saying. Thanks  

موقعیت ها استفاده کنید و این واقعاً به شما کمک خواهد کرد . باشه پس اینطوری که میگی متشکرم

for listening. Thanks for watching. As  always. Join me for the next lesson.

که گوش دادید. ممنون از ملاحظه تان. مثل همیشه. برای درس بعدی به من بپیوندید.